گروه ادب و هنر كامران محمدي: نوشتن از مرگ براي روزنامه نگار طبيعي است، همچنان كه نوشتن از زلزله بم و تلخي هاي ديگري چون جنگ.
بنابراين، دليلي ندارد براي دادن خبر درگذشت يكي از بزرگترين طنزپردازان ايران در سالهاي گذشته، حاشيه برويم؛ عمران صلاحي سه شنبه شب، حوالي ساعت 5/12نيمه شب، سكته قلبي كرد و بدون اطلاع ديگران مثل پدرش به ديار باقي شتافت:
پدرم كارمند راه آهن بود. سال 1340 زماني كه در تبريز بوديم، در يك شب سرد زمستاني، بي آن كه ما را خبر كند، ناگهان به ديار باقي شتافت: مي رفت قطار و مرد مي ماند‎/ اين بار قطار ماند و او رفت.
عمران صلاحي هنگام تحويل جنازه حسين منزوي كه همين چهار سال پيش، باز بدون آن كه خبرمان كند، در گذشت، مي گفت بهتر است بيانيه اي، اطلاعيه اي، چيزي امضاء كنيم و اعلام كنيم كه ما هنرمند نيستيم، آخر عزرائيل بدجوري به هنرمندان پيله كرده است!  (آن روزها هنرمندان زيادي به فاصله كم در گذشتند.)
دهم اسفند 1325 در تهران متولد شده ام. چهار راه گمرك اميريه البته نه وسط چهار راه. اگر چه گفته اند خير الامور اوسطها. مادرم متولد باكو است. در باكو نامش رُِزا بوده، به ايران كه آمده، شده فيروزه. فاميلش هم قنبرزاده بوده، به ايران كه آمده، شده پناهنده. شناسنامه اش هم صادره از سمنان است. پدرم محب الله، فرزند قهرمان، متولد شام اسبي اردبيل است كه حالا نمي توان گفت يكي از دهات اردبيل است. چون رفته چسبيده به اردبيل. يا برعكس، اردبيل آمده چسبيده به شام اسبي.
رزا قنبرزاده يا فيروزه پناهنده، هنوز در قيد حيات است، يعني مادرش 45 سال، بدون همسر، فرزندانش را بزرگ كرده و حالا، هايده بايد همين كار را با ياشار و بهاره فرزندان او كند.
يك برادر دارم به نام پرويز، سه خواهر دارم به نام هاي طاهره، ناهيد و مليحه. يك زن به نام هايده و دو فرزنده به نام هاي ياشار و بهاره و يك عالمه شعر و نوشته. نام فرزندان طبعم را مي توانيد در جاهاي ديگر بخوانيد.
گريه در آب، قطاري در مه، ايستگاه بين راه، يك لب و هزار خنده، آي نسيم سحري، هزار و يك آينه، عملياتي عمراني، ناگاه يك نگاه و ... از جمله فرزندان طبع صلاحي اند و همين فرزندان خلف كافي اند تا عزرائيل به بيانيه و اطلاعيه توجهي نكند و او را نيز چون شاعران و نويسندگان ديگر اين سالها همراه خود كند. حالا صلاحي نيز در كنار تمام مردگان اين سالهاي عجيب نشسته است و حتماً  آن جا هم مثل هميشه با شوخي هاي شيرينش مجلس را گرم كرده.
صلاحي بيش از هر كس ديگري، عادت به شوخي گرفتن زندگي را داشت، با اين حال، وقتي همين دو سه هفته پيش از او پرسيدم: كدام يك از دو وجه طنزپرداز يا شاعر خود را بيشتر مي پسندي و بيشتر دوست داري به كدام معروف باشي، گفت: شاعر!
شاعر را به علت ناراحتي ريوي به بيمارستان طوس منتقل كرده اند، اما آنجا سكته قلبي امانش نداده است. امروز ساعت 9 صبح از جلو خانه هنرمندان تشييع مي شود تا در قطعه هنرمندان بهشت زهرا، براي هميشه آرام گيرد.

ايسنا: به اعتقاد منوچهر احترامي، نوشتن يك طنز ماندني از هر مسأله جاري روز، ويژگي منحصر به فرد عمران صلاحي است. اين طنزپرداز درباره عمران صلاحي مي گويد: شايد كم تر افراد دست به قلم به اين مسأله توجه داشته باشند، اما صلاحي با بازنگري ادبيات كلاسيك، از نو نوشتن و تفسير آن، استفاده از شعرها، قصه ها و ضرب المثل هاي معروف، در بازسازي طنز آميز مسائل روز تلاش مي كرد و آنها را عمق مي داد و به اين ترتيب در خزانه فرهنگي مردم ماندگارشان كرد.
وي ادامه مي دهد: به اين ترتيب صلاحي سعي مي كرد حتي مسائل كوچك را از دستبرد آفت زبان دور نگه دارد و ماندني ترشان كنند. احترامي با تأكيد بر اين كه صلاحي شيوه خودش را داشته و كارش منحصر به فرد بوده، اثرگذاري او را در مقوله طنز ايران در شعر، نثر، عرصه مطبوعاتي و غيرمطبوعاتي مثل رمان، غيرقابل انكار مي داند. او در اين زمينه مي گويد: شيوه اي كه صلاحي آورد، خاص خودش بود و به نام خودش ماندگار خواهد شد.

ايسنا: جواد مجابي، عمران صلاحي را يكي از نويسندگان تراز اول در طنز مي داند. مجابي مي گويد: صلاحي كسي است كه مسائل اجتماعي را با يك ديد موشكاف بررسي كرده و هر مسئله زودگذر را در روشناي يك تجربه تاريخي ديده است و مهم ترين خصيصه عمران، دوست داشتن مردم و سخن گفتن به شيوه آنهاست؛ به اين معنا كه زبان مردم كوچه و بازار را در حد كمال به كار مي برد.
به اعتقاد جواد مجابي، صلاحي از دردهاي مردم جدا نبود، براي اينكه خودش از مردم جدا نبود و در تمام آثاري كه خلق كرده، مسائل مشترك بين او و مردم ايران را مي بينيم و اين صفت به كار عمران ويژگي مي دهد. اين شاعر و طنزپرداز در ادامه خاطرنشان كرد: پشت طنزهاي شوخ و شاد عمران همواره يك اندوه عظيم بر سرنوشت آدمي موج مي زند و اين خصيصه يك طنزپرداز برجسته است. مجابي همچنين معتقد است: كار عمران صلاحي به پايان نرسيده بود و در زمينه ادبيات طنز رو به شكفتگي و رسيدن به قله هاي هنرش بود كه متأسفانه در اين راه فروماند.
وي همچنين تاكيد كرد: جامعه ايراني احترام خود را نسبت به عمران حفظ خواهد كرد، به دليل شادخويي و اينكه شادخويي اش را تقسيم مي كرد. براي مردم مي نوشت و خود يكي از بهترين مردمان بود.

گروه ادب و هنر زمان و مكان اجراهاي عمومي كارگردانان تئاتر در نيمسال دوم 1385 كه در مجموعه تئاتر شهر آثارشان روي صحنه خواهد رفت، اعلام شد.بنابه گزارش واحد اطلاع رساني روابط عمومي مجموعه تئاتر شهر، از ميان 40 تقاضاي اجراي عمومي در اين مجموعه طي نيمسال دوم، كارگردان هاي زير مي توانند هر كدام يك فرصت در ماه هاي اعلام شده براي اجراي عمومي در مجموعه ياد شده، داشته باشند تا پس از اخذ مجوز،  متن آثار خود را در ماه مقرر روي صحنه ببرند.
مهر و آبان: هادي مرزبان، بهروز غريب پور، حسين سحرخيز، محمد احمدي، مصطفي عبداللهي، حسين پاكدل، محمد حاتمي، عليرضا اوليايي، كتايون فيض مرندي، سعيد شاپوري
آذر و دي: علي پويان، نادر برهاني مرند،  عباس غفاري، كيومرث مرادي، سپيده نظري پور، محسن حسيني، امير دژاكام، هما روستا، سهراب سليمي، مهرداد راياني مخصوص، كوروش نريماني
بهمن و اسفند: محمود عزيزي، سياوش تهمورث، حسين فرخي، ناصح كامگاري، محمودرضا رحيمي، حسين كياني، رويا تيموريان، داود رشيدي، محسن ابراهيمي، چيستا يثربي

ايسنا: عزت الله انتظامي شب گذشته پس از بازگشت به تهران در فرودگاه مهرآباد دوباره تاكيد كرد: اين جوايزي كه به من دادند، براي فرهنگ و هويت كشورم است و آن را به جوانان كشورم تقديم مي كنم.
اين بازيگر پيشكسوت كه از سفر فرانسه بعد از تقدير يونسكو به كشور بازگشت گفت: عالي ترين حال را دارم كه در كشورم هستم و حسي از اين بهتر نمي توانم داشته  باشم. وي در ادامه تصريح كرد: فكر مي كنم جوانها بايد تشخيص دهند كه رسيدن به مقام بالاي هنري ساده نيست فقط كافي است سرگذشت ما را ببينند كه از كجا آمده ايم و به كجا رسيديم، اين سرگذشت مي تواند در جهت ترغيب و تشويق مردم كافي باشد. محمدحسين ايماني معاون هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز كه در فرودگاه مهرآباد حضور داشت، گفت: استاد انتظامي به عنوان يكي از استوانه هاي سينما و تئاتر ايران به اين افتخار نائل شدند و يونسكو تجليل ويژه اي از ايشان انجام داد و به نظر مي رسد اين سرمايه هاي فرهنگي و هنري كشورمان كه از جايگاه خوب بين المللي هم برخوردار است بيشتر بايد مورد توجه قرار بگيرد مخصوصاً به عنوان الگو براي نسل جوان كه راه بزرگان را به خوبي بشناسند و طي كنند.
هنرمنداني همچون بهزاد فراهاني، ايرج راد، محمد رحمانيان، مهتاب نصيرپور و مجيد انتظامي از ديگر افرادي بودند كه به منظور استقبال از عزت ا… انتظامي در فرودگاه مهرآباد شامگاه گذشته حاضر شدند.

گروه ادب و هنر- در پي درج خبري با عنوان محمدرضا سرشار به انجمن قلم بازگشت در خبرگزاري فارس،  انجمن قلم ضمن تكذيب اين خبر، توضيحاتي درباره آن ارائه كرد كه منجر به پاسخ گويي سرشار شد. سرشار در بخشي از نامه اش، خود نيز خبر فارس را تكذيب كرده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، متن ارسالي از سوي محمدرضا سرشار به اين شرح است: در بيانيه منتشره روي سايت انجمن قلم ايران، موسوم به بيانيه هيأت مديره انجمن قلم ايران موارد كذبي مشاهده مي شود كه به اينجانب ارتباط مي يابد، لذا براي تنوير افكار عمومي اعلام مي شود:
-1 محمدرضا سرشار (رهگذر)، به فضل خدا، مفتخر است كه تا امروز، و ان شاء الله تا پايان عمر از هيچ مقام مملكتي يا نهاد و اداره رسمي و غير رسمي، در هيچ سطحي، براي دريافت هيچ پست و مقامي، نه كتبي و نه شفاهي، هيچ گونه درخواست يا پيشنهادي - حتي - نكرده است و نخواهد كرد. بازگشت به هيأت مديره اي كه خود قبلاً رياست آن را به عهده داشته و شخصاً از آن استعفا داده است كه جاي خود دارد.
وي در ادامه اين نامه آورده است: از قضا، پذيرش تصدي مسئوليت هايي كه تاكنون داشته است، هميشه با درخواست بعضاً حتي مصرانه و پيگيرانه مسئولان و مقامات ذيربط در آن ادارات و سازمان ها بوده، و در موارد متعددي نيز اين پذيرش ها، با اكراه كامل او و براساس احساس وظيفه صورت گرفته است. لذا بيان اين سخن كذب (درخواست بازگشت به ....) آن هم بدون ارائه كمترين مدرك و دليلي، از سوي بخشي از هفت نفر اعضاي محترم هيأت مديره انجمن، جاي حيرت و تأسف دارد! خاصه اگر توجه شود كه يكي از چهار نفر مذكور، يكي از همان چهار نفر اعضاي محترم هيأت مديره (اكثريت) آن انجمن است، كه خواستار بازگشت سرشار به هيأت مديره شده اند!
سرشار در ادامه اين نامه بيان داشته است: قابل ذكر است كه اين ادعاي كذب آشكار، از مصاديق نشر اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي و قابل پيگرد در مراجع قضايي است؛ كه در آن صورت، امضاكنندگان به اصطلاح بيانيه مذكور و وسايل ارتباط جمعي اي كه اقدام به نشر آن كرده اند، بايستي پاسخگوي عمل خود باشند.
وي در بند دوم از نامه اي كه براي خبرگزاري فارس ارسال داشته  آورده است:  2- آنچه در روزنامه ... مورخ 11/7/85 به نقل از خبرگزاري ... در اين باره به چاپ رسيده، در حالي است كه خود آن خبرگزاري محترم، از ساعت حدود 19 روز 10/7/85 اقدام به برداشتن خبر مذكور از روي سايت خود كرده بود. لذا پافشاري روزنامه ... براي درج اين مطلب كذب، با وجود اطلاع از اين امر، جاي شگفتي دارد!
وي ادامه داده است: 3- به خلاف آنچه در بيانيه مذكور موسوم به بيانيه هيأت مديره انجمن قلم ايران القاء شده است، سه نفر از اعضاي هيأت مديره انجمن (سركار خانم تجار و آقايان دكتر پرويز و پارسي نژاد) به كل، هم از محتوا و هم تصميم به انتشار اين بيانيه اي بي اطلاع بوده اند؛ و نفر چهارم مؤيد اين بيانيه نيز، لااقل بند مربوط به ادعاي كذب درخواست... را صحيح نمي داند و تأييد نمي كند.

من بچه جواديه ام ...
عمران صلاحي
من بچه جواديه  ام
من بچه اميريه
مختاري
گمرك
فرقي نمي  كند
اين رودهاي خسته به ميدان راه آهن
مي  ريزند
***
ميدان راه آهن
درياچه  اي بزرگ
درياچه لجن
با آن جزيره  اش
و ساكن هميشگي آن جزيره اش
گفتم هميشگي؟!
آب از چهار رود
مي  ريزد
رود جواديه
رود اميريه
سي متري
شوش
و بادبان گشوده بر اين رودها
نكبت.
***
مي  رانم
با قايقي نشسته به گل
من بچه جواديه  ام
از روي پل كه مي  گذري
غم هاي سرزمين من آغاز مي  شود
اي خط راه آهن
اي مرز
با پرده  هاي دود
چشم مرا بگير
مگذار من ببينم چيزي را در بالا
مگذار من بخواهم
مگذار آرزو
در سينه  ام دواند ريشه
مگذار
اي دود
***
يك روز اگر به محله ما آمدي
همراه خود بياور چترت را
اينجا هوا هميشه گرفته است
اينجا هميشه ابر است
اينجا هميشه باران است
باران اشك
باران غم
باران فقر
باران كوفت
باران زهرمار
اينجا هميشه هوا باراني ا ست
وقتي كه باران مي  بارد
يعني هميشه
بايد دعا كنيم
و از خدا بخواهيم
نيرو دهد به بام كاهگلي  مان
***
بايد دعا كنيم
ديوارها
تابوت سقف  ها را
از شانه زمين نگذارند
بايد دعا كنيم كه از درزهاي سقف
آواي اضطراب قطره باران
در طشت
نشيند
همراه مادري كه دو دستش
هي تير مي كشد
همراه مادري كه دو چشمش
مي سوزد
و چند تكه پيرهن كهنه
افتاده در كنارش
پاره
......
بقيه اش را وقت ندارم بتايپم.
* اين شعر مربوط به سالها پيش از انقلاب اسلامي است.

بر ديوار نگارخانه ها
گالري ضرابي: نمايشگاه نقاشي گروهي از 15 تا 21 مهر‎/ پاسداران، بوستان 2، شهيد عراقي شمالي، گلزار غربي، پلاك 61/ تلفن: 22309054.
گالري والي:  نمايشگاه نقاشي تالين هاكوپيان‎/ 13 تا 18 مهر‎/ ميدان ونك، خدامي، پلاك 86/ تلفن: 88043687 .
گالري سيحون: نمايشگاه نقاشي وهاب يحيي زاده‎/ 15 تا 20 مهر‎/ خيابان خالداسلامبولي، كوچه چهارم، شماره 30/ تلفن: 88711305.
گالري گلستان: نمايشگاه نقاشي رايكا ميلانيان‎/ 5 تا 11 آبان‎/ خيابان دروس، كماسايي، شماره 42/ تلفن: 22541589.
گالري هفت ثمر: نمايشگاه عكس سارا مرسلي‎/ 14 تا 19 مهر‎/ خيابان مطهري، كوه نور، كوچه پنجم، پلاك 25/ تلفن: 88731403 .
روبات ها در سينما فرهنگ
دوازدهمين نشست سفري با انيميشن در سال جاري، با نمايش انيميشن روبات ها به كارگرداني كري سوج و كارلوس سالدان ها روز جمعه چهاردهم مهر ماه سال جاري در سينما فرهنگ برگزار مي شود.
نشست نقد و بررسي اين فيلم پس از نمايش با حضور اميرمسعود علمداري كارشناس سينماي انيميشن و بهرام عظيمي كارگردان سينماي انيميشن برگزار مي شود.
نشست سينماگران با كميسيون فرهنگي
كميسيون فرهنگي مجلس از برخي كارگردانان و تهيه كنندگان سينما و معاونت سينمايي ارشاد دعوت به عمل آورده تا در نشستي مشترك با كميسيون فرهنگي شركت كنند. عماد افروغ در حاشيه جلسه علني روز سه شنبه مجلس در گفت وگو با خبرنگاران پارلماني اعلام كرد: در اين جلسه به طور چالشي مسايل مربوط به سينما مورد بحث قرار مي گيرد. تا وضعيت هنر به اين صورت است كه هنرمندان مخالفان خود را متحجر مي خوانند و برخي نيز هنرمندان را مخالف موازين ارزشي و ديني مي دانند به سينماي ملي و بومي نخواهيم رسيد.
اكران پنج فيلم پليسي
پنج فيلم سينمايي پليسي در هفته نيروي انتظامي در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان در تهران اكران مي شود.فيلم هاي صحنه جرم، ورود ممنوع ، روياي خيس ، تقاطع ، قتل آن لاين و شوريده در جدول پخش اين هفته گنجانده شده است. همچنين هشت فيلم سينمايي نيز با عنوان هاي كارنوال مرگ ، احضار شدگان ، ورود در غربت ، چهار انگشتي ،  مخمصه ، داشتن و نداشتن (مقلد شيطان) ، بازرسي ويژه و زيارت توسط مؤسسه ناجي هنر وابسته به نيروي انتظامي به صورت مشاركتي در حال توليد است.

گروه ادب و هنر پس از چاپ مطلب حق كپي رايت پيگيري مي شود كه در تاريخ سه شنبه 11 مهر به قلم كامران محمدي در همين صفحه، نمابري با امضاي سعيده محمودوند؛ كارشناس امور مالكيت فكري از اداره كلي امور نوآوران و ارزشيابي فناوري وزارت علوم، تحقيقات و فناوري به روزنامه رسيد كه درباره دو نكته از آن مطلب، توضيحي داده است. متن اين نمابر به اين شرح است:
۱ سازمان جهاني مالكيت فكري، يكي از آژانس هاي تخصصي سازمان ملل متحد مي باشد كه مسئوليت حمايت از حقوق مالكيت فكري را در سطح جهان از طريق همكاري بين دولت ها و سازمان هاي بين المللي بر عهده دارد. كنوانسيون مؤسس اين سازمان يا سند اصلي تاسيس آن در سال 1967 در استكهلم سوئد به امضا رسيده است و در حال حاضر داراي 183 عضو مي باشد و دولت جمهوري اسلامي ايران نيز طبق لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران مصوب 4/7/80 مجلس شوراي اسلامي 24/12/80 رسما به عضويت كنوانسيون فوق درآمد.
۲ آنچه مربوط به مطالب درج شده مي باشد ، كنوانسيون برن براي حمايت از آثار ادبي و هنري است كه در سال 1886 ميلادي با هدف حمايت از آفرينه هاي ادبي و هنري منعقد گرديد و 162 كشور عضو آن مي باشند و دولت جمهوري اسلامي ايران هنوز به اين كنوانسيون نپيوسته است.