يكشنبه ۵ آذر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۴۲ - Nov 26, 2006
۳۰ بار شكايت مادر عليه پسر ناخلف
گروه حوادث- پسر ناخلف براي سي امين بار با شكايت والدينش ، روانه بازداشتگاه شد.
صبح 19 آبان ماه، ماموران پليس از ماجراي يك درگيري خانوادگي در غرب تهران با خبر شدند و بلافاصله به محل حادثه رفتند. اين درگيري بين پسر جوان يك خانواده و پدر و مادرش رخ داده بود و وقتي ماموران وارد خانه شدند او را در حال پرت كردن وسايل خانه به سوي پدرش دستگير كردند.
پسر جوان كه رضا نام دارد پس از دستگيري همراه ديگر اعضاي خانواده اش به كلانتري انتقال يافت و در آنجا والدين او با طرح شكايتي از ماموران خواستند پسرشان را روانه بازداشتگاه كنند.
مادر اين پسر كه تا كنون سي بار از فرزندش اعلام شكايت كرده است به ماموران گفت: پسرم هميشه براي خانواده ايجاد مزاحمت مي كند. او بر سر مسايل كوچك و پيش پا افتاده دعواهاي بزرگ راه مي اندازد و پس از آن شروع به كتك زدن من و پدرش يا شكستن و از بين بردن وسايل خانه مي كند. ساعتي قبل نيز، زماني كه پدرش از او خواست كاري انجام دهد رضا بي مقدمه شروع به فحاشي به پدرش كرد و وقتي من خواستم او را آرام كنم كتكم زد و شروع به پرت كردن لوازم خانه به سوي پدرش كرد. وقتي هم كه پسر ديگرم وارد خانه شد و مي خواست به دعوا خاتمه دهد با تهديد به او گفت كه خودش را با چاقو مجروح مي كند و به پليس مي گويد كه كار برادرش بوده است. پس از اظهارات اين زن و اعلام شكايت او و همسرش از فرزندشان، ماموران از جوان عصباني اثر انگشت گرفتند كه در بررسيهاي بعدي مشخص شد كه او پيش از اين نيز به اتهام درگيري با ماموران و اقدام به فرار از دست آنها و درگيري هاي متعدد دستگير و روانه زندان شده است.
با ارجاع پرونده پسر جوان به شعبه 15 بازپرسي دادسراي صادقيه ،بازپرس حسن جراحي براي پسر ناخلف دستور بازداشت صادر كرد و او را راهي زندان كرد.

دزد طلاي كودكان دوباره دستگير شد
گروه حوادث-كارآگاهان اداره 5 آگاهي تهران در مدت كمتر از يك هفته موفق شدند سارق طلاجات 100 كودك تهراني را كه از اداره آگاهي فرار كرده بود در زاهدان دستگير كنند.
۲۱ آبان ماه دختربچه 6 ساله اي كه همراه مادرش براي خريد از خانه خارج شده بود ناگهان پس از آن كه مردي را كه چند روز قبل طلاهاي او را ربوده بود شناسايي كرد، او را به مادرش نشان داد هنگامي كه اين زن از اهالي محل براي دستگيري سارق طلاهاي كودكش كمك خواست، مردم اين مرد را كه قصد فرار داشت دستگير و تحويل پليس دادند.
مرد سارق كه در مراحل اوليه منكر سرقت طلاهاي كودك بود، بعد از آن كه از سوي چندين كودك ديگر نيز شناسايي شد، چاره اي جز بيان حقيقت نداشت و در نهايت بعد از انتقال به اداره پنجم آگاهي تهران به 100 فقره سرقت طلاجات دختربچه هاي تهراني اعتراف كرد، اما سارق قوي هيكل ، پنج شنبه گذشته زماني كه براي بازجويي از بازداشتگاه به اداره 5 انتقال يافته بود از غفلت نگهبان خود استفاده كرده و اقدام به فرار از اداره آگاهي كرد. روز گذشته روشن، بازپرس ششم دادسراي جنايي تهران در خصوص اين پرونده گفت: كارآگاهان اداره 5 به محض فرار اين متهم جست وجو براي دستگيري دوباره وي را در دستور كار خود قرار دادند و هنگامي كه دريافتند برادر اين مرد در شهرستان زاهدان زندگي مي كند، در كمتر از يك هفته مخفيگاه وي را در اين شهرستان شناسايي كرده و متهم را طي يك عمليات پليسي دستگير و به پايتخت انتقال دادند.

قصاص براي جنايتكار قبرستان
003246.jpg
گروه حوادث- جوان رزمي كاري كه سال گذشته زن ميانسالي را در قبرستان به قتل رسانده بود صبح ديروز در جلسه محاكمه اش مدعي شد براي دفاع از آبرويش دست به جنايت زده است.
رسيدگي به پرونده اين جنايت، زماني در دستور كار پليس استان تهران قرار گرفت كه عصر 14 شهريور 84 مرد كشاورزي از اهالي روستاي ده امام پاكدشت ،در تماسي با پليس اعلام كرد هنگام بازگشت از مزرعه  اش، جسد زني را در داخل قبرستان پيدا كرده است .
با حضور كارآگاهان دايره ويژه قتل، بررسي ها آغاز شد و هنگامي كه مشخص شد زن ناشناس با ضربات متعدد چاقو و جسمي سخت به قتل رسيده است ، با انتقال جسد به پزشكي قانوني بررسي ها براي يافتن هويت وي آغاز شد.
در حاليكه بررسي ها براي يافتن هويت اين زن بي نتيجه مانده بود، اعضاي خانواده زن با مراجعه به پليس اعلام كردند وي از مدتي قبل ناپديد شده است، هنگاميكه اين خانواده جسد زن ناشناس را شناسايي كردند، دستگيري عامل جنايت در دستور كار قرار گرفت.
يكي از دختران اين زن در بازجويي ها مدعي شد روز حادثه قرار بوده است مادرش به همراه يكي از دوستان خانوادگي شان به نام محمد براي خريد به تهران بروند. ماموران با به دست آوردن اين سرنخ شناسايي مرد جوان را كه محمد نام داشت آغاز كرده و وي را كه چندي بعد از جنايت از محل سكونتش در ورامين به شهريار اسباب كشي كرده است دستگير كردند.
با دستگيري اين مرد جوان كه يك رزمي كار بود، ماموران كه احتمال مي دادند وي در جريان حادثه مرگبار قرار داشته باشد،به بازجويي از وي پرداختند و هنگاميكه وي به قتل زن ميانسال در قبرستان اعتراف كرد درباره انگيزه اش از اين جنايت گفت: مقتول از مدتي قبل به خانه ما رفت وآمد داشت و ما به او اعتماد داشتيم،اما مدتي بعد از طريق دوستانم فهميدم كه او مشكل دارد ولي هر كجا كه مي رود مرا به عنوان برادرش معرفي مي كند، با شنيدن اين حرف ها با عصبانيت با وي تماس گرفته و از اوخواستم ديگر اين كار را نكند ، اما چند روز بعدهنگاميكه دوباره دوستانم موضوع را برايم تعريف كردند، به وي تلفن كردم و از او خواستم هر قدر پول مي خواهد بگويد تا به او بدهم. او هم گفت:400 هزار تومان مشكلش را حل مي كند. بنابراين با او قرارگذاشتم و به بهانه اي او را به اطراف قبرستان كشاندم و همانجا او را به قتل رساندم.
اين مرد با تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست صبح ديروز در شعبه 71 دادگاه كيفري استان در حالي در مقابل 5 قاضي دادگاه قرار گرفت كه اولياي دم از دادگاه درخواست قصاص وي را كرده بودند.
مرد جوان پس از آنكه در جايگاه قرار گرفت در حاليكه دائما لبخند مي زد، با قبول اتهام قتل عمدي گفت: مي دانم اشتباه كرده ام، اما او آبروي خانوادگي ام را برده بود. من اين تصميم را يكماه قبل گرفته بودم به همين خاطر او را با طرح نقشه اي به قبرستان بردم و به قتل رساندم.
در ادامه قاضي عزيزمحمدي با اشاره به تحقيق ماموران ادعاي متهم را كذب دانست و از او خواست تا واقعيت را بگويد اما متهم تنها با لبخندي سكوت كرد.
بر پايه اين گزارش،عصر ديروز قضات دادگاه(عزيز محمدي، رحيمي، باقري، افتخاري و عبداللهي) پس از برگزاري جلسه شور اين جوان رزمي كار را به قصاص نفس محكوم كردند.

دستگيري پدربزرگ در بيست و يكمين سرقت
003243.jpg
گروه حوادث مردي كه سرقت و زنداني شدن داستان تكراري زندگي اش شده است براي بيست و يكمين بار توسط پليس دستگير شد.
ساعت 13و۳۰ دقيقه 21آبان ، ماموران گشت پليس هنگام گشتزني در جاده مخصوص كرج به راننده يك خودرو سواري پرايد مظنون شده و دستور ايست صادر كردند. هنگاميكه استعلام شماره خودرو نشان داد كه دو ماه پيش اين خودرو به سرقت رفته است بازجويي از راننده 62 ساله خودرو آغاز شد.
اين مرد ميانسال به رغم انكارهاي اوليه هنگامي كه مشخص شد 20 سابقه كيفري دارد، لب به اعتراف گشوده و گفت: دو ماه قبل زماني كه در حال تردد در يكي از خيابانهاي شمال تهران بودم ، متوجه خودروي پرايدي كه سه سرنشين زن داشت شدم، در حاليكه خودرو را تحت نظر داشتم ديدم كه سرنشينان خودرو داخل ساختماني شدند ، به سرعت با شاه كليد خودرو را روشن كرده و از محل گريختم .پس از آن با خودرو مسروقه به شمال كشور رفتم و بعد از مدتي تفريح به تهران بازگشتم و از آن به بعد يا با اين خودرو مسافركشي مي كردم و يا آنكه اقدام به سرقت لاستيك زاپاس خودروها مي كردم.
دوچرخه دزد
ماشين دزد مي شود
روز گذشته هنگامي كه اين سارق حرفه اي و سابقه دار در برابر قاضي رضا جعفري معاونت دادسراي جنايي پايتخت قرار گرفت ، گفت: اولين بار 25 سال قبل به اتهام سرقت دوچرخه دستگير و روانه زندان شدم و از آن زمان زندان رفتنهايم شروع شد، در طي اين مدت 20 بار به زندان رفتم اما بعد از آزادي هر بار با جرمي سنگين تر راهي زندان شدم.
اين مرد در ادامه گفت : يكبار با گذشت چند ماه از ازدواجمان هنگاميكه در يك قرعه كشي خودرو پيكاني بردم، با خودم عهد كردم ديگر سرقت نكنم،چند ماهي را نيز با همان خودرو مسافركشي كردم ولي چون از پول مفت خوشم مي آيد، در نهايت تسليم وسوسه شيطان شده و عهدم را شكستم وبا سرقت يك خودرو ديري نپاييد كه باز روانه زندان شدم. بعد از رهايي بار ديگر سرقت كردم و بدين ترتيب آزادي و بارديگر دستگيري به اتهام سرقت و رفتن به زندان داستان تكراري زندگي ام شد. بار آخري نيز كه از حبس آزاد شدم اين خودرو پرايد را ربودم كه اكنون براي همين سرقت بازداشت شده ام و براي بيست و يكمين بار روانه زندان خواهم شد.

نقشه كثيف براي اخاذي اينترنتي از دختر آلماني
گروه حوادث- كارآگاهان پليس تهران، جست وجوهاي خود را براي دستگيري جواني كه از طريق اينترنت به عكسهاي خانوادگي دختر جوان مقيم آلمان دست پيدا كرده و قصد اخاذي 30 ميليوني از وي را داشته آغاز كردند.
بنا به اين گزارش، عموي اين دختر جوان مقيم آلمان، روز گذشته با حضور در دادسراي جنايي تهران از معاونت دادسرا خواست دستور بازداشت اخاذ اينترنتي را صادر كند.
مرد شاكي روز گذشته به قاضي رضا جعفري معاونت دادسراي جنايي پايتخت گفت: 14سال قبل برادرم به همراه خانواده اش به كشور آلمان رفت، ولي دختر آنان كه اكنون 20 سال دارد، از چندي پيش با اقواممان كه ساكن شهرستان كرمانشاه هستند از طريق اينترنت ارتباط برقرار كرده و با آنها در تماس بود، اما در مسير اين ارتباطهاي اينترنتي مرد جواني كه خود را دانشجو و ساكن تهران معرفي كرده بود سعي كرد با برادرزاده ام ارتباط برقرار كند و براي جلب اعتماد برادرزاده ام مدعي شده بود كه در منطقه سعادت آباد تهران داراي يك موسسه آموزشي است.
مدتي بعد اين مرد جوان با پيشنهاد ازدواج از برادرزاده ام خواست تا عكسي از خودش براي وي ارسال كند تا به خانواده  اش نشان دهد، برادرزاده ام كه علاقه زيادي به ايران داشت وقتي در برابر پيشنهاد ازدواج از سوي اين جوان هموطن قرار گرفت، عكسي از خود براي اين پسر جوان از طريق اينترنت ارسال كرد، اما او از اين كه پس از اين بي دقتي در دام اخاذي شيطاني اين مرد ناشناس قرار مي گيرد، اطلاعي نداشت. شاكي در ادامه به قاضي جعفري گفت: مرد جوان با به دست آوردن عكس خواهرزاده ام و با استفاده از برنامه هاي رايانه اي عكس هايي مبتذل از برادرزاده ام تهيه كرد و تازه در آن هنگام بود كه چهره واقعي خودش را نمايان كرد.
وي با ارسال عكس هاي مبتذل براي خانواده برادرم آنان را تهديد مي كرد كه اگر 30 ميليون تومان براي وي ارسال نكنند با پخش عكس هايي كه خودش مونتاژ كرده است آبروي خانواده مان را خواهد برد. در ابتدا به تهديدات اين پسر بي اعتنايي مي كرديم و او را جدي نمي گرفتيم اما هنگامي كه او چند عكس براي اقواممان ارسال كرد، مجبور شديم با وي براي تحويل پولها قرار بگذاريم به اين ترتيب روز جمعه در جريان ملاقاتي به بهانه پرداخت مبلغ درخواستي اش او را به ميدان فردوسي تهران كشانديم تا بعد از دستگيري وي را تحويل پليس بدهيم اما وي كه متوجه شده بود فرار كرد.
قاضي جعفري با شنيدن ادعاهاي اين مرد دستور دستگيري مرد جوان را براي روشن شدن ماجرا صادر كرد.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |