عكس: گلناز بهشتي
براساس مطالعات انجام شده تنها از 5/2 كيلومتر از مسير 14 كيلومتري در چمران امكان عبور قطار وجود دارد پس از انتشار پيشنهاد شهرآرا در مورد عبور قطار روزميني از بزرگراه هاي همت و چمران، شركت راه آهن شهري تهران و حومه (مترو) نتايج مطالعات خود را در مورد عبور قطار روزميني از اين دو بزرگراه ارسال كرد.
در اين مطالعات امكان عبور قطار از نقاط مختلف بزرگراه چمران و امتداد آن تا بزرگراه نواب، مزايا و مضررات آن براي ساكنان مجاور اين راه آهن فرضي بررسي شده است.
نقطه شروع: تقاطع نواب آذربايجان
در اين مطالعات ايستگاه 12 واقع در تقاطع خيابان هاي نواب و آذربايجان، به عنوان نقطه شروع در نظر گرفته شده است. قطعه اول مورد بررسي مابين تقاطع خيابان هاي نواب و آذربايجان و تقاطع باقرخان واقع است كه موانع موجود در اين بخش ذكر مي شود:
نبود زمين مورد نياز جهت استقرار شبانه قطارها: در خيابان نواب مابين دو تقاطع فوق الذكر، بافت متراكم شهري (عمدتاً با كاربري هاي مختلط تجاري- مسكوني) وجود دارد كه عملاً عرصه اي را براي عملكرد پاركينگ شبانه قطارها و تعويض خط باقي نمي گذارند. از سوي ديگر تملك چنين اراضي نيز بسيار پرهزينه بوده و مقرون به صرفه نيست، ليكن چنانچه مسير در زير زمين باشد با افزايش طول و عرض تونل در جنوب، مي توان به عملكردهاي فوق پاسخ گفت و در چنين نقطه اي از شهر از ايجاد منظر پاركينگ قطارهاي عظيم الجثه مترو در سطح زمين كه لطمه شديد به منظر شهري مي زند، اجتناب كرد.
آلودگي صوتي: عبور قطار روزميني و يا فرازميني تا فاصله 15 متر از محور (از هر طرف) موجب ايجاد صدا با قدرت 80 دسي بل مي شود. در صورتي كه در بخش مقررات ويژه طرح جامع تهران، محدوده استاندارد صداهاي ايجاد شده به شرح زير بيان شده است:
- در موقعيت همسايگي داخل بافت شهر جهت فضاهاي استراحت، كار و خواب 30 دسي بل، ديگر فضاها 35 دسي بل.
- در موقعيت نزديك به ترافيك سنگين جهت فضاهاي استراحت، كار و خواب 35 دسي بل، ديگر فضاها 40 دسي بل.
- استاندارد مجاز صداي محيط در كلاس هاي آموزشي 45 دسي بل، ديگر فضاهاي عمومي و خدماتي 55دسي بل.
در صورتي كه بخواهيم صداي ناشي از قطار روزميني فرضي را به حد استاندارد برسانيم، نياز به تقليل صدا به اندازه حداقل 30 دسي بل داريم. اين امر نيازمند ايجاد حريم فضاي سبز با عمق بيش از 100 متر است كه به هيچ وجه امكان آن در مناطق متراكم شهري نيست و اصولاً فاصله محور قطار، در هر كجا كه واقع شود، با جداره هاي شهري كمتر از اين مقادير است.
با توجه به وجود بافت مسكوني- تجاري متراكم در حاشيه اين مسير (توحيد) و عرض كم در اين قسمت، عبور فرازميني از اين مسير با توجه به ايجاد آلودگي صوتي، توصيه نمي شود. ضمن اينكه اين مطالعه توصيه كرده است كه ايستگاه هاي نواب و آزادي بايد زيرزميني باشند.
اتصال به ساير خطوط مترو: از آنجا كه يكي از مزاياي سيستم حمل و نقل ريلي، ايجاد شبكه حمل و نقلي بوده و امكان اتصال خطوط و تعويض خط توسط مسافران بايد فراهم باشد، لذا به فرض اينكه امكان ايجاد خطوطي در روي سطح زمين وجود داشته باشد، لازم است كه امكان تعويض خط براي مسافران و انتقال آنها به خطوط زيرزميني فراهم شود؛ اين مستلزم ايجاد ارتباط بين دو ايستگاه فرازميني و زيرزميني است به طوري كه حجم زياد مسافر پياده يا سواره شده از هر سيستم امكان دسترسي به سيستم ديگر را به راحتي داشته باشد. اين امر نيز نيازمند احداث آسانسورهايي با ابعاد بزرگ و يا پله برقي است كه چنين اقداماتي در نقطه متراكم شهري واقع در تقاطع خيابان هاي آذربايجان و نواب امكان پذير نيست. بهترين گزينه اين است كه نقطه آغاز چنين خطي در زيرزمين واقع شود تا امكان اين اتصال به راحتي فراهم شود.
عبور از باقرخان و پل گيشا
قطعه بعدي مورد بررسي در محور مورد نظر مابين تقاطع باقرخان و پل جلال آل احمد واقع شده است كه در اين قطعه نيز موانع عبور روزميني و يا فرازميني به شرح زير است:
محدوديت اصلي كه عبور مسير از رو در اين محدوده چه در غرب و چه در شرق بزرگراه با آن مواجه است، مسئله تملك اراضي و وجود معارضيني از قبيل مراكز دانشگاهي، درماني و ارتش است. اصولاً با يك محاسبه ساده كلي مشخص مي شود كه براي هر كيلومتر مسير مي بايست هزينه اي معادل 90 تا 180 ميليارد ريال (به طور متوسط 14ميليارد تومان) جهت استملاك اراضي اختصاص يابد و اين مبلغ حدوداً دو برابر بيشتر از هزينه ساخت تونل در هر كيلومتر است.
در صورت عبور از محور بزرگراه نيز ضمن ايجاد آلودگي صوتي براي مراكز دانشگاهي اطراف و همچنين تخريب منظر شهري و ايجاد آلودگي بصري، حتي با فرض استفاده از حداكثر شيب مجاز با پل جلال آل احمد برخورد فيزيكي خواهيم داشت كه اين امر عبور از اين نقطه را با مشكل مواجه مي كند.
پل گيشا تا پل هاي بزرگراه رسالت
عبور روزميني و يا فرازميني قطار از اين بخش نيز داراي موانع متعددي است:
وجود مجموعه پل هاي رسالت عمده ترين مانعي است كه از هيچ محوري (چه در شرق، چه در غرب و چه در وسط بزرگراه چمران) اجازه عبور روزميني و فرازميني را به قطار نمي دهد.
به فرض اينكه به هر نحوي با احداث پايه هايي بسيار بلند و همچنين با فرض استفاده از شيب هاي زياد، بخواهيم از روي مجموعه پل هاي رسالت عبور كنيم با خط فشار قوي انتقال نيرو برخورد خواهيم داشت. ضمن اينكه مسير پيشنهادي تأثير نامطلوبي از نظر بصري و صوتي بر بوستان گفت وگو خواهد گذاشت.
در قطعه بعدي يعني مسير بين دو بزرگراه رسالت و همت، عبور روزميني و فرازميني به دليل وجود مجموعه پل ها و رمپ و لوپ هاي بزرگراه همت، از هيچ محوري امكان پذير نيست.
قطعه بعدي مسير مابين بزرگراه همت و مجموعه آتي ساز قرار خواهد گرفت. در جنوب دركه و حاشيه هاي شرقي شهرك غرب و سعادت آباد، مسير بسيار مطلوب و همچنين امكان پذير اين بخش (كه حدوداً 5/2 كيلومتر طول دارد)، عبور از كناره هاي مسيل اوين است و عوارض منفي زيست محيطي نداشته و برعكس مي تواند با بهسازي بافت اطراف و همچنين احداث مجتمع هاي ايستگاهي، نقطه قوتي در اين محدوده باشد.
از اين پس نيز در صورت ادامه مسير به سمت شرق به دلايل متعددي از جمله وضعيت خاص عوارض طبيعي زمين در اين محدوده مجدداً ناچار به عبور از زيرزمين خواهيم بود.مشاهده مي شود در حدود 14كيلومتر مسير مورد بررسي تنها 5/2 كيلومتر و آن هم در فضاهايي كه از بافت شهري دور است، امكان ايجاد مسير فرازميني وجود دارد.
مسير بزرگراه همت
در حاشيه هاي شمالي و جنوبي بزرگراه همت به دليل وجود عرصه هاي باز و همچنين وجود شيب كم امكان عبور روزميني يا فرازميني قطار شهري وجود دارد. در اين مسيرها موانع فيزيكي بر سر راه قطار وجود نداشته و تنها در نقاطي براي عبور از دره هاي موجود نياز به احداث پل است. اما احداث خط روزميني يا فرازميني در اين محورها مسائل ديگري را در پي خواهد داشت كه بايد براي آنها تمهيداتي در نظر گرفته شود:
نخست با توجه به اينكه بافت هاي مسكوني اطراف بزرگراه همت عمدتاً دسترسي مستقيم به اين محور ندارند، لازم است مسافران با سيستم هاي حمل و نقلي مانند اتوبوس و يا خطوط تاكسيراني به مجاورت بزرگراه منتقل شوند و به ايستگاه ها دسترسي پيدا كنند و لازمه اين امر وجود عرصه هايي براي احداث توقفگاه وسايل نقليه در جوار ايستگاه ها است.
دوم اينكه احداث ايستگاه هاي قطار در مجاورت بزرگراه ممكن است موجب اختلال در ترافيك بزرگراه شود. براي اجتناب از اين امر بايد با احداث موانع فيزيكي، از عبور مسافران از حاشيه بزرگراه به داخل آن جلوگيري به عمل آورد و با احداث ايستگاه هاي اتوبوس و تاكسي به طور مناسب در حاشيه بزرگراه مسافران را به اين ايستگاه ها هدايت كرد.
همچنين جهت احداث پايانه و محل پارك قطارها تنها اراضي كه در حاشيه بزرگراه وجود دارد، اراضي پارك پرديسان است و در صورتي كه استفاده از اين اراضي براي احداث پايانه مقدور نباشد، مي بايست نقطه آغاز خط به منتهي اليه غربي بزرگراه همت (جايي كه از بافت شهري خارج شده و اطراف آن اراضي وسيع موجود باشد) برده شود. اين امر موجب طولاني شدن خط و بالا رفتن هزينه احداث آن مي شود، در صورتي كه ممكن است به نسبت اين افزايش طول، ميزان جذب مسافر افزايش نيابد.
جهت اتصال و ارتباط با ساير خطوط مترو، مي بايست منتهي اليه شرقي چنين خطي به صورت زيرزميني احداث شده تا امكان اتصال با خط 1 فراهم شود و اين امر اصولاً به دليل وجود عوارض طبيعي و موانع موجود از تقاطع بزرگراه چمران با بزرگراه همت صورت خواهد گرفت. همچنين اتصال اين خط با خط 7 (كه با اين مسير تقاطع دارد) مستلزم ايجاد سيستمي است كه مسافران را از ايستگاه روزميني به ايستگاه زيرزميني منتقل كند.
بررسي ترافيك و ميزان مسافر جذب شده به چنين خطي نيز از مسائل مهم مربوط به مطالعه اين خط است. در اين زمينه حجم ترافيك بزرگراه شهيد همت كه در ارديبهشت ماه سال 79 توسط دانشجويان كارشناسي ارشد راه و ترابري و برنامه ريزي حمل و نقل دانشكده تحصيلات تكميلي آمارگيري شده، ملاك عمل قرار گرفته است.يادآور مي شود حجم ساعتي وسايل نقليه عبوري از مقاطع مختلف بزرگراه همت هنگامي آماربرداري شده كه بزرگراه شهيد حكيم (رسالت) راه اندازي نشده و طبعاً بار ترافيكي بيشتري به بزرگراه مذكور تحميل مي شده است.حال چنانچه ضريب سرنشين وسيله نقليه را براساس يافته هاي شركت مطالعات جامع حمل و نقل ترافيك تهران 6/1 نفر براي هر سواري در نظر بگيريم، ملاحظه مي شود كه حداكثر تعداد مسافري كه از يك سمت اين محور عبور مي كنند در يك ساعت اوج 16640 نفر خواهد بود. تحقيقات نشان مي دهد چنانچه در سفر با مترو (با فرض سرعت متوسط 37 كيلومتر برساعت) نسبت به سرعت سواري در بزرگراه (با فرض سرعت متوسط 27 كيلومتر بر ساعت) حدوداً 40 درصد زمان سفر صرفه جويي شود، 30 درصد از مسافران تمايل به سفر با مترو خواهند داشت لذا حداكثر مسافري كه در هر سمت بزرگراه جذب سيستم مترو مي شوند حدود 5000 نفر در ساعت است كه اين عدد متناسب با ظرفيت مترو نيست.