گفت و گو با حميدرضا ترقي ، رئيس دفتر سياسي حزب مؤتلفه -واپسين بخش
يك غفلت سياسي
|
|
عكس: مسعود خامسي پور
حسين قوامي -مريم جمشيدي
در شماره ديروز بخش اول گفتگو با حميدرضا ترقي عضو شوراي مركزي حزب مؤتلفه منتشر شد. در آن بخش وضعيت اين حزب درباره انتخابات پيش رو و تحليل شرايط سياسي كشور مورد بررسي قرار گرفت. در قسمت دوم و آخر نيز ادامه بحث درباره دولت نهم پي گرفته شد و در انتها نيز بر مراوده ميان دو حزب مشاركت و مؤتلفه مروري شده است.
* از ديد شما، برنامه هاي آقاي احمدي نژاد چگونه بوده است؟
- آقاي احمدي نژاد برنامه هايش را به صورت محدود داده بود و ما اعتقادمان اين بود كه با توجه به اينكه شعار مؤتلفه ايجاد جامعه نمونه اسلامي است لذا اگر امروز كسي بيايد و شعار استقرار نظام اسلامي را در كشور بدهد، براي ما بهترين فرد محسوب مي شود. تنها كسي هم كه اين شعار را در مجموعه مطرح كرد، ايشان بود.
* يعني مدينه النبي را ايشان مطرح كرد؟
- بله، شعار آقاي احمدي نژاد همان ديدگاه و مشي اي بود كه مؤتلفه دنبالش بود و به خاطر آن از ابتداي تاسيسش دست به مبارزه زد. منتها اينكه چه مقدار اين شعار شدني است، در اذهان آقايان متفاوت بود. بعضي ها مي گفتند كه ما براي رسيدن به اين مرحله بايد يك دوران گذار را طي كنيم و نمي توان به اين سادگي ميانبر زد. ولي در نهايت ديديم كه مردم ميانبر زدند و اين راه را كوتاه كردند. يعني اگر ما قرار بود يك مرحله اي را طي كنيم تا از دوران اصلاحات گذر كنيم و به يك دوراني كه مقدمه اي براي يك حكومت مبتني بر ارزشهاي ديني باشد، برسيم، مردم به راحتي ما را از اين دوران عبور دادند و رساندند به اين مرحله الان هم دولت آقاي احمدي نژاد است كه بايد در اين زمينه براي پياده كردن و تعميق ارزشها در جامعه تلاش كند.
* در حال حاضر اين هشت ماه فعاليت دولت را چقدر، در راستاي ايجاد مدينه النبي مي بينيد؟
- از نظر اولويت بندي ما فكر مي كنيم اولويت هايي كه ايشان در نظر گرفته ، براساس همان رهنمودي است كه در جلسه اول هيأت دولت، مقام معظم رهبري، بر آن تأكيد كردند. مقام معظم رهبري در آن جلسه پوپوليسم علوي را تبيين كردند. ايشان گفتند وقتي شما به سمت جلب رضايت عامه مردم مي رويد و رضايت عامه مردم را مبنا قرار داده و بر رضايت خاصه ترجيح مي دهيد، به سمت پوپوليسم علوي حركت كرده ايد. مشي احمدي نژاد كه دارد آن را دنبال مي كند، از بين بردن شكافي است كه بين مردم و دولت بر اثر سياست هاي دولتهاي گذشته به وجود آمده است، چون سياست دولتهاي گذشته يا به دنبال كارهاي زيربنايي و اساسي رفتن و عدم توجه به نيازهاي روزمره مردم بود يا فكر كردند كه نياز اصلي مردم آزادي سياسي و غيره است و به شكم مردم كاري نداشتند، كه هر دو اشتباه غيرواقع بينانه بود. اما دولت جديد مي گويد مشكلات مردم تورم، گراني، بيكاري و غيره است و مردم مشكل آزادي و توسعه سياسي ندارند.بنابراين اين فكر مي كنم در سال اول كار مهمترين كاري كه دولت بايد انجام دهد، اين است كه رضايت عامه مردم را جلب و شكافي كه بين مطالبات مردم و عملكرد دولت وجود داشته را، پر كند. در اين صورت است كه مردم با دولت همگرايي پيدا مي كنند و در نهايت دولت مي تواند با حمايت مردم، هم گام هاي زيربنايي و اساسي بردارد و هم تحولات ارزشي و مبنايي كه بايد در جامعه رخ دهد را، به وجود آورد.چون شما تا جامعه اسلامي نسازيد، نمي توانيد نظام اسلامي را پياده كنيد.
* شوراي هماهنگي اكنون در چه وضعيتي است، وجود دارد؟
- جلسات شوراي هماهنگي تشكيل نمي شود. منتظريم كه شاكله جديدي پديد بيايد و در حال تهيه فرمولي هستيم كه ما را به يك گرانيگاه مورد قبول همه در شرايط جديد برساند. اميدواريم كه انشاءالله در آينده اي نزديك پس از اينكه كار اصلاح اساسنامه جبهه پيروان خط امام تمام شد و بخش حزبي شوراي هماهنگي شكل گرفت، بخشهاي ديگرش را نيز سامان بدهيم.
* اتفاق مهمي كه امسال افتاد است تعامل و ديدار شما با اصلاح طلبان و پرچم دارشان مشاركت بود. وقتي درخواست مشاركت براي برگزاري چنين نشستي به دفتر شما رسيد عكس العمل شما و دوستان چگونه بود، تعجب نكرديد؟
- چرا تعجب كرديم. آقاي خاتمي بعد از ايام نوروز و بعد از عيد با آقاي حبيبي تلفني تماس گرفت و چنين پيشنهادي را مطرح كرد. اين پيشنهاد در هيأت رئيسه شوراي مركز مطرح شد و ابعاد مختلف آن مورد بررسي قرار گرفت. اهداف اين ديدار پيش بيني شد كه چه اهدافي از اين ديدار متصور است و چه آثار، تبعات و واكنش هايي در جامعه خواهد داشت و چه موضوعاتي ممكن است مطرح شود. چون حتي موضوعاتش مشخص نبود. بنابراين در مورد موضوعاتي كه احتمال طرح دارد گمانه زني شد و در نهايت با توجه به آنكه قبلاً هفت نامه نوشته بوديم و آنها به چهار نامه پاسخ داده بودند و به سه نامه ديگر پاسخ نداده بودند جمع بندي اين شد كه پاسخ منفي دادن به تقاضاي آنها منطقي نيست. ضمن اينكه ما در سال ۸۵ هدفمان مشاركت با احزاب به عنوان يك سياست و استراتژي بود و مي خواستيم تعامل بيشتري با احزاب مختلف داشته باشيم.
* در جلسه مذكور آيا به اين جمع بندي رسيديد كه مشروط بپذيريد كه در مورد يك موضوع بخصوص نشست برگزار شود؟
- نه، منتهي آمادگي داشتيم كه اگر هر كدام از اين فرضيات مطرح شد متناسب با همان فرضيات عمل كنيم.
* يعني شما تنها با برگزاري نشست موافقت كرديد و پيش شرطي مشخص نكرديد؟
- پيش شرطي مشخص نشد. فقط آنها گفتند كه با چه تركيبي حضور پيدا مي كنند و سه نفرشان را مشخص كردند و ما پذيرفتيم و بعد از اينكه آنها حضور پيدا كردند و آمدند و شروع به بحث كردند، مشخص شد كه هدف آنها از درخواست چنين نشستي يكي از فرضياتي بود كه پيش بيني مي كرديم. كه عمدتاً هم بحث مسائل هسته اي بود.
* پيش از اين نشست معمولاً اظهارنظرهاي تندي ميان دو حزب رد و بدل مي شد. مثلاً از جانب آقاي بادامچيان مطرح شده بود كه اصلاح طلبان مرده اند و حتي مسيح هم نمي تواند با دم مسيحايي آنها را زنده كند، بنابراين چه لزومي داشت با مردگان نشست مشتركي برگزار كنيد؟
- بالاخره مسيح هم مردگان را زنده مي كرد ديگر.
* قبلاً مطرح شده بود كه حتي از دست مسيح هم براي آنها كاري برنمي آيد؟!
- فعلاً ما كه زنده شان كرديم(خنده)
* چرا مي گوييد زنده شان كرديم؟
ما نمي گوييم. ديگران انتقادي كه به ما مي كنند مي گويند شما به مشاركتي كه از صحنه كنار رفته بود و اصلاً مطرح نبود با همين ملاقات تحرك سياسي داديد و در خبرها مطرحشان كرديد و روي آنتن آمدند. به همين خاطر شما زنده شان كرديد.
* با اين تفسير، شما نشستي برگزار كرديد كه نتيجه آن زنده شدن جناح رقيب شما بود؟!
- طبيعي است وقتي شما بخواهيد تعامل سياسي با گروه هاي مختلف داشته باشيد، يك سري عوارض و تبعاتي نيز خواهد داشت كه بايد پذيرفت.
* يعني شما نشست مشترك با مشاركت را پذيرفتيد براي اينكه اين حزب را زنده و مطرح كنيد؟
- نه، هدف ما كه اين نبود. ولي پاسخ منفي دادن ما به آنها درست نبود و خلاف اخلاق سياسي بود.
* آنها در واقع شما را همفكر دولت مي دانستند و به عنوان نماينده دولت با شما گفتگو كردند؟
- آنها اعتقاد داشتند ما از احزابي هستيم كه از مواضع دولت دفاع مي كنيم و حتي مي توانيم دغدغه هاي آنها را هم به دولتمردان منعكس كنيم و براين اساس با ما مذاكره كردند و دغدغه هايشان را مطرح كردند. ما هم چون از قبل روي اين مسئله فكر كرده بوديم به همه آن دغدغه ها پاسخ داديم و با استدلال، ديدگاه هايشان را رد كرديم و پاسخ گفتيم و تأكيد كرديم به زودي وضعيت هسته اي ايران كاملا مشخص مي شود و اينگونه كه شما فكر مي كنيد نيست. كه چند روز بعد هم رئيس جمهور خبر خوش هسته اي را در مشهد اعلام كردند. ما قبلا در جريان تحولاتي كه در اين زمينه در حال وقوع بود، بوديم. ولي آنها خيلي نگران بودند.
* آنها چرا نگران بودند؟
- نگراني آنها بيشتر ناشي از تهديدات آمريكا و مصاحبه هايي كه بعضي از سران آمريكا براي تهديد نظامي مي كردند، بود. بحث استفاده از بند هفت منشور ملل متحد، بحث تحريم و اينكه ما در شرايطي قرار بگيريم كه ناچار به پذيرش خواسته هاي آنان بشويم از موارد نگرانيشان بود.
* بعد از جلسه اي كه با هم داشتيد، آنها قانع شدند؟
- بله، ما نمونه هايش را بيان كرديم و گفتيم اين چيزي كه مد نظر شماست دقيقاً در كشورهايي كه ما رفتيم به صورت بالعكس انعكاس داشته است. يعني كاملا ملت ها به سمت ايران گرايش پيدا كرده اند. حتي دولتهاي مختلفي از اين ايستادگي و موضع ايران حمايت مي كنند بنابراين برداشت شما واقع بينانه نيست. منتهي در آن زمان توافق كرديم كه مسائل مطرح شده در آن جلسه در حد يك خبر مختصري مطرح شود.
* سؤالي در ذهن ما ايجاد شده است. شما گفتيد كه بحث مسئله هسته اي كه دغدغه آنها بود و مطرح كردند و شما توضيحاتي داديد كه قانع شدند...
البته من نمي گويم قانع شدند. اما به هر حال ديگر مواضع خودشان را به صورت علني دنبال نكردند. يعني برداشت ما اين بود كه در موضع گيري علني آنها چيزي كه حاكي از اينكه مخالف روند كنوني باشند مشاهده نكرديم. حداقل اين است كه سكوت كرده اند.
* در واقع منظور اين است كه پس از نشست مشتركي كه داشتيد تغييري در ديدگاه و رفتار آنها مشاهده شد؟
- بله
* حالا مي خواهيم بدانيم آيا اين اتفاق به صورت بالعكس هم رخ داد؟ به اين شكل كه در گفتمان اصولگرايانه با ادبيات مختلفي انگشت اتهامي روي اصلاح طلبان و مشاركت بوده است كه گاهي آنها را منتسب به دولتهاي خارجي و بخصوص آمريكا مي كردند. حالا مي خواهيم بدانيم آيا اين گونه اتهامات نيز در اين ديدار در ذهن شما كم رنگ شد؟
- نه.
* يعني همچنان به نظر شما اين انتساب ها وجود دارد؟
به هر حال احساسمان هنوز اين است كه تهديدات يا مواضع آمريكا در رابطه با مسائل داخلي كشور روي اين دوستان ما تاثير مي گذارد. طرح اين نگراني كه از جانب آمريكا القا شده است حاكي از آن است كه روي اينها اثر گذاشته است. به هر حال قشري در جامعه هستند كه از اينگونه تهديدات مي ترسند و بايد كمكشان كنيم كه نترسند و شجاع باشند.
* اين موضوعي كه گفتيد اصلاح طلبان حداقل چهار ميليون رأي دارند و داراي وزن اجتماعي هستند، مي توان گفت اظهار نظر جديدي است كه از شما مي شنويم. قبلاً از شخص شما خلاف اين موضوع را شنيده بوديم؟
- شكست در انتخابات دليل بر آن نيست كه ما وزن آنها را ناديده بگيريم. اين چيز روشني است كه بالاخره در انتخابات هر كسي كه اكثريتي دارد برنده مي شود. اما اينكه بگوييم آنهايي كه راي نياورده اند ديگر هيچ پايگاهي در جامعه ندارند، غفلت سياسي است اين موضوع را درست نمي دانيم و معتقد نيستيم كه وقتي يك اكثريتي به طرف رئيس جمهور آمدند ديگر رئيس جمهور بايد آن چهار ميليون نفر را ول كند. وظيفه رئيس جمهور است كه تلاش كند حتي نظر مخالفين خود و كساني كه به او رأي نداده اند را جلب كند. اما ناديده گرفتن اين قشري كه مخالف ما هستند و حتي ممكن است مخالف خيلي از ديدگاه هاي نظام هم باشند كار درستي نيست. ما بايد در محاسباتمان اينها را حساب كنيم طبيعتاً تك صدايي چيزي نيست كه در كشور دنبال شود. ما معتقديم كه همه بايد در رقابتهاي سياسي در جامعه ادب بعد از پيروزي را ياد بگيرند و هر جرياني كه پيروز شد بنا داشته باشد كه براي همه مردم تلاش كند. اين شاخصه و خاصيت اصولگرايي است. جرياني كه بعد از روي كار آمدن به دنبال حذف كامل رقيبش از ميدان باشد و به گونه اي كه سركوبش كند و اجازه حيات به او ندهد روش درستي نيست. البته طبيعتي است اگر مردم عملكرد اصلاح طلبان را درست مي دانستند و مطابق منافعشان مي دانستند آنها را كنار نمي گذاشتند. اصولگرايان بايد در آينده به گونه اي عمل كنند كه اين مقبوليتشان در بين مردم رو به افول نرود.
|