يكي از اعضاي گروه وكلاي مدافع صدام حسين، رهبر سابق عراق، در بغداد پايتخت اين كشور ترور شده است.
به گزارش تلويزيون عراق صبح ديروز خميس العبيدي، از اعضاي ارشد گروه وكيلان مدافع صدام حسين و ساير متهمان پرونده كشتار دجيل، به ضرب گلوله افراد ناشناس در پايتخت به قتل رسيده و جسد وي در نزديكي شهرك شيعه نشين صدر، در حومه پايتخت، پيدا شده است.
تلويزيون دولتي در اين گزارش جزييات بيشتري در مورد ترور العبيدي منتشر نكرد اما خليل الدليمي، سرپرست گروه وكلاي مدافع، گفته وي در ساعات اوليه بامداد توسط افرادي كه اونيفورم پليس عراق را بر تن داشتند از خانه خود در محله دوره بغداد ربوده شده بود.
العبيدي در دادگاه رسيدگي به پرونده دجيل دفاع از صدام حسين و برزان ابراهيم التكريتي، برادر ناتني رهبر سابق عراق را بر عهده داشت.
از زمان آغاز محاكمه صدام حسين در سال گذشته تاكنون چهار تن از وكلاي مدافع وي توسط مهاجمان مسلح به قتل رسيده اند.

واحد مركزي خبر: يك منبع امنيتي بغداد اعلام كرد بيش از صد تن از كاركنان وزارت صنايع عراق عصر ديروز به دست افراد مسلحي در تاجي واقع در ۳۰ كيلومتري شمال بغداد ربوده شدند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از بغداد اين منبع كه خواست نامش فاش نشود گفت افراد مسلح كنترل اتوبوس هاي حامل اين كاركنان را در بغداد در اختيار گرفتند.
به گفته اين منبع سرنشينان يكي از اتوبوس هاي ويژه حمل و نقل كاركنان موفق شدند از دست مردان مسلح بگريزد و نيروهاي پليس را از اين ماجرا باخبر كنند.
اين منبع گفت، كاركنان سوار شمار زيادي اتوبوس شدند كه طبق معمول در برابر دو كارخانه مجموعه صنعتي نظامي حكومت سابق منتظر آنها بودند. مردان مسلح با پنج دستگاه ميني بوس وارد اين محل شدند.
به گفته اين منبع گروه هايي مركب از چهار تا پنج نفره كنترل هريك از اتوبوس ها را برعهده گرفتند و آنها را به سوي مقصد نامشخصي هدايت كردند.
اين منبع افزود،سرنشينان يكي از اتوبوس ها توانستند كنترل خودرو خود را برعهده گيرند و با ورود به بغداد به نيروهاي پليس خبر دادند. اين كاركنان در كارخانه هاي توليد سلاح كار مي كردند.

چشم انداز
از ديدگاه همگاني تاريخ تمدن ها، اروپا نابرابري  چشمگيري از نظر تأثير فرهنگي دوجانبه جهان اسلام و مسيحيت، از خود نشان مي دهد. قدمت نفوذ انديشه اروپايي به جهان اسلام، به آغاز قرن نوزدهم برمي گردد، در حالي كه تمدن اسلامي تأثير عميق خود را بر فرهنگ اروپايي و مسيحي- در مسير طولاني شكل گيري علم و فناوري- يك هزار سال قبل و در طول دوره اي چندصدساله به جا گذاشته بود. به بيان ديگر، بيش از هزار سال، فرهنگ اروپايي تأثير خاصي بر جهان اسلام نداشت، بلكه از به اصطلاح روشنگري اوليه در دوره اسلامي، در تمام عرصه هاي فرهنگ و علم بهره مند شد.
اين حقيقتي تاريخي است كه شكل گيري حيات فكري اصيل اروپايي در قرون وسطي، حاصل شكوفايي تمدن اسلامي در اسپانيا بود. در طول پنج قرن- دقيقاً از قرن هشتم تا سيزدهم- تاريخ تمدن هاي جهان، تاريخ تمدن اسلام بود. در مقايسه با تمدن مسيحي اروپا در آن زمان، تمدن اسلامي بسيار پالوده تر و رشد يافته تر بود. در خلال مدت حياتي تقريباً دويست ساله، برخورد اروپا با تمدن اسلامي، اين توان را به آن داد تا مهارت هاي خود را در تمام حوزه هاي كارشناسي و علمي رشد دهد؛ به خصوص در حوزه هاي فلسفه، پزشكي، ستاره شناسي، شيمي و رياضيات. حفظ گنجينه هاي فلسفه و علم يونان باستان براي آيندگان، يكي از بزرگ ترين دستاوردهاي عالمان مسلمان در قرون وسطي است. عالمان مسيحي فقط از طريق فيلسوفان عرب در اسپانيا و ترجمه ها و تفاسير آنان با مفاهيم ماورأا لطبيعه ارسطويي آشنا شدند. ابن رشد- فيلسوف عرب- با تفسيري كه بر ارسطو نوشت، بيشترين تأثير را داشت. وي در سال 1126 در قرطبه به دنيا آمد. مدارس(دانشگا هاي) عرب در قرطبه، سويل، گرانادا، والنسيا و توليدو، شمار زيادي از عالمان مسيحي را جذب كرد. متفكران بزرگ مسيحي از جمله آلبرتوس ماگنوس، راجر بيكن، توماس آكويناس، ويليام اُكامي و ژربر اوريايي(Gerbert of Aurillac) كه بعد پاپ سيلوستر دوم شد، مهارت هاي فكري خود را در اين مراكز علم آموزي فرا گرفتند.
تبعيض هاي كليشه اي
دكتر علي صباغيان- اسلام ديني جهاني است كه آموزه هاي آن بر مبناي فطرت انساني و صرف نظر از زمان و مكان بنا شده است. اين ويژگي موجب شده پيروان اين دين جهاني در نقاط مختلف عالم پراكنده باشند و از هر قوم و ملت اعم از سياه و سفيد يا زرد و سرخ، دل در گرو آرمان هاي ارزشمند اين دين حنيف قرار دهند. اگرچه خاستگاه اسلام در جزيره العرب در منطقه خاورميانه بود اما به زودي آوازه اصول عدالت خواهانه و آزادي طلبانه آن نقاط مختلف جهان در آسياي ميانه، شرق آسيا و شمال آفريقا و اروپا را درنورديد و مردماني در اين مناطق گروه گروه با گرويدن به اين دين در شمار پيروان آن درآمدند. مسلمانان در مناطق مختلف جهان نه تنها به زندگي مسالمت آميز با هموطنان غيرمسلمان خود معروف شدند بلكه در بسياري از موارد نقش عمده اي در پيشرفت علمي جوامع خود نيز ايفا كردند.
با وجود مشي معتدلانه مسلمانان در جوامع غيراسلامي در برخي موارد آنها در زير شديدترين فشارها و تضييقات قرار داشته اند. نگاهي گذرا به نوع برخورد جوامع اروپايي با مسلمانان ساكن در اين سرزمين ها حكايت از بي انصافي ها، ناعدالتي ها و تبعيض در حق مسلمانان دارد كه آن نيز نشأت گرفته از ذهنيت هاي كليشه اي ضداسلامي اروپا مي باشد وقتي زورمداران اروپا سياست هاي قدرت طلبانه خويش را در ظاهر مذهبي جست وجو كردند و جنگ هاي صليبي را راه انداختند، بهانه اي تاريخي براي اقدامات ضد اسلامي و ضد مسلمانان در اروپا فراهم كردند به طوري كه اين نگاه هاي كليشه اي نشأت گرفته از سياست قدرت تا امروز نيز ادامه يافته است. اكنون با آن كه در بسياري از كشورهاي اروپايي از جمله انگليس، آلمان و فرانسه اقليت هاي بزرگ مسلمان در عمل نشان داده اند كه بهترين شهروندان اين جوامع هستند اما در پرتو تبليغات ضد اسلامي مورد بيشترين آزار و ستم قرار مي گيرند. نمونه هايي از اين دست را مي توان در برخوردهاي سال هاي اخير كشورهاي فرانسه، آلمان و انگليس با شهروندان مسلمان خود يا رفتارهايي همچون اقدام نشريه دانماركي در اهانت به مقدسات مسلمانان مشاهده كرد. اگرچه در طول تاريخ رفتارهاي اروپايي ها در مجموع بر اساس ظلم و ستم بر پيروان اسلام بنا شده است اما اصول و آموزه هاي اين دين بزرگ هر روز بيش از قبل وجدان هاي آگاه در اروپا و ساير جهان را به خود جذب مي كند كه افزايش شمار روزافزون مسلمانان در كشورهاي مختلف از جمله اروپا نشان روشن جهاني بودن اين دين حنيف است.

كتابخانه بزرگ اروپا در توليدو- كه در سال 1130 مدرسه ترجمه در آن تأسيس شد- دانشجويان و محققان را از سراسر اروپا جذب مي كرد. علم طب عربي- اسلامي تأثير بزرگي در توسعه رشته پزشكي در اروپا داشت. استادان نخست  دانشگاه هاي تازه تأسيس اروپايي در قرن دوازدهم، همگي دانش آموختگان سابق عالمان عرب بودند. قانون- اثر اصلي مشهورترين عالم طب يعني ابن سينا- به مدت شش قرن در تمام دانشكده هاي پزشكي مهم اروپا تدريس مي شد. در سال 1587، هانري سوم پادشاه فرانسه، كرسي زبان عربي را براي ترويج پزشكي در فرانسه، در دانشگاه سلطنتي تأسيس كرد. تأثيرهاي مشابه را بر شكل گيري روش هاي علمي مي توان در حوزه هاي رياضيات، ستاره شناسي، شيمي، معماري، موسيقي و فنون صنعتي نيز رديابي كرد. البطاني- ستاره شناس شهير عرب- قاطعانه اصل بطلميوس يعني مركزيت زمين را رد كرد و اين مدت ها پيش از آن بود كه كپرنيك رساله مشهور خود را با نام De revolutionibus orbiumcoelestium در قرن شانزدهم منتشر كند. دوره رومي هنر اروپايي، عميقاً به معماري اسلامي مديون است؛ به خصوص در اسپانيا. بدون ورود به جزئيات، مي توان به درستي اظهار كرد كه تمدن اسلامي- كه تا اواخر قرن دوازدهم در جنوب اروپا شكوفا و دستاوردهاي همگاني آن حتي فراتر از سهم پيشين امپراتوري روم در توسعه تمدن بود- اروپا را از خواب جزم انديشانه در قرون وسطي بيدار و از اين رو نوعي نوزايي اوليه اروپايي از نظر جهان بيني روشنگرانه، منطقي و غيرجزم انديشانه ايجاد كرد.
اما در سطح سياسي، اين تأثير غني فرهنگي كه تمدن مسيحي در اروپا به طور يك سويه از آن بهره مند شد (اين تمدن در آن زمان چيزي از خود نداشت كه به توسعه تمدن اسلامي عرضه كند) فقط به ندرت با آزادفكري و مدارا پذيرفته مي شد. چارلز كبير(814-747) روابط صميمانه اي با عباسيان در بغداد برقرار كرد. حتي هارون الرشيد به وي در مقام حافظ مسيحيان خاور احترام مي گذاشت و برايش حقوق تشريفاتي در بيت المقدس قائل بود. در دوره تاريخي بعدي، امپراتور فردريك دوم(1250-1194) پادشاه سيسيل و بيت المقدس، به رغم مشاركت در جنگ هاي صليبي، نسبت به تمدن اسلامي پذيرشي واقعي داشت و مايل بود از علماي برجسته مسلمان بياموزد. با اين حال، بايد متذكر شد كه علاقه هر دو اين زمامداران به امپراتوري اسلامي در شرق معطوف بود، نه تمدني كه در خاك اروپا در قرطبه مستقر بود كه – به رغم تأثير غني فرهنگي- بهبود روابط سياسي با آن هرگز ايجاد نشد.
تاريخ سياسي روابط اسلام- مسيحيت در اروپا تحت الشعاع شكل گيري جنگ هاي صليبي است كه در قرن يازدهم آغاز شد و پاپ ها از اين طريق در صدد تثبيت استيلاي بي چون و چراي واتيكان، به خصوص در شرق مسيحي بودند. جنگ هاي صليبي به سرعت به عملياتي استعماري- امپرياليستي تبديل شد كه از آن طريق، كشورهاي اروپايي مي خواستند منافع حياتي اقتصادي و تجاري خود را تأمين كنند. دين، صرفاً  بهانه اي براي نقشه هاي استعماري زمامداران اروپايي- نه فقط عليه مسلمانان در سرزمين مقدس بلكه ضد امپراتوري بيزانس مسيحي- بود. دوره چهارم جنگ هاي صليبي اين امر را به روشني نشان داد، به گونه اي كه در جريان آن، انريكو دانه ولو- رئيس جمهوري ونيز- قسطنطنيه را در سال 1204 فتح و غارت كرد. در حالي كه مسلمانان در سال 1187 موفق به فتح مجدد بيت المقدس به دست صلاح الدين شدند، مسيحيان موفق شدند پس از سقوط گرانادا در سال 1492 به حضور اسلام در اروپا پايان دهند. اما در بخش شرقي اروپا امپراتوري تازه شكل گرفته ترك نه فقط قسطنطنيه مركز مسيحيت شرقي را در سال 1453 فتح كرد، بلكه تدريجاً فتوحات خود را تا سال 1683 تا دروازه هاي وين گسترش داد.
اين تاريخچه پيچيده رويارويي ها بين مسيحيان و مسلمانان در غرب، جنوب و شرق اروپا و در خاور نزديك عملاً گفت وگوي واقعي تمدنها را ناممكن كرده است – به رغم تاثير غني فرهنگ اسلامي بر رشد ذهن اروپايي در بافت رويارويي هاي سياسي – نظامي، دين ابزار ايدئولوژيك مسيحيان براي دفاع از منافع زمامداران اروپايي بود – از جمله رئيس واتيكان در رم. اين امر توضيح دهنده تاريخچه سوءتفاهم هاي تعمدي و سهوي است كه در ارتباط با برخورد اسلام – مسيحيت در اروپا در طول قرون است. ستيز اوليه تمدنها از قرون وسطي، ميراث رويارويي، بي اعتمادي و سوءتفاهم را تا به امروز به همراه داشته است. كليشه هاي ضداسلامي در اروپا – كه اكنون با رواج شكل جديدي از فعاليت سياسي در جهان زهرآگين تر شده است – بازتاب اين سابقه آغازين دشمن در تعامل اسلام و مسيحيت در خلال گسترش حكومت اسلامي در اروپا از قرن هشتم و عمليات بازپس گيري شبه جزيره ايبريا (اسپانيا و پرتغال) و جنگ هاي مسيحي كه از آن نتيجه شد.
با آغاز استعمارگري اروپايي، روابط با اسلام به سمت سلطه سياسي و قيموميت فرهنگي اروپا گردش كرد. سياست قدرت اروپا تا به روزگار جاري نقشه سياسي خاورميانه را شكل داده است. ادعاي استيلاي ايدئولوژيك اروپاي مسيحي بر تمدن عربي – اسلامي مكمل سلطه سياسي و نظامي بود. تعصبهاي ديرينه - كه از زمان جنگ هاي صليبي تغذيه شده بود به عنوان ابزارهايي تجديد حيات يافته و حتي تقويت شده است كه در رويارويي مربوط به تاسيس يك هويت سياسي جديد در فلسطين به طور فزاينده اي به كار مي رود. اين در حالي است كه حضور تاريخ اسلام بخصوص در بيت المقدس را نمي توان ناديده گرفت.
مفاهيم ماورأالطبيعي در اسلام و مسيحيت و نقش آنها در شكل دهي به روابط دو گروه در اروپا
براي فهم بهتر موقعيت ثانوي و ماهيت ايدئولوژيك بسياري از رويارويي هايي كه پيشتر تشريح شد، بايد به طور خلاصه به شباهت هاي غيرقابل انكار جزمي- ماورأالطبيعي بين اسلام و مسيحيت بپردازيم كه مي تواند مبناي گفت وگوي روشن بين دو تمدن در عرصه هاي كلامي، فرهنگي و سياسي قرار بگيرد. همه مي دانند كه دو تمدن برپايه باور به يك خدا هستند. يكتاپرستي جوهره اديان آنها در قبال جهان است. مفهوم يكتايي دقيق تر و با درجه انتزاع بيشتري در اسلام بيان شده است در حالي كه شايد بتوان اين مفهوم را در مسيحيت حاوي بقاياي شرك دانست كه در مفهوم تثليثي آن ديده مي شود. مفهوم خدا در اسلام چه بسا به مسيحيت كمك كند مفهوم مورد نظر خود را از يكتاپرستي تبيين كند و هرگونه عناصر انسان انگارانه را در اصل تثليث خداي واحد به طور نقادانه ارزيابي كند. افزون براين، هر دو دين ماهيت جهان شمول دارند و در نتيجه براي پذيرش تمام بشر هستند. مفهوم خدا در اين دو دين مفهوم خداي قبيله اي نيست و فاقد هرگونه تبعيض از نظر عضويت در جامعه باوردارندگان آن است. اين جهان شمولي پيام آنها شايد موجب رقابت بين دو دين شوند كه تمام انسانها را دعوت كرده اند اما در عين حال پيام ياد شده بر آزادانديشي اين اديان در قبال افكار تمام انسانها تاكيد دارد. يك عامل پيونددهنده ويژه در عرصه كلام، نقش برجسته اي است كه اسلام براي عيسي در ميان تمام پيامبران قائل است. اعتقادات مسيحي در مورد بارداري مريم و عصمت عيسي به همين اندازه مورد تاييد اسلام است (با اين حال، عمده تفاوت از اين نظر است كه آيا عيسي پسر خداست يا صرفاً يك پيامبر است، هر چند كه شايد از شريف ترين آنان) مفاهيم مشابهي در هر دو دين در ارتباط با رستاخيز و داوري آخر وجود دارد.
اما اين شباهت هاي ساختاري اصل ماوراالطبيعي – مبنايي براي گفت وگوي واقعي بين دو دين نشده است. تفاوت هاي موجود در اصول بخصوص براي مسيحيت مهم تر بوده است. نبود اعتماد، حتي بي اعتمادي عميق بين دو اجتماع سايه افكنده است. اين وضعيت را تا حدي مي توان حاصل صدها سال رويارويي مسلحانه در اروپا و خاور نزديك دانست. هنوز تعصب دشمنانه ضداسلام بر بسياري از رويكردهاي اروپا در قبال مسائل جهان اسلام، اصول ديني آن، قواعد اجتماعي و سبك زندگي آن و غيره حكمفرماست. همانگونه كه محمد اسد انديشمند پاكستاني متولد اتريش به درستي اظهار كرده است، اروپا تهديدهاي سياسي و نظامي از جانب قدرت هاي مسلمان آن زمان – بخصوص تهديد امپراتوري عثماني – را ناشي از اسلام مي دانست، يعني پيام ديني پيامبر.
مانع ديگر بر سر راه تفاهم و گفت وگوي واقعي اين حقيقت بود كه تا مدتهاي طولاني، تحقيقات در زمينه اسلام در دست هيأتهاي مبلغ مسيحي بود كه به شيوه اي پوزش خواهانه و بسيار جدل انگيز به اين موضوع مي پرداختند. اين امر وجهه اي از جنبه هاي اجتماعي، اخلاقي و ديني اسلام پديد آورد كه به شكل غريبي تحريف شده بود. چنين موضع عقيدتي به نوبه خود تاثير منفي عميقي بر درك عمومي اروپا از اسلام تا به امروز داشته است. آنچه امروزه به عنوان شرق شناسي معروف است، ريشه در رويكرد مدافعانه مسيحي دارد كه عقايد مسيحي را در موضع برتري نسبت به اسلام قرار مي داد و وانمود مي كرد اسلام بدعت آميز است. همان گونه كه ادوارد سعيد به درستي اظهار داشت: راهبرد شرق شناسي به برتري موقعيت متكي است كه فرد غربي را در انواع روابط محتمل با شرق قرار مي دهد بي آنكه دست بالاي نسبي را از دست دهد و در اختيار آن قرار دهد. اين نوع رويكرد يكي از موانع عمده تفاهم بين مسلمانان و مسيحيان در حال حاضر است.
اين رويكرد كاملاً از تحليل نقادانه كليشه هاي موجود به عنوان ميراث رويارويي هاي پيشين بازمي ماند.
برعكس رويكرد ياد شده، اين كليشه ها را در قالب جديد ستيز تمدن ها تقويت مي كند. در اين قالب اسلام تهديدي براي امنيت اروپا و حفظ سبك زندگي ليبرال و لگام ارزشي آن تلقي مي شود. شرق شناسي يا حرفه مطالعات اسلامي، از بسياري جهات بخشي از جنگ هاي صليبي براساس شرايط اروپا محور قرن بيستم است. يكي از كليشه هايي كه روابط اسلام- مسيحيت را از زمان جنگ هاي صليبي و جنگ با امپراتوري عثماني تحت تاثير قرار مي دهد، كليشه ماهيت خصومت آميز اسلام از نظر پيام ديني و سياسي آن است. اين كليشه بر حول محور تفسير مسيحي از عبارت قرآني جهاد مي گردد و نمونه كاري است كه هنوز لازم است انجام شود تا امكان تفسير و بازنمايي منصفانه و متوازن پيام اسلام در اروپا فراهم شود. عالمان مسيحي اين گونه آموزش مي دادند كه اسلام به طور كلي و بي قيد و شرط جنگ با كافران، يعني خود مسيحيان را توجيه مي كند. برخي جملات قرآن تعمداً خارج از سياق براي اثبات ماهيت تهاجمي اسلام مورد استفاده قرار مي گرفت و هنوز هم مي گيرد.
به خصوص آيه 39 سوره انفال به اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرد. تعمداً محتواي كاملاً روشن آيه 39 را ناديده مي گيرند كه در آن زور فقط در موارد دفاع مجاز دانسته شده است. (اذن للذين يقتلون بانهم ظلموا...) و در آيه 190 سوره بقره اين اصل به طور دقيق تري تصريح شده است. (و قتلوا في سبيل الله الذين يقتلونكم و لاتعتدوا ان الله لايحب المعتدين). تفسير نادرست از كاربرد زور در آموزه هاي قرآن يك نمونه اصلي سوءتفاهم بين اسلام و مسيحيت است كه جو بي اعتمادي شديدي ايجاد كرده است. اين بي اعتمادي باعث استمرار درك ناصحيح از اسلام به عنوان تهديدي براي تمدن مسيحي در اروپا و نفي حق موجوديت آن مي شود.
براساس كليشه نادرست ديگري كه به تعصب در مورد ماهيت خصومت آميز اسلام مربوط مي شود، اسلام آزادي دين را نمي پذيرد و از اين رو با جهان بيني ليبرال اروپاي سكولار ناسازگار است. اين جهان بيني به هر حال هويت اروپا را براساس تاريخ مسيحي آن تعريف مي كند. به نظر مي رسد انبوه شرق شناسان و كارشناسان اسلام تعمداً صورت بندي كاملاً روشن آيه 256 سوره بقره را ناديده مي گيرند. (لااكراه في الدين).
بنابراين، تحت هيچ شرايطي نمي توان از جهاد براي اثبات ماهيت مخاصمت آميز يا تهاجمي اسلام در قبال مسيحيت استفاده كرد، حتي در حال حاضر، كليشه هايي از اين دست در سخنراني هاي علمي و در كتاب هاي درسي تبليغ مي شود. تحريف تعمدي، حذف جملات اضافي توضيحي و درآوردن برخي صورت بندي هاي خاص از بافت مناسب آن در قرآن نشان دهنده نياز به رويكرد جديد هرمنوتيك در گفت وگوي اسلام و مسيحيت در اروپاست. شركت كنندگان در سمپوزيوم مفهوم يكتاپرستي در اسلام و مسيحيت (كه سال 1981 در رم برگزار شد) اين گونه به نياز فوري براي تصحيح اين كليشه ها اشاره كردند: ... يكي از موانع عمده بر سر راه تفاهم معنادار و همكاري بين اسلام و مسيحيت تداوم وجود كليشه هاي نادرست در كتاب هاي درسي مدارس است. بايد برنامه اقدام روشني را براي بررسي و تصحيح تمام كتب درسي از اين منظر تدوين كرد تا مسيحيان از سنين پايين درباره فرهنگ راستين اسلام و ميزان نزديكي و شباهت آن به اسلام بياموزند .
وضعيت جاري و چشم انداز آينده روابط اسلام و مسيحيت در اروپاروشن است كه حتي در اوضاع جاري در اروپا، آميزه پيچيده اي از منافع باعث حفظ اين كليشه هاي ديرينه مي شود. از زمان پايان كمونيسم و ناپديد شدن الگوي مرتبط دوست و دشمن، اسلام به عنوان جايگزين الگوي دشمن سابق درآمده است كه غرب مي كوشد از آن طريق استيلاي جهاني اش را اعمال كند. روابط اسلام- مسيحيت در اروپا متأثر از اين آميزه بين المللي جديد است كه در آن اسلام تهديدي نسبت به هويت و امنيت اروپا تلقي مي شود. نظريه ستيز تمدن هاي ساموئل هانتينگتن براي توجيه تداوم كليشه هاي تاريخي فوق الذكر به كار مي رود.
وجود جوامع اسلامي قابل توجه – كه بسياري از آنها كارگران مهاجر هستند- در اروپا به طور فزاينده اي به واكنش هاي مخاصمت آميز انجاميده است. اين جوامع بارها به عنوان تهديدي عليه پيوستگي اجتماعي و فرهنگي اروپا قلمداد شده اند. در اين شرايط كه جنبش هاي سياسي در اروپا تعمداً از پيش داوري هاي سنتي ضداسلامي سوءاستفاده مي كنند و حتي به آن دامن مي زنند، بسيار دشوار است فضاي گفت وگو و همكاري را حفظ كرد. فضا براي نوعي جنگ فرهنگي فراهم مي شود، همان طور كه در قضيه رشدي يا در كارزار عليه آن ماري شيمل،  كارشناس آلماني برجسته تمدن اسلامي ديده شد. شيمل به خاطر تلاش هاي خود در طول عمرش براي عرصه تصويري متوازن و بي طرفانه از اسلام در اروپا مورد حمله قرار گرفت.
در اين زمينه، رسانه ها نقش بسيار منفي و مخربي ايفا مي كنند كه – تا حد زيادي- متأثر از طرف هاي خارجي با منافع خاص متفاوت است. نفوذ صنعت فيلم آمريكا در اروپا به پرورش كليشه دشمن به زيان اسلام و جوامع مسلمان در اروپا افزوده است.
پيوندهاي اسلام و مسيحيت در شرايط تاريخي فعلي تا حد زيادي تحت تاثير سرنوشت مسلمانان بوسني و هرزگوين است. بي اعتمادي عميق تاريخي نسبت به جامعه مسلمان اروپا بي شك يكي از دلايل بي تحركي كامل اروپا در مقطع حساس پس از فروپاشي فدراسيون يوگسلاوي است. انفعال اروپا در قبال اقدامات نسل كشي در بوسني تاثير بدي بر روابط مسلمانان و مسيحيان نه فقط در اروپا بلكه در سطح جهاني گذاشته است. اين انفعال را فقط مي توان ميراث رويارويي هاي گذشته بين اسلام و مسيحيت دانست كه قبلاً شرح داديم. اين هم نمونه غم انگيزي است كه نشان مي دهد نزديكي كلامي و فلسفي در دين و تمدن، عملاً چه تاثير اندكي بر وضعيت موجود گذاشته است.
يك عامل مهم ديگر در روابط مسلمانان و مسيحيان در اروپا در حال حاضر، مسلماً مناقشه اعراب- اسرائيل و جنجال بر سر وضعيت بيت المقدس است. تفاهم و همكاري بهتر بين مسيحيان و مسلمانان به نفع طرف سومي نيست؛ يعني حكومت يهودي در فلسطين و حاميان آن در اروپا و جاهاي ديگر. از سوي ديگر، اشغال بيت المقدس توسط اسرائيل به يك اندازه براي مسلمانان و مسيحيان قابل پذيرش نيست. موضوع بيت المقدس در واقع فرصتي براي اقدام مشترك بين اين دو جامعه ديني عرضه مي كند.
اما به طور كلي، روابط مسلمانان و مسيحيان در اروپا در آغاز هزاره جديد در مرحله حساسي است. وضعيت دشوار جوامع مهاجر مسلمان در اروپا و رفتار كشورهاي اروپايي در مقابل بحران بوسني به خوبي اين امر را نشان مي دهد. هنوز مي توان ميراث جهاني بازپس گيري شبه جزيره ايبريا و جنگ هاي صليبي را احساس كرد؛ به خصوص پس از پايان مناقشه شرق- غرب كه عملاً كليشه دشمني را از بين برد و حدود نيم قرن مخاصمه تاريخي ديگر را تحت الشعاع قرار داد يا به خود جذب كرد.
وضعيت جاري روابط اسلام و مسيحيت در اروپا را مي توان از طرح هاي رويارويي طلبانه اي دريافت كه تعصب هاي به جامانده از قرن هاي سابق، آن را تقويت مي كند. حتي اعضاي نخبگان فكري اروپا مبادرت به پرورش كليشه اسلام دشمن كرده اند. اين امر را مي توان از گفته هايشان در مورد موضوع رشدي يا برخورد با آن ماري شيمل فهميد كه تصويري متوازن از اسلام ارائه مي كرد. به نظر مي رسد در شرايط حاضر – كه فروپاشي اتحاد شوروي خلأ ايدئولوژيك ايجاد كرده است- اروپا هنوز حاضر نيست از كليشه هاي ديرينه دست بردارد. رويكرد پوزش خواهانه كلام مسيحي سابق در قبال اسلام – كه اسلام صرفاً نسخه نادرست مسيحيت تلقي مي شود Arabia haeresium ferax- هنوز به شكل سكولار در اروپاي سكولار جريان دارد؛ يعني تمدن اسلامي، از ديدگاه نظام ارزشي اروپا ديده مي شود. تحولات سياسي اخير در خاورميانه و شمال آفريقا كه شامل جنبش تجديد حيات اسلامي در اين مناطق مي شود، تهديدي براي منافع حياتي اروپا قلمداد مي شود. جوامع مهاجر مسلمان در اروپا را متحدان بالقوه اين جنبش جديد و در نتيجه تهديدكننده هويت فرهنگي اروپا مي بينند. ادوارد سعيد (در شرق شناسي) مي نويسد: در اين سياق، در اين مورد اتفاق نظر وجود دارد كه اسلام، بلاگردان هر چيزي است كه در نظام الگوهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي جهان دوست نداريم .
بايد روابط آينده بين مسلمانان و مسيحيان را در اروپا از اين منظر ارزيابي كنيم. با توجه به تنش هاي جديد، راهنما نبايد پاراديم ستيز تمدن هاي هانتينگتن باشد. همانگونه كه از گفتمان سياسي اخير برمي آيد، اين نظريه عمدتاً در خدمت منافع كساني است كه مي كوشند در ارتباط با مناقشات خاورميانه- به خصوص مناقشه اعراب و اسرائيل- نقشه استيلاجويانه جديدي را توصيه كنند. هرگونه ديدگاهي در آينده بايد مبتني بر انديشه گفت وگوي تمدن ها بر اساس برابري شركا در چنين كاري باشد. بايد اصول قديمي اروپامحور شامل شرق شناسي و ايدئولوژي برتري مرتبط با آن را عملاً كنار گذاشت.
به اعتقاد ما، گفت وگوي صادقانه بايد بر اساس شباهت ساختاري در پيام يكتاپرستانه اسلام و مسيحيت باشد. اين امر، مستلزم رهاكردن رويكرد مبلغ مآب پيشين است. حضور جوامع مسلمان در اروپا(مردم مسلمان در بوسني و جوامع مسلمان در كشورهاي مختلف اروپايي) را نبايد تهديد، بلكه فرصتي براي ايجاد پيوند تفاهم بين اسلام و غرب به حساب آورد. اگر بخواهيم بيگانگي فزاينده بين اين دو آيين و جوامع داخل و خارج اروپا را از بين ببريم، بايد واقعيت هاي جامعه چندفرهنگي در اروپا، پذيرفته شود. در اين راستا، بايد از واقعيت هاي جامعه چند فرهنگي در اروپا پذيرفته شود. در اين راستا، بايد از كاربرد جدل انگيز عبارت بنيادگرايي دست برداشته شود. اغلب از اين عبارت، براي بي اعتباركردن جنبش تجديد حيات اسلامي و به طور كلي اسلام استفاده شده است. براي توصيف مناسب پديده هاي مربوط به خشك مغزي (fanaticism) مذهبي در تمام اديان، بايد عبارتي دقيق تر جايگزين آن شود.
ايجاد مناقشه بر سر حاكميت در فلسطين و بيت المقدس، تاثير قابل ملاحظه اي بر آينده روابط بين مسلمانان و مسيحيان در اروپا دارد. تنها در صورتي تفاهم اسلام و مسيحيت ارتقا خواهد يافت كه موضع اروپا منصفانه و متوازن شناخته شود و نه عليه حقوق اسلامي اساسي در بيت المقدس يا به حمايت از نيروي اشغالگر در فلسطين. بي اعتمادي ريشه دار در حضور سابق استعماري اروپا در منطقه را بايد با در پيش گرفتن سياست منصفانه در ارتباط با حقوق اسلامي در خاورميانه برطرف كرد.
در ارزيابي دورنماي آينده بايد به نوعي نابرابري فرهنگي اشاره كنيم كه ممكن است مانع جدي گفت وگو و تفاهم متقابل باشد. در واقع اروپاي سكولار، آگاهي ديني (مسيحي) را از دست داده است كه عده اي آن را حتي هويت مسيحي اروپا مي خوانند. اين در حالي است كه جهان اسلام در حال حاضر نوزايي اين آگاهي را تجربه مي كند. به نظر مي رسد هر دو اجتماع يكديگر را بر اساس چارچوب هرمنوتيك متفاوت و نظام هاي ارزشي و انگاره هاي مردم شناختي متفاوتي مي بينند.
اين امر واجد اهميت وافري است كه هر دو طرف(مسلمانان و مسيحيان به يك اندازه) به طرف هاي سوم اجازه ندهند در ارتباطات آنها در اروپا دخالت كنند. هرگونه گفت وگويي در آينده بايد مستقيم بوده و نبايد متأثر از منافع ژئوپليتيك طرف هاي خارجي باشد. آينده روابط مسلمانان و مسيحيان در اروپا نبايد تحت الشعاع تجديد روحيه جنگ هاي صليبي باشد، بلكه بايد در سايه راهنمايي آگاهي از حقايق بنيادين الهيات و ارزش هاي اخلاقي باشد كه هر دو تمدن در آن شريك هستند. شباهت ساختاري پيام معنوي هر دو دين بايد مبنايي براي فهم بهتر اجتماعي، فرهنگي و سياسي باشد.
*نويسنده: رئيس گروه فلسفه دانشگاه اينبروك در اتريش است.

گروه بين الملل- عباس لقماني : شهر وين ديروز شاهد تظاهرات هزاران نفري بود كه در اعتراض به سفر رئيس جمهور آمريكا به اتريش در اطراف محل سكونت او در هتل بين المللي اينتركيتال گردآمده بودند. با وجود تدابير امنيتي بسيار شديد كه زندگي در مراكز شهر وين را با مشكل مواجه كرده بود، تظاهركنندگان گردهمايي هايي را در مركز شهر نيز تدارك ديده بودند. اكثريت تظاهركنندگان را جواناني تشكيل مي دادند كه با حمل پوسترهايي بوش را عامل جنگ در عراق معرفي كرده و او را از هرگونه ماجراجويي تازه بر حذر مي داشتند. وين در سال هاي اخير هرگز با چنين تظاهرات ضدآمريكايي روبه رو نبوده است و اعتراض به حضور بوش در اتريش حتي در مكان هايي به آتش زدن پرچم آمريكا نيز انجاميد.
بعدازظهر ديروز و در پايان سفر بيست ساعته بوش به وين اعلام شد كه در گفت وگوهاي اعضاي عاليرتبه اتحاديه اروپا با رئيس جمهور آمريكا كه در كاخ هوف برگ وين انجام شد، مبارزه با تروريسم يكي از محورهاي اصلي گفت وگو بوده است.
در اين گفت وگوها صدراعظم اتريش وولفگانگ شوسل، رئيس كميسيون اتحاديه اروپا خوزه مانوئل بارور و همچنين مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا خاوير سولانا شركت داشتند. در پايان اين گفت وگوها سخنگوي صدراعظم اتريش گفت كه آمريكا و اروپا هماهنگي هاي لازم را براي مبارزه با تروريسم انجام خواهند داد.
در اين دور از گفت وگوها موضوع حقوق بشر نيز مطرح شد و آمريكا اعلام كرده است درمورد وضع حقوقي زندانيان گوانتانامو حاضر به گفت وگو با مقام هاي حقوقي اروپاست.
در كنفرانس مطبوعاتي عصر ديروز كه با حضور رئيس جمهور آمريكا، صدراعظم اتريش، رئيس كميسيون اتحاديه اروپا برگزار شد، رئيس جمهور آمريكا سفرش به وين را موفقيت آميز خواند و رئيس كميسيون اتحاديه اروپا نيز گفت كه همه موضوع هاي مورد مناقشه در گفت وگو بين مقام هاي اروپا و آمريكا مطرح شده است. وي در پاسخ به پرسش خبرنگاري، گفت كه آمريكا آمادگي خود را براي بستن زندان گوانتانامو اعلام داشته است ولي اين موضوع به عقيده آمريكاييان پس از بررسي نهايي پرونده زندانيان به مرحله عمل درخواهد آمد.
دولت اتريش و آمريكا به گفته صدراعظم اتريش در اين سفر موافقتنامه هايي را نيز به امضا رسانده اند. سفر بوش به وين ديروز تيتر اصلي روزنامه هاي اروپايي را به خود اختصاص داده بود. روزنامه لوموند چاپ پاريس نوشت كه رئيس جمهور آمريكا در راه سفر به اروپا در هواپيماي اختصاصي خود بايد به موضوع ايران نيز بيانديشد و خانم رايس نيز بايد اين انديشه را كه گوانتانامو تا كجا به حيثيت آمريكا لطمه زده است را از خاطر دور ندارد.
روزنامه هندلزبلات چاپ آلمان نوشت كه سه سال پس از جنگ عراق، اكنون اروپا و آمريكا فرصت دارند نگاهي به سه سالي كه روابط اين سو و آن سوي آتلانتيك را با مشكل مواجه كرده اند بياندازند. روزنامه زود دويچه زايتونگ مساله  عدم هماهنگي در سياست خارجي اروپا را از يك سو و سياست آمريكا در خاورميانه را از سوي ديگر بررسي كرده و نوشته است كه هنوز هيچ هماهنگي در سياست هاي خارجي اروپا و آمريكا وجود ندارد.
روزنامه فرانكفورتر روندشاو مي نويسد، آمريكا اكنون بار ديگر اروپا را به عنوان شريك پذيرفته است.
روزنامه فرانكفورتر الگماينه مي نويسد:در وين صدراعظم اتريش بايد ناراحتي اروپائيان از رفتار آنان با زندانيان گوانتانامو را به گوش آمريكاييان برساند.
روزنامه هاي اتريشي نيز با چاپ عكس هايي از محدوديت ها در وين و همچنين تظاهرات مردم عليه بوش و سياست هاي آمريكا در جهان، سفر بوش را در راستاي حل مشكلات آمريكا به خصوص در عراق و افغانستان ارزيابي كرده و موضوع زندانيان گوانتانامو را نيز يكي از اصلي ترين دغدغه هاي عادي سازي روابط آمريكا با ديگر كشورهاي جهان عنوان كرده اند.
روزنامه استاندارد پا را از اين فراتر نيز نهاده و تظاهرات عليه بوش را به عنوان خبر اصلي صفحه اول خود انتخاب كرده است. روزنامه دي پرسه سياست خارجي آمريكا را دچار چندگانگي مي خواند و روزنامه كورير توجه خود را بيش از آنچه به گفت وگوهاي سياسي معطوف كند متوجه ركود زندگي در مناطق مركزي وين كرده است.

گروه بين الملل- بعد از چند روز جنجال در رسانه هاي خبري و اظهارنظر رهبران كشورهاي منطقه و آمريكا درباره احتمال آزمايش موشكي كره شمالي، پيونگ يانگ ديروز خواستار گفت وگوي مستقيم با آمريكا در مورد اين آزمايش موشكي شد. كره شمالي كه در يك سال گذشته بارها بر خواسته خود براي مذاكره مستقيم با آمريكا تأكيد كرده اين بار با اعلام خبر احتمال آزمايش موشكي دوربرد كه تا سواحل غربي آمريكا مي رسد به ابزار تهديد در برابر واشنگتن متوسل شد. اين خبر در روزهاي گذشته واكنش شديد آمريكا را برانگيخت. وزارت دفاع آمريكا ديروز اعلام كرد، دولت بوش در حال ارزيابي و بررسي واكنش به آزمايش موشكي احتمالي كره شمالي است.
كره شمالي نيز ديروز اعلام كرد، چون مذاكره مستقيمي با واشنگتن برقرار نيست، تعليق خودخواسته اين كشور براي آزمايش موشك هاي دوربرد ديگر برقرار نيست؛ اما اگر آمريكا با انجام مذاكره مستقيم موافقت كند، آزمايش موشكي متوقف خواهد شد.
معاون رئيس هيأت نمايندگي كره شمالي در سازمان ملل ديروز به خبرگزاري يونهاپ كره جنوبي گفت، بعضي مي گويند آزمايش موشكي ما نقض تعهدات گذشته است. اما كره به  عنوان كشوري مستقل حق انجام آزمايش را دارد. اما مي توان اين مشكل را از طريق گفت وگو حل كرد.
آژانس خبري كره شمالي هم ديروز در گزارشي رسماً از آمريكا خواست با پيونگ يانگ وارد مذاكره مستقيم شود.
سخنگوي پنتاگون كه ديروز از آماده شدن اين وزارتخانه براي واكنش به آزمايش موشكي كره شمالي خبر داده بود در پاسخ به خبرنگاران گفت، نمي تواند اين خبر را كه آمريكا در مقابل اين آزمايش از سيستم دفاع موشكي استفاده مي كند يا نه، رد يا تأييد كند.
مقامات آمريكايي مي گويند موشك آماده براي آزمايش كره شمالي به طور كامل آماده و از نظر سوخت پر شده است.
در پي تنش هاي پيش آمده در شبه جزيره كره، كيم دايه جونگ رئيس جمهور سابق كره جنوبي كه قرار بود اين هفته به كره شمالي برود سفر خود را لغو كرد. او قرار بود براي متقاعد كردن رهبران كره شمالي به بازگشتن به ميز مذاكرات شش جانبه به پيونگ يانگ برود. كره شمالي و تحركات اخير آن موضوع بحث سران آمريكا و اروپا در مذاكرات وين است.

گروه بين الملل _ ارتش آمريكا ديروز اعلام كرد، جنوب افغانستان تا ماه هاي آينده شاهد درگيري هاي شديد خواهد بود.
به گزارش آسوشيتدپرس، يك روز پس از آن كه نيروهاي نظامي ائتلاف و ارتش افغانستان در حمله به يك محل نشست طالبان در استان هلمند ۲۰ تن از نيروهاي جنگجوي طالبان را كشتند، سخنگوي ارتش آمريكا در افغانستان گفت، اين درگيري ها تا ماه هاي آينده ادامه خواهد يافت.
نيروهاي ائتلاف ديروز در حمله اشتباه،  يك خودروي پليس افغانستان را در استان كونار هدف گرفته و سه سرباز افغان را كشتند. اين حمله وقتي اتفاق افتاد كه خودروي بدون پرچم و نشان ارتش آمريكا بدون توجه به دستور ايست نظاميان آمريكايي به پست ايست بازرسي نيروهاي ائتلاف در استان كونار نزديك شد و نظاميان آمريكايي هم اين خودرو را هدف گرفتند.
در روزهاي اخير بيش از ۹۰ نفر از نيروهاي شبه نظامي طالبان در درگيري با ارتش و نيروهاي ائتلاف كشته شده اند.

گروه بين الملل- اين چهارمين ماهي است كه خانواده «ابو رزق» حقوقي از دولت خودگردان فلسطين دريافت نكرده اند. به همين دليل به مزرعه كوچكشان سري مي زنند تا شايد بعد از برداشت محصول هنوز سيب زميني باقي مانده باشد.
مريم الوحيدي ديگر حقوق ماهيانه ۲۱ دلار خود را از دولت دريافت نمي  كند و اكنون زندگي اش را با ۲۰۰ دلاري مي گذراند كه ماه گذشته با فروش آخرين قطعات جواهراتش به دست آورد. خالد محمد از افسران پليس فلسطين كه در مغازه دوستش كار مي كند و باتري گوشي تلفن همراه  مي فروشد، اين روزها هيچ رونقي در كارش نمي بيند و بيشتر با شش فرزندش در مغازه مشغول بازي است.
«عوني شبراوي» طلافروش ديگر ميلي به رفتن به مغازه اش ندارد چون نه مشتري دارد و نه كاري براي انجام  دادن.
خالده فرج الله سبزي فروش مي گويد، در چند ماه گذشته نزديك به دو هزار دلار جنس نسيه فروخته است. او فهرستي را كه در جيبش نگه داشته نشان مي دهد و مي گويد كه ديگر به كسي سبزي يا ميوه نسيه نمي فروشد.
مجيد نوفاد قصاب مي گويد كارش ۶۰ درصد افت داشته و بعد از سه هزار دلار نسيه فروشي اكنون ديگر هيچ فروشي ندارد.
اكنون تعداد مردان ميان سالي كه در سواحل غزه مشغول ماهيگيري هستند اضافه شده كه  جهت تهيه غذايي براي شام به دريا و صيد ماهي در آن چشم دوخته اند. زوج هاي جوان مراسم ازدواجشان را به تاخير مي اندازند. محمد خالوت كه سرهنگ پليس فلسطين است نمي داند آيا مي تواند شهريه ۷۰۰ دلاري پسرش را براي ترم پاياني تحصيل در دانشگاه بپردازد يا نه. اين مقدار پول يا بايد براي سير كردن شكم خانواده هزينه شود يا پرداخت شهريه تحصيل دانشگاه. او براي تماس با دوستش روي موبايل او زنگ مي زند و بعد از شنيدن صداي يك بوق قطع مي كند و بعد منتظر تماس دوستش مي ماند. با اين كار هزينه مكالمه اش كمتر مي شود.
مردم غزه بعد از قطع كمك هاي مالي غرب اكنون براي تامين معاش روزانه بدون دريافت حقوق دولتي و قطع درآمدهايشان، با بحران روزانه روبه رو هستند. بيش از ۴۰ درصد شاغلان غزه كارمند دولت هستند؛ دولتي كه اكنون بودجه اي براي پرداخت حقوق كارمندانش ندارد.
هنوز بحران انساني شكل نگرفته اما در حال شكل گيري است. هنوز هيچ كس كسي را از دوستان يا همسايگان نمي شناسد كه از گرسنگي در حال تلف  شدن باشد، اما تقريباً همه مردم غزه براي تامين زندگي به حقوق دولتي وابسته بوده اند.
اكنون با قطع درآمد مردم، آنها ديگر مرغ، گوشت و حتي سبزي در رژيم غذايي شان ندارند و بيشتر غلات مي خورند.
«برنامه جهاني غذا» كه ۱۶۰ هزار نفر از جمعيت ۴/۱ ميليون نفري غزه را تحت  پوشش دارد، كارمندان خود را براي بازديد خانه به خانه به اين شهر فرستاده است. ناظران اين سازمان مي گويند مردم غزه وعده هاي غذايي شان را كم كرده اند و ديگر كمتر گوشت، تخم مرغ يا ماست مي خورند. يكي از سخنگويان برنامه جهاني غذا مي گويد، آمارها نشان مي دهد كه نيمي از جمعيت غزه اكنون غذاي كافي نمي خورند.دكتر ابراهيم الحبش مدير «الشفاء» بزرگترين بيمارستان غزه مي گويد، اين روزها اين شهر بدترين كمبود دارو و تجهيزات پزشكي را تجربه مي كند.
گزارش هاي آژانس هاي مختلف حقوق بشري سازمان  ملل حاكي از آن است كه شرايط انساني در غزه و كرانه باختري از آغاز سال ۲۰۰۶ وخيم تر شده است و اين وخامت اوضاع، نتيجه مستقيم تحريم مالي دولت خودگردان فلسطين است.
شمار خانواده هاي فلسطيني كه زير خط فقر زندگي مي كنند به ۹ درصد افزايش يافته است.
ماه گذشته سازمان  ملل درخواست هاي اضطراري براي ارسال كمك به فلسطين را ۷۹ درصد افزايش داد. افزايش اين كمك ها از ۲۱۵ ميليون به ۳۸۴ ميليون دلار صرف ايجاد شغل، كمك هاي نقدي پزشكي و غذايي مي شود.
آژانس اشتغال و كمك هاي انساني سازمان  ملل دومين كارفرماي بزرگ بعد از دولت در غزه است. اين آژانس به پناه جويان غزه كه ۷۰ درصد جمعيت اين شهر را تشكيل مي دهند، خدمات ارائه مي كند و نزديك به ۹۱۰۰ تن از شهروندان غزه كارمند اين آژانس هستند. در هفته هاي اخير ۱۴۵۰۰ كارمند دولت كه حقوقي دريافت نمي كنند به تازگي براي دريافت كمك از اين آژانس ثبت نام كرده اند. در كرانه باختري هم كه وضعيت بهتري نسبت به غزه دارد، ۴۵۰۰ نفر براي دريافت كمك از اين آژانس درخواست داده اند.
مسئولان اين آژانس پيش بيني كرده اند شمار درخواست كنندگان كمك از آن تا روزهاي آينده به ۱۷ هزار نفر برسد. اين آژانس با ارسال بسته هاي برنج، گندم، شكر، شيرخشك و روغن آفتاب گردان به ارزش هر بسته ۱۸ دلار براي هر نفر در ماه سعي در كاهش فشار بر خانواده هاي فلسطيني دارند.
يونيسف مي گويد، در شرايط كنوني و به دليل كمبود دارو، از هر سه نوزاد يك نفر در معرض خطر مرگ است.
اروپا و آمريكا به تازگي بر سر طرح كمك موقت به دولت خودگردان تحت رهبري حماس به توافق رسيدند. بر اساس اين طرح، در ماه ۲۰۰ دلار به فقيرترين خانواده هاي غزه پرداخت مي شود.
محمد، از افسران پليس شهر غزه از تلاش روزانه خود و همسرش براي سير كردن شكم فرزندانشان مي گويد و مي افزايد تا دو ماه ديگر همه آنچه براي روزهاي دشواري مثل امروز پس انداز كرده بود به پايان مي رسد و آن  وقت او مي ماند و تفنگي كه فقط بايد قلب خودش را نشانه رود.
نيويورك تايمز ۱۸ ژوئن
ترجمه: نيلوفر قديري

گروه بين الملل- اگرچه به  نظر مي رسد با استقرار دولت جديد در عراق و پس از آن كشته  شدن زرقاوي به عنوان بزرگترين تروريست در عراق، اين كشور به سمت آرامش ميل كند اما به موازات اين حوادث فشار آمريكايي ها به هيأت حاكمه اين كشور براي رهايي سربازانشان از عراق هر روز فزوني مي گيرد. پس از آن كه زلماي خليل زاد در يك نامه محرمانه به كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا خبر از وخامت اوضاع در عراق داد، ديروز ساتر فيلد معاون خليل زاد در سفارت آمريكا و بغداد طي يك نشست خبري از زاويه اي ديگر به خطرهاي پيش  روي عراق پرداخت و اين بار از كشورهاي عربي و حاشيه خليج فارس خواست تا نقش موثرتري در روند بازسازي و ثبات در عراق ايفا كنند.
ساتر فيلد كه هم اكنون در لندن به سر مي برد طي يك كنفرانس خبري گفت: وقت آن رسيده كه كشورهاي عربي به حمايت از عراق بپردازند؛ چرا كه دوره نشستن بر خط بي طرفي به پايان رسيده است.او كه تا قبل از تصدي پست معاونت سفارت آمريكا در بغداد به عنوان مشاور عالي كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا مشغول به كار بود با گله از كشورهاي عربي گفت: اين مساله امري ضروري است كه عراقي  ها، كشورهاي عربي و جهان شاهد پيشرفت عراق، به ويژه در مسايل امنيتي باشند. اما در خصوص كشورهاي عربي اكثريت آنها از دور مراقب اوضاع عراق هستند بدون آن كه به تقويت امنيت اين كشور كمك كنند و يا حتي بدهي خود را ببخشند.ساتر فيلد خطاب به كشورهاي عربي گفت: دوره بي طرفي به پايان رسيده و دولت هاي عربي بايد در جهت حمايت از عراق قدم بردارند و مشاركت استراتژيك را كه به نفع دو طرف باشد، آغاز كنند.
معاون سفير آمريكا در عراق ضمن اعتراف به اين كه خشونت در حال  حاضر ثبات و آينده عراق را به چالش كشيده است گفت: بايد با شبه نظاميان عراق ارتباط برقرار كرد. وي حتي ضمن ابراز خوشحالي از كشته  شدن زرقاوي گفت:  اما اين اقدام به منزله يك پيروزي قطعي نيست.
از سوي ديگر ال گور معاون رييس جمهور آمريكا در دوره كلينتون گفت: حمله نظامي به عراق بزرگترين اشتباه استراتژيك آمريكا بوده است. وي گفت: دولت آمريكا تنها به دليل اعتياد شركت هاي نفتي اين كشور به نفت، به عراق حمله كرده است.ال گور حتي پا را فراتر گذاشته و اظهار داشت: دليل انتخاب ديك چني و دونالد رامسفلد در پست هاي كنوني فقط به دليل حمله به عراق بوده است.
ديروز همچنين سناتور جان كري رقيب بوش در انتخابات رياست جمهوري خبر از ارايه طرحي به مجلس سناي آمريكا داد كه بر اساس آن سربازان آمريكايي بايد ظرف يك سال به اشغال عراق خاتمه دهند.
كشف اجساد سربازان آمريكايي
همزمان با انتشار اين اخبار ديروز ارتش آمريكا اعلام كرد كه اجساد دو سرباز آمريكايي را كه روز جمعه گذشته در عراق ناپديد شده بودند در جنوب بغداد پيدا كرد.يك سخنگوي وزارت دفاع عراق نيز گفت بر روي اجساد آثار شكنجه هاي سخت و شديد ديده مي شود.
در پي ربوده  شدن دو سرباز آمريكايي، يك گروه از شبه نظاميان عراق با اعلام ربودن اين سربازان اظهار داشته بود كه آنان را به قتل خواهد رساند. در پي اين حادثه هزاران سرباز آمريكايي و عراقي به جست وجو براي يافتن اين دو سرباز پرداختند اما سرانجام جسد آنها روز گذشته در منطقه يوسفيه بغداد پيدا شد.
استراليا حضور نظامي در عراق را بازبيني مي كند
وزارت دفاع استراليا ديروز براي اولين بار درباره جدول زمان بندي احتمالي براي عقب نشيني از عراق اعلام كرد كه استراليا استقرار سربازانش را در عراق تا اواخر سال جاري مورد بازبيني قرار مي دهد.به گزارش آسوشيتدپرس، استراليا متحد نزديك آمريكا حدود ۱۳۲۰ سرباز در عراق و خاورميانه دارد كه از اين تعداد ۴۶۰ تن وظيفه حفاظت از سربازان ژاپني در استان المثني در جنوب عراق را بر عهده دارند.

گروه بين الملل - عليرغم تلاش فراوان ارتش اسرائيل براي مقابله با حملات موشكي نيروهاي مقاومت فلسطين به سرزمين هاي اشغالي و واكنش قهرآميز نيروهاي اين رژيم در پي هر حمله موشكي، ديروز ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل گفت: دستيابي به راه حلي همه جانبه براي از بين بردن تهديد موشكي فلسطيني ها در حال حاضر دور از انتظار است.
در پي اين اظهارات وي بار ديگر تهديد كرد هر شخصي كه در عمليات عليه اسرائيل شركت كند از حمله اين رژيم در امان نخواهد بود.
در همين حال در پي حملات رژيم صهيونيستي به نوار غزه كه منجر به كشته شدن سه كودك شده، گروه هاي مقاومت فلسطيني ديروز متعهد شدند تا حملات انتقام جويانه را عليه اسرائيل به انجام رسانند.
ديروز بالگردهاي اسرائيلي با شليك راكت به سوي يك اتومبيل باعث قتل سه كودك خردسال شدند.
در اين حادثه ۱۴ نفر ديگر نيز مجروح شدند.در واكنش به اين واقعه، يكي از افسران عالي رتبه  ارتش اسرائيل ادعا كرد كه اين حمله در منطقه اي كه تردد كمي در آن در حال انجام بود به وقوع پيوست و غيرنظامياني كه در اين حمله مجروح شدند توسط دوربين هاي نظامي پيش از حمله مشاهده نشده بودند.
وي گفت: دو موشك به يك خودرو به طور مستقيم برخورد كرد.من نمي توانم توضيح دهم كه چه طور اين دو هدف تنها با جراحات كمي گريخته و غير نظاميان مجاور آن كشته شدند.وي افزود: اين يك حمله  جامع عليه كانون هاي تروريستي فعال در مناطق پر جمعيت غيرنظامي است.بعضي از راكت هاي قسام از اين مناطق پر جمعيت شليك مي شود.
زماني كه يك كانون مبادرت به پرتاب راكت مي كند، ما عليه آن مثل ساعت كار مي كنيم.ما مجبوريم مكان صحيح صدمه زدن به آنها را پيش از انجام عمليات هايشان بيابيم.
ما هر اقدامي را انجام مي دهيم تا به غير نظاميان صدمه  نزنيم، حتي بعضي از عملياتمان را كه با شك همراه است حذف مي كنيم.
دفتر سخنگوي ارتش اسرائيل نيز اعلام كرد: ارتش اسرائيل از كشته شدن غيرنظاميان در اين حملات متاسف است و مسئوليت اين اقدامات به گردن سازمان هاي تروريستي و دولت حماس است.
در جريان حملات هوايي اسرائيل در غزه در طول كمتر از يك ماه، ۱۳ غير نظامي فلسطيني به شهادت رسيدند.
خبرگزاري شينهوا نيز به نقل از المرت اعلام كرد: اسرائيل حملاتش را عليه حملات راكتي فلسطينيان افزايش مي دهد.
محمود عباس خواهان توقف حملات موشكي شد
رئيس تشكيلات خودگردان از گروه هاي مبارز فلسطيني خواست به پرتاب موشك به طرف سرزمين هاي اشغالي براي هميشه پايان دهند.
به گزارش شبكه تلويزيوني الجزيره، محمود عباس با صدور بيانيه اي پس از ديدار با معاونانش همچنين از گروه هاي فلسطيني خواست به طور كامل به آتش بس با اسرائيل پايبند باشند.

گروه بين  الملل _ در شبيخون سحرگاه ديروز پليس ايتاليا در پالرمو ۲۴ تن از پدرخوانده هاي مافياي سيسيل ايتاليا موسوم به «كوزانوستوا» دستگير شدند.
روزنامه گاردين در گزارشي در اين باره نوشت، اين دستگيري گسترده از يك جنگ قدرت خونين ميان مافيا جلوگيري كرده است.
اين بزرگترين عمليات عليه مافياي سيسيل در سال هاي گذشته بود كه دو ماه بعد از دستگيري «پرونتزانو» يكي از رهبران اصلي مافيا صورت گرفته است.
وزير كشور جديد ايتاليا درباره اين عمليات گسترده كه «گوتا» نام گذاري شده گفت، اين عمليات مديريت اجرايي و انتقالي «كوزانوسترا» را نابود كرد و درست زماني اتفاق افتاد كه دو خانواده بزرگ مافياي سيسيل مشغول رويارويي براي به  دست گرفتن رهبري مافيا بودند. در اين عمليات علاوه بر ۲۴ پدرخوانده، ۲۸ نفر اعضاي ارشد مافيا هم دستگير شدند.
اين عمليات در پي دو سال تلاش كاملاً، مخفيانه صورت گرفت كه فقط چند نفر از مقامات پليس و دولت ايتاليا از آن باخبر بودند.

ايسنا : منابع آگاه عراقي اعلام كردند كه آمريكا پيشنهادهاي سوريه در خصوص عادي سازي روابط با عراق و بستن دفاتر حزب بعث عراق را در ازاي عادي سازي روابط سوريه و آمريكا و حل پرونده لبنان رد كرده است.
به نوشته روزنامه الوطن چاپ كويت منابع آگاه عراقي اظهار داشتند: ۱۰ پيشنهاد سوريه شامل آمادگي براي تبادل سفرا ميان بغداد و دمشق، سفرهاي متقابل طالباني و اسد، رئيسان جمهور عراق و سوريه به اين دو كشور بود.
يك مقام نزديك به دولت عراق به اين روزنامه گفت: مسئولان سوري پيشنهاداتي را از طريق طرف سومي به آمريكايي ها ارائه دادند كه هدف از آن تلاش در راستاي عادي سازي روابط سوريه و بغداد بود.

ايرنا- خبرگزاري  رويترز در گزارشي  نوشت ، در حالي كه  خودكشي  سه  تن  از زندانيان  گوانتانامو موجي  از خشم  را در سراسر جهان  برانگيخت ، سران  كشورهاي عرب به صورت  ناباورانه اي  در اين  زمينه  سكوت  اختيار كرده اند.
برخي  منتقدان  مي گويند، برخي  سران  كشورهاي  عربي  نمي خواهند با موضع گيري  در اين  زمينه  موجب  ناراحتي  آمريكا شوند و برخي  ديگر هم  از زنداني  بودن  عناصر آشوبگر احتمالي  ابراز خشنودي  مي كنند.
پيش بيني  مي شود، اتحاديه  اروپا از جرج  بوش ، رئيس  جمهوري  آمريكا بخواهد تا تصميم  لازم  را براي  تعطيلي  سريع  اين  زندان  بگيرد و اين  در حالي  است  كه  هيچ يك  از كشورهاي  عربي  كه  اغلب  زندانيان  گوانتانامو از اتباع  آن  مي باشند، هيچ  موضعي  نگرفته اند.سعد جبار وكيل  الجزايري  مقيم  لندن  در اين  زمينه  مي گويد: آنان  سكوت  كرده اند چون  خود حقوق  بشر را رعايت  نمي كنند و زندان هايي  نظير گوانتانامو دارند.
وي  تأكيد كرد: كشورهاي  عربي  مستبد كه  خود شمار زيادي  از زندانيان  را بدون  محاكمه  در بازداشت  نگاه  مي دارند، نمي توانند به  اين  روش  اعتراض  كنند.
اين  دولت ها با تمامي  افرادي  كه  به  يك  نوع  آنان  را تهديدي  براي  امنيت  ملي  خود مي دانند اين گونه  برخورد مي كنند.

ايرنا- كوفي  عنان ، دبيركل  سازمان  ملل  متحد در مورد بي اعتنايي  جهان  نسبت  به  اشاعه  تسليحات  هسته اي  هشدار داد و گفت  تلاش  براي  منع  گسترش  تسليحات  هسته اي  بايد بي درنگ  از سر گرفته  شود.
به  گزارش  خبرگزاري  رويترز از ژنو، عنان  كه  در كنفرانس  خلع  سلاح  سازمان  ملل  متحد سخن  مي گفت ، اظهار داشت  عدم  انجام  اقداماتي  قاطع  در جهت  منع  گسترش  اين  گونه  تسليحات ، تلاش  كشورهاي  بيشتري  را براي  دستيابي  به  آن باعث  مي شود و در نهايت ، اين  تسليحات  مي تواند در اختيار اشخاص  غيردولتي  هم  قرار گيرد.
دبيركل  سازمان  ملل  در پايان  سخنانش  از تمامي كشورهاي  جهان  خواست  تا تلاش  عمده اي  را در جهت  خلع  سلاح  هسته اي  به  منظور بازگرداندن  اعتماد بين  قدرت هاي  هسته اي  و ديگر اعضاي  جامعه  بين المللي ، همراه  با تحكيم  معاهده  منع  گسترش  تسليحات  هسته اي  صورت  دهند.

گروه بين الملل- مشاجره  لفظي  ميان  دومينيك  دو ويلپن  نخست  وزير فرانسه  و فرانسوا هولاند دبيركل  حزب  سوسياليست  اين  كشور مجمع  ملي  فرانسه  را متشنج  كرد.روزنامه هاي  فرانسه  مي نويسند كه پس  از درگيري  لفظي  عصر سه شنبه  ميان  دو ويلپن  و هولاند كه  يكديگر را به  فحاشي  گرفتند، روند عادي  مجلس  به هم  ريخت  و نمايندگان  حزب  سوسياليست  از نخست  وزير خواستند از مجلس  بيرون  برود.اين  در حالي  است  كه  ميزان  محبوبيت  ژاك  شيراك  رئيس  جمهوري  و دومنيك  دو ويلپن  نخست  وزير فرانسه  به  پايين ترين  حد رسيده  است .
بر اساس  نتايج  نظرسنجي  اخير موسسه  ايفوپ ، محبوبيت  شيراك  با كاهش  دو درصدي  به  ۲۷ درصد رسيده  كه  پايين ترين  ميزان  محبوبيت  وي  در طول  دو دوره  رياست  جمهوري اش  در فرانسه  است .
بر اساس  نتايج  اين  نظرسنجي  محبوبيت  دومنيك  دو ويلپن  نخست  وزير فرانسه  با كاهش  پنج  درصدي  به  ۲۳ درصد رسيده  است  و ۵۳ درصد از طرفداران  حزب  حاكم  فرانسه  يو.ام  پ  نيز از عملكرد ويلپن  ناراضي  هستند.

براي محاكمه به اتهام جنايت عليه بشريت رئيس جمهور سابق ليبريا عازم دادگاه لاهه شد
ايرنا: چارلز تيلور رئيس  جمهور سابق  ليبريا و يكي  از جنايتكاران  جنگي ، روز سه  شنبه  وارد هلند شد تا در دادگاه  جنايتكاران  جنگي  لاهه  تحت  محاكمه  قرارگيرد.به  گزارش  بي بي سي ، تيلور سه  شنبه  بعدازظهر توسط يك  فروند بالگرد از فرودگاه  فري  تاون  عازم  هلند شد.
مقامات  قضايي  دادگاه  ويژه  جنايتكاران  جنگي  در سيرالئون  كار هدايت  دادگاه  لاهه  را بر عهده  خواهند داشت .تيلور سومين  محكوم  خطرناك  تحت  تعقيب  دادگاه  جنايتكاران  جنگي  لاهه  است .
بر اساس  اين  گزارش  ابتدا قرار بود دادگاه  تيلور در شهر فري  تاون  مركز سيرالئون  زير نظر سازمان  ملل  برگزار شود، اما بنا به  دلايل  امنيتي  و به  منظور جلوگيري  از خطر بروز ناآرامي ، دادگاه  وي  به  مقر اصلي  دادگاه  جنايتكاران  جنگي  در لاهه  هلند منتقل  شد.تيلور متهم  به  يازده  مورد اتهام  كوچك  و بزرگ  است  كه  مهمترين  آنها حمايت  از شورشيان  جنگ هاي  داخلي  ده  ساله  سيرالئون  است .
هفته  گذشته  دولت  انگليس  پيشنهاد كرد كه  تيلور محاكمه  و دوران  محكوميت  خود را در انگليس  بگذراند و دولت  هلند نيز با اين  پيشنهاد موافقت  كرد، اما سازمان  ملل  وي  را به  دادگاه  لاهه  سپرد.
تيلور نقش محوري در جنگ هاي داخلي سيرالئون و ليبريا ايفا كرد.اين  گزارش  افزود كه  تيلور ذخاير الماس  و الوار سيرالئون  را به  فروش مي رساند و از درآمد آن سلاح  براي  اين  گروه  شورشي  تامين  مي كرد.گروه  حامي وي متهم  است  كه  دست ها و پاهاي  شهروندان  غيرنظامي  را مي بريد و آنها را دچار نقص  عضو مي كرد.تيلور اولين  رهبر كشور آفريقايي  است  كه  در دادگاه  جنايتكاران  جنگي  لاهه  محاكمه  مي شود.

ايرنا: رهبر حزب  كمونيست  روسيه  از دولت  اين  كشور به خاطر آنچه  كه  محدوديت  آزادي  بيان  و رسانه ها ناميد، انتقاد كرد.گنادي  زوگانف  در جمع  خبرنگاران  از طرفداران  خود و حزب  كمونيست  دعوت  كرد در يك  تظاهرات  سراسري  نسبت  به  اين  نوع  محدوديتها اعتراض  كنند.
رهبر حزب  كمونيست  روسيه  گفت : در شبكه هاي  تلويزيوني  كشور به  مخالفان  دولت  اجازه  ابراز ديدگاههاي  خود درباره  اوضاع  سياسي  و اقتصادي  روسيه  داده  نمي شود.
وي  با مقايسه  زمان  فعلي  با دوره  حكومت  بوريس  يلتسين  گفت : حتي  در زمان  يلتسين ، مخالفان  امكان  ابراز نظر در برنامه هاي  سياسي ، اجتماعي  و اقتصادي  تلويزيوني  را داشتند.
زوگانف  گفت : اما در زمان  حاضر تنها نقطه  نظرات  كرملين  و ولاديمير ژيرينفسكي  رهبر حزب  ليبرال  دموكرات  كه  دست  نشانده  كرملين  است  از شبكه هاي  تلويزيوني  پخش  مي شود.
وي  وضعيت  كنوني  رسانه هاي  خبري  روسيه  را ديكتاتوري  خبري  عليه  مخالفين  خواند و اعلام  كرد كه  كمونيست ها در اعتراض  به  اين  مساله  در برابر ساختمان  تلويزيون  مسكو تظاهرات  برپا مي كنند.