سه شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۵
چگونه ارتباط شغلي مؤثري داشته باشيم؟
بازي ارتباط
000477.jpg
در كسب و كار، روابط نقش مهمي بازي مي كنند. وقتي با آدم هاي موفق صحبت مي كنيم آنها دليل موفقيت شان را در نوع رابطه و اعتمادي مي دانند كه بين شركاء و دوستان برقرار كرده اند.حقيقتاً ايجاد روابطي خوب كه منجر به تجارتي موفق گردد، كار مشكلي نيست. اين كار به يك تنظيم ذهني نياز دارد. يعني مي بايست مترصد امكانات باشيد و در عين حال به اعمالتان آگاه باشيد. مي توانيد موانعي كه در مسير گسترش روابط مورد نيازتان پيش مي آيد از ميان برداريد.
با افراد به طور مستقيم ارتباط برقرار كنيد. مسئوليت برقراري ارتباط را برعهده ديگران نگذاريد و از واسطه كردن ديگران پرهيز كنيد.در كسب و كار، ( روابط ) نقش مهمي بازي مي كنند،همه ما اين موضوع را مي دانيم اما اغلب آنقدر درگير مسائل روزانه مي شويم كه به بهترين راه هاي ممكن براي ايجاد ارتباط فكر نمي كنيم.وقتي با آدم هاي موفق صحبت مي كنيم،آنها دليل موفقيتشان را در نوع رابطه و اعتمادي مي دانند كه بين شركاء و دوستان برقرار كرده اند.
ما با چند تن از كساني كه توانسته اند روابط بسيار موفقي ايجاد كنند،گفتگويي داشته ايم تا ياد بگيريم روش آنها چيست و اين نوع ارتباط چگونه به آنها كمك كرده است.
به نيازهاي ديگران توجه كنيد
همه مي دانند كه هدف از تلاش براي ايجاد ارتباط،در نهايت اين ا ست كه بتوانيم با هم و در كنار هم كاركنيم،اما براي رسيدن به چنين هدفي مي بايست ( توجه به ديگران ) را سرلوحه تلاش خود قرار دهيم.
جري ايكاف ( Jerry Acuff) يكي از نويسندگان كتاب «مرز ارتباطات تجاري» در اين باره مي گويد: «بايد دقت كنيد كه ديگران براي چه چيز ارزش قائلند .به اعتقاد وي،كليد دست يافتن به چنين چيزي در «صبور بودن» و «كنجكاو بودن» است.مدير يك شركت ديگر اظهار مي دارد : براي پي بردن به اين نكته كه هنگام كار با ديگران چگونه مي توان رابطه اي موفق برقرار كرد،مي بايست زمان صرف كرد.كافي است،به حرفهاي آنها توجه كنيم،آنگاه به خوبي درخواهيم يافت كه به چه چيز نياز دارند.
با ديگران تبادل نظر كنيد
پي بردن به اينكه چه عاملي در افراد انگيزه ايجاد مي كند نكته اي مهم است اما بلافاصله پس از آن بايد بتوانيد اعتماد ايجاد كنيد.به اعتقاد «ايكوف» بهترين روش اين است كه با حالتي خستگي ناپذير،ثابت قدم و قابل پيش بيني گام برداريد يعني نشان دهيد آنقدر ارزشمند هستيد كه ديگران بخواهند با شما ارتباط برقراركنند.اما براي آنكه از نظر ديگران شخصيتي خود شيفته ( از خودراضي ) به نظر نرسيد بهتر آنست كه قبل از انجام هر كاري ديگران را در ايده هاي خوب خود سهيم كنيد.
جان پالومبو ( John palumb ) رئيس شركت بازاريابي DVC در اين باره مي گويد:«هرگاه كسي را ملاقات مي كنم، اگر نكته آموزشي مفيدي را به او نگويم، كارم را به درستي انجام نداده ام ،حال چه او براي حرف من اهميت قائل باشد چه نباشد فرقي نمي كند».او هميشه به افرادي كه در دايره شغلي اش هستند فكر مي كند و سپس آنها را به سوي ابراز مشتاقانه عقايد و نقطه نظرات هدايت مي كند.
پالومبو مي گويد: «متاسفانه اكثر مردم به حرف هاي هم گوش نمي دهند درحاليكه چه بسيار برايم پيش آمده كه به خاطر توجه به حرف هاي ديگران توانسته ام از علايق آنها مطلع شوم و بر اساس آن گام بردارم.ممكن است به چيزي برخورد كنم و فكر كنم آها! در شركت فلاني از اين خوششان مي آيد،زيرا در ملاقاتي كه با هم داشته ايم به حرف هايشان گوش كرده ام اغلب مردم حتي اين كار را هم نمي كنند.»
واقعاً اين كار نه زمان زيادي لازم دارد و نه پول بيشتري
يكي از اعضاي هيئت مديره يك بخش سرمايه گذار در تجارت كالاي مصرفي به نام اندروويتمن (Andrew Whitman ) ضمن ديدار از نمايشگاههاي بازرگاني مربوط به صنعت غذا،يادداشت هايي براي ارايه به همكارانش برداشت. بعدها روزي با يك عضو هيئت رئيسه كه از رقباي سرسختش به شمار مي رفت صحبت مي كرد و وقتي متوجه شد كه آن فرد نتوانسته از آخرين نمايشگاه ديدن كند،يادداشت هايش را در اختيار او گذاشت.از آن پس اين عمل وتيمن به عنوان يك عمل ارزنده در تقويت روابط تجاري رواج پيدا كرد.
ويتمن اعتقاد دارد:« اطلاعات مربوط به كار من انحصاري و سري نيست و من آنرا به هر كسي كه به آن اطلاعات نياز داشته باشد ارسال مي كنم چرا كه اين راه خوبي براي تماس برقراركردن با افراد است . » او مي گويد: ۵۰درصد از افرادي كه آن اطلاعات را دريافت مي كنند يادداشت هايي برايم مي فرستند بدين ترتيب،متقابلاً، نظرات جالبي به دستم مي رسد و همين امر باعث تعميم و زايش بحث هاي مهم حرفه اي ( في مابين همتايان تجاري ) در مورد اوضاع جاري اين صنعت مي شود.
از هر موقعيتي براي برقراري ارتباط استفاده كنيد
شما مي بايست پيوسته در اين فكر باشيد كه چگونه و كجا
مي توانيد روابطي را ايجاد و آنها را تقويت كنيد.يعني از هر فرصتي مثل نوشيدن چاي،صرف ناهار و شام و يا هر نوع ارتباط و تماسي كه در مسافرت ها دست مي دهد استفاده كنيد و گرنه مجبور خواهيد بود راه دور و درازي را براي رسيدن به اين هدف طي كنيد.
زماني كه رئيس شركت مشاوره شروود ( Sherwood ) به نام مارتين پيچنسون ( Martin Pichinson ) از مقرش در لوس آنجلس در تلاش براي گسترش روابط تجاري اش با شركت سيليكون Silicon Valley بود از هر موقعيتي براي تماس با همتايان تجاري اش به سرعت استفاده مي كرد.او مي گويد:وقتي كسي تلفن مي كرد ومي گفت كه احتمال دارد با من معامله اي داشته باشد و از من وقت ملاقات مي خواست،صبح روز بعد در محل آنها حاضر مي شدم و فرصت را از دست نمي دادم،يعني با پرواز ۵‎/۴۵صبح حركت مي كردم و ساعت ۸‎/۱۵براي صرف صبحانه در آن اداره بودم.به اعتقاد وي،مي بايست هر موقعيتي را به سرعت تأييد وگرنه رقبا اين كار را خواهند كرد.
موقعيت هاي از دست رفته بزرگترين مايه تأسف و اندوه يك رئيس يا مؤسس به شمار مي روند.
« كريگ دانولف» كه در رأس يك شركت تجاري بازاريابي كامپيوتري است از اينكه نتوانست از موقعيت هايي كه در«Icat»بدست آورد استفاده كند،هنوز احساس تأسف مي كند.
( آيكات، يك شركت تجاري معتبر نرم افزاي بود كه دانولف در سال ۱۹۹۸ آنرا به Intel فروخت )
دانولف مي گويد:« آنوقت ها من حتي پي ير اميديار ( Pierre omidya ) از ابي ( Ebay ) را گاهي در كنفرانسها مي ديدم و ما براي دقايقي با هم صحبت مي كرديم. » اما دانولف هيچگاه فراتر از آن برخوردهاي رسمي پيش نرفت.
او مي گويد:« من به دنبال دولت يابي نبودم و گرنه همه زمينه ها براي ايجاد ارتباط مهيابود و با اندكي سعي مي توانستم دوستاني داشته باشم و اين دوستي مي توانست براي آيكات هم سودمند و مفيدباشد ولي آنموقع هيچ دليلي براي اينكار نمي ديدم. اغلب در روز ملاقات با افراد با آنها صحبت مي كردم اما بعد از آن همه درگير زندگي مي شديم و سرمان مشغول كار خودمان مي شد و سراغي از هم نمي گرفتيم »
ويژگيهاي خود را بشناسيد
حقيقتاً ايجاد روابطي خوب كه منجر به تجارت موفقي گردد،كار مشكلي نيست. اين كار به يك تنظيم ذهني نياز دارد يعني مي بايست مترصد امكانات باشيد و در عين حال به اعمالتان آگاه باشيد مي توانيد موانعي را كه در مسير گسترش روابط مورد نيازتان پيش مي آيد، از ميان برداريد.
«جيمز تام » نويسنده كتاب مشاركت بنيادي در اين باره مي گويد:به رفتارتان نگاه كنيد و بازتاب آنرا بسنجيد. او مي گويد: رفتارهاي دفاعي كه ممكن است مانع پيشرفت شما باشند را شناسايي كنيد مثلاً احتمال دارد وقتي كه وحشتزده و ترسان مي شويم يا ديگري را غرق در اطلاعات كنيم يا در سكوت فرو رويم كه اين مي تواند يك اخطار اوليه باشد.
وقتي چنين رفتاري را در خود تشخيص داديد خواهيد توانست اقداماتي را بعمل آوريد آنگاه يا لازم است كه آهسته تر پيش رويد يا مي بايست براي خنثي كردن آن رفتار هر كاري از دستتان برمي آيد بكنيد.
با افراد مستقيماً ارتباط برقرار كنيد.يا مسئوليت برقراري ارتباط را بر عهده ديگران نگذاريد يا از واسطه كردن ديگران پرهيز كنيد.
وقتي دانولف از آيكات بيرون آمد اين اطمينان را داد كه شخص ديگري از عهده ايجاد روابط كليدي برخواهد آمد اما ترجيح مي داد كه آن شخص هر كسي غير از خود او باشد.دانولف مي گويد:افراد زيادي در اطرافم بودند كه شخصيت جذاب تري از من داشتند و من مطئمن بودم كه يكي از آنها مي توانست ارتباط خوبي با بقيه برقراركند، به همين دليل از همه مي خواستم كه براي ايجاد روابط دوستانه سراغ فرد ديگري بروند.
ولي از آن زمان تا كنون دانولف تغيير كرده و مي گويد:حالا براي ارتباط برقراركردن،تلاش بيشتري مي كنم و ديگر مثل گذشته پرشتاب عمل نمي كنم حالا به ديگران Emailهايي مي زنم تا آنها را از ياد نبرم.
هر چند چنين ارتباطي خيلي قوي و پررنگ نيست اما مفيد است،خب به هر حال هر كسي مشغله اي دارد و نيازي به رفتار دراماتيك نيست.
ارتباط مستقيم برقرار كنيد
هيچگاه فكرنكنيد كه برقراري ارتباط از طريق شبكه مي تواند مانند ارتباط رودررو مؤثر باشد. به گفته ويتمن، متأسفانه ارتباطات شبكه اي براي خيلي ها هدف شده است.
او مي گويد:« ارتباط گران شبكه اي بيكاراني هستند كه قبلاً بيكار نبوده اند،همه شبكه را به هم توصيه مي كنند ولي آنها در شبكه چه مي كنند؟ آنها مرتباً افرادي كه هيچوقت با آنها صحبت نكرده اند، فرا مي خوانند و همه حرفشان يا «من» ، «من» ، «من» است، يا «به كمكت احتياج دارم» ، ولي چنين كاري ايجاد ارتباط نيست بلكه نوعي چاپلوسي و تن آسايي است. »
هيچگاه مأيوس نشويد
حفظ رابطه در تجارت مثل حفظ رابطه در مدرسه نيست.يعني در تجارت ممكن است با وجود آنكه طي سالها دليلي براي صحبت با كسي نداشته ايد، بتوانيد ارتباطي را دوباره آغاز كنيد.
دانولف مي گويد: من اخيراً Email هايي به فرد ويلسون نائب رئيسي كه سالها قبل او را كنار گذاشته بودم،زدم. او مرا به خاطر آورد و ما ارتباطمان را از سرگرفتيم. حفظ ارتباط به مايجتاج زيادي نياز ندارد.
مترجم: نيلوفر نصيري منبع :  نشريه fast company

كسر عجيب
نوشته:هـ . مارانو -ترجمه: نيوشا ميربابايي
براي جبران يك رفتار منفي حداقل ۵ بار خوبي و عملكرد مثبت لازم است تا عملكردهاي ذهني ما برداشتي خنثي از آنچه رخ داده است را نتيجه گيري كند
تا به حال فكر كرده ايد چرا يك توهين يا كوچكترين بي احترامي  براي مدت  ها و شايد ده  ها سال در ذهن ما باقي مي ماند؟ چرا يك عملكرد نادرست و اشتباه و يك رفتار نابجا مي تواند همه خوبي ها و خدمت  ها را از ياد ببرد و چرا...
تحقيقات نشان داده اند كه به طور كلي احساسات منفي، زشتي  ها و بدي  ها قادر به ايجاد تأثيرات بزرگ تر و عميق تري بر مغز ما هستند. ذهن ما به صورت طبيعي از حساسيت بسيار بيشتر و بالاتري نسبت به اخبار ناراحت كننده و نامطلوب و منفي برخوردار است. كشش و تمايل به سوي اخبار بد و منفي كاملاً به صورت خود به خودي صورت مي گيرد و اين حالت را مي توان به راحتي در اولين مراحل روند غربال سازي اطلاعات رسيده به مغز پي گيري كرد.
در همين راستا تحقيقي توسط جان كاسيوپو(۱) صورت گرفته است. او به آزمايش شوندگان عكس  هايي را نشان داد كه با ديدن آنها حس خوبي به افراد دست مي داد (مثل پيتزا، يك دوست، ماشيني قشنگ و ...) و از سوي ديگر عكس  هايي كه با ديدن آنها احساسات و هيجانات منفي در افراد برانگيخته مي شد كه از آن جمله مي توان به عكس  هايي از حيوانات مرده يا صورت  هايي آسيب ديده، فلج و يا دچار نقص اشاره كرد و عكس  هايي كه ديدن آنها احساساتي خنثي و عادي را موجب مي شد. تصاويري مانند يك بشقاب، سشوار و ... در حين آزمايش محققين مشغول ثبت و ضبط فعاليت  هاي الكتريكي كورتكس مغز افراد آزمايش شونده بودند، در حالي كه بيشترين توجه متمركز مخچه بود، يعني درست همان بخشي كه منعكس كننده اهميت اطلاعات وارد شده به مغز مي باشد.
كاسيوپو اظهار مي دارد كه مغز واكنش بسيار شديدتري را نسبت به انديشه  هاي منفي از خود ابراز مي دارد و موج  هاي شديدتري در حين بررسي فعاليت  هاي الكتريكي مغز در اين شرايط خاص قابل مشاهده است. براي درك ملموس تر موضوع علاوه بر اين مي توان به اين اصل اشاره كرد كه رفتارها و خلقيات ما بسيار شديدتر و سريع تر تحت تأثير خبرهاي ناراحت كننده و منفي در مقايسه با خبرهاي خوب قرار مي گيرد.
حساسيت ذهني ما در برابر خبرهاي منفي و بد با توجه به خطرات و آسيب هاي موجود تا حدي توجيه پذير است. حساسيت زياد نسبت به اخبار و حوادث منفي، ما را تا حد زيادي از قدم گذاشتن در مسيري كه به هر شكلي ممكن است برايمان تهديدكننده و خطرآفرين باشد باز مي دارد.
از ابتداي حضور بشر روي زمين، بقايش در گرو قدرت و توان تشخيص خطرات احتمالي و نحوه برخوردش با شرايطي اينچنيني بوده است. از سوي ديگر اين حساسيت بالاي ذهني در توجه به اخبار و رويدادهاي منفي، حتي در شرايط به ظاهر خوب و آرام و بدون هيچ مشكلي نيز همچنان برقرار است. به عبارت ديگر ذهن ما در لحظه لحظه جريان زندگي در پي كشف و يافتن اطلاعاتي از اين دست است. با توجه به آنچه گفته شد بيان اين مطلب كه كشش ذهني ما به سوي اطلاعات منفي نقشي مهم، تأثيرگذار و نيرومند را حتي در برقراري خصوصي ترين ارتباط هايمان بازي كند چندان تعجب برانگيز نخواهد بود.
آيا فكر مي كنيد تأثير هر كار خوب توسط كاري بد خنثي مي شود و آيا براي از بين بردن تأثير ناشي از عملكردي منفي تنها عملي مثبت مي تواند جبران كننده باشد؟
براي پاسخ به اين سؤالات و سؤالات بسيار ديگري كه در اين رابطه وجود دارد محققان آزمايشاتي طراحي كردند كه نتايج بسيار خوبي در اين زمينه داشته است. بر حسب زماني كه صرف دعواي بين زوج  ها مي شد محققان به رسم يك نمودار پرداختند. از طرف ديگر نموداري نيز به منظور نمايش ميزان رفتارهاي خوب  ترسيم شد.
اين نمودارها نشان دادند كه لازم است نسبتي بسيار دقيق و ثابت بين حالت اول و دوم برقرار باشد تا رضايت طرفين را در زندگي مشترك فراهم كند. از اعجاب برانگيزترين نسبت  هاي به دست آمده طي اين تحقيقات نسبت ۵ به ۱ بود. يعني ۵ رفتار يا عملكرد مثبت در بين زوج  ها كه موجب ايجاد فضايي صميمي تر مي گشت توسط يك رفتار منفي قابل خنثي شدن بود. پس افرادي كه به طريقي اين نسبت را حفظ مي كردند و يا بهتر و بيشتر رعايت مي كردند احساس خشنودي نسبي را در روابط خود تجربه مي كردند و اين در حالي بود كه زوج  هاي مشكل دار و افرادي كه در روابط خود درگير مسائلي به ظاهر حل نشدني بودند و حتي زوج  هايي كه در حال جدايي بودند رفتارهاي مثبت كمتري از اين نسبت را بروز مي دادند و همين امر موجب رشد افكار و ذهنيات منفي به صورت تصاعدي در فرد مقابل مي شد و از آنجايي كه اين تأثير با توجه به آنچه بيان شد عميق تر و عميق تر مي گردد و توسط رفتارهاي مثبت به ميزان مناسب برطرف نمي گشت همچنان بغرنج تر مي شد.
براي جبران يك رفتار منفي حداقل ۵ بار خوبي و عملكرد مثبت لازم است تا عملكردهاي ذهني ما برداشتي خنثي از آنچه رخ داده است را نتيجه گيري كند و بالطبع براي ايجاد اثري مطلوب، عملكردهاي مطلوب و مؤثرتر بايد بسيار بيشتر از ميزان ياد شده باشد.
تحقيقات گسترده ديگري نيز در همين زمينه صورت گرفته و همه آنها نتايج مشابهي را در اختيار محققان قرار دادند. به ياد داشته باشيم آنچه مي تواند تأثير ماندگار و مثبت را در ذهن افراد بر جاي گذارد تكرار و تداوم رفتارهاي مثبت و عملكردهاي قشنگ است ولي اين موضوع در مورد رفتارهاي منفي صدق نمي كند، چرا كه حساسيت ذهن ما به سمت رفتارهاي منفي بوده و تأثير ناشي از حتي يك رفتار منفي مي تواند بسيار ماندگار باشد.
منبع: psychologytoday

آژانس هاي ويژه زنان رسميت يافت
خيابان يك طرفه نيست
000483.jpg
عكس: مسعود خامسي پور
بنيامين صدر
«من بي اندازه رانندگي را دوست داشتم، يادم هست شبي كه فرداي آن ۱۸ ساله مي شدم تا صبح بيدار بودم و به گواهينامه اي فكر مي كردم كه با آن آزادي را پشت فرمان اتومبيل تجربه كنم و رقابت را با سرعت.»
اين حرفهاي «شهناز خسروي» مدير مؤسسه اتومبيل كرايه اي يكي از چند مؤسسه آژانس ويژه زنان در تهران است.
* * *
داشتن چنين شغلي براي يك زن در جامعه فعلي ما به اندازه كافي عجيب است، به ويژه زناني كه با دنياي مدرن فاصله دارند، درست مثل همه ما!
در حال حاضر بالغ بر۱۰ مؤسسه اتومبيل كرايه ويژه زنان در تهران فعالند كه زير نظر اتحاديه آقايان كار مي كنند.
مؤسسه هاي اتومبيل كرايه ويژه زنان در حالي سعي دارند تا محدوديت هاي جنسيتي را پشت سر بگذارند كه براساس ضوابط و مقررات موجود، تنها مجاز به جابجايي مسافر زن آن هم در محدوده جغرافيايي شهر محل سكونت خود هستند. مقررات راه اندازي آژانس هاي ويژه زنان در چارچوب مقررات اتحاديه مؤسسه هاي اتومبيل كرايه و آژانس آقايان تعريف مي شود، البته با كمي تفاوت و همه گردانندگان مؤسسه هاي اتومبيل كرايه  يا آژانس ويژه زنان بايد از قوانين اتحاديه مردان پيروي كنند هر چند كه با محدوديت هاي بيشتري نيز مواجه اند.
به گفته «حلوايي» رئيس اتحاديه مؤسسه هاي اتومبيل كرايه و آژانس تهران، شرايط براي بانوان متقاضي راه اندازي آژانس ويژه زنان تقريباً مشابه شرايط تأييد صلاحيت آقايان متقاضي است، با اين تفاوت كه خانم ها بايد تنها مسافر زن داشته باشند.
هدف سخت
معصومه آهوان بنيانگذار آژانس هاي ويژه زنان و مؤسسه اتومبيل كرايه ...مي گويد: از سال ۱۳۷۹ و به دلايل كاملاً شخصي كه هيچ كدام آنها هم ماهيت مادي يا اقتصادي نداشت به فكر راه اندازي يك آژانس ويژه زنان آن هم در يكي از منطقه هاي غربي تهران كه با مشكلات و برخي ناامني هاي خاص مواجه است افتادم و در اين راه با كارشكني ها و موانع بسياري هم روبه رو شدم، تا جايي كه حتي چندبار چنان دلسرد و نااميد شدم كه تصميم گرفتم كار را رها كنم.
تا اينكه بعد از ۵ سال دوندگي مداوم سرانجام امسال (۱۳۸۵) اتحاديه مؤسسه هاي اتومبيل كرايه و آژانس تهران با صدور مجوز در چارچوب قوانين اتحاديه براي راه اندازي آژانس هاي ويژه زنان موافقت كرد.
به طوري كه امروز خانم ها بدون هيچ محدوديت و اضطرابي مي توانند با دريافت شماره پروانه رانندگي در مؤسسه هاي اتومبيل كرايه زنان كار كنند. اين زنان راننده كه امروز تعدادشان در آژانس من ۲۱ تن است نمي توانند مسافر مرد (بدون همراه زن) سوار كنند. به همين دليل درآمد آنان از مردان راننده كمتر است. علاوه بر اين ساعت كاري آژانس هاي ويژه زنان نيز از محدوديت هايي برخوردار است.
اين در شرايطي است كه خسروي مدير آژانس مي گويد: در حال حاضر ما ۱۲۰۰ اشتراك داريم كه آژانس ما را انتخاب كرده اند و از طرفي هر روز در حدود ۵۰ تماس تلفني مشتري موردي داريم كه مي خواهند با آژانس زنان سفر كنند. در حالي كه روز اول تنها ۴ راننده داشتيم و كسي ما را نمي شناخت. با اين حرف ها به ياد فيلم مستندي افتادم كه چند هفته پيش يكي از شبكه هاي سيما با عنوان «بيرون از دايره» پخش كرد. موضوع اين مستند، آژانس زنان بود كه در آن با چند راننده آژانس زن گفت وگو شده بود و نياز مالي آنان، به دست آوردن تجربه حضور در اجتماع در رقابت با مردان عنوان مي شد. در نهايت، مدير آژانس كه از پايه گذاران آموزش مربيان راننده زن هم بود، گفت كه ۴ سال است بدون مجوز و با اضطراب كار مي كند. او معتقد بود كه مشتريان زن با رانندگان زن راحت تر هستند و از طرفي درصد بالاتر مشتريان را زنان تشكيل مي دهند؛ در نتيجه آژانس هاي مردان نگرانند كه گسترش آژانس هاي زنان سبب ركود بازار آنان شود.
اما امروز «حلوايي» رئيس اتحاديه اتومبيل هاي كرايه و آژانس، نظر ديگري دارد و به ما مي گويد: در حال حاضر عملكرد مراكز تاكسي سرويس هاي زنان كه زير نظر اتحاديه فعاليت مي كنند، بسيار موفقيت آميز و مثبت است.
او مي گويد: ما از طرح گسترش آژانس ويژه بانوان كه در گذشته سازمان دهي خاصي نداشت، حمايت مي كنيم و معتقديم كه بايد در چارچوب قوانين به تقويت و رونق بيشتر آنها كمك كرد.
چرا كه بسياري از رانندگان زن شاغل در مراكز اتومبيل كرايه و آژانس، زنان سرپرست خانوار هستند كه تنها نان آور خانواده اند و با فراهم شدن زمينه لازم براي گسترش فعاليت و كار آنان، بار سنگيني كه بر دوش دارند سبك تر مي شود.
در جست وجوي زنان
نسرين يكي از راننده هاي آژانس زنان مي گويد: «جاهاي بسياري به دنبال كار خوب گشتم اما حقوق كافي نمي دادند، ولي من اگر از صبح تا عصر با اين ماشين كار كنم مي توانم ماهي ۳۰۰ هزار تومان دربياورم.»
نسرين ادامه مي دهد: خيلي ها به من نصيحت مي كنند كه شغلي برازنده يك خانم انتخاب كن!
نسرين مي گويد: خانم هاي خانه نشين به جاي اينكه همه وقت و نيرويشان را در چهار ديواري خانه ها صرف كارهاي تكراري بكنند، مي توانند كار او را انجام بدهند كه اين كار دو فايده دارد، يكي اينكه براي خودشان درآمد كسب مي كنند و دسترنج خود را بدون هيچ منتي خرج مي كنند و دوم اينكه تعداد راننده هاي زن بيشتر مي شود و نسرين كه در حال حاضر در اقليت است، ديگر احساس تنهايي نمي كند!
يكي ديگر از زنان راننده آژانس كه نام خود را به ما نگفت، دبير بازنشسته اي است كه سرپرست خانوار هم هست و امروز بايد براي يك لقمه نان و اينكه كمك هزينه اي براي اداره زندگي داشته باشد، در آژانس كار مي كند. درست مثل بسياري از آقايان.
زن راننده مي گويد: مهم ترين دليل اينكه خانم ها به سراغ اين كار مي آيند، مشكلات اقتصادي و نياز مالي است كه به دليل شرايط خاصي كه در جامعه ما وجود دارد بيشتر خانواده ها را در تنگنا قرار داده و طبيعي است زني كه منبع درآمدزايي مناسبي ندارد چگونه مي تواند از پس خرج و مخارج سرسام آور زندگي بربيايد.
او مي گويد: براي نشان دادن توانايي ها و برتري هاي زنان راه هاي بسيار بهتري از رانندگي كردن آن هم رانندگي به اجبار زندگي وجود دارد. هر چند كه در ايران هنوز جانيافتاده كه زنان در عرصه هاي مختلف مي توانند بالاتر از مردها قرار بگيرند حتي در مسابقه هاي ورزشي، به همين خاطر حرف و حديث هم بسيار است. اما اگر خانم هاي ايراني خودشان را بيش از اين باور كنند مي توانند در همه زمينه ها حرف هاي فراواني براي گفتن داشته باشند! البته نبايد ترسي در دل خود راه بدهند و از چيزي واهمه داشته باشند.
* * *
از گفت وگو با زنان راننده آژانس با اتومبيل كرايه اي كه راننده آن يك مرد است برمي گرديم،  آقاي راننده مي پرسد چه خبر و پس از توضيح كوتاه من، انگار مي ترسد، چشم هايش از تعجب گرد مي شود و با نگراني مي گويد: عجب، كم كم دست زياد مي شود. او مي ترسد.

خاطرات زندگي روزانه
در زندگي روزمره هريك از ما اتفاقات و رويدادهاي كوچك و بزرگ فراواني وجود دارند كه گرچه به سرعت مي گذرند، اما مي توانند قابل توجه باشند و در ميان خاطرات زندگي مان ماندگار شوند؛ اتفاق هايي كه آنها را براي دوستان و همكاران خود تعريف مي كنيم و گاه بعد از گذشت چند سال همچنان شنيدني و شيرين هستند؛ از يك ماجراي جالب در زمان خدمت نظام وظيفه تا خاطره از يك ميهماني خانوادگي و... هر يك از اين خاطرات كوتاه چون يك عكس يادگاري در آلبوم ذهن باقي مانده اند.
شما هم مي توانيد با ارسال خاطرات شيرين زندگي خود به آدرس روزنامه همشهري در ورق زدن آلبوم خاطرات با ما همراه شويد.
***
به خانه پناه مي برم
همسرم مدت زيادي بيمار بود و هيچ پزشكي تشخيص درستي از بيماري او نداده بود. در نهايت تشخيص دادند همسرم مبتلا به ايدز است و من و يكي از فرزندانم نيز مبتلا شده ايم.
براي مراسم چهلم همسرم به مدرسه بچه ها رفتم و اولياء مدرسه را دعوت كردم. وقتي فهميدند فرزندم هم HIV مثبت است او را از مدرسه اخراج كردند و او هم قرباني پدر و مادر خود شد.
مدير مدرسه از من خواست كه او را به خانه برده، به او آموزش بدهم و فقط براي امتحان او را به مدرسه بياورم. وقتي شرح ماجرا را به عمويش گفتم با عكس العمل نه چندان شايسته او و گفته هايش مبني بر اين كه من خودم مي توانم به او درس بدهم و اين كار به نفع خود اوست روبه رو شدم.
آدم هايي كه اطلاعاتي در اين زمينه دارند و راه هاي انتقال را مي شناسند با نگاهي ترحم آميز به من نگاه مي كنند و كساني هم كه اطلاعات ندارند و اين بيماري را نمي شناسند از من دوري مي كنند.من اگر مي دانستم كه اين بيماري را دارم هرگز بچه دار نمي شدم. تمام نگرانيم فرزندم و آينده او بعد از مرگم است. حدود ۵ سال پيش تشخيص داده شد من مبتلا شده ام، مشاوره من توسط يك روان پزشك انجام نشد بلكه اين كار به وسيله پزشك معالجم صورت گرفت. او در آن زمان اطلاعات خوبي به من داد كه در جاي ديگر امكان به دست آوردن آن وجود نداشت. حالا كه من با اين بيماري كنار آمده ام از طرف جامعه و خانواده ها به بهانه هاي مختلف سنگ جلوي پايم مي اندازند. تا آنجا كه من اطلاع دارم هيچ NGO و تشكلي براي زنان مبتلا نيست، زيرا بسياري از آنان نمي خواهند شناخته شوند و من مجبورم از جامعه بگريزم و به گوشه اي از خانه پناه ببرم.
گلرخ . م

نگاه
رقابت با زمان
محمد صادق اميني
نگاهي به شرايط اجتماعي واقتصادي جوامع نشان مي دهد كه كار تبديل به يك اهرم قدرتمند شده و برخلاف گذشته كه انسان كار را كنترل مي كرد امروزه كار انسان ها را كنترل مي كند. امروز انسان ها بخش عظيمي از روابط خود با دنياي پيرامونشان را در محيط هاي كاري برقرار مي كنند. زن و مرد در كنار يكديگر در جامعه فعاليت مي كنند تا بتوانند زندگي مناسب و توأم با آرامشي را براي خانواده و فرزندان خود فراهم كنند. والدين صبح زود از خواب بيدار مي شوند و شب ها تا دير وقت بيدار مي مانند. در حقيقت مي توان گفت كه انسان خواسته يا ناخواسته وارد مسابقه بزرگي به نام «رقابت با زمان» شده و مجبور است براي پيروزي در اين مسابقه بدون وقفه كار كند، اما نكته اي كه نبايد از آن غافل شد اين است كه با وجود تمام اثرات مثبتي كه كار و درآمد حاصل از آن بر روي زندگي شخصي هر انساني دارد مفهوم كار به شكل نامحسوسي در طول زمان تغيير كرده و روابط اجتماعي و خانوادگي انسان ها را در معرض تغييرات گسترده اي قرار داده و نهايتاً سبب به وجود آمدن مشكلاتي براي افراد شاغل شده است. يكي از بزرگترين اين مشكلات كه تقريباً هر انسان شاغلي از آن گله مي نمايد نداشتن توازن زماني بين محيط كاري و خانوادگي است. فقدان اين توازن باعث شده كه تعارض بين كار و زندگي به مسأله اي براي خانواده هاي امروزي تبديل شود و اين موضوع علاوه بر اينكه بر كيفيت روابط زوجين تاثير منفي داشته از طريق به وجود آوردن تاخيرها و غيبت هاي مكرر سالانه ميليون ها دلار هزينه اضافي بر اقتصاد كشورها تحميل كند. به همين دليل سازمان هاي خصوصي و دولتي آنها سعي كرده اند از طريق آموزش به كارمندان خود براي برقراري توازن هزينه هاي غيب و معضلات ديگر را كاهش دهند. در آموزش هاي جديد به كارمندان و مديران شركت هاي بزرگ، اين حقيقت به آنها يادآوري مي شود كه برخلاف تصورات سابق كار و زندگي شخصي ديگر دو عامل رقيب نبوده و بلكه مكمل يكديگر هستند. مهمترين مرحله اي كه شما به عنوان انسان شاغل امروز بايد براي ايجاد توازن بين كار و محيط خانواده از آن عبور كنيد شناخت زندگي شخصي تان و مشخص شدن تعريف شما از توازن است.
گاهي اوقات فشار كاري چنان انسان را خسته مي كند كه هر انساني آرزو مي كند اي كاش در يك جزيره دور افتاده اي زندگي مي كرد، نارگيل مي خورد و هر روز در كنار ساحل به تفريح و گردش مي پرداخت. برقراري توازن بين كار، خانواده و اوقات شخصي هميشه كار آساني نيست، ولي هر انساني مي تواند با يك برنامه ريزي مناسب به توازن مورد نظر برسد. از نظر بسياري از شاغلان امروز براي داشتن توازن در زندگي شخصي نياز به معجزه وجود دارد، ولي با نگاهي به برنامه زندگي افراد موفق مي توان نتيجه گرفت كه معجزه اي در كار نبوده و تنها برنامه ريزي مناسب و پشتكار فراوان براي عملي كردن برنامه سبب شده كه آنها بتوانند به نوعي توازن در زندگي شخصي و كاري خود دست يابند.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
شهرآرا
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |