اسب، اسب سوار، وضعيت پرورش اسب
سواران بي اسب
مريم رضايي
علي نيلفروشان، بازيهاي المپيك سيدني
علي نيلفروشان و رامين شكي دو ستاره پرش با اسب در بازيهاي آسيايي
ورزش سواركاري از ديدگاه قهرماني ۳۶مدال از مدال هاي المپيك را به خود اختصاص داده است. اين تعداد مدال نشان دهنده اهميت اين ورزش است؛ ورزشي كه در ايران پيشينه ديرينه دارد.
هردوت، مورخ مشهور يوناني در اين باره نوشته است كه ايرانيان از ۵ سالگي تا ۲۰ سالگي سه چيز را بايد مي آموختند: سواركاري، كمانداري و تيراندازي و راستگويي.
يك سواركار مجرب به جز مهارت در فنون مختلف بايد داراي سجاياي اخلاقي مانند جوانمردي، شجاعت و بزرگ منشي هم باشد.
سواركار و اسب
اسب و سواركار در مسابقات از نظر اهميت تقريباً در يك سطح قرار دارند. سابقه مسابقات نشان داده است كه زوج هايي (سواركار و اسب) كه در مسابقاتي با هم درخشيده اند بعد ها آن سوار كار با اسبي ديگر هرگز موفق عمل نكرده است. با كمي بررسي مشاهده مي شود كه اسب هايي وجود دارند كه حتي با سواركاران غريبه هم درخشيده اند و هر سواركاري مي بايست آرزو كند كه يكي از اين اسب ها نصيبش شود!
علي نيلفروشان تنها سواركار ايراني راه يافته به بازي هاي المپيك كه سال ها در خارج از ايران به سر مي برد، در اين باره مي گويد: سواركاران پرش با اسب در ايران با اسب هايي كه در اختيار دارند فوق العاده عمل مي كنند و درد اينجاست كه مقامات ارشد ورزش كشورمان از اينها انتظار معجزه نشدني دارند! آيا هيچ وقت در مسابقات موتورسيكلت راني با موتور ۱۸۰ يا ۱۲۵ سي سي مي توان در مسابقه هاي كلاس هاي موتورسيكلت هاي ۱۰۰۰ يا ۱۵۰۰ سي سي مبارزه كرد و تازه پيروز هم شد! اين كار اصلاً نه عقلايي و نه شدني است. در پرش با اسب، سواركاران ايراني با اسب هايي كه نهايت قدرت آنان ۱۲۰ تا ۱۴۰ سانتي متر است و پرش كنند چه انتظاري بايد از آنها داشت.
به نظر من نتيجه كار سواركاران ايراني با اسب هاي اين رده خوب و عالي است. اما در ميادين بزرگ كه ارتفاع بالاست اسب هاي قوي تر مورد نياز است و كاري نمي شود كرد. اگر رئيس تربيت بدني و رئيس كميته المپيك انتظار دارند سواركاران ايراني با اين اسب ها در مسابقات المپيك پيروز شوند و مدال بياورند اين كار اصلاً امكان پذير نيست. در حالي كه سواركاران ايراني در پرش انصافاً خوب مي پرند، اما قدرت اسب ها همين است كه مي بينيد!
علي نيلفروشان بيش از ۱۵ سال سابقه حضور مستمر و موفق در اين حرفه را در سطح آسيا، اروپا و آمريكا دارد و با بهترين اسب ها در ميادين بازي هاي المپيك حاضر شده است.
مهندس تابش، رئيس فدراسيون سواركاري در بازگشت از اجلاس اخير روساي فدراسيون هاي سواركاري جهان در كوالالامپور و در ديداري با نيلفروشان با تحسين از اين سواركار ايراني ياد كرده و مي گويد: او به واقع به لحاظ ورزش و ساير خصوصيات اخلاقي يك استثناء است و از كلاس بالاي پرش با اسب برخوردار است. از او، رئيس فدراسيون جهاني (پرنسس حياء) گرفته تا بهترين مربيان و سواركاران تعريف مي كنند. سالها زندگي در آمريكا او را نسبت به وطن و زادگاهش متعصب تر از گذشته كرده است و او با همه وجود از ايران و زادگاهش تبريز سخن مي گويد.
اما علي نيلفروشان خود مي گويد: تاكنون ديناري از فدراسيون نگرفته ام، در حالي كه ارقام بسيار بالايي را براي حضور در مسابقات جهاني هزينه مي كنم.
هر يك از اسب هايي كه او در ميادين بزرگ با خود مي آورد حداقل نزديك به ۲۰۰ هزار دلار قيمت دارد و اين غير از مبالغي مثل هزينه نقل و انتقالات اسب از آمريكا به نقاط مختلف دنيا و محل مسابقات، بهداشت و درمان اسب، دامپزشك، مربي، اقامت و... است.
او مي گويد: همه اين هزينه ها را به عشق ايران و ايراني مي پردازم و وقتي پرچم كشورم را در اقصي نقاط جهان در كنار ديگر كشورها در اهتزاز مي بينم به خود مي بالم. تاكنون در برابر فشارهاي موجود براي پذيرش تابعيت آمريكا و عضويت در تيم پرش با اسب در اين كشور مقاومت كرده ام. در هر حال من هزينه گزافي را بابت ايراني بودنم مي پردازم.
او مي گويد: پرش هايم را با مدد و طلب ياري از حضرت علي (ع) شروع مي كنم و تاكنون مولايم، بسيار مرا ياري داده است. متولد۱۳۵۵ تبريز هستم و از ۱۲ سالگي با اسب مي پرم و سال هاست كه پرچم ايران را برفراز قله هاي افتخار در بازي هاي المپيك آسيايي و ميادين بين المللي برافراشته ام. زندگي حرفه اي ورزشي و حضور مستمر در مسابقات بزرگ در اقصي نقاط جهان و مشغله تربيت و تهيه اسب و تمرينات مداوم سالهاست مرا از وطنم دور ساخته است.
نيلفروشان مي گويد: باشگاه سواري كاري «آلبرت كورت» را در كاليفرنياي آمريكا بنا نهادم و در جوار ورزش حرفه اي، تجارت اسب هم دارم. به طور متوسط سالانه در ۲۰ مسابقه بين المللي حرفه اي شركت مي كنم و وقتي نام كشورم از طريق بلندگوي ميادين و مطبوعات و رسانه ها اعلام مي شود احساس عجيبي به من دست مي دهد و با همكاري فدراسيون سواركاري ايران براي حضور در مسابقات مهم بهره برده ام. در سال ۱۹۹۴ در سن ۱۷ سالگي در حضور بزرگترين سواركاران پرش آمريكا، اروپا و آسيا در مسابقات بين المللي كانادا مقام چهارم را كسب كردم. در مسابقات انتخابي ۱۹۹۵ نيز در آتلانتا فقط به دليل يك تير مانع انتخاب نشدم. در مسابقات ۱۹۹۹ نيز بعد از شركت در مسابقات زير گروه، جهت گزينش، در بازي هاي المپيك سيدني به كشور سوئد رفتم و موفق شدم در ميان ۲۰ كشور شركت كننده جواز شركت در بازي هاي المپيك سيدني را كسب كنم و تاكنون از هيچ نوع تسهيلاتي از سازمان تربيت بدني استفاده نكرده ام.
وي مي گويد: شيوخ منطقه بارها پيشنهادهايي با ارقام نجومي به من ارائه كرده اند كه من فقط به عشق وطنم به آنها نه گفته ام.وي مي گويد: توصيه من به سواركاران پرش با اسب در ايران اين است كه اگر اسب خوب ندارند در مسابقات شركت نكنند. من در مسابقات بازي هاي آسيايي بانكوك و بسياري از مسابقات، زماني كه اسب آماده و خوب نداشته ام، شركت نكرده ام. در ميادين بزرگ شعار كافي نيست و بايد پيش از مسابقات، تجربه اندوزي كرد، در غير اين صورت نبايد منتظر مدال آوري از اين نوع ميادين را داشت.
صنعت لطمه خورده
صنعت لطمه خورده پرورش اسب و ورزش سواركاري كشور سال هاست كه با مسائل متعددي رودروست. جمشيدخاني كسي است كه بيش از ۴۵ سال با اين حرفه سر و كار دارد، او درباره اين صنعت چنين مي گويد: در هيچ يك از ورزش هاي كشور بخش خصوصي اين چنين فعال نبوده است و از عملكرد ضعيف مسئولان همواره لطمه ديده اند!
از سال۱۳۶۰ به بعد حدود ۱۰۰ باشگاه سواركاري و مركز پرورش اسب به طور رسمي فعال شده و به همين ميزان هم به شكل غيررسمي فعالند.
چنانچه حداقل سرمايه گذاري براي تأسيس اين نوع مراكز ۲۰ ميليون تومان در نظر گرفته شود در مجموع معادل ۴۰ ميليارد تومان سرمايه گذاري در اين بخش شده است كه به اين رقم بايد سرمايه گذاري هاي پراكنده از قبيل پرورش دهندگان تركمن، عشاير آذربايجان، كردها و اعراب خوزستان را نيز افزود!
با يك محاسبه سرانگشتي مشاهده مي شود كه سرمايه گذاري هنگفتي در اين بخش متراكم است كه اشتغال زايي متنوعي را هم شامل مي شود و اقشار متعددي از باشگاه دار، سواركار، كمك دامپزشك، نعل ساز، چكمه دوز، سراج و... در آن حضور دارند و فعالند.
وي مي گويد: در زمينه ورزش سواركاري از ديدگاه قهرماني بيش از ۳۶ مدال از مدال هاي المپيك به اين رشته اختصاص دارد و تازه وارد مقوله اسب دواني هم نمي شويم كه خود صنعتي جدا است و فقط در نام اسب با هم مشتركند.
مهدي جمشيدخاني درباره مهمترين مشكلات اين بخش از ورزش كشور مي گويد: مشكل فدراسيون ساختاري است و قرنطينه ها همواره دچار مشكل بوده اند. اين در حالي است كه سازمان دامپزشكي همواره اعلام كرده كه آماده است اين مشكل را برطرف كند. باشگاه دارها در بلاتكليفي به سر مي برند و سواركاران آينده اي براي خود متصور نيستند. وي درباره ساختار فدراسيون مي گويد: توسعه و تعميم ورزش آن هم در سطح المپيك، با اين مسائل قابل اجرا نيست. اصلاح نژاد آيا اجرا مي شود و البته بهتر است كه كارشناسان در اين باره اظهار نظر كنند!
متأسفانه با اين مشكلات، دست اندركاران با سابقه اين رشته در بلاتكليفي اند.
|