دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۵
تأملي در دلايل حمايت واشنگتن از تل آويو
حمايت بي چون  و چرا
ترجمه : نيلوفر قديري
در آمريكا احزاب بر سر اين كه كدام يك بيشتر اسرائيلي هستند با هم رقابت مي كنند. اخيراً بيست و چند نماينده دموكرات از جمله رهبران اين حزب در مجلس نمايندگان و سنا از نوري مالكي نخست وزير عراق خواسته اند انتقادات خود را از اسرائيل پس بگيرد و در غير اين صورت دعوت كنگره از او براي سخنراني لغو مي شود
002676.jpg
002628.jpg
هر كس كه درباره ميزان شكاف و اختلاف آمريكا و اروپا بر سر موضوع اسرائيل ترديد دارد مي تواند با انجام يك كار از اين ترديد به يقين برسد. براي رفع اين ترديد مي توان درباره بحران كنوني خاورميانه ابتدا در انگليس و بعد در آمريكا بحث كرد.
در اين بحث ها دو نتيجه گيري كاملاً متفاوت به دست خواهد آمد. اگر در اين باره در انگليس بحث شود محور بحث حملات گسترده و غيرمنصفانه اسرائيل است. اما آمريكايي ها بيشتر تمايل دارند كه درباره شدت اين حملات با ترديد سخن بگويند و به جاي آن حزب الله را به خاطر اين بحران سرزنش كنند. بعضي سازمان هاي يهودي چنان از حمايت آمريكايي ها از اسرائيل اطمينان دارند كه حتي در ميان برنامه هاي تلويزيوني درخواست كمك مالي مي كنند.
نظرسنجي ها نشان مي دهد كه آمريكايي ها به طور كامل طرف اسرائيل هستند. نظرسنجي كه دو هفته پيش مؤسسه گالوپ و روزنامه يو.اس.اي تودي انجام داده اند نشان مي دهد از هر ده آمريكايي هشت نفر باور دارند كه اقدام اسرائيل موجه است؛ با اين حال اكثر آنها نگران شدت عمل اسرائيل هستند. ۴۴ درصد آمريكايي ها بر اين باورند كه آمريكا در قبال اين بحران اقدام درستي را در پيش گرفته است. ۵۳ درصد آمريكايي ها حزب الله را تا حد زيادي مسئول وقايع كنوني مي دانند و ۳۹ درصد حتي ايران را متهم مي كنند. اين در حالي است كه فقط ۱۵ درصد آمريكايي ها اسرائيل را مسئول وقايع اخير مي دانند.
آمريكايي ها در مناقشه فلسطين هم بسيار بيشتر و شديدتر از اروپايي ها از اسرائيل جانبداري مي كنند. نظرسنجي كه مؤسسه جهاني «PEW» در ماه هاي مارس تا مه انجام داده نشان مي دهد ۴۸ درصد از آمريكايي ها با اسرائيل ابراز همدردي و نزديكي مي كنند و تنها ۱۳ درصد چنين احساسي نسبت به فلسطيني ها دارند. اين در حالي است كه مثلاً در اسپانيا ۹ درصد مردم با اسرائيل و ۳۲ درصد با فلسطيني ها احساس همدردي مي كنند. دستگاه سياسي آمريكا بيشتر از افكار عمومي اين كشور از اسرائيل حمايت مي كند. حمايت از اسرائيل مرز سياسي چنداني در آمريكا ندارد و از ليبرال هاي سان فرانسيسكو تا محافظه كاران جنوب را در برمي گيرد. سنا و مجلس نمايندگان هر دو قطعنامه هاي غيرحزبي را به تصويب رسانده اند كه مضمون همه آنها محكوميت حزب الله و تاكيد بر حمايت بي قيد و شرط كنگره از اسرائيل بوده است. قطعنامه اي كه در مجالس نمايندگان به تصويب رسيد، ۴۱۰ رأي مثبت و ۸ رأي منفي داشت. سه رأي از اين هشت رأي منفي به مناطقي در ميشيگان تعلق دارد كه جمعيت عرب تبارهاي آمريكا در آن متمركز هستند. قطعنامه سنا كه ۶۲ سناتور از جمله رهبران دو حزب دموكرات و جمهوري خواه آن را تهيه كرده اند بدون حتي يك رأي مخالف به تصويب رسيد.
در آمريكا احزاب بر سر اين كه كدام يك بيشتر اسرائيلي هستند با هم رقابت مي كنند. اخيراً بيست و چند نماينده دموكرات از جمله رهبران اين حزب در مجلس نمايندگان و سنا از نوري مالكي نخست وزير عراق خواسته اند انتقادات خود را از اسرائيل پس بگيرد و در غير اين صورت دعوت كنگره از او براي سخنراني لغو خواهد شد.
البته به دنبال درخواست دولت و حمايت كاخ سفيد از مالكي، سخنراني او طبق برنامه در كنگره انجام شد. چندين تن از اعضاي برجسته دموكرات ها از جمله هيلاري كلينتون در جمع هاي اسرائيلي سخنراني كرده اند.
نيروها و عوامل طرفدار اسرائيل بر محافل روشنفكري و كريدورهاي قدرت در واشنگتن كنترل كامل دارند. نويسندگاني چون «چارلز كراتامر» در روزنامه هاي مختلف مقالاتي مي نويسند و در آن بر مسئوليت حزب الله درباره تلفات غيرنظاميان تأكيد مي كنند. اكثر اين نويسندگان كارايي و تأثيرگذاري اقدامات اسرائيل را مورد پرسش قرار مي دهند نه مشروعيت و اخلاقي بودن آن را. منتقدان اسرائيل هم هر روز بيشتر از گذشته به حاشيه رانده مي شوند.
اما چرا آمريكا اينقدربيشتر از اروپا از اسرائيل طرفداري مي كند؟ پاسخ به اين سؤال را بايد در قدرت دو نيروي سياسي مشهود در آمريكا يعني راست هاي مذهبي و لابي اسرائيل (مؤسسه ايپك) جست وجو كرد. مؤسسه ايپك با ۲۰۰ كارمند ستادي و صدهزار عضو و يك دهه تاريخچه سالانه بودجه اي ۵۰ ميليون دلاري دارد.
اين مؤسسه بانفوذ ترين و قدرتمند ترين لابي در واشنگتن است. ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل چندي پيش در يك محفل داخلي گفته بود: «خدا را شكر ما ايپك را داريم كه بزرگترين پشتيبان و دوست ما در كل دنياست.» اين لابي كه فعاليت هاي مختلفي از جمله تحقيق و بررسي و جمع آوري كمك  مالي و ارايه اطلاعات و آمار انتخاباتي را انجام مي دهد سفرهاي دوره اي را براي نمايندگان كنگره به اسرائيل برنامه ريزي مي كند. روزنامه واشنگتن پست اخيراً نوشت رهبر اكثريت جمهوري خواه در مجلس نمايندگان تاكنون چهار بار به اسرائيل سفر كرده است. راست هاي مسيحي هم به شدت از اسرائيل حمايت مي كنند.
مسيحي هاي مذهبي و سفيدپوست بيشتر از بقيه آمريكايي ها از اسرائيل طرفداري مي كنند. بيش از نيمي از اين مسيحي ها در نظرسنجي ها اظهار مي كنند كه به شدت با اسرائيل احساس همدردي مي كنند. يك سوم آمريكايي ها كه با اسرائيل ابراز همدردي مي كنند ريشه اين احساس نزديكي را عقايد مذهبي شان مي دانند. از هر پنج آمريكايي دو نفر اعتقاد دارند كه اسرائيل را خدا به يهوديان داده است و از هر سه نفر يك نفر مي گويند ايجاد كشور اسرائيل قدمي به سوي «احياي دوم»  است.
فعالان راست مذهبي تلاش مي كنند اين همدردي مذهبي را به حمايت و پشتيباني سياسي تبديل كنند. «جان هاگي» از مسيحي هاي متعصب تگزاس كه معتقد است حمايت از اسرائيل يك اولويت و دستور انجيلي است، اخيراً جبهه متحد مسيحي براي اسرائيل را تاسيس كرده است. ماه گذشته او ۳۵۰۰ نفر را از سراسر كشور به واشنگتن آورد تا اسرائيل را در جنگ با حزب الله تشويق كنند.
همكاران «هاگي» چندين جلسه در كنگره برگزار كردند و بوش و اولمرت براي گردهمايي آنها پيام فرستادند.
اين گروههاي فشار نفوذ آشكاري دارند. مسيحي هاي متعصب يك چهارم جمعيت رأي دهندگان آمريكايي را تشكيل مي دهند و بدنه اصلي حاميان بوش هستند. نمايندگان كنگره در ظاهر رابطه اي با ايپك ندارند اما روزي نيست كه از مسيري به اين لابي كمك نكنند. قدرت راست مذهبي دليلي براي حمايت دمكرات ها از اسرائيل نيست و براي اين موضع گيري بايد به دنبال دلايل ديگري بود. در اين ميان دو عامل ديگر را بايد مورد بررسي قرار داد: جنگ با تندروهاي اسلامي و روابط نزديك فرهنگي ميان آمريكا و اسرائيل.
آمريكايي ها وقايع خاورميانه را از دريچه ۱۱ سپتامبر مي بينند؛ به همين دليل موقعيت حماس و حزب الله را در مقابل اسرائيل با خودشان مقايسه مي كنند. در آمريكا اكنون شش سال است كه روز و شب بر «جنگ با ترور» تاكيد مي شود.
اما مهمترين دليلي كه حمايت بيش از حد آمريكايي ها از اسرائيل را توجيه مي كند، دليلي فرهنگي است. آمريكايي ها اسرائيل را جزيره اي دمكراتيك در دريايي از حكومت هاي خودكامه مي دانند و براي چنين رژيمي هر نوع حقي را براي دفاع از خود قائل هستند! اروپايي ها اما اسرائيل را نمادي از پديده هايي چون ملي گرايي و نظامي گري مي دانند. اينها همان پديده هايي هستند كه اروپا سال ها وقت صرف كرد تا از آنها عبور كند.
اما آمريكايي ها ناسيوناليست هاي سرسختي هستند كه بيشتر از اروپايي ها براي استفاده از زور آمادگي دارند. نظرسنجي كه اخيراً در آلمان انجام شده نشان مي دهد ۴۲ درصد از آمريكايي ها معتقدند تحت بعضي شرايط، جنگ براي دستيابي به عدالت لازم است. اين در حالي است كه فقط ۱۱ درصد از اروپايي ها چنين عقيده اي دارند. از سوي ديگر ۶۶ درصد از آمريكايي ها و اسرائيلي ها از حملات پيشگيرانه حمايت مي كنند. ميزان حمايت اروپايي ها از اين اقدام بسيار پايين تر است.
اما همه اين حمايت هاي بي چون و چرا به آن معني نيست كه آمريكا به اسرائيل چك سفيد داده است. البته گاهي درباره اقدامات جنگي اسرائيل و تاثير آن در خاورميانه هم نگراني زيادي ابراز مي شود. بسياري از اين نگراني ها از جانب «جناح واقع گرايان» ابراز مي شود. «چاك هاگل»  از اعضاي برجسته جمهوري خواهان هشدار داده است كه روابط آمريكا با اسرائيل نمي تواند به بهاي نابودي رابطه واشنگتن با كشورهاي عرب و مسلمان تمام شود.
ريچارد هاس از مقامات وزارت خارجه آمريكا در دولت بوش پدر كه اكنون رياست شوراي روابط خارجي را به عهده دارد از خوش بيني بيش از حد بوش نسبت به اين كه بحران كنوني باعث تولد خاورميانه جديد مي شود به خنده افتاد.بعضي از اين نگراني ها به محافظه كاران هم سرايت كرده است. توني  بلونكلي مشاور سابق مطبوعاتي و رسانه اي نيوت كينگريچ و از نويسندگان ثابت يادداشت هاي روزنامه واشنگتن تايمز اخيراً در جايي گفته است: ما افكار دنيا را كاملاً ناديده گرفته ايم.در ديوار حمايت و پشتيباني آمريكا از اسرائيل شايد ترك هايي ايجاد شده است اما اين ديوار همچنان نيرومند و پابرجاست.
اكونوميست - ۳ اوت

نگاه امروز
روابط آمريكا و اسراييل
گروه بين الملل- «لابي اسراييل» عبارتي است كه در هر متن مربوط به سياست خارجي آمريكا به چشم مي خورد. اين عبارت شايد ديگر براي مردم خاورميانه چندان هيجان انگيز و بديع نباشد اما واقعيتي انكارناپذير است. در تحليل سياست خارجي آمريكا نويسنده هرگاه به اين نتيجه مي رسد كه سياست مزبور غير واقع بينانه و حتي مغاير با منافع آمريكا است، از تاثير «لابي اسراييل» ياد مي كند. در آمريكا در آستانه هر انتخاباتي (انتخابات سنا، مجلس نمايندگان، فرمانداري ها و انتخابات رياست جمهوري )مسابقه «چه كسي اسراييل را بيشتر دوست دارد» به جريان مي افتد و نامزدهاي انتخابات هر يك بايد صلاحيت و توان خود را در دفاع و حمايت بيشتر از اسراييل به رخ بكشند. حمايت از اسراييل شعار جدايي ناپذير نامزدهاي انتخاباتي (در هر سطح كه باشد) است و به صورت كاملا علني و رسمي اعمال مي شود. لابي اسراييلي در اروپا هم فعال است و پيروزي در انتخابات در اروپا بدون اعلان وفاداري به اسراييل غير ممكن است. اما آشكارا به دليل موقعيت آمريكا در جهان نقش لابي اسراييل در سياست خارجي امريكا از اهميت بيشتري برخوردار است. اوايل بهار امسال دانشگاه هاروارد آمريكا با انتشار گزارش مفصلي ميزان و گستره نفوذ لابي اسراييل در آمريكا را فاش كرد.
كميته مسايل عمومي آمريكا و اسراييل AIPAC نماد برجسته لابي اسراييل در آمريكا بشمار مي رود. اين كميته در ۵۰ ايالت آمريكا بيش از يك صد هزار عضو دارد و در سال گذشته در دو هزار ملاقات با اعضاي كنگره آمريكا توانسته است موافقت اعضاي كنگره را براي تصويب ۱۰۰ قانون در حمايت از اسراييل جلب كند. AIPAC در سال ۱۹۸۲ كه رژيم صهيونيستي به لبنان حمله كرد رونالد ريگان رئيس جمهور وقت امريكا را وادار كرد قطعنامه شوراي امنيت در محكوميت اسراييل و درخواست عقب نشيني از لبنان را وتو كند. در سال ۱۹۹۲ رئيس AIPAC اعتراف كرد بوش پدر را قانع كرده است كه كمك دولت امريكا به اسراييل را افزايش دهد. در عين حال وي بر اين نكته نيز تصريح كرد كه با كلينتون رئيس جمهور پس از بوش پدر نيز در مورد انتخاب وزير امور خارجه اي كه روابط بهتري با اسراييل داشته باشد، گفتگو كرده است.
AIPAC گرچه دسترسي هاي فراواني در دستگاه حاكمه آمريكا دارد، اما در سال ۲۰۰۳ فاش شد در دفتر اداره طرح هاي ويژه پنتاگون اسناد و مدارك طبقه بندي را براي اسراييل مي دزديده است. لاري فرانكلين كه در دفتر داگلاس فيث دستيار معاون وزير دفاع كار مي كرد به جرم جاسوسي براي اسراييل به ۱۳ سال زندان محكوم شد.
روابط آمريكا و اسراييل در سال ۱۹۵۵ با امضاي قراردادي به روابط استراتژيك ارتقا يافته است. اما اين روابط اكنون حتي از منافع و جان اتباع امريكا نيز داراي اولويت بيشتري است. در جريان حمله اخير اسراييل به لبنان ۲۵۰۰۰ آمريكايي به دلايل مختلف در لبنان حضور داشتند، آمريكا در جهت تامين منافع اسراييل حتي حاضر نشد آتش بس موقتي براي خروج اتباع خود در لبنان برقرار شود.

سايه روشن سياست
كمك هاي استراتژيك آمريكا
به اسرائيل
002631.jpg
گروه بين الملل - از سال ۱۹۹۲ تاكنون آمريكا سالانه دو ميليارد دلار ضمانت وام در اختيار اسرائيل قرار داده است. تحقيقات و بررسي هاي كنگره نشان مي دهد بين سال هاي ۱۹۷۴ و ۱۹۸۹ ، ۴/۱۶ ميليارد دلار از وام هاي نظامي آمريكا به بخشش هاي بلاعوض به اسرائيل تبديل شد. اكثر ياهمه وام هاي گذشته آمريكا به اسرائيل توسط كنگره بخشيده شده است. سياست آمريكا از سال ۱۹۸۴ اين بوده است كه كمك اقتصادي به اسرائيل برابر يا فراتر از بازپرداخت هاي سالانه بدهي هاي اين رژيم به آمريكا باشد. برخلاف ديگر وام هاي آمريكا كه در سه ماهه دوم يا سوم سال به كشورها پرداخت مي شود، وام به اسرائيل در ابتداي سال مالي پرداخت مي شود.
همچنين ۵/۱ميليارد دلار از صندوق هاي خصوصي آمريكا به اسرائيل سرازير مي شود.
كل كمك هاي آمريكا به اسرائيل يك سوم بودجه كمك خارجي واشنگتن را تشكيل مي دهد. اين در حالي  است كه اسرائيل فقط يك هزارم درصد جمعيت جهان را تشكيل مي دهد و يكي از بالاترين رقم هاي درآمد سرانه جهان را دارد. توليد ناخالص ملي اسرائيل از مصر، لبنان، سوريه، اردن، كرانه باختري و نوار غزه بالاتر است. اسرائيل با درآمد سرانه ۱۴۰ هزار دلار در فهرست كشورهاي ثروتمند جهان در رديف ۱۶قرار دارد. اسرائيلي ها درآمد سرانه اي بالاتر از عربستان دارند و وضعيت رفاهي شهروندان آن تفاوت اندكي با كشورهاي اروپاي غربي دارد.
اسرائيل بيشترين ميزان كمك هاي خارجي را از آمريكا دريافت مي كند. كل كمك هاي آمريكا به اسرائيل از سال ۱۹۴۹ به بيش از ۱۳۴ ميليارد دلار مي رسد. به اين ترتيب هزينه اين كمك مالي براي ماليات دهندگان آمريكايي به ازاي هر اسرائيلي ۲۳۲۴۰ دلار است. بودجه درخواستي اسرائيل از آمريكا براي هزينه هاي نظامي ۹۸/۱ ميليارد دلار است. اين رقم براي مصر ۳/۱ ميليارد و براي اردن ۷۵ ميليون دلار است.
منبع: www.palestinemonifor.com

سياست
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سخنگاه
شهرآرا
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |