دوشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۵
چهره جديد آمريكاي لاتين- واپسين بخش
آخرين پايگاه آمريكا
005154.jpg
هادي اعلمي فريمان
بازيابي هويت قومي و فرهنگي در مقابله با هژموني جهاني شدن آن هم از نوع چيرگي فرهنگ آمريكايي، همه نگاه اكثر كشورهاي آمريكاي لاتين است كه در قسمت اول مقاله با تقسيم بندي كشورهاي مختلف به آن پرداخته شد. حركت چپ گرايان و جنبش هاي اجتماعي برانگيخته شده از اين حركتها در كشورهاي كوبا، ونزوئلا، بوليوي موضوع بخش اول اين مقاله بود.
حضور كلمبيا به عنوان پايگاه اصلي واشنگتن در آمريكاي لاتين و تحليل برخورد ديگر كشورها با اين اصلي ترين سنگر دولت بوش از مهمترين عناوين مطرح در قسمت پاياني مقاله است. با هم مي خوانيم:

گروه ديگر ارتش آزادي بخش ملي (ELN) (۱۱) است. اين گروه شورشي ماركسيستي در سال ۱۹۶۵ توسط روشنفكران شهري متأثر از كاسترو و چه گوارا شكل گرفت. اين ارتش بين ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ جنگجوي مسلح در اختيار دارد. عمده فعاليت اين ارتش در مرزهاي شمال شرقي با ونزوئلا و بخش مركزي و شمال غربي كلمبيا است. طبق گزارش هاي مقامات ايالات متحده ارتش آزادي بخش كمتر از فارك وابسته به صادرات كوكائين و يا درگير در مواد مخدر است. ارعاب، بمب گذاري، هواپيما و آدم ربايي و قتل از جمله شيوه هاي اين گروه است.(۱۲)
هر دو گروه در حال حاضر از روشي به نام ماليات جنگ بهره مي گيرند و با سيستم تحت حفاظت قرار دادن شهروندان از آنان حمايت مي كنند.
درگيري هاي نظامي طولاني مدت اين دو گروه با دولت مركزي موجب شد، دولت مركزي با مشاوره دستگاه هاي اطلاعاتي ايالات متحده درصدد مقابله با ناآرامي ها برآيد. از سال هاي ۱۹۸۵ دولت براي مقابله با شورشيان سيستم شبه نظامي را پايه گذاري كرد تا با استفاده از شيوه هاي غير متعارف به مقابله با شورشيان بپردازد. اين نيروها از سال ۱۹۹۷ تحت عنوان اتحاديه دفاع شخصي(۱۳) (AUC) با هدف حفاظت از منافع اقتصادي و جنگ با فارك ارتش آزادي بخش ملي تشكيل شد.
اتحاديه دفاع شخصي در سال ۲۰۰۲ تجديد ساختار كرد و عمده آنها با ۶۰۰۰ تا ۸۱۵۰ نيرو بوسيله نخبگان اقتصادي، قاچاقچيان مواد مخدر و انجمن هاي محلي حمايت مي شوند. فعاليت هاي اين گروه نيز مشابه دو گروه شورشي از قتل تا آدم ربايي و ارعاب را در بر مي گيرد.(۱۴)
عناصر اتحاديه به طور مستقيم در صادرات و توليد كوكائين و مواد مخدر دست ندارند، بلكه با دريافت ماليات از كشتكاران كوكا از آنها در مقابل شورشيان محافظت مي كنند، عناصر اتحاديه عمدتاً در جنوب كملبيا فعال هستند. در ادامه به رويكردهاي جديد دولت كلمبيا در قبال آن پرداخته مي شود.
عليرغم مشكلات امنيتي متعدد ناشي از تقسيم كشور به حوزه هاي نفوذ هر يك از شورشيان و دولت مركزي، مذاكراتي پراكنده نيز در جهت حل و فصل مناقشات از سوي دولت مركزي با شورشيان صورت گرفته است. به عنوان مثال گفتگوي مقامات كملبيا با ارتش آزادي بخش ملي از سال ۱۹۹۹ آغاز شد. همچنين پروسه مذاكرات صلح با فارك از سال ۲۰۰۲ آغاز شد، اما همواره به دلايل متعددي اين مذاكرات ناكام بوده است. در جهت حل مشكلات داخلي كشور در ۲۱ ژوئن ۲۰۰۵ قانون آشتي براي خلع سلاح جوخه هاي مرگ شبه نظامي تصويب شد. طبق اين قانون، مصونيت قضايي به رهبران شبه نظاميان اجازه مي دهد اموالي كه از طريق غصب و قاچاق به دست آمده حفظ نمايند. هدف طرح آشتي با نيروهاي شبه نظامي دست راست افراطي، خلع سلاح آنهاست. البته همواره شبه نظاميان در كلمبيا را نيروهاي وابسته به دولت و ارتش اين كشور مي دانند، به عبارتي اقداماتي كه دولت و ارتش در بخش هاي موسوم به جنگ كثيف قادر به انجام آن نيستند، توسط اين شبه نظاميان انجام مي شود. گفته مي شود هدف مجلس كلمبيا اعطاي پوشش سياسي به نيروهاي شبه نظامي است. واكنش ايالات متحده در اين باره متفاوت بوده است؛ برخي مطبوعات ايالات متحده آن را پيمان تسليم و قانون مصونيت براي جنايتكاران، توده هاي مردم، تروريست ها و قاچاقچيان بزرگ كوكايين دانستند. چند نماينده دموكرات كنگره ايالات متحده در نامه اي به رئيس جمهور كلمبيا نگراني خود را درباره تأثيرات بسيار منفي كه اين قانون مي تواند در مورد صلح، دادگستري و حكومت قانوني كلمبيا داشته باشد، بيان كردند.
نمايندگان جمهوريخواه نيز در ۲ فوريه سال ۲۰۰۵ ضمن پشتيباني از فرآيند صلح، به شرطي كه اين فرآيند در چارچوبي حقوقي صورت گيرد كه پاسخگوي هنجارهاي حداقل باشد، يعني از بين بردن كامل ساختار، منابع، سرمايه گذاري و قدرت اقتصادي گروه ها. اعطاي امتياز به رهبران اين گروه ها بايد مشروط به احترام به آتش بس و كنار گذاشتن فعاليت هاي تبهكارانه آنها باشد.
برنامه كلمبيا(۱۵)
كلمبيا پايگاه اصلي واشنگتن در آمريكاي لاتين است. لذا مداخله مستقيم و غير مستقيم ايالات متحده از دهه ۶۰ در اين كشور وجود داشته است. اما در سال هاي اخير از ۱۹۹۳ با حضور شركت «داين كورپ» و ۳۰ شركت نظامي خصوصي ديگر با هدف شركت در مبارزه با قاچاق مواد مخدر و چريك هاي فارك و ELN و يا سركوب جنبش هاي اجتماعي، اين روابط وارد فاز جديدي تحت عنوان برنامه كلمبيا شد. در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۹۹ رئيس جمهور وقت، آندرس پاسترانا، ۷/۱ ميليارد دلار از كلينتون براي تأمين بودجه برنامه كلمبيا از آمريكا دريافت كرد. وي براي رعايت افكار عمومي و احتراض از اثر رواني منفي مداخله نظامي آمريكا در كلمبيا خواهان خودداري ايالات متحده از مداخله آشكار شد. اما كنگره ايالات متحده با تأييد برنامه كلمبيا در ژوييه سال ۲۰۰۰ افزون بر حضور ۴۰۰ نظامي مجاز براي عمليات ضد مواد مخدر ۴۰۰ پيمانكار غير نظامي با مليت هاي گواتمالايي، هندوراسي و پرويي را نيز براي حضور در كلمبيا مورد تأييد قرار داد.(۱۶)
محتواي برنامه كلمبيا حمايت از نيروي پليس ملي، ارتش و سرويس اطلاعات و جاسوسي اين كشور در زمينه آموزش، سخت افزار (براي مقابله با تروريسم و قاچاق مواد مخدر) و آموزش هاي عناصر اطلاعاتي براي بهبود تاكتيك ها و اطلاعات استراتژيك است.
تهيه هلي كوپتر و هواپيماي Ac-۴۷ و C-۲۶ از جمله برنامه ۱‎/۷ ميليارد دلاري است. گسترده ترين كار اطلاعاتي از طريق اين برنامه، از كسب اطلاعات تا عمليات ويژه انجام شده است. از سال ۱۹۹۸ تاكنون ۲۰ مزدور در رسوايي هاي اطلاعاتي در روابط دو جانبه به قتل رسيده اند. پس از عمليات ۱۱ سپتامبر دولت بوش برنامه آموزش ضد مواد مخدر را به آموزش ضد تروريسم تغيير داد و نام گروه هاي فارك و ELN را وارد ليست سازمان هاي تروريستي كرد. حضور بيش از ۲۰۰۰ نيروي ايالات متحده از ۳۲ آژانس در سفارت اين كشور در كلمبيا نشان دهنده روابط عميق دو جانبه در تمام زمينه هاست.(۱۷) در حقيقت كلمبيا يك پايگاه استراتژيك نظامي براي ايالات متحده تلقي مي شود.(۱۸) اين روابط حتي مسائل سياست خارجي اين كشور را تحت تأثير قرار داده است. پس از رسوايي در مداخله شبه نظاميان مرتبط با سرويس جاسوسي اين كشور «اوريبه» رئيس جمهور كلمبيا آنها را به شدت تكذيب كرد و بي اساس دانست. اما به هرحال چاوز رئيس جمهور ونزوئلا نيز طي حملاتي وزير دفاع كلمبيا را سرباز امپرياليسم دانست.
روابط با ايالات متحده تا حدي استراتژيك است كه در سپتامبر سال ۲۰۰۳ بوگوتا قبول كرد قراردادي با ايالات متحده امضا كند كه بر اساس آن دولت كلمبيا متعهد مي شد افرادي را كه جناياتي عليه بشريت مرتكب شده اند، بدون موافقت واشنگتن به دادگاه جنايي بين المللي تحويل ندهند.
ايالات متحده تلاش دارد تا برنامه كلمبيا را به تمام كشورها تسّري دهد تا سياستي هماهنگ به اجرا گذاشته شود. ژنرال هيلز در بيانيه سالانه خود در برابر كنگره آمريكا در اوايل سال ۲۰۰۴ كه رياست نيروهاي جنوب را برعهده داشت تأييد كرد كه در پرتو طرح كلمبيا «آلوارو اوريبه» رئيس جمهور كلمبيا در مبارزه با مواد مخدر پيشرفت هاي استثنايي كرده و كشورش را به يك دولت صلح دوست و مطمئن تبديل كرده است. وي چاوز را متهم به پوپوليسم افراطي كرده و عدم شركت چاوز را در طرح كلمبيا مورد نكوش قرار داد.(۱۹)
نتيجه گيري
اگر گفتمان مسلط ايالات متحده را در قبال جهان، تعريف فراملي از منافع و امنيت ملي، منطق نظامي گري با حركت استراتژيك يكجانبه گرايي، سياست خارجي معطوف به مديريت تهديدهاي خارجي، مداخله گري براي پيشتازي، ناسيوناليسم گرايي افراطي و ليبرال دموكراسي مبتني بر اقتصاد بازار بدانيم، لذا منطقه آمريكاي لاتين از منظر ادراكي ايالات متحده تهديد بالقوه اي تلقي مي شود كه برخي عناصر منطقه اي آن را به تهديد بالفعل تبديل كرده اند.
كوبا ، ونزوئلا و  بوليوي محور فعلي تهديد همه جانبه و پرو، مكزيك،شيلي، اروگوئه، برزيل و آرژانتين محور تهديد بالقوه محسوب مي گردند. لذا ايالات متحده سعي دارد تا:
- ائتلاف منطقه اي متناسب با وضعيت فعلي در قالب طرح هاي اقتصادي را به مرحله اجرا گذارد.
- براي پيشگيري از سرايت بحران چپ گرايي به تحريم، ناامني، خنثي سازي فعاليت شركت هاي طرف قرارداد با كشورهاي متخاصم و يا استراتژي اقدام نظامي پيشگيرانه با استفاده از اپوزيسيون داخلي (كودتا _ ناآرامي) دست زند.
- از مدل نيكاراگواي سال ۱۹۸۴ (انتقال قدرت به صورت صلح آميز از دولت به نيروهاي مخالف عليرغم ۶۰ درصد حمايت مردمي از ساندنيست ها) استفاده نمايد.
فرمول صندوق بين المللي پول و بانك جهاني را كماكان فعال حفظ نمايد تا آن به عنوان اهرم مناسب فشار بهره جويد.
- پايگاه كلمبيا را به عنوان آخرين و استراتژيك ترين پايگاه تحت هر شرايطي حتي با نقض گسترده حقوق بشر حفظ نمايد.
- برنامه كلمبيا را كه برنامه اي پوششي چند جانبه و عملياتي براي پيشبرد طرح هاي پنتاگون در منطقه است توسعه دهد و تا حد امكان ساير كشورها را در آن دخيل نمايد.
- در اين شرايط و با رويكرد چپ گرايانه قاره آمريكاي لاتين، كلمبيا به علاوه كشورهاي آمريكاي مركزي تنها پايگاه هاي ايالات متحده در اين منطقه هستند. تنها افق روشن در كلمبيا ايجاد جنبش هاي نيرومند اجتماعي با رهبري مردم پسند است تا بتواند به گونه دشوار در دو جبهه همزمان داخل و خارج به مبارزه بپردازد و اين امر ممكن نيست مگر با انسجام مردمي در داخل كلمبيا. اكنون قاره آمريكاي لاتين آينده پر اميد و درخشان از تحول و تغيير به سوي جامعه اي آرماني و بدون تبعيض در پيش رو دارد و اين آينده جز با تلاش هاي طاقت فرسا حاصل نخواهد شد.
پي نوشت ها:
۱ - proxy war
۲ - Punto fijista
۳ - http://www. Venezuelanalysis. Com. Artno ۱۳۶۴.
۴ - نامه دفاع _ چاوز و راهبرد امنيت ملي ونزوئلا- شماره اول ۱۳۸۴ _ مركز مطالعات استراتژيك دفاعي.
۵ - تحولات استراتژيك در بوليوي: پيروزي جنبش اجتماعي بوميان _ شماره ۴۵- بهمن ۱۳۸۴. مركز تحقيات راهبردي دفاعي.
۶ - http:www. Iran _ emrooz. Net/ index/word/more/۶۳۴۶.
۷ - روزنامه شرق _ يكشنبه ۳/۲/۱۳۸۵ سوسياليست ها و چپ گرايان حراف آمريكاي لاتين به نقل از روزنامه آلماني Diezeit.
۸- همان _ شرق.
۹ - Fuerzas Armadas Revolucionarias de Colombia (Farc)
۱۰ - www. Global security. Org./military/ word/para/Farc/htm.
۱۱ - Ejercito de liberacion Nacional.
۱۲ - www. Global security. Org/military/word/ para/ eln.htm.
۱۳ - Autodefensas unidas de Colombia (Auc)
۱۴ - www. Globalsecurity. Org/military/word/para.
۱۵ - Colombia Plan.
۱۶ - www. Ir. Mondediplo. Com/imprimer/article441.
۱۷ - www. Global security. Org/ military/ops/Colombia/htm.
۱۸- سفارت آمريكا در كلمبيا پس از مصر بيشترين نيروي انساني را دارد.
۱۹ - www. Ir. Mondeiplo. Com/imprimer-article525.

سياست
انديشه
فرهنگ
ورزش
هنر
|  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |