جواد نصرتي
عناصر اصلي سازنده شهر شيكاگو ساختمان هاي بلند سيماني و خيابان هاي آسفالتي هستند كه در كنار يكديگر رنگ پريدگي يك جنازه يخ زده را به ياد مي آورند. دلمردگي فضاي شهري در شيكاگو به قدري آزاردهنده است كه مسئولان را وادار به واكنش كرده است. يكي از كساني كه مسئوليت دارد چهره بي روح شهر را تغيير دهد، سادو جانستون، مشاور زيست محيطي شهردار شيكاگو- ريچادر ام دالي- است. او معتقد است شهرها پاسخ بيماري هاي متعدد زيست محيطي زمين هستند و براي رفع مشكلات زيست محيطي، ابتدا بايد از شهرها شروع كرد. او پيشتر تا آنجا كه توانسته بود براي بهبود وضعيت شهرها تلاش كرده بود و حالا كه مشاور زيست محيطي شهردار شيكاگو است خود را براي تبديل شيكاگو به يك شهر سبز آماده كرده است. فاز اوليه طرح بلندپروازانه اما دست يافتني او تبديل شيكاگو به يك شهر دوستدار محيط زيست است و در فاز دوم مي خواهد شيكاگو را در زمينه طراحي هاي زيست محيطي و استفاده از انرژي هاي تجديد پذير به الگويي براي ديگر شهرهاي آمريكا تبديل كند.
اگر طرح هاي او و شهردار دالي عملي شوند و جنبش سبز به بار بنشيند، ميليون ها دلار پول ناشي از صرفه جويي در بخش انرژي به خزانه شهرداري واريز خواهد شد. جانستون سي و يك ساله در اين مورد مي گويد: اين مسئله مربوط به كيفيت زندگي است. چيزي كه ما در مورد آن صحبت مي كنيم پديد آوردن شهري است كه در هماهنگي كامل با تمام دنياي پيرامونش قرار دارد و مي تواند مدل بسيار خوبي براي ديگر شهرها باشد. شهرها قرن هاست كه به محيط زيست آسيب وارد مي كنند. ما مواد خام وارد چرخه مي كرديم و پسماند هايش را به محيط زيست هديه مي داديم. حالا ما مي خواهيم اين رابطه ها را دوباره تعريف كنيم و شهرها مي توانند مدل بسيار خوبي براي انجام اين كار باشند.
همانطور كه آستين و سان فرانسيسكو مي خواهند با سرمايه گذاري در ساختارهاي اينترنتي و بيوتكنولوژي اقتصاد خود را توسعه دهند، شيكاگو هم مي خواهد با بهره گيري از انرژي هاي نو و تجديد پذيري مثل خورشيد و باد، اقتصاد خود را نه تنها گسترش دهد كه از ديگر ساختارهاي سنتي اقتصادي آمريكا متمايز كند. اما  آيا شيكاگو با آن ساختمان ها و خيابان هاي بي روحش خواهد توانست به شهري سبز تبديل شود و عنوان شهر سبز آمريكا را يدك بكشد؟
دالي، شهردار شيكاگو هفته گذشته حين سخنراني در جلسه زيست محيطي شهرداران سراسر آمريكا، قاطعانه جواب اين سؤال را دارد. او در حالي كه برنامه هايش را براي كسب ميزباني 2016 تشريح مي كرد قاطعانه گفت: ما در حال انجام اين كار هستيم. او در ادامه گفت: ما به مسائل زيست محيطي اهميت بسيار زيادي مي دهيم. در حال حاضر مردم طي دوره هاي فراگيري در حال آموختن نحوه تعامل سازگار با محيط زيست هستند. فعاليت هاي زيست محيطي شهرداري شيكاگو به صورت نمادين، با احداث يك باغچه روي سقف ساختمان شوراي شهر شيكاگو آغاز شد. سپس شهرداري از مراكز تجاري بزرگ درخواست كرد تا به اين طرح بپيوندند. در گام بعدي شهرداري تنها در صورتي به متقاضيان احداث ساختمان هاي تجاري، اجازه ساخت مي داد كه روي بام خود، باغچه هايي را احداث كنند. نتيجه اين اقدامات اين شد كه در حال حاضر حدود دو ميليون فوت مربع باغچه روي سقف ساختمان هاي متعدد شيكاگو احداث شده است كه اين ميزان از مجموع باغچه هاي سقفي سراسر ايالات متحده بيشتر است.
اما شهردار دالي فعاليت هاي زيست محيطي را تنها به عهده شركت هاي تجاري شهروندان واگذار نكرده است. اقدامات شهرداري هم طبق دستور او بايد دوستدار محيط زيست باشند. او به تمام معاونان خود در زمينه امور شهري دستور داده است معيارهاي زيست محيطي را در اقدامات خود لحاظ كنند. مثلاً  بايد از آسفالتي استفاده كنند كه به راحتي آب را جذب كند، خودروهايي بخرند كه ميزان آلايندگي كمتري داشته باشند، به خودروهاي آلاينده محيط زيست اجازه تردد ندهند، اجازه ندهند هيچ خودرويي بيش از پنج دقيقه در جا كار كند و ...
و حالا شيكاگو به لطف طرح هاي هوشمندانه جانستون و توجه ويژه شهردار دالي، يكي از بزرگترين مصرف كنندگان انرژي سبز در كشور است و قرار است در برنامه اي بلند مدت يك چهارم انرژي شهر، از انرژي هاي تجديد پذير تهيه شود. شهرداري براي رسيدن به اين هدف، دو كارخانه بزرگ توليد كننده پنل هاي خورشيدي را متقاعد كرده است كارخانه هاي خود را در شيكاگو راه اندازي كنند.
اما استفاده از انرژي هاي نو در شيكاگو به همين جا ختم نمي شود. طرح شهر باد كه از سوي معاونت زيست محيطي شهرداري شيكاگو ارائه شده است يكي از هوشمندانه ترين طرح هاي شهري براي استفاده بهينه از انرژي باد است. اين طرح جايزه بين المللي طراحي زيست محيطي و انرژي را براي شيكاگو به ارمغان آورده است و هنگامي كه تكميل شود، در كنار پنل هاي خورشيدي سهم عمده اي از توليد انرژي را برعهده خواهد گرفت.
در كنار همه اينها مي توان به وسعت بسيار زياد فضاي سبز در شيكاگو اشاره كرد. از وقتي كه دالي در سال 1989 به شهرداري شيكاگو رسيده است، در حدود نيم ميليون درخت در سراسر شهر كاشته شده است، وسعت پارك ها چندين برابر شده است و درختچه هاي تزئيني در سراسر شهر كاشته شده اند. نكته جالب در مورد فضاي سبز شهر شيكاگو اين است كه نسبت نفوذ آن، در سراسر شهر به يك ميزان است. دير برن، يكي از فقيرترين محله هاي شيكاگو است خانه ها قديمي هستند، شيشه ها شكسته اند و آمار جرم و جنايت در آن بالا است، اما از دور كه به آن نگاه مي كني، سبز است. دالي خود در اين مورد مي گويد: چنين چيزي قبلاً  اتفاق نمي افتاد.
اما شيكاگو براي رسيدن به عنوان يك شهر كاملاً  سبز، راه بسيار زيادي پيش رو دارد. هنوز 78 درصد زباله  هاي اين شهر بازيافت نمي شوند. با اين حال شيكاگو مطمئناً  در  آينده اي نزديك به سبزترين شهر آمريكا تبديل خواهد شد.

آرش نهاوندي- پيمان ورشو از جمله مهمترين اتحاديه هايي است كه در نتيجه تشكيل آن جنگ سرد وارد عصر جديدي از تقابل ميان دو بلوك شرق و غرب شد تقابلي كه در نهايت به فروپاشي ماركسيسم و يكه  تازي لجام گسيخته كاپيتاليسم در اروپا منجر شد.
از روز 14آوريل از آن جهت به عنوان سالگرد پيمان ورشو نام برده مي شود كه اين پيمان سرآغازي بود بر رقابت تسليحاتي ميان شرق و غرب در قالب پيمان ورشو سازمان ناتو چگونه تأسيس اين پيمان و هدف از آن از جمله نكاتي است كه بايد به آن پرداخته شود در اين باره نوشته اند: نيروهاي آلمان پس از شكست هاي متعدد در خاك شوروي، به رغم مخالفت هاي آدولف هيتلر-پيشواي آلمان- خود را تسليم روس ها كردند. از اين  پس بود كه مغلوبان سابق ارتش سرخ راه خود را به سمت برلين پايتخت رايش سوم هموار كردند.
از ديگر سو نيروهاي متفقين به رهبري آمريكا، ضمن درهم شكستن نيروهاي آلماني در فرانسه به سمت برلين پيشروي كردند. در سال 1945و در پايان جنگ جهاني دوم؛ هيتلر خودكشي كرده بود و ارتش سرخ توانسته بود بخش هاي شرقي آلمان و برلين را به تصرف خود درآورد، همزمان متفقين نيز نواحي غربي آلمان و برلين را متصرف شدند، تا اين زمان وجود دشمني مشترك- آلمان نازي موجب اتحاد دو مكتب سياسي-اقتصادي متضاد-كمونيسم و كاپيتاليسم- شده بود، اما از اين پس ديگر حفظ اتحاد به فرض وجود دشمن خارجي معنا پيدا نمي كرد.
ديگر نه آلمان و نه ژاپن از جمله قدرت هاي تهديد كننده محسوب مي شدند، آلمان نيز مانند كل اروپا ميان قدرت هاي شرق و غرب تقسيم شده بود، در نتيجه ديگر دليلي براي اتحاد بين كمونيسم و كاپيتاليسم باقي نمي ماند.
آلمان بايد تقسيم مي شد و مرزهاي عقيدتي مشخص؛ مردم در شرق نمي بايست تحت نفوذ سياسي-فرهنگي غرب قرار گيرند و غربيان نيز همين طور. در نتيجه ديوار بلندي از جدايي و بي اعتمادي در برلين كشيده شد. اما اين همه كافي نبود و بدون اتحاد ميان كشورهاي عضو، بلوك هاي درگير-شرق وغرب- نظام هاي حاكم بر اين بلوك ها كاري در برابر تهاجم سنگين دشمن از پيش نمي بردند.
غربي ها اول از همه دست به كار شدند و در چهارم آوريل سال 1949 سازمان پيمان آتلانتيك شمالي(ناتو) را به منظور استقرار و تقويت امنيت در ميان كشورهاي غرب تأسيس كردند، البته اين اتحاديه در آن زمان به منظور جلوگيري از نفوذ كمونيسم در اروپا و جهان پايه گذاري شد. اگرچه در مفاد اين پيمان به عينه اشاره مستقيمي به شوروي نرفته بود، اما منظور اصلي از تدوين و به امضا رساندن چنين پيماني، جلوگيري از حملات روس ها و همپيمانشان به كشورهاي غربي بود؛ در صورتي كه از سوي شوروي و يا يكي از اقمار اين كشور حمله اي عليه يكي از اعضاي پيمان آتلانتيك شمالي انجام مي گرفت، آن حمله، اقدامي نظامي عليه كل اعضاي ناتو محسوب مي شد در نتيجه اين پيمان غربي ها يا به عبارتي بهتر كاپيتاليست ها اتحاديه اي مستحكم عليه نفوذ كمونيسم به مناطق تحت نفوذ خود تشكيل دادند.
اين مسأله روس ها و متحدانشان را نيز ناگزير ساخت تا چند سال بعد 14-سال- 1955 پيماني امنيتي، در مقابل پيمان آتلانتيك شمالي، به امضا برسانند.
اين پيمان امنيتي كه پس از جلسه اي سه روزه در پايتخت لهستان، به تصويب كشورهاي عضو بلوك شرق رسيد، پيمان ورشو نام گرفت.
تأسيس پيمان ورشو، با صدور بيانيه هايي در ورشو و مسكو، اينچنين اعلام شد: مارشال نيكلاي الكساندروويچ بولگانين نخست وزير اتحاد شوروي به همراه رهبران 7كشور ديگر بر سر پيش نويس يك موافقتنامه چندجانبه به نام پيمان دوستي،  همكاري و كمك هاي متقابل ورشو، به توافق رسيدند. اين پيمان به منظور اتخاذ سياست هاي واحد از سوي هشت كشور كمونيست جهان، در زمينه هاي نظامي اقتصادي و فرهنگي به امضا رسيد امضا كنندگان اين پيمان اتحاد شوروي، لهستان، آلمان شرقي، چك اسلواكي، مجارستان، روماني، بلغارستان و آلباني بر سر اتحاد نيروهاي نظامي خود تحت فرمان يك مقر فرماندهي واحد به توافق رسيدند.
واهمه از ارتش آلمان غربي
در اين ميان يوگسلاوي تنها كشور كمونيست اروپايي بود كه امضاي سران آن پاي عهدنامه ورشو به چشم نمي خورد. اين كشور در سال 1948به دليل عدم شناسايي رهبري شوروي بر كشورهاي كمونيسم، از كمينفورم، آژانس اطلاعاتي كشورهاي كمونيست، اخراج شده بود.
پيمان ورشو پس از اعلام خبر عضويت آلمان غربي در ناتو ميان كشورهاي كمونيست اروپايي به امضا رسيد. در واقع، محرز شدن عضويت آلمان غربي در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي، زنگ خطري براي كشورهاي كمونيست به ويژه آلمان شرقي محسوب مي شد. مارشال بولگانين نيز در آغاز اجلاس ورشو طي سخناني اين خطر بالقوه را به كشورهاي كمونيست گوشزد كرده بود: آمريكا، بريتانيا و فرانسه در حال تبديل آلمان غربي به سرچشمه جنگي خطرناك در اروپا هستند. او در توجيه ديدگاه خويش(بخوانيد ديدگاه حاكم بر كرملين) گفته بود: پذيرش عضويت آلمان غربي در ناتو بزرگترين مانع جهت اتحاد مجدد دو آلمان است.
بولگانين افزوده بود: قراردادهاي دو جانبه موجود جهت حفظ امنيت كشورهاي عضو بلوك شرق كافي نيست و به نظر مي رسد پيمان ورشو بتواند وراي پيمان هاي دوجانبه امنيت  ما را تأمين كند. او همچنين نسبت به خطر تأسيس بلوك هاي نظامي در خاورميانه از سوي دول غربي هشدار داده بود.اما پيمان ورشو در مقابل پيمان آتلانتيك شمالي به سركردگي آمريكا تنها كمي بيش از سه دهه مقاومت كرد و در سال 1991 با فروپاشي شوروي كه در نتيجه آن بلوك شرق نيز از ميان رفت، اين پيمان نيز به تاريخ پيوست و ديگر فردي از آن به عنوان مهمترين پيمان نظامي كمونيست ها در عصر جنگ سرد يادي نكرد. به مرور و با گسترش مرزهاي بلوك غرب- در قالب اتحاديه اروپا- به شرق،  برخي از كشورهاي سابق پيمان ورشو نيز به ناتو رقيب ديرين خود پيوستند، تا تاريخ معاصر به گونه اي كاملاً باژگونه رقم بخورد.

يو اس اي تودي
يو اس اي تودي گزارش اول خود را به پيگيري خبر شنود مكالمات تلفني شهروندان آمريكايي اختصاص داده است. اين روزنامه در تحليلي آماري، نظرات مردم را جويا شده است و جالب اينكه فقط 51درصد سؤال شوندگان مخالف شنود مكالمات بوده اند. توجيه موافقان اين است كه در راه مبارزه با تروريسم گاهي نقض حقوق شهروندي بلامانع است.
كلاينه تسيتونگ
اين روزنامه آلماني زبان با چاپ عكس بزرگي از دالائي لاما در حال افتتاح ساختمان مرز فرهنگي پزشكي تبت در وين اتريش، خبر فعاليت هاي رهبر بودائيان در اروپا را تحت پوشش قرار داده است. اين مركز در جنوب اتريش و در محل زندگي يار هميشگي دالائي لاما- هينريش هارر- افتتاح شده است. هارر چندي پيش در سن 93سالگي از دنيا رفت.

همه مادران براي صلح؛ عليه كاخ سفيد
روز مادر آمريكا در سال جاري كاملاً متفاوت با روزهاي مادر در ديگر كشورهاي جهان برگزار شد.
در اين روز سيندي شيهان كه پسرش را در جنگ عراق از دست داده و سوزان ساراندون هنرپيشه آمريكايي در جريان يك گردهمايي ضدجنگ در برابر كاخ سفيد سخنراني كردند.
شركت كنندگان در اين گردهمايي از روش هاي جالبي براي فرستادن پيام خود به كاخ سفيد استفاده كرده اند.
مخالفان جنگ به شكلي روي زمين دراز كشيدند كه از بالا خوانده مي شد مادران مي گويند جنگ نه. انتخاب روز مادر از طرف سازمان دهندگان مراسم اعتراض به جنگ به اين خاطر صورت گرفته كه روز مادر در آمريكا با مسأله صلح و حقوق زنان، ارتباط مستقيمي دارد.
عبارت روز مادر اولين بار در اين كشور توسط جوليا هوو در محكوميت پديده شوم جنگ به كار رفت.
خانم هوو- شاعر و نويسنده آمريكايي كه به شدت از جنگ هاي داخلي آمريكا تاثير گرفته بود در سال 1870 اعلاميه روز مادر را منتشر كرد.
اما 136سال بعد نيز مادران سربازان آمريكايي كشته شده در عراق، روز مادر را با برپايي انتقادات شديدي عليه كاخ سفيد گرامي داشتند.
در جنگ عليه عراق علاوه بر كشته شدن تعداد زيادي سرباز آمريكايي، غيرنظاميان زيادي كه اكثر آنان عراقي هستند نيز كشته شدند.
اين جنگ در اثر سياست هاي غلط ايالات متحده در گرفت و منجر به بي ثباتي بيشتر در منطقه خاورميانه و افزايش نفرت از آمريكا شد.
اين در حالي است كه همچنان از سوي جورج بوش-رئيس جمهوري آمريكا- پاسخ درخوري به انتقادات منتقدان جنگ عراق داده نشده است.
خرس دو رگه
خرسي كه در تصوير ديده مي شود، به تازگي در شمال كانادا شكار شده است، اما نكته بسيار مهم در مورد اين خرس سفيدرنگ اين است كه اين خرس اولين نمونه طبيعي امتزاج دو نمونه خرس گريزلي و خرس قطبي است. طبق آزمايش هاي دي ان اي، مشخص شده است اين خرس نتيجه جفت گيري يك گريزلي نر و يك خرس قطبي ماده بوده است.
از ديرباز مردم منطقه افسانه هايي در مورد خرس هاي رنگي كه حاصل جفت گيري يك خرس گريزلي و يك خرس قطبي هستند نقل مي كردند تا اين كه با كشف اين خرس، افسانه مردم به واقعيت پيوست. تا كنون چنين نمونه اي كه به آن خرس گرولار گفته مي شود فقط در باغ وحش ها يافت مي شد.
اين خرس ماه گذشته توسط يك شكارچي آمريكايي شكار شده بود، اما راهنماي او متوجه شد اين خرس ظاهراً قطبي شباهت هايي به خرس گريزلي دارد. پس از آن مسئولان خرس را در اختيار گرفتند و با اعزام يك تيم تحقيقاتي و نمونه برداري از دي ان اي خرس، دو رگه بودن آن را ثابت كردند.
وظايف وليعهد انگلستان
چارلز- وليعهد انگلستان- طي سخناني از تعهدات خود نسبت به قشر نيازمند و فقير انگلستان خبر داد.
چارلز گفت: اين مسئله كه برخي از مردم نسبت به كارهايي كه من انجام داده ام نظر خوشي ندارند، اصلاً خوشايند نيست. در هر صورت من قصد دارم به كار خودم در كمك به نيازمندان ادامه دهم.
او در توجيه ديدگاه خويش گفت: اگر من به مردم نيازمند در بريتانيا كمك نكنم،  كاري بسيار ناشايست انجام داده ام و در وظيفه خويش به صورت مجرمانه قصور كرده ام.
او گفت: بايد نظر خود را عميقاً به اين كشور معطوف كنم و هر كاري را كه مي توانم جهت كمك به مردم انجام دهم. وليعهد انگلستان اين سخنان را طي مصاحبه اي كه به منظور سي امين سالگرد تأسيس مؤسسه خيريه پرنس چارلز انجام شد، ايراد كرد.
او در پاسخ به سؤالي درباره اقداماتي كه قصد دارد درباره خيريه كودكان انجام دهد گفت: تا زماني كه خداوند متعال به من عمر دهد در بهبود وضعيت خيريه كودكان تلاش خواهم كرد. او افزود: وظيفه من ايجاب مي كند كه به مردم كمك كنم. من تصور مي كنم كه مسائل مهمي در اين كشور (انگلستان) وجود دارند كه بايد در جهت حل آنها تلاش كرد.سخنان چارلز، دورنمايي بود از تلاش هايي كه وي قصد دارد در زمينه بهبود وضعيت كودكان در بريتانيا انجام دهد.