پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۸۵
مقايسه بهره وري راه آهن ايران با راه آهن 10 كشور عضو UIC
بهره وري پايين
006459.jpg
دكتر كاظم فروزنده-فرخنده سيف نيا
امروزه راه آهن به عنوان يك وسيله حمل و نقل مؤثر، جايگاه ويژه اي در جهان و كشور ما دارد؛ ويژگي هايي چون صرفه جوئي هاي اقتصادي در مصرف سوخت، استهلاك ناوگان؛ كاهش آلودگي هاي زيست محيطي و نيز ايمني بالا باعث شده تا كشورهاي صنعتي مجددا به حمل و نقل ريلي روي آورده و با بكارگيري سياست هايي همچون استفاده از تكنولوژي قطارهاي طويل در حمل بار و نيز قطارهاي سريع السير مسافري سرمايه گذاري هاي وسيعي را در اين زمينه انجام دهند.
از بين كشورهاي عضوUIC(اتحاديه بين المللي راه آهن)، 10كشور را كه از لحاظ اقتصادي- سياسي تقريبا مشابه وضعيت ايران مي باشد، جهت بررسي انتخاب نموده و مشخصات عملكرد آنها را به منظور تعيين شاخصها جمع آوري نموديم. اين كشور ها عبارتند از : اوكراين، روماني ،بلغارستان، قزاقستان، تركيه، صربستان، الجزاير، روسيه،كرواسي و مصر.
براي مقايسه راه آهن ايران با راه آهن كشورهاي ديگر ابتدا 10 شاخص كه هر كدام بيانگر وضعيت راه آهن اين كشورها مي باشد تعريف شده و سپس در مورد هر كدام از آنها به بررسي جايگاه راه آهن ايران خواهيم پرداخت.
شاخص بهره وري خط نشان دهنده بهره وري استفاده از خطوط ريلي مي باشد. بالا بودن اين شاخص نشان مي دهد كه به ازاي هر واحد خط ايجاد شده، چه ميزان بار و مسافر حمل و نقل گرديده است.
بر اساس شاخص بهره وري خط در بين 10 كشور انتخابي، ايران رتبه چهارم را داراست. يعني در ايران در هر 100 كيلومتر خطوط ريلي به طور متوسط 37/0 ميليارد واحد حمل، بار و مسافر جابجا مي شود در حالي كه در كشوري مانند روسيه به ازاي هر۱۰۰ كيلومتر خطوط ريلي 13/2 ميليارد واحد حمل، بار و مسافر جابجا مي شوند و يا در اوكراين به ازاي هر 100 كيلومتر خطوط ريلي 30/1 ميليارد واحد بار و مسافر جابجا مي گردد. علل اين تفاوت را مي توان به اين صورت بيان نمود كه كشورهايي مانند اوكراين و يا روسيه در منطقه كريدورهاي بين المللي قرار دارند و به دليل قرار گرفتن در اين منطقه و حمل و نقل بارهاي بين المللي، شاخص بهره وري خطوط ريلي در اين گونه كشورها بالا مي باشد و يا در كشوري مانند مصر نيز به دليل افزايش تعداد واگنهاي مسافري نسبت به واگنهاي باري و نيز تعداد زياد مسافر جابجا شده به جهت وجود جاذبه هاي توريستي، شاخص بهره وري خطوط ريلي را در اين كشور بالا برده است.
توزيع خطوط ريلي در كشور: اين پارامتر نشان دهنده تراكم خطوط در سطح كشور است، بالابودن اين شاخص نشان مي دهد كه در كشور خطوط ريلي توزيع بالايي دارد.
در ايران به ازاي هر 100 كيلومتر مربع مساحت به طور متوسط 46/0 كيلومتر خطوط ريلي وجود دارد در حاليكه در كشور روسيه به ازاي هر 100 كيلومتر مربع مساحت اين كشور 500 كيلومتر خطوط ريلي وجود دارد.
با در نظرگرفتن رتبه نهم ايران در بين اين 10كشور واضح است كه تراكم خطوط در ايران مطلوب نبوده و نياز به احداث خطوط جديد احساس مي شود. البته لازم به ذكر است كه وضعيت آب و هوايي و موقعيت جغرافيايي و پراكندگي جمعيت در تعيين جايگاه كشورها بر اساس اين شاخص موثر است.
بهره وري واگنهاي باري
اين پارامتر بيانگر عملكرد واگنهاي باري است و بيانگر اين مطلب است كه بطور متوسط هر واگن باري چه ميزان تن كيلومتر بار حمل نموده است كه مسلم است هر چه اين رقم بيشتر گردد نشانگر اين است كه كارايي در واگنهاي باري راه آهن كشور بيشتر است، البته بستگي به شرايط منطقه اي هر كشور نيز دارد كه در كريدورهاي بين المللي قرارگرفته باشند يا خير و نيز بسته به ديگر شرايط دارد. فرسودگي و قديمي بودن ناوگان حمل و نقل ريلي در ايران باعث شده تا واگنهاي باري، بهره وري لازم را نداشته باشند.
در ايران هر واگن باري به طور متوسط 1050 هزار تن كيلومتر بار جابجا نموده است كه نسبت به كشور روسيه كه هر واگن باري 3080 هزار تن كيلومتر بار جابجا مي كند كمتر است و يا نسبت به كشور همسايه تركيه كه هر واگن باري 580 هزار تن كيلومتر بار جابجا نموده خيلي موفقتر عمل نموده است.
بهره وري واگنهاي مسافري
اين پارامتر دلالت به اين مطلب دارد كه به طور متوسط هر واگن مسافري چه تعداد مسافر جابجا مي كند. هر چه رقم اين شاخص بيشتر باشد نشان دهنده اين مطلب است كه بهره وري واگنهاي مسافــري نسبت به واگنهاي باري زياد است و استفــاده بهينه از واگنها صورت مي گيرد.
در ايران به طور متوسط هر واگن مسافري در سال توانسته 7340 هزارنفركيلومتر مسافر را جابجا كند در حاليكه در كشور تركيه بطور متوسط هر واگن مسافري 3950هزار نفركيلومتر و مصر 5220 هزار نفركيلومتر را جابجا مي كند. بر اين اساس نيزايران رتبه نخست را در بين اين ده كشور داراست كه نشان مي دهد مردم نسبت به استفاده از قطار تمايل بسيار دارند كه به اين دليل است كه تعرفه راه آهن در مقايسه با جاده است.
واحد حمل به تعداد لكوموتيو
بيانگر اين مطلب است كه هر لكوموتيو موجود چه ميزان بار و مسافر جابجا مي كند.
به عبارتي هر واحد لكوموتيو به چه ميزان بار و مسافر جابجا نموده است. اين شاخص براي ايران كه رتبه چهارم را در بين 10كشور منتخب داراست برابر 4.88 مي باشد يعني هرلكوموتيو به ميزان 48.8 ميليون واحد حمل بار و مسافر جابجا نموده است.
بهره وري نفركيلومترمسافرحمل شده به طول خطوط ريلي
هر چه اين شاخص بيشتر باشد نشان دهنده اهميت و مطلوب بودن سفر با راه آهن در كشور است.
با توجه به نمودار فوق و جدول شماره 7 ايران رتبه سوم را در بين كشورهاي منتخب داراســت و اين امر نشــانه اين مطلب است كه راه آهـــن در جابجايي مسافــــــر نسبت به كشورهاي منتخب موفق عمل نموده است. در ايران در هر كيلومتر خطوط ريلي به طور متوسط۱.3 ميليون نفركيلومتر مسافر جابجا شده است كه نسبت به كشور تركيه كه به ازاي هر كيلومتر خطوط ريلي 600هزار نفركيلومتر را جابجا كرده موفقتر بوده است.
توزيع لكوموتيو در طول خطوط ريلي
اين شاخص نشانه اين است كه در هر كيلومتر خطوط ريلي چه تعداد لكوموتيو وجود دارد، هر چه اين ميزان بيشتر باشد يعني استفاده بهينه از خطوط ريلي صورت مي گيرد.
در ايران براي هر هزار كيلومتر بطور متوسط 76 لكوموتيو وجود دارد كه در مقايسه با كشور مصر كه 124 و يا اوكراين كه 203 لكوموتيو به ازاي هر هزار كيلومتر وجود دارد بسيار كم مي باشد.
توزيع بار به طول خطوط
اين شاخص بيانگر اين مطلب است كه به ازاي هر كيلومتر خط ريلي چه ميزان تن كيلومتر بار حمل شده است. در ايران اين شاخص تقريبا۲.4ميليون تن كيلومتر بار به ازاء هر كيلومترخط جابجا شده است. در اوكراين تقريبا 10.6 و در كشور همسايه تركيه نيز۱.1ميليون تن كيلومتر بار به ازاء هر كيلومترخط جابجا شده است.
006456.jpg
توزيع واگنهاي مسافري
به طول خطوط ريلي
هر چه مقدار اين شاخص بيشتر باشد يعني از تعداد واگنهاي مسافري بيشتري نسبت به خطوط ريلي استفاده مي شود، نشانگر تقاضاي بيشتر مردم نسبت به مسافرت با قطار است.
يعني براي هر كيلومتر خطوط ريلي چه تعداد واگن مسافري وجود دارد كه در ايران براي هر 100 كيلومتر 17 واگن مسافري وجود دارد. در كشور همسايه تركيه 13 واگن مسافري و در اوكراين 28 واگن مسافري وجود دارد كه بايد سعي در گسترش و توسعه حمل و نقل مسافري راه آهن گردد كه البته اين امر با خصوصي سازي حمل و نقل ريلي مسافري درسالهاي اخير روبه گسترش خواهدبود.
رتبه ايران در بين كشورهاي منتخب ششم است كه بدليل عدم كارايي بخش حمل و نقل ريلي و نيز وجود رقيبهاي بزرگي چون جاده باعث شده تا ايران در زمينه حمل و نقل مسافر نتواند موفق عمل نمايد، اما به دليل واگذاري اين بخش به بخش خصوصي مي توان شاهد گسترش و پيشرفت در اين صنعت گرديد.
توزيع واگنهاي باري به كل خطوط ريلي
هر چه اين شاخص بيشتر باشد نشانه وضعيت مطلوب عملكرد حمل و نقل باري در راه آهن كشور است. به ازاي هر كيلومتر خطوط ريلي چه تعداد واگن باري موجود است.در ايران بطور متوسط در هر كيلومتر 2 واگن باري موجود است كه نسبت به كشور اوكراين كه۷ واگن و روسيه كه تقريبا 6 واگن است كمتر مي باشد.
دلايل پايين بودن اين شاخص را مي توان به صورت زير عنوان نمود:
- عدم تضمين كافي براي سرمايه گذاري خارجي و سود حاصل از سرمايه گذاري آنها.
- استفاده نكردن از منابع بخش خصوصي، كوچك بودن بخش خصوصي در سرمايه گذاري ترانزيت بين المللي.
نتيجه گيري
جهت جمع بندي مطالب ذكر شده يك نگاه كلي به موقعيت ايران در بين اين ده كشور انتخابي با توجه به معيارها و شاخصهاي تعريف شده مي اندازيم.
با عنايت به مطالب گفته شده و رتبه بنديهاي انجام شده مي توان گفت ايران كشوري است كه داراي تراكم خطوط پايين مي باشد. اين وضعيت منجر به اين مطلب مي گردد كه بايستي در زمينه ساخت خطوط جديد سرمايه گذاري بيشتري صورت گيرد. همچنين با توجه به پارامترهاي S9 و S4 و S6 مي توان نتيجه گرفت كه تعداد واگنهاي مسافري و مسافر حمل شده نسبت به طول خطـوط ريلي نسبت به سالهاي مطالعه قبلي بهبود يافته است. همچنين به دليل وجود ساير گزينه هاي حمل و نقل با توجــه به دارا بودن مزايايي چون سرعت بالا و هزينه كمتر نسبت به واگنهاي مسافري از حمل و نقل ريلي كمتر استفاده شده است.با توجه به پارامتر S10 و S3 و S1 مي توان گفت با وجود اينكه ايران در منطقه كريدور بين المللي شماره 9 قرار گرفته ولي استفاده بهينه از اين موقعيت ننموده است. همچنين توزيع واگنها و لكوموتيو ها نسبت به خطوط ريلي بسيار كم است و نياز به سرمايه گذاري جهت افزايش كميت ناوگان حمل و نقل ريلي مي باشد، علاوه بر اينكه مي بايست به كيفيت آن نيز توجه نمود.در كل موانع و مشكلاتي كه باعث شده تا در امر حمل و نقل ريلي نتوانيم موفق باشيم به صورت زير خلاصه شده است :
- عدم اطمينان صاحبان كالا به استفاده از خطوط ريلي در ايران
- پايين بودن ظرفيت كريدورهاي منطقه به منظور جوابگو بودن حجم كالاي ترانزيتي ما
- نبودن امكانات اطلاع رساني كافي در كشورهاي عضو كريدور
- مشكلات ترخيص كالا و گمركي
- جلسات مشترك با دست اندركاران عضو كريدور
- نبودن سمينار و كنفرانس ها بين كشورهاي منطقه براي عرضه خدمات
- استفاده نكردن از پيشرفتهاي تكنولوژي و روز جهان در كريدورهاي ارتباطي
- تنظيم برنامه هاي توسعه در كشور ( عدم توجه كافي به سياستهاي كشورهاي منطقه در بخش خارجي همان كشور)
- نبود يك سيستم مؤثر و كارآمد در بين كشورهاي عضو كريدور به منظور تسريع و تسهيل جريان ترانزيت و حمل و نقل
- استفاده نكردن از منابع بخش خصوصي - كوچك بودن بخش خصوصي در سرمايه گذاري ترانزيت بين المللي
- فرسودگي و قديمي بودن و عدم كارايي ناوگان حمل و نقل ريلي
- وجود رقيب بسيار قوي بنام حمل و نقل جاده
- وسعت زياد كشور و عدم پوشش كافي شبكه حمل و نقل
موارد فوق مي تواند تا حدودي دلايلي جهت عدم كارايي حمل و نقل ريلي باشد. به منظور رفع موانع و مشكلات فوق مي بايست يك نظام جامع حمل و نقل ايجاد شود و سهم هريك از زيربخشهاي آن مشخص شود، با عنايت به اينكه براي حمل و نقل ريلي مي بايست الويت خاصي را با توجه به ملاحظات اقتصادي و سياسي و امنيتي، كاهش آلودگي زيست محيطي، افزايش ايمني و كاهش مصرف انرژي قايل بود.

سايه روشن
نقش دولت در مديريت فعال ذخاير ارزي
006462.jpg
گروه اقتصادي- مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي چگونگي نقش آفريني دولت در مديريت فعال ذخاير ارزي را مورد بررسي قرار داد. به گزارش دفتر اطلاع رساني مركز پژوهش ها، دفتر مطالعات اقتصادي اين مركز با ترجمه مقاله اي تحت همين عنوان (نقش دولت در مديريت فعال ذخاير ارزي) به نقل از فدرال رزرو ، چگونگي دخالت حاكميت در مديريت ذخاير ارزي را بررسي و تصريح كرد كه بعضي از دولت ها براي انجام معاملات ارزي دست به ريسك هاي بزرگي مي زنند، در حالي كه برخي ديگر در اجراي معاملات با محدوديت ريسك مواجه هستند و بدين سان همه ساله بودجه دولت تنظيم و با انتخاب جديدترين شيوه ها و درجه ريسك پذيري در مديريت ذخيره ارزي افق جديدي در ميزان مداخله دولت ترسيم مي شود كه در اين راستا ارزش واقعي و ارزش تاريخي ارز نيز مد نظر قرار مي گيرد. در ادامه اگر نرخ ارز از افق پيش بيني شده منحرف شود دولت با مداخله در مديريت ذخاير ارزي با انتظار افزايش بازده، اقدامات خود را توسعه مي دهد تا بتواند وضعيت را دوباره بر اساس اصول بنيادي تنظيم كند كه ميزان مداخله دولت در اين زمينه با ميزان انحراف قيمت ارز نسبت مستقيم دارد.
از ديدگاه برخي ديگر، مقدار پولي كه بر اثر مداخله دولت در مديريت ذخاير ارزي به خطر مي افتد در مقايسه با ميزان بودجه ناچيز است كه البته ميزان پول مورد معامله در مداخله دولت به هنگام مديريت ذخاير ارزي در همه كشورها هم مقدار ناچيزي نيست و به طور مثال در سال 2005 بانك مركزي آمريكا حدود 25 ميليارد دلار را به خزانه بازگرداند كه اين ميزان فقط - معادل - در حدود 2/0 درصد از توليد ناخالص داخلي (GDP) اين كشور بوده است. در همين حال زيان مالي و پولي براي مردمي كه نظام ماليات دهي اجباري كشورشان گستره اي وسيع دارد، بسيار ناراحت كننده است و از اين رو اطلاع رساني دولت در مورد ابعاد دخالت در ذخاير ارزي كاري مهم و حساس به شمار مي رود.
در بخش ديگري از اين مطلب آمده است: مقامات پولي كشورها براي كنترل مداخله دولت در مديريت ذخاير ارزي و ارتباط و اطلاع  بيشتر از وضعيت بازارهاي مالي تلاش ويژه اي دارند. در همين راستا اعمال دقيق مديريت به طور روزانه كنترل مي شود و هر گونه نتيجه منفي در اعمال اين استراتژي ها موجب افزايش ريسك و عدم موفقيت در اطلاع رساني مي شود و بين اهداف دخالت دولت در مديريت ذخاير ارزي و سياست هاي پولي اختلاف فاحش به وجود مي آورد.
اين مطلب در ادامه، مكانيسم مداخله دولت در مديريت ذخاير ارزي را مورد بررسي قرار داده و اضافه كرده است كه مداخله دولت در مديريت ذخاير ارزي از سه طريق تعادل پرتفوي، دستوري (سياست گذاري) و هماهنگي در تركيب صورت مي گيرد و مهمترين وجه تمايز اين روش ها اين است كه تعادل پرتفوي و هماهنگي در تركيب، مداخله دولت را براي سازگار ساختن روند مديريت با سياست هاي پولي با محدوديت مواجه نمي كنند. بنابراين مداخله دولت در اين زمينه يك نوع ابزار مستقل به حساب مي آيد كه از طريق شيوه دستوري مي تواند ميزان تنوع ارزها را كاهش دهد.
بر مبناي اين مطلب، تغيير پرتفوي از طريق تغيير ذخاير ارزي با دارايي هاي بين المللي قابل جايگزين از مهمترين راه هاي مداخله دولت در مديريت ذخيره ارزي به شمار مي رود. به طور مثال خريد رسمي دلار ميزان ارزش ذخيره پرتفوي بين المللي را كاهش مي دهد و سرمايه گذاران را براي انتظار بازده كمتر قانع مي سازد. اگر دولت با مداخله خود اقدام به خريد ين ژاپن كند و دلار بفروشد به اين معني است كه ميزان ذخيره ين ژاپن در اختيار بخش خصوصي كاهش يافته و بنابراين انتظار از سودآوري ين ژاپن در اين بخش كاهش مي يابد و اين انتظار كم مي تواند موجب رشد قيمت ين ژاپن شود. اگر چه كاهش انتظارات بخش خصوصي از بازده نرخ ژاپن با افزايش درآمد دولت - كه كاهش پرداخت ماليات از سوي بخش خصوصي را در پي داشته- جبران مي شود.
مداخله دولت در مديريت ذخيره ارزي از طريق دومين روش كه روش دستوري ناميده شده است، بر مبناي علائم اطلاعاتي ارائه شده بخش خصوصي در مورد سياست هاي پولي با ديگر سياست هاي مالي به دولت انجام مي شود.

اقتصاد انرژي
لوك اويل؛ قدرت نفتي آينده
006465.jpg
گروه اقتصادي- لوك اويل غول نفتي روسيه معتقد است كه مي تواند طي يك دهه آينده خود را به يكي از بزرگ ترين و يكپارچه ترين شركت هاي انرژي جهان با حضور گسترده خرده فروشي در آمريكا و توانمندي هاي پالايشي بالا و ذخاير نفتي گسترده فراتر از روسيه مبدل سازد.
به گزارش فوربس، مديران ارشد لوك اويل معتقدند كه اين شركت با استفاده از درآمد بالايي كه هم اكنون از فعاليت هايش همچون توسعه مياديني در سيبري غربي و ذخايري كه براي نخستين بار در خارج از روسيه خصوصاً ونزوئلا خريده است، كسب مي كند مي تواند اهداف بلندپروازانه اش را محقق سازد.
درآمد لوك اويل طي يك دهه آينده وابسته به بهاي نفت مابين 72 تا 112 ميليارد دلار برآورد مي شود. با افزايش بهاي نفت طي دو سال اخير، سرمايه گذاري هاي لوك اويل شديداً گسترش يافته است كه كشف ذخاير 6/1 ميليارد بشكه اي در درياي خزر و انجام عمليات هاي اكتشافي در مناطق دورافتاده سيبري شرقي از آن جمله اند.
وجيت آلكپروف، بنيانگذار و رئيس شركت لوك اويل مي گويد:  مرحله نهايي توسعه اين شركت تبديل آن به يك شركت چندمليتي است و لوك اويل طي 15 سال آينده به يكي از بزرگترين بازيگران عرصه انرژي در جهان در ميان ساير شركت هاي خصوصي تبديل خواهد شد.
مردم آمريكا لوك اويل را به علت حدود 2 هزار ايستگاه سوخت رساني آن در گوشه و كنار ايالات متحده به خوبي مي شناسند. لوك اويل سالانه 5/2 ميليارد گالن بنزين در آمريكا عرضه مي كند. شركت كونوكوفيليپس آمريكا 20 درصد سهام لوك اويل را در اختيار دارد.
به گفته آلكپروف، توسعه فعاليت هاي پالايشگاهي در بيرون از روسيه از مهمترين ابزارهاي لوك اويل براي توسعه عمودي است، چرا كه در آمريكا حاشيه سود پالايشگاه بسيار عالي است و نسبت به سرمايه گذاري در داخل روسيه، سودآوري بالاتري دارد.
لوك اويل قصد دارد بدون توجه به قيمت نفت، ظرفيت توليد فعلي 2 ميليون بشكه در روزش را طي يك دهه آينده دو برابر كند كه بخشي از اين افزايش شامل رشد توليد گاز اين شركت خواهد بود كه بر اساس آن سهم گاز از كل توليدات لوك اويل از 6 درصد فعلي به 33 درصد رشد مي يابد. لوك اويل گاز توليدي خود را مستقيماً به گازپروم مي فروشد.
هم اكنون 80 درصد فعاليت ها و درآمدهاي لوك اويل از محل نفت حاصل مي شود و درآمد اين شركت در سه ماهه دوم سال جاري با 65 درصد افزايش به 3/2 ميليارد دلار رسيد.
با وجود خوش بيني ها و آرزوهاي بزرگ، لوك اويل همچنان در برابر هوس هاي ناگهاني دولت روسيه در تصاحب شركت هاي بزرگ نفتي، آسيب پذير است. با وجود اينكه لوك اويل كاملاً خصوصي است و آخرين سهام آن را نيز كونوكوفيليپس خريداري كرده است، اما به نظر مي رسد برنامه ده ساله لوك اويل بخشي از استراتژي كرملين براي همگام كردن بخش خصوصي روسيه با غول هاي دولتي رزنفت و گازپروم است.
ولاديمير پوتين، رئيس جمهور مستحكم روسيه براي تبديل اين كشور به يك قدرت بزرگ اقتصادي به استفاده از سرمايه  و تخصص غربي و كنترل دقيق منابع داخلي اعتقاد دارد و اقتصادي را دنبال مي كند كه در آن شركت هاي عظيم و فراوان دولتي همگام با شركت هاي مشترك با بخش خصوصي با هم زندگي كنند.
با اين وجود، بسياري از سرمايه گذاران نسبت به توانايي لوك اويل در حفظ برنامه ها و استقلال بلندمدت خود در مقابل دخالت هاي بيشتر دولت روسيه مردد هستند و شوك مصادره غول نفتي يوكوس توسط كرملين هنوز هم شركت هاي خصوصي را در هراس نگاه داشته است.
حتي اخيراً دولتمردان روسيه پيشنهاد داده اند كه تمامي ليسانس ها و امتيازات لوك اويل به منظور تخطي هاي احتمالي صورت گرفته از ماليات و قوانين منابع طبيعي مورد بررسي قرار گيرد، كه مطمئناً چنين اقدامي براي لوك اويل بسيار بدشگون تلقي مي گردد.
در واقع، آلكپروف بر اين عقيده است كه همين سابقه خوش مالياتي موجب حفظ شركت وي طي 15 سال اخير شده است و مصراً تاكيد مي كند كه آنچه بر سر يوكوس آمد براي لوك اويل رخ نخواهد داد.

اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
كتاب
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  كتاب  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |