شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۵
سرقت درپوش فلزي دريچه هاي مخابرات و تابلوهاي برق
هزينه يك بارمصرف مواد مخدر
000405.jpg
محمد سرابي
چند سال پيش وقتي كه تونل مترو در حوالي خيابان خيام در حال ساخت بود در قسمتي از حفاري باقيمانده يك لوله چدني بسيار بزرگ متعلق به شركت آب پيدا شد كه از راه سقف يكي از تونل ها قابل دسترسي بود. ما متوجه شديم كه هر شب اشخاصي، تكه اي از اين لوله را با وسايل مختلف مي شكنند و با خود مي برند و به اين صورت لوله بي استفاده درون سقف، هر شب كوتاه تر مي شود. ظاهراً همين تكه ها مي توانست هزينه يك بار مصرف موادمخدر را تأمين كند.
شايد به ياد داشته باشيد كه در سال هاي گذشته با كمبود مقطعي آلومينيوم، سرقت علائم راهنمايي و رانندگي و تابلوهاي بهشت زهراي تهران تبديل به يك درآمد براي افراد سودجود شده بود.
اكنون به رغم ثبات در بازار چدن، اتفاقي عجيب موجب حيرت شده است. اين كه دريچه هاي چدني كف خيابان ناگهان ناپديد مي شوند و با گير كردن چرخ هاي موتورسيكلت يا تاير خودرو و يا سقوط عابران به درون آنها همه بر دزد نابكار و سازمان بي توجه لعنت مي فرستند. واحد فوريت هاي ۱۳۷ شهرداري با تماسي متوجه مي شود و نيروهاي شهرداري خيلي زود به محل مي آيند ولي درپوش هم اندازه در اختيار ندارند پس سعي مي كند مشكل را به نحوي رفع كند تا زماني كه سازمان مربوطه دوباره دريچه جايگزين را در محل نصب كند. از آنجا كه عمدتاً اين موارد مربوط به دو سازمان «آب و فاضلاب» و «مخابرات» مي شود گفت وگو با مسئولان اين دو سازمان محل توجه است.
دزدي از تابلوهاي برق چاه ها
رئيس امور توليد و هماهنگي توزيع آبفا مي گويد: «در سطح شهر تهران ۸۱۳۷۲ دريچه آب و فاضلاب قرار دارد كه در طول سال حدود ۱۰۰۰عدد از آنها سرقت مي شوند.
دليل اينكه رقم و قيمتي از سرقت ها نداريم اين است كه ما با مشكلاتي مهمتر از سرقت دريچه روبه رو هستيم. در سطح شهر تهران ۴۰۰ حلقه چاه حفر شده است كه ۱۵۰ حلقه آن خارج از محيط هاي محصور سازمان قرار دارد و تابلو برق هاي آنها كه روي پايه هاي بتني قرار گرفته دائماً در معرض سرقت هستند. اين تابلوها از مدارهاي گران قيمتي ساخته شده اند حدود ۶۵مخزن آب نيز در سطح شهر قرار دارند كه مجهز به اتاق ترانس ۲۰كيلوولت هستند و مانند تابلوها قطعات قابل سرقت دارند.»
ظفرنيا مي گويد: حتي پيش آمده است كه كابل رابط بين ترانس هوايي و تابلوي برق را كه چند متر طول دارد بريده و برده اند. قفل در با قيچي يا ديلم قابل شكستن است اما هركسي نمي تواند يك تابلو برق را خالي كند چرا كه قدرت برق در آن بسيار بالا است و در صورت بي احتياطي و استفاده نكردن از ابزار مناسب سارقان دچار برق گرفتگي خواهند شد. علاوه بر آن شناخت قطعات موجود در آن احتياج به اطلاعات قبلي دارد. ما تصور مي كنيم كساني كه به تجهيزات برقي چاه يا مخزن دستبرد مي زنند سارقان معمولي نيستند و با كار آشنايي دارند.
به همين دليل براي سرقت هاي فني در طول سال بالغ بر ۱۵-۲۰ پرونده قضايي تشكيل مي شود و طبيعي است كه پيگيري سرقت دريچه ها در اولويت هاي بعدي قرار مي گيرد.
برخلاف كساني كه به تجهيزات برقي آسيب مي زنند سارقان دريچه ها اغلب افراد نيازمند هستند. دريچه هاي آب و فاضلاب اغلب در سه اندازه ۱۰۰*۱۰۰ ، ۳۰*۲۵و ۲۰*۱۰ ساخته مي شوند كه هر كدام از انواع كوچك آن تا ۵هزار تومان به آهن فروشان فروخته مي شود. مظفري نيا خاطره اي را به ياد مي آورد؛ چند سال پيش وقتي كه تونل مترو در حوالي خيابان خيام در حال ساخت بود. در قسمتي از حفاري باقيمانده يك لوله چدني بسيار بزرگ متعلق به شركت آب پيدا شد كه از راه سقف يكي از تونل ها قابل دسترسي بود. ما متوجه شديم كه هر شب اشخاصي، تكه اي از اين لوله را با وسايل مختلف مي شكنند و با خود مي برند و به اين صورت لوله بي استفاده درون سقف، هر شب كوتاه تر مي شود. ظاهراً همين تكه ها مي توانست هزينه يك بار مصرف موادمخدر را تأمين كند. فكر مي كنيد با اين اشخاص چه برخوردي مي توان كرد؟ و چرا از دريچه هاي بتني به جاي چدن استفاده نمي شود؟
مظفري نيا پاسخ مي دهد اولين مشكل اين است كه ساخت يك دريچه بتني ۱۰۰*۱۰۰ كه قطعاً بايد بتن مسلح باشد هزينه و امكانات فني خاصي مي خواهد باز و بسته كردن آن در بازديدها هم مشكل است و علاوه بر آن فلزياب ها نمي توانند بتن را پيدا كنند. خيلي اوقات پيمانكاراني كه كار آسفالت را برعهده دارند سطح خيابان را كاملاً روكش مي كنند و بازرسان ما در بازديدهايشان اثري از دريچه نمي بينند. در آسفالت كاري مكانيزه هم تيغه پايان دهنده دستگاه به لبه دريچه گير مي كند و آن را چندمتر جلوتر مي برد. حفره شير با آسفالت پر مي شود و وقتي بازرسان دريچه را پيدا مي كنند بايد حفره را چندمتر بالاتر جست وجو كنند. اين جست وجوها همگي با كمك فلزياب انجام مي شود تا دريچه ها و شيرهاي دفن شده خود را پيدا كنيم. با اين وجود نمي توان از سرقت دريچه ها غافل شد. ۷۰گروه امداد آبفا در طول روز به ۳۵۰مورد سرقت دريچه ها در شهر تهران رسيدگي و در صورت امكان فوراً دريچه را جايگزين مي كنند.
خرابكاري؛ معضلي بزرگ
با همكاري مسئولان حراست شركت مخابرات متوجه شديم اينجا هم مشكلاتي بالاتر از دريچه دزدي وجود دارد. معاون حراست سازمان مي گويد:« ناگوارترين اتفاقي كه مي افتد دزديدن دريچه نيست. دزديدن كابل هاي درون حوضچه است. حوضچه هايي كه در زير اين دريچه هاي مربع شكل قرار دارند. محل عبور كابل هاي تلفن هستند و اگر كسي بخشي از كابل را قطع كند تلفن قسمتي از شهر كاملاً قطع مي شود. در نمونه اي كه در سال ۸۴ اتفاق افتاد كابل يكي از حوضچه ها را در اتوبان همت به سرقت بردند و ارتباط تلفني بيمارستان ميلاد و چند سازمان اطراف آن به همراه يك مجتمع مسكوني قطع شد. ضرر مالي اين ماجرا حدود۷۵ميليون تومان بود در حالي كه قيمت خريد چند متر كابل در مقابل آن رقم ناچيزي است.» حراست سازمان به طور دائم سرقتها را بررسي مي كند نوع كار نشان دهنده مسائل زيادي است . كسي كه با ديلم دريچه را باز مي كند و يك تكه از كابل را با اره دستي فرسوده مي برد با كسي كه به كمك وسايل لازم وارد حوضچه مي شود و كابل را كاملاً قطع مي كند آثار متفاوتي بر جاي مي گذارند. ما از مهرماه سال ۸۴ برنامه جديدي را براي برخورد با سارقان اجرا كرده ايم كه خوشبختانه تأثير قابل توجهي به جا گذاشته است. ولي چه كساني به تجهيزات دستبرد مي زنند؟ سارقان دو دسته هستند. گروه اول كساني كه صرفاً با هدف سرقت به سراغ حوضچه ها مي روند و اغلب نقاط كم رفت و آمد را انتخاب مي كنند. «زبرجد» گروه دوم را داراي انگيزه هاي خرابكارانه مي داند:«در نوع دوم نحوه بريدن كابلها به صورتي است كه هزينه ترميم آن چند برابر مي شود و مجبور مي شويم يك مسير دوهزارمتري را دوباره بازسازي كنيم كه گاهي تا۲۴ ساعت زمان مي برد. ممكن است كساني كه از وضعيت پروژه ها و پيمانكاري مخابرات و مسائل كاري و نظير آن نارضايتي دارند دست به چنين اعمالي بزنند. ما شرايطي را براي پيمانكاران شركت تعيين كرده ايم از جمله كارت و حكم فعاليت، به ويژه اگر در شب به كار بپردازند گشتي هاي مخابرات موضوع را بررسي مي كنند تا كسي با استفاده از چند سري لباس كار نتواند تلفن هاي يك منطقه را قطع كند.» براي سرقت دريچه هاي بزرگ به حداقل دو يا سه نفر و يك وانت نياز است: اگر دريچه در پياده رو و محل هاي كم رفت و آمد باشد خسارت انساني آن كمتر مي شود ولي در چهار راهها و جايي كه موتورسواران يا عابران رفت و آمد زيادي دارند سقوط به درون يك حوضچه مي تواند خطر جاني داشته باشد. رجبي از مسئولان حراست مي گويد: «در يك دوره مشخص از ۲۰اسفند تا۱۵فروردين هرسال كه شهر خلوت مي شود سرقت ها افزايش مي يابد. سال قبل اين تعداد در تهران بيش از ۱۳۰۰ مورد بود ولي با فعاليت شديد گشت شبانه روزي امسال به رقم اميدواركننده ۷۶مورد رسيده ايم. شماره ۱۹۰نيز براي رسيدگي به همين موضوع اختصاص پيدا كرده است تا شهروندان بتوانند موارد مشكوك را به مخابرات اطلاع دهند. ولي چرا دريچه ها مسدود نمي شوند؟ مسئولان حراست عقيده دارند كه بايد سارق را دستگير كرد نه اينكه راه سرقت را بست.در تهران۳۰۰۰ حوضچه وجود دارد براي برخي از دريچه ها قفل نصب شده است. برخي را به كمك انواعي از ميكروسوئيچ حفاظت مي كنيم روش هاي ديگري هم به كار گرفته شده است تا كساني كه به اموال عمومي خسارت مي زنند دستگير كنيم. ولي مشكل با دستگير كردن تمام نمي شود. قيمت تكه كابل دزديده شده بين ۱۰ تا۴۰ هزارتومان است ولي بايد دادگاه را قانع كرد كه خسارت وارده به مخابرات رقمي بسيار بالاتر از اين عدد است.» اينجا هم اعتقاد دارند سارقان دريچه ها اشخاص نيازمندي هستند و خسارت اصلي را سارقان تجهيزات وارد مي كنند.
در ابتداي خيابان سپهبدقرني، چندبار پياپي دريچه هاي كف خيابان ناپديد شده است. باتوجه به وجود ايستگاه پليس و پمپ بنزين شبانه روزي، شهامت و انگيزه كسي كه مرتباً دريچه هاي اين منطقه را در بازار آهن فروشان تبديل به وجه نقد مي كند قابل توجه است. مخصوصاً كه خريداران چدن مبلغ چنداني را بابت يك دريچه نمي پردازند.

اتوبوس
حكايت هاي خط ۰۲۰
اتوبوس جايي است كه پايتخت نشينان، نصف بيشتر وقت خود را در آن سپري مي كنند؛ جايي كه از همان صبح كه از خانه خارج مي شوند، مي توانند در نحوه برخورد آنها در طول روز تاثير بگذارد. از پله  هاي اتوبوس كه پايين مي آيند، در چهره شان عصبانيت، خنده، درد يا كلافگي موج مي زند و اين چهره تقريبا نيمي از روز با اين افراد همراه خواهد بود. به اين دليل با اهميت كه شايد چندان هم به چشم نيايد، حكايت هاي اتوبوس، مي تواند زنگ خطري در گوش مسئولان شهري باشد تا براي اين وسيله نقليه عمومي فكري بكنند.
زير فشار خط ۰۲۰
به خودش كه آمد، يكي از پشت سرهلش مي داد و فرياد «برو جلو، برو جلو» كه پشت هم تكرار مي شد، به او اجازه نمي داد كه حتي لحظه اي درنگ كند. با همان فريادها بود كه خواب از سرش پريد و تازه فهميد كه صبح است و در مسير رسيدن به محل كارش، سوار اتوبوس شده است. به هر سختي كه بود، پله اول را بالا رفت و لبه پله دوم روي يك پا ايستاد. پيرزني كه جلوتر از او عصا به دست به سمت اتوبوس دويده بود، با يك دست، ميله  اتوبوس را چسبيده بود و با دست ديگر كيف و مدارك پزشكي و عصايي كه به آن تكيه داشت را گرفته بود و هر از گاه، سرش را عقب مي برد و جلو مي آورد تا چادر از سرش نيفتد. اتوبوس در ايستگاه بعدي كه ايستاد، شكل وضعيت مسافران تغيير كرد؛ عده اي پياده شدند و چند نفر توانستند بالاتر بروند، اما زن مسن در همان وضعيت قبلي ايستاده بود و تكان نمي خورد. مسافران با فشار تن و بدن و دست، از پشت او مي گذشتند و او ميله را چسبيده بود و از موقعيت قبلي تكان نمي خورد.
در اتوبوس كه بسته شد، صداي فرياد يكي از مسافران بلند شد و پيرزن با شرمندگي از قدري تكان خوردن خود كه باعث شده بود عصايش روي پاي يكي از مسافران قرار بگيرد، به موقعيت قبلي بازگشت. اتوبوس سه،چهار ايستگاه بعدتر كه ايستاد، باز هم فشار از بيرون به مسافران شروع شد.
زير تمام اين هل دادن ها، انگشت اعتراض به سمت پيرزن نشانه مي رفت كه نه راه پس داشت و نه راه پيش. او در مقابل فريادهاي «خانم تكون بخور!» ، «اي بابا اون عقب كه جا هست!» و... سعي مي كرد علاوه بر رهانكردن هيچ كدام از وسايلش، مزاحمتي هم براي هيچيك از مسافران ديگر ايجاد نكند.
اين وضعيت ادامه داشت تا بالاخره اتوبوس در ايستگاه پاياني توقف كرد. مسافران همانطور كه براي سوارشدن عجله داشتند سعي مي كردند در پياده شدن هم از يكديگر جلو بزنند. تنها، زن مسن در همان وضعيت قبلي مانده بود و مسافران از كنار او مي گذشتند تا بالاخره يكي از آنها با اعتراض به پيرزن از او خواست تا پياده شود اما او باز هم از وضعيت قبلي اش تكان نخورد. يكي از مسافران پرسيد: «چرا پياده نمي شي مادر؟ ايستگاه آخره!» .
دختر جوان كه در تمام مدت، زن مسن بالاي سرش ايستاده بود، جايش را به پيرزن داد و دوستش با تلفن همراه و بي توجه به اوبه محبت هايش ادامه مي داد. پير زن نشست تا خستگي اش بيرون برود و بتواند به كارهاي روزانه بپردازد. كه صداي اعتراض راننده بلندشد كه از اومي خواست پياده شود،خوشحالي پيرزن كوتاه بود.

زاويه ديد
شبح يك رويا
تلاش براي رسيدن به بالاتر از آنچه كه قرار داريم، نكته اي است كه همه ما براي رسيدن به آن تلاش مي كنيم. صبح كه از خواب بلند مي شويم و تلاش هاي روزانه افراد براي برداشتن يك گام به جلو در پايان روزهاي زندگي گواه اين مطلب است. تعميم اين موضوعات از زندگي فردي به زندگي اجتماعي كار چندان دشواري نيست. در حقيقت نه تنها افراد كه گروه هاي اجتماعي مختلف نيز براي رسيدن به اين هدف گام برمي دارند، نمونه قابل توجه آن در اين تلاش اجتماعي تغييرات ساختاري و بنياديني است كه در جامعه اتفاق مي افتد و براي اثبات اين ادعا كافي است.
هفته گذشته خبري منتشر شد با اين مضمون :«تهران پايتخت زيست محيطي جهان اسلام مي شود.»
بر اساس يك برنامه ريزي زمان بندي شده تهران تا پنج سال ديگر پايتخت زيست محيطي جهان اسلام مي شود. در مراسم امضاي تفاهم نامه اي كه بين ستاد محيط زيست و توسعه پايدار شهرداري تهران و دانشكده هاي محيط زيست دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامي در مورد همكاري زيست محيطي امضا شد، ساماندهي وضعيت محيط زيست تهران با توجه به اين كه ۷۰ درصد پروژه هاي عمراني جنبه زيست محيطي دارد از مهمترين اولويت هاي مديريت نوين شهري است. اين در حالي است كه در چند سال گذشته اقدامات زيادي در خصوص ارتقاي وضعيت زيست محيطي پايتخت صورت گرفته اما در عمل ما شاهد خروجي مشخص و قابل قبولي در اين سده نبوده ايم.
اين در حالي است كه ISO1400 در مديريت شهري و در سطح هفت منطقه از مناطق ۲۲ گانه شهر تهران بزرگترين اقدام در راستاي استقرار نظام مديريت محيط زيست است كه در اين تفاهم نامه گنجانده شده است. قرار است در مناطق ۲ ، ۱۶ ، ۵ ، ۸ ، ۶ ، ۱۰ ، ۱۲ نظام مديريت محيط زيست استقرار يابد و در يك برنامه  زمان بندي شده ۵/۲ ساله استقرار مديريت زيست محيطي در تمام سطح شهر تهران پايان پذيرد كه در صورت استقرار كامل مديريت زيست محيطي در پايتخت ايران، تهران چهل و هفتمين شهر دنيا خواهد بود كه عضو باشگاه ISO4001 است.
فرهنگ سازي، آموزش و مشاركت هاي مردمي در نهادينه كردن موضوعات زيست محيطي در اين تفاهم نامه نيز در نظر گرفته شده است، به همين منظور كودكان و نوجوانان در اولويت اول آموزش فرهنگ پاسداري از محيط زيست قرار دارند و در سه سطح خانه، محله و مدرسه با آموزش هاي چهار يگان فضاي سبز، انرژي، تفكيك زباله، بازيافت مواد و همچنين مقابله با آلودگي هوا آشنا مي شوند.
از آنجايي كه ۷۰ درصد پسماندهاي توليد شده در تهران كمتر از ۳۰ درصد پسماندها خشك است سه اصل كاهش، تفكيك و بازيافت يا دفع زباله به عنوان اصول محوري در برنامه ريزي هاي شهرداري تهران است و از سوي ديگر برنامه تفكيك از مبدأ در سطح مناطق شهر تهران و آموزش ۷۰۰ هزار خانوار در آن انجام شده كه هم اكنون نيز ادامه دارد.
به هر حال به نظر مي رسد استقبال دو پايتخت پاريس و دوشنبه به عنوان خواهرخوانده هاي پايتخت ايران، پيگيري رسيدن به اين استانداردها را بالاتر مي برد و شبح يك روياي فراموش شده آرام  آرام از بين مي رود و نماي زيباتري از تهران پيش رويمان قرار خواهد گرفت.

شهرآرا
اجتماعي
انديشه
سياست
علم
ورزش
|   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |