پنجشنبه ۴ خرداد ۱۳۸۵
مروري بر بزرگ ترين عمليات دفاع مقدس
خرمشهر چگونه آزاد شد؟
005253.jpg
حسين ايرجي
خرمشهر يكي از بنادر مهم، تجاري و زيباي ايران، قبل از آغاز تجاوز و اشغال و تخريب بود. اسكله هاي متعدد تخليه و بارگيري كه به سيستم هاي مدرن حمل و تخليه كالا مجهز بود، بندر خرمشهر را قادر مي ساخت كه در سال بيش از ۵/۱ميليون تن كالاي وارداتي را از طريق خليج فارس به نقاط مختلف كشور انتقال دهد.
اسكله هاي گسترده خرمشهر به طور همزمان قادر به جاي دادن حدود ۱۲ كشتي عظيم با آبخورهاي ۱۴ متري در كنار خود بودند. سيستم تخليه كالا در اين بندر، مطابق با معيارها و استانداردهاي بين المللي بود و وجود راه آهن، حمل كالا را به ساير نقاط كشور تسهيل مي ساخت. اين شهر زيباي بندري كه در جنوبي ترين نقطه خوزستان قرار دارد، از غرب به خط مرزي شلمچه، از جنوب غربي به اروندرود، از شرق به آبادان و از شمال به اهواز محدود مي شود.
اين شهر در نخستين روزهاي جنگ از طريق مرز شلمچه هدف توپ هاي دوربرد دشمن بعثي قرار گرفت و در اوائل مهر ماه سال ،۵۹ نيروهاي متجاوز، يورش سراسري خود را از مرز شلمچه آغاز كردند. با پيشروي دشمن به سوي غرب خرمشهر، نيروهاي مردمي به همراه واحدهايي متشكل از ارتش، سپاه، نيروهاي انتظامي، ژاندارمري و پايگاه دريايي خرمشهر، براي دفع تجاوز به مقابله پرداختند و نبرد نفر با تانك در قسمت هايي از غرب خرمشهر قوت گرفت و تا زمان اشغال اين شهر كه حدود چهل روز به طول انجاميد فرزندان خرمشهر يكي از پرشكوه ترين حماسه هاي مقاومت و ايثار را در تاريخ جنگ هاي دنيا خلق كردند.
در آن زمان خرمشهر و مردم بومي آن بدون آشنايي با كوچك ترين فنون نظامي و جنگي، با مقاومت ۴۰ روزه خود از حركت تانك ها و نفربرهاي دشمن جلوگيري كردند.
معمولا كشوري كه اينگونه در معرض تهاجم ناگهاني دشمني مجهز و مسلح قرار مي گيرد، به خاطر اينكه اولين ضربات كاري را متحمل مي شود و فرصتي براي آماده ساختن و جمع و جور كردن نيروهاي خود نمي يابد، به سرعت تسليم بي قيد و شرط دشمن مهاجم گشته، به طوري كه تن به قبول و امضاي هرگونه قرارداد و شرايطي مي دهد.
رژيم عراق بر همين اساس و تصور، نيروهاي خود را با تسليح و تجهيز كامل در اوائل مهر ماه سال ۵۹ به منظور تسخير شهرهاي جنوب ايران روانه نمود و اين تصور واهي را در فكر خود مي پروراند كه اگر ايران تسليم نشود، شهرهاي در مسير تهران را يكي پس از ديگري تصرف و تا ظرف يك هفته خيمه فرماندهي ارتش بعث را در پايتخت ايران برپا خواهد كرد و اگر ايران به خاطر از دست دادن ده ها هزار كيلومتر از سرزمين و شهرهاي مرزي ناچار به تسليم شد، آن را مجبور به امضاي قراردادهايي خواهند نمود كه خواست ها و مطامع استكبار جهاني در آن پياده شود.
پيش  بيني دشمن از نظر ارزيابي عدّه و عُدِّه و ناآمادگي رزمي براي ايران درست به نظر مي رسيد وهيچ عامل يا سدي ديده نمي شد تا بتواند مقابل اين حركت عظيم نظامي ايستادگي و مقاومت كند. همه چيز مهيا بود؛ مدرن ترين تانك ها، توپ ها و اسلحه هاي اهدايي مختلف در اختيار ارتش بعث قرار گرفت و اين يورش، مستقيما به فرماندهي ابوجهل به سوي خرمشهر اعمال شد.
تصرف سريع هزاران كيلومتر مربع از خاك مطهر ميهن اسلامي، صدام را مست تر نمود، اما توقف ۴۰روزه اش پشت دروازه هاي خرمشهر، او را وادار كرد تا سرمايه گذاري بيشتري براي هجوم وحشيانه اش به خرج دهد و از سويي معلوم شد كه اين شهر مقدس، براي ملت ايران تا چه اندازه اهميت دارد. سقوط خرمشهر در آبان ماه سال ۱۳۵۹ و ورود چكمه هاي خونين مزدوران بعث به داخل اين شهر، بوق هاي تبليغاتي استكبار جهاني را به صدا درآورد و تابلوهاي از قبل آماده شده « المحمره » را بر ديوارهاي داغدار و توپ و خمپاره خورده اش نصب كردند.
۵۷۸ روز اين شهر عزيز و اين پاره جگر ايران اسلامي در چنگال دشمن دست و پا مي زد و در آرزوي ورود رزمندگان سلحشور اسلام در تمامي دوران اسارتش روزشماري مي كرد.
سنگيني ارابه هاي فرعون بر خاك پاك خونين شهر، بر قلب تمامي امت سنگيني مي نمود و با عشق و علاقه در انتظار باز پس گيري آن بي تابي مي كردند.
005259.jpg
عمليات فتح المبين
به طور كلي چهار هدف عمده از نظر تاكتيكي در عمليات فتح المبين دنبال مي شد كه عبارت بودند از:
الف: انهدام نيروهاي متجاوز در منطقه بين غرب كارون تا خط مرزي.
ب: ترميم خط مرز بين المللي و پاك كردن اين قسمت از خاك ميهن اسلامي.
ج: آزادسازي خرمشهر از اشغال متجاوزان.
د: خارج كردن شهر و نقاط مسكوني اين منطقه از برد توپخانه سنگين دشمن كه بدون هيچ گونه رعايت اصول اسلامي و قوانين بين المللي مناطق مسكوني ما را مورد گلوله باران و بمباران و موشك قرار داد.
نحوه اجراي عمليات:در اين ميان وسعت ميدان رزم و پيچيدگي عمليات طلب مي كرد تا عمليات به دو مرحله تقسيم بندي شود.
* مرحله يكم عمليات در دهم ارديبهشت ماه سال ۶۱ با رمز «يا علي بن ابي طالب(ع)» در ساعت سي دقيقه نيمه شب آغاز و واحدهاي هجوم برنده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران همچون صاعقه بر سر خصم زبون فرو باريدند و با كشتن هزاران تن از مزدوران بعث و به اسارت درآوردن هزاران نفر، از رودخانه اي كه در جناح شرقي عمليات قرار داشت عبور كردند و در همان روز منطقه سرپل را به تصرف خود درآوردند.
در جناح شمالي رزمندگان ما با مقاومت دشمن مواجه شدند و نتوانستند آنها را از مواضع مستحكم خود بيرون كنند، اما اين امر باعث شد تا دو لشكر دشمن در اين جناح درگير شده و جرات انتقال به جناح شرقي را كه نيروهاي ما موفق شده بودند نداشته باشند. اين مرحله از عمليات با موفقيت كامل به پايان رسيد و قبل از آنكه دشمن بتواند خسارت خود را جبران كند، اجراي مرحله دوم عمليات لازم به نظر مي رسيد.
* مقارن ساعت ۳۰:۲۱ روز ۱۶/۲/۱۳۶۱ آغاز دومين مرحله از عمليات بيت المقدس بود كه به مراتب وسيع تر و سرنوشت سازتر از مرحله اول رخ مي نمود. يورش برق آساي نيروهاي مسلح، وجود روح ايمان و فداكاري و ايثار در رزمندگان، موجب گشت تا نيروهاي بعث در منطقه وسيعي به سمت غرب مرز بين المللي عقب بنشينند و نيروهاي ديگرشان در منطقه جنوب كرخه كور و خرمشهر به خطر بيفتد. از اين رو لشكر اسلام با يك عقب روي ماهرانه موفق شد تا دو لشكر زرهي و مكانيزه مستقر در جنوب كرخه كور را به خارج از خط مرز و در مثلث بين رودخانه دجله و خط مرزي كشانده و از محاصره و انهدام نجات دهد.
نبردهاي بسيار سخت و سرنوشت ساز بين قواي نور از يك طرف و نيروهاي ظلمت از سوي ديگر در جريان بود. هواپيماهاي مهاجم عراقي كه براي نجات واحدهاي در حال انهدام زميني خود مرتب پرواز مي كردند يكي پس از ديگري توسط پدافند هوشيار و پرنده هاي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران ساقط مي شدند.
هوانيروز قهرمان با پروازهاي متوالي گاهي رزمندگان پياده ما را تدارك و گاهي با انتقال سريع و جابه جايي نيرو، خطوط مورد خطر را تقويت مي كردند و در مواقع لازم با آتش دقيق و كوبنده خود تانك ها و توپ هاي دشمن را از روي زمين همچون گنجشك برمي چيدند.
تازيدن بر دشمن خفته دل از همه سو انجام گرفت. بهترين عامل براي سد قدرت تانك هاي دشمن كه بسيار زياد هم بود وجود هلي كوپترهاي راكت دار هوانيروز «كبري» بود كه از سه گروه رزمي جهت شركت در عمليات فتح المبين و بيت المقدس اعزام شده بودند.
مجموعاً با صدها ساعت پرواز، تانك و نفربر بعثي ها را به آتش كشيدند، ضمن اينكه تخليه مجروحان را به پشت جبهه به خوبي انجام مي دادند.
اين پشتيباني قدرتمندانه از پياده نظام پرصلابت اسلام از يك سو و هجوم بي پرواي سلحشوران لشكرهاي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران كه سنگر به سنگر خصم زبون را نابود كرده و پيش مي رفتند از سوي ديگر، حماسه هايي را ترسيم كردند كه از ديد هر دوربين و ميكروفون، هر ضبط صوت و قلم هر گزارشگري به دور و مخفي ماند.
دشمن سرسختانه مقاومت مي كرد، اهميت نبرد باعث شده بود كه صدام شخصاً در منطقه حضور يابد و از نزديك شاهد عمليات باشد. دشمن هر گونه تدبيري كه توانست به كار گرفت تا بتواند خرمشهر را در چنگال خود داشته باشد.
جنگ تن به تن سختي در شمال و غرب خرمشهر درگرفته بود. دو هفته تمام اين نبرد ادامه داشت. حماسه آفريني، غرور، شجاعت و قدرت لشكر اسلام، دشمن را مجبور كرد تا به شكستي سخت تن دردهد.
و به اين ترتيب روز سوم خرداد سال ۶۱ با فتح خرمشهر عزيز، آخرين مواضع دشمن از هم فروپاشيد و شجاعان ارتش اسلام پيروزمندانه و سرافرازانه خاك خونين خرمشهر را كه ۵۷۸ روز در اشغال نامحرم بود در آغوش كشيدند.
واحدهاي دشمن كه در عمليات بيت المقدس به دست توانمند قواي اسلام از ۲۰ درصد تا ۱۰۰درصد منهدم شدند عبارت بودند از: لشكر ۶ زرهي، لشكر ۵ مكانيزه، لشكر ۹ زرهي، لشكر ۱۵ زرهي، لشكر ۳ زرهي، لشكر ۱ مكانيزه، تيپ ۱۱ پياده، تيپ ۱۰ زرهي، تيپ مكانيزه گارد رياست جمهوري، تعداد ۵ تيپ مستقل، ده ها گردان ارتش خلقي، ده ها گردان كماندويي و نيروهاي ديگري كه در حين عمليات به كمك واحدهاي شكست خورده آمده بودند.
انسجام و وحدت فرماندهي بين تمامي نيروهاي ما از ارتش و سپاه هوايي، دريايي و زميني به بالاترين درجه خود رسيده بود.
عمده ترين و سنگين ترين نقش بر دوش پرصلابت و خم نگشته نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران قرار داشت كه دوازده واحد قدرتمند خود را در اين عمليات شركت داده بود كه هر يك در نابودي سپاه كفر و آزادسازي خرمشهر سهم بسزايي دارند و جا دارد جهت تقدير از تمامي اين عزيزان تنها به ذكر نام واحدهايشان در آن زمان اكتفا كنيم و بر دست و بازوي توانمند تك تك آنان بوسه زنيم.
واحدهاي نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در عمليات پيروز بيت المقدس: لشكر ۱۶زرهي قزوين، لشكر ۵۸ تكاور ذوالفقار، لشكر ۹۳ زرهي اهواز، لشكر ۲۱ پياده حمزه، لشكر ۷۷ پياده ثامن الائمه، تيپ ۴۰ پياده سراب، تيپ ۵۵هوابرد شيراز، تيپ ۳۷ زرهي شيراز، تيپ ۲۳نيروهاي مخصوص هوابرد تهران، گروه ۲۲توپخانه شهرضا، گروه ۳۳ توپخانه و هواپيمايي نيروي زميني «هوانيروز قهرمان».
005349.jpg
تصرف سريع هزاران كيلومتر مربع از خاك ميهن اسلامي، صدام را مست تر نمود، اما توقف ۴۰روزه اش پشت دروازه هاي خرمشهر، او را وادار كرد تا سرمايه گذاري بيشتري براي هجوم وحشيانه اش به خرج دهد و از سويي معلوم شد كه اين شهر مقدس، براي ملت ايران تا چه اندازه اهميت دارد. سقوط خرمشهر در آبان ماه سال ۱۳۵۹ و ورود چكمه هاي خونين مزدوران بعث به داخل اين شهر، بوق هاي تبليغاتي استكبار جهاني را به صدا درآورد و تابلوهاي از قبل آماده ،«المحمره» را بر ديوارهاي داغدار و توپ و خمپاره خورده اش نصب كردند.
بازوي ديگر انقلاب يعني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي واحدهاي زير را در عمليات بيت المقدس شركت داده بود: لشكر يكم، لشكر ۳ پياده، لشكر ۵ پياده، تيپ ۵ پياده، تيپ ۳۰ زرهي.
عمده ترين عوامل اصلي اين پيروزي عظيم در عمليات پيروز بيت المقدس به شرح زير است:
اصل وحدت فرماندهي: با توجه به شركت گسترده نيروهاي ارتش، سپاه و بسيج مردمي و لزوم فرماندهي مشترك آنان كه در تاريخ جنگ بي سابقه بود سبب شد كه دوگانگي ظاهري باعث اختلال در امر فرماندهي نشود.
هماهنگي: اجراي هماهنگي كامل در بين فرماندهان ارتش و سپاه و تمام نيروهاي عمل كننده.
پشتيباني: پشتيباني جاني و مالي مردم براي شركت در عمليات يكي از عوامل موثر پيروزي در اين نبرد سرنوشت ساز بود.
روح ايمان و از خودگذشتگي: برتري كامل قواي اسلام نسبت به دشمن زبون، همانا وجود روح ايمان و از خودگذشتگي بود و هيچ عاملي نمي توانست مانع فداكاري هاي اين دلاورمردان شود، لذا تمامي نيروهاي شركت كننده در اين عمليات در گذشتن از جان براي كسب پيروزي از يكديگر گوي سبقت مي ربودند.
حفظ اسرار و افشا نشدن اطلاعات: يكي از عوامل بسيار مهم در موفقيت حملات و يا جلوگيري از حملات دشمن، كسب اطلاعات و اخبار به شيوه هاي مختلف است، لذا در اين عمليات رزمندگان آگاه ما نهايت سعي خود را در حفظ اسرار نظامي كردند، به طوري كه بعثي ها به كلي غافلگير و سردرگم شدند و به رغم تلاش دشمن در كسب اطلاعات و اخبار، دشمن نتوانست بفهمد كه نيروهاي ما حمله خود را از چه جناحي آغاز خواهند كرد.
سازماندهي: تقسيم بندي دقيق و به كارگيري نيروها در مقاطع مختلف و استفاده صحيح و به موقع از واحدها و سپردن مسئوليت به اندازه توان به هر واحد و همچنين پذيرش مسئوليت از سوي واحدها، از عوامل عمده پيروزي در نبرد و تقويت توانايي به شمار مي آيد كه در اين عمليات به رغم گستردگي نيروهاي مسلح و نيروهاي بسيجي و مردمي، به خوبي طرح ريزي و به مرحله اجرا درآمد.
تلفات و ضايعات دشمن
تلفات و ضايعاتي كه در عمليات بيت المقدس نصيب متجاوزان بعثي شد، عبارتند از:
۱- ۱۶۵۰۰ كشته، بيش از ۱۹ هزار اسير، انهدام بيش از ۲۸۵۰ دستگاه تانك، نفربر و خودرو، سرنگوني ۵۳ فروند هواپيما، همچنين انهدام دهها انبار مهمات، دهها قبضه تفنگ ۱۰۶ ميلي متري و خمپاره انداز، تعداد زيادي ضدهوايي و لودر، چندين فروند هلي كوپتر و... غنايم به دست آمده نيز كه به دست رزمندگان پرتوان اسلام در عمليات بيت المقدس افتاد، عبارتند از: ۱۰۵ دستگاه تانك نفربر، ۳۰ دستگاه جيپ حامل تفنگ۱۰۶ ، ۶۰ دستگاه خودرو، ۱۸ قبضه توپ ۱۳۰ ميلي متري، صدها دستگاه خودرو سنگين و سبك، ده ها انبار مهمات سالم، تعداد زيادي لودر، كاميون و بلدوزر و...

آزادي خرمشهر ؛ دو نيرو ، دو نقش
005262.jpg
نيروي دريايي
نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با حضور فعال در سرتاسر صحنه عمليات بيت المقدس نقش موثري ايفا نمود. در اين عمليات ماموريت پشتيباني نيروهاي عمل كننده به هنگام عبور از رودخانه كارون، پدافند از آبادان، اجراي آتش هاي ايذايي و اجراي تك هاي محدود براي نفوذ به خاك دشمن در منطقه آبادان به نيروي دريايي واگذار شد.
فرماندهي منطقه عملياتي بيت المقدس با ايجاد يك ستاد هماهنگي توسط نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي در منطقه، عمليات پشتيباني نيروهاي زميني مستقر در شرق رودخانه كارون از سليمانيه تا سابله واقع در كرخه كور و نيز عبور رده هاي هجومي از رودخانه كارون را به اين نيرو واگذار نمود. اين ستاد در واقع مسئوليت سازماندهي، تجهيز و آموزش عملياتي يگانهاي نيروي دريايي متشكل از تكاوران، تفنگداران دريايي و ملوانان جان بركف را عهده دار بود ضمن آنكه تعدادي از پرسنل ستاد به عنوان رابط در قرارگاه عملياتي كربلا حضور داشتند.
سه يگان آب خاكي با بيش از ۳۰۰ فروند قايق هجومي جهت پشتيباني عمليات عبور از رودخانه سازماندهي شده و در طول بيش از ۶۰ كيلومتر در شرق رودخانه كارون و نيز در كرخه كور مستقر و در كنترل عملياتي قرارگاه هاي نصر ، فتح و قدس قرار گرفتند. علاوه بر اين سه يگان آب خاكي، يك گروهان طراده آب خاكي چي، اس، پي از گردان پل نيروي زميني، با استفاده از ملوانان نيروي دريايي عملياتي و در پشتيباني عمومي قرارگاه هاي عملياتي نصر، فتح و قدس وارد عمل شدند، هنگامي كه عمليات با رمز «يا علي ابن ابي طالب (ع)» از سوي قرارگاه عملياتي كربلا آغاز شد، پرسنل شجاع و جان بركف نيروي دريايي توانستند ظرف مدت چند ساعت از لحظه شروع عمليات، بيش از ۱۵۰۰۰ نفر از پرسنل رده هاي هجومي يگانهاي عمل كننده را همراه با تجهيزات سبك و مهمات مربوطه در زير آتش شديد دشمن در منطقه سرپل واقع در غرب رودخانه كارون تا تامين سرپل و استقرار پل هاي شناور پياده و تخليه نمايند. مضافا اينكه با استفاده از طراده هاي آب خاكي تعداد قابل ملاحظه اي تانك، ادوات سنگين ماشين آلات و نفرات را از شرق رودخانه كارون به منطقه سر پل جابجا نمايند، در مراحل اوليه عمليات يگانهاي آب خاكي نيروي دريايي مجروحين رزمنده ايراني و اسراي عراقي را نيز از غرب رودخانه تخليه نمودند.
در طول مدت عبور پرسنل و تجهيزات سنگين يگانهاي هجومي توسط شناورهاي آب خاكي، طراده ها و پل ها از رودخانه، غواصان نيروي دريايي در محل هاي عبور و استقرار پل به منظور نجات نفرات و تجهيزات غرق شده حضور فعال داشتند. در طول مرحله دوم عمليات بيت المقدس نيز يگانهاي آب خاكي كماكان در محل هاي عبور مستقر بوده و ماموريت عبور نيروهاي متعاقب را در محل هايي كه استقرار پل نيز امكان پذير نبوده به عهده داشتند. در مراحل نهايي عمليات تكاوران دريايي با عبور از رودخانه كارون به كمك رزمندگان اسلام كه از ساير محورها عمل مي نمودند از سمت آبادان وارد خرمشهر گرديدند و محاصره خرمشهر را تكميل نموده و ضمن به هلاكت رسانيدن متجاوزين، تعداد زيادي از آنان را به اسارت خود درآوردند و مقداري تجهيزات نيز از دشمن غنيمت گرفتند كه تحويل سازمانهاي مسئول در منطقه گرديد. در منطقه عملياتي آبادان يگانهاي تكاور و تفنگدار دريايي علاوه بر پدافند از سواحل اروند رود با اجراي آتش سنگين و موثر در منطقه، خطوط ارتباطي دشمن را قطع و از فرار آنان از طريق اروند رود به خاك عراق جلوگيري به عمل آوردند.
005256.jpg
نيروي هوايي
قبل از شروع نخستين مرحله عمليات بيت المقدس، با توجه به استعداد و تركيب جديد نيروي زميني عراق كه به انواع و اقسام تجهيزات دفاع هوايي در رده هاي مختلف مجهز شده بودند، ضرورت به كارگيري حجم وسيع تري از امكانات آفند و پدافند هوايي از سوي ايران به خوبي حس مي شد. دشمن با توجه به تجربه تلخي كه از شكست خود در عمليات فتح المبين به دست آورده بود براي برطرف نمودن ضعف هاي خود اقدام به انتقال هواپيماهاي پيشرفته ميراژ و ميگ ۲۳ از پايگاههاي مستقر در عمق خاك خود به پايگاههاي مقدم جبهه كرد و با اتكا به قدرت هوايي سعي نمود تا توانايي مقابله هوايي با تهديدات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران را كسب نمايد.
خلبانان جان بركف نيروي هوايي به رغم تهديداتي كه از پدافند هوايي و هواپيماهاي پوششي دشمن مستقر در منطقه وجود داشت، عمليات مربوط به شناسايي تاكتيكي و عكسبرداري هوايي از تركيب و استعدادهاي نيروهاي عراقي مستقر در صحنه عمليات را به طور موفقيت آميزي انجام دادند و بدين ترتيب پس از اتخاذ تصميمات و هماهنگي لازم از سوي فرماندهان، مرحله اول عمليات بيت المقدس در دهم ارديبهشت سال ۶۱ آغاز شد.
دشمن در اين حال با اتخاذ تمهيداتي از طريق افزايش كارايي رادارهاي دوربرد خود سعي نمود تا پرواز هواپيماهاي بمباران كننده ارتفاع بالاي ايران را هر چه سريعتر كشف و با اجراي پروفايل هاي پروازي مناسب هواپيماهاي ميراژ (مسلح به موشك هوا به هواي) را به منظور خنثي سازي حملات هواپيماهاي ايران به كارگيرد. از اين رو نيروي هوايي دشمن تلاش كرد تا با اختصاص تعداد انبوهي از هواپيماهاي رهگير براي مقابله با هواپيماهاي F14 در حاكميت پوشش هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بر فضاي منطقه عمليات ايجاد اختلال نمايد. اين تمهيدات دشمن با اتخاذ تدابير مناسب عملياتي و تغيير تاكتيك نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران به نحو چشمگيري خنثي شد و در تمام مدت عمليات به رغم تهديدات موجود، خلبانان شجاع كشورمان، عمليات پشتيباني نزديك هوايي از رزمندگان اسلام را به طور قاطع و مستمر انجام دادند.
احداث سايت هاي تاكتيكي هاگ و همچنين هدايت و كنترل عملياتي اين سايت ها از طريق ايستگاههاي رادار نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و با بهره گيري از اطلاعات دريافتي از سيستم هاي شنود الكترونيكي مستقر در منطقه در تاريخ نيروي هوايي كشورمان كم نظير بوده است.
در طول عمليات بيت المقدس در حالي كه كليه تلاش هاي هوايي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه از طريق ستاد عمليات هوايي جنوب هماهنگ، هدايت و كنترل مي شد، تيزپروازان نيروي هوايي با بمباران پي درپي دشمن در محورهاي عملياتي، قواي زبون عراقي را كاملاً زير فشار قرار دادند و سرانجام با هماهنگي، اتحاد و انسجام نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، امدادهاي غيبي الهي، مقاومت و پايداري ملت سلحشور ايران اسلامي و جانفشاني شهدا، جانبازان، مفقودين و آزادگان سرافراز دروازه طلايي خرمشهر به روي هموطنان عاشقش گشوده شد.

نگاه امروز
كليد بصره
براي بيرون راندن نيروهاي متجاوز بعث به پشت مرزهاي بين المللي و تامين كرانه شمالي اروندرود و با شكست مواجه ساختن استراتژي عراق در كنترل كامل اروندرود، اجراي يك عمليات از پيش تعيين شده با هدف هاي عمده استراتژيك لازم بود تا برتري قدرت نظامي، سياسي و اجتماعي ايران به عراق و حاميانش در منطقه خليج فارس را نشان دهد.
بررسي كامل روند دفاع مقدس ۸ ساله به خوبي نشان مي دهد كه عمليات بيت المقدس، بزرگ ترين، مهم ترين و بهترين مانور در مقياس وسيع در جنگ تحميلي عراق عليه ايران بود كه به عنوان برگي زرين در تاريخ جاودانه انقلاب اسلامي ايران خواهد درخشيد.
خصوصيت مهم و ويژه اي كه اين عمليات داشت اين بود كه بلافاصله يك ماه پس از عمليات پيروزمندانه فتح المبين و در حالي كه عمده قواي مسلح ما در جبهه غرب دزفول و شوش درگير بودند، طرح ريزي شده و به اجرا درآمد.
براي انجام اين عمليات، لازم بود كه منطقه به دست آمده عمليات فتح المبين كاملا تحكيم و از آن پدافند شود و بخشي از عمده قواي نيروهاي زميني ارتش و سپاه به منطقه اهواز _ خرمشهر تغيير مكان يابند.
بنابراين در اولين مرحله مانور، تغيير مكان حدود ۲ لشكر از ارتش و دو لشكر از سپاه به طور مخفيانه- آن هم به مسافت ۱۵۰ تا ۲۰۰ كيلومتر- به منظور غافلگير كردن دشمن از پيدايش خلأ، به نحو بسيار خوبي انجام پذيرفت.
گرچه دشمن با تحمل ضربات كوبنده قواي اسلام در جبهه فتح المبين و اجبار در فرار از آن منطقه، دريافته بود كه قواي اسلام تا چه اندازه داراي توان رزمي است، اما چون بندر مهم و استراتژيك خرمشهر در اشغال آنان بود،بيش از يك سوم قدرت رزمي ارتش خود را در آنجا مستقر كرده بود و حتي براي مقابله با عمليات فتح المبين حاضر نشد واحدي را از خرمشهر به آنجا منتقل كند، زيرا برتري خود را در به اختيار داشتن اين شهر مي دانست.براي همين مسئله بود كه صدام شعار مي داد: اگر خرمشهر را ايرانيان گرفتند كليد بصره را به آنان تقديم مي كنم، يعني در واقع فكر نمي كرد ستوني را كه در آنجا برپا داشته است به دست قواي اسلام فرو ريزد.
هماهنگي ها و تدابير لازم انجام گرفت و توان هجوم نيروهاي خودي و قدرت مقابله دشمن ارزيابي شد. سنگين ترين وزنه اي كه منتج به برتري قواي اسلام در عمليات بيت المقدس مي شد ، وجود روح ايمان، ميهن دوستي و عشق ورزيدن به وجب به وجب خاك مقدس خونين شهر بود كه دل ها براي رسيدن به آن تپشي سريع و تند داشتند.

نگاه
تضمين امنيت ايران
ترجمه: مجتبي فاضلي
هانس بليكس، رئيس سابق بازرسي تسليحاتي سازمان ملل در عراق و وزير خارجه پيشين سوئد، از سال ۱۹۸۱ تا سال ۱۹۸۷ مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي بود. مصاحبه وي را با سايت NPQ كه در اوايل مارس در خانه اش در استكهلم انجام شده، مي خوانيد.
NPQ :بسياري از منتقدان، از جمله كنگره ايالات متحده، معتقدند كه توافق هسته اي اخير ميان آمريكا و هند، اين فرصت را در اختيار هند قرار مي دهد تا سلاحهاي هسته اي خود را گسترش دهد و ديگر دولتها، به خصوص ايران را برمي انگيزد كه در همين راستا حركت كنند و بدين ترتيب NPT را به چالش بكشند. آيا با اين منتقدان موافقيد؟
بليكس: توافق هند و آمريكا جنبه هاي مختلفي دارد: جنبه مربوط به عدم گسترش تسليحاتي، جنبه محيطي و جنبه تامين انرژي.بعضي منتقدان مي گويند كه اين توافق در واقع از بند ۴ پادمان تخطي مي كند. پادمان مي گويد امضا كنندگان NPT ،تجارت و انتقال تكنولوژي به يكديگر را تسهيل مي سازند. پادمان ،تجارت يا تبادل تكنولوژي هسته اي را با كشورهاي غيرعضو منع نمي كند.
با اين حال، گروه فروشندگان تكنولوژي هسته اي (NSG) كه سازمان غيررسمي است و آمريكا در آن عضويت دارد، صدور تكنولوژي را به دولتهايي كه عضو NPT نيستند ممنوع كرده است. براي آن كه توافق آمريكا با هند معتبر شود، ايالات متحده مي بايست اين قاعده را در NSG تغيير دهد.
قاعده اي كه در NSG تصويب شد، بدان منظور بود تا دولتهايي مثل اسرائيل، هند و پاكستان را ترغيب سازد كه از سلاحهاي هسته اي خود دست بكشند و ديگر دولتها را از دستيابي به تسليحات هسته اي بازدارد و در عوض، آنها به تكنولوژي صلح آميز بسيار پيشرفته اي دست مي يافتند.
انگيزه آمريكا در حصول اين توافق با هند، ايجاد ائتلافي عليه چين است. به نظر من اين امر موجب منازعات بيشتري در جهان خواهد شد.هند با يك ميليارد جمعيت، مي تواند با توسعه صنعت هسته اي، فشار را براي تقاضاي نفت و گاز كم كند. اين، هم براي تامين انرژي هند و هم براي محيط زيست مطلوب است؛ چرا كه به جلوگيري از گرم شدن جهاني كمك مي كند. اينها جنبه هاي مثبت اين توافقند.
با اين حال، اين توافق، توان هند را در ساخت سلاحهاي بيشتر بالا مي برد، زيرا سوخت رساني به رآكتورهاي هند را ممكن مي سازد كه بسيار نگران كننده است.
اگر هند بخواهد تعداد بمب هايش را افزايش دهد، چين و پاكستان نيز چنين خواهند كرد و به اين ترتيب يك مسابقه تسليحاتي شكل مي گيرد.
NPQ :چگونه مي توان از جنبه هاي مثبت محيطي و تامين انرژي اين توافق سود برد و هم هند را از توليد بيشتر سلاح بازداشت؟
بليكس: اين در صورتي ممكن است كه توافقي جهاني ايجاد كنيم تا توليد «مواد شكاف پذير» مورد نياز اهداف تسليحاتي قطع شود. به عبارت ديگر، يك كشور قادر باشد اورانيوم غني سازي شده را براي نيروگاه هاي اتمي يا سوخت زيردريايي ها توليد كند اما براي اهداف تسليحاتي نه.
اين نظريه، براي مدت طولاني مورد بحث بوده، اما به جايي نرسيده است؛ چرا كه آمريكا مي گويد بازرسي و نظارت بر چنين چيزي غيرممكن است. اما اين، تنها نظر آمريكاست. اگر چنين توافقي ميان هند، پاكستان، چين، آمريكا، بريتانيا، فرانسه و اسرائيل ايجاد شود، مي توان جلوي مسابقه تسليحاتي را گرفت.
NPQ :حتي پيش از اين توافق، ايران «تبعيض هسته اي» را محكوم مي كرد؛ چرا كه به موجب آن، ايران نه مي توانست به توليد بمب و نه به تكنولوژي غني سازي اورانيوم دست يابد؛ در حالي كه كشورهاي مورد اعتماد آمريكا در اين زمينه هيچ محدوديت نداشتند. هند هم پيش از آن كه هسته اي شود از همين استدلال استفاده مي كرد. آيا توافق اخير، دستاويز خوبي براي ايران فراهم نكرده است؟
بليكس: در واقع اين يك ادعاي اخلاقي است تا حقوقي. هند هيچ گاه به NPT نپيوست. ايران، حداقل تاكنون، مي گويد كه در پادمان خواهد ماند و بازرسي ها را خواهد پذيرفت. امر مطلوب آن است كه ايران را ترغيب كنيم تا از فعاليتهاي غني سازي دست بكشد، چرا كه موجب افزايش تنش در خاورميانه مي شود. اگرچه، به عنوان يك حقوقدان تاييد مي كنم كه NPT اجازه غني سازي را براي اهداف صلح آميز داده است. ايران به برزيل و ژاپن اشاره مي كند: آنها عضو NPT هستند و به غني سازي دست زده اند. هيچ كس به آنها ظن توليد سلاح ندارد. البته، نيت صلح آميز ايران به چالش كشيده شده است و چيزي خلاف آن ثابت نشده است. اگر مي خواهيم ايران به سمت توليد سلاح هسته اي نرود، بايد بپرسيم به چه دليل ايران خواهان آن است و اين دليل را مرتفع سازيم. هيچ كس به موارد امنيتي موجود در اين بحث اشاره اي نمي كند. صد و سي هزار نيروي آمريكايي در عراق، پهلو به پهلوي ايران، مستقر شده اند و پايگاههاي آمريكايي در پاكستان و افغانستان و ديگر كشورهاي همسايه قرار دارند. در همين زمان آمريكا مي گويد: «همه گزينه ها موجود است.» و نماينده آمريكا در سازمان ملل اعلام مي دارد كه اگر ايران پايبندي خود را نشان ندهد، آمريكا به شيوه اي غيرصلح آميز متوسل خواهد شد. در واقع موافقت نامه اكتبر ۲۰۰۵ لندن ميان ايران و كشورهاي غربي، به تشكيل يك گروه كاري در مورد امور امنيتي اشاره كرده بود. اما اين گروه هرگز تشكيل نشد. آنچه مي خواهم بگويم آن است كه تنها راه براي بازداشتن ايران از تعقيب سلاح اتمي، تضمين امنيت اين كشور است.
بايد اضافه كنم كه بهتر است با ايران در محل سازمان انرژي اتمي در وين مذاكره كرد تا در مقر شوراي امنيت سازمان ملل در نيويورك. چرا كه در آنجا ايران احساس مي كند در فضايي مملو از تهديد در حال مذاكره است و اين فضا، باعث مي شود آنها نرمش كمتري در رسيدن به توافق از خود نشان دهند. ما با كره شمالي در پكن مذاكره كرديم. هيچ كس توجهي نمي كند كه اين كار در نيويورك انجام نشد. پس چرا بايد با ايران در نيويورك مذاكره كرد؟
:NPQ آمريكا مصرّ است كه ايران در پي دست يافتن به بمب هسته اي است؛ همان طور كه اصرار داشت صدام سلاحهاي كشتارجمعي در اختيار دارد. آيا ظن آمريكا معتبر است؟
بليكس: من از مقاصد ايران آگاهي ندارم. بعضي نشانه ها در دست است؛ همان طور كه در عراق نيز بود. البته هرچه بيشتر دقت كنيد، بيشتر مي توانيد برحسب شرايط قضاوت كنيد. اما خلاف آن را هم، مثل مورد عراق نمي توانيد ثابت كنيد.

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
كتاب
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |