دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۵
به انگيزه برپايي كارگاه هاي آزاد هنري در فضاي باز موزه هنرهاي معاصر تهران
ارتباط سريع با مخاطب
محمدصالح حجت الاسلامي
002658.jpg
پس از اتمام يك روز سخت و هنگامي كه آسمان شهر رو به تاريكي مي رود در گوشه اي از شهر پر از همهمه ما، حركتي زيبا و لطيف به همت هنرمندان نقاش شروع مي شود. هنگام عبور از جلوي موزه هنرهاي معاصر تهران تجمع افراد و فضاي روشن خاصي در كنار در ورودي موزه، جلب توجه مي كند. با قدم برداشتن به سوي موزه اما چند قدمي مانده به آن مي توان وارد مسيري شد كه از ميان فضاي سبز سمت راست، شما را به محوطه پيراموني موزه راهنمايي خواهد كرد. پس از چند قدم محوطه اي را در حدود ۸۰۰ متر مربع در مقابل خود مي بينيد. جايي كه تاكنون در آن قسمت تردد كمتري ديده مي شد. فضايي دلنشين كه با پخش موسيقي اي ملايم و وجود صندلي هايي اين امكان را به دست مي دهد كه بتوانيد ساعت هاي پاياني روز را به تماشاي خلق آثار، به دست نقاشاني چيره دست كه با علاقه مشغول به هنرآفريني هستند، بنشينيد. حضور پرشور جمعيت هيجان را چند برابر مي كند. هر كسي متناسب با علاقه خود به تماشاي كار استادي نشسته است. عده اي به دور دوستان خود حلقه زده اند، بعضي هم به تماشاي كار طراحان نشسته اند و عده اي ديگر در گوشه اي در طرف مقابل تابلوها به دور ميزي كه به عرضه نوشيدني ها و خوراكي هاي سبك اختصاص يافته جمع شده اند.
ناصر آراسته در حال تكميل آخرين قسمت هاي اثر سه لتي و نسبتاً بزرگ خود است كه ملهم از وقايع اخير لبنان ولي با سبكي كاملاً مدرن اجرا شده است. او در مورد انگيزه اش براي حضور در اين كارگاه ها مي گويد: «انجام چنين حركتي از خواسته هاي قلبي و ديرينه هنرمندان نقاشي است و از اينكه براي اولين بار چنين فرصتي در اختيار نقاشان قرار گرفته تا در محيطي مناسب و با حضور مردم به نقاشي و معرفي هر چه بيشتر اين هنر بپردازند بسيار خوشحالم.»
آراسته حضور مردم را به هنگام خلق اثر لذت بخش توصيف كرده و پاسخگويي به سؤالات و كنجكاوي آنها را نه تنها خوشايند بلكه حركتي در امتداد كار تدريس سي ساله خود مي داند.
حبيب الله توحيدي مدرس دانشگاه، يكي ديگر از هنرمندان حاضر در اين كارگاه است. چند قدم آن طرف تر از او هم، همسرش شهلا آرمين مشغول خلق اثري ديگر است.
توحيدي مي گويد: «اين اولين تجربه من است كه در حضور مردم به كار نقاشي مي پردازم. بسيار هيجان انگيز و دلنشين است.» او ضمن اين كه حميد سوري را نيز به مشاركت در تكميل اثر خود تشويق مي كند، مي گويد: «اين نوع حركات و ايجاد چنين فرصت هايي در ترويج هنر نقاشي در جامعه مي تواند بسيار تأثير گذار باشد.»
ديدن يك مجسمه ساز در حال كار بسيار جالب است. نجيبي در مورد انگيزه خود براي حضور در اين كارگاه ها گفت: «ما حدود سي سال پيش و در زمان دانشجويي خود، با حضور در همين پارك لاله و با گرفتن مبلغ بسيار ناچيزي اقدام به طراحي پرتره افراد مي كرديم و شايد باوركردني نباشد كه به واسطه همين ارتباط ساده تعداد زيادي از افراد به هنر نقاشي علاقه مند و وارد اين رشته شده اند و حتي بعضي از همان افراد اكنون پس از سپري كردن تسهيلات دانشگاهي مشغول تدريس نقاشي هستند.» وي معتقد است به واسطه اين كه درك آثار هنري كه به سبك مدرن كار شده اند، آموزش خاص مي خواهد، بهتر است كه در اين كارگاه ها كه با هدف ترويج هنر در بين توده مردم برگزار مي شوند، ابتدا آثاري فيگوراتيو و منبعث از فرهنگ مردم خلق شوند تا ارتباطي سريع تر و بهتر با مردم برقرار شود. اين نقاش اثري با همين مشخصات و با فيگوري از مولوي را در دست اجرا داشت كه مورد توجه بازديد كنندگان قرار گرفت.
او در مورد نحوه برگزاري چنين كارگاه هايي مي گويد: «چه خوب بود كه اين فعاليت در دو بخش عمده و در دو مكان مجزا اجرا مي شد. در يكي كارگاه هاي تجربي-آموزشي مانند همين رويداد حاضر و ديگري چيزي شبيه بازار هنر؛ بازاري فقط مختص هنرمندان نقاش و طراح كه پس از تأييد صلاحيت هنري شان اجازه فعاليت در آنجا را پيدا مي كنند و در زمينه ايجاد درآمد براي ايشان بسيار مفيد است.»
با احمد وكيلي هم كه از اولين روز برپايي اين كارگاه ها در كنار داريوش ذاكري، علي ندايي و ناصر آراسته به نقاشي پرداخته بود و در روزهاي بعدي هم با هماهنگي او تعدادي از هنرجويانش فرصت نقاشي كردن در اين فضا را پيدا كرده بودند، به صحبت نشستيم. وكيلي هم علي رغم اشاره به مسابقه برگزاري كارگاه هاي تجربي در گالري هاي مختلف در گذشته توسط خود و همكارانش، برگزاري كارگاهي با اين ويژگي ها را حركتي جديد دانست. وي معتقد است افرادي كه در اين كارگاه مشغول نقاشي هستند، همه همديگر را مي شناسند و از سبك و سياق يكديگر به خوبي مطلعند و بنابر اين حضورشان در كنار يكديگر تأثيري در روند كار هنري شان نخواهد گذاشت و در اصل هنرمندان تنها با ايثار، از خودگذشتگي و به خاطر علاقه به مردم حاضرند كه در اين شرايط كه با شرايط ايده آل شان بسيار فاصله دارد، اقدام به نقاشي كنند.
او وجود هرگونه هنر ملي را نفي مي كند و معتقد است: نقاشي در حضور مردم بسيار سخت و در عين حال هيجان انگيز است. به خصوص براي شخصي چون من كه به دليل مسئوليت زندگي و پرورش فرزندانم معمولاً هميشه بعد از اين كه همه به خواب مي روند تا سحر بيدار مي مانم و به نقاشي مي پردازم و تقريباً هيچ گاه به هنگام نقاشي كردن كسي را در اطراف خود نديده ايم، اكنون شرايط بسيار متفاوت است، اما حضور مخاطب عام در اين جا، كه خيلي متفاوت از مخاطبين و بازديدكنندگان گالري ها هستند، بسيار اميدواركننده است. خانم هاي خانه دار، كودكان و حتي افراد مسن رابطه اي بسيار صميمانه با اين حركت برقرار كرده اند و من از اين كه توانسته ام در يك حركت اجتماعي مشاركت داشته باشم، بسيار خوشحالم.
بعد از گفت وگو با هنرمندان به سوي جمعيت رفتم و از خانم دانشجويي در مورد انگيزه حضورش در اين فضا و تماشاي هنرمندان سؤال كردم. او با اشاره به اينكه در سال آخر رشته نقاشي مشغول تحصيل است، تماشاي شيوه كار دوستانش را يكي از انگيزه هاي خود دانست، اما ديدن اساتيدي كه نامشان را بارها شنيده ولي خودشان و يا سبك كارشان را از نزديك نديده را هم از مهم ترين دلايل حضورش برشمرد. وي در مورد اينكه چه حس و تجربه اي از حضور خود در اين كارگاه داشته، مي گويد:«ديدن اينكه ديگران چگونه تابلوي نقاشي خود را شروع مي كنند و آن را ادامه مي دهند، ساخت رنگ ها و حركت قلم موها و... همه و همه مي تواند براي من به عنوان يك نقاش جوان بسيار جذاب و آموزنده باشد.»
زن و مردي نسبتاً مسن در گوشه اي در كنار هم نشسته و محو تماشاي هنرمندان بودند. آنها در مورد انگيزه حضورشان در اين فضا مي  گويند:«ما هر روز در پارك مجاور به قدم زدن مي پردازيم؛ امروز با ديدن اين فضا از دور و بر اثر كنجكاوي، به اين محوطه آمديم و بسيار خوشحال شديم كه چنين فضايي ايجاد شده است. كاش دولت نسبت به برپايي چنين فضاهايي در تمامي نقاط شهر و كشور اقدام كند. ديدن مهارت و لطافت روح اين هنرمندان نه فقط براي ما جذاب است، بلكه ترويج هنر در بين جوانان مي تواند راه هاي بهتري به آنان براي تخليه انرژي خود و بروز دغدغه هايشان بياموزد و آنها را از بسياري ناهنجاري ها نجات دهد.»
جواني شهرستاني هم آرزو مي كرد كه اي كاش مشابه اين كارگاه در شهر خودشان هم برپا شود و اي كاش فرصت داشت تا بيشتر بماند و پايان كار اين تابلوها را ببيند.

تپل زاده دكتر كزازي به زمين نشست
002667.jpg
گروه ادب و هنر-  سفرنامه دكتر ميرجلال الدين كزازي كه طي سه هفته اخير در اين ستون به چاپ مي  رسيد و در آن دكتر كزازي، هواپيماي توپولف را تپل زاده مي ناميد، ديروز تمام شد. اين ستون همراهان زيادي داشت و همواره با واكنش هاي مثبت از سوي خوانندگان روزنامه همراه بود. گروه ادب و هنر روزنامه همشهري از همه كساني كه در اين مدت، ما و نويسنده را مورد لطف قرار دادند، سپاسگزار است و از استاد كزازي نيز به خاطر نوشته خوبشان صميمانه تشكر مي كند.

نگاه
هنر نستعليق
ريشه در سنت دارد
002661.jpg
گروه ادب و هنر- امير احمد فلسفي،هنرمند خوشنويس و استاد خط نستعليق گفت: مسلماً  هنر نستعليق هنري سنتي است.
وي در گفت وگو با همشهري توضيح داد: تمام هنرهاي ما به اين شكل هستند و در تعريف آنها مي توان گفت هنرهاي سنتي همواره مبتني بر اصول و ريشه بوده اند، بنابراين نمي توانند به سادگي دستخوش تغييرات زودگذر شوند.
هنر خوشنويسي طي سالها با تلاش و مرارت هنرمندان اين فن به وجود آمد و شكل گرفت و اگر قرار باشد تحولات ناگهاني در اين حوزه  ايجاد شود، طبعاً  رو به نابودي مي رود.
اين در حالي است كه بسياري از تحولات صورت گرفته در هنر گذشته با آسيب زدن به آنها از ماندگاري اين هنرها نيز مي كاهد.
به عنوان مثال سيصد سال بعد از اسلام، خط، شكل تازه اي يافت و خطوط مختلفي به وجود آمدند كه ماندگار نبودند. در اين ميان خطوط شش گانه به وجود آمدند كه به سبب تلاش استادان ماندگار شدند.
وي گفت: من تصور مي كنم هنر خوشنويسي طي اين سالها در حال پيشرفت و تحول بوده و اگر همه جانبه نگاه كنيم اين پيشرفت را مشاهده مي كنيم.
استاد فلسفي در پاسخ به اين پرسش كه فكر مي كنيد چرا هنر خوشنويسي طي اين سال ها به عنوان يك رشته دانشگاهي وارد دانشگاهها نشد؟ نيز گفت:اين مسأله به گرفتاري هاي انجمن برمي گردد. بعد از انقلاب طيف انبوهي از علاقه مندان به انجمن گرايش يافتند كه آموزش و جمع كردن آنها بر گردن انجمن خوشنويسان بود. از سوي ديگر، الگوي آموزشي دانشگاههاي ما الگويي غربي است و هنرهاي سنتي ما در جريان دانشگاهي شدن برخي رشته هاي هنري قرار نگرفتند.وي افزود: در حال حاضر قرار است دانشگاهي به نام دانشكده هنرهاي سنتي به وجود بيايد كه به جمع كردن اين هنرها در كنار يكديگر مي پردازد.
اميراحمد فلسفي در ادامه خاطرنشان كرد: هر هنر بايد داراي اصول و مباني باشد و بر اساس اين مباني به تدريس هنرها پرداخته شود. در خوشنويسي نيز پايه و الفبايي وجود دارد كه تنها با اشراف به آنهاست كه مي شود دست به اعمال خلاقه زد. اما اگر پايه هاي خوشنويسي را برداريم چه مواردي را مي توانيم جايگزين آنها كنيم؟

سايه روشن هنر
سرود حماسه و عشق منتشر شد
آلبوم موسيقي «سرود حماسه و عشق» به خوانندگي «عليرضا افتخاري» به بازار موسيقي عرضه شد.
در اين  آلبوم كه در قالب نماهنگي است، سرود «عشق»به خوانندگي«عليرضا افتخاري» و آهنگسازي «فريدون شهبازيان» به همت سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران به صورت CD در بازار موسيقي منتشر شده است.
كنسرت دستان در آمريكا و كانادا
گروه موسيقي دستان اواسط شهريور ماه جاري با برگزاري تور موسيقي در آمريكا و كانادا به اجراي قطعات سي دي «گل بهشت» مي پردازد.
اين گروه چندي پيش به مدت سه شب در كاخ نياوران به اجراي برنامه پرداخته و سالارعقيلي در اين گروه به عنوان خواننده حضورداشت.
كتاب اماني در مترو
فرآيند توزيع كتابهاي اماني در اتوبوس ها و مترو به اين صورت است كه مردم از محل هاي تعبيه شده كتابها را دريافت و در طول مسير مطالعه مي كنند و در ايستگاهي كه پياده مي شوند آنها را تحويل مي دهند تا سايرين نيز از كتابها استفاده كنند.
اجراي ذوالفنون در اراك
002664.jpg
گروه موسيقي ذوالفنون در اراك كنسرت برگزار مي كند.
گروه موسيقي ذوالفنون به سرپرستي جلال ذوالفنون در روز پزشك در شهر اراك به اجراي برنامه مي پردازد.
اين گروه به زودي در شهرهاي رشت، تهران، شهركرد و يزد كنسرت هايي خواهد داشت.
در اين گروه؛ جلال ذوالفنون(سه تار)، سروش قهرمانلو(سه تار)، آرش زنگنه (دف و چغانه) و فريبا داودي (همخوان) حضور خواهند داشت.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سخنگاه
سياست
شهرآرا
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |