گفت وگوي يك روز قبل از اجراي حكم اعدام
وحيد برخلاف بسياري از محكومان به اعدام بسيار خونسرد بود و دائم از شغل قبلي اش كه گچ كاري ساختمان بود حرف مي زد.
* چه شد كه تصميم به اين كار گرفتي؟
- به خاطر مشكلات مالي دست به اين كار زدم.
* از چه زماني تصميم به سرقت مسلحانه گرفتي؟
- دو ماه قبل از حادثه تصميم به سرقت گرفتم. موضوع را با همدستم در ميان گذاشتم و او هم با من موافقت كرد.
* اهل كجايي؟
- لرستان.
* پس چرا براي سرقت به اصفهان آمدي؟
- فكر مي كردم، در اصفهان راحت تر مي شود سرقت كرد.
* سابقه كيفري ديگري داري؟
- خير
* محل سرقت را قبلاً شناسايي كرده بودي؟
- نه. شب قبل از حادثه با اتوبوس به اصفهان آمديم و روز حادثه به سراغ چند بانك رفتيم اما آن قدر شلوغ بود كه اصلاً نمي توانستيم سرقت كنيم.
* چه طور بانك مورد نظرت را شناسايي كردي؟
- حدود دو ساعتي در آن اطراف قدم زديم تا اين كه متوجه شديم بانك مورد نظر از سوي ماموران پليس حفاظت نمي شود. در آن لحظه بود كه تصميم به ورود و انجام سرقت گرفتيم.
* وقتي قتل اتفاق افتاد چه كار كردي؟
- شوكه شده بودم. نمي دانستم چه كار كنم حتي فرصت خودكشي هم پيدا نكردم.
* حالا چه درخواستي داري؟
- دلم مي خواهد زنده بمانم و به خانواده محمدرضا خدمت كنم.
* فكر نمي كني خيلي دير شده است؟
- مي دانم كه اشتباه كرده ام و حاضرم مجازات شوم.
گروه حوادث- مهديه مصطفايي: سارق مسلح بانك ملي شعبه ابن سيناي اصفهان سحرگاه ديروز در آخرين لحظات قبل از اجراي حكم مدعي شد به خاطر مشكلات مالي دست به جنايت زده است.
به گزارش همشهري، ساعت نزديك ۶ صبح بود. تعداد زيادي از مردم اصفهان در ميدان ابن سينا حضور يافته بودند تا شاهد اعدام مردي باشند كه ۵ ماه قبل در حالي كه مسلح بود وارد يكي از شعب بانك ملي شده و با تهديد كارمندان آن، قصد اخاذي و سرقت از بانك را داشت كه منجر به قتل رئيس بانك شد.
هوا روشن تر شده بود كه صداي آژير خودروي حامل متهم فضا را پر كرد. ماموران انتظامي اصفهان با تدابير خاص محوطه اجراي حكم را تحت كنترل خود درآورده بودند. خودروي پاترول پليس در جايگاهش متوقف شد. در خودرو كه باز شد جوان ۲۹ ساله با پاهايي لرزان از خودرو پياده شد و به سمت چوبه دار برده شد. حكم صادره كه از سوي شعبه اول دادگاه كيفري استان اصفهان صادر شده بود، در ملأعام قرائت شد. سپس مسئول اجراي احكام به سراغ وحيد رفت و از او خواست تا اگر صحبتي دارد بيان كند. او در نسيم صبحگاهي روز حادثه را به خاطر آورد.
همه چيز در يك لحظه رخ داده بود. وحيد و دوستش اسلحه اي را از مرزهاي غربي كشور خريداري كرده بودند و مي خواستند با حمله به بانكي يك روزه پولدار شوند، اما هرگز تصور نمي كردند كه خود قرباني نقشه مرگبارشان شوند.
محل سرقت بانك ملي شعبه ابن سينا بود. آنها در ابتدا قصد داشتند به سراغ رئيس بانك بروند و با تهديد اسلحه اقدام به سرقت وجوه نقد كنند، اما در همان لحظه يكي از كاركنان بانك به سرعت به طرف در ورودي رفت و دو سارق جوان با تصور اين كه مسئولان بانك متوجه نقشه آنها شده اند، بدون آن كه نقاب به صورتشان بكشند اسلحه هاي خود را از زير پيراهنشان بيرون كشيده و به تهديد مشتريان و كارمندان بانك پرداختند اما زماني كه محمدرضا (رئيس بانك) قصد داشت تا براي نجات جان مشتريان و كارمندان بانك پولهاي گاوصندوق را به وي بدهد، وحيد ترسيده و يك بار شليك كرد اما رئيس بانك باز هم جلوتر آمد. در آن لحظه بود كه وحيد به طرف مقتول چند تير شليك كرد و او جان باخت.
اين جوان سحرگاه ديروز در اصفهان به دار مجازات آويخته شد.

گروه حوادث - اعضاي يك باند قاچاق سوخت كه با برچسبهاي جعلي روغن موتور و واسكازين اقدام به قاچاق گازوئيل به خارج از كشور مي كردند، در كمالشهر كرج دستگير شدند.
سردار رضا زارعي فرمانده انتظامي استان تهران روز گذشته در تشريح اين پرونده گفت: به دنبال كسب خبري مبني بر بسته بندي و ارسال قاچاق فرآورده هاي نفتي به خارج از كشور از سوي تعدادي قاچاقچي در كمالشهر كرج، ماموران اداره مبارزه با جرايم اقتصادي با انجام اقدامات اطلاعاتي، فعاليت هاي اين شركت را تحت نظر گرفتند.
با اطمينان از صحت موضوع، كارآگاهان پليس پس از هماهنگي با مرجع قضايي، ۲۸ خرداد ماه اقدام به بازرسي از شركت مورد نظر كرده و با دستگيري دو تن از اعضاي باند به نامهاي «فريبرز» و «محمود» موفق به كشف بيش از ۱۰ هزار ليتر گازوئيل شدند كه در حال بارگيري در يك دستگاه كاميون نفتكش بود.
بر اين اساس متهمان در جريان تحقيقات و بازجويي هاي پليسي اظهار داشتند: با همدستي چند تن ديگر با تشكيل باندي ضمن تهيه و ذخيره مواد نفتي، به صورت قاچاق آنها را به شهرستان  مرزي مهاباد انتقال داده و پس از بسته بندي در گالن هاي ۲۰ و ۵ ليتري با برچسبهاي جعلي روغن موتور و واسكازين به استان اربيل عراق قاچاق كرده و به فروش مي رساندند.

گروه حوادث - پيرزن ۷۹ ساله اي كه با شليك هاي مرگبار ،يك پيرمرد ۸۵ ساله را در آتلانتا به قتل رساند، با اعتراض به تركيب هيأت منصفه گفت: اعضاي هيأت منصفه هم سن نوه هاي من هستند، چطور مي خواهند حكم گناهكار بودن مرا صادر كنند.
هفته گذشته دادگاهي در آتلانتا به محاكمه پيرزن ۷۹ساله اي پرداخت كه در جنايتي وحشتناك نامزد ۸۵ ساله خود را به تصور خيانت به قتل رسانده بود.
به گزارش آسوشيتدپرس اين پيرزن سياه پوست متهم است كه در ۱۰ ژوئن ،۲۰۰۵ نامزد ۸۵ ساله خود هرمان وينسلو را هنگامي كه در حال خواندن روزنامه بود با شليك ۴ گلوله به سرش به قتل رساند و سپس منتظر ماند تا پليس او را دستگير كند.
در حاليكه جنايت اين زن مسن، توجه مطبوعات و افكار عمومي را برانگيخته بود، وي در بازجويي هاي صورت گرفته مدعي شد كه مقتول را به انگيزه انتقامجويي عاشقانه به قتل رسانده است.
او در بازجويي هاي پليسي گفت از سالها قبل با هرمان وينسلو آشنا شده بودم، او از يك سال قبل از جنايت به من قول ازدواج داده بود و من هم تمام اموالم را به نام او كردم و با او به سفري طولاني رفتيم اما بعد از بازگشت از اين مسافرت فهميدم كه او ديگر علاقه اي به من ندارد و زير قولش زده است.
وقتي كه موضوع را پيگيري كردم متوجه شدم كه او به تازگي با زن ديگري آشنا شده و به او قول ازدواج داده است بنابراين روز دهم ژوئن به خانه او رفتم، او در حياط خانه اش در حال خواندن روزنامه بود ،به سراغش رفتم و موضوع ارتباطش با زن ديگري را پيش كشيدم او هم اقرار كرد كه اين موضوع صحت دارد و ديگر از من خسته شده است.
من كه به شدت عصباني شده بودم او را تهديد به مرگ كردم اما او با خونسردي با پليس تماس گرفت و گفت كه يك زن مزاحم او شده است، در حالي كه كنترلم را از دست داده بودم اسلحه اي را كه زير لباسم پنهان كرده بودم بيرون آوردم و ۴بار به سمت سر او شليك كردم.
پيرزن انتقامجو در ادامه گفت كه از جنايتي كه مرتكب شده است هرگز پشيمان نيست و به اين ترتيب پرونده وي براي بررسي به دادگاه آتلانتا فرستاده شد.
اينها بچه هستند
روز گذشته در نخستين جلسه محاكمه « لنا دريكسل» در حالي كه به شدت عصباني بود به تركيب هيأت منصفه نگاه كرده و با اعتراض گفت: اعضاي هيأت منصفه اي كه انتخاب شده اند همسن او نيستند و بنابراين نمي توانند درباره او با اين شرايط خاصي كه دارد نظر بدهند.
دبورا پول وكيل خانم دريكسل نيز گفت: حق قانوني موكل من اين است كه عادلانه محاكمه شود اما وقتي كه اكثر اعضاي هيأت منصفه محاكمه اين پيرزن ۷۹ ساله كمتر از۳۰ سال سن دارند چگونه مي توانند در جايگاه اين پيرزن تنها و غمگين قرار گيرند و درباره درست يا نادرست بودن عمل او نظر بدهند، اكثر آنها در سني قرار دارند كه مي توانند نوه اين پيرزن باشند آن وقت آنها چگونه مي توانند خودشان را در جاي مادربزرگشان بگذارند و براي گناهكار يا بي گناه بودن پيرزن تصميم گيري كنند.
او با اشاره به دو نفر از اعضاي هيات منصفه كه تي شرت و شلوار هاي عجيب و غريبي پوشيده بودند گفت آنها به نظر خيلي جوانتر از آن باشند كه براي اين پيرزن تصميم گيري كنند.
به گزارش آسوشيتدپرس، در حالي كه حداكثر سن اعضاي هيأت منصفه طبق قانون جورجيا، ۷۰ سال است، از ميان ۵۸ عضو هيأت منصفه دادگاه محاكمه اين زن، حداكثر ۵ نفر بالاتر از ۶۵ سال سن دارند.

گروه حوادث: پسر جواني كه با انگيزه سرقت از خانه پدربزرگش، وي را با همدستي يكي از دوستانش به قتل رسانده بود، صبح ديروز از سوي قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش همشهري، در اين پرونده پسر ۲۲ ساله كه محسن نام دارد متهم است كه ۲۷ مهرماه ۸۴ پدربزرگش به نام عيسي قلي را به انگيزه سرقت از منزل به قتل رسانده است.
با كشف جسد پيرمرد تنها، ماموران با توجه به اظهارات فرزندان مقتول و شاهدان، نوه خلافكار را شناسايي و دستگير كردند. محسن در نخستين بازجويي ها به قتل پدربزرگش با همدستي يكي از دوستانش به نام پوريا اعتراف كرد و تنها انگيزه خود را سرقت عنوان كرد.
وي گفت: چند روز قبل از حادثه ،هنگام مصرف مواد مخدر، تصميم به سرقت از پدربزرگم گرفتم و با موافقت دوستانم، سرقت مرگبار را طراحي كردم.
اين دو متهم صبح روز سه شنبه در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان به رياست قاضي عزيز محمدي و ۴ مستشار دادگاه محاكمه شدند. اما دو تن از اولياي دم از حق قصاص گذشت نكردند و براي هر دو متهم درخواست صدور حكم قانوني قصاص كردند. صبح ديروز قضات شعبه ۷۱ پس از مشورت ،«محسن »متهم رديف اول را به قصاص نفس (اعدام) و «پوريا »متهم رديف دوم را از اتهام مشاركت در قتل عمدي تبرئه كردند.