عكس:مجتبي جانبخش
ياسر مرادي
سران رژيم صهيونيستي از آسيب پذيري شديد خود در برابر ما به خوبي آگاهند. بنابراين بعيد است تمايلي به خودكشي داشته باشند. چون هر نوع تحرك نظامي عليه ايران به منزله خودكشي آنان است. با وجود اين، گرچه ما مخالف هرنوع درگيري نظامي هستيم، اما اگر مراكز هسته اي مورد تعرض قرار بگيرد، با جديت و قاطعيت واكنش نشان خواهيم داد. ما هر نوع تعرضي را به گونه اي پاسخ خواهيم داد كه عامل تعرض واقعاً دچار پشيماني و افسوس شود. اين آخرين سخن وزير دفاع دولت نهم در گفت وگو با همشهري است كه پاسخ قاطعي به نگراني هاي ما در اين گفت وگو به نظر مي آيد.
سردار سرتيپ مصطفي محمدنجار متولد 1335 در تهران و فارغ التحصيل دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي و داراي فوق ليسانس مديريت استراتژيك مي باشد. وي كه بيشتر عمر اجرايي خود را در سپاه پاسداران گذرانده است، فعاليت هاي جدي را در زمينه صنايع خودكفايي انجام داده است. وي همچنين مسئول كارخانجات صنعتي حديد بوده و در هيأت مديره صنايع سپاه عضويت داشته است. مشروح گفت وگو با وي از نظرتان مي گذرد.
* گسترش صنايع دفاعي يكي از مهمترين وظايف وزارتخانه متبوع شماست. قبل از انقلاب، به دلايل معادلات منطقه اي، ايران به عنوان ژاندارم منطقه نمايندگي آمريكا در خاورميانه را بر عهده داشت، اما پس از پيروزي انقلاب، تمامي حمايتهاي مذكور جاي خود را به تحريم هاي بلندمدت داد. صنايع دفاعي كشور مشخصاً پس از پيروزي انقلاب دستخوش چه تغيير و تحولاتي شده است.
_ ساختار صنايع دفاعي كشور پيش از پيروزي انقلاب و در زمان رژيم طاغوت متناسب با نقش ايران در منطقه شكل گرفته بود. چنين ساختاري پس از پيروزي انقلاب مي بايست متناسب با پارامترها و عواملي نظير ارزشها و اعتقادات برخاسته از انقلاب و ماهيت تهديدات پيش رو، دچار تغيير شود. گرچه اين تغيير ابتدا به كندي و حتي با ابهام، صورت مي گرفت، اما سرانجام تصويب يك ماده واحده، اين فرصت و امكان را به وزارت دفاع داد تا ساختاري نوين براي صنايع دفاعي كشور پديد آورد. در آن ماده واحده تصريح شده است كه به وزارت دفاع اجازه داده مي شود براي رسيدن به خودكفايي در امر توليد و تأمين نيازمندي هاي كشور، شركت ها و سازمان هاي صنعتي و تحقيقاتي وزارت دفاع را با توجه به فعاليت هاي مشابه و همگن، در هم ادغام و گروه صنايع تسليحاتي، مخابراتي، هوايي، موشكي، دريايي و ساير صنايع و سازمان هاي صنعتي و تحقيقاتي ضروري را تحت نام سازمان صنايع دفاعي به وجود آورد .
با تصويب و ابلاغ اين ماده واحده سازمان صنايع دفاعي تشكيل شد تا نيازهاي تسليحاتي نيروهاي مسلح را برآورده كند.
* سازمان صنايع دفاعي و كلاً وزارت دفاع در سال هاي آغازين جنگ براي تأمين نيازهاي تسليحاتي جنگ چه اقدامات مهمي انجام داد؟
_مهمترين اقدامي كه در آن سال ها صورت گرفت، گسترش و توسعه توليدات كارخانجات بود. اين اقدام در سه بخش صورت گرفت: تأمين اقلام پرمصرف جنگ به ويژه مهمات و سلاح هاي عمومي، توسعه صنايع نظامي براي تقويت پدافند هوايي كشور و همچنين افزايش ظرفيت تعميرات اساسي جنگ افزارهاي نظامي و نيز كليه هواپيماها و هلي كوپترها از جمله اين موارد بود. البته توسعه فن آوري صنايع موشكي هم در همان سال ها در دستور كار قرار گرفت.
* در ماه هاي گذشته، به ويژه به هنگام برگزاري مانور بزرگ دريايي پيامبر اعظم(ص) از زبان شما و برخي ديگر از فرماندهان نظامي، خبرهايي پيرامون ساخت موشك هاي مختلف توسط مهندسان وزارت مطرح شد، در خصوص پيشرفت صنايع موشكي ايران بيشتر توضيح دهيد.
_ ايده توسعه صنايع موشكي ايران درست زماني شكل گرفت كه ارتش رژيم بعث عراق شهرهاي مختلف ايران را از طريق موشك هاي زمين به زمين هدف قرار داد. آن ايده خيلي زود به بار نشست و پيامد آن عرضه چند قلم جنگ افزار موشكي بود. به عنوان مثال؛ توليد موشك هاي ضدتانك تاو از طريق مهندسي معكوس، موشك زمين به زمين سوخت جامد، موشك ماليوتكا ضد تانك، موشك زمين به زمين سوخت مايع، موشك هاي پدافندي و موشك هاي ضدكشتي از جمله اين موارد بود كه اين موشك ها نقش زيادي در كاهش دامنه حملات موشكي بعثي ها به شهرهاي ما و شهادت مردم غيرنظامي داشتند.
* پس از خاتمه جنگ چه طور؟ آيا فرآيند توسعه و توليد صنايع موشكي همچنان استمرار پيدا كرد؟
_مي دانيد كه با پايان جنگ دو وزارتخانه دفاع و سپاه در هم ادغام شدند. با انجام اين ادغام توسعه صنايع دفاعي و از جمله صنايع موشكي، وارد مرحله نويني شد. ما در اين مرحله بر اساس يك چارچوب امنيتي ـ دفاعي از صنايع موشكي به منزله يك استراتژي بازدارنده در برابر تهديدات بهره گرفتيم و در اين زمينه به موفقيت هاي چشمگيري دست يافتيم؛ به گونه اي كه امروزه صنايع موشكي ايران در زمره يكي از پيشرفته ترين صنايع موشكي دنيا است و قادر است تهديدات مختلف را در نطفه خفه كند.
* وزارت دفاع مي بايست هم تجهيزات و تسليحات مورد نياز نيروهاي مسلح را فراهم كند و هم در مجموع بنيه دفاعي كشور را تقويت كند. شما در اين زمينه چه اقدامات مهمي انجام داده ايد و چه راهبردها و سياست هايي را پيش رو داريد؟
_دقيقاً همين طور است كه شما گفتيد، وزارت دفاع كوشيده است تا تجهيزات مورد نياز نيروها را با كارآيي بسيار بالا تدارك ببيند. ما در اين راستا سياست هايي نظير برون سپاري خدمات مورد نياز، توسعه فن آوري مورد نياز بر اساس آينده نگري، بازسازي و نوسازي صنايع كليدي و جز آن را فراسوي خود قرار داده ايم.
در مجموع براي تقويت بنيه دفاعي نيروهاي مسلح و افزايش توان آنها براي مقابله با هر نوع تهديدي نيز، چند راهبرد داريم كه محور قرار دادن طرح هاي بزرگ توسعه توانمندي دفاعي، استانداردسازي فرآيندها، محصولات و خدمات، بهره گيري از روش ها و فنون نوين علمي در توسعه و تحقيق، توسعه و گسترش فن آوري هاي اولويت دار دفاع، روزآمد ساختن فن آوري هاي استراتژي در جهت تحقق هدف بازدارندگي، بازسازي صنايع كليدي دفاعي و از رده خارج كردن صنايع فرسوده.
در هريك از اين محورها قدم هاي مهمي برداشته ايم و جهت گيري هايمان به گونه اي است كه روز به روز بر توان و قابليت دفاعي نيروهاي مسلح مان افزوده مي شود.
با شروع به كار دولت نهم ما براي تقويت و تسريع در تحقق راهبردهاي مذكور كميته را فعال كرديم تا با تمركز و هوشمندي، نظارت و پايش دقيق اين مهم را به سرانجام برسانيم. اين كميته ها عبارتند از ديپلماسي دفاعي، كميته پشتيباني دفاعي، كميته پشتيباني حقوقي، كميته پشتيباني عمراني و كميته پشتيباني رفاهي نيروهاي مسلح
اين موارد مي باشد.
* اگر بخواهيم به يك نتيجه گيري كلي پيرامون توان دفاعي نيروهاي مسلح كشورمان در حال حاضر برسيم، آن نتيجه گيري از ديد شما چه خواهد بود؟
_ ببينيد در ارزيابي توان دفاعسظي هر كشوري و از جمله كشور ما، ناگزير بايد فاكتورهاي مهمي را لحاظ كرد. يكي از آن فاكتورها تجهيزات و تسليحات است. خُب در جواب سؤالات قبلتان عرض كردم كه ما از حيث تجهيزات و تسليحات نظامي پيشرفت هاي زيادي داشته ايم و اينك نيروهاي مسلح ما در زمينه هاي مختلف تسليحات، به ويژه تسليحات موشكي، در وضع بسيار مطلوبي قرار دارند.
يكي ديگر از فاكتورهاي مهم در خصوص توان دفاعي عامل انساني و به ويژه آمادگي، روحيه، انسجام و انگيزش رزمي و دفاعي آن است. خب نيازي به گفتن نيست كه در اين خصوص نيروهاي ما در وضعيت فوق العاده خوبي هستند. آنان سرشار از انگيزه و روحيه هستند. از حيث نفرات هم ما در منطقه وضع منحصر به فردي داريم. ما علاوه بر نيروهاي رسمي ارتش و سپاه ميليون ها نيروي بسيجي در اختيار داريم كه براي دفاع از كشور و مقابله با دشمن سر از پا نمي شناسند. بنابراين مي توانم نتيجه گيري كنم كه ما از توان دفاعي بسيار بالايي برخورداريم.
از ديگر عوامل برتري نيروهاي مسلح كشورمان بهره برداري هوشمندانه از دفاع نامتقارن است كه مي تواند ضمن افزايش انعطاف و تحرك، نيروهاي مسلح دشمنان را سردرگم و منفعل نمايد.
*آقاي نجار، وزارت متبوع شما به عنوان مسئول ديپلماسي دفاعي چه سياست و برنامه هايي را در اين حوزه دنبال مي كند؟
_ يكي از محورهاي اصلي ما در وزارت، تقويت و توسعه ديپلماسي دفاعي از دوجانبه به چندجانبه و حضور فعال و مؤثر در حوزه روابط بين الملل مي باشد. اين برنامه را مي توان به عنوان گامي مؤثر در جهت توليد قدرت ملي دانست كه با اولويت بندي و افزايش حداكثري مناسبات دفاعي با كشورهاي اسلامي، همسايه، دوست و همچنين كشورهاي بي طرف داراي تكنولوژي پيشرفته دفاعي امكان پذير خواهد بود.
در اين راستا افزايش صادرات كالا و خدمات، تأمين تجهيزات و تكنولوژي پيشرفته دفاعي مورد تأكيد است. ما معتقديم كه نيروهاي دفاعي مي توانند در روند امنيت سازي نقش مؤثري را ايفا نمايند، به همين دليل سياست ما در حوزه ديپلماسي دفاعي مبتني بر اعتمادسازي خواهد بود. نتيجه اين سياست از طرفي موجب همكاري و هماهنگي بيشتر بين كشورهاي مورد نظر شده و از سويي منجر به كاهش تهديدات منطقه اي عليه ج.ا.ايران مي گردد.
در جهت تحقق برنامه ها و سياست هاي تدوين شده، ارتباط مفيد و مؤثر با وزارت امور خارجه و هماهنگي در چگونگي همكاري با سفارتخانه ها، ساماندهي امور مربوط به وابستگي هاي نظامي و دفاعي و حضور فعال و سازنده در شوراي عالي امنيت ملي در دستور كار اين وزارت قرار دارد.
* قطعاً يكي از تهديدات بالقوه نظامي عليه ما تهديد ارتش آمريكاست. ما از حيث توان دفاعي در مقابله با آمريكا چه وضعيتي داريم؟
_ سؤال خوبي مطرح كرديد. بله همان گونه كه شما گفتيد محتمل ترين تهديد عليه ما تهديدات نظامي آمريكا است. خب همه مي دانند كه آمريكايي ها از حيث فن آوري نظامي و جنگ افزارهايي كه در اختيار دارند بسيار مجهزتر از ما هستند. بودجه نظامي ساليانه آنها چندين برابر بودجه نظامي ما است. اما، همان گونه كه در جواب سؤال قبلي تان گفتم، فن آوري نظامي تنها يكي از فاكتورهاي مهم مؤثر بر توان دفاعي است. عامل كليدي ديگر نيروي انساني و روحيه آنان است.
مطالعاتي كه اخيراً خود آمريكايي ها انجام داده اند، نشان مي دهد كه روحيه ارتش آمريكا پس از حوادث عراق به شدت افت كرده است. عراق خاطره ويتنام و شكست آمريكا در باتلاق آن كشور را براي آنها زنده كرده است. يافته هاي دپارتمان هاي مختلف ارتش آمريكا نشان
مي دهد كه اگر ارتش آمريكا درگير يك جنگ ديگر بشود، در همان روزهاي نخست جنگ بيش از 50 درصد آنها دچار تلفات رواني مي شوند و از ادامه جنگ بازمي مانند.
از آن گذشته، يك ارتش زماني مي تواند بجنگد كه از پشتوانه افكار عمومي برخوردار باشد. آمريكا در سطح منطقه از هيچ گونه پايگاه مردمي برخوردار نبوده و بالعكس پشتوانه آن تنفر عمومي در منطقه و مخالفت گسترده جامعه بين المللي مي باشد. اين در حالي است كه ج.ا.ايران از يك پايگاه قوي مردمي در داخل و خارج از مرزهاي خود برخوردار مي باشد. بنابراين اگر مجموع فاكتورها را در نظر بگيريم به اين نتيجه مي رسيم كه توان دفاعي نيروهاي مسلح ما بسيار فراتر از توان دفاعي ارتش آمريكا است و لذا اگر روزي هيأت حاكمه آمريكا حماقت كند و فكر حمله به ج.ا.ايران را به هر نحو عملي سازد، آن گاه بايد منتظر فعال شدن آتشفشان بسيار قوي در سطح منطقه باشند و بزرگترين شكست تاريخ خود را تجربه كنند.
*بد نيست نگاهي هم به منطقه خاورميانه داشته باشيم و وضعيت امنيتي اين منطقه را با هم مرور كنيم. به زعم شما حضور كشورهاي بيگانه، به ويژه آمريكا و انگليس چه تأثيري بر امنيت منطقه داشته است؟
_ پاسخ به اين سؤال مستلزم يك تحليل جامع با نگاه به گذشته است. در واقع از طريق بررسي و تحليل گذشته است كه مي توانيم وضعيت كنوني را به خوبي درك كنيم و آينده را پيش بيني نماييم. ما اگر نگاه و تحليل پس نگرانه خود را به نيم قرن گذشته محدود كنيم و از سال 1956 ميلادي تا سال 2006 ميلادي را بررسي كنيم تأثير مخرب و ويرانگر دخالت بيگانگان در امنيت منطقه حساس و مهم خاورميانه را به روشني مي توانيم احساس كنيم.
در بحران هاي 1956 ، 1967 ، 1973 و 1982 رژيم صهيونيستي با اعراب، در جنگ هاي داخلي الجزاير، عراق، مصر، تونس، جنگ تحميلي عراق عليه ايران و جنگ نفت ( 1991 ) حضور بيگانگان و مداخلات آنان در منطقه چشمگيرتر از ساير حوادث است. طي اين بحران ها حدود 000/000/2 نفر از اتباع خاورميانه جان خود را از دست داده و بالغ بر صد ميليون نفر خانه و كاشانه خود را از دست دادند و آواره شدند. آخرين نمونه مداخله ويرانگر بيگانگان، به ويژه آمريكا و انگليس در منطقه، بحران عراق بود كه در آغاز سال 2003 ميلادي رخ داد. بر اثر آن مداخله تاكنون هزاران تن از مردم عراق جان خود را از دست داده و ميلياردها دلار بر آن كشور خسارت وارد شده است. از آن گذشته، اگر مناقشات مختلف پديد آمده در منطقه خاورميانه، نظير منازعات قومي و سرزميني را مطمع نظر قرار دهيم درمي يابيم كه در بسياري از آن مناقشات، بيگانگان، به ويژه آمريكا و انگليس نقش داشته اند.
بنابراين، هر تحليلگر و محقق صاحب انصافي، با مداقه در حوادث و بحران هاي گذشته خاورميانه آشكارا درمي يابد كه حضور بيگانگان در منطقه همواره اسباب دردسر و مخل امنيت منطقه بوده است. نظرسنجي هاي به عمل آمده در خاورميانه هم درستي اين بيان را نشان مي دهد. اينك اغلب ساكنان خاورميانه حضور آمريكا و انگليس در منطقه را مخل امنيت خويش مي دانند. آشكار شدن رسوايي هاي آمريكايي ها و انگليسي ها در عراق نيز بيش از پيش بر نفرت مردم منطقه از بيگانگان افزوده است.
ادامه دارد