گزارش صندوق بين المللي پول از اقتصاد ايران
رشد درآمد هاي نفتي
صندوق بين المللي پول در گزارشي با بررسي عملكرد اقتصادي ايران در سال،۱۳۸۴ چالش هاي اقتصادي ايران در سال۱۳۸۵ را مورد بررسي قرار داده و توصيه هايي نيز براي بهبود فعاليت هاي اقتصادي و مالي ايران ارائه كرده است كه ترجمه آن از نظر خوانندگان مي گذرد.
|
|
محمد جعفر عبدي
عملكرد اقتصادي سال ۱۳۸۴
طي سومين برنامه پنج ساله توسعه ايران (ما بين سال هاي ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵) رشد واقعي توليد ناخالص داخلي ايران به طور متوسط به ۵/۵ درصد در هر سال رسيد، نرخ بيكاري كاهش يافت و شاخص هاي كلان اقتصادي در سايه درآمدهاي بالاي نفتي ايران به شدت بهبود يافتند.
افزايش آزادي اقتصادي و رفع موانع عمده تجارت و سرمايه گذاري در كنار اصلاحات اقتصادي سال هاي ۲۰۰۰ تا ،۲۰۰۳ از ديگر عوامل مؤثر در عملكرد اقتصادي مناسب ايران طي سال هاي اخير بوده اند.
با اين وجود، بسياري از چالش هاي اقتصادي ايران همچنان به قوت خود باقي مانده اند. اقتصاد ايران كماكان وابستگي فراواني به درآمدهاي نفتي دارد و شرايط جمعيتي ايران فشار فراواني را به بازار كار وارد مي آورد كه انتظار مي رود اين فشارها طي سال هاي آينده نيز تداوم يابد.
سياست هاي پولي و مالي انبساطي در ايران موجب تداوم نرخ بالاي تورم در سطح ۱۵درصد شده است و قوانين بازار كار هزينه هاي اثربخشي قابل توجهي به دنبال داشته است.
در سايه شرايط مطلوب تجارت خارجي و سياست هاي پولي انبساطي، رشد اقتصادي ايران پس از يك كاهش موقت در سال مالي۲۰۰۴ (۱۳۸۳)، در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) دوباره به روند صعودي خود ادامه داد. در حالي رشد واقعي توليد ناخالص داخلي ايران در سال ۱۳۷۹ به ۵ درصد رسيد كه اين رقم در سال۱۳۸۰ به ۳/۳درصد كاهش يافت، اما در سال۱۳۸۱ به رقم خيره كننده ۴/۷درصد رسيد. رشد بالاي اقتصادي ايران در سال۱۳۸۲ نيز تداوم يافت و با وجود كاهش نسبت به سال قبل از آن، رقم ۷/۶درصدي آن قابل قبول بود. فعاليت اقتصادي در سال ۱۳۸۴ قدرتمند بود و رشد واقعي توليد ناخالص داخلي به حدود ۶ درصد افزايش يافت، اين در حالي بود كه در سال ۱۳۸۳ رشد اقتصادي ايران به ۸/۴ درصد كاهش يافته بود. با وجود رشد نسبتاً بالاي اقتصادي ايران در سال ،۱۳۸۴ نرخ بيكاري كماكان در سطح قابل توجه ۱۱درصد باقي مانده است كه نسبت به سال ،۱۳۸۳ رشدي ۷/۰درصدي نشان مي دهد. بهبود شرايط جوي در ايران اثر خود را بر قيمت مواد غذايي نشان داد و سياست تثبيت قيمت ها نيز موجب عدم افزايش كالاها و خدمات معيني شد كه اين موارد در كنار تقويت- هر چند اندك- نرخ ارز موجب رسيدن نرخ تورم در سال مالي ۲۰۰۵ به ۱۳درصد شد كه كاهش حدوداً ۲درصدي نسبت به سال هاي قبل نشان داد. نرخ تورم در ايران از سال ۱۳۷۹ تاكنون مابين ۱۲ تا ۱۶درصد در نوسان بوده است. در سال ۱۳۷۹ متوسط نرخ تورم كالاهاي مصرفي ايران ۶/۱۲درصد بود كه در سال ۱۳۸۰ به ۴/۱۱درصد كاهش يافت، اما در سال۱۳۸۱ با رشدي چشمگير به ۸/۱۵درصد افزايش يافت. با وجود كاهش نسبي نرخ تورم در سال هاي۱۳۸۲ و ،۱۳۸۳ نرخ تورم از ۱۵درصد پايين تر نرفت.
مصارف بخش دولتي، خصوصاًً در بخش يارانه ها با تكيه بر افزايش درآمدهاي نفتي به رشد خود ادامه مي دهد و اين در حالي است كه انتظار مي رود كسري بخش غيرنفتي در سطح بالاي خود باقي بماند. از آنجا كه توسعه در بخش تجارت خارجي ايران در سطح مطلوبي قرار دارد و سياست هاي مالي اين كشور همچنان انبساطي است، بانك مركزي در سال مالي ۱۳۸۴ اجازه تقويت نرخ واقعي و مؤثر ارز را صادر كرد. در همين حال، رشد صادرات همچنان سريع و چشمگير است و مازاد تراز حساب جاري ايران به ۵/۶ درصد توليد ناخالص داخلي رسيده است. اين در حالي است كه مازاد تراز حساب جاري ايران در سال۱۳۸۳ برابر با ۵/۲ و در سال۱۳۸۲ برابر با ۶/۰درصد توليد ناخالص داخلي ايران بود. به علاوه، ذخاير بين المللي ايران در پايان سال۱۳۸۴ به ۴۷ ميليارد دلار رسيد كه معادل واردات كالاها و خدمات ۵/۹ ماه نخست سال ۱۳۸۵ خواهد بود. ذخاير خارجي ايران طي پنج سال اخير با رشد دائمي همراه بوده است و از ۱۲ميليارد دلار در سال،۱۳۷۹ به ۶/۱۶ميليارد دلار در سال ۱۳۸۰ ، ۲۱ ميليارد دلار در سال۱۳۸۱ و ۶/۲۴ ميليارد دلار در سال ۱۳۸۲ افزايش يافت. همچنين ذخاير خارجي ايران در سال ۱۳۸۳ نيز به حدود ۳۳ ميليارد دلار افزايش يافت. اين در حالي است كه بدهي هاي خارجي ايران همچنان در سطح پاييني قرار دارد و حدود ۸/۱۶ميليارد دلار است. از آنجا كه درآمدهاي نفتي در حال رشد دائمي است و سياست مالي ايران نيز انبساطي است، بانك مركزي ايران به منظور كاهش تقويت نرخ ارز به فعاليت خود در خريد ارزهاي خارجي شدت بخشيده است. پيامد چنين خريد هايي تنها با محدود ساختن دسترسي سيستم بانكي به تسهيلات اعتباري بانك مركزي (البته تا حدودي) قابل جبران است. اين در حالي است كه استفاده از اوراق مشاركت بانك مركزي براي جذب مازاد نقدينگي موجود در جامعه، كافي نيست. به طور كلي، كاهش مطلوب در رشد پولي در نظام اقتصادي ايران محقق نشده است. در همين حال، بورس تهران پس از تجربه رشد هاي سريع در سال هاي گذشته در سال ،۱۳۸۴ حدود ۲۰درصد ارزش بازار خود را از دست رفته ديد كه بي ثباتي هاي مرتبط با انتخابات رياست جمهوري و تنش هسته اي ايران در آن نقش اصلي را برعهده داشتند.
رشد و ترقي اصلاحات ساختار اقتصادي ايران در سال هاي اخير كج دار و مريز بوده است. در حالي كه اصلاح نظام مالي ايران ادامه دارد، در زمينه هاي اساسي و بنياديني همچون يارانه هاي انرژي هنوز هم تصميم قاطعي گرفته نشده است و اين در حالي است كه هزينه هاي اقتصادي و زيست محيطي نظام يارانه هاي انرژي ايران همچنان رو به افزايش است.تدوين سياستهاي كلان اصل ۴۴ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (كه دامنه فعاليت سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي را در اقتصاد ايران تشريح مي كند) راه را براي خصوصي سازي شركت هاي مالي و غيرمالي دولتي هموار ساخته است. اگرچه اين عمل، گام مهمي در بهبود فضاي اقتصادي ايران محسوب مي شود، اما دامنه و معيارهاي خصوصي سازي بخش دولتي ايران همچنان تعريف نشده و نامشخص باقي مانده است.
چشم انداز اقتصادي ايران
چشم انداز كوتاه مدت اقتصاد ايران نسبتاً مطلوب و مناسب است. فعاليت اقتصادي در اثر قيمت هاي بالاي نفت به رشد خود ادامه خواهد داد، اما احتمال آغاز مجدد روند افزايشي نرخ تورم وجود دارد. مازاد بالاي حساب جاري ايران موجب كاهش بيشتر بدهي هاي خارجي اين كشور در سال جديد خواهد شد. در ميان مدت، چشم انداز اقتصادي ايران پرچالش به نظر مي رسد. نوسانات بهاي نفت در بازارهاي جهاني از يك سو و كاهش ظرفيت توليد نفت ايران از سوي ديگر، همراه با تنش هاي بين المللي در رابطه با مسئله هسته اي ايران و احتمال طولاني شدن فرآيند خصوصي سازي، همگي در كنار يكديگر آينده اقتصادي چالش برانگيزي را براي ايران نويد مي دهند.در سال ۱۳۸۴ رشد اقتصادي ايران در سطح بالايي قرار گرفت كه پيامدهاي مثبت اصلاحات اقتصادي برنامه پنج ساله توسعه، شرايط مساعد و پرسود بازار نفت و سياست هاي پولي و مالي انبساطي دولت، عوامل اصلي اين رشد بالاي اقتصادي بودند. با اين حال، صندوق بين المللي پول نسبت به نرخ دائماً بالاي تورم و تأثير ناگوار آن بر قشر فقير و يا داراي درآمد ثابت، هشدار مي دهد و سرعت پايين اصلاحات ساختار اقتصادي و آسيب پذيري اقتصاد ايران در برابر كاهش محتمل بهاي نفت را دو چالش عمده اقتصادي ايران در دهه جاري مي داند. صندوق بين المللي پول معتقد است مهم ترين چالش اقتصادي ايران در ميان مدت، حفظ رشد بالاي بخش غيرنفتي به منظور اشتغالزايي و افزايش سطح استانداردهاي زندگي است.
توصيه هاي صندوق براي سال۱۳۸۵
بدين منظور، كاهش چشمگير نرخ تورم، منقبض ساختن سياست هاي مالي، تسهيل اصلاح ساختار اقتصادي، توسعه بخش خصوصي، كاهش وابستگي به بخش نفتي و تقويت فعاليت اقتصادي (كه همگي جزو اهداف برنامه پنج ساله چهارم توسعه ايران هستند) حياتي به نظر مي رسد.
صندوق بين المللي پول مي افزايد، محرك هاي مالي چرخه اي در سال هاي اخير نقش مهمي در نرخ تورم دو رقمي ايران داشته اند و در اين شرايط، كاهش سرعت سياست هاي مالي انبساطي و تقويت حساب ذخيره ارزي، ضروري است. اين سازمان همچنين نسبت به برداشت از موجودي صندوق ذخيره ارزي به منظور افزايش هزينه هاي دولت كه در بودجه سال۱۳۸۵ نمايان گشته است، هشدار مي دهد. صندوق بين المللي پول توصيه مي كند به جاي برداشت از صندوق ذخيره ارزي، دولت ايران سياست تثبيت مالي، كاهش هزينه هاي سرمايه اي و افزايش اقدامات درآمدي همچون گسترش پايه مالياتي و تسريع استفاده از ماليات ارزش افزوده (كه چندين سال است در مرحله آماده سازي قرار دارد) در پيش گيرد. افزون بر اين، صندوق بين المللي پول بر ضرورت قالب بندي سياست مالي بر پايه يك چارچوب ميان مدت تأكيد مي كند و آن را براي كاهش سياست هاي چرخه اي و بهبود هماهنگي هاي سياست تجاري لازم مي داند.
صندوق بين المللي پول در بخش ديگر اين گزارش با اشاره به ناكارا بودن سياست يارانه ها در ايران نسبت به افزايش حجم آنها و عواقب نامناسب اقتصادي آنها هشدار مي دهد. صندوق بين المللي پول با تمجيد از سياست گسترش يارانه هاي غيرمستقيم انرژي و كاهش يارانه هاي مستقيم، آن را براي تقويت كارايي اقتصادي و استفاده از منابع مالي در بخش هاي مولدتر مؤثر مي داند. از اين رو، طراحي و اجراي يك برنامه مرحله به مرحله براي بازسازي نظام يارانه ها در ايران به منظور اثربخش تر نمودن آنها براي گروه هاي آسيب پذير جامعه ضروري به نظر مي رسد.
از ديگر سو، لزوم محدود ساختن و استفاده مؤثرتر از ابزارهاي پولي به منظور كاهش نرخ تورم و تك رقمي كردن آن، روز به روز بيشتر حس مي شود. صندوق بين المللي پول با تحسين كاهش استفاده بيش از اعتبار از تسهيلات بانك مركزي و افزايش استفاده از اوراق مشاركت بانك مركزي، خواستار استفاده فعال تر از حساب هاي open deposit account شده است. اين نهاد جهاني همچنين با مثبت ارزيابي كردن افزايش استقلال عملياتي بانك مركزي در چارچوب برنامه پنج ساله چهارم، قانون جديد مبني بر لزوم تصويب صدور اوراق مشاركت بانك مركزي از سوي مجلس شوراي اسلامي ايران را محدود كننده انعطاف پذيري فعاليت هاي بانك مركزي در مديريت نقدينگي داخلي مي داند. كنترل هاي مديريتي بر نرخ هاي بازگشت وام هاي بانكي و اوراق مشاركت بانك مركزي و تداوم اعتبارات هدايت شده مانعي بر سر راه واسطه گري مالي محسوب مي شود. از اين رو ضرورت رفع اين كنترل هاي مديريتي و تعيين نرخ هاي بازگشت بر اساس شرايط بازار كه تقويت واسطه گري مالي را در پي دارد، قوياً احساس مي شود. به طور كلي براي كاهش نرخ تورم در ايران، قيمومت آشكارتر و قدرتمند تر بانك مركزي را فرصت مناسبي براي مورد توجه قرار دادن اين مسائل و افزايش قدرت تصميم گيري بانك مركزي مي داند.
هر چند كه تجارت پررونق خارجي ايران در دو سال اخير نقش اصلي تقويت نسبي نرخ ارز در ايران را داشته است، اما با توجه به اينكه سياست هاي مالي همچنان انبساطي ايران همچون نبض تپنده اقتصادي عمل مي كند، به منظور كاهش فشارهاي تورمي افزايش انعطاف پذيري نرخ ارز ضروري است. به علاوه، به منظور افزايش رقابت پذيري در اقتصاد ايران، اصلاح سياست نرخ ارز و بهبودهاي قابل چشمگير در فضاي تجاري آن اجتناب ناپذير است.صندوق بين المللي پول ضمن تحسين ايجاد يك چارچوب نظارتي مبتني بر ريسك و اصلاحات ديگري كه به منظور بهبود عملكرد بازارهاي مالي ايران انجام شده است، نگراني خود را نسبت به تداوم افزايش وام هاي غيركاركردي و رشد سريع اعتبارات كه مي توانند موجب تضعيف نظام مالي شوند، ابراز داشته است و خواستار تقويت بيشتر قدرت نظارتي بانك ها، شركت هاي بيمه و بازارهاي مالي در ايران شده است. گسترش بانك هاي خصوصي و شركت هاي بيمه در ايران فرآيند مثبتي در اقتصاد اين كشور محسوب مي گردد. با اين حال، بازتر شدن فضاي بخش بانكي ايران براي مشاركت بخش خصوصي از طريق گسترش خصوصي سازي (كه اصل ۴۴ قانون اساسي نيز بر آن تأكيد دارد) ضروري است.
بخش خصوصي اهميت فراواني در رشد بالاي اقتصادي و موفقيت اشتغالزايي دارد، بدين منظور كاهش موانع كنترلي و قانوني موجود بر سر راه فعاليت هاي بخش خصوصي در ايران از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. رفع موانع رقابتي، تسهيل قوانين بازار كار، رفع عوامل كاهنده بازدهي و بهره وري و تسهيل و تسريع برنامه خصوصي سازي از توصيه هاي صندوق بين المللي پول به اقتصاد ايران در سال ۱۳۸۵ است. همچنين رفع سريع محدوديت هاي ارزي در پرداخت ها و تراكنش هاي مالي از ديگر نيازهاي اقتصاد ايران محسوب مي شود كه صندوق بين المللي پول تعهد مسئولان اقتصادي ايران به اين امر را تحسين نموده است. اقتصاد ايران در سال ۱۳۸۴ پيشرفت قابل ملاحظه اي در افزايش كيفيت و شفافيت اطلاعات اقتصادي و مالي داشت كه شناسايي يارانه ها در بودجه دولت از جمله اين شفافيت سازي ها محسوب مي گردد. با وجود اين، براي نظارت كافي و به موقع بر فعاليت هاي بخش دولتي اقدامات بيشتري مورد نياز است. بر همين اساس، توسعه يك ترازنامه منسجم و يكپارچه براي بخش دولتي با كمك بانك جهاني و صندوق بين المللي پول از ضروريات اقتصاد فعلي ايران محسوب مي شود.
|