پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۵
گفت وگو با هادي نراقي پيشكسوت فوتبال
محله هاي قهرمان ساز
005301.jpg
مريم رضايي
عكس: جواد گلزار
طرح ۵۰۰ زمين چمن در ۵۰۰ محله ، سه نكته اساسي را مورد توجه جدي قرار داده است. اول توجه به ورزش محلات به عنوان تامين زيرساخت هاي ورزش قهرماني، دوم توزيع زمين ها در سطح محلات و ترغيب و تشويق جوانان و نوجوان به ورزش و سوم استفاده از مصالح مناسب براي پرهيز از آسيب ديدگي هاي معمول ورزشكاران در درازمدت.
كارشناسان ورزشي و فيفا نيز در باره اين طرح گفته اند شكست انحصار در ورزش و انقلاب ورزش در ايران.
در خصوص ويژگي ها و نقاط قوت و ضعف اين طرح با يكي از پيشكسوتان ورزش كشور در رشته فوتبال يعني «هادي نراقي» به گفت وگو نشستيم و اين طرح را از زواياي مختلف به بحث گذاشتيم.
اين نخستين حركت گروه ورزشي براي تبيين ورزش در محله ها و نگاه پيشكسوتان ورزش به مقوله ورزش در محله است.

* به نظر شما ورزش در محلات چگونه شكل گرفته است و امكانات ورزشي را در گذشته و حال چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- به نظر مي رسد كه ۴۵ سال پيش امكانات و شرايط خيلي ضعيف تر و كمتر از اكنون بوده است، اما از نظر من خيلي قوي تر بود!
* چطور؟
- امكانات براي بچه هاي كوچه و شهر به مراتب از زندگي شهري اكنون قوي تر و بيشتر بود. بنده به خاطر دارم كه در محله خودمان چهارصد دستگاه، در منزل را كه باز مي كرديم يك زمين خاكي ۱۰۰ متر آن طرف تر بود، يك زمين خاكي در محله پايين تر بود و در مجموع در محله ما مي توانستيد چندين زمين خاكي براي بازي فوتبال پيدا كنيد. تقريباً همه محلات از مقداري زمين خاكي براي بازي بهره مند بودند. اما امروزه واقعاً معضلي كه اكنون براي من و بچه من وجود دارد اين است كه فرزندان من كجا مكاني را براي بازي و ورزش در محله پيدا كنند. اگر پول نداشته باشيم اصلاً مي توانند ورزش كنند؟ پس ملاحظه مي كنيد كه آن زمان ها امكانات از لحاظ كمي خيلي بيشتر از امروز بود.
* به نظر مي رسد كه منظور شما از اين ديدگاه بيشتر مربوط به كاربري زمين خاكي در محله ها بوده است.
- بله. امروز زمين هاي خاكي محلات همه ساخته شده اند و شما به ندرت زمين خاكي را مي يابيد كه بچه ها بتوانند در آن بازي و ورزش كنند. از اين جهت است كه بنده تاكيد دارم بگويم امكانات مردمي در آن سال هاي دورتر بيشتر بود، هرچند كه امكانات دولتي محدود بود.
* مي توانيد نمونه هايي از موفقيت و اثرگذاري ورزش در محلات را برشماريد؟
- شما امروز وقتي به جامعه نگاه مي كنيد در نخستين نگاه اعتياد بيداد مي كند. اين معضل از كجاست؟ آيا با مواد مخدر مبارزه نمي شود كه پاسخ منفي است. با مواد مخدر برخورد جدي هم مي شود اما اثرگذار نيست. ما بايد به فكر اين باشيم كه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را پركنيم و آن وقت هرچه مي خواهد مواد مخدر وجود داشته باشد. يكي از آثار اصلي و مهم ورزش در محله ها سالم سازي فرد و جامعه است.
وقتي من شنيدم كه ساخت ۵۰۰ زمين چمن در ۵۰۰ محله در حال اجراست و يك چنين كار بزرگي در جامعه ما در حال اتفاق است بايد بگويم كه روي پاشنه آشيل مبارزه با مواد مخدر دست گذاشته شده است. احداث ۵۰۰ زمين براي ۵۰۰ محله در تهران بزرگترين و اثرگذارترين كاري بوده است كه تاكنون از طريق شهرداري به اجرا درآمده است.
وقتي من اين خبر را شنيدم واقعاً در دل من چيزي روشن شد. يعني براي بچه ها و جوانان ما امكاناتي به وجود مي آيد كه اوقات فراغتشان را پركنند و بتوانند بدون هزينه و وقت در جايي در محله خود ورزش كنند.
بايد بگويم كه اين ورزش است كه جلوي هر معضلي را در جامعه سد مي كند. اگر جوان تخليه انرژي شود همه مسائل او حل مي شود اما يك نكته مهم را هم بايد مطرح كنم. فلسفه برگزاري مسابقات با هزينه هاي بسيار گزاف كه كشورها تقبل مي كنند به نظر شما چيست؟ آن كشوري كه چنين هزينه اي نمي كند چه تفاوتي با ديگران كه مي كنند دارد؟
پاسخ اين پرسش اين است كه وقتي يك كشوري ورزشكارانش در سطح جهاني و بين المللي مي درخشند الگوي جوانان كشورش مي شوند. در حقيقت سالم سازي در جامعه اتفاق مي افتد. اما ما فقط به دنبال اين هستيم كه تيم مان به جام جهاني برود و متأسفانه نه آن را تفسير مي كنيم و نه براي آن برنامه ريزي سنجيده و دقيق داريم. وقتي ورزشكاران ما در جهان درخشيدند و الگو براي جوانان شدند، آيا متقابلاً جوانان ما هم دسترسي مناسب به امكانات ورزشي مناسب را دارند تا از اين الگوها شبيه سازي كنند؟ واقعيت اين است كه اين ايده ها در ذهن نوجوان و جوان ما خفه مي شود و نتيجه قطعي الگوسازي ورزشي كه همان سالم سازي است در همان قدم اول در جامه از بين مي رود.
ببينيد وقتي تيم  ما به جام جهاني مي رود مسئولان بايد بيايند و اين تدبير را پايه ريزي كنند كه به توفيق اين پيروزي، به همان ميزان نيز امكانات ورزشي اضافه كنند و تبعات آن اين است كه ضمن تبليغ براي ورزش در جامعه، امكان يافتن استعدادها نيز بيشتر مي شود و اين خود به خود به توفيقات ملي و بين المللي ورزشي ياري مي رساند.
* به نظر شما سرانه ورزش در كشور چگونه است؟
- البته من، رقم دقيق آن را ندارم. اما آنچه كه مسئولان مي گويند در قياس با استانداردهاي جهاني بسيار عقب مانده است. شما برويد بررسي كنيد كه سرانه ورزشي در كشورهايي كه سرآمد ورزش دنيا مي شوند چيست و چقدر است و امكانات و سرانه ورزش ما چقدر است. همان قدر انتظار داشته باشيم كه هزينه مي كنيم!
به نظر من استثنايي ترين جوانان دنيا را ايران دارد. شما ببينيد يك ورزشكار ايراني كه در دنيا درخشيده است چگونه بالا آمده و به اين رتبه دست يافته است. از گذشته هاي دور در بسياري از رشته ها به ويژه رشته فوتبال، مطرح ترين ورزشكاران از خانواده هايي با امكانات مالي بسيار ضعيف بوده اند. اما امروز مقايسه كنيد آيا كسي را كه پول نداشته باشد حتي در استاديوم راه مي دهند!
در هر جاي دنيا اگر احساس كنند كه كسي تمايل دارد پا به توپ بزند و علاقه نشان بدهد دنبالش مي دوند و از هيچ كمكي دريغ نمي كنند. اما جوانان ما واقعاً با كمترين امكانات و بيشترين سختي ها با اراده و خواست خود به درجات بالا دست يافته اند.
* سازماندهي ورزش در محله ها با چه تسهيلات و بودجه و امكاناتي رو در رو است؟
- متأسفانه براي كساني كه مي خواهند به مدارج بالاي ورزشي برسند امكانات محله ها بسيار ناچيز بوده است. لذا كاري كه شهرداري تهران به اجرا گذاشته و زمين هاي ورزشي را در محله ها بنيان گذاري كرده است بزرگترين قدم در راه احياي ورزش محلات است.
به طور حتم با توسعه ورزش در محلات شما خواهيد ديد كه ورزش ما چقدر دگرگون خواهد شد و طراوت جامعه ما چقدر فرق خواهد كرد و كار مسئولان ما در تمام سطوح آموزشي و پرورشي چقدر راحت تر خواهد شد.
يعني اگر اين اصل كار را بگيرند و ورزش را كه ريشه جامعه محسوب مي شود و تمام مسايل جامعه در گرو ورزش است، خواهيد ديد چه اتفاقات و راندمان بزرگي در اجتماع به بار خواهد نشست.
* سازماندهي ورزش در محلات و مدارس چگونه بوده است؟
- متأسفانه به ورزش محلات تاكنون هيچ بهايي داده نشده است. شما در آموزش و پرورش هم اگر بررسي كنيد مي بينيد كه نگاه درستي در جامعه مديران و مسئولان مدارس به ورزش وجود ندارد. ورزش درس چندم مدارس است و چه اهميتي به آن داده مي شود. فقر حركتي در مدارس ما بيداد مي كند و طبيعي است كه وضع جامعه و اجتماع هم به ناكجا كشانده شود.
به نظر من اين خيانت است كه مسئول يك مدرسه آگاهي درستي به اهميت ورزش كردن نداشته باشد. ورزش ريشه درخت سبز مدرسه است. ورزش را خشكانده اند، خوب ميوه آن را هم مي بينيم.
شما ملاحظه كنيد حتي اگر مدير مدرسه اي بالاترين علوم را هم داشته باشد اما حس ورزشي نداشته باشد بر سر دانش آموزاني كه مسئوليت آنها را پذيرفته، چه مي آيد. من دختري ۱۲ ساله دارم. شايد به جرات بگويم كه او يك استثناي ورزشي است و نه فقط در فوتبال بلكه در چند رشته ورزشي و قهرمان رشته پينگ پنگ آموزشگاه هاي تهران است.
اما وقتي رفتم در مدرسه ثبت نامش كنم و براي مدير مدرسه در خصوص جايگاه ورزشي او توضيح دادم با لحن بسيار خشن گفت كه اصلاً براي ما مهم نيست! ايشان فقط بايد انضباط داشته باشد و درسش را خوب بخواند! اين برخوردها به طور حتم تخريبي است و اگر شما مي بينيد كه ورزشكاري به جايگاهي دست مي يابد حتماً يكي از عوامل موفقيت او مدير و معلم مدرسه هم بوده است. من اعتقاد دارم سردر آموزش و پرورش ما بايد عوض شود و نام آن را «پرورش و آموزش» گذاشت. تا پرورشي نباشد آموزش ها نتيجه بخش نخواهد بود!
بايد فرهنگ سازي كرد و خوشبختانه اين برنامه جديد ورزش در محلات توسط آقاي قاليباف يك حركت مسئولانه و مدبرانه بوده است.
من آنقدر نسبت به اين برنامه شهرداري دچار احساسات شديد هستم كه نمي توانم توصيف كنم.
005295.jpg
* شما در قبال اين جامعه جوان، چه مي كنيد؟
- من جامعه و جوانان ايران را بسيار دوست دارم و براي آنها بسيار ارزش قائل هستم. تجربه كار من در آموزش و پرورش در بخشي از سال هاي زندگيم از همين روست. به هيچ وجه حضور من در بدنه آموزش و پرورش موضوع مادي نبود.
من احساس دين به مردم داشتم و بايد داشته هاي خود را بازپس مي دادم. اما متأسفانه حركت من به دليل تك محوري نتيجه نداد. اميدواريم كه حركت شهردار تهران به شكل وسيع برنامه ريزي و كمك شود. اگر هدف اين طرح حل مشكلات اصلي مردم تهران يعني ورزش است و اگر اعتقاد اين است كه ورزش حكم ريشه هاي جامعه را دارد و ريشه هاي آن هم جوانان ما هستند بايد برنامه هاي اثرگذار و بلندمدت براي آنها تدارك ديد.
* آيا شما به عنوان يك پيشكسوت ورزش در رشته فوتبال آمادگي داريد كه قدمي در اين مسير براي اجرايي شدن اين طرح برداريد؟ و اصولاً چه نوع كمكي را مي توانيد داشته باشيد؟
- به نظر من پرسش شما، خوب است. اما بايد به شكل سازماندهي به پاسخ نهايي شما رسيد. مفهوم اين جمله اين است كه من به تنهايي نتيجه بخش نخواهم بود. به نظر من شهرداري بايد يك فراخوان بگذارد و پيرو اين كار بزرگ از پيشكسوتان طي دعوتنامه اي، دعوت كند تا بيايند براي شروع اين حركت اساسي، سيستم و سازماندهي پايه ريزي كنند و تشكيلات ورزش محلات را پايه ريزي كنند و اين حركت با اهداف بلندنظرانه و بلندمدت پيگيري شود. به عنوان مثال اگر من در اين جلسات شركت كردم و طرح من و كمك هاي فردي من در قالب يك تشكيلات پايه اي جاسازي شود ورزش محلات متولي پيدا مي كند. يعني ورزش محلات از حضور و طرح هاي پيشكسوتان به طور مستمر و منظم برخوردار شود و محلات نيز با اين روش با انگيزه و برنامه هاي دقيق تر پيگيري شود.
آنچه كه مسلم است اگر قرار باشد من همه روزهاي هفته را براي اين كار اختصاص دهم غيرممكن است اما من در قالب يك تشكيلات منسجم، مي توانم جايگاه خاص خود را پر كنم.
من مشتاق هستم كه كاري در اين خصوص انجام دهم و سهم خود را به مردم و جوانان ادا كنم.
به نظر من اين كار حكم يك عبادت حقيقي را دارد و براي انسان مي ماند. عبادتي است كه انسان سازي در آن شكل مي گيرد.
* از خودتان بگوييد. شما چگونه به ورزش پيوند خورديد و بدنه ورزش چگونه به شما كمك رساند تا اينكه روزي فوتباليست بزرگي شديد و لقب آقاي گل را گرفتيد.
- خوشبختانه من از بطن جامعه آمده ام. از جنوب تهران. در گذشته مشكلات فعلي جامعه به اين شكل وجود نداشت. فراغت هايي بود كه برخي آدمها را وامي داشت كه حركت هاي اثرگذار از خود بروز دهند.
آن روزها از دل خود مردم محله، آدم هايي را مي يافتيد كه علاقه مند به اين كار بودند و متولي ورزش محله مي شدند. در محله اي كه من زندگي مي كردم در چهارصد دستگاه امكانات بسيار محدود و ضعيف بود.
ورزش فوتبال در زمين هاي خاكي در محله ما شكل گرفته بود. آقاي حبيبي در اين مسير در محله ما خيلي نقش داشتند و يك شخصي به نام آقاي يارندپور كه ورزش دوست بود و اين كار را مي شناخت. ايشان يك گروه جوانان محله را هماهنگ كرده بودند و با برنامه ريزي ورزش فوتبال محله را به پيش برد. هر كدام از بچه ها داراي يك پرونده ورزشي بودند و سن ما هم ۱۰ - ۱۲ ساله بود. ايشان انضباط و شكل خاصي را در زمين خاكي تدارك ديده بود و براي اين كار بسيار انرژي مي گذاشت.
راهنمايي ايشان براي ورزش و درس ما به يادماني است. اگر ما بتوانيم آدم هاي صالحي كه علاقه مند به توسعه و رشد ورزش محله ها هستند را سازماندهي كنيم و اين اشخاص از خود محله ها باشند و نه در سيستم باشگاهي، مي توانيم اميدوار باشيم كه ورزش محله را ريشه اي تبيين كرده ايم.
حتي اگر لازم است كه اين افراد را تشكيلاتي كنيم و براي آنها دوره مربيگري بگذاريم، اين كارها را بايد انجام دهيم تا جايگاه ورزش محله را احياء كنيم و راندمان ورزش را بالا ببريم و بايد بدانيم كه چقدر اين موضوع هزينه هاي ورزش خانواده ها را كاهش مي دهد و خانواده ها بويژه در طبقات پايين به راحتي فرزندانشان را به جامعه ورزش پيوند مي زنند تا ضمن سالم سازي جامعه، قهرمانان بزرگي را نيز به فدراسيون ها تحويل دهيم.
* واقعاً فكر مي كنيد كه در شرايط فعلي مي توان ورزش محلات را پي  گرفت؟
- شايد اولين كار براي ورزش محلات ساخت و احداث زمين هاي ورزشي بود. اما اين فقط گام نخست است و نيازمند يك برنامه بلندمدت و تشكيلاتي با گردآوردن افراد محلي و پيشكسوتان ورزشي است تا نتيجه بخش شود. من مطمئن هستم كه افراد علاقه  مندي وجود دارند تا دست ورزش محله ها را از طريق شهرداري تهران بفشارند.
من در زمين چهارصد دستگاه به همين شكل بالا آمدم. روزي ۲ تا ۴ ساعت بازي مي كرديم، اما با انضباط كاري و برنامه. روزهاي جمعه كه مي شد ۴ تا مسابقه فوتبال مي داديم. از اين زمين خاكي به آن زمين خاكي. الان هم مي توان از اين زمين چمن به آن زمين چمن اين برنامه را اجرا كرد.
* چه نسبت و سنخيتي بين ورزش محلات و قهرماني وجود دارد؟
- من بعد از صدها مسابقه خاكي در محله ها، به آموزشگاه ها راه يافتم و مسير خود را پي گرفتم. يعني از ورزش محله و آموزشگاهي جذب باشگاه ها شدم و تا آن وقت شايد هزار بار مسابقه فوتبال داده بودم. اما متأسفانه الان چنين سلسله مراتبي وجود ندارد و يكباره فرد جذب باشگاه مي شود و طبيعي است كه راندمان و تجربيات او كافي و كامل نباشد. من در آموزشگاه فوتبال بودم كه روزي يكي از مربيان يكي از باشگاه ها؛ آقاي حاج نصرالله آمده بود، بازي ها را ببيند كه من را انتخاب كرد و من به باشگاه برق رفتم و قرارداد بستم و از آنجا به تيم تاج «استقلال فعلي» رفتم و بعد به تيم ملي راه پيدا كردم و اين سلسله مراتب طي شد. اما امروز اين سلسله مراتب وجود ندارد.
به همين دليل بايد اين سلسله مراتب را امروز نيز ايجاد كرد و پايه ورزش قهرماني را در محله ها جستجو كرد.
شهرداري تهران بايد حركت خود را كامل اجرا كند. يعني مرحله اول زمين و مراحل بعدي يعني تجهيزات و نيروي انساني و همه موارد را در طرح خود در نظر بگيرد و اين كار را رها نكند در غير اين صورت اين طرح شكست مي خورد.
برگزاري مسابقات در سطح محلات و بين مدارس و آموزشگاه ها ديده شود و بها داده شود و رفع مسئوليت نكنيم.انتهاي برنامه را هم ببينيد.
005298.jpg
* از خاطرات كودكي و جواني خود كه در ذهنتان جاودانه شده بگوييد.
- من يادم هست كه پدرم سالي يك بار براي من كفش مي خريد و من بايد يا يك كفش ورزشي انتخاب مي كردم يا معمولي. اما آن كفش هم بايد تا آخر سال مي ماند. بسياري مواقع كف كفش من سوراخ بود. يك بار همين آقاي يارندپور به عنوان برنده مسابقات ماه يك كفش ورزشي برايم خريد كه بزرگترين هديه زندگي من شد.
همينطور يادم است كه از طريق آموزشگاه ها كه به تيم برق راه يافتم پولي نداشتم كه روزنامه بخرم. فردا صبح كه روزنامه كيهان ورزشي را در گيشه ورق زدم و عكس خودم را به نام آقا كوچولوي گل ديدم، جا خوردم.
ملاحظه مي كنيد كه سنخيت بين ورزش محلات با قهرماني به طور حتم جدايي ناپذير است. اگر يك قهرماني بخواهد در مدارج بسيار بالا و پرمحتوا ظاهر شود از دل محلات بايد عبور كند و بناي آن محله است.
به نظر من اكثر ورزشكاران امروزي سلسله مراتب را طي نكرده اند و اكثر آنها از بي تجربگي هايي برخوردارند كه در كارشان به طور محسوس ديده مي شود و دليل آن مشخص است و گناهي هم ندارند.
زمين هايي كه آنها بايد از آنجا شروع مي كردند همه ساخته شده است. سابق حداقل هزارها مسابقه بايد مي دادي تا يك بازيكن به بازي هاي باشگاهي آن هم دسته چندم راه مي يافت، اما امروز چه!
بررسي كنيد يك بازيكن تيم ملي چند تا مسابقه داده؟!
* بحث آموزش حرفه اي در اين سلسله مراتب كجا قرار دارد.
- در بازي هاي محله اي است كه پايه اي ترين آموزش ها وجود دارد و چنانچه يك مربي محله بيايد آموزش محله اي را پايه ريزي كند مسير هموار مي شود. بيشترين ساعات و مسابقات در همين محله ها صورت مي گيرد. يكسري تجارب فوتبال كه در تخصص ماست فقط آموزش تكنيك ها و تاكتيك ها نيست. بلكه در فوتبال خلاقيت هاست كه حرف مي زند و حاصل تجربه ها و تمرينات فرد است و تكامل آن در باشگاه ها اتفاق مي افتد و حتم بدانيد اگر برنامه ورزش محله ها اصولي و چارچوب دار پيگيري شود، كار به جايي مي رسد كه كار مربيان را در آموزشگاه ها و باشگاه ها بسيار راحت مي كند و مربيان هستند كه در آن موقع دنبال بازيكن مي دوند.
* مفهوم واژه ورزش محلات در جامعه ورزشي ما چگونه بوده است؟
- در سالهاي اخير واقعاً كمرنگ بوده است و يا دقيق تر اين است كه بگويم نبوده است و اين خود معضلي نه فقط براي ورزش بلكه براي سلامت جامعه بوده است. من بسياري مواقع گفته ام كه بياييد كاربري زمين هاي ورزشي را در محلات در اولويت همه كاربري هاي ديگر قرار دهيد. زمين هاي محلات، محل انسان سازي و بزرگترين جايگاه عبادت است. و اين كار كمتر از مسجدسازي نيست. بياييد براي اين موضوع مهم سرمايه گذاري فكري كنيد.من به عنوان يك ورزشكار دست آقاي قاليباف را مي بوسم، اما به ايشان اين جمله را هم مي گويم كه ساختن زمين «فقط» قدم اول است. به تشكيلات ورزش محله هم بها بدهيد و در طرح خود اين موضوع را پررنگ دنبال كنيد كه بدون آن، هدف برنامه به دست نمي آيد. شايد از ابتداي انقلاب يكي از بزرگترين و مهمترين كارها، ساخت زمين هاي ورزشي در محله هاست. قدر اين كار بزرگ را بدانيم. من بخش كوچكي از اهداف تشكيلاتي ورزش محله را اشاره كردم و اگر كار دنبال شود حتما برنامه با اهداف بزرگتري دنبال خواهد شد. كسي كه آغازگر اين طرح مردمي است قطعاً پيگيري باقي اهداف طرح هم خواهد بود.

نگاه
مسير تندرستي كجاست؟
005304.jpg
الك دولك، وسطي، گانيه، هفت سنگ، لي لي، زو، قايم باشك، فوتبال، دوچرخه سواري و كش بازي همه و همه نام هايي است كه ذهن هر يك از ما را به دوران كودكي و نوجواني و بازي هاي محله پيوند مي زند.
به طور حتم نسل هاي نه چندان دورتر و شايد فقط يكي دو دهه قبل تر خاطرات زيبا و به يادماندني از بازي هاي محله را همواره به ياد داشته باشند.
گروه هاي همبازي و بچه هاي محل كه هر روز بعد از ظهر ساعاتي را گردهم مي آمدند و با شور و هيجان حركت مي كردند و فرياد مي زدند.
شايد آن وقت ها هم بزرگترها از سر و صداي بچه هاي محل و يا توپي كه شيشه يك پنجره را مي شكست شاكي مي شدند، اما شرايط محله ها و كوچه هاي فراخ و زمين هاي خاكي پشت و ته كوچه هميشه مجالي مي داد تا بچه ها يك دل سير بازي كنند!
به راستي اما، ساختار بافت شهري رفته رفته به گونه اي آرام تغيير شكل يافت و خبري از آن «مجال ها» ديگر نيست و بچه ها اكثراً در فضاهاي سربسته آپارتمان ها محبوسند و يا اگر غوغايي از حال و هواي كودكي و يا نوجواني دارند بيشتر در پاي رايانه ها و بازي هاي مدرن در خانه و يا كلوب هاي محله سركوب مي شود و آن همه هيجان ها و انرژي بي صدا مي ميرد.
به راستي واژه بازي ها و ورزش محله در شرايط كنوني چه مفهومي يافته است؟ و آيا در زندگي امروزي شهري مي توان ورزش محله را دوباره تعريف كرد. مسير قهرماني و قهرمان پروري محله ها به كجا تغيير شكل يافت و قهرمانان محله كجا گم شدند؟
واقعيت تلخ زندگي شهري امروز كه بسياري از كارشناسان را در حوزه هاي ورزشي، پرورشي و آموزشي به شكايت واداشته است و آمارهاي فجيع از انواع بيماري هاي جسمي و ذهني و روحي كه بازتاب آنها به ويژه براي نسل جوان گرايش به رفتارهاي خطرزا و توجه به مواد مخدر و محرك شده است، همه و همه حاكي از كم رنگ شدن و يا ناپيدا شدن يك عنصر اصلي در بافت محله ها يعني «ورزش محله» است.
ديگر كودك در محله، كودكي خود را تجربه نمي كند و آن همه شور و حركت كه جزء لاينفك زندگي كودكي است با روش هاي صددرصد نادرست، در سكوت مبهم گم مي شود.
شايد ورزش زندگي شهري، امروز بيشتر مترادف با پول و هزينه بالا همراه باشد كه بسياري از خانواده ها در سبد هزينه خانه خود نمي توانند جايي براي آن باز كنند.
ورزش محله كه روزي بدون هر نوع هزينه و با زيباترين شكل ممكن در قالب بازي هاي محله اي با تحرك بسيار براي بروز هيجانات دروني و قهر و آشتي هاي بسيار همراه بود، امروز به يكي از تجملي ترين امور مبدل شده است. كودك نه در محله و نه در مدرسه جايي براي بروز رفتارهاي حركتي خود ندارد، فضاهاي كاربري ورزشي محله نيز كه از حداقل سرانه هاي ورزش عمومي برخوردار است و يا اصولاً وجود ندارد.كودك عقل سالم خود را در كدام بدن تعبيه كند؟ عقل سالمي كه از سال هاي بسيار دورتر در بدن سالم جاي داشت.
بايد بپذيريم كه آموزش هاي بسيار مدرن و مطلوب بدون توجه به پرورش جسم در گذر زمان به دردهاي پيدا و ناپيدايي تغيير شكل مي دهد كه نتيجه آن جامعه بيمار است.
ورزش محله راه تندرستي شهر است. مسير تندرستي شهر را دريابيم و به نسل حاضر بدن سالم هديه كنيم.

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
كتاب
شهرآرا
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |