ميثم كريم پور
او براي انتقام دست به هر كاري مي زند. مي كشد و پيش مي رود. هيچ رحم و گذشتي از خود نشان نمي دهد و دشمنان خودش را به سخت ترين شكل ممكن از بين برده و نابود مي سازد. كساني كه پيش روي او قرار مي گيرند تنها يك خواسته دارند و بس؛ مرگي بدون عذاب...
داستان بازي توسط شخصيت اصلي فرانك كستل كه توسط پليس دستگير شده است، بيان مي شود. خانواده او توسط خلافكاران به قتل رسيده اند. او هيچ چيزي براي از دست دادن ندارد پس براي گرفتن انتقام دست به هر كاري مي زند. در واقع داستان بازي كه به صورت فلش بك است، از زبان او بيان مي شود و شما تك تك وقايع را در ادامه و در طي مراحل مختلف بازي خواهيد چشيد. اين بازي شباهت زيادي به بازي max payne دارد و به نظر مي آيد كه با الهام گيري از اين بازي ساخته شده است. در واقع بازي از منطق خاصي پيروي نمي كند و تنها بايد به كشتن افرادي كه پيش روي شما قرار مي گيرند پرداخته و كمتر در طول بازي با معمايي مواجه خواهيد شد.
البته براي قهرمان بازي تنها كشتن مهم نيست بلكه نابود كردن دشمنان به طوري كه هرگز فراموش نكنند، براي او مهم و ارزشمند است و به طور قطع كشتن دشمنان از راه هاي مختلف ممكن مي باشد. يكي از نكته هاي جالب اين بازي، توانايي بازجويي دشمنان است كه در ادامه توضيحات بيشتري در اين مورد خواهم داد. يكي از مهمترين ويژگي هاي بازي در بخش slaughter خلاصه مي شود. در اين بخش همچون بازيThe suffering شخصيت اصلي داراي قدرتي خارق العاده مي شود و توانايي نابود كردن دشمنان را به سادگي كسب مي كند. لازم به ذكر است كه The punisher بر اساس سيستم امتيازي توسعه داده شده است. در واقع در هر مرحله بازي، شما امتيازاتي كسب مي كنيد كه بر اساس امتياز كسب شده مدالي به شما تعلق مي گيرد. اين كسب امتياز ارتباط مستقيمي با نحوه كشتن دشمنان دارا مي باشد.
اگر از روش هاي ويژه نابود كردن دشمنان استفاده مي كنيد و افراد زيادي را با موفقيت مورد بازجويي قرار داده و از آنها اطلاعات كسب نماييد، به طور قطع امتياز بيشتري خواهيد گرفت. شايد براي شما اين سؤال پيش آمده باشد كه اين امتيازها چه سودي دارند!! در پايان هر مرحله بر اساس امتيازي كه كسب كرده ايد قادر به افزايش قابليت هاي مختلف خود خواهيد بود. از اين جمله مي توان به افزايش مدت زمان حالتslaughter و يا توانايي حمل تعداد بيشتري اسلحه اشاره نمود. حال بهتر است توضيحاتي در مورد بخش بازجويي در اختيار شما قرار دهم. شما در بازي قادر هستيد تا همه دشمنان را مورد بازجويي قرار داده و از آنان اطلاعات كسب كنيد. قبل از هر چيز به دشمن نزديك شده و با فشردن كليد مورد نظر قادر به تحت فشار قرار دادن او و بازجويي از او خواهيد شد. در اينجا قادر به انتخاب روش هايي از قبيل خفه كردن، مشت زدن، سر دشمن را به جايي كوبيدن و يا اسلحه را به سمت دشمن گرفتن خواهيد بود. لازم به ذكر است كه هريك از دشمنان داراي اراده هاي متفاوت هستند و اگر با دقت به آزار و اذيت هريك بپردازيد، آنان سرانجام اطلاعات مورد نظر را در اختيار شما قرار خواهند داد. اگر در طي مدت زمان مشخصي نتوانيد از آنها اطلاعات لازم را كسب كنيد دشمن خواهد برد و بدين ترتيب از امتياز شما در طول مرحله تا حد معيني كاسته مي شود. اگرچه مي توانيد به بازجويي تمامي دشمناني كه پيش روي شما قرار مي گيرند بپردازيد اما بعضي از آنان واقعاً هيچ گونه اطلاعاتي در اختيار ندارند و به همين جهت آنها را بايد بكشيد. فرانك فردي است كه همواره دوست دارد تنها كار كند و قابليت نابود كردن دشمنان زيادي را دارد اما بهترين كمك او در محيط هاي شلوغ، دشمنانش هستند؛ بدين گونه كه شما مي توانيد دشمنان را به اسارت خود درآورده و از آنها به بهترين شكل ممكن استفاده كنيد. به عنوان مثال در پشت درهايي كه امكان دارد دشمن در آنجا مخفي شده باشد، قادر هستيد كه اسير خود را با هل دادن به سمت در و باز كردن آن، از وجود يا عدم وجود دشمن باخبر شويد.
نكته جالب تر آن كه در صورت وجود دشمن آنها به سمت اسير شليك مي كنند و اگر شما سرعت عمل لازم را به خرج دهيد مي توانيد آنها را غافلگير كرده و بكشيد. هوش مصنوعي بازي به هيچ وجه قوي نيست و دشمنان هيچ گونه حركت هوشمندانه اي كه شما را غافلگير كرده و باعث تعجبتان شود، انجام نمي دهند و همين مسأله از جذابيت هاي بازي تا حدود زيادي مي كاهد. كنترل بازي را مي توان از عمده نقاط ضعف بازي شمرد كه بازيكن را به شدت آزار مي دهد و همين مسأله باعث مي شود تا بازيكن در به پايان رساندن مراحل بازي بسيار اذيت شده و به دردسر بيافتد. صدا و موزيك ها را مي توان از جمله نقاط قوت بازي به شمار آورد. موزيك ها در محيط هاي مختلف بسيار خوب كار شده اند و صداگذاري شخصيت ها به بهترين شكل ممكن انجام گرفته است.
در ضمن صداگذاري شخصيت اصلي يعني فرانك توسط بازيگر اصلي فيلم The punisher انجام گرفته است. صحبت هايي كه بعضاً در گوشه و كنار بين دشمنان انجام مي گيرد نيز جذابيت خاصي به بازي مي بخشد. گرافيك بازي در سطح بسيار ضعيفي قرار دارد. طراحي شخصيت ها و تحرك سازي آنان به هيچ وجه موفق نبوده است. طراحي محيط اطراف نيز آن چنان كه بايد و شايد رضايت بخش نبود. وجود اشتباهات گوناگون در اين بخش باعث شده است تا The punisher از بازي هاي هم سبكش بسيار عقب تر باشد. در ضمن بعد از گذراندن چند مرحله بازي بيش از پيش تكراري مي شود و همين مي تواند عاملي ديگر بر ناموفق  بودن بازي شمرده شود.
حرف آخر
در مجموع The punisher همان طور كه اشاره كردم با الهام گيري از بازي همچون max payne ساخته شده است اما به هيچ وجه بازي موفقي نبوده و نتوانسته رضايت علاقه مندان اين سبك را برآورده كند.

اتانول، سوخت سبز
سوخت هاي امروزي مقادير زيادي دي اكسيدكربن منتشر مي كنند، كه اولين گاز گلخانه اي است. بعضي پيشنهاد مي كنند سوخت پاكي نظير اتانول را جايگزين آنها كنيم. طبق مطالعه اي كه در نشريه Science منتشر شده است، اين پيشنهاد از نظر زيست محيطي قابل توجه است، حتي اگر فايده زيادي براي محيط زيست نداشته باشد. مطالعات پيشين، با نشان دادن اين كه توليد اتانول از ذرت انرژي زيادي مصرف مي كند، سود «زيست  سوخت ها» (biocarburants) را زير سؤال برده بودند.
گروه الكس فارل، از دانشگاه كاليفرنيا در بركلي، شش مطالعه راجع به اتانول را تكرار و به دقت بررسي كرده اند تا پارامترهايشان را دوباره ارزيابي كنند. اين پژوهشگران فرآورده هاي جانبي كشت ذرت مثل روغن يا مواد غذايي براي حيوانات- محصولاتي كه در هر حال بايد توليد شوند- را هم در نظر گرفته اند. به اين ترتيب، آنها به يك تعادل زيست محيطي مناسب براي اتانول رسيده اند. وسيله نقليه اي كه با اتانول كار مي كند در مقايسه با وسيله نقليه اي كه با بنزين كار مي كند، ۱۰ تا ۱۵ درصد كمتر گاز گلخانه اي منتشر مي كند.
فارل و همكارانش تأكيد مي كنند كه در ارزيابي آنها ابهام ها در جاي خود باقي هستند. مثلاً، اندازه گيري  بهاي زيست شناختي فرسايش ناگزير خاك ها براي كشت ذرت كه علاوه بر اين به آب فراوان و سموم دفع آفات و كود هم نياز دارد، مشكل است.
اتانول، زماني زيست شناختي تر خواهد شد كه از ضايعات گياهي مثل چوب، كاه يا سبوس به دست آيد. در حال حاضر، توليد اتانول از گياهان غني از سلولز يا بافت هاي چوبي مشكل تر و پرهزينه تر از نشاسته ذرت است. با وجود اين، پژوهش ها در حال انجامند و فارل اميدوار است كه فناوريهاي لازم براي توليد اتانول از مواد «چوبي- سلولزي» تا ۵ سال آينده به بازار آيند.
منبع: nouvelobs ‎/ مترجم: هدي معصومي
تغيير عملكرد ژن دراثر خوردن غذا و مواد دارويي
اين مسأله كه بلعيدن يك قرص يا خوردن مكمل غذايي خاصي مي تواند باعث تغييرات پايداري در رفتار يك فرد و يا بهبود وضعيت بيماري او مثلاً در بيماري شيزوفرني و يا سرطان شود، بيشتر به يك افسانه علمي شبيه است.
هنوز چنين روش هاي درماني باوركردني به نظر نمي رسند. در آخرين تحقيق موش هاي نرمال با تزريق يك اسيد آمينه خاص (به نام ميتونين) به آنها رفتاري متفاوت از خود نشان دادند كه اين تغيير رفتار به صورت پايدار در موش باقي ماند.در واقع اين اسيد آمينه مسير بيان ژن مربوطه را در موش تغيير داده است و بر اين اساس محققين بر اين عقيده اند كه داروها يا مكمل هاي غذايي روزانه نيز ممكن است باعث اثرات پايدار ژنتيكي در جهت درمان بيماري هاي فيزيكي يا ذهني شوند.
البته اين مسأله هنوز روشن نيست كه آيا اين روش در انسان هم جوابگو خواهد بود يا نه اما مي تواند دليل خوبي بر اين اعتقاد باشد كه تعدادي از مواد غذايي ساده نيز ممكن است باعث تغييرات پايدار در عملكرد ژن ها شوند.
منبع:newscientist
مترجم: طوبي منصوري

محمدعلي بحريني
فوتبال و فناوري راز و رمزهايي با هم دارند؛ تشابهات زياد و البته تفاوت هاي گسترده! موفقيت در هر كدام، شبيه موفقيت در ديگري است. تشابهات و اختلافات آنها   مي تواند نكات آموزنده اي داشته باشد. يك تشابه،  اين است كه براي مثال در فوتبال، استعدادهاي كشور توسط تيم هاي داخلي شناخته   مي شوند؛ در صحنه بازي هاي ليگ، بازيكن ها هنرنمايي   مي كنند و بعد توسط باشگاه هاي بزرگ جهان خريداري   مي شوند و آموزش   مي بينند تا تبديل به يك بازيگر حرفه اي با ساق هاي طلايي شوند. در علم و فناوري نيز استعدادها در قالب المپيادها و مسابقات مختلف نشان داده شده و سپس توسط دانشگاه هاي بزرگ جهان پذيرفته شده، آموزش صحيح   مي بينند تا استعدادها شكوفا شوند و به مغز متفكر علمي  تبديل گردند. اما از  اين به بعد، فوتبال و فناوري با هم متفاوتند! صاحبان ساق طلايي با حسرت به دنبال حضور در تيم ملي كشور   مي باشند، اما صاحبان مغز، چندان اشتياقي به حضور در تيم فناوري كشور ندارند! چرا؟
يك تشابه ديگر،  اين است كه كشور، بازيكنان بزرگي در حوزه فوتبال دارد؛ مرداني بزرگ كه بارها و بارها خود را اثبات كرده اند و باعث افتخار شده اند. در كشور، متخصصان فناوري وجود دارند و البته باعث افتخارات متعددي نيز براي كشور شده اند.
اما از  اين به بعد، فوتبال و فناوري با هم متفاوتند! افتخار فوتباليست ها شفاف و روشن است؛ گل زدن، ملاك مشخص و معيني است كه افتخار را براي فوتباليست به همراه   مي آورد. گل زدن قابل تحريف نيست. كسي نمي تواند براي تبليغ خود بگويد بازي باخته را برده است. اما در حوزه فناوري، توليد ثروت و افزايش كيفيت زندگي مردم ملاك است؛ ملاكي كه كمتر كسي آن را  اندازه   مي گيرد. لذا   مي بينيد كه هر كسي   مي تواند ادعايي كند و اگر به نفع مدير يا مسئولي باشد، فورا مصاحبه   مي شود و  اين كشف يا اختراع(راستين يا دروغين) به همه ايران اعلام   مي گردد. رسانه ها تقدير   مي كنند و مديران باد به غبغب  انداخته و با افتخار، آن را جزء بيلان كاري خود معرفي   مي كنند. اما فرداي آن روز ديگر نه ثروتي از فناوري كشف شده  ايجاد   مي شود و نه رفاهي پديد   مي آيد. فقط تقديرنامه اي از مديري بر سردر دفترش نصب   مي گردد! چرا؟
تشابهات و تفاوت هاي متعدد ديگري نيز بين فوتبال و فناوري وجود دارد، اگرچه براي عده اي تشابه فوتبال و فناوري  اين است كه هر دو با حرف «ف» شروع   مي شوند!
احساس عقب افتادگي در فوتبال، شبيه احساس عقب افتادگي در فناوري است، اما فرق آنها  اين است كه براي درمان مشكلات تيم ملي   مي توان (و حتي پسنديده است) از مربي خارجي استفاده كرد ولي براي هدايت فناوري كشور، حتي استفاده از مشاور خارجي نيز پسنديده نيست! چرا؟
جواب تما  مي چراها در يك جمله و شايد يك كلمه ساده نهفته است.  ايران، استاندارد فدراسيون بين المللي فوتبال(فيفا) را پذيرفته است و در قالب قوانين آن عمل   مي كند. بازيگران ديگر را به خوبي   مي شناسد، با قواعد بازي، بازي   مي كند، حكم داور را   مي پذيرد و از آن تمكين   مي كند، قرعه كشي آنها را قبول دارد، آفسايد نمي كند و اگر خطا كند، پنالتي   مي خورد. اكنون يك سوال باقي مانده است؛  آيا بازيگران حوزه فناوري را   مي شناسيم؟  آيا قوانين بين المللي توسعه فناوري را پذيرفته ايم و طبق آن عمل   مي كنيم؟  آيا در تدوين سياست ها، استانداردهاي جهاني فناوري را تمكين   مي كنيم؟ شاخص فناوري در جهان، خلق ارزش است؛ تا چه  اندازه خلق ارزش(توليد ثروت و افزايش رفاه مردم) در توسعه فناوري را ملاك قرار داديم؟ شاخص برتري فناوري، حضور برنده در عرصه رقابت هاي بين المللي است؛ تا چه اندازه با قواعد بازي فناوري، بازي   مي كنيم؟ حضور در زنجيره هاي كالا و فناوري است كه ارتقاي فناوري در كشور را تضمين   مي كند؛  آيا توانسته ايم در آنها حضور يابيم؟ زنجيره تا  مين شبكه هاي جهاني كالا و خدمات، كمتر نام پرآوازه  ايران را شنيده اند. كاش براي آن هم حداقل  به اندازه فوتبال فكري بكنيم!  آينده فرزندانمان در دستان ماست؛ كاش براي آن فكري بكنيم.