۴۰ مرد ماهيگير بي هراس از ابرهاي سياه تمام روز را در تكاپويند. تور به دريا انداخته مي شود، به اميد روزهايي كه در بستر دريا به انتظار نشسته است.
چرخ تراكتورها به حركت درمي آيد، دستان سختكوش مردان دريا طناب تورها را يك به يك جمع مي كند. بعد از ساعت ها تور به چند متري ساحل نزديك مي شود و صيادان در سرمايي كه تا مغز استخوان رسوخ مي كند به آب مي زنند. پيرمرد تا كمر در آب در ميانه تور، مالاها (صيادان) را هدايت مي كند و تور آرام آرام در ساحل پهلو مي گيرد. چشم ها به آب كف آلود ساحل دوخته شده، همه منتظر جست وخيز ماهي هايي هستند كه مي كوشند در واپسين لحظات خود را از تور برهانند. وانت حمل ماهي ها نزديك تر مي آيد.
... با رسيدن تور به ساحل، لبخند بر لب و شوق در چشم مي خشكد. روزي امروز انگار در عبور يك آهن پاره با دريدن تور در بستر دريا به گل نشسته، مالاها وارفته، تك و توك ماهي هاي گرفتار در تور را جدا مي كنند. نوزادان كه در بين آنها استروژن (ماهي خاويار) هم ديده مي شود به دريا برمي گردند و بقيه در ته جعبه اي تا رسيدن به بازار بالا و پايين مي پرند.
عكس ها: محمدرضا محمدي