گروه حوادث- مردي كه باجاسازي يك مونيتور برروي سيستم خودرو شخصي و طراحي نقشه اي شوم براي اغفال زنان ، در هنگام رانندگي فيلمهاي مستهجن را نمايش مي داد با تلاش كارآگاهان اداره 5آگاهي پايتخت دستگيرشد.
اوايل سال جاري زن جواني به يك كلانتري در جنوب تهران رفت و با طرح شكايتي به ماموران گفت : ساعتي قبل درحاليكه درحوالي حرم حضرت عبدالعظيم منتظر تاكسي بودم، يك پيكان كرم رنگ پس از آنكه آدرسم را گفتم مقابل پايم توقف كرد، من كه فكر مي كردم اين خودرو مسافركش است سوار خودرو شدم، اما هنوز چند دقيقه اي از سوار شدنم نگذشته بود كه راننده در حالي كه رانندگي مي كرد در داشبورد را باز كرده و مانيتوري را كه درون آن بود روشن كرد ، من كه با تعجب حركات راننده را زير نظر داشتم متوجه شدم كه با روشن شدن دستگاه، فيلمي مستهجن به نمايش درآمد.
در حالي كه ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود ، با لحني جدي از راننده خواستم خودرو را متوقف كند تا پياده شوم، ولي اين مرد بدون توجه به درخواستم همچنان به مسير خود ادامه مي داد اما هنگامي كه شروع به داد و فرياد و كمك خواستن كردم او از ترس اينكه ساير رانندگان متوجه شوند، خودروش را متوقف كرد و من بدون درنگ از خودرو پياده شده و براي شكايت به اداره پليس آمدم . هنگامي كه اين زن جوان شماره خودروي اين مرد را در اختيار ماموران قرار داد ، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري راننده خودرو به دستور داديار سليماني آغاز شد.
هنگاميكه كارآگاهان اداره 5 آگاهي تهران، با بررسي ادعاهاي اين زن شماره پلاك خودرو را در اختيار تمامي يگانهاي گشت آگاهي قرار دادند،تحقيقات كارآگاهان به طور تخصصي براي شناسايي مرد راننده آغاز شد . در حاليكه تحقيقات در اين باره ادامه داشت ، با ارجاع پرونده شكايتهاي مشابه ازسوي زنان مسافر، دستور ويژه اي براي دستگيري اين راننده كه كارآگاهان توانسته بودند چهره فرضي وي را طراحي كنند به صورت جدي تري آغاز شد و به اين ترتيب كارآگاهان تمامي مناطقي را كه مرد راننده در آنجا تردد مي كرد تحت كنترل نامحسوس قرار دادند .
اكران فيلم سياه
عصر شنبه گذشته، هنگاميكه ماموران گشت آگاهي تهران در حوالي اتوبان آزادگان خودرويي با مشخصات متهم تحت تعقيب را مشاهده كردند، با صدور دستور توقف، راننده را دستگير و براي بازجويي به اداره آگاهي منتقل كردند.
سرهنگ سلطاني معاونت اداره آگاهي پايتخت روز گذشته با تاييد اين خبر گفت: ماموران گشت پليس در بازرسي خودرو اين مرد ،موفق به كشف مونيتوري كه شاكيان از آن ياد كرده بودند شده وبا بررسي بيشتر سه عدد سي دي مستهجن از زير صندلي خودروي متهم به دست آمد كه ادعاي شاكيان را قطعيت مي بخشد. وي افزود: متهم با اينكه مستندات كافي براي اثبات شكايات شاكيان در اختيار پليس قرار دارد و فيلمها و دستگاه مونيتور نيز از داخل خودرواش كشف شده بود در ابتدا منكر ارتكاب جرايم انتسابي بود ولي در نهايت به جرم سياه خود اعتراف كرد . وي مدعي است كه دستگاه مانيتور را سالها پيش هنگامي كه در يكي از شهرستانهاي جنوبي كشور كار مي كرده است ،خريداري كرده و از يكسال قبل پس از بازگشت به تهران ،با كار گذاشتن مانيتور در داخل خودروش قصد اغفال زنان مسافر را داشته است.

گروه حوادث- كارآگاهان پليس تحقيقات گسترده اي را براي يافتن مخفيگاه جوان كلاهبرداري كه بامعرفي خود به عنوان مربي تيم فوتبال و به بهانه انتقال طعمه  هاي خود به كشورهاي جنوب شرق آسيا دست به كلاهبرداري ميليوني زده است ، آغاز كرده اند.
رسيدگي به پرونده كلاهبرداري هاي اين جوان هنگامي در دستور كار پليس آگاهي تهران قرار گرفت كه از اواخر تيرماه 84 شكايت  هاي مشابهي از مرد جواني به نام شهرام ب كه با معرفي خود به عنوان مربي بين المللي فدراسيون فوتبال دست به كلاهبرداري هاي ميليوني زده بود به كارآگاهان ارجاع شد.
يكي از شاكيان پرونده در طرح شكايت خود به كارآگاهان پليس گفت: حدود دو ماه قبل با شهرام در يك مهماني آشنا شدم، او كه جوان بسيار خوش صحبت و خوش سرو زباني بود، خودش را به عنوان مربي بين المللي فدراسيون فوتبال معرفي كرد و هنگامي كه  از علاقه ام به سفر به كشورهاي خارجي اطلاع پيدا كرد با نشان دادن دعوت نامه هاي متعددي كه از كشور كره جنوبي برايش ارسال شده بود گفت كه
مي تواند مرا به راحتي با اين دعوتنامه ها به كره و يا يك كشور ديگر در جنوب شرق آسيا منتقل كند و در آنجا كار بسيار مناسبي برايم پيدا كند.
مرد جوان در ادامه گفت : وقتي كه فكر مي كردم شانس به من رو كرده است ، به سرعت پيشنهاد وي را قبول كردم ، قرار شد ظرف چند روز آينده 6 ميليون تومان براي انجام كارهاي مهاجرت و اقامتم به وي پرداخت كنم ،چند روز بعد هنگامي كه اين مبلغ را در يكي از خيابان هاي شمال تهران به وي رساندم، شهرام به من گفت كه منتظر او بمانم تا با من تماس گرفته و دو هفته آينده به سوي كره پرواز كنيم، اما وقتي كه با گذشت يك ماه از اين مرد هيچ خبري نشد ،با تلفن همراهش تماس گرفتم و لي او تلفنش را واگذار كرده بود، و تازه آن موقع بود كه فهميدم كه چه كلاه بزرگي سرم رفته است ، هنگاميكه در حال پيگيري ماجرا بودم متوجه شدم كه او شاكيان ديگري نيز دارد كه به همين شيوه مبالغي از آنها كلاهبرداري كرده است.
با افزايش شكايت ها، بازپرس دادسراي بعثت دستور بازداشت اين مرد را به اتهام كلاهبرداري صادر كرد، اما هنگامي كه پيگيري هاي پليس به هيچ نتيجه اي نرسيد، قاضي پرونده با توجه به متواري بودن متهم اقدام به صدور كيفرخواست كرد و پرونده به شعبه 1142 مجتمع قضايي بعثت ارجاع شد. قاضي فراهاني پس از برگزاري چند جلسه محاكمه بالاخره به صورت غيابي اقدام به صدور راي براي متهم كرده و او را به تحمل 3 سال زندان محكوم كرد. با تأييد حكم از سوي ديوان عالي كشور و ارسال پرونده به اجراي احكام ،متهم از سوي داديار شعبه 5 اجراي احكام تحت تعقيب قرارگرفت.
روشن، داديار اجراي احكام روز گذشته با صدور مجوز انتشار عكس متهم ، گفت : اين پرونده داراي 6 شاكي است كه به همين روش از آنها كلاهبرداري شده است. با توجه به متواري بودن متهم از كساني كه از مخفيگاه اين كلاهبردار اطلاع دارند، درخواست مي شود موضوع را به پليس و يا با شماره تلفن 55535281 اطلاع دهند.

والدين پسربچه 7 ساله كه براي انتقام گيري از يكديگر 45 روز مانع رفتن فرزندشان به مدرسه شده بودند به اتهام كودك آزاري بازداشت شدند.
فارسي ، بازپرس شعبه سوم دادسراي نوجوانان گفت : والدين اين كودك كه مدت كوتاهي بازداشت شده بودند پس از انجام مشورت هاي لازم آزاد و با توافق آنها پسر بچه 7 ساله به مادرش سپرده شد. وي ادامه داد: اين زن و مرد مدتي پيش از هم طلاق گرفته بودند و دادگاه حضانت پسربچه را به پدرش واگذار كرده بود. طبق توافق طرفين در دادگاه مادرپسربچه مي توانست در هفته يك يا دو روز او را ملاقات كند و اين در حالي بود كه پسر بچه 7 ساله در ملاقات هايي كه با مادرش داشت از بدرفتاري پدر و ديگر اعضاي خانواده او شكايت مي كرد. بازپرس فارسي افزود: اظهارات اين پسربچه باعث شده بود تا اختلافات بين پدر و مادر او افزايش يافته و به خاطر همين اختلافات آنها به مدت 45 روز مانع رفتن فرزندشان به مدرسه شده و در واقع از او به عنوان ابزاري براي ضربه زدن به يكديگر استفاده مي كردند.

گروه حوادث - بر اثر نشت گاز در يكي از كلاس هاي مدرسه ابتدايي شهيد كاظمي در منطقه جنت آباد تهران، 27 نفر از دانش آموزان و معلم كلاس دچار گاز گرفتگي شدند كه با حضور به موقع اورژانس تهران به بيمارستان انتقال يافتند.
ساعت 10 و 30 دقيقه صبح ديروز يكي از مسئولان مدرسه ابتدايي شهيد كاظمي با اورژانس تهران تماس گرفت و خبر از گازگرفتگي دانش آموزان كلاس پنجم و آموزگار آنها داد.
دقايقي بعد 8 دستگاه آمبولانس آژيركشان عازم جنت آباد شدند و پس از ورود به حياط مدرسه به كمك دانش آموزان شتافتند. در حالي كه بررسي هاي اوليه نشان مي داد به علت نشت گاز به داخل يكي از كلاس ها، دانش آموزان اين كلاس دچار گازگرفتگي شده اند ماموران اورژانس پس از انجام معاينات اوليه 8 نفر از دانش آموزان را به صورت سرپايي در مدرسه مداوا كردند و 6 نفر ديگر را كه حال آنها وخيم به نظر
مي رسيد از طريق امداد هوايي و 13 نفر را نيز به وسيله آمبولانس به بيمارستان هاي ميلاد، حضرت رسول(ص) و امام خميني (ره) انتقال دادند.
عليپور مدير روابط عمومي اورژانس تهران با بيان اين خبر گفت: در حالي كه تعدادي از دانش آموزان حادثه ديده همچنان در بيمارستان بستري هستند، بيشتر آنها پس از مداوا از بيمارستان مرخص شده اند و حال عمومي آنها كاملاً مساعد است.
از سوي ديگر، فتح الله تيموري، سخنگوي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران نيز اعلام كرد:
درپي ايمن سازي محل و انجام بررسي هاي اوليه از علت وقوع حادثه مشخص شد اين حادثه به علت ناقص سوزي شوفاژخانه و نشت گاز از آن محل به داخل كلاس هاي درس رخ داده است.
وي با اشاره به اين كه حادثه به دليل وجود مشكل در قسمتي از شوفاژخانه رخ داده است در هشدار به شهروندان گفت: كساني كه در مجتمع هاي مسكوني داراي شوفاژخانه سكونت دارند، حتما به مناسب و سالم بودن وسايل و قطعات آن توجه كنند؛ چرا كه استنشاق يك درصد از گاز مونوكسيد كربن باعث مرگ است.

گروه حوادث- داماد جواني كه پدرزنش را به قتل رسانده بود، پس از دستگيري مدعي شد لباسهايم را در صحنه جنايت جا گذاشتم تا پليس به راحتي مرا دستگير كند.
عصر شنبه گذشته، هنگاميكه دختر يكي از ساكنان خيابان مختاري تهران براي ملاقات پدرش به خانه او رفت ، با پيكر بي جان پدر 71 ساله اش به نام رفيع
رو به رو شد. او كه تصور نمي كرد پدرش جان باخته باشد ماجرا را به اورژانس اطلاع داد.
با حضور پزشك اورژانس در محل حادثه، هنگاميكه وي در حال معاينه پيرمرد بود متوجه آثاري بر روي گردن مرد سالخورده شد به همين خاطر از آنجايي كه احتمال مي داد، جنايتي اتفاق افتاده باشد موضوع را به پليس اطلاع داد.
دقايقي بعد حسيني- بازپرس ويژه قتل تهران- همراه با كارآگاهان اداره 10آگاهي تهران با حضور در محل جنايت به بررسي صحنه جرم پرداختند، تحقيقات اوليه پليس بيانگر آن بود كه دو روز از زمان وقوع قتل مي گذرد .
در حاليكه بررسي هاي اوليه نشان مي داد كه عامل جنايت احتمالا فردي آشناست ، ماموران متوجه وجود يك دست لباس و كفش مردانه شدند كه ظاهرا متعلق به عامل جنايت بوده و در صحنه جنايت جا مانده بود، در تحقيق از اعضاي خانواده مشخص شد كه اين وسايل متعلق به داماد خانواده به نام جواد است كه از مدتي قبل با قرباني اختلاف داشته است.
هنگامي كه مشخص شد كه همسر جواد از مدتي قبل به صورت قهر به خانه پدرش آمده بود، جواد به عنوان مهمترين مظنون پرونده تحت تعقيب قرار گرفت.
با آغاز جستجوهاي پليسي ، كارآگاهان جنايي پايتخت دركمتر از۲۴ساعت جواد را در خانه پدري اش در غرب تهران دستگير كردند.
متهم به قتل در بازجويي هاي اوليه خود به قتل پدرزنش اعتراف كرد و مدعي شد كه به دليل اختلاف بين او و همسرش اقدام به اين جنايت تلخ كرده است.
وي در توضيح ماجرا به كارآگاهان گفت : روز حادثه به خانه پدرزنم رفتم و در جريان يك درگيري او را به قتل رساندم، بعد از اين جنايت عمداً لباس و كفشم را در محل جا گذاشتم تا سرنخي براي پليس باشد تا مرا دستگيركنند . بعد هم به خانه پدرم رفتم و با خوردن قرص آرام بخش دو روز تمام در خواب بودم تا اينكه دستگير شدم.