مهدي عراقي
در عالم سياست كم نيستند شهرداراني كه بعد از سال ها خدمت در شهرهاي بزرگ، در كسوت رئيس جمهور يا رئيس دولت نيز قرار مي گيرند. دو نمونه عمده از اين شخصيت ها ژاك شيراك رئيس جمهور كنوني فرانسه و شهردار اسبق پاريس و آقاي احمدي نژاد هستند كه زماني شهردار تهران بود و در حال حاضر در مقام رياست جمهوري مشغول به فعاليت است.
اما در اين مقاله مي خواهيم از شهرداري صحبت كنيم كه قصد دارد در انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده آمريكا در سال 2008 شركت كند.
صبحت از رودلف دبليو جولياني شهردار اسبق و محبوب شهر نيويورك و مرد سال 2001 از ديد مجله تايم است.
جولياني كيست؟
رودلف دبليو جولياني در سال 1944 در يك خانواده كارگري در منطقه بروكلين واقع در ايالت نيويورك به دنيا آمد. او با وجود اين كه نوه مهاجران ايتاليايي است، اما اصول اخلاقي محكم كاري و احترام عميق به آرمان هاي آمريكايي يعني فراهم كردن فرصت مساوي را رمز موفقيت خود مي داند.
جولياني سال 1961 در دبيرستان يادگار اسقف لولين در بروكلين به تحصيل پرداخت و سپس در سال 1965 به كالج منهتن واقع در ناحيه برونكس رفت و پس از آن در سال 1968 از دانشكده حقوق دانشگاه نيويورك با درجه ممتاز فارغ التحصيل شد.
رودي جولياني در آغاز فارغ التحصيلي، منشي قاضي لويد مك ماهان ، قاضي بخش ايالات متحده قسمت جنوبي نيويورك بود و در سال 1970 به دفتر دادستاني ايالات متحده پيوست. در 29 سالگي به رياست واحد مبارزه با مواد مخدر رسيد و پس از آن به سمت دادستان اجرايي برگزيده شد.
سال 1975، جولياني در واشنگتن دي.سي عنوان معاونت دادستاني كل و رياست ستاد معاون دادستاني كل را به دست آورد و به استخدام قوه قضاييه درآمد. او از سال 1977 تا 1981، براي اجراي كارهاي حقوقي، در دفاتر حقوقي پترسون ، بلك نپ ، وب و تيلر به نيويورك بازگشت. در سال 1981 به عنوان معاونت دادستاني كل، يعني سومين مقام عالي موجود در قوه قضاييه دست يافت. او در اين سمت، كليه ادارات دادستاني ايالات متحده، بخش هاي فدرال مجري قانون، اداره دارالتاديب و بخش اجرايي احكام و كلانتري هاي ايالات متحده را زير نظر خود داشت.
جولياني در سال 1983، به عنوان دادستان ايالات متحده براي ناحيه جنوبي شهر نيويورك تعيين شد و در اولين تلاش هاي خود به مبارزه با جنايات سازماندهي شده، شكستن شبكه هاي تار عنكبوتي فساد و دولت، تعقيب قانوني دلالان مواد مخدر و خيانت هاي كارمندان اداري پرداخت. در اين رابطه معدودي از دادستان هاي ايالات متحده در تاريخ اين كشور وجود دارند كه ركورد او را كه بالغ بر 4152 مورد محكوميت تنها با 25 مورد نقض حكم است، در دست دارند.
رودي سال 1989، از سوي حزب جمهوري خواه و آزادي خواه، نامزد پست شهرداري نيويورك شد و در اين رقابت با اختلاف ناچيزي كه در تاريخ شهر نيويورك بي سابقه بود، شكست خورد. با اين حال، در سال 1993، ستاد انتخاباتي وي با تمركز بر كيفيت زندگي، جرم و جنايت و آموزش و پرورش، او را يكصد و هفتمين شهردار شهر نيويورك كرد. سال 1997، او با اختلاف راي بسياري مجدداً انتخاب شد و با كسب حداكثر آرا از چهار بخش از پنج بخش نيويورك، ركورد جديدي به جا گذاشت.
جولياني در سمت شهردار شهر نيويورك، حس پاسخگويي و مسئوليت پذيري را به سازمان شهرداري بازگرداند و كيفيت زندگي را براي تمامي شهروندان نيويوركي بالا برد. ميزان جرم و جنايت در همه جاي شهر با مديريت او، به ميزان 57 درصد كاهش يافت و قتل و آدم كشي نيز 65 درصد پايين آمد و شهر نيويورك كه زماني در تمام دنيا به خاطر خيابان هاي خطرناكش، بدنام شده بود، از طرف پليس اف.بي.آي به عنوان امن ترين شهر بزرگ در آمريكا، در طول پنج سال گذشته شناخته شد.
راهبردهايي كه جولياني، براي اجراي قانون در شهر نيويورك به كار گرفت، به عنوان الگويي مناسب براي شهرهاي ديگر نيز كاربرد دارد. به ويژه برنامه كمپ استات آن، برنده نوآوري هاي سازمان هاي دولتي در سال 1996، از سوي دانشكده مديريت دولتي كندي در دانشگاه هاروارد شده است.
كمپ استات به پليس اجازه مي دهد كه به طور آماري، مراقب فعاليت هاي جنايي در گوشه و كنار شهر، به ويژه بخش هاي خصوصي از خيابان ها و نيز كل شهر باشد و فرماندهان بخش ها را نسبت به فعاليت هاي جنايي در محدوده مسئوليت شان پاسخگو و مسئوليت پذير نگه دارد. در اين طرح، داده ها و اطلاعات به طور مستمر به روز مي شوند و پردازش آنها پليس را قادر مي سازد تا يك نيروي فعال در مبارزه با جرم و جنايت و متوقف ساختن ارتباط هاي جنايي باشد، پيش از آن كه به امواج جنايت تبديل گردد؛ جناياتي كه بر كيفيت زندگي ساكنين هر محل تأثير منفي مي گذارد.
هنگامي كه جولياني مسئوليت شهرداري شهر نيويورك را به دست گرفت، از هر هفت نفر شهروند نيويوركي تنها يك نفر در رفاه بود، او با اشاعه اصول اخلاقي در سازمانش و به كارگيري موفقيت آميزترين ابتكار عمل ها موفق شد، تا رفاه نيمي از مردم را توسعه دهد و آنها را از پيچ و خم هاي اداري نجات بخشد و بيش از 000/640 نفر را از وابستگي به دولت رها كند و به سوي استقلال فردي رهنمون سازد. علاوه بر آن جولياني توانسته است ركورد 5/2 ميليون دلاري را در كاهش ماليات به نام خود ثبت نمايد كه اين كاهش، مشمول اجاره محل هاي تجاري، ماليات بردرآمدهاي شخصي، ماليات اقامت در هتل و ماليات فروش لباس براي خريدهاي بالاي يكصد و ده دلار است كه صدها ميليون دلار را به بخش خصوصي بازگرداند. نتايج تلاش هاي بسيار وي در ريشه كن ساختن جنايات سازمان يافته، بر بازارهاي فالتون فيش ، صنعت خصوصي خدمات حمل زباله و بازارهاي عمده فروشي غذا در سراسر شهر نقش به سزايي داشت.
اين اصلاحات كه با نظم و ترتيب تئوري هاي اقتصادي تركيب شده بود، شهرداري را قادر ساخت تا كسري بودجه 3/2 ميليارد دلاري را به مازاد بودجه چند ميليارد دلاري تبديل كند و شهر را به مرحله اي از رشد برساند كه 000/450 شغل جديد در بخش خصوصي كه در طول هفت سال گذشته سابقه نداشت، ايجاد شود.
اين در حالي بود كه اخبار تجديد حيات اقتصادي شهر نيويورك در تمام كشور و جهان گسترش يافته و صنعت جهانگردي نيز به سطوح بالايي ارتقاء يافته بود.
شهردار جولياني خود را متعهد به پرورش و مراقبت از كودكان نيويورك مي دانست و با ايجاد اداره خدمات ويژه كودكان، شهر نيويورك را به عنوان يكي از حاميان مسئوليت پذير و پاسخگو در برابر آسيب پذيري كودكان فعال نگاه داشت كه از آن به عنوان يك مدل ملي شناخته شده، تمجيد شده است، زيرا يكي از دستاوردهاي اين مدل، اين است كه از سال 1996 تاكنون، شهر نيويورك به ركورد فرزندخواندگي كودكان بي سرپرست در خانواده ها با بيش از 000/20 مورد دست يافت كه با افزايش 65درصدي، در طول شش سال گذشته جالب توجه بوده است.
جولياني در تأمين بيمه سلامت كودكان از طريق ابتكار عملي نوين، با عنوان هيلت استات پيشرو بوده است كه در آن از فن آوري هاي رايانه اي به منظور هماهنگ ساختن تلاش هاي سراسري براي به عضويت درآوردن كودكان، در برنامه هاي بيمه سلامت،  استفاده مي شود، به گونه اي كه در پايان دومين دوره مسئوليت وي، 000/90 كودك و خانواده واجد شرايط آنها از طريق ابتكار عمل هيلت استات به بيمه سلامت دسترسي پيدا كرده اند.
اين پيشرفت ها، اميدها و فرصت ها را براي تمامي كودكان شهر نيويورك افزايش داد و بنياني قوي را براي شهر نيويورك به منظور قوي شدن در قرن بيست و يكم، بنا نهاد.
رودي به دليل اصلاح سيستم آموزش و پرورش بزرگترين شهر كشور، به طور خستگي ناپذيري، كار كرد تا حس مسئوليت پذيري و پاسخگويي را به اين سيستم بازگرداند و استانداردها را از طريق مدارس شهر بالا ببرد. در اين رابطه،  در حالي كه بودجه عملياتي سالانه مدارس دولتي شهر از هشت ميليارد دلار در سال به 12 ميليارد دلار افزايش پيدا كرده بود، نسبت تعداد دانش آموزان به تعداد معلمان هميشه پايين بود. چاره انديشي هاي جولياني موجب شد تا سدهاي بوروكراسي براي اصلاحات مهمي چون پيشرفت هاي اجتماعي و وضعيت مديران مدارس شكسته شود و برنامه هاي آموزشي براي افرادي كه زبان انگليسي زبان دوم آنها محسوب مي شد، براي نخستين بار در يك ربع قرن اخير، اصلاح شود و با رهبري وي، برنامه هاي آموزشي نوين و جديدي معرفي شود كه مهارت هاي خواندن را افزايش مي دهد و براي تمامي دانش آموزان امكان دسترسي به كامپيوتر را فراهم مي سازد وآموزش هنر ر ا به عنوان بخش بنيادين برنامه هاي آموزشي مدارس توسعه مي بخشد.
در سال هاي اخير، ابتكار عمل هاي موفقيت آميز مربوط به آموزش و پرورش، با تأسيس كتابخانه هايي با ظرفيت حداقل 300 كتاب در هر كلاس درس و نيز آموزش علوم و زبان انگليسي در كلاس هاي آخر هفته، دنبال شده است.
نيويورك با مديريت و رهبري جولياني بهترين شهر نمونه و تجديد حيات شده آمريكا لقب گرفت. موفقيت هاي او از بازسازي و نظافت ميدان تايمز و ساير فضاهاي عمومي سراسر شهر تا بستن املاك (فرش كيلز) واقع در جزيره استيتن نشان مي دهد كه او به طور خستگي ناپذير كار كرده است تا شهر را به نسل آينده،  بهتر و زيباتر از آنچه كه قبل از شهردار شدن به دست آورده بود، تحويل دهد. در حال حاضر، شهر نيويورك براي ساير شهرهايي كه علاقه مندند درباره راهبردهاي نوين در كاهش جرم و جنايت مطالعه كنند و يا برنامه اصلاحي رفاه را براي شهروندان شان به اجرا بگذارند و يا مي خواهند باعث رشد اقتصادي و بهبود كيفيت زندگي شوند الگوي بسيار مناسبي شده است.
در دهه گذشته، جمعيت شهر نيويورك از مرز هشت ميليون نفر گذشته است، بنابر اين بايد پذيرفت كه اين شهر، با تجديد حيات خود، شهري در حال پيشرفت و ترقي و مملو از خوش بيني و اطمينان است كه بهترين روزهايش هنوز در راه است. و بي شك اين ميراث شهرداري است كه پس از پايان مدت فعاليتش در سال 2001 از اين سمت كناره گيري كرد تا خود را براي انتخابات رياست جمهوري سال 2008 آماده كند.

جوادنصرتي - پوشيدن لباس يك شكل در مدارس سراسر جهان امري پذيرفته شده است. اما به تازگي در آلمان مشكلات زيادي به همراه داشته است. به خصوص پس از اخراج دو دانشجوي مسلمان دختر از يكي از مدارس بن به جرم پوشيدن روسري.
بريجيت سوپريس - وزير دادگستري آلمان - يكي از كساني است كه به اين مسأله واكنش نشان داده است. او مي گويد: يونيفورم (لباس يك شكل) دانش آموزان، روش بسيار ساده و مناسبي براي ايجاد حس يكساني در ميان دانش آموزان است به گونه اي كه وقتي همه يك شكل لباس مي پوشند، ديگر بحث ثروتمند بودن و فقير بودن آنها به ميان نمي آيد. او اما نظرات منفي منتقدين اين لباس ها در آلمان را هم مي داند: البته براي بسياري، اين يونيفورم ها جوانان نازي و جوخه هاي وفادار به هيتلر را به ياد مي آورد.
اينها چالش هايي است كه دولت آلمان در مورد يونيفورم مدارس با آنها مواجه است، اما اوضاع در ديگر مناطق جهان چگونه است؟
طراحي پروسي
در ژاپن كودكان مدارس ابتدايي، يونيفورمي مي پوشند كه طراحي آن برداشتي از يونيفورم سربازان پروسي در آلمان است. اين لباس كه به آن گاكوران گفته مي شود يك ژاكت تيره با دكمه هاي درشت است. در مقابل دختران لباس روشني مي پوشند كه به آن فوكوي ملواني مي گويند. اين لباس هم برداشتي از طرح لباس ملوانان كشتي هاي جنگي اروپا در قرن نوزدهم و بيستم است.
كريسنوفرهود، مدير بخش مطالعات ژاپن دانشگاه كارديف، اين لباس ها را به هيچ وجه مناسب دانش آموزان ژاپني نمي داند چون طراحي آنان هيچ ارتباطي با تاريخ و نمادهاي ژاپن ندارد. دليل طراحي اين لباس هاي غيربومي را بايد در سالهاي دهه 1870، يعني هنگامي كه ساختمان نوين آموزشي ژاپن با الگوبرداري از سيستم هاي آموزشي فرانسه، آلمان و انگلستان طرح ريزي شد جست وجو كرد. با اين يونيفورم دانش آموزان مدارس در ژاپن بسيار محبوب و دوست داشتني هستند و بسياري از شخصيت هاي كارتون هاي كودكانه و كتاب هاي مصور آنها، گاكوران به تن دارند. اين مسأله ناخودآگاه باعث نفوذ طراحي ها و در نتيجه آراء و عقايد غربي در ژاپن شده است. اما گويا دولت ژاپن نه تنها هيچ تصميمي براي تغيير طراحي يونيفورم ها ندارد كه سرسختانه بر حفظ آنها تأكيد دارد. مسئولان در مدارس به قدري به يونيفورم ها اهميت مي دهند كه گاهي معلمان با خط كش دامن هاي دختران را اندازه گيري مي كنند تا مگر از اندازه مصوب كوتاه تر يا درازتر نباشد.
طراحي مذهبي
در اروپا، انگليس هميشه به عنوان كشور يونيفورم ها زبانزد خاص و عام بوده است. همه نسل ها يونيفورم هاي مخصوص پوشيده اند و مگر اين كه روزي يونيفورم ها در انگلستان برچيده  شوند، فعلاً بسيار غيرممكن مي نمايد. اما شابينا بگوم ، دختر مسلماني كه با روسري به يكي از مدارس لوتون مي رفت، بحث يونيفورم ها را در انگليس با چالش جديدي مواجه كرد. موضوع شابينا حتي در مجلس لردها هم مطرح شد كه البته با جانبداري مجلس از مدرسه پايان يافت. اما اين سؤال بزرگ مطرح شد كه چگونه باورها و عقايد مذهبي در طراحي يونيفورم ها اعمال شود. در فرانسه هم نمونه هاي مشابهي مسئولان را با همين چالش ها روبه رو كرده اند.
نماد فقر
براي بسياري از دانش آموزان در آفريقا، يونيفورم مي تواند يادآور دوران سياه استعمار و مشكلات بزرگ مالي باشد. سوزان انكينگ يانگي- يكي از مسئولان آموزشي يونسكو در كنيا- ايده يك شكل كردن لباس ها در آفريقا را بزرگترين اشتباه مسئولان آموزشي كشورهاي آفريقايي مي داند. او مي گويد: ايده اصلي پوشيدن يونيفورم پوشاندن شكاف فقير و غني است. اما در جايي كه همه در فقر مطلق به سر مي برند، پوشيدن يونيفورم تنها ايجاد هزينه زائدي براي والدين است كه اغلب هم نمي توانند از پس آن برآيند.
در آفريقا معمولاً يونيفورم دانش آموزان تنها لباسي است كه آنها دارند و اين لباس هم هميشه پاره و كثيف است و خود نماد بارزي از فقر دانش آموزان است.
تمام آنچه گفته شد، لزوم ايجاد تغييرات در يونيفورم ها در سراسر جهان را به خوبي نشان مي دهد؛ البته اگر يونيفورم ها در آينده نزديك از سيستم هاي آموزشي دنيا حذف نشوند.

استرالين
روزنامه استرالين، عكس و مهم ترين خبر خود را به ديدار محمود احمدي نژاد، رئيس جمهوري اسلامي ايران از اندونزي اختصاص داده است.در اين تصوير يودهويونو سوسيلو بامبانگ در حال استقبال از محمود احمدي نژاد ديده مي شود.رئيس جمهوري ايران در اين سفر ضمن دفاع از برنامه هسته اي صلح آميز كشورمان به تشريح ديدگاه هاي خويش در زمينه سياست بين الملل پرداخته است.اهميت سفر محمود احمدي نژاد به اندونزي و حمايت اين كشور از برنامه هسته اي صلح آميز ايران به حدي است كه خبرگزاري ها و مطبوعات جهان آن را در صدر اخبار خود قرار داده اند.
كلارين X
روزنامه اسپانيايي زبان كلارينX چاپ آرژانتين، خبر اول خود را به افزايش حقوق بازنشستگان در اين كشور اختصاص داده است.به نوشته اين روزنامه تا پيش از اعلام اين خبر، حداقل حقوق دريافتي بازنشستگان 390 دلار بود اما از اين پس 21درصد به حقوق بازنشستگي اضافه خواهد شد و تمامي مشمولان قانون بازنشستگي، قادر به دريافت دست كم 470 دلار به عنوان حداقل دستمزد خواهند شد.
اوي
روزنامه اوي، يادداشت صفحه اول خود را به ششمين اجلاس سران كشورهاي اروپايي، آمريكاي لاتين و درياي كارائيب اختصاص داده است. بر پايه اين مقاله موضوعات گسترده اي در اين اجلاس مورد بحث و بررسي قرار خواهند گرفت.
در اين اجلاس، مسائلي چون دموكراسي، ليبراليسم، حقوق بشر، يك جانبه گرايي، جنگ عليه تروريسم، مواد مخدر و جنايات سازمان يافته به بحث گذاشته خواهند شد.
چايناديلي
روزنامه چايناديلي گزارش اول خود را به عضويت چين در هيأت حقوق بشر سازمان ملل اختصاص داده است.ليوجيانچائو- سخنگوي وزير امور خارجه- اين كشور گفته است: دولت چين همواره معتقد و متعهد به ايجاد فضايي جهت ارتقاي وضعيت حقوق بشر و آزادي هاي اساسي بوده است.
چين اخيراً به همراه 46 كشور ديگر به عضويت هيأت حقوق بشر سازمان ملل درآمد.

فروشنده چوبه هاي دار
يكي از مزرعه داران انگليس كه به ساختن چوبه هاي دار اشتغال دارد، از سوي سازمان عفو بين الملل محكوم شد.  اين مزرعه دار انگليسي، چوبه هاي دار خود را به تعدادي از كشورهاي آمريكايي كه از نظر حقوق بشر داراي سوابق بسيار بدي هستند فروخته است.
ديويد لوكاس از اهالي سوفولك مي گويد كه 10 سال است به فروش لوازم اعدام به كشورهاي آفريقايي اشتغال دارد.
در همين چارچوب سازمان عفو بين الملل اقدام صدور چوبه هاي دار از سوي لوكاس را مغاير با قوانين بين المللي دانسته و اين اقدام وي را مُنزجر كننده توصيف كرده است.
لوكاس نيز در مقابل در مقام دفاع از خود برآمده و گفته است، تجارت، تجارت است و از نظر من تجارت لوازم اعدام تجارتي بيمارگونه نيست.
او مي گويد: يك چوبه دار مجزا را به قيمت 12هزار پوند مي فروشم و چوبه هاي دار دسته جمعي كه به پشت تريلرهاي كاميون قرار داده مي شوند را 100 هزار پوند به فروش مي رسانم.
سرخپوستان را آزاد كنيد
اختناق و زندان در شيلي پايان نيافته و بر اساس قوانين سختگيرانه ضد تروريستي دولت شيلي تعداد زيادي از سرخپوستان ماپاچه به زندان افتاده اند.در عكس فوق پلاكاردي بر نرده ها نصب شده كه از محوطه بيرون زندان موندا مشاهده مي شود و روي آن نوشته شده: زندانيان سياسي ماپاچه را آزاد كنيد.
البته شيلي از ديرباز و به دليل نفوذ سياسي آمريكا گرفتار سياست هاي حكومتي بسته بوده است.در اوايل دهه 1970 سالوادور آلنده - رئيس جمهوري شيلي- در يك كودتاي آمريكايي توسط ژنرال اوگوستوپينوشه سرنگون شد.اين كودتا سرآغازي بود بر دوران جديدي از اختناق در شيلي كه كشور را به مدت دو دهه به زير سلطه ديكتاتوري نظامي فرو برد.
اما در پي پيروزي سيشله باچلت چپ گرا انتظار مي رود دولت كنوني شيلي كه ميراث دار مخالفان پينوشه است، در سياست هاي بسته سياسي تجديد نظر كرده و مخالفان سياسي خود را به ويژه سرخپوستان را از زندان آزاد كند.سرخپوستان در آمريكاي لاتين پس از سلطه اسپانيا بر اين قاره در اقليت قرار  گرفتند و از نظر سياسي به حاشيه رانده شدند.البته اين سياست ها پس از استقلال كشورهاي آمريكاي لاتين از سيطره اسپانيا نيز به نوع ديگري دنبال شد و به نظر مي رسد تا زماني كه سرخپوستان حقوق انساني اوليه خود را در اين قاره به دست نياورند مشكلات سياسي، اجتماعي و اقتصادي در اين قاره به قوت خود پابرجا بمانند.
دالايي لاما در كلمبيا
در اين عكس دالايي لاما، رهبر مذهبي تبتي ها در ديدار از بوگوتا -پايتخت كلمبيا- به تصوير كشيده شده است. تبت، سال هاست كه بخشي از قلمرو چين محسوب مي شود. اما اين امر مذهبيان تبتي را از پيروي آيين و سنت ديرينه شان باز نداشته است.
با نگاهي به نحوه انتخاب دالايي لاما مي توان تا حدودي زندگي اين راهبان را درك كرد.
دالايي لاما در واقع در سن كودكي انتخاب مي شود و تجربه و پست و مقام، هيچكدام در گزينش وي تأثيري ندارند، دالايي لاما منتخب از همان دوران نوزادي از پدر و مادر خويش جدا شده و به مراكز مذهبي جهت تعليم و تربيت و آمادگي براي در دستگيري رهبري مذهبي برده مي شود. در آيين تبتي دالايي لاما صرفا از نظر مذهبي بر ديگران رحجان و برتري دارد، اما او از نظر انساني با ديگران برابر است و اغلب داراي شرايط يكساني در مقايسه با ساير پيروانش نيز هست.
اما اكنون منطقه تبت دستخوش تغييراتي شده و با ورود لوازم مدرن زندگي از شرق چين اين منطقه نيز با مدرنيزاسيون آشنا شده و در نتيجه جوانان تبتي براي زندگي بهتر و آسوده به شهرهاي بزرگ روي مي آورند كه همين امر مشكلاتي را براي آيين تبتي پديد آورده است.حتي احتمال مي رود در صورت گسترش مهاجرت جوانان به شهرها از تعداد پيروان دالايي ها كاسته شود.البته با ورود مظاهر نوين تمدن، ساده زيستي نيز در ميان تبتي ها در حال رخت بستن است و عصري از مدرنيزاسيون با ورود تلويزيون و ماشين رختشويي و كامپيوتر در حال شكل گيري است.