سه شنبه ۴ مهر ۱۳۸۵
سياست
Front Page

نگاهي به برنامه هاي كاخ سفيد عليه ايران
در ماه هاي پيش از جنگ تحميلي
نقش آمريكا در تحميل جنگ
004611.jpg
محمدرضا اسدزاده
هدف آمريكا از تغيير در معادلات منطقه
پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط شاه بناي استراتژي آمريكا در منطقه سوق الجيشي خليج فارس، كه بر دو ستون ايران شاهنشاهي و عربستان سعودي پي ريزي شده بود، فرو ريخت و اين مسأله، مناسبات ميان دو كشور ايران و عراق را دستخوش تغيير و تحول كرد.
به اين ترتيب كه موازنه نسبي قوا كه تا پيش از انقلاب بين ايران و عراق حاكم بود، تغيير كرد و با پيدايش خلاء قدرت در منطقه، موج اسلام خواهي مي توانست ثبات مطلوب آمريكا در منطقه را مورد تهديد جدي قرار بدهد. در نتيجه، لازمه تأمين منافع آمريكا و غرب، اعاده نظم پيشين در منطقه بود. طرح رويكرد آمريكا به رژيم عراق نيز تنها در چنين چارچوبي قابل درك است. البته كارتر و استراتژيست او برژينسكي و ديگر استراتژيست هاي همفكر وي در هيأت حاكمه ايالات متحده، همزمان با كار روي سناريوي برقراري تماس محرمانه با دولتمردان عراق، پروژه ديگري را نيز در دستور كار خود قرار داده بودند و آن طراحي و اجراي يك كودتاي نظامي سريع توسط عوامل سلطنت طلب باقي مانده در ارتش ايران بود.
آنان پس از تكميل طرح اين عمليات به سراغ شاهپور بختيار نخست وزير فراري رژيم سلطنتي- كه در پاريس زندگي مي كرد - رفتند و رهبري سياسي صوري عمليات براندازي نظام جمهوري اسلامي را به وي محول كردند. در داخل كشور نيز شبكه اي از عناصر برگزيده براي اجراي عمليات موسوم به شبكه نيما تشكيل شد. اين شبكه به سرعت دست به كار عضوگيري و شناسايي اهداف عمده در تهران و قم و توجيه و مسلح كردن خود شد. در كتاب آغاز تا پايان  در بررسي وقايع سياسي - نظامي جنگ، آمده است كه اعضاي شبكه نيما علاوه بر نيروي هوايي، در قالب يگان ها و نيروهاي ارتش حضور داشتند و مهمترين اهداف آنان بمباران و حمله به چهار مركز مهم بود: حسينيه جماران، مجلس شوراي اسلامي، پايگاه هاي سپاه و شهر قم.
ملاقات پنهاني در اردن
در چنين شرايطي در تير ماه سال 59، برژينسكي از سوي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا راهي كشور اردن شد تا تحت شديدترين تدابير امنيتي و با رعايت نهايت جوانب پنهان كاري با صدام حسين ملاقات كند. ملاقات محرمانه صدام حسين و برژينسكي در مرز اردن، به منزله چراغ سبز آمريكا به عراق، براي آغاز جنگ بود و اينكه در صورت حمله به ايران، مورد حمايت آمريكا قرار خواهد گرفت. اين ملاقات سه ماه پس از تجاوز عراق به ايران افشاء شد. زماني كه ماشين جنگي صدام در سرزمين هاي اشغالي زمين گير شده بود، طارق عزيز معاون وقت نخست وزير عراق سفري به فرانسه كرد و در گفت وگو با مجله فيگارو خبر ملاقات محرمانه صدام و برژينسكي را اعلام كرد. در بخشي از مقاله ترجمه شده فيگارو كه 17 آذر 59 در روزنامه انقلاب اسلامي به چاپ رسيده آمده است:
جريان جنگ ايران و عراق، در واقع از ژوئن گذشته (تير ماه 59) زماني آغاز شد كه برژينسكي به اردن سفر كرد و در مرز دو كشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات كرد. او قول داد كه از صدام حسين كاملاً حمايت كند و اين امر را تفهيم كرد كه آمريكا با آرزوي عراق در مورد شط العرب (اروندرود) و احتمالاً برقراري يك جمهوري عربستان  در اين منطقه (استان خوزستان) مخالفت نخواهد كرد. سرانجام كليه اقدام ها به كشاندن عراق به جنگ عليه ايران منجر شد. صرف نظر از اين بيان، كارتر پيش تر نيز وعده هاي فريبنده تري به رهبر ماجراجوي بعثي داده بود. وعده هايي همچون موافقت ايالات متحده با ايفاي نقش عراق به عنوان ژاندارم آمريكا در خليج فارس. اگرچه ملاقات هاي پي درپي نمايندگان آمريكايي با صدام در ابتدا پيش از آنكه هدف برافروختن آتش يك جنگ نظامي را در منطقه استراتژيك خليج فارس داشته باشد، به دنبال اجراي موفقيت يك كودتاي نظامي در ايران بود.  كارتر پروژه كودتا را در صدر اولويت هاي خود قرار داده بود. لذا برنامه ريزان امنيت ملي كاخ سفيد، تهاجم نظامي عراق را به عنوان راه حل جايگزين در نظر گرفته بودند.
كودتاي شبكه نيما
سرانجام نيروهاي ارتش عراق با برنامه ريزي ايالات متحده عمليات براندازي در قالب كودتا را آغاز كردند. نيروهاي ارتش عراق براي سردرگم ساختن مقامات تهران و فراهم آوردن شرايط براي عناصر كودتاچي در مرداد 59 در 20 نقطه مرزي اقدام به ايجاد درگيري كردند. اما آنها توان نيروهاي انقلابي ارتش و خصوصاً سپاه پاسداران را در برنامه ريزي هاي خود لحاظ نكرده بودند. اين شد كه اعضاي شبكه نيما به شكل غيرمنتظره اي توسط نيروهاي انقلابي ارتش و سپاه دستگير شدند و برنامه كودتا شكست خورد و پروژه اول عليه جمهوري اسلامي به نتيجه نرسيد. لذا در همين زمان عناصر باقيمانده كودتاچيان به خاك عراق فرار كردند و سران عراقي نيز همزمان بر حجم تحركات سياسي ديپلماتيك خود با كاخ سفيد افزودند.
004581.jpg
آغاز جنگ با اشغال خرمشهر
آغاز توطئه جنگ
در پي شكست كودتا، ارتش عراق عمليات مهندسي وسيعي را در مجاورت مرزهاي جنوبي و غربي ايران آغاز كرد. از آماده سازي پل هاي شناور نظامي در كرانه غربي اروند رود  گرفته تا احداث كانال ها و سنگرهاي بتن آرمه در مجاورت مرزهاي مياني و شمالي.
يگان هاي اكتشافي و عملياتي ارتش عراق نيز با حمايت هاي آمريكا تحركات خود را آغاز كردند. عمليات پيچيده  و انبوه ماشين جنگي صدام آن چنان چشمگير و حساسيت برانگيز بود كه فرماندهان رده بالاي نيروهاي سپاه پاسداران و ارتش را واداشت تا از بني صدر به عنوان جانشين فرمانده كل قوا، خواستار تشكيل جلسه اي اضطراري، براي بررسي انگيزه هاي تحركات ارتش بعث در مرز مشترك و اتخاذ تدابير فوري و ضروري، براي مقابله با هر گونه تهديد خارجي از ناحيه مرزهاي غرب و جنوب كشور شوند. سرانجام اين جلسه در تاريخ 24 مرداد 59 در كرمانشاه تشكيل شد. حاج احمد متوسليان فرمانده وقت سپاه مريوان و از حاضران در آن نشست نظامي روايت مي كند (اين روايت در كتاب روز تندر  و آذرخش مهاجر چنين نقل شده است): من دقيقاً يادم هست كه يك ماه قبل از شروع جنگ، جلسه اي در اتاق جنگ لشكر 81 زرهي كرمانشاه به رياست بني صدر تشكيل شد. در اين جلسه آقايان ظهيرنژاد و صياد شيرازي به همراه فرماندهان ارتشي 30 منطقه نظامي از استان هاي آذربايجان غربي، كردستان ،كرمانشاه و نيز برادران مرتضي رضايي (فرمانده كل وقت سپاه ) و محمد بروجردي (فرمانده سپاه غرب كشور) به اتفاق مسئولان سپاه در كل مناطق غرب حضور داشتند. در اين جلسه، فرمانده سپاه قصر شيرين، به مسأله عدم آمادگي دفاعي نيروهاي مسلح اشاره كرد و گفت: از اين حيث نيروهاي ما كمترين آمادگي رزمي ندارند. در صورتي كه ارتش عراق، از خيلي وقت پيش شروع به ساختن استحكامات نظامي خودش كرده و در حاشيه مرز دارد سنگرهاي بتني مي سازد. بعد هم ايشان به تفصيل به وضعيت بد نيروهاي ارتش از اين لحاظ و نيز، حملات مكرر ارتش عراق به پاسگاه هاي مرزي ما اشاره كرد. نهايتاً از بني صدر سؤال كرديم؛ اگر به احتمال يك درصد عراق به ايران حمله كند، شما چه تدبيري براي دفاع داريد؟ بني صدر گفت: عراق هرگز جرأت چنين كاري را ندارد! اين بار برادر بروجردي گفت: آقاي رئيس جمهور! اگر به احتمال يك در هزار، عراق به ايران حمله كند و فرضاً بخواهد در غرب جلو بيايد و شهر قصرشيرين را بگيرد، شما براي مقابله با چنين مسأله اي چه تدبيري داريد؟!
بني صدر مجدداً گفت: عراق هيچ وقت چنين غلطي نمي كند. براي اينكه هم در سطح بين المللي و سياست جهاني محكوم مي شود و هم امنيت داخلي خودش به خطر مي افتد. برهمين اساس، عراق خودش را به خطر نمي اندازد.
بني صدر در حالي چنين قرائتي از وضع موجود داشت كه صدام اهداف خود را براي تجاوز به ايران از پيش تعريف كرده بود. حاكميت بر اروندرود، جداسازي استان نفت خيز خوزستان از ايران و براندازي حكومت جمهوري اسلامي، لذا در حالي كه عراق 12 لشكر شامل 5 لشكر پياده، 5 لشكر زرهي و 2 لشكر مكانيزه و همچنين 15 تيپ مستقل به اضافه تيپ 10 گارد رياست جمهوري و نيز نيروهاي تحت امر گارد مرزي خود كه شامل 20 تيپ مرزي مي شد را آماده تجاوز به خاك ايران مي كرد، بني صدر احتمال چنين عملي را نيز نمي د اد. سرانجام در 31 شهريور 1359، رژيم توسعه طلب و جنگ افروز بغداد با چراغ سبزهاي كارتر و برنامه ريزي استراتژيست هاي كاخ سفيد، عمليات تهاجم سراسري خود را به خاك ايران اسلامي آغاز كرد.

منابع و مآخذ
- برگرفته از كتاب روز تندر، مرور تحولات سياسي، اجتماعي از مشروطه تا تجاوز عراق ، انتشارات موسسه شهيد آويني
- آغاز تا پايان، بررسي وقايع سياسي - نظامي جنگ ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه
- گذري به دو سال جنگ ، دفتر سياسي سپاه

نگاه امروز
آلترناتيو

گروه سياسي- فروردين 1359 درست يك روز قبل از اعلام قطع رابطه آمريكا با ايران به دليل ضربه اي كه از گروگانگيري خورده بود، صدام حسين در موضع گيري صريح و بي پرده اي اعلام كرد كه عراق آماده است تمام اختلافات خود با ايران را با استفاده از زور حل و فصل كند! اين ديكتاتور بعثي، سوداي بس بلندپروازانه اي در سر داشت و براساس محاسبات ساده لوحانه خود، با دامن زدن به روند بي ثباتي در امور همسايه بزرگ شرقي خود (جمهوري اسلامي ايران) زمينه مساعدي را براي كانديدا شدن رژيم بعث به عنوان قدرت آلترناتيو و ژاندارم جديد منطقه اي آمريكا فراهم مي كرد. روند مداخلات رژيم عراق در امور داخلي ايران از روزهاي آغازين پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در استان خوزستان و مناطق كردنشين غرب كشور،  متأثر از همين ملاحظات و محاسبات صدام بود. اين بود كه بهار 59 سفرهاي مداوم و محرمانه زبيگنيو برژينسكي با موافقت كارتر به بغداد آغاز شد. او كه متخصص عمليات محرمانه و سياست خارجي پشت پرده بود در مقام رياست شوراي امنيت ملي آمريكا، با اختيارات تام از كارتر و با بهره گيري از سيطره خود بر مجموعه عملكرد نظامي سازمان CIA و اختيارات ناشي از اين اقتدار، به طور فعالانه اي در زمينه پيوندها و همكاري هاي پنهان آمريكا و حزب بعث عراق، قبل از شروع جنگ تحميلي، مشاركت داشت.
نخستين ثمرات سفرهاي پي درپي طراح روابط خارجي آمريكا به عراق، فعال شدن ماشين جنگي عراق در طول مرزهاي آن با ايران بود. اگر چه آمريكا در طراحي اوليه خود براي حمله به ايران در ارديبهشت 59 در ماجراي طبس شكست غيرقابل تصوري خورد و متعاقب اين شكست فضاحت بار عمليات تفنگداران دلتا در صحراي طبس، آنچنان برآشفت كه ديگر راهي براي خود در اين رسوايي نمي ديد.
به همين دليل برژينسكي با كسب اختيارات تام از كارتر و در جايگاه مقام اصلي تصميم گيري در شوراي امنيت ملي كاخ سفيد براي مقابله با ايران، در تير ماه سال 1359، برنامه مذاكرات محرمانه مقامات عالي رتبه آمريكايي با ديكتاتور بعث عراق را به طور جدي در دستور كار خود قرار داد. در كتاب غرب چگونه عراق را مسلح كرد  نوشته كنت. آرتيرمن  پژوهشگر آمريكايي درباره هدف آمريكا از اين برنامه صريحاً آمده است: بحث و مذاكره درباره راههاي هماهنگ كردن فعاليت هاي آمريكا و عراق در مخالفت با سياست هاي ايران بود... برژينسكي، صدام را نيروي متعادل كننده حكومت انقلابي ايران تلقي مي كرد.

راز ديرين
پرونده ربوده شدن امام موسي صدر - 15
گزارش هيأت امنيتي لبنان
004584.jpg

گروه سياسي - در بخش هاي پيشين اين گزارش كه پرونده مفصلي از اسناد و مدارك ربوده شدن امام موسي صدر است به نكاتي از جمله انگيزه سفر امام صدر به ليبي و نهايتاً اتفاقاتي كه افتاد، بيانيه وزارت امور خارجه ليبي و پاسخ جنبش امل به اين بيانيه و ديدار هيأت لبناني با قذافي و همچنين نامه سفارت ليبي و نظر مقامات ايتاليايي اشاره شده است. اينك ادامه مطلب از نظرتان مي گذرد.
تحقيقات مقامات امنيتي لبنان
در تاريخ 31سپتامبر 1978دولت لبنان هيأتي سياسي- امنيتي را به رياست دكتر عمر مسيكه دبير اول كابينه لبنان به همراه دوتن از افسران بلندپايه اطلاعات ارتش لبنان به نامژهاي سرگرد نبيه فرحات و ستوان يكم نصوح مرعب به منظور تحقيق درباره حقيقت قضيه ربودن امام موسي صدر و همراهان ايشان به ايتاليا و ليبي فرستاد.
دولت ليبي هيأت مذكور را از ورود به خاك اين كشور منع كرد اما هيأت لبناني با همكاري مقامات ايتاليايي مأموريت خود را در ايتاليا به انجام رساند و در مدت پانزده روز حضور در شهر رم با همكاري مسئولين امنيتي آن كشور به گردآوري اطلاعات و اسناد موجود در اين باره پرداخت و نتيجه تحقيقات خود را در اختيار دستگاه قضايي لبنان قرار داد.
آنچه در پي ميژآيد خلاصه اطلاعات ارسالي از سازمان امنيت واطلاعات لبنان به قاضي لبناني تحقيق پرونده به همراه اظهارات كاركنان هتل هاليدي اين شهر رم است. لازم به ذكر است كه 46سند موجود در پرونده نيز ضميمه اين گزارش گرديده است.
اين گزارش همچنين حاوي متن گزارش ارسالي از سوي مراجع اطلاعاتي ايتاليا به سازمان اطلاعات و امنيت لبنان وگزارش سازمان امنيت و اطلاعات لبنان به وزارت امور خارجه اين كشور درباره روند مأموريت و نتايج تحقيقات اطلاعاتي امنيتي در ايتالياست. اين دو گزارش در پرونده هيأت اعزامي لبنان نيز آمده است.
خلاصه گزارش هيأت امنيتي لبنان در مورد مسئله ناپديد شدن امام موسي صدر و همراهان ايشان
1 - تحقيقات انجام شده در رم نشان ميژدهد كه مانيفست (ليست اسامي مسافران) پرواز 881شركت آليتاليا در تاريخ 31اوت 1978كه نامژهاي موسي، يعقوب و عباس در آن به ثبت رسيده، صحت دارد و تعداد مسافران آن پرواز 153نفر بوده است. (سند شماره 1)
۲ - تمامي 153مسافر پرواز مذكور در هواپيما حاضر بودهژاند و ليست خلبان نيز اين موضوع را تأييد ميژكند. (سند شماره 2)
3 - بليط هايي كه نام امام موسي صدر، شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين در آنها به ثبت رسيده و در دفتر شركت آليتاليا در رم به دست آمده (سند شماره 3) در تاريخ 31سپتامبر به جاي 31 آگوست براي مسير طرابلس پاريس بيروت از دفتر شركت هواپيمايي ليبي خريداري شده است.
4 - در مدارك و مكتوبات بخش امنيتي فرودگاه رم درخواست ويزاي 48ساعته ورود به ايتاليا به نام عباس بدرالدين يافت شد كه درخواست كننده آدرس خود را هتل ساتلايت رم ذكر كرده بود. از آنجا كه طبق مقررات اعطاي ويزاي موقت متقاضي بايد بليط خروج از كشور را پيش از اتمام مدت ويزا رزرو كرده باشد، در برگه درخواست ويزا تاريخ خروج متقاضي روز 10سپتامبر 1978با پرواز شماره 490هواپيمايي آليتاليا به مقصد مالت درج شده است. (سند شماره 4) تحقيقات انجام شده در رم نشان داد كه عباس بدرالدين در هتل ساتلايت اقامت نداشته و در پرواز يك روز بعد به مقصد مالت حضور نيافته است. (سند شماره 5)
5 - مدركي دال بر اين كه امام و شيخ محمد يعقوب مطابق با آنچه در بليط آنان ذكر شده، به پاريس عزيمت كرده باشند، يافت نشد.
6 - نشانهژاي مبني بر اين كه امام و شيخ محمد يعقوب از فرودگاه رم به صورت ترانزيت خصوصا در پروازهاي انجام شده در همان شب به مقصد ديگري عزيمت كرده باشند، به دست نيامد.
7 - بليط مربوط به امام موسي صدر و شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين در بخش امنيتي فرودگاه رم يافت نشد.
تنها 70بليط از مجموع 153بليط در واحد اطلاعات و امنيت وجود داشت، از جمله دو بليط متعلق به دو تن از اتباع لبنان كه با همان پرواز به رم وارد شده بودند. (سند شماره۶)
۸ - در تاريخ 12سپتامبر 1978چمدانژها و گذرنامهژهاي متعلق به امام موسي صدر و شيخ محمد يعقوب در هتل هاليدي شهر رم كشف شد. به دنبال آن هيأت تحقيقاتي لبنان پيش از باخبر شدن مقامات ايتاليايي از اين موضوع از مدير و كاركنان هتل در اين باره بازپرسي كردند. خلاصه اظهارات آنان بدين شرح است:
در تاريخ 1سپتامبر 1978مابين ساعت 9 الي 11صبح دو نفر به هتل مراجعه كردهژاند. يكي از آنان لباس روحاني به تن داشته بلند قامت و داراي محاسن بوده و ديگري با قد متوسط كوتاه، گندم گون، داراي موهاي معمولي و لباس شخصي بوده است.
فردي كه لباس شخصي بر تن داشته به بخش پذيرش هتل مراجعه كرده و فرد داراي لباس روحاني در لابي هتل قدم ميژزده است. پس از چند دقيقه فرد لباس شخصي به سوي روحاني رفته و شماره اتاق را به او اعلام ميژكند. فرد روحاني به تنهايي به طبقه هفتم و به اتاق مورد نظر رفته و در فاصله آسانسور و در اتاق قدم ميژزده و يكي از زنان كارگر وي را در آنجا مشاهده كرده است. در همين حال فرد لباس شخصي مشغول انجام تشريفات پذيرش بوده است.
يكي از كارمندان بخش پذيرش كه رفتار دو شخص تازه وارد در نظرش چندان خوشايند نبوده به همكار خود توصيه ميژكند كه كل مبلغ را به صورت پيش پرداخت از آنان دريافت كند.فرد لباس شخصي نيز بلافاصله هزينه يك هفته اقامت را به دلار پرداخت ميژكند.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   سياست  |   شهرآرا  |   موسيقي  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |