نگاهي به نمايش شهادت خواني انسان هاي سرگشته... در تالار قشقايي تئاتر شهر
صداي پرصلابت صحنه
نيما بازرگان
|
|
در ميان كارگردانان تئاتر كشورمان، كمتر كسي چون روح الله جعفري يافت مي شود كه دلبستگي و دغدغه خاصي نسبت به نوشتن و اجراي نمايش با تم و موضوع ديني، مذهبي داشته باشد. وي همواره تلاش كرده است بخش و يا اجزايي از موضوعات دين و مذهب را توأمان در تئاتر متجلي سازد. اين دغدغه البته منجر به پژوهش او در زمينه دين و مذهب در تئاتر و ريشه ها و بن مايه هاي اين مضامين در تئاتر و نمايش ايراني شده است.آن چه كه در نگاه اول در نمايش شهادت خواني انسان هاي سرگشته اي كه به بهاي اندك مسيحشان را به صليب كشيدند از بهر آن كه راست كردار بودند! توجه مخاطب را به خود جلب مي كند، متن و نمايشنامه آن است.
روح الله جعفري با اقتباس آزاد از دو نمايشنامه، متن سومي را خلق كرده كه به زبان خاص تر و پخته تري در حيطه ادبيات مذهبي دست يازيده است، زيرا كه گفت وگوها خالي از حضو و زوائد است و با وجود آن كه از زبان كلاسيك بهره برده است، در متن از واژه ها و عبارات ثقيل و سنگين خبري نيست. به همين دليل تماشاگر با شنيدن و ديدن چنين جملات و تصاويري بهتر و راحت تر مي تواند با آن ارتباط برقرار كند.پيرنگ داستان نمايش طوري طراحي گشته است كه حوادث و موقعيت ها به هم ارتباط داشته باشند، بنابراين وقايع داستان براي تماشاگر باورپذير مي شود و مي پذيرد كه چنين حوادثي در مقطع تاريخي نمايش در حال به وقوع پيوستن است. در اين راستا به تصوير درآوردن دو داستان موازي در نمايش شهادت خواني انسان هاي... نشان از آن دارد كه نويسنده پيرنگ داستان نمايش را با در نظر گرفتن همه جوانب، در قالب يك قرينه سازي مناسب مفهومي و به صورت نمايش در نمايش رعايت و از آن استفاده كرده است.در واقع پيرنگ، اوج و فرود بحران هاي قصه و... در اين اثر به جذابيت نمايش كمك شايان توجهي كرده است.اما درخصوص موارد اجرايي نمايش شهادت خواني انسان هاي.... مي توان گفت:
۱ - تماشاگر از بدو ورود به راهروي انتظار تالار قشقايي با سنگ ها، چوب ها، سيم خاردار، طناب ها و گوني هايي معلق در فضا روبه رو مي شود كه براي او سؤالي در ذهنش ايجاد مي كند كه اين چيدمان چه معنايي را دربرمي گيرد، اما با شروع نمايش و با پخش شدن صداي پرصلابت مرحوم محمدرضا آقاسي حماسه پرداز واقعه كربلا، تماشاگر متوجه مي شود كه آن فضاي ابهام آميز بيرون تالار نمايش با واقعه كربلا در ارتباط است. سپس با شروع داستان نمايش جرقه ديگري براي روشن شدن فضاي به تصوير درآمده در ذهنش ايجاد مي شود، آن هم سنگسار شدن انسان هايي است كه به سبب جهل و سستي ايمانشان از همراهي با امام حسين(ع) و يارانش غافل مانده اند و به همين علت قرار است كه سنگسار بشوند.البته كامل شدن اين تصاوير و معنا در پنج صحنه، به تدريج براي تماشاگران روشن مي شود. لذا با تمهيدي كه از سوي كارگردان اتخاذ گرديده است تماشاگر نمايش شهادت خواني انسان هاي... قبل از آغاز نمايش، مستقيماً با فضاي نمايش، بدون هيچ واسطه اي ارتباط برقرار كرده و اين ارتباط و همذات پنداري در پايان نمايش به اوج خود مي رسد.
۲ - در اجراي اين اثر طراحان صحنه از حداقل عناصر صحنه، بهره برده اند و در صحنه آرايي به تئاتر بي چيز نزديك شده اند. مي توان به تنها وسيله اي در صحنه اشاره داشت كه در سه حالت مختلف براي رساندن مفاهيم دو داستان به تصوير درآمده، از آن استفاده شده است. اين ابتكار و خلاقيت نشان از تسلط كامل طراحان صحنه نمايش دارد كه كاركرد چند منظوره از اين وسيله را در صحنه هاي مختلف نمايش فراهم آورده اند. به عبارتي ديگر هم نمادي از بسته شدن و سنگسار گشتن شمعون را دربرمي گيرد و هم در داستان ديگر، وسيله اي مي شود براي مصلوب شدن حضرت مسيح(ع).
۳ - از نوآوري هاي نمايش مذكور در حيطه اجرا، مي توان به جنس بازي بازيگران اشاره داشت كه با استفاده از شيوه بازي در بازي، آن هم در فضايي واقع گرايانه، انتقال مفاهيم مورد نظر نويسنده و كارگردان را به درستي به مخاطب ارائه مي دهند. صادق خاموشي در نقش شمعون با توجه به بسته شدنش در سراسر نمايش به وسيله اي كه توسط بازيگر مقابلش در صحنه جابه جا مي شود، از عهده چنين كاري دشوار به خوبي برآمده است. اين مسأله گوياي اين نكته است كه وي براي رسيدن به آمادگي لازم، زمان زيادي را به تمرين هاي بدني به همراه گروه در حين تمرينات اختصاص داده است. او بازي قابل قبولي از آغاز تا پايان نمايش از خود ارائه داده است.البته بازي پرديس افكاري در نقش شهرزاد نيز چشمگير است.
وي با تسلط بر بيان و با توجه به شيوه بازي اش يعني بازي در بازي، كليشه هاي رايج و مرسوم در زمينه اجراي نقش يك زن در تئاتر مذهبي- ديني را شكسته است. اين نكته نشان از هدايت صحيح و دقيق كارگران نمايش دارد كه توانسته از بازيگرانش بازي قابل قبولي بگيرد. به همين دليل تماشاگران به راحتي مي توانند با بازيگران نمايش احساس همذات پنداري بكنند. در اين راستا بازي هاي امير نيك سرشت در نقش مرد راهب نقاش، صبا مهري در نقش دختر تازه مسلمان شده و آرش ميرطالبي در نقش سوار و همچنين مجيد رحمتي در نقش شبيه خوان همگي يك دست و روان از كار درآمده است.
۴ - دستمايه قرار دادن امكانات شيوه اجرايي تعزيه و فاصله گذاري براي اجراي نمايش مي تواند يكي از بهترين شيوه هاي اجرايي براي نمايش ايراني باشد. كارگردان نمايش مذكور در بدو ورود تماشاگر به تالار با شكستن مرز صحنه اي بين بازيگران و مخاطب، قراردادي پيش روي او مي گذراد و از همان ابتدا مخاطب را وارد صحنه نمايش مي كند. يعني تماشاگر به صورت سه سويه و از سه زاويه مختلف به نظاره وقايع نمايش مي نشيند.بنابراين آنچه به صورت خلاق در نمايش شهادت خواني انسان هاي... در پاره اي از ميزانسن ها ديده مي شود، استفاده از تكنيك هاي ناب تعزيه است كه باعث ايجاد ارتباط عاطفي- احساسي ميان تماشاگران و نمايشگران شده است. اوج استفاده از تكنيك تعزيه در صحنه پنجم نمايش است كه به گره گشايي هر دو داستان نمايش منتهي مي شود.
۵ - از ديگر نكات قابل توجه نمايش، ريتم مناسب آن است كه به باور تماشاگر براي دريافت داستان نمايش كمك مي كند، چرا كه سرضرب بودن ريتم صحنه ها در چنين نمايشي كه رواياتش در موازات يكديگر بر صحنه به تصوير درمي آيند، از نكات فني و تكنيكي در عرصه كارگرداني به حساب مي آيد كه منجر به جذب تماشاگر تا پايان نمايش شده است.
۶ - استفاده از كاربرد رنگ، آن هم به صورت زنده توسط سه نقاش در صحنه، به شيوه تجريدي از فضا و اتمسفر حاكم بر صحنه نمايش، حس و حال هنرمندانه اي از واقعه تراژيك كربلا را در اذهان تداعي مي سازد. كامل شدن سه تابلوي نقاشي موجود در صحنه زماني است كه مرد راهب در آغاز صحنه چهارم، شروع به ترسيم نقش و نگاري در پرده بزرگ انتهاي صحنه مي كند. بنابراين استفاده از كاركرد رنگ در نمايش شهادت خواني انسان هاي... به نحو زيبايي در انتقال مفاهيم عاشورايي به تماشاگران مورد استفاده قرار گرفته است.لازم به ذكر است تمهيدات اتخاذ شده توسط روح الله جعفري در خلق ميزانسن هاي ناب، نه تنها باعث شده كه اين اثر در چارچوب يك نمايش مذهبي جاي خود را در بين تماشاگران بازكند، بلكه شروع يك چنين حركتي از سوي كارگردان و عوامل اجرايي اين نمايش، اين نويد را مي دهد تا هنر نمايش و در اين مورد خاص، نمايش مذهبي راه صحيح نفوذ در بين مردم را باز و هموار سازد.
|