يكشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۵
شهرآرا
Front Page

گفت وگو با عليرضا نوين شهردار تبريز، پيرامون مسايل و مشكلات اين شهر-بخش واپسين
تهران ،يكي از الگوهاست
002034.jpg
002031.jpg
عباس ثابتي راد
ما هم اكنون در حال پيگيري مديريت واحد شهري هستيم. البته دولت نيز در واگذاري برخي از وظايف اقداماتي را انجام داده است، اما وظايف فعلي كه قرار است به ما واگذار كنند، وظايفي هزينه بر است. شهرداري هم اكنون به دليل ركود مسكن و به دليل كاهش ساخت و ساز، از نظر درآمدهاي پايدار با چالشي جدي روبه روست. فكر مي كنيم كه انتظار به جايي باشد كه از دولت توقع كمك بيشتري داشته باشيم
مهندس عليرضا نوين شهردار تبريز در بخش نخست گفت وگو با ما با اشاره به افتتاح ۶ طرح عمراني معوق مانده در ابتداي سال از اختصاص بيش از ۳۵ ميليارد تومان براي بهره برداري از پروژه هاي عمراني خبر داد و گفت: تبريز بايد به جايگاه واقعي خود در ميان كلانشهرها برسد. در قسمت دوم اين گفت وگو كه امروز پيش رويتان است مهندس نوين ضمن تاكيد بر همكاري هاي كلانشهرها خاطرنشان كرد: تهران به عنوان پرچمدار ساير كلانشهرها بايد زمينه را براي رسيدن به اهداف مختلف اين شهرها هموار كند. متن اين بخش از گفت وگو پيش رويتان است.
* آيا توجه به محلات محروم موردنظرتان هم بوده. با وجود احداث چند پارك در محلات محروم.
- طرح خدمات محله اي را ما به عنوان شعار سال ۸۵ انتخاب كرديم. عمده كلانشهرها در معابر اصلي شهر خدمات رساني مي كنند. در قالب زيرگذرها و روگذرها يا معابر اصلي و... اما محلات ما عملاً تا پيش از اين فراموش شده بودند. باور كنيد كه محله اي در تبريز است كه از قبل از انقلاب در آنجا آسفالت ريزي نشده بود. يا زباله ها به صورت هفتگي در محلات مي ماند. ما در سال ۸۵ ساماندهي خدمات شهري در محلات را پيگيري كرديم. از جمله آن، پنج بازارچه محلي در شهر تبريز در دست اقدام داريم. به همان شيوه كه در تهران هستند. يا سه پل عابر پياده به صورت مكانيزه تا پايان سال در اين محلات به بهره برداري مي رسد.
* استفاده از تجارب مشترك كلانشهرها، به عنوان يك مبناي جدي براي نظام مديريتي حائز اهميت است. مثلاً شهرداري تهران با نهاد اپور كه مركزي مطالعاتي و تحقيقاتي جهاني است و تجارب كلانشهرهاي جهان را در اختيار دارد همكاري هاي گسترده اي آغاز كرده و اين نهاد را به عنوان مشاور براي اداره شهر، انتخاب كرده است. آيا شما به عنوان يك كلانشهر در اين حوزه برنامه اي داريد؟
- ما بايد در داخل كشور، اتحاديه كلانشهرها را تقويت كنيم. اين در واقع در جلسات شهرداران كلانشهرها مورد توجه قرار گرفته است كه اقدامات اوليه آن انجام شده و از طريق وزارت كشور به دولت نيز براي تاسيس اتحاديه كلانشهرها پيشنهاد داده ايم. در شهريور امسال اين جلسه در استانبول تركيه برگزار خواهد شد كه ۵۰شهردار كلانشهر دنيا در اين جلسه شركت مي كنند. از ايران هم دكتر قاليباف و بنده شركت خواهيم كرد. همانطور كه اشاره كرديد ما ناگزيريم از تجارب كلانشهرها استفاده كنيم. در يك ماه گذشته من با شهردار استانبول جلسه اي داشتم و به بررسي تجارب اداره آن شهر پرداختيم. همان طوري كه مي دانيد استانبول با ۱۷ميليون جمعيت، يكي از شهرهاي بزرگ دنياست و اطلاع از كم و كيف اداره اين شهر، حائز نكات مهمي است. در هر صورت من فكر مي كنم آموزه هاي متعددي در اين حوزه مي تواند روشنگر باشد. مسلماً در اين جلسات ما هم تجارب خودمان را بيان مي كنيم. كلانشهرها امروزه با مشكلاتي چون آلودگي، كمبود فضاي سبز و ترافيك و مهاجرپذيري و افزايش جمعيت دست به گريبانند. يعني امروزه اگر ما از تجربه تهران استفاده كنيم، ديگر گرفتار ناهنجاري هاي مديريت شهري تهران در دوره هاي گذشته نخواهيم شد. همين طور تهران هم از تجارب كلانشهرهاي دنيا. همان طور كه ما از اين موضوع استقبال كرديم و حضوري جدي داريم، اميدواريم كه با تقويت اتحاديه هاي صنفي مهم نيز به اين امر برسيم.
* تا چه اندازه فكر مي كنيد كه اين اتحاديه امسال به نتيجه برسد؟
- من فكر مي كنم كه دولت هم استقبال مي كند. با وجود اينكه سازمان شهرداري ها در وزارت كشور وجود دارد، اما نقش اساسي و كليدي را براي شهرداري ها ايفا نمي كند. از سويي چالش هاي پيش روي شهرداري ها زياد است.
* آيا يكي از اين چالش ها تصدي گري وظايف ۱۳گانه شهرداري نيست كه به منظور تحقق مديريت واحد شهري پيش بيني شده است؟!
- ما هم اكنون در حال پيگيري مديريت واحد شهري هستيم. البته دولت نيز در واگذاري برخي از وظايف اقداماتي را انجام داده است، اما وظايف فعلي كه قرار است به ما واگذار كنند، وظايفي هزينه بر است. شهرداري هم اكنون به دليل ركود مسكن و به دليل كاهش ساخت و ساز، از نظر درآمدهاي پايدار با چالشي جدي روبه روست. اين يك مسئله عمومي ميان كلانشهرهاست، حتي در خود تهران هم اين مشكل وجود دارد. انتظار ما اين است كه سازمان شهرداري ها اين مشكل را به دولت منتقل كند. چرا كه شهرداري ها با كاهش درآمد روبه رو هستند. فكر مي كنيم كه انتظار به جايي باشد كه از دولت توقع كمك بيشتري داشته باشيم. مثلاً براي موضوع آنفلوآنزاي مرغي اتحاديه هاي مربوطه با تلاش فراوان، دولت را به كمك طلبيدند و دولت نيز به آنان كمك كرد. شهرداري ها مهمترند. اگر درآمد ما كم شود، مشكلات زيست محيطي- بهداشتي و ناتمام ماندن پروژه هاي عمراني و... به وجود مي آيد كه متاسفانه، آسيب جدي به بدنه جامعه وارد مي شود. اين در حالي است كه شهرداري ها مكلف به اجراي بسياري از برنامه ها هستند. دادن يارانه هاي متعدد، تامين ۵۰درصد از هزينه احداث مترو، انجام فعاليت هاي فرهنگي و... وقتي درآمد شهرداري ها به دليل ركود ساخت و ساز كاهش يابد، ما با معضل جدي روبه رو مي شويم كه ناگزير دولت بايد به شهرداري ها كمك كند.
از سويي قانون تجميع به رغم كارهاي خوب در شهرهاي كوچك، شهرهاي بزرگ و به ويژه صنعتي را دچار مشكل كرده است. درآمد شهرداري تبريز از حوزه صنعتي به يك سوم كاهش يافته كه اين يك معضل جدي است. اين در واقع تنها بخشي از مشكلات است. ما الان براي اداره كلانشهرها دنبال چاره جويي براي حل منطقي و تدريجي اين مشكلات هستيم و انتظار داريم كه دولت هم تسهيلاتي را براي اين بخش در نظر بگيرد. ما در كميسيون لايحه دولت چند پيشنهاد از كلانشهرها داريم كه ان شاءالله به تصويب مي رسد.
*با توجه به طرح جامع و تفصيلي تهران و دورنمايي از آينده پايتخت، آيا براي كلانشهرها لزوم اين اتفاق را پيش بيني نمي كنيد؟!
- متاسفانه تبريز هم گرفتار مشكل تهران شده است. طرح جامع ما دهه هفتاد شروع شده است، البته براساس اطلاعات و آمار سال ۶۵. متاسفانه وقت طرح جامع به پايان رسيده، اما هنوز طرح تفصيلي آن طرح جامع را براي نيمي از شهر نداريم. ۵۰درصد طرح تفصيلي شهر در طول سه ماه گذشته تهيه شده است. اما امروزه در مبحث شهرسازي، بسياري از شهرسازان معتقدند كه بايد دنبال طرح هاي راهبردي بود. طرح هاي جامع چندان پويا و كارآمد نيست. طرح هاي راهبردي هم براساس عوامل پيش بيني نشده، برنامه ريزي مي شود. مثلاً از اوايل دهه هفتاد تا به امروز جمعيت تبريز دو برابر شده است. البته تهيه اين طرح ها وظيفه وزارت مسكن و شهرسازي است. اما از آنجا كه شهرداري ها مديريت شهري را به عهده دارند، ناگزير از داشتن سندي براي اداره بهتر شدند. بنابراين مشاركت آنان انكارناپذير است. از سويي بايد در صورت تهيه طرح هاي مختلف، واقعيت ها مورد توجه واقع شود. مثلاً اگر ما مي گوييم تا پايان سال ۶كيلومتر از خط اول مترو را بهره برداري مي كنيم، با توجه به تبريز سال ۱۴۰۰ و با جمعيت آن بايد برنامه اي براي احداث مترو، تامين اعتبار آن پيش بيني شود چرا كه جمعيت روبه رشد است. تبريز ۱۴۰۰ جمعيتي در حدود ۲ميليون و صد هزار نفر خواهد داشت كه البته اين به دليل كنترل جمعيت است، اما همين مقدار ۵۰۰هزار نفري كه به تبريز افزوده مي شود، خيابان، بزرگراه، معابر فرعي و خدمات شهري مي خواهد. در اين طرح تصويب شده كه بيشتر شرح آن گفته شده، ما موظفيم ۲۵۰ كيلومتر بزرگراه در تبريز احداث كنيم، اما چگونه؟! با اين منابع درآمدي آيا قادر خواهيم بود؟!

از شهر
معماري ايران در چالش ميان سنت و مدرنيته
مهناز محمودي

ما امروزه بدون شك در روند جهاني شدن قرار گرفته ايم و اين روند از دوره رضاشاهي همچنان ادامه دارد. در ابتدا آمدن وسايل مدرن مانند مبلمان در فضاهاي داخلي خانه ها تحولي در درون و سپس در ساماندهي خانه ها ايجاد كرد. آمدن فضاهاي سرويس دهنده در ساماندهي نوين در مجاورت فضاهاي اصلي، عامل ديگري براي تغيير ساختار چيدمان فضاها بود. با آمدن مدرنيسم در ايران تحولاتي در الگوهاي فرهنگي- رفتاري ايجاد شد كه بدون شك گسست از معماري سنتي را بدنبال داشت. الگوهاي معماري سنتي بويژه در بخش مسكن پاسخگوي نيازهاي جديد و مسائل فرهنگي نو نبود.
در ايران با گسست از سنت، به مدرنيته دست نيافته ايم. اشتباه برخي معماران معاصر ايران در برداشتهاي ناصحيح از دو وجه اصلي مدرنيته است كه آن دو مدرنيته انتقادي و مدرنيته ابزاري است. اين امر باعث گرديده تا معماري امروز ايران نيز همانند عصر ناصرالدين شاهي به سوي معماري كارت پستالي به پيش رود. امروزه در ايران كافه هاي اينترنتي داريم و كامپيوتر و ماشين به عنوان ابزارهاي تكنولژيكي دستاورد مدرنيته علمي، جايگاه خود را پيدا كرده است و ما بي چون و چرا از ابزارها و دستاوردهاي غرب بهره مي بريم پس چون مدرنيته ابزاري را پذيرفته ايم بايد مدرنيته انتقادي را نيز به عنوان وجه مهم و اساسي ديگر مدرنيته بپذيريم و با تكيه بر عقلگرايي مدرن به مدرن ايراني دست يابيم و مفاهيم آن را هضم و جزم كرده و به دستاوردهاي فكري و زيبايي شناختي متعلق به خود برسيم.
اين اشتباه كه معماري غرب نيز چون ساير دستاوردهاي تكنولوژيكي همچون كامپيوتر بايد همانگونه كه هست در ايران نيز مورد استفاده قرار گيرد و اينكه از معماري غرب نيز بسان يك ابزار دستاورد مدرنيته بهره جوييم؛ معماري ايران را با بن بست هاي بي برگشت مواجه خواهد ساخت.
در مدرنيته از آنجا كه فردگرايي اهميت مي يابد، لذا خلاقيت و مفاهيم زيبايي شناختي كانتي در معماري جايگاه خود را مي يابند و علي رغم اينكه خلاقيت بعدي از اقدام معمارانه است كه وجهي ذاتي و جوهري دارد و اساسا نوآوري در بطن آن مستتر است و مدرنيته شرايط لازم براي تحقق نو و خلاقيت پايدار را فراهم مي سازد اما مدرنيته در معماري ايران را جز گسست از گذشته و برداشت مقلدانه از غرب نمي توان تعريف كرد.
معماري جهاني يعني اينكه در عين ايراني بودن از دستاوردهاي نوين جهاني نيز براي پيشبرد خود سود بجويد. امري كه در پهلوي دوم در آثار مهندس سيحون، كامران ديبا، فرمانفرمايان تا حدي تحقق يافت. برخي معماران هندي نيز نظير راج ريوال و چارلز كورها به  رغم انديشه مدرن در بومي كردن انديشه جهاني موفق بوده اند.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   شهرآرا  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |