يكشنبه ۵ شهريور ۱۳۸۵
ده ونك و مشكلات پيش روي آن
به جا مانده از روزگار پيشين
003201.jpg
نادر رضي
كمتر كسي پيدا مي شود كه در تهران زندگي كند و نام ده ونك برايش ناآشنا باشد. محله اي كه قبلا يكي از مناطق حاشيه تهران بوده و هم اكنون روزگار ناخوشايندي را سپري مي كند. اين محله قديمي  با وجود قدمت بسيار زياد و زمين هاي كشاورزي، زراعتي و محوطه هاي بكر، دستخوش مشكلات فراواني است و اهالي اش كه روزگاري شاهد ظهور شهري در كنار خود با نام تهران بودند سردرگم مانده اند و با وجود سرمايه هاي زياد از نظر اراضي هيچ گونه فعاليتي در اين گونه زمين ها نمي توانند انجام دهند. گفته مي شود اگر بخواهند زمين خود را به صورت آزاد بفروشند، به علت اينكه آن منطقه چيزي در حدود ۱۵ سال است كه در طرح فضاي سبز شهرداري قرار دارد، شهرداري مانع مي شود و اين در حالي است كه پيشتر ساكنين اين مناطق حاضر بودند زمين هاي خود را به شهرداري بفروشند ولي به آنها گفته شده به علت كمبود بودجه در حال حاضر چنين امري ممكن نيست. به هر حال اينها همه جزو شنيده هاي ما بود. براي اينكه از صحت اين مسائل باخبر شويم تصميم به گشت و گذاري در ده ونك گرفتيم.
از مستوفي تا صدور رأي داوري
به خياباني در سمت چپ ميدان ونك  رفتيم؛ جايي كه رانندگان تاكسي با فريادهاي خود براي سوار كردن مسافرين انتظار مي كشيدند. به سراغ مسئول خط رفتيم تا ما را به يكي از رانندگان قديمي اين خط كه با مسافرين و محدوده آشنايي كامل دارد،معرفي كند و او يكي از رانندگان تاكسي را به ما معرفي كرد.
مردي كه در حدود ۲ يا ۳ سالي است كه در اين خط كار مي كند و خود نيز ساكن ده ونك است راوي ما شد براي بيان بسياري از مشكلات اين محله قديمي. تا فهميد براي گزارش از ده ونك به آنجا مي رويم درد دلش باز شد. وي مي گفت كه بيشتر مسافرين ده ونك دانشجو هستند، اما مسافرين اصلي اين منطقه ساكنين ده ونك هستند.
او براي ما توضيح داد كه: «زماني ده ونك پر از باغ بود. تا چشم كار مي كرد درختان پهناور و سرسبزي داشت با ساكنين بسيار كم. ولي با گذشت زمان و گسترش مهاجرت به اين منطقه مالكين اين زمينها، ملك خود را فروختند و ساكنيني كه آنجا را با قيمت مناسب مي خريدند اقدام به ساخت و ساز در اين محدوده كردند. از حدود ۱۵ سال پيش، شهرداري به ساكنين ابلاغ كرد كه اين منطقه در طرح فضاي سبز قرار دارد و قسمت هايي از اين زمينها را كه مالكين آنها مشخص نبود مصادره كرد كه از آن موقع فقط يك باغ مصادره اي تبديل به يك محوطه فضاي سبز مختصر شده كه در درون آن باغ صندلي چيدند و به حالت پارك درآوردند.» اين توضيحات راننده تاكسي مي توانست گوياي بسياري از ماجراها باشد. داستاني كه در ابتدا تنها شنيده هايي بيش نبود اما با نزديك تر شدن به اين ده خاطره انگيز كه هنوز روياي دور و نزديك اش در خاطر بسياري از ساكنين آن است رنگ واقعي تر به خود مي گرفت.
ده ونك يك محيط ميدان مانند دارد كه دور تا دور آن را مغازه هاي مختلف از هر صنفي احاطه كرده اند و چند كوچه كه به اين محوطه ختم مي شود كه در آنها رفت و آمد زيادي وجود دارد. سمت چپ ميدان و در نقطه انتهايي آن زميني با درختان بسيار پهناور ديده مي شود و در كنار آن يك درب كوچك كه سر در آن تابلو باشگاه ورزشي ونك خودنمايي مي كند كه داراي يك زورخانه قديمي و يك زمين واليبال است و با اولين پرسش متوجه شديم كه آن محيط با درختان بسيار پهناور، قبرستان قديمي ده ونك بوده كه از ابتداي حضور ساكنين در اين منطقه كه چيزي در حدود ۴۰۰ سال پيش بود اين قبرستان مكاني براي تدفين اموات محسوب مي شد.
ديگر مكاني كه در ده ونك بسيار خودنمايي مي كند دانشگاه الزهرا است. و روبه روي آن هم دو مدرسه دبيرستان و راهنمايي كه وقتي پاي صحبت يك معلم دبيرستان نشستيم از سر و سامان ندادن به وضعيت دبيران حق التدريسي در ده ونك شكايت داشت.
به سراغ يك مغازه مشاور املاك رفتيم تا از وضعيت خانه و زمين در ده ونك باخبر شويم.
مردي كه انگار از ساكنين قديمي اين محله بوده در ابتداي صحبت براي ما گفت كه:«شايد چيزي بيش از ۴۰۰ سال است كه سكونت در ده ونك جريان دارد. بيشتر ساكنين آن از ايلات بختياري بودند و در يك برهه از زمان ارامنه هم به اين منطقه نقل مكان كردند كه پس از درگيري هاي بسيار زياد و مشكلات فراوان تصميم گرفتند كه با هم كنار بيايند.
بعدها شخصي مشهور به مستوفي بزرگ مقداري از زمين ها را خريد و پس از چند وقت رضاخان هم مابقي از ده ونك و ونك را براي خود سند زد. بعد از مستوفي پدر كه مقدار زيادي زمين خريده بود، پسران، دامادها و دختران وي اين زمين ها را فروختند و سندها را واگذار كردند. درنتيجه، مالكين جديدي پيدا شدند. پس از آن، همه دنبال اين بودند كه كل ده ونك را براي خود كنند و اراضي آن را از چنگ ديگري دربياورند،كه به درگيري ها و نزاع هايي انجاميد كه نتيجه آن در دادگاهي قبل از انقلاب در سال ۱۳۳۸ منجر به صدور رأي معروف داوري شد كه در بعد از انقلاب اسلامي هم اين رأي تاييد شد كه در دادگاه اختلاف را براساس رأي داوري حل كنند.
در آن زمان ده ونك پر بود از زمين هاي زراعتي، چراگاه ها و... . با صدور رأي داوري اين مناطق تقسيم شد و در مورد بافت سنتي هم تصميم  بر آن شد كه عرصه به نام كشاورزان صادر شود اما براي باقي مناطق رأي مستقلي صادر شد كه ارامنه ساكن در اين منطقه را هم در بر مي گرفت. ولي با اين وجود خيلي ها رأي داوري را زير پا گذاشتند و در همين چند سال پيش هم خيلي  از ساكنان، اين اراضي را با قيمت بسيار نازل به شهرداري فروختند.
كمبود بودجه شهرداري
دليل ساخت و ساز غيرقانوني
ده ونك فعلي در چند سالي كه در طرح فضاي سبز شهرداري قرار گرفته، مشكلات بسياري را براي اهالي ايجاد كرده است. براساس نظر برخي از ساكنان اين منطقه افرادي كه در اينجا زمين هاي بسياري دارند هيچ گونه عمليات ساختماني نمي توانند در اين محدوده انجام دهند. آنان در بسياري از مواقع مجبور مي شوند به صورت قطعه قطعه اين زمين ها را بفروشند و كساني هم كه اين زمين ها را مي خرند شبانه و به صورت غيرقانوني اقدام به ساخت و ساز مي كنند. به طور مثال، مي شود گفت كه ده ونك مانند يك خانه سنتي بوده كه بين وارثين تقسيم شده با اين وجود سالها پيش شهرداري با ۹ خانوار طرف بوده ولي حالا با ۲۰ هزار خانوار كه همه سردرگم هستند، مواجه است.
اينها درحالي است كه شهرداري در موارد ساخت و ساز غير قانوني هيچگونه جلوگيري به عمل نمي آورد، ولي كساني كه مي خواهند به صورت قانوني ساخت و ساز انجام دهند، يا به علت قرار داشتن منطقه در طرح، اجازه نمي دهد و اگر هم در مواردي خاص مجوز ساخت و سازي صادر شود، اين جواز، ساختمان هايي با بيش از ۲طبقه را شامل نمي شود.
از سويي اهالي ده ونك از اداره ثبت هم ناراضي هستند. زيرا در نحوه ارايه سند به اهالي ده ونك تعلل كرده و اين خود مشكلات زيادي ايجاد كرده است.
متأسفانه ده ونك با وجود داشتن سابقه تاريخي انكارناپذير با مشكلات بسياري فراواني رو به روست. از جمله مشكلات پيش روي اين منطقه ميدان شيخ بهايي است كه چندين سال است در دست ساخت بوده اما هنوز كامل نشده و براي اهالي مشكلات فراواني بوجود آورده است.
به نقل از بسياري از اهالي اين منطقه در دادگستري و شهرداري در مورد ده ونك پرونده هاي بسياري وجود دارد اما مسكوت باقي مانده است.
از سويي طرح فضاي سبز ده ونك طرح بسيار خوبي است به شرط آنكه اصولي كار شود. اين سخن اهالي منطقه حرفهاي جديدي را هم در پي دارد: مثلاً از هر ۷۰ هكتار زمين ۱۰ هكتار به مردم تعلق مي گرفت كه در آن ساخت و ساز كنند و شهرداري۶۰ هكتار را براي فضاي سبز در نظر مي گرفت . اين اتفاق شايد مي توانست گره كور اين منطقه را كه سالها با آن دست به گريبان بودند، حل كند.
از سويي، اجراي پروژه هاي مختلف شهري در اين منطقه مشكلات فراواني را پيش روي اهالي گشوده است. به عنوان مثال، به خاطر طرح پل ولايت آب قنات اين منطقه را قطع كردند كه اين اقدام منجر به خشك شدن درختان بسياري در اين محدوده شده است.
تعدد مشكلات ده ونك كه سالهاست ادامه دارد باعث شد تا به سراغ شهردار منطقه ۳ نصرالله خادم الاسلام برويم. به گفته او:طرح ده ونك در كميسيون ماده ۵ بررسي شد و براساس مصوبه اين كميسيون تكليف آن بخش از كاربري هاي مسكوني و غير مسكوني مشخص و نسبت به تبديل مجدد ده ونك به يك منطقه ييلاقي اقدام خواهد شد.
اما با مروري بر مشكلات ده ونك يافتن پاسخي اساسي چندان آسان نيست. اين روستاي قديمي كه سال هاست بر پيشاني پايتخت جا خوش كرده است به دور از تمام جنجال هاي اين شهر بزرگ به آرامي روزگار مي گذراند.

از شهر
طرح جديد مترو
گروه شهري- شايد يكي از مشكلاتي كه در بسياري از مواقع با آن روبه رو بوده ايد سوار مترو شدن باشد به خصوص اين موضوع براي زنان مشكلات بيشتري را به دنبال داشته است. به همين خاطر از ابتداي راه اندازي مترو دو واگن به صورت اختصاصي به خانم ها اختصاص داده شده، بد نيست بدانيد در اقدام جديد قطار شهري تهران و براي فراهم آمدن آسايش بيشتر از امروز يك واگن در ابتدا و يك واگن در انتهاي مترو براي خانم ها در نظر گرفته شده است به اين ترتيب مزايايي را به دنبال دارد.
تا پيش از اين دو واگن ابتدايي هر قطار براي استفاده اختصاصي خانم ها بود كه با تعويض جهت حركت قطارها اين دو واگن به صورت واگن هاي انتهاي قطار (واگن ها ۶ و ۷) مورد استفاده عموم قرار مي گرفت كه با طرح يك واگن در ابتدا و يك واگن در انتها علاوه بر رفع اين موضوع، مزيت هاي بهتري هم به دنبال خواهد داشت.
با ثابت بودن واگن هاي اول و آخر هر قطار براي استفاده بانوان محترم، ديگر اين واگن ها در جهت هاي مختلف حركت تعويض نشده و در هر جهت از حركت قطار اين واگن ها ثابت خواهند ماند كه در اين صورت با رنگ آميزي اين واگن ها با استفاده از رنگ متمايز با رنگ ساير واگن ها تفاوت اين واگن ها از واگن هاي ديگر كاملاً مشهود بوده و مسافران كم اطلاع با توجه به تفاوت رنگ موجود به راحتي متوجه اختصاص اين واگن ها براي استفاده بانوان خواهند شد.
امكان استفاده از ديواره يا درب جداكننده ثابت بين واگن هاي اول و دوم دو واگن هاي ششم و هفتم از نوع مناسب و هماهنگ با طراحي قطارهاي جديد به جاي بندهاي جداكننده فعلي فراهم خواهد شد.
امكان نصب تابلوهاي اطلاع رساني ويژه بانوان در اين واگن هاي ثابت وجود خواهد داشت.
امكان توزيع يكنواخت مسافر بر روي سكوي ايستگاه ها و دسترسي راحت تر بانوان به واگن هاي مخصوصشان.
نصب دستگيره آويزه چرمي بر روي هند ريل هاي فلزي موجود در واگن هاي اول و آخر براي جلوگيري از احتمال مصدوميت دست خانم هاي مسافر با توجه به اينكه بانوان ميانگين قد كوتاه تري نسبت به ميانگين آقايان دارند.
چون خروجي راه دسترسي به سكوها در اغلب ايستگاه ها در محل بين واگن ها دوم و سوم واقع شده است، ازدحام مسافران هميشه در واگن هاي سوم قطار از ساير واگن ها بيشتر است كه در صورت انجام اين طرح و تقسيم بار مسافر بين واگن هاي دوم و سوم از اين ازدحام كاسته و در نتيجه تأخيرات قطار ناشي از ازدحام مسافر كاهش خواهد يافت.
از آنجا كه در اغلب ايستگاه هاي مترو دو راه دسترسي به سكوها در ابتدا و انتهاي سكو وجود دارد، اجراي اين طرح باعث مي شود ميزان فاصله اي كه بانوان بايستي روي سكو بپيمايند تا به واگن مخصوص بانوان دسترسي پيدا كنند، كاهش مي يابد.
طي ماه هاي گذشته، تعداد بسيار زيادي از خانم ها از طرق مختلف با مترو تماس گرفته و خواستار تغيير محل واگن هاي خانم ها شده بودند كه مسئولان مترو با بررسي هاي دقيق اين طرح جديد را برنامه ريزي كردند.

زاويه ديد
كوچه هاي بي انتها
شبنم مهرنامي
منزلش در بن بستي در انتهاي كوچه  اي بود كه بعد از طي فاصله ۵۰ تا ۱۰۰متري با عرض ۵۰/۱ - ۱متري، ۷ پيچ گيج كننده با همين تناسب ها در انتظارش بود.
از عمر خانه اش تقريبا ۵۰ سال مي گذشت در واقع عتيقه به حساب مي آمد. مي خواست خانه اش را بفروشد اما نه قيمت داشت و نه خريدار.
خانه ها اكثراً به علت دوري از خيابان سيستم تخليه فاضلاب نداشتند و حتي شهرداري اجازه نمي داد. در اين صورت مي بايست خانه هاي مردم را خراب مي كردند تا براي دو سه خانه كانال تخليه فاضلاب راه اندازي كنند. به همين دليل با وجود سن بالا در منزلش نمي توانست داراي حمام شود و آنقدر در آن محله چاههاي مختلف جهت فاضلاب كنده بودند كه اكثر زمينها و خانه ها فرو نشسته بود. فرم شهرسازي و خيابان بندي در شهرهاي قديمي و حتي دهستانهاي قديم تهران از مدل و انديشه درونگرايي آسيايي، بخصوص ايراني سرچشمه گرفته شده است. يعني شهر خود مانند منازل مسكوني به بخش هاي بيروني و اندروني تقسيم شده بود.
با افزايش اتومبيل به زندگي شهري و ارتباط بيشتر مردم با اجتماع خارج از منزل، كوچه هاي باريك و طويل جاي خود را به پياده روها در كنار خيابانها دادند، كه با وضع قوانين خاص براي پياده رو و خيابان، انسانها نسبت به گذشته مي توانستند راحت تر و در دسترس تر باشند و حتي در صورت نبود فضاي كافي از ساخت پياده رو جلوگيري مي شود و مسير يا مختص پياده رو يا سواره مي شود.
ابعاد پياده رو بايد متناسب با ابعاد بدن دو انسان به همراه يك تا ۲ چمدان در دست باشد كه در اين ابعاد يك فرد با كالسكه بچه و يا يك فرد معلول به روي چرخ دستي بتواند به راحتي از پياده رو استفاده كند.به طور كل در زمان هايي كه تراكم تردد عابرين پياده كم است بايد حداقل عرض مسير عبور دو و نيم متر باشد و در تردد با تراكم زياد بايد بجاي ۱ نفر براي ۲ نفر محاسبه شود.به همراه نوارهاي سفيد متمايز كننده  پياده رو از خيابان.در واقع فاصله بين هر عابر با عابر جلويي ۱متر و با عابر كناري ۷۵/۰ متر باشد و در اوقات شلوغ به ۲ نفر در ۱ مترمربع مي رسد.همچنين بهتر است در وسط خيابان هايي كه بيشتر از ۱۲ مترعرض دارند فضاي سبز ايجاد شود و برعكس آن چيزي كه ما در شهرمان زياد داريم، پياده ترجيح مي دهد مسيري را كه مستقيم و سريعتر است انتخاب كند.پس ترجيحاً بهتر است مسير سواري از زيرگذر و يا روگذر باشد و مسير پياده از مسير مستقيم به راه خود ادامه دهد. در صورت نبود امكانات مسير پياده بايد با موانع مختلف مسدود شود و حتي مي توان از زيرگذرها جهت پاركينگ استفاده كرد در معماري منظر شهري بحثي وجود دارد به نام بحث احساس حصر.
اين احساس به نسبت ارتفاع ساختمان هاي اطراف بيننده و فاصله او با ساختمانهاي مذكور بستگي دارد.
به اين معني كه اگر در منتهاي دست راست خود بايستيد و ساختمان روبرو يعني منتهاي دست چپ را نگاه كنيد نبايد زاويه ديد شما بيشتر از ۳۰ درجه باشد چرا كه اگر زاويه بازتر شود يعني ۳۵ تا ۴۰ درجه برسد به اين معناست كه ساختمان بلندتر است و احساس حصر بيشتر خواهد شد و اگر زاويه بيشتر شده و به ۴۵ درجه برسد احساس حصر كامل شده يعني ساختمان از حالت قبل بيش از اندازه بلندتر است.

شهرآرا
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |