چهارشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۸۵
اخلاق، ورزش و توسعه
003927.jpg
مريم رضايي
توسعه پايدار با انسان سالم، محيط زيست سالم و جامعه سالم تحقق مي يابد و بي ترديد انسان سالم در اين تركيب سه گانه نقش محوري دارد. اكنون پرسش اين است كه انسان سالم كيست؟ انسان سالم در سه بعد جسم، روح و روان و ذهن تجلي مي يابد و با وجود جسم سالم است كه انديشه و روان مجال تعالي مي يابند.
روزگار ما ورزش چه در ابعاد تمريني و قهرماني و چه در حوزه طرفداران و تماشاچيان آنچنان در زندگي جوامع جاي باز كرده است كه حتي رويدادهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي جهان را هم تحت تأثير قرار مي دهد و به همين دلايل است كه ورزشكاران و قهرمانان تبديل به الگو مي شوند. اسماعيل همدانلو، معاون توسعه منابع سازمان تربيت بدني در اين خصوص مي گويد: حضور يك بازيكن فوتبال در جمع جوانان و تجمع بي حد، خود گواه اين مدعا است. اگر ورزش در مدرسه و دانشگاه جايگاه محوري خود را بيابد در توسعه رفتاري و جسمي بايد منتظر تغييرات شگرف در كل جامعه بود. اما با روند موجود در جامعه امروز ما، ورزش پهلواني و قهرماني به تدريج ارزش مادي پيدا كرده و ارزش هاي شخصيتي و غيرتي كم رنگ  شده و به تدريج ورزش به عنوان يك كسب و كار مبدل و از جايگاه حقيقي خود فاصله گرفته است.
همدانلو مي گويد: اگر مفهوم ورزش با عنوان اقدامي مفرح، شادي بخش و سلامت ساز در قاعده هرم جمعيتي گسترش يابد منش و شخصيت انسان سالم به تدريج از قاعده به رأس هرم حركت خواهد كرد و چنانچه حركت ورزشي جامعه با مفهوم اقتصادي شكل بگيرد و توسعه يابد و برنده شدن حريف به هر صورت و به هر طريق ممكن، پديده هايي همچون دوپينگ و ساير رفتارهاي غيراخلاقي در محيط هاي ورزشي، از مسير تعالي سازي ورزش بسيار فاصله خواهيم گرفت. بنابر اين براي ساخت و پردازش ورزش با مفهوم تندرستي و شادي  بخشي بايد اخلاق را در فضاهاي ورزشي به صورت جدي مطرح و ارتقا بخشيد.
علم اخلاق برگرفته از زندگي انسان ها است و با تكميل آن مي شود چگونگي زندگي كردن و چگونگي عمل كردن را به انسانها آموزاند. در حقيقت اخلاق به قدري نقش محوري در توسعه جوامع انساني دارد كه هدف رسالت آخرين رسول خدا، تكميل و تعالي اخلاق عنوان شده است.
اهميت اخلاق در ورزش
حال بايد ديد با اين همه اهميت اخلاق در ورزش و نقش محوري آن در توسعه پايدار چه عواملي اخلاق را مي سازد و يا آن را تحت تأثير قرار مي دهد.
همدانلو در اين باره مي گويد: اخلاق تابعي از چگونگي توزيع ثروت، توزيع قدرت و توزيع فرصت در يك جامعه است. با نگاهي ديگر تركيب هر سه عنصر فوق عدالت اجتماعي را در يك جامعه تبيين مي كند، با اين فرض وقتي ثروت و قدرت و فرصت انحصاري باشد و شكاف در جامعه بين اقليت و اكثريت پديدار مي شود عدالت اجتماعي شكسته مي شود و اخلاق را تحت تأ ثير تخريبي خود قرار مي دهد و رفتارهاي غيراخلاقي نمايان مي شود. در اين صورت رفتارهاي غيراخلاقي مختص محيط هاي ورزش نخواهد بود بلكه در عرصه زندگي اجتماعي گسترش خواهد يافت. رفتار غيراخلاقي و نامأنوس در رانندگي(27000 كشته در سال)، رفتار غيراخلاقي و نامأنوس در زندگي روزمره اجتماعي(تعداد كثيري پرونده انواع تخلفات در محاكم)، رفتار نامأنوس و غيراخلاقي در زندگي مشترك اجتماعي(افزايش طلاق و زندگي هاي اجباري بدتر از طلاق)، رفتارهاي غيراخلاقي در دستگاه هاي دولتي (رشوه و فسادهاي مالي گوناگون) و بالاخره اعتياد و خماري و خمودي و بيكاري و بي عاري دست به دست هم داده و جامعه اي ناآرام و ناسالم مي سازند كه هم اخلاق و هم ورزش از كارايي مي افتد و به بيان ديگر ظاهر و باطن آنها از هم فاصله مي گيرد و در مصاف بين برنده شدن و رعايت اصول و موازين اخلاقي، برنده شدن بر رعايت اخلاق چيره مي شود و رعايت اصول و قواعد رفتاري شكست مي خورد.
با گسترش عدالت اجتماعي، اخلاق جايگاه خود را براي اعتلاء سازي انسان پيدا مي كند و انسان متعالي خود را نيازمند ورزش براي تندرستي و تفريح و شادابي خواهد ديد و آدم هاي تندرست و ورزشكار در محيط هاي ورزشي رفتارهاي غيراخلاقي را از خود بروز نخواهند داد. وي مي گويد: به اميد آن كه ورزشكاران ما با الهام از پيام انسان ساز رسول خدا با اخلاقي زيبنده اين كشور در ميادين ورزشي ظاهر شوند و الگويي براي ساير ورزشكاران قرار گيرند و اگر احتمالاً برنده مسابقه نبودند حداقل جام اخلاق را از آن خود سازند.
جايگاه ورزش در توسعه
براي بررسي جايگاه ورزش در روند توسعه جوامع انساني نيازمند بررسي مفهوم توسعه هستيم تا سپس نقش و جايگاه ورزش را در روند توسعه اي كشور بررسي كنيم.
براي اين منظور ابتدا بايد به اين پرسش كه توسعه چيست؟ پاسخ داد. همدانلو در اين باره مي گويد: توسعه را ارتقا مستمر يك جامعه يا نظام اجتماعي به سوي يك زندگي سالم و انساني تر تعريف كرده اند. به عبارت ديگر توسعه عبارت است از فرآيندي كه در آن رفاه اجتماعي در كل به طور مداوم و پيوسته افزايش يابد و براي اندازه گيري توسعه يافتگي يك جامعه در يك دوره مشخص سه سؤال مطرح است:
۱ - فقر چه تغييري كرده است؟
۲ - بيكاري چه تغييري كرده است؟
۳ - نابرابري چه تغييري كرده است؟
پاسخ هاي گرفته شده از جامعه ميزان توسعه را مثبت يا منفي نشان مي دهد، به بياني ديگر متغيرهاي ارزشي توسعه را در ادبيات توسعه چنين تعريف كرده اند: 
۱ - معيشت يعني قدرت تأمين نيازهاي اساسي انسان.
۲ - اعتماد به نفس داشتن، احساس شخصيت كردن، آلت دست قرار نگرفتن، عزت نفس داشتن و سالم بودن
۳ - آزادي از قيد بندگي و بردگي، به ديگر سخن قدرت و توان تشخيص و انتخاب داشتن.
در تعريفي ديگر توسعه را فرآيندي مي دانند كه شرافتمندانه و آزاد زيستن را براي عموم مردم يك جامعه فراهم مي سازد و در تعريفي ديگر گفته شده كه توسعه، جامعه را از محوريت فرمان و امر، خارج و به محوريت عقل و علم درمي آورد.
حال كه اندكي با تعاريف توسعه آشنا شديم بايد نظري هم به توسعه نيافتگي داشته باشيم؟
توسعه يافتگي و توسعه نيافتگي مفاهيمي مجرد و انتزاعي نيستند بلكه بيانگر چگونگي شكل گيري فرايند اقتصادي و اجتماعي جوامع بشري در مقاطع مختلف تاريخي بوده و دو روي يك سكه هستند. همانند زشت و زيبا و گرم و سرد كه چگونگي يك موضوع واحد را بيان مي كنند. امروزه بيش از 70 درصد جمعيت جهان در وضعيت توسعه نيافتگي به سر مي برند و بيش از دو سوم جمعيت جهان از فقر و فلاكت و عقب ماندگي رنج مي برند. آمارهاي بين المللي نشان مي دهد كه بيش از چهل درصد جمعيت جهان در شرايط فقر مطلق به سر مي برند و متأسفانه امروز حقيقتي به واقعيت پيوسته كه فقيرتر شدن فقرا به يك قاعده كلي تبديل شده است!
كارشناسان عوامل زيادي براي توسعه نيافتگي و يا كمتر توسعه يافتگي جوامع مطرح مي كنند، از جمله اين كه دكتر شايگان گفته:  عدم وجود اراده اي قدرتمند، علمي، منسجم و متمركز در يك جامعه باعث توسعه  نيافتگي است. پيتر دراكر گفته: كشوري توسعه نيافته نديدم مگر به مديريت هاي ناكارآمد گرفتار شده باشد. كوزنتس گفته: توسعه يافتگي با داشتن نيروي انساني سالم، فرهيخته، با ظرفيت و خلاق ميسر است.
براي رهايي از توسعه نيافتگي و حركت به سوي توسعه، مدل هاي متعددي در دنيا مطرح و تجربه شده ولي به خاطر متفاوت بودن شرايط اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي، جغرافيايي، تاريخي الگوبرداري از آنها براي ساير كشورهاي توسعه نيافته چندان مؤثر نبوده و بعضاً اثرات منفي نيز به همراه داشته است. پيامي كه اخيراً مهاتير محمد، منجي مالزي به جهان فرستاد مبين اين واقعيت است. او گفت: كشورهاي توسعه نيافته سعي نكنند الگوي توسعه مالزي را پياده كنند، زيرا موفق نخواهند شد چون شرايط مالزي با شرايط ساير كشورها يكسان نيست. در بياني ديگر گونارميردال يكي از تئوريسين هاي معروف توسعه مي گويد: كشورهاي توسعه نيافته نبايد تئوري هاي به ارث رسيده از ما را به صورت پيش فرض قبول كنند بلكه آنها را بايد دوباره بازسازي كرده و با توجه به شرايط اجتماعي و اقتصادي خود و منطبق بر منافع و با توجه به مشكلات خود به كار گيرند، مگر عواملي كه در كليه كشورها قابل استفاده بوده و حالت مشترك دارد.
اما ورزش عامل مشترك در همه كشورها براي رسيدن به توسعه معرفي شده است زيرا فصل مشترك تعاريف پيتر دراكر، شايگان، كوزنتس و ساير تعاريف توسعه اي وجود نيروي انساني سالم، فرهيخته، با اراده، قدرتمند، خلاق و با نشاط است كه مي تواند بار سنگين توسعه را بر دوش كشد و توان حمل را داشته باشد و ورزش اين توان را دارد. ورزش پتانسيل دروني افراد را به نحوي خود خواسته و ارادي و لذت بخش تخليه مي كند و انسان تخليه شده از فشارهاي دروني احساس آرامش مي كند. ورزش تندرستي را جايگزين رخوت و خمودي و بي تحركي مي كند. ورزش بيماري هاي ناشي از عدم تحرك را از ورزشكار دور مي سازد.
همدانلو مي گويد: ورزش تن سالم، روان سالم و افراد سالم مي سازد. ورزش سرگرمي بسيار مفرحي است كه جلو خيلي از انحرافات و مفاسد اجتماعي را مي گيرد و يا مجال پرداختن به آنها را كاهش مي دهد. ورزش نشاط واقعي ايجاد مي كند. در يك بازي دوستانه اگر چه برد و باخت مؤثر نيست، ولي طرفين بازي با چه حرص و ولعي به دنبال پيروزي مي گردند. وقتي نشاط و تفريح سالم و واقعي در مسير مردم به ويژه نسل جوان قرار گرفت، نشاط هاي كاذب و مجازي مقبوليتي نخواهند داشت. قرص هاي روان گردان و اعتيادهاي گوناگون و با سر و وضع خود ور رفتن و خود را به صورت مختلف و عجيب در آوردن نوعي نشاط و تفريح كاذب و مجازي است كه ورزش بر همه اينها در صورت همگاني شدن خط بطلان مي كشد. ورزش تحمل و تلاش براي پيروزي و موفقيت را آموزش مي دهد و ورزش شكست را پايه پيروزي و توفيق بعدي مي سازد و لذا يأس و نااميدي و ترس از آينده را به حداقل مي رساند. ورزش تمكين و توان مقابله با سختي ها را مي آموزد و سختي ها را با اميدواري و تمرين و تقويت قابل تحمل مي سازد. ورزش پرچم كشور، نام كشور را در ميادين و صحنه هاي بين المللي مطرح مي كند.
ورزش اوقات فراغت را به خوبي پر مي كند و ورزش و محصول آن يعني نيروي انساني تندرست و سالم و قوي و خلاق و متحمل، محور اصلي توسعه تعريف شده و امروزه گفته مي شود اين انسان سالم و فكور و فرهيخته هدف توسعه هر جامعه اي است. لذا همه مقاطع تحصيلي اعم از دبستان، دبيرستان و دانشگاه بهترين محل و بهترين فرصت براي ساخت فرهنگ ورزش و ورزشكاري است كه متأسفانه كمترين بهايي به آن داده نمي شود. مشاهده مي شود بعضاً از ساعت ورزش براي ساير دروس تجربي و نظري استفاده مي شود. برخي مدارس انتفاعي و دولتي يا محوطه لازم براي ورزش ندارند يا همانند آزمايشگاه هاي فيزيك و شيمي مدارس براي موجود بودن وجود دارند و به كار گرفته نمي شوند و ديده و نقل هم نشده تا حال كسي از نمره ورزش تجديدي يا ردي داشته باشد در صورتي كه اغلب نمره قبولي نمي توانند بگيرند. امروز دولت و مجلس و ملت بايد بپذيرند و باور داشته باشند كه عقل سالم در بدن سالم است و سرمايه گذاري در ورزش را از رديف هزينه اي به رديف سرمايه اي تغيير دهند. با افزايش مناسب سرمايه گذاري در ورزش هزينه ها و حتي سرمايه گذاري هاي مقابل ورزش كاهش مي يابد. با سالم تر شدن انسان ها از ساخت بيمارستان ها و مصرف داروهاي يارانه اي گرفته تا افزايش نيروي انتظامي و زندان ها براي جلوگيري از مفاسد و انحراف هاي اجتماعي ناشي از ناسالم بودن فكر و انديشه و تن افراد، صرفه جويي مي شود.
جلوي ضرر را بگيريد
وزارتخانه هاي آموزش و پرورش و علوم، جلو ضرر را از هر كجا بگيرند منفعت است. براي توسعه امروز و فرداي كشور عزيزمان ورزش را براي همه مقاطع تحصيلي تا پايان تحصيلات دانشگاهي جدي بگيريم و در همه مقاطع تحصيلي ورزش يك واحد درسي اجباري شود. معلم ورزش ارزش پيدا كند. نمره ورزش با نمره فيزيك و شيمي و رياضي نه تنها برابري بلكه ارجحيت پيدا كند و جدي با آن برخورد شود چون فيزيك و شيمي و رياضي با پايان تحصيلات تقريباً از مسير زندگي فردي افراد خارج ولي ورزش و آثار ورزش تا دم مرگ با او همراه است و در پايان بايد پذيرفت كه توسعه حركت جبري تاريخ بشري است و خواهي نخواهي اتفاق افتاده و خواهد افتاد اگر ما خود با فهم و شعور و درك و اراده خود راه توسعه را هموار نسازيم و هدايت آن را در دست نگيريم ديگران براي ما آن طور كه خود مي خواهند توسعه ايجاد خواهند كرد. بنابر اين براي تربيت نيروي انساني سالم و با ظرفيت و خلاق كه سرمايه اصلي توسعه مي باشد با يك عزم ملي و به اتفاق همت كنيم زيرا فردا خيلي دير است.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |