پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۵
توسعه ناموزون كلانشهر، كرج را به سوي بحران مي راند
شوكران آهك در حلقوم باغ 
005691.jpg
اينجا كرج است. كلانشهري كه هر روز تعداد مهاجرانش فزوني مي يابد و هر شب از تعداد درخت هايش كم مي شود. شهري كه صبح ها، آفتاب با دست هاي گرمش قامت درختان افرا و چنار را وجب مي كند و شب ها مهتاب، تك تك درخت هاي لال را مي شمارد و براي ستاره ها قصه شهري را مي گويد كه معجوني از باغ هاي اطلسي بود و غصه تمام درخت هايي را مي خورد كه شبانه خفه مي شوند. درخت هايي كه هواي مسموم شهر مرا مي بلعند و با بازدم شفابخش خود، هواي پاك را بر سر شهر مي ريزند. ريشه هاي درخت هاي صدساله، در شوكران آهك مي خشكد و جوانه هاي سبزش در گلو خفه مي شود. ما درختان را مي خشكانيم و به جايش آپارتمان سبز مي كنيم. انگار هيچ كس حواسش نيست؛ آدم ها تنها نيازمند سرپناه نيستند. فرزندان ما قبل از سرپناه، هواي تازه مي خواهند براي زنده ماندن و سايه اي سبز و خنك براي سرزندگي. هر شهري براي پذيرش مهاجران و ساختمان هاي جديد، ظرفيتي دارد و لبريز شدن شهرها از مشكلات هزار رنگ نتيجه عدم رعايت حريم شهري است... در شهر من، كنار يك خيابان اصلي، جايي كه درخت و برگ، پياده رو را هاشور زده است چند كنده سالخورده مشاهده مي شود. به جاي قامت خدايي اين چند درخت ساختماني لجني رنگ، ابهت خود را به سخره گرفته است. اين چند درخت بريده شده اند تا نماي اين ساختمان به هم نخورد.
روزي كه صداي غرش اره برقي ها بلند شد، هيچ كس صداي پرنده هاي آواره را نشنيد و صداي درهم شكستن لانه هايشان در هياهوي شهرنشيني گم شد. اينجا كرج است. شهري كه حتي ديوارهاي كاهگلي باغ هايش دست در دست بسازوبفروش ها، قد بلند مي كنند تا كسي نابودي درختان را نبيند و با اتمام پروژه هاي ساختماني، آوار مي شوند! اينجا كرج است. كلانشهري كه از ساخت و سازهاي غيرمجاز، از موج ممتد مهاجران، از خشكاندن باغ ها و از گسترش بي رويه و عنان گسيخته شهر رنج مي برد. كاش از ابزار قانون بيشتر استفاده كنيم و راه را بر نابودكنندگان طبيعت ببنديم، زيرا ساخت و سازهاي جديد مهاجران را جذب مي كند و شهر زير هجوم مشكلات جديد فرسوده تر خواهد شد.
نسترن كبيري

زمين بايد از حالت كالاي سرمايه اي خارج شود
زمين و مسكن، مشكل پنجاه ساله
005694.jpg
از 50 سال پيش به اين سو تامين مسكن در ايران يك مسئله بغرنج شده است، به صورتي كه حتي داشتن يك سرپناه ساده براي هزاران نفر از هموطنان ما به صورت يك آرزو درآمده است. در واقع داشتن يك سرپناه از زماني به صورت يك مسئله درآمد كه زمين، براي معاملات سودآور خارج از ضوابط قيمت گذاري رسمي و كنترل شده ابزار دست زمين بازان و دلالان شد. راه رسيدن به ثروت آسان را براي كساني كه به خاطر پست و مقام و جايگاهشان قادر بودند از نفوذ و رانت استفاده كنند، هموار نمود. در رژيم سابق بسياري از سناتورها، مقامات بلندپايه كشوري و لشگري از زمين خواران بنام و صاحب نفوذ بودند و قوانين را دور مي زدند. آنها ابتدا در مناطق بكر زمين ها را به بهاي ناچيز مي خريدند و بعد با اعمال نفوذ در آن منطقه دست به فعل و انفعالاتي مي زدند تا بهاي زمين افزايش پيدا كند و آن وقت به ميليون ها تومان سود آسان مي رسيدند. تبديل شدن زمين به كالاي سرمايه اي كه امروزه براي شهرهاي ما فاجعه آفرين شده است، ريشه در اين گذشته دارد. انتظار اين بود كه با پيروزي انقلاب اسلامي و برآمدن ارزش هاي اسلامي زمين از حالت كالاي سرمايه اي خارج شود تا اقتصاد كشور و طبيعت كم نظير سرزمين ما قرباني زمين بازي ها نگردد. اما متاسفانه امروزه نيز شاهد مشكلات روزافزون مسكن هستيم كه ريشه در همين بحران دارد. رها بودن قيمت زمين از ضوابط رسمي قيمت ها موجب شده كه تعيين بهاي ملك و مسكن در اختيار شبكه هاي رانت خوار، دلالان و بنگاه هاي معاملات ملكي قرار بگيرد.
بديهي است در غياب كنترل و نظارت دقيق و رسمي، چنين وضعي به وجود مي آيد، عليرغم وجود چندين متولي دولتي و غيردولتي در بخش مسكن، مشكل همچنان باقي است و گراني اجاره خانه، اقشار كم درآمد را تحت فشار روزافزون قرار داده است.
در اغلب كشورهاي پيشرفته جهان، تعيين قيمت ملك و درج آن در شناسنامه ملكي برعهده دولت يا شهرداري هاست. كار بنگاه هاي معاملات ملكي فقط معرفي ملك به خريدار و دريافت مبلغ معيني به عنوان حق العمل مي باشد. وقتي چنين ضوابطي حاكم باشد حتي اگر در صد بالايي از ساكنان شهرها را مستاجران تشكيل بدهند، فشار اقتصادي به اقشار كم درآمد جامعه وارد نمي گردد. اما وقتي تعيين قيمت و نوسانات آن در حيطه عمل شبكه هاي دلالي و زمين خواران باشد و به انتظار روزي بنشينيم كه در مقوله مسكن عرضه بر تقاضا پيشي بگيرد، مشكلات كنوني همچنان باقي خواهد ماند. زيرا روند افزايش جمعيت بخصوص جمعيت شهرنشين ثابت نيست و با توجه به آهنگ شتابناك مهاجرت در ايران به طور روزافزون تقاضاي مسكن در شهرها را بالا مي برد. بنابراين در يك نتيجه گيري كلي پيشنهاد مي شود:
۱ – پس از بررسي هاي دقيق براي زمين هايي كه براي ساخت مسكن واگذار مي شود يك سقف قيمت منطقي و ثابت به مدت مثلا 10 سال اعلام شود و در صورت بروز نوسان در بهاي زمين، براي حفظ مقررات تفاوت بها را به صورت معقول دولت تقبل نمايد تا اين قانون در جامعه ماندگار شود و فرصت براي رانت خواري و دلال بازي ها به وجود نيايد.
۲ – بهاي ساختماني واحدهاي ملكي از سوي دولت يا شهرداري ها در شناسنامه ملك درج شود و اين طرح به صورت قانون درآيد و براي دفترخانه ها و ساير مراكز ذي صلاح لازم الاجرا شود و با خاطيان طبق قانون برخورد گردد.
اگر يك جريان قانونمند و شفاف بر روند معاملات زمين و مسكن حاكم نشود، همچنان كه شاهديم، به طمع كسب سودهاي هنگفت و آسان، همچنان اراضي پيراموني شهرها و حاصلخيزترين زمين هاي كشاورزي، قرباني معاملات بيمارگونه كنوني در اين بخش خواهد شد.

حفاظت از جنگل ها، كوه ها و رودخانه هاي كشور نياز به عزم ملي دارد
طبيعت ايران، بزرگترين جاذبه گردشگري
005688.jpg
تابستان امسال هم با همه فراز و فرودهايش سپري شد و جاي خود را به برگ ريزان پاييز داد، اما آنچه در معرض نگاه مسافران شمال از جمله نگارنده قرار داشت، دست اندازي بيشتر سودجويان به مناطق بكر طبيعي، جنگل، شاليزارها و مزارع چاي است كه هر روز دامنه آن گسترده تر مي شود. همه مي دانيم در سالهاي اخير در استان هاي شمالي كشور ما سيل هاي ويرانگري جاري شد و خسارات سنگيني به بار آورد و باز هم مي دانيم كه علت اصلي بعضي از اين سيل ها از ميان رفتن جنگل ها و پوشش گياهي است كه متاسفانه هنوز به اهميت حفظ آنها واقف نشده ايم.
در كنار دست اندازي سودجويان به حريم جنگل، درياچه، رودخانه و دامنه هاي كوهستاني، گردشگراني هم كه به اين مناطق مي آيند، هربار حجم بزرگي از زباله را در طبيعت رها مي سازند كه به نوبه خود باعث آلودگي و تخريب مي شود. بنا به آنچه در رسانه ها آمده، در تعداد زيادي از كشورها بخش مهمي از اقتصاد وابسته به درآمدهاي ارزي حاصله از گردشگري است كه جاذبه هاي طبيعي يكي از مهمترين آنهاست، اما به راستي براي حفظ جاذبه هاي طبيعي كشور كدام برنامه جدي را داريم و يا به اجرا سپرده ايم. مجموعه هاي دل انگيز طبيعي مثل دامنه هاي كوهستاني، رودخانه ها، چشمه سارها، آبشارها، جنگل ها، درياچه ها و... ثروت هاي مهم و تجديدناپذيري هستند كه مهمترين منابع و جاذبه هاي گردشگري ايران را تشكيل مي دهند،  اما اگر روند تخريب كنوني ادامه پيدا كند، در دهه هاي نزديك بسياري جنگل ها، رودخانه ها و درياچه هاي ما از حالت جاذبه طبيعي خارج خواهند شد. حفاظت از اين مواهب، نياز به عزم ملي دارد.
در جهان كنوني و در شرايطي كه همسايگان جنوبي ما در ساحل خليج فارس با ايجاد جزيره هاي مصنوعي، طبيعت و اقليم مصنوعي، سعي در جذب گردشگر دارند، حيف نيست طبيعت متنوع، زيبا و بي همتاي ايران آگاهانه يا ناخودآگاه، به دست تخريب سپرده شود؟
در آغاز هزاره سوم، حفاظت از منابع و فضاهاي طبيعي در جهان اهميت بيشتري پيدا كرده است.
بايد در كشور ما نيز براي حفظ اين مواهب الهي، تمهيدات لازم به كار گرفته شود و دستگاه هاي مسئول، با جلب همكاري و حمايت مردم به صورت جدي تري وظايف خود را در اين مورد به اجرا درآورند. اگر اين گونه عمل نكنيم، حاصل كم توجهي به حفظ طبيعت و مواهب طبيعي، همچنان كه تجارب تلخ گذشته ثابت كرده است، به صورت سيل، زمين لغزه، خشكسالي و گرماي شديد، به همه ما آسيب خواهد رساند.
افسانه اصغرزاده

سخن اول
دغدغه حقوق  بگيران
بيش از 15 سال است به كار طبابت اشتغال دارم. رشته اي كه در آن تحصيل كرده و تجربه اندوخته ام، اعصاب و روان است. بيماراني كه به من و همكارانم مراجعه مي كنند، بيشتر از عوارضي شكايت دارند كه تحت تاثير فشارهاي روحي يا با همان اصطلاح علمي استرس به وجود مي آيد. اين بيماري ها به ندرت منشأ عضوي دارند. اي بسا كساني بر اثر ناراحتي هاي عضوي مثل درد معده، التهاب روده، سردردهاي مزمن، تنگي نفس، حملات آسمي در شب و... مراجعه مي كنند كه پس از بررسي دقيق مشخص مي شود كه اين گونه دردها و عوارض عضوي، منشأ رواني دارند. اما در ميان انواع بيماري هاي رواني و عصبي، در عصر ما به دلايل مختلف از جمله زندگي شهري همراه با آلودگي هاي صوتي و فشارهايي كه خود ناشي از زيستن در شهرهاي شلوغ و پرجمعيت است، اضطراب بيشترين نقش را در ايجاد بيماري هاي عضوي با منشأ رواني دارد. در حالي كه خود اضطراب حاصل فشارهاي عصبي و رواني يا همان استرس مكرر است. به همين خاطر من و همكارانم به واكاوي ريشه هاي اضطراب مي پردازيم تا با استفاده از اهرم هاي رفتاري بيمار به درمان ريشه اي بيماري او كمك كنيم.
در يك بررسي دوره اي متوجه شده ام كه دو قشر از بيشترين مراجعان به مطب من بوده اند؛ اول حقوق بگيران اعم از بخش دولتي و خصوصي. دوم، دست اندركاران فعاليت هاي اقتصادي در بخش خصوصي كه به طور مرتب و به خاطر طبيعت كاري كه با آن سروكار دارند، مدام در معرض ضربه روحي يا شوك هاي ناگهاني قرار دارند. مشكلات گروه دوم با گروه اول متفاوت است. گروه اول يعني حقوق بگيران به اين دليل كه دريافتي آنها در مقايسه با توسن تيزپاي تورم و محصول آن گراني، جوابگوي هزينه هاي زندگي نيست، در معرض استرس دائم قرار دارند.گروه دوم، اغلب از توان مالي و ثروت كافي برخوردارند، اما در گيرودار معاملات ريز و درشت كه تابع تحولات بازار است دچار شوك مي شوند و با عوارض بيماري اضطراب به ما مراجعه مي كنند. حقوق بگيران بيشترين لطمات ناشي از تورم را متحمل مي شوند. چون درصد افزايش حقوق ساليانه به هيچ وجه با رشد سرسام آور نرخ تورم هماهنگي ندارد. از اين رو پيشنهاد مي كنم دولت محترم هر سال با محاسبه دقيق نرخ تورم، به  هر طريق كه مناسب مي داند به افزايش دستمزد كارمندان و به طور كلي حقوق بگيران مبادرت ورزد و يا پشتيباني هاي مالي جبران كننده اي را براي اين قشر سازمان دهد. يا تدبيرها و ابزارهاي لازم را براي تثبيت قيمت ها و مهار تورم به كار برد تا مردم حقوق بگير فارغ  از اضطراب و استرس ناشي از نوسان قيمت ها و بر باد رفتن درآمدشان، زندگي آرام تري داشته باشند و طعم نشاط واقعي را بچشند.
يك روانپزشك از تهران
سخنگاه: نام نويسنده نامه در همشهري محفوظ است.

مشكلات كوچك، پيامدهاي بزرگ
005700.jpg
از مشكلات آشكار در پروازهاي هوايي هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران هما ، به سامان نبودن وضع دستشويي ها و توالت هاست. به عنوان مثال نگارنده كه از آمستردام عازم تهران بودم، مشاهده مي كردم كه آماده نبودن 5 الي 6 ساعته توالت ها و دستشويي ها تا چه اندازه براي مسافران و بخصوص كودكان وضع ناراحت كننده اي را به وجود آورده بود. در گفت وگو با يكي از مهمانداران هواپيما، پي بردم كه مدتهاست، اين مسئله در هواپيماها بروز مي كند. اميدوارم اين مشكل از زمان پرواز اينجانب در اواخر تابستان 85 تاكنون برطرف شده باشد، اما مسئولان محترم مي دانند كه بي توجهي به اين قبيل نيازهاي حياتي در جريان پروازهاي هوايي تا چه اندازه اثرات سوء دارد و بخصوص در انظار خارجيان چقدر بازتاب بدي خواهد داشت. گاهي عدم توجه به اين مسائل ظريف، همه تبليغاتي را كه براي جذب مسافر انجام مي شود، خنثي مي كند.
سيروس توللي.

جدول اعداد (سودوكو)194
005748.jpg

آپارتمان نشيني همچون يك محله
005697.jpg
بر خلاف بسياري كه از زندگي در آپارتمان اظهار ناراحتي مي كنند، مدت 28 سال است كه در يك مجتمع 14 واحدي در كنار هم در كمال آرامش و آسايش زندگي مي كنيم و اگر مالكي به هر علت تغيير مكان داده و از مجتمع ما رفته است كماكان با ما مراوده و در غم و شادي هاي يكديگر سهيم هستيم.
همه مالكان به وظيفه خود آشنا و با پرداخت به موقع حق شارژ و با اطمينان كامل به هيأت مديره، آنان را در جهت بهتر شدن وضعيت مجتمع، ياري مي نمايند.
ساكنان مجتمع ما به مناسبت هاي مختلف مانند سفره هاي نذري،  بازگشت از حج و عروسي با دادن هديه هر چند ناقابل در شادي او شريك و اگر كسي در غم از دست دادن عزيزش داغدار باشد، ضمن شركت در كليه مراسم بعد از چهلم با يك قواره پارچه او را از عزا درمي آوريم. پس به صرف وجود آپارتمان كه زندگي در آن در شرايط فعلي اجتناب ناپذير است، نمي توان آيين و سنت هاي خوب گذشته را به بوته فراموشي سپرد، بايد خود را با شرايط سازگار و پاسدار سنت ها باشيم.
محمد رنجبر

بيماران رواني مزمن را دريابيم
به گفته رئيس ستاد ساماندهي بيماران مزمن رواني در سي ام شهريورماه ۱۳۸۵ در جمع خبرنگاران در شهر تبريز، براساس ماده۱۹۲ قوانين مصوبه در سال۰۸۳۱نگهداري و ساماندهي بيماران مزمن رواني به سازمان بهزيستي واگذار شد كه به دليل عدم همكاري وزارت بهداشت با سازمان بهزيستي تاكنون اين اختلافات حل نشده است و در نتيجه تعداد قابل توجهي از بيماران رواني مزمن، سرگردان و آواره يا كارتن خواب شده اند. مسئوليت دوگانه بيماران رواني مزمن توسط سازمان بهزيستي و وزارت بهداشت و درمان، مانع از ساماندهي اين بيماران شده است كه اغلب در سنين 30، 04 و 50سالگي و بدون سرپرست در جامعه رها شده يا به صورت كارتن خواب درآمده اند يا حتي مرتكب خلاف هاي گوناگون و قتل مي شوند. به اين افراد كاري واگذار نمي شود. بيكاري، گرسنگي و آوارگي سبب مي شود كه بيماري آنها تشديد گردد يا به اعمال نابهنجار دست بزنند.
در شرايطي كه بودجه كافي براي نگهداري اين بيماران در اختيار سازمان بهزيستي قرار مي گيرد و كمك هاي ميلياردي مردم خير و نيكوكار نيز پشتوانه مالي خوبي براي انجام اين قبيل امور مي باشد، چرا بايد وضع بيماران رواني مزمن اينگونه باشد كه ستاد ساماندهي بيماران رواني مزمن، اعلام نمايد كه نگهداري اين بيماران به عهده دستگاه قضائي است.
بيماران رواني مزمن بيگناهاني هستند كه بي آنكه خود بخواهند گرفتار چنين مشكلي شده اند. آنها همچون كودكان بي دفاع نياز به مراقبت و همراهي دارند و اگر كنترل نشوند، ممكن است ناخودآگاه مرتكب جرائم گوناگون و حتي قتل شوند. وقتي از خانواده ها خواسته مي شود كه بيماران را خود كنترل كنند تا به معابر نيايند، آيا به اين واقعيت انديشيده شده است كه كمتر خانواده اي قادر به نگهداري بيماران رواني مي باشد؟
به اميد روزي كه فارغ از اختلافات ميان دستگاه هاي متولي ساماندهي بيماران رواني، شاهد بهبود اوضاع اين گروه از آسيب ديدگان اجتماعي باشيم.

ناخوشي ساختمان معروف تهران
با راهنمايي دوست خوش باوري چون خودم و براي تعمير دستگاهي الكترونيكي پس از سالهاي سال گذرم به ساختمان آلومينيم افتاد كه اي كاش نمي افتاد.
وضعيت اسفبار فيزيكي و خدماتي ساختماني كه به همراه سلفش ساختمان پلاسكو روزگاري گوهر شب چراغ خيابان جمهوري (نادري سابق) و چهار راه استانبول بودند واقعاً تأسف برانگيز است. آسانسورهاي خراب و مملو از جمعيت و راه روها و راه پله هاي كثيف و پر از زباله و بوي مشمئزكننده توالت هاي مستقر در آنها از خصوصياتي است كه توجه هر تازه واردي را به خود جلب مي كند. از اينها بدتر عدم تخصص و گذراندن دوره هاي خاص و تخصصي تعميراتي دستگاه هاي مختلف الكتريكي و الكترونيكي و عدم برخورد شايسته و تكريم ارباب رجوع است؛ به طوري كه دست آخر پس از پرداخت مبالغ گزاف از خير تعمير و درست شدن دستگاهت بگذري و بعد از اين اگر به قول معروف كلاهت را هم جا گذاشتي به حوالي اين ساختمان نزديك نشوي.گويا ساكنين و كسبه محترم اين ساختمان منتظرند تا شهرداري براي سرويس و پالايش محيط كارشان اقدام كند. شايد هم، مشكل از ناحيه مالكين ساختمان باشد.  به هر دليل، وضعيت كنوني شايسته قديمي ترين مجتمع تجاري و تعميراتي پايتخت نمي باشد.
پرويز قرباني

ازميان پيام ها
نيازهاي فرهنگي چابهار
بندر چابهار در طول دو دهه اخير از لحاظ اقتصادي و فعاليت بازرگاني توسعه قابل توجهي داشته است، اما به نيازهاي فرهنگي اينجا كمتر توجه شده است. اميدوارم اين نيازها نيز مورد توجه واقع شود.
آقاي كاويان – چهابهار
افزايش كارمزد بانكي
در رابطه با افزايش نرخ كارمزد تسهيلات وام مسكن نزد بانكهاي خصوصي، اين سئوال پيش مي آيد آيا بانك مركزي نظارتي بر كار بانكهاي خصوصي ندارد و اگر دارد علت افزايش نرخ كارمزد چيست؟
صالحي – تهران
سروصداي نظافت پارك
در پارك رضوان – خيابان كميل – صبح ها ساعت چهار اقدام به نظافت پارك با دستگاه مكانيزه مي كنند كه سروصداي زياد ايجاد كرده و موجب سلب آرامش مردم اين محل مي شود. بهتر است در صورت امكان در زمان نظافت پارك تغيير داده شود.
كرمي – تهران
كمك هزينه بيماران سرطاني
از بازنشستگان نيروهاي مسلح هستم كه مبتلا به بيماري سرطان شده ام.
مقرر شده بود سازمان تأمين اجتماعي نيروهاي مسلح كمك هزينه بيماري سرطان را پرداخت نمايد اما هنوز اين كار عملي نشده است در حالي كه بيماران سرطاني به دليل هزينه هاي سنگين درمان نياز به حمايت جدي بيمه اي دارند.
مسعود – تهران
سد معبر سوپر ماركت ها
فروشگاههاي موادغذايي و سوپرماركت ها بيش از ديگران سد معبر مي كنند و اغلب آنها با اشغال بخشي از پياده روها مانع عبور و مرور افراد پياده مي شوند. يكي از اصول شهرنشيني رعايت اين مقررات توسط اصناف و پيشه وران است.
رضا پور – تهران
تشكر و يك يادآوري
از شهرداري بابت ادامه آسفالت كاري كوچه و خيابانها قدرداني مي كنم و از مسئولان اداره هاي مخابرات و برق تقاضا دارد دريچه هاي فلزي را هم سطح آسفالت كار بگذارند كه اختلافات سطح منجر به آسيب رساني جلوبندي خودروها مي شود.
دلخوش – تهران

سخنگاه
اقتصاد
انديشه
سياست
كتاب
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |  انديشه  |  سخنگاه  |  سياست  |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |