شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۵
ورزش
Front Page

مارچلو ليپي، جوليوس سزار روم
آمدم، ديدم فتح كردم
ترجمه: مريم دري منش
001968.jpg
وقتي مارچلو ليپي در سال ۲۰۰۴ به عنوان مربي تيم ملي فوتبال ايتاليا انتخاب شد، فقط يك هدف داشت: آتزوري ها را پس از سال ،۱۹۸۲ به چهارمين مقام قهرماني جهان برساند.
دو سال بعد توانست با اقتدار به اين مهم دست يابد. وقتي تيم ايتاليا در حال برگزاري جشن قهرماني در سير كوس ماكسيموس رم بود، بي ترديد همه ليپي را با سزار روم قديم مقايسه مي كردند.
«Veni, Vidi, Vici» (آمدم، ديدم، فتح كردم)، اين ها كلماتي بود كه جوليوس سزار پس از پيروزي در جنگ بر زبان آورد و احتمالاً ليپي هم پس از پيروزي بزرگ تيمش در برلين در فينال جام جهاني مقابل فرانسه، چنين كلماتي از ذهنش گذشته است.
اما وقتي مربي تيم ملي تنها سه روز پس از اين افتخار بزرگ از سمتش كناره گيري كرد، بيش از سزار همه به ياد سين سيناتو ديكتاتور رومي افتادند كه پس از يك لشكركشي و جنگ موفقيت آميز، به جاي جشن گرفتن و لذت بردن از پيروزي، در كشورش خود را منزوي كرده و به زندگي خصوصي اش پرداخت. اما ليپي، به طور كامل از او تبعيت نكرده و در آينده هم به حرفه مربيگري خواهد پرداخت. وي در اين باره اظهار داشت: «در پايان يك تجربه شغلي و انساني فوق العاده در رأس يك گروه و تيم ويژه اي از بازيكنان، فكر مي كنم وظيفه و كارم در تيم ملي به پايان رسيده است.»
گرچه ايتاليايي هاي قهرمان از تصميم او دلسرد و ناراحت شدند، اما در عين حال به تصميم وي به ديده احترام مي نگرند. فابيو كاناوارو كاپيتان تيم ملي ايتاليا كه يكي از برجسته ترين بازيكنان لاجوردي پوشان در جام جهاني آلمان بود گفت: «از طرف تمام بازيكنان تيم بابت تمام زحماتي كه ليپي براي تيم متحمل شده است تشكر مي كنم. او به عنوان يك فاتح مي رود و ما به عنوان مربي و يك انسان خيلي مديون او هستيم. او مجموعه اي از نقاط قوت اخلاقي و استقامت و پايداري خود را به ما داده كه مي تواند به عنوان فرمول پيروزي استفاده شود.» كلماتي كه كاناوارو بر زبان آورد، حرف ميليون ها هوادار ايتاليايي بود كه جشن پيروزي برپا كرده بودند. در واقع ليپي كليد موفقيتي بود كه در شروع تصدي پست مربيگري در دو سال قبل آن  را هدف خود عنوان كرده بود. شعار و سخن ليپي همواره اين بود: «مي خواهم مجموعه قدرتمندي را شكل دهم كه بازيكنان حس كنند در يك باشگاه بازي مي كنند.»
پيروزي در آلمان نشان داد كه او به هدف مورد نظرش رسيده است. وي از ۲۱ بازيكن از ۲۳ مرد كادر تيم ملي در جام جهاني استفاده كرد و فقط به دو دروازه بان ذخيره بازي نرسيد. ليپي مي گويد: «ميل دارم به خصوص از بازيكناني تشكر كنم كه به  اندازه ديگران بازي نكردند. موضع گيري آنها و فداكاري و تلاششان در تمرينات و در مجموع بسيار فوق العاده بود.»
ماركو ماتراتزي يكي از كساني بود كه بيشترين پيشرفت را در تيم داشت؛ كسي كه در سخت ترين مرحله براي فوتبال ايتاليا قلب هواداران را متوجه خود ساخت. وي در اين باره گفت: «مربي تيم در جام جهاني اين حس را به تمام اعضا القا كرده بود كه همه ما به يك اندازه مهم هستيم. در طول جام جهاني همه خودشان را بااهميت مي دانستند. اين حس خيلي خوب و زيبا بود.»
نمونه ديگر گنارو گتوسو بود كه ميل و علاقه شديدش به بازي نشانگر و سمبل روحيه مبارزه طلبي تيمي يكرنگ و همدل بود كه بزرگترين نقطه قوت آن دفاع تقريباً غيرقابل  نفوذ آن بود. از روند و جريان بازي گذشته، به جان لوئيجي بوفون دروازه بان تراز اول ايتاليا مي رسيم كه در طول جام،دروازه اش به غير از دو مرتبه باز نشد؛ يكي گل كريستين زاكاردو به دروازه خودي در مقابل آمريكا و ديگري پنالتي زين الدين زيدان در ديدار فينال كه تنها گلهاي خورده آتزوري ها در هفت مسابقه شان بود.
معذالك بازي ايتاليا به طور كامل دفاعي محض و يا بازي تخريبي نبود. مدافعان تمام عياري چون كاناوارو، جان لوكا زامبروتا و بوفون در كل تيم فقط مانند ستارگاني درخشان بودند. رمز موفقيت تيم بيشتر يك مسئله ساده بود. هر بازيكن وظايفي را كه به وي محول شده بود به طور صددرصد انجام مي داد و به علاوه ليپي مراقب بود كه بازيكنان تمام توانشان را در خدمت تيم به كار گيرند.
و اين امر مهمترين تفاوت بين تيم قهرمان فعلي و تيمي است كه در سال ۱۹۸۲ قهرمان جهان شد. ۱۲ گل اين جام توسط ۱۰ بازيكن مختلف به ثمر رسيد، در حالي  كه ۲۴ سال قبل، ايتاليا قهرماني اش را بيش از هر چيز مديون شش گلي بود كه پائولو روسي براي تيمش زده بود.
روسي در اين خصوص به شوخي مي گويد: من در آن جام ۶ گل زدم، در حالي  كه در آلمان شش مهاجم ما در مجموع ۷ گل ساخته يا به ثمر رساندند.
فرانچسكو گراتزياني زوج روسي در خط حمله ايتاليا در سال ۸۲ با لبخندي پاسخ مي دهد: «علتش اين است كه تو هميشه در محوطه جريمه حركت مي كردي و كل تيم از جمله خود من كارهاي سخت را انجام داده و شرايط گلزني را برايت فراهم مي كرديم.»
انزوبيرزوت كه پس از قهرماني در جام جهاني ۱۹۸۲ تبديل به يك اسطوره شد در مورد استعفاي ليپي مي گويد: «ليپي كاري رؤيايي انجام داده و من اميدوارم كه به كارش ادامه دهد.» وي به خبرنگار روزنامه گازتا دلواسپرت گفت: «او قهرماني جام جهاني را كسب كرده و بازيكنانش هم مي خواهند كه او بماند. به عقيده من تاريخ تصميم مي گيرد كه چه وقت يك دوران به پايان برسد.»
ليپي، مرد مونقره اي و چشم آبي ايالت توسكاني، نام خود را در تاريخ ايتاليا و تاريخ فوتبال جهان به ثبت رساند.
آنچه كه ليپي از خود به يادگار گذاشته، چيزي است كه در حال حاضر فوتبال ايتاليا بيش از هر زمان ديگري به آن نياز دارد.
وي در خصوص تيم ملي ايتاليا و آينده خود با سايت فدراسيون جهاني فوتبال فيفا گفت وگو كرده است:
* آقاي ليپي، ايتاليا پس از ۲۴ سال توانست قهرماني جهان را از آن خود كند. چه احساسي داريد؟
- اين روزها، زيباترين لحظات زندگي ام است. به زمان بيشتري نياز دارم تا به خوبي متوجه شوم كه چه اتفاقي افتاده است.
* شما اولين مربي هستيد كه با يك باشگاه قهرمان جام باشگاه هاي اروپا و حالا با تيم ملي ايتاليا بالاترين مقام فوتبال دنيا را به دست آورده ايد.
- كسب عنوان با يك باشگاه كار و هدف روزمره يك مربي است. اما كسب يك عنوان با تيم ملي، امري خارق العاده است. در تاريخ فوتبال فقط چند مربي هستند كه توانسته اند تيمشان را قهرمان جهان كنند. الآن من به اين گروه تعلق دارم و اين احساس غيرقابل توصيف است.
* در جام جهاني چه موقع به اين باور رسيديد كه مي توانيد مقامي كسب كنيد؟
- در دو موقع: هنگام پيروزي بر استراليا در يك هشتم نهايي و طبعاً در نيمه نهايي مقابل آلمان و ۶۵۰۰۰ هوادارش در دورتموند. پس از آن دانستيم كه فرانسه را هم مي توانيم از پيش رو برداريم.
* جنجال و رسوايي فوتبال در كشورتان در طول جام جهاني، تيتر منفي بسياري از روزنامه ها را به دنبال داشت. چه قدر اين قضيه روي تيم تأثير گذاشت؟
- ما لحظات دشواري داشتيم، ولي رفتارمان عالي و حساب شده بود. مي خواستيم پس از اين رسوايي، چهره واقعي فوتبال ايتاليا را به دنيا نشان دهيم. اين فوتبال روح و قلب و شخصيت خود را نشان داده است.
ولي به هر حال اين فوتبال محصول همان جنجال با دعواها و رسوايي هايش است. حالا ايتاليا مي تواند بابت داشتن چنين بازيكناني مغرور باشد. آنها به دنيا نشان دادند كه ما چه فوتبال خوب، مؤثر و با تكنيك بالايي را مي توانيم ارائه دهيم.
* برنده فينال را ضربات پنالتي تعيين كرد. ايتاليا در چهارمين پنالتي در يك جام جهاني براي اولين بار به پيروزي رسيد...
- ما قبلاً شكست مي خورديم چون هيچ كس نمي خواست پنالتي بزند. اين بار همه مي خواستند، تفاوت فقط در همين بود. البته اين برمي گردد به شخصيت تيم.
* يكي از صحنه هاي كليدي در ديدار فينال، كارت قرمز زين الدين زيدان به خاطر كاري بود كه در آخرين بازي خود انجام داده بود.
- من از بابت اين گونه وداع زيدان خيلي غمگينم و هميشه او را بسيار تحسين مي كنم، نه به خاطر دوراني كه با هم در يوونتوس سپري كرديم، اين را همه مي دانند. نمي دانم در مغز او چه گذشت.
* در روزهاي اخير صحبت هاي زيادي در مورد آينده شما شد. واقعاً مي خواهيد تيم ملي را ترك كنيد؟
- البته. من تصميم خود را گرفته ام و ترجيح مي دهم در يك باشگاه به كارم ادامه دهم.
منبع: دي ولت - جولاي ۲۰۰۶

نگاه
كارنامه سفيد
001965.jpg

مارچلو ليپي، مربي تيم ملي فوتبال ايتاليا در جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان، به طور حتم يك استثناي بزرگ است، چرا كه برخلاف اكثر همكارانش هنوز در هيچ كشوري غير از ايتاليا مربيگري نكرده است. البته به هيچ وجه معناي آن اين نيست كه او تجربه كافي ندارد. وي در طول دوران مربيگري اش از باشگاه هاي كوچك در رده نوجوانان شروع كرده و سپس به سري A رسيده است.
با توجه به اين كه وي هيچ گونه بازي ملي در كارنامه اش ندارد، بايد تنها به زماني كه به عنوان مدافع مياني در سري A در سامپدوريا جنوا بازي مي كرد اشاره كرد. حتي وي فعاليت موفقيت آميز خود به عنوان مربي را هم در اين باشگاه و البته در رده نوجوانان آغاز كرد.
اما موفقيت اصلي ليپي در فصل ۹۴-۱۹۹۳ پايه ريزي شد كه توانست باشگاه ناپل را راهي جام يوفا كند. اين موفقيت از اين جهت باارزش تر مي شود كه به آشفتگي مالي اين باشگاه جنوبي در دوران پس از ديگو مارادونا واقف باشيم.پس از آن باشگاه هاي بزرگ سعي در جذب ليپي داشتند و بالاخره يوونتوس موفق شد وي را به شمال ايتاليا بكشاند و درست در همان فصل اول يوونتوس تحت رهبري ليپي توانست قهرماني سري A را از آن خود كند. آن زمان بازيكناني نظير جان لوكا ويالي و چيرو فرارا در يوونتوس حضور داشتند كه قبلاً نيز در ناپل تحت رهبري ليپي بازي مي كردند و در جام جهاني دستياران وي بودند. در سال هاي بعد عنوان هاي بي شمار ديگري نصيب يوونتوس شد، از جمله پيروزي در ليگ قهرمانان اروپا در سال ۱۹۹۶.
ليپي بيش از اين كه استراتژيستي باشد كه فشارهاي تاكتيكي بزرگي را به تيمش تحميل كند، بيشتر يك انگيزه دهنده قوي مي باشد. وي هميشه به دليل انعطاف و جذبه شخصي و نيز صداقتش، اعتماد بازيكنان را به خود جلب مي كند.
كمي پس از شروع فصل ۹۹-۱۹۹۸ راه ليپي و يوونتوس  تورين از هم جدا شد. پس از چند ماه دوباره ليپي روي نيمكت مربيگري اينترميلان نشست. اما اوضاع چندان برايش خوب پيش نرفت و پس از اولين بازي فصل ۲۰۰۱-۲۰۰۰ پستش را در آنجا ترك كرد.
در تابستان ۲۰۰۱ دوباره به يوونتوس برگشت و سه سال هم در آنجا ماند و باز هم با اين تيم به موفقيت هاي ديگري و بيش از همه در ليگ ايتاليا دست يافت. در جولاي سال ۲۰۰۴ بالاخره از ليپي به عنوان مربي تيم ملي نام برده شد.
تيم ملي ايتاليا تحت رهبري او توانست بدون مشكل مسابقات انتخابي جام جهاني را پشت سر گذارد. اما از همه جالب تر پيروزي هاي مؤثر اين تيم در دو ديدار دوستانه آخر آنها مقابل هلند و آلمان بود كه سهم زيادي در خوشبيني بجا و موجه ايتاليايي ها در موفقيت آنها در جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان داشت.
اين در حالي است كه معمولاً ايتاليايي ها در تورنمنت هاي مختلف به آنچه كه انتظار مي رود دست پيدا نمي كنند. اما ليپي اين شرايط را تغيير داد و موفقيت هاي خود را از يك باشگاه فوتبال، به تيم ملي فوتبال كشورش منتقل كرد.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سينما  |   شهرآرا  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |