نگاهي به كاوش هاي باستان شناسان در منطقه تاريخي وليران
يك اتفاق ساده، باعث كشف آثار قديمي شد
ياسمن كاشي
|
|
با كشف آثار ارزشمند در منطقه وليران دماوند، باب جديدي در عرصه تحقيقات و پژوهش هاي باستان شناسي دوره اشكاني گشوده شده است.
اين سخنان را محمدرضا نعمتي- سرپرست هيأت كاوش هاي باستان شناسي محوطه تاريخي وليران- در پي كشف يك گورستان باستاني متعلق به دوره اشكانيان (پارت ها) بيان مي كند. وي معتقد است آثار نفيس و كم نظير محوطه تاريخي وليران، نقطه عطفي در تحولات باستان شناسي اين دوره تاريخي محسوب مي شود و مي تواند به عنوان حلقه ارتباطي شرق و غرب امپراتوري اشكاني، نقش اساسي ايفا كرده، خلأ اطلاعاتي ما را نسبت به اين دوره در سرزمين فعلي ايران جبران كند.
پارت ها به قبيله پارتي از قوم دهه تعلق داشتند كه در زمان ضعف امپراتوري يوناني، بساط پادشاهي اين كشور در ايران را كه با نام سلوكيان حكومت مي كردند، برچيدند. طبق اطلاعات از زمان آغاز سلطنت طي 37سال، پارت ها چهار پايتخت براي خود برگزيدند؛ ارشك، صددروازه(دامغان)، اكباتان و تيسفون.
اما در كاوش هايي كه تاكنون در ايران انجام شده، اطلاعات بسيار اندكي از هنر، معماري و زندگي طبقاتي و نيز زواياي اين سلسله پادشاهي پيدا شده است و بيشتر آثار به دست آمده، در هترا و ماوراءالنهر است.
در اين باره، نعمتي- كارشناس ارشد باستان شناسي- مي گويد: بيشترين شناخت ما از دوره اشكاني، حاصل كاوش هاي باستان شناختي است كه در نواحي شرقي و غربي قلمرو امپراتوري اشكاني صورت گرفته است. آثار اين دوره در سرزمين فعلي ايران كمتر يافت شده و اطلاعات ما در اين موارد، محدود است به كاوش هاي اندك باستان شناسي كه در نقاط مختلف ايران همچون قومس، قلعه ضحاك، كوه خواجه و چند منطقه ديگر انجام گرفته است .
اما در يك حادثه كه منجر به كشف دوران اشكاني و ساساني در منطقه وليران دماوند شد، بسياري از رازهاي نحوه زندگي اين سلسله و مسير حركت آنها از شرق به غرب گشوده شد. محوطه تاريخي وليران در 3كيلومتري جنوب شهرستان دماوند و در يك كيلومتري جنوب روستاي وليران واقع شده است. اين محوطه روي تپه ماهورهاي ميان روستاي وليران در سمت شمال و روستاي شلمبه در سمت جنوب و در حاشيه شرقي رودخانه دائمي تار قرار دارد.
كشف آثار در دماوند
در تيرماه سال جاري، دانشگاه علم وصنعت بدون هيچ گونه استعلامي از سوي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، اقدام به عمليات خاكبرداري و تسطيح تپه ماهورهاي بخش شرقي رودخانه تار كرد. هنگام خاكبرداري و مسطح كردن تپه ماهورها، تيغه بولدوزر در منطقه اي كه در بين اهالي به قلعه دختر، قلعه سنگي و قلعه خداآفرين معروف است، آثار يك گور باستاني همراه بقاياي قطعات فراوان خمره هاي بزرگ نمايان شد. با گزارش اهالي روستاي وليران، موضوع از طريق دفتر ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شهرستان دماوند و فيروزكوه به سازمان ميراث و گردشگري استان تهران منتقل شد. متعاقباً گروهي از كارشناسان ارشد اين سازمان كه در روستاي ديگر در همان حدود در حال كاوش بودند، به محل اعزام شدند كه ضمن بازديد و بررسي مقدماتي در حفره ايجادشده به اشيائي از دوران تاريخي برخورد كردند. بنا بر اهميت آثار مذكور، ادامه برنامه خاكبرداري متوقف و بلافاصله برنامه كاوش اضطراري اين محوطه به سرپرستي محمدرضا نعمتي از سوم مرداد آغاز شد.
بر اساس بررسي هاي سطحي منطقه، در جريان عمليات خاكبرداري هيأت كاوش، قطعات فراواني از سفال هاي دوران تاريخي اشكاني و ساساني كشف شد كه در سطح وسيعي از منطقه پراكنده بود.
با كشف اين گور باستاني، هيأت در اطراف آن اقدام به كاوش هاي باستان شناختي كرد كه در نتيجه آن، آثاري از يك گورستان متعلق به دوران اشكاني و بقاياي معماري مربوط به دوره ساساني به دست آمد.
خاك منطقه از نوع كنگلومرا است كه امكان ايجاد يك گور را فراهم كرده است. اين گور كه به صورت زيرزميني ساخته شده، شامل يك فضاي مركزي است كه توسط ديواري مدور و گل اندود احاطه شده است و در اطراف خود، سه فضاي گور ايجاد مي كند. در داخل آن شش تدفين انجام گرفته است. تمامي اجساد، رو به طرف دماوند قرار دارند و وسائل شخصي آنها نيز در كنار ديواره هاي اطراف صحن مركزي و در بالاي سر آنها قرار دارد؛ از جمله دستبند، سرنيزه، ليوان و آينه. از مهمترين وسايل موجود در ميان آنها يك ريتون به شكل چكمه است كه در نوع خود بي نظير است و همين طور يك آمفوره (جام دوستي) كاملاً سالم مربوط به تمدن يونان باستان نيز در اين مجموعه پيدا شده است و از نفيس ترين اشياء موجود است.
در اين گور دسته جمعي يا خانوادگي نيز يك حفره استودان (استخوان دان) تعبيه شده است. در داخل اين حفره ها، استخوان هاي زيادي جمع شده است؛ از جمله هشت جمجمه كه بيانگر اين نكته است كه اين گور، مدت هاي طولاني و در حدود 200سال مورد استفاده قرار مي گرفته است.
ويژگي مشترك تمامي اين ظروف، شكسته شدن بخشي از هر كدام، به نشانه از بين رفتن صاحب اصلي آن است؛ به عنوان مثال، يك شاخ از بزهاي روي ريتون ها شكسته شده، ليوان مورد مصرف يكي با انگشت سوراخ شده است. بين ظروف پيداشده، كوزه اي متعلق به دوره ساسانيان نيز وجود دارد كه نشانه هاي مرمت در همان زمان روي آن موجود است.
مراسم تدفين در دوره اشكانيان
دوره اشكانيان، يكي از محدود زمان هايي است كه هيچ گونه اجبار مذهبي يا آداب و رسوم، حاكم نبوده است؛ ضمن اين كه ايران، به شدت متأثر از فرهنگ يونان بوده است. به همين دلايل، تدفين نيز به گونه هاي مختلفي انجام مي گرفته است. در اين گورستان، 3نوع روش تدفين دست كَند زاغه اي، سنگ چين و صخره اي مشاهده شد. البته به دليل مسدودشدن گور زاغه اي و تدفين فقط شش جسد سالم پيدا شد كه احتمال خانوادگي بودن آن منتفي نيست.
يكي از مهمترين روش هاي تعيين قدمت آثار باستاني، استفاده از كربن ۱۴ است كه هميشه با درصدي از حدس و گمان همراه است. اما نكته اي كه اهميت اين گورستان را دوچندان مي كند، وجود سكه هاي دوره هاي اشكاني و ساساني در كنار بقيه آثار است كه به تاريخ اين آثار، قطعيت مي بخشد و مي تواند به عنوان مرجع براي كاوش هاي بعدي مورد استفاده قرار گيرد.
سكه هاي پيداشده در گورستان، متعلق به دوره مهرداد دوم است كه مقتدرترين و سازنده ترين پادشاه سلسله اشكانيان است و در مقام مقايسه، با داريوش برابري مي كند. مهرداد دوم از 123سال قبل از ميلاد بر ايران پادشاهي مي كرده است و مرزهاي ايران را به آمودريا رساند. در فاصله اي حدود 5متر در قسمت غربي گورستان، محوطه باستاني ديگري كشف شده است كه آثار معماري سلسله ساساني در آن ديده مي شود. نعمتي- سرپرست هيأت كاوش- ذكر كرد: بقاياي معماري بخش محوطه تاريخي وليران شامل اتاق هاي متعددي است كه در دو رديف ساخته و توسط معبدي از يكديگر جدا شده است. متأسفانه از ارتفاع ديوارها مقدار اندكي باقي مانده است.
مصالح به كاربرده شده شامل قلوه سنگ، خشت و چينه با ملات گل است. تجزيه و تحليل معماري به دست آمده، نيازمند كاوش هاي بيشتر هيأت است اما نظري كه تاكنون مي توان داد اين است كه با توجه به اين كه مصالح به كاربرده شده در معماري بسيار ساده بوده و از منطقه تأمين شده و از مصالح مرغوب نقاط ديگر استفاده نشده است، به همين دليل اين مكان نبايد بناي بااهميتي بوده يا مورد سكونت دائمي قرار گرفته باشد. نكته جالب در اين منطقه اين است كه بر اساس شواهد، اين قوم ساساني از وجود گورستان اشكاني در نزديكي خود بي اطلاع بوده اند.
از ديگر آثار نفيس پيداشده در اين منطقه به استروكا مي توان اشاره كرد. استروكا نوعي سفال است كه روي آن خط نوشته وجود دارد و اين استروكا با خط پهلوي ساساني تزئين شده است. در اين نقطه، دوباره به يك تاريخ قطعي برخورد مي كنيم. درست در محل معماري ساساني، سكه هاي دوره خسروپرويز كشف شده است كه نشان از حضور ساسان در اواخر اين سلسله در منطقه است. خسروپرويز از سال 590 628 ميلادي بر ايران سلطنت كرد. در اين دوران مرزهاي ايران به حبشه (اتيوپي) گسترش پيدا كرده بود. امپراتوري ساساني هيچ گاه به اين درجه از قدرت و اعتبار دست نيافته بود و هيچ يك از پادشاهان آن قدرتي همپاي خسرو دوم(خسروپرويز) نداشتند اما طبق عادت هاي پادشاهان، اين سلسله نيز در اوج قدرت دچار فساد اخلاقي گشته و با مرگ خسروپرويز به دست پسرش، ايران دوباره دستخوش ناملايمات بسيار شد.
|