متهم فراري كه پس از فرار به سوئد به بهانه كمكهاي عام المنفعه به كلاهبرداري هاي ميليوني از سازمانهاي خيريه ايراني دست زده است تحت تعقيب اينترپل سوئد قرار گرفت.
آغاز كلاهبرداري هاي عام المنفعه
از مدتي قبل مسئولان برخي مراكز دولتي و موسسات خيريه و عام المنفعه در تهران و شهرستانها با طرح شكايتهايي عنوان مي كردند كه يك مرد كلاهبردار به بهانه اهداي وسايل امدادي رايگان به كلاهبرداري ميليوني از آنها دست زده است.
با شروع تحقيقات پليسي در اين باره مشخص شد كه شاكيان چندي پيش فكسي دريافت كرده اند كه در آن يك ايراني مقيم سوئد با معرفي خود به عنوان مدير عامل كارخانجات ماشين سازي كشورهاي اسكانديناوي اعلام كرده بود به عنوان يك ايراني علاقمند و وطن پرست حاضر است كمك هاي بشردوستانه، خيرخواهانه و عام المنفعه اي را از سوي كارخانجات مذكور در اختيار آنها قرار دهد. اين تماس گيرنده در توضيح انگيزه خود از اهداي كمك هاي خود كه شامل آمبولانس، ماشين آلات سنگين حمل و نقل، راهسازي، ساختماني و... بود به مسئولان اين مراكز گفته بود كه متولد شهري است كه با موسسه خيريه و عام المنفعه آن تماس گرفته است.
از آنجايي كه كمكهاي انساندوستانه وي قابل توجه بود، به اين تماسها پاسخ داده شده بود تا اينكه مدتي بعد فرد كلاهبردار با اين ادعا كه امور مربوط به انتقال و ترخيص وسيله اهدايي از گمرك به عهده طرف ايراني است، تقاضاي واريز مبالغي از ۷ تا ۴۰ ميليون تومان به حساب اشخاص حقيقي در بانك هاي ايراني كرده بود و در اين باره مدعي شده بود كه اشخاصي كه شماره حساب آنها داده شده است نمايندگان، رابطين يا معتمدين وي در ايران مي باشند.
خاموشي تماسها
بررسي هاي صورت گرفته از سوي پليس نشان مي داد كه پس از واريز شدن وجه از طريق طرفهاي ايراني، تماسها به يكباره قطع شده بود و اين در حالي بود كه هيچيك از كمكهاي اهدايي به ايران نمي رسيد و به اين ترتيب واريزكنندگان پولها اقدام به شكايت كرده بودند.با افزايش گزارشها درباره كلاهبرداري به اين شيوه، كارآگاهان پليس اقدام به شناسايي صاحبان شماره حسابها كرده و دريافتند آنها غالبا صرافان و واسطه هايي هستند كه بدون اطلاع از كلاهبرداري هاي مرد ايراني، با آنها تماس گرفته شده و آنها نيز طبق روال موجود پس از واريز شدن وجوه به حسابشان، پول را به صورت دلار براي فرد كلاهبردار به سوئد حواله كرده بودند و يا از طريق صرافان ساكن سوئد به وي تحويل داده بودند، با مشخص شدن اين موضوع تحقيقات كارآگاهان مبارزه با جرايم خاص و رايانه اي براي دستگيري اين مرد كلاهبردار آغاز شد.
متهم فراري، كلاهبردار خارجي
روز گذشته سرهنگ «اميدي» مديركل مبارزه با جرايم خاص و رايانه اي معاونت آگاهي ناجا با اعلام خبر كلاهبرداري هاي گسترده اين متهم به بررسي هاي صورت گرفته درباره اين پرونده اشاره كرده و گفت: مرد كلاهبردار به نام «حجت الله - ر» در سال ۷۱ به علت چندين فقره كلاهبرداري دستگير شد ولي هنگام انتقال به دادگاه از دست ماموران فرار كرد. وي افزود: «حجت الله» تحت تعقيب پليس ايران بود تا اينكه در سال ۷۲ به شكل غيرقانوني از كشور خارج و در كشور سوئد اقامت كرد.
«اميدي» با اعلام اينكه اين كلاهبردار تاكنون از موسسات دولتي مثل شهرداري، دفاتر امام جمعه، خانه هاي سالمندان و موسسات نگهداري از كودكان بي سرپرست در شهرهايي نظير: سپيدان فارس، آستارا، گرگان، ميبد، سمنان، اسلامشهر، بهبهان، قشم و ايذه با اسامي مستعار، دكتر خلعتبري، دكتر جوادي و دكتر سميعي ميليون ها تومان كلاهبرداري كرده است، گفت: متهم تنها ازيكي از بيمارستان هاي شهرستان ممسني به بهانه تحويل دو دستگاه آمبولانس، حدود ۱۲ ميليون تومان دريافت كرده است. مديركل مبارزه با جرايم خاص و رايانه اي معاونت آگاهي ناجا درخصوص اقدامات پليس براي دستگيري متهم، اظهار داشت: از طريق اينترپل كشور سوئد را از اعمال مجرمانه اين فرد مطلع كرديم كه پليس سوئد نيز پس از انجام تحقيقات لازم تأييد كرد كه شكاياتي برعليه «حجت الله» درخصوص كلاهبرداري در اين كشور به آنان گزارش شده است و تحقيقات آنان براي دستگيري متهم در كشور سوئد آغاز شده است.

گروه حوادث - مهديه مصطفايي: با گذشت سه سال از قتل يك جواهرفروش تهراني اعترافات يك سارق مسلح در زندان مشهد، قاضي دادگاه بعثت تهران را بر آن داشت تا دستور بازجويي هاي فني و تخصصي از يك زنداني ديگر را صادر كند.
قتل صاحب جواهرفروشي ونوس
به گزارش همشهري، ظهر ۱۲ بهمن ماه ۸۱ وقوع يك فقره قتل به مأموران كلانتري ۱۲۱ سليمانيه اطلاع داده شد. مأموران در صحنه حادثه كه جواهرفروشي ونوس در خيابان نبرد بود، حضور يافتند و با پيكر خونين صاحب طلافروشي به نام مهدي كه در اثر شليك گلوله به قتل رسيده بود روبه رو شدند. آنها در بررسي هاي مقدماتي خود دريافتند جسد توسط پسرعموي قرباني دقايقي پس از وقوع جنايت پيدا شده و عامل يا عاملان جنايت پس از قتل مرد جواهرفروش اقدام به سرقت طلاجات كرده و از محل متواري شده اند.
بررسي هاي مقدماتي بيانگر آن بود كه كسبه محل هيچ صداي شليكي را نشنيده اند و زماني كه پسرعموي مهدي طبق قرار قبلي براي ملاقات و احوالپرسي به مغازه وي مراجعه كرده با در بسته روبه رو شده است و لحظاتي بعد با جسد غرق خون وي روبه رو شدند. در بازجويي هاي صورت گرفته يكي از كسبه مدعي شد ساعتي قبل دو مرد به همراه يك زن جوان را ديده كه وارد جواهرفروشي شده و دقايقي بعد هر سه نفر از طلافروشي بيرون آمده و سوار بر دو موتورسيكلت از محل دور شده اند. پليس جنايي تهران درحالي كه با معماي قتل اين طلافروش كه عاملان آن سرنخي برجاي نگذاشته بودند روبه رو بود، به تحقيقات گسترده پليسي دست زد. اما درحالي كه بررسي تصاوير چهره نگاري شده متهمان نيز نتيجه اي دربرنداشت رسيدگي به پرونده براي ۳ سال مسكوت ماند.
۳ سال پس از جنايت
درحالي كه رسيدگي به پرونده اين جنايت در شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضائي بعثت همچنان بي نتيجه باقي مانده بود، چندي قبل از طريق مأموران انتظامي مشهد اطلاع داده شد فردي به نام داود كه به اتهام سرقت مسلحانه در زندان اين شهرستان دوران محكوميت خود را مي گذراند، اعترافات مهمي را بيان كرده است. اين مرد كه به دنبال سرقت مسلحانه از يك طلافروشي در مشهد به دام افتاده بود، در جريان بازجويي ها مدعي شده بود با اعضاي يك شبكه سرقت مسلحانه كه رئيس آن فردي به نام اصغر معروف به خارجي بوده است، دست به سرقت زده است. وي در ادامه اعترافاتش به سرقت طلافروشي ونوس در خيابان نبرد نيز اشاره كرده و گفته بود كه اين سرقت را چند سارق حرفه اي كه يكي از آنها اصغر خارجي بوده است انجام داده اند. از آنجايي كه بررسي ها نشان مي داد كه اصغر خارجي پرونده هاي سرقت مسلحانه اي دارد كه شباهت زيادي به نحوه سرقت از جواهرفروشي ونوس دارد، بنابراين قاضي الهي زاده رئيس شعبه ۱۱۵۶ مجتمع قضائي بعثت دستور پيگيري ويژه و مجدد را بر روي اين پرونده صادر كرد. با آغاز تحقيقات تيمي از كارشناسان خبره اسلحه شناسي، گلوله هاي شليك شده در جريان ۲ سرقت صورت گرفته در جواهرفروشي مشهد و جواهرفروشي ونوس تهران را تحت بررسي هاي علمي و تخصصي قرار دادند كه بررسي هاي آنها نشان داد گلوله ها متعلق به يك نوع اسلحه است.
روز دوشنبه با دستور قاضي الهي زاده، اصغر خارجي براي بازجويي مقدماتي به شعبه ۱۱۵۶ احضار شد. وي ضمن رد اتهام قتل عمدي و سرقت مسلحانه از جواهرفروشي ونوس مدعي شد تمام اظهارات داود در زندان مشهد دروغ است. برپايه اين گزارش صبح ديروز قاضي الهي زاده با بررسي هاي علمي بر روي پرونده به كارآگاهان دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران دستور داد تا پس از سه سال اصغر را درخصوص اين حادثه تحت بازجويي قرار دهند تا صحت يا كذب ادعاهاي زنداني مشهدي مشخص شود.

ايسنا- يك دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه مازندران كه در حال انجام عكاسي بود، در درياي خزر غرق شد.
بعد از ظهر روز دوشنبه ۱۹ تيرماه، دو نفر از دانشجويان دانشگاه مازندران جهت تفريح به ساحل درياي خزر كه در حد فاصل خوابگاه «نواب» تا يك «مجتمع تفريحي» واقع شده  است، مراجعه كردند. در اين حال يكي از اين دو نفر به نام «مهرورز» اقدام به عكاسي از دانشجوي همراهش كرد كه ناگهان سرخورد و پس از سقوط به دريا غرق شد.
مهندس حسين پور، معاون دانشجويي دانشگاه مازندران با تأييد مرگ اين دانشجو بر اثر غرق شدگي در درياي خزر گفت: عليرغم اين كه دانشگاه بنا به دلايلي از ارايه خوابگاه و ترم تابستاني به دانشجويان خودداري مي كند، تعدادي از آنها با موافقت معاون آموزشي به دليل داشتن پروژه مي توانند در خوابگاه بمانند كه دانشجوي قرباني يكي از آنها بود و تا شهريورماه مهلت داشت، درسش را به اتمام برساند.
وي، بي احتياطي متوفي را علت وقوع اين حادثه دانست و افزود: اين دانشجو به نام «مهرورز» به همراه يكي از دوستان دانشجويش غروب روز دوشنبه براي تفريح به ساحلي مراجعه كردند كه جزو مناطق ممنوعه بوده است و سنگ چين ها و سيم خاردارهاي اطراف ساحل اين موضوع را به خوبي نشان مي دهد. مهندس حسين پور تأكيد كرد: متاسفانه اين فرد بر اثر سر خوردن هنگام عكاسي جان خود را از دست داد.

دختر يك ميليونر انگليسي پس از ارتكاب قتل صحنه جنايت را مكتوب كرد.
به گزارش سايت نيوز تواني فور، دختر جوان يك ميليونر انگليسي كه در ۱۷ سالگي مرتكب قتل شده بود در ۱۸ سالگي با نوشتن نحوه ارتكاب جرمش دستگير شد. اين دست نوشته كه صحنه جنايت را به طور دقيق توصيف مي كرد به طرز ماهرانه اي نوشته شده بود. با كشف اين دست نوشته پرده از حقيقت تلخ ماجرا برداشته شد و قاتل زن ۸۱ ساله اي كه يك سال پيش در خانه اش كشته شده بود به دام افتاد.

امدادگران سازمان امداد و نجات در جست وجوي اجساد پدر و پسري كه هنگام شنا در درياچه اروميه بر اثر غرق شدگي جان باختند، با بدن نيمه جان و نمك گرفته پسر جواني مواجه شدند كه در يك قدمي مرگ قرار داشت.
بنا بر اين گزارش، ساعت نه و نيم صبح چهارشنبه ۲۱ تير ماه، يك تيم غواصي سازمان امداد و نجات جمعيت هلال احمر به همراه تيمي از امدادگران سپاه در حالي كه در جست وجوي اجساد پدر و پسري در درياچه اروميه بودند كه دهم تير ماه هنگام شنا در اين درياچه غرق شدند، ناگهان با بدن نيمه جان جواني ۲۵ ساله مواجه شدند.
گروه نجات در بررسي هاي اوليه متوجه شدند، اين جوان «مرتضي» نام دارد و روز گذشته به همراه گروه ۵ نفره اي براي شنا به اين درياچه آمده بود اما هنگام بازگشت اعضاي گروه متوجه ناپديد شدن وي شده و موضوع را به نيروهاي امدادي اطلاع داده بودند، اما تا ۲۴ ساعت بعد كه بدن نيمه جان وي به صورت اتفاقي توسط گروه نجات پيدا شد خبري از وي نبود .اين شخص كه در حالت بيهوشي قرار داشت، با اعزام اورژانس به بيمارستان منتقل شد.

ايسنا- در يك آتش سوزي كه عصر روز گذشته در شهرك اكباتان حد فاصل فاز ۱و ۲ رخ داد، انبار سرم و لوازم كمك هاي اوليه اورژانس تهران طعمه حريق شد.
ساعت ۱۷ و ۱۹ دقيقه روز گذشته، خبر اين آتش سوزي به سازمان آتش نشاني داده شد و به علت گسترش حريق، ماموران از دو ايستگاه ۳۴ و ۸ به محل انبار كه حدود ۲۰۰ متر مربع وسعت دارد، شتافتند.
شعله هاي آتش حدود ۴۰ درصد از انبار را در بر گرفته بود كه با تلاش آتش نشانان حريق به سرعت مهار و از گسترش آن به ديگر نقاط انبار جلوگيري به عمل آمد.
فرمانده نيروهاي آتش نشاني ايستگاه ۳۴ پس از اطفاي اين آتش سوزي و بررسي آن، ميزان خسارات وارده را بيش از ۳۰۰ ميليون ريال برآورد كرد.

ايسكا نيوز: خرس تنبل باغ وحش گلدن كانادا كه به دنبال يافتن جفت گريخته بود به خاطر گرسنگي با پاي خود به قفس برگشت.
اين خرس خاكستري كه بوو نام دارد بعد از شكار غيرقانوني مادرش در سال ۲۰۰۲ ميلادي به باغ وحش گلدن سپرده شد. اين حيوان تاكنون دوبار موفق به فرار شده است و كارشناسان باغ وحش معتقدند خرس ۴ ساله به خاطر پيدا كردن جفت گريخته بود.
اين در حالي است كه خرس هاي هم نژاد بوو در پنج سالگي بالغ مي شوند؛ بنابراين مسئولان زيست محيطي كانادا بعد از نخستين فرار تصميم گرفتند اين حيوان را عقيم كنند. اما پيش از اينكه دست به كار شوند بوو فرار را برقرار ترجيح داد.
اما با پايان فصل جفت گيري خرس تنبل و راحت طلب باغ وحش گلدن با پاي خود به قفسش برگشت و همه را با شگفتي روبرو كرد.كارشناسان بر اين باورند كه بلوغ زودرس خرس ۴ ساله در نتيجه تغذيه عالي در باغ وحش است و حيوان خاكستري جايي بهتر از اين نيافت كه خوب بخورد و خوب بخوابد.