شنبه ۱۷ تير ۱۳۸۵
بسيج همگاني براي ورزش همگاني
سربازان فرسوده تندرستي
گيتي عابدي
001131.jpg
يك خواسته كوچك
اين هفته نوبت ساكنان منطقه ۱۷ است كه به استقبال شهردار بروند و از خواسته هايشان بگويند. منطقه ۱۷ تنها يك پارك بزرگ به نام بهاران دارد كه اتفاقا وسايل بدنسازي در آنجا نصب شده است. پس به طور حتم يكي از خواسته هاي ساكنين اين منطقه به خصوص جوانانش، تعمير فوري وسايلي است كه مانند دستگاه هاي مناطق ديگر مستهلك شده اند. اما آيا انجام اين كار در دستور طرح جهادي ۱۳۷ قرار دارد؟ غني در اين مورد گفت: «صد در صد. طرح جهادي يك برش تاكتيكي فراتر از سيستم هاي اداري است و به تسريع و تسهيل همه فعاليت هايي كه در آن منطقه وجود دارد، كمك مي كند از جمله ورزش.»
آنها هم روزي جوان بودند و خوش بر و رو. در لباس پوشيدن طرفدار سادگي بودند و لباسشان خلاصه مي شد به دو رنگ قرمز و زرد. اينقدر جذاب بودند كه دل هر غريبه اي را مي بردند و باعث مي شدند تا آن عابري كه شايد اتفاقي گذرش به سبز ترين جاي تهران خورده بود، دقايقي را در كنارشان سپري كند و البته از آن به بعد هم خانه زاد شود. ابزاري براي سخن گفتن نداشتند تا با كلامشان، كسي را به سوي خود جذب كنند و حتي از اين نعمت هم بي بهره بودند تا پاي درد و دل رهگذران بنشينند، اما در عوض به مردم شادي و نشاط هديه مي دادند؛ چيزي كه امروزه ديگر نمي توان در هر كوچه و بازاري پيدايش كرد. همين ويژگي شان باعث شد تا دوباره به شهروندان پارك ها اضافه شود و مردم براي رفتن به اين نقاط سبز منتظر تابستان و ايام تعطيل نباشند.
اما امروز بعد از گذشتن تقريباً يك سال از عمرشان، چنان پير و فرسوده شده اند كه ديگر كسي رغبت نمي كند حتي به طرفشان برود، چه برسد دقايقي را هم با آنها بگذراند. يكي پايش شكسته، ديگري كمرش آسيب ديده است و از همه بدتر، هنگام استفاده از بعضي شان، صداي غژ غژ مفصل هايشان اعصابت را به هم مي ريزد و ترجيح مي دهي مانند گذشته براي ورزش كردن، فقط بدوي و طناب بزني. با اين حساب، دوباره برگشتيم سر خانه اول. احتمالاً تا چند وقت ديگر هم، همانطور كه بي سر و صدا آمدند، بي سر و صدا هم مي روند و ديگر همه از ياد مي برند كه زماني قرار بود شهري سالم بسازيم. دوباره پارك ها مي مانند و آن تعداد اندكي كه اصل ورزش را دوست دارند؛ چه با وسايل و چه بي وسايل. چه پايان دراماتيكي براي كساني كه آمده بودند روح ورزش را در مردم شهر خاكستري زنده كنند.
در حالي كه فكر بازگشت به عقب آزارم مي داد، ملاصالحي، رئيس سازمان زيباسازي شهر تهران اميدوارم كرد كه قرار نيست اين طرح پايان بپذيرد:«اين دستگاه ها مكانيكي هستند و بعد از يك مدت خراب مي شوند و دستگاه هاي ديگري را جايگزين مي كنيم. اما در مورد وسايلي كه قابل تعمير هستند، بايد بگويم كه اين وسايل يك دوره گارانتي دارند و در طول اين مدت، وظيفه تعميرشان بر عهده سازنده دستگاه ها است و به محض اينكه خراب شوند، سازمان پارك ها و مناطق به ما اطلاع مي دهند و ما هم سازنده اش را خبر مي كنيم و به تبع اين كار دو الي سه روز طول مي كشد.» ملاصالحي از برنامه آينده شان هم گفت: «در نظر داريم حداقل ۱۰۰سري از اين دستگاه ها را در پارك هاي جديد و در بعضي از پارك هايي هم كه استقبال خوب بوده است، نصب كنيم. در ضمن قرار شده است كه نيرو هايي در كنار اين دستگاه ها حضور داشته باشند تا هم به مردم آموزش دهند و هم از وسايل حفاظت كنند تا استفاده بي رويه بعضي از مردم باعث فرسايش سريع شان نشود كه سردار آجرلو، معاون ورزشي فرهنگي شهرداري، مسئوليت اين كار را پذيرفته است.»
در پاركي ديدم كه چادرهاي برزنتي دور بعضي از اين وسايل كشيده و قسمتي را اختصاص داده اند به خانم هاي ورزشكار. ملاصالحي در مورد دليل اين كار گفت: «شكايت هاي مختلفي داشتيم كه هنگامي كه خانم ها مي خواهند از اين دستگاه ها استفاده كنند، دچار معذوريت هايي مي شوند. بنابراين تصميم گرفتيم در بعضي از پارك ها وسايل را به طور اختصاصي در اختيار خانم ها قرار دهيم و در بعضي ديگرشان، به اين صورت تفكيك كنيم. البته فعلاً تفكيك با استفاده از چادرهاي برزنتي است اما در آينده فضاي بهتري را براي ورزش خانم ها مهيا مي كنيم و اين كار در تمام پارك هايي كه وسايل بدنسازي دارند، انجام مي شود.»
سربازان تندرستي
اولين بار كه اين دستگاه ها را ديدم، جاي خالي يك آموزش دهنده را حس كردم و حتي در گزارشي كه از اين وسايل تهيه كرده بودم، به اين نكته اشاره كردم اما هيچ اتفاقي نيفتاد و مردم بدون اينكه اطلاعي از نحوه درست استفاده از دستگاه ها را بدانند، با آنها كار مي كردند. به هر حال از قديم گفته اند كه ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است و با توجه به گفته ملاصالحي قرار است دير يا زود شاهد حضور افرادي در كنار دستگاه ها براي آموزش مردم باشيم. غني، قائم مقام تربيت بدني شهرداري در مورد جزئيات اين طرح گفت:  «قبل از اينكه وارد ورزش شهرداري شويم، اين دستگاه ها نصب شده بود بدون اينكه كنترل، نظارت و هدايتي بر آنها باشد. گرچه نفس اين كار را مثبت مي دانم و به توسعه فرهنگ ورزش در بين مردم كمك مي كند اما هر امر مؤثر و مثبتي نيازمند كنترل، نظارت، هدايت و مديريت است. هنگامي كه وارد ورزش شهرداري شديم، به سازمان زيبا سازي و سازمان پارك ها رفتيم و از آنها خواهش كرديم كه اولاً از اين به بعد، اين دستگاه ها با نگاه كارشناسان ورزش ساخته شود چون نوع چينش دستگاه ها متناسب با رده هاي سني نيست، يعني اينكه يك فرد ۶۰ ساله و يك نوجوان ۱۵ ساله از يك نوع دستگاه و با يك نوع شدت استفاده مي كنند و اين از نظر علمي كاملا غلط است. دوم اينكه افرادي هم براي راهنمايي مردم در آنجا حضور داشته باشند كه خوشبختانه آقايان اين مسأله را پذيرفتند.»
قسمت ورزش شهرداري براي اين موضوع يك طرح ويژه هم دارد؛ «طرح ما اين است كه از فارغ التحصيلان رشته تربيت بدني بعد از يك آموزش كوتاه مدت كار با دستگاه بدنسازي، به عنوان سرباز تندرستي استفاده كنيم. هدف ما اين است كه سرباز هاي تندرستي هم بر دستگاه ها كنترل و نظارت كنند و هم راهنماي مردم در استفاده از آنها باشند. به ما قول داده اند كه از ماه آبان، اين افراد را در اختيار ما بگذارند، چون اينها سهميه دارند و سهميه ليسانس تربيت بدني را از آبان ماه مي توانند به ما بدهند. اين كار هم مرحله به مرحله انجام مي شود يعني هر دو ماه يك بار حدود ۲۰ _ ۱۰ تا از اين نيروها را به ما مي دهند كه به تدريج اين افراد را در پارك ها مستقر كنيم.»
طرح ۱۳۷ به داد ورزش هم مي رسد
جمعه پيش، اولين مرحله اجرايي طرح جهادي ۱۳۷ كه قرار است در هر هفته و به منظور تأمين خواسته هاي مردم براي اجراي طرح هاي كوتاه مدت به صورت ضربتي به اجرا در آيد، در منطقه ۱۹انجام شد و اين هفته نوبت ساكنان منطقه ۱۷ است كه به استقبال شهردار بروند و از خواسته هايشان بگويند. منطقه ۱۷ تنها يك پارك بزرگ به نام بهاران دارد كه اتفاقا وسايل بدنسازي در آنجا نصب شده است. پس به طور حتم يكي از خواسته هاي ساكنين اين منطقه به خصوص جوانانش، تعمير فوري وسايلي است كه مانند دستگاه هاي مناطق ديگر مستهلك شده اند اما آيا انجام اين كار در دستور طرح جهادي ۱۳۷ قرار دارد؟ غني در اين مورد گفت: «صد در صد. طرح جهادي يك برش تاكتيكي فراتر از سيستم هاي اداري است و به تسريع و تسهيل همه فعاليت هايي كه در آن منطقه وجود دارد، كمك مي كند ؛از جمله ورزش. تجهيز و نگهداري اماكن ورزشي از معضلات ما است و متأسفانه بعضاً شاهديم امكاناتي كه در يك مجموعه ورزشي است مستهلك شده و نيازمند يك اعتبار سنگين است. وقتي كه شهردار در منطقه حضور پيدا كند و از آنها بازديد به عمل آورد، بعضي از اين مجموعه ها در دستور كار قرار مي گيرند و تصميم ايشان به اين مسأله كمك مي كند.»
وقتي كه ديديم دستگاه هاي بدنسازي به اين روز افتاده اند، تجربه تلخ پاك كردن مسيري كه براي دوچرخه سواران در خيابان درست شده بود، دوباره به يادم آمد و روزي را در ذهن مجسم كردم كه از اين وسايل فقط يك خاطره مانده و دوباره ورزش همگاني با شكست مواجه شده است، اما وقتي پاي صحبت مسئولين نشستم، فهميدم اين بار قضيه فرق مي كند و قرار است ورزش در شهر ما جدي گرفته شود.

شهر من
خطوط فراموش شده
001134.jpg
اينكه ۹ ميليون متر از خيابان ها و بزرگراه هاي تهران خط كشي شده، خيلي خوب است، اما بيش از آن، اين نكته مهم است كه اين خط كشي ها تا چه اندازه در ايجاد نظم و عبورومرور قانونمند ماشين ها مورد توجه قرار مي گيرد؛ خط هاي سفيد كمرنگ و پررنگي كه به ترتيب و پشت به پشت هم از اواسط هر خيابان عبور مي كند و ماشين هايي كه از روي اين خط ها بي توجه مي گذرند. همه ما مي دانيم خط كشي هايي كه بدن سياه خيابان ها با عبور آنها خالكوبي شده اند، هستند تا حضور منظم آنها به راننده هاي بي احتياط بياموزد كه نظم در ساختار زندگي شهري حضور پررنگي دارد و اين ما هستيم كه آن را ناديده مي گيريم.
ميزان خط كشي معابر شهري با استناد به آمار سال ۸۴ به طور متوسط ۲۴هزار و ۶۵۷متر در هر روز است. خط كشي محوري معابر به عنوان وسيله تنظيم كننده و هشدار دهنده، نقش انكارناپذيري در كنترل و هدايت ترافيك ايفا مي كند. به جرأت مي توان گفت اين خط كشي ها نقش تعيين كننده اي در انتقال بخشي از اطلاعات، مقررات و هشدارها به راننده بدون اينكه توجه او را از مسير منحرف كند، دارد.در عين حال خط كشي هاي اصولي، ظرفيت معابر را از طريق تنظيم صحيح جريان ترافيك افزايش مي دهد؛ در حالي كه انحراف از مسير ماشين ها و خارج شدن آنها از خطوط، باعث مي شود كه علاوه بر خطرسازبودن براي ساير ماشين ها، حجم ترافيك معابر نيز افزايش يابد.
نبايد از خاطر برد خط كشي ها زماني از شرايط ايده آل برخوردار مي شود كه از قابليت هدايت راننده و هشدار به او برخوردار باشد. اين مصاديق، وضعيت خط كشي هايي را كه مرور زمان آنها را كمرنگ كرده است زير سؤال مي برد و اين پيش فرض را پيش  روي افراد قرار مي دهد كه چرا خط كشي بعضي از خيابان ها كمرنگ بوده و قابل ديد نيست. اين موضوع، نوعي بي توجهي به اهميت خط كشي معابر محسوب مي شود. البته خوشبختانه اين وضعيت در مورد خيابان هاي مهم كه بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد و همين طور اتوبان ها و بزرگراه ها مصاديقي پيدا نمي كند. در حقيقت توجه به اين نكته كه در ساعات شب و در شرايط نامساعد جوي، خط كشي ها با خاصيت بازتابش به تامين ايمني معابر كمك مي كند، مي تواند در تعيين جايگاه اين خطوط، نقش تاثيرگذاري داشته باشد.عمليات خط كشي معابر با توجه به وضعيت متراكم ترافيك شهر در ساعات روز، در هنگام شب كه شهروندان تهراني مشغول استراحت در منازلشان هستند، انجام مي شود.
در كنار تمام اين موضوعات، يك ضرورت از ياد رفته است و آن هم موضوع فرهنگ سازي در مورد استفاده از اين خطوط است. در كنار توجه به پررنگ نگه داشتن اين خطوط براي در ديد قرار گرفتن آنها بايد به شهروندان تهران ضرورت توجه به اين خطوط را گوشزد كرد. در واقع تهران اين روزها بيش از آنكه به خط كشي خيابان نياز داشته باشد به فرهنگ سازي در مورد توجه به خط كشي ها نيازمند است.

زاويه ديد
حسابداري و پاسخگويي
احمد عيسايي خوش
معاون مالي و اداري شهرداري تهران طي گفت وگويي كه در دو بخش در شماره هاي ۴۰۰۷ و ۴۰۰۸ روزنامه همشهري به چاپ رسيد، به تغيير سيستم مالي شهرداري از نقدي به تعهدي اشاره كرد.
حسابداري از يك ديد گاه، ابزاري است در جهت سنجش ميزان دستيابي به اهداف و رويكردي است در تنظيم داده هاي مالي يك سازمان. بسته به اهداف سازمان، حسابداري نيز چارچوب خاص خود را داشته و بر آن اساس، ابزار مورد لزوم را طراحي كرده و در خدمت استفاده كننده گان قرار داده است. در شركت هاي تجاري سود به عنوان عالي ترين اهداف تعريف و حسابداري نيز بر همين مبنا، اصول و فرضيات خود را بنا نهاده است؛ اصولي همچون بهاي تمام شده، فرض دوره مالي و استفاده از مبناي تعهدي، برخي از اصول و فرضياتي است كه امكان سنجش ميزان دستيابي به اهداف و همچنين ارائه ساير اطلاعات مالي را به آساني فراهم خواهد آورد.
در حيطه سازمان ها و مؤسسات غيرانتفاعي كه هدف، ارائه خدمات و نه سودآوري است، چارچوب حسابداري بر مبناي پاسخگويي (accountibility) تعريف شده است. اين چارچوب نيز به نوبه خود اصول و مفاهيمي را تنظيم مي كند كه در سايه آن، امكان دستيابي به سنجش اهداف سازمان فراهم مي شود. استفاده از مبناي تعهدي به دليل مزاياي بي شمار آن در مقايسه با روش نقدي، يكي از مفاهيمي است كه در اين شيوه مورد تاكيد قرار گرفته است.
در اين راستا و با تاكيد بر اصل حفظ حقوق نسل هاي آتي، سال هاست كه حسابداري سازمان هاي غيرانتفاعي و در راس آن دولت ها، از سمت و سوي مبناي نقدي به مبناي تعهدي تغيير يافته، به طوري كه جهت ملموس تركردن هرچه بيشتر اهداف سازمان، اين سازمان ها با رويكردي تجاري نگريسته مي شود.
روش نقدي ابزاري نيست كه بتواند پاسخگوي خواسته هاي مديران جهت تصميم گيري و استفاده هر چه بهتر از منابع از يك سو و پاسخگوي پرداخت كنندگان عوارض براي ارزيابي عملكرد دريافت كنندگان منابع و مقايسه آن با خدمات ارائه شده باشد.
در اين روش، درآمد ها به محض وصول وجه نقد و هزينه ها به محض پرداخت به عنوان درآمد ثبت و ضبط شده و در نهايت، مجموع مبالغ دريافتي و پرداختي در پايان سال به عنوان درآمد هزينه منعكس مي شوند، در حالي كه در عمل، برخي از مبالغ وصولي مربوط به سال هاي آتي يا حتي سال هاي قبل بوده و هيچ ارتباطي با هزينه هاي اين دوره نداشته اند.
در اين روش، هرگز امكان ارزيابي عملكرد مديران وجود نخواهد داشت چرا كه ممكن است تلاش هاي يك مدير در اثبات حقوق سازمان، به صورت طلب  شناسايي و در سال هاي آتي وصول شود لذا عملكرد وي در سال مورد نظر منعكس نخواهد شد.در مبناي تعهدي كه در آن بر دو اصل تحقق درآمد و وقوع هزينه تاكيد مي شود، تمامي هرينه هاي هر سال بايستي در همان سال صرف نظر از زمان دريافت و پرداخت وجه نقد، شناسايي و در دفاتر ثبت شود.در نتيجه در اين روش تعهدات دريافتي و پرداختي به خوبي شناسايي و در پايان سال در صورت هاي مالي براي مصرف عموم و همچنين مديران افشاء مي شود.
اينكه بهاي تمام شده پل ها و بزرگراه ها و اصولاً پروژه هاي عمراني چقدر بوده و آيا هزينه آن از محل درآمدهاي متعلق به اين نسل است يا نسل هاي آتي، سؤالي اساسي است كه شكل دهنده رويكرد حركت به سوي مبناي تعهدي است.

شهرآرا
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
كتاب
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |