گروه ادب و هنر- سينماي كشور بوسني با حدود يكصد فيلم در طول قرن گذشته از لحاظ آماري شرايط چندان قابل توجهي ندارد، اما آنچه موجب اعتبار فراوان سينماگران اين كشور شده كيفيت و محتواي فيلم هاي توليدي، چه در دوره كمونيستي و چه پس از فروپاشي يوگسلاوي سابق است. از زماني كه دنيس تانوويچ در سال 2002 اسكار بهترين فيلم خارجي را براي فيلم سرزمين هيچ كس دريافت كرد، سينماي بوسني در جشنواره هاي مختلف سينمايي جهان مورد توجه قرار گرفته و جوايز متعددي را كسب كرده است.
چندي پيش فيلم راز اسما از جاسيلا بانيچ كه قبلاً خرس طلايي جشنواره فيلم برلين را دريافت كرده بود، جايزه ويژه هيأت داوران AFI را نيز كسب كرد و با توجه به برپايي هفته فيلم بوسني در لندن، نيويورك، پاريس و چند كشور ديگر، به نظر مي رسد دوران درخشان سينماي بوسني در سطح بين المللي آغاز شده باشد.
سينماي بوسني در اواسط دهه 1960، با نمايش فيلم هايي كه اصطلاحاً به آنها موج سياه گفته مي شد، حضورش را اعلام كرد.
عمده اين فيلم ها به شكل استعماري به مبارزه با ارزش هاي كمونيستي مي پرداخت و از اين رو توجه جهانيان را جلب كرد. در دهه 1980 اميد كاستاريكا از سارايه وو مشهورترين چهره سينمايي اروپا در اين منطقه بود. او در كنار فرانسيس فورد كاپولا، تنها فيلمسازي است كه تاكنون دوبار نخل طلاي جشنواره كن را دريافت كرده است. اما او بعدها از سوي مردم بوسني طرد شد؛ چرا كه فيلم زيرزمين در سال 1995، فيلمي به طرفداري از صرب ها تلقي شد، آن هم در شرايطي كه جنگ داخلي 95-1992 در منطقه بالكان تازه پايان يافته بود.
در دهه 1990 كه شرايط جنگ اجازه ساخت فيلم بلند را نمي داد، فيلمسازي به شيوه مستند در بوسني دنبال شد و تانوويچ كه در زمان جنگ دانشجو بود، حدود 300 ساعت فيلم مستند تهيه كرد. او در اين زمينه مي گويد: من هرگز قصد مستندسازي نداشتم ولي با آغاز جنگ متوجه شدم كه تاريخ در مقابل چشمانم رقم مي خورد و من نبايد مثل سايرين بي تفاوت باشم.
چهار ماه پس از شليك شدن آخرين گلوله در جنگ بالكان در سال 1995، اولين فيلم بلند پس از جنگ با عنوان جمع مطلوب توسط آديركنوويچ ساخته شد. در همان سال جشنواره فيلم سارايه وو نيز برگزار شد.
ميرساد پوريواتا دبير اين جشنواره مي گويد: در آن زمان هنوز براي تأمين برق و گاز شهر مشكلاتي وجود داشت ولي همه تشنه فيلم هاي تازه بودند. در آن سال 37 فيلم به نمايش درآمد كه 15هزار تماشاگر داشت. اين جشنواره امسال با نمايش 170 فيلم با استقبال 100هزار نفر روبه رو شد.
كسب جايزه اسكار بهترين فيلم در سال 2002 وزارت فرهنگ بوسني را بر آن داشت تا بنياد سينمايي سارايه وو را در سال 2002 تأسيس كند؛ در حالي كه هنوز بيكاري در اين كشور 45 درصد بود و كارگردان ها به دليل نبود بودجه كافي به دردسر مي خوردند.
زبانيچ در اين رابطه مي گويد: فيلمسازي در بوسني امري دشوار است چون ما حتي يك دوربين 35ميليمتري استاندارد و مجهز نداريم. بسياري از سينماها ويران شده و تكنيسين هاي سينمايي  ما هم به ساير كشورها مهاجرت كرده اند.
ما مبالغي را از دولت دريافت مي كنيم و بخش ديگري از هزينه ها از راديو و تلويزيون بوسني تأمين مي شود، ولي تمام اينها فقط 30 درصد بودجه را تشكيل مي دهد و ما ناچار به انتخاب شركاي اروپايي هستيم. با اين همه سينماي بوسني همچنان به حركت خود ادامه مي دهد.
از جمله فيلم هاي مطرح اين كشور در دو سال اخير بايد به فيلم پشت مرزي از رايكوگرليچ اشاره كرد كه ماجراي مبارزات يك واحد از ارتش خلق مردمي يوگسلاوي در سال 1987 در نبرد با كشور آلباني را روايت مي كند.
همچنين فيلم راز اسما يك درام رمانتيك پيرامون زندگي دشوار زنان بوسنيايي در خلال جنگ سه ساله بالكان است كه از زبان يك مادر براي دختر 12ساله اش روايت مي شود.
زبانيچ در مورد فيلم هاي اخير سينماي بوسني مي گويد: اروپا هنوز درباره جنگ جهاني فيلم مي سازد، بنابراين ما هنوز حدود 60 سال براي ساخت فيلم هايي درباره جنگ بالكان فرصت داريم. سينماي بوسني به منطقه اي در دوره  گذار تعلق دارد و اكنون بايد به مسأله نسل كشي و جنايتكاران جنگي كه هنوز آزاد هستند بپردازد. از سوي ديگر ما جامعه اي هستيم كه گرچه در اروپا واقع شده ولي هنوز در اتحاديه اروپا پذيرفته نشده است. بنابراين گرچه جنگ اصلي خاتمه يافته ولي مسائلي هست كه همچنان حل نشده باقي مانده اند. برخي از سينماگران بوسني نيز در خارج از اين كشور فعاليت مي كنند. دنيس تانوويچ كه حالا در پاريس زندگي مي كند و اخيراً قسمت دوم سه گانه اي از كريشتف كيشلوفسكي به نام جهنم را با بازي امانوئل بئار ساخته در حال حاضر از سينماگران جريان اصلي سينماي اروپا محسوب مي شود.
تانوويچ در مورد حضورش در سينماي اروپا مي گويد: من يك بوسنيايي هستم ولي اكنون اين امكان را پيدا كرده ام كه در سينماي اروپا حضور يابم چون در بوسني هنوز چيزي به نام صنعت سينما وجود ندارد؛ اگرچه استعدادهاي فراواني در بين مردم بوسني به چشم مي خورد. در حال حاضر فيلمسازي در اروپاي غربي بسيار ساده است ولي از طرف ديگر بايد حرف هاي زيادي براي گفتن داشته باشيد.
منبع: روزنامه اينديپندنت اول دسامبر 2006

پرداختن ادوارد زويك به موضوع قاچاق الماس، در فيلم الماس خون ، اين روزها سر و صدا به پا كرده است. زويك با كارنامه اي كه بيشتر در آن آثار پولساز و تجارتي به چشم مي خورد، اين بار كوشيده تا خلاف جهت آب حركت كند.
كل فيلم الماس خون  در بيابان هاي بي آب و علف آفريقا فيلمبرداري شده كه قاعدتاً لوكيشن هاي جذابي براي تماشاگر به حساب نمي آيد. هر چند زويك با استفاده از ستاره ها كوشيده تا اين مسئله را به نوعي مرتفع سازد.
نكته مهم اما حاشيه هايي است كه شركت هاي الماس براي فيلم ايجاد كرده اند؛ آنها نگران اند كه اين فيلم بر بازار الماس تاثير منفي بگذارد.
تايم در شماره دوم دسامبر گزارشي درباره اين فيلم منتشر كرده كه در زير مي خوانيد:
يك اتومبيل جيپ در يك صحراي بي آب و علف در موزامبيك با سرعت پيش مي رود و شن و ماسه را به اطراف مي پاشد. در پشت فرمان اين جيپ لئوناردو دي كاپريو نشسته و ديگر سرنشينان آن جنيفر كانلي و جيسون هونسو هستند. جيپ با فرمان كات ادوارد زويك كارگردان فيلم، متوقف مي شود. زويك به دي كاپريو اشاره مي كند كه با سرعت بيشتري براند. اما اين تنها بازيگران فيلم الماس خون نيستند كه از سوي كارگردان فيلم تحت فشار قرار گرفته اند. استوديو برادران وارنر كه اين فيلم را با داستان نبرد چند قاچاقچي الماس سر جريان جنگ داخلي سيرالئون براي اكران در نظر گرفته به شدت از سوي مديران شركت هاي الماس در اروپا و آمريكا تحت فشار است. آنها نگران هستند كه تماشاگران با ذهنيت بدي نسبت به فروشندگان و تهيه كنندگان الماس در جهان از سالن هاي سينما خارج شوند. شركت دي بيرس كه حدود 40 درصد از الماس جهان را توليد مي كند، معتقد است كه اين شركت مشكلات موجود بين قاچاقچيان الماس را تا حد زيادي برطرف كرده و از اين رو بايد مطمئن شود كه داستان فيلم الماس خون از سوي تماشاگران يك داستان  كاملا تخيلي تلقي شود. تمام نگراني هاي شركتي چون دي بيرس از آنجا ناشي مي شود كه در آستانه فصل تعطيلات و افزايش تقاضا براي خريد الماس كه مصادف با افزايش حضور مردم در سينماهاست، يك فيلم پرفروش هاليوودي با حضور چند چهره شناخته شده مي تواند تاثيري منفي بر تجارت 60 ميليارد دلاري الماس در سطح جهان داشته باشد. با اين حال ادوارد زويك كارگردان فيلم در گفت وگويي عنوان داشت كه فيلم او قبل از هر چيز اثري براي سرگرم كردن مردم است. او مي افزايد: موضوعاتي در اين فيلم مطرح شده كه جهان شمول است و با تمامي مردم جهان چه از نظر شخصي و چه از نظر سياسي ارتباط برقرار مي كند. شما نمي توانيد قصه اي درباره سرالئون بگوييد كه در آن كودكان سرباز و مسلح حضور ندارند و يا ماجرايي را روايت كنيد كه آوارگان در آن نيستند و از وجود يك دولت مركزي ضعيف آسيب نمي بينند. در اين كشور كوچك آفريقايي اتفاقات فراواني رخ مي دهد و فروش غيرقانوني الماس براي جبران هزينه هاي جنگ داخلي هم يكي از اين داستانهاست.
اما بايد اين نكته را به ادوارد زويك يادآور شد كه شما نمي توانيد داستاني پيرامون سيرالئون تعريف كنيد كه در آن ستارگان سينما حضور نداشته باشند، چون در غير اين صورت كسي به سراغ فيلم شما نخواهد آمد.
دي كاپريو هم درباره اين فيلم مي گويد: اين فيلم با ساير فيلم هايي كه درباره آفريقا ساخته شده، كاملا متفاوت است. دي كاپريو پس از مشاهده يك دي وي دي 4 دقيقه اي از حضور كودكان سرباز در نبردهاي سيرالئون و دو جلسه گفتگو با زويك حاضر به بازي در فيلم شد و يك ماه قبل از شروع فيلمبرداري به آفريقاي جنوبي رفت تا با لهجه محلي آشنا شود و آموزش هاي نظامي دشواري ببيند. گرچه دي كاپريو با چندين تن از مزدوران نظامي سيرالئون و نظاميان سابق آفريقاي جنوبي درباره اين فيلم صحبت كرد اما بيش از همه واف گيفورد توجه او را جلب كرد. او كه مشاور نظامي فيلم بود همكاري خوبي با دي كاپريو و ساير عوامل فيلم داشت.
دي كاپريو درباره او مي گويد: او باعث شد تا من بتوانم ارتباط خوبي با فرهنگ آفريقا داشته باشم. او تمامي احساس خود درباره فجايع و جنگ هاي منطقه را به من منتقل كرد و اين چيزي بود كه من نمي توانستم در جاي ديگري بياموزم.
فيلم از لحاظ تاريخي نيز داراي اعتبار است، چرا كه به تاريخ اخير آفريقا مي پردازد و از اين رو صاحبان صنايع الماس بهتر ديده اند تا با تبليغات مثبت سعي در اصلاح چهره اين فيلم داشته باشند. در اين راستا شركت sitricll از سوي شوراي جهاني الماس ( W.D.C) به كار گرفته شده تا با هزينه اي بالغ بر 15ميليون دلار براي تبليغات پيرامون اين فيلم و اصلاح پيام آن اقداماتي را انجام دهد كه از آن جمله چاپ تبليغات تمام صفحه در روزنامه هاي پرخواننده براي شرح تلاش توليدكنندگان الماس به منظور پايان جنگ هاي داخلي آفريقاست.
الي ايژاكوف مدير شوراي جهاني الماس در اين باره مي گويد: اگر مردم از واقعيت ها اطلاع داشته باشند، من نگراني از بابت فيلم ندارم. ما حتي اين فيلم را موقعيتي مي دانيم كه مردم از تلاشهاي مثبت در اين صنعت اطلاع پيدا كنند. من مطمئن هستم كه استوديو وارنر قصد ندارد تا به آفريقا و چهره جهاني آن آسيب بزند و از اين رو آنها قطعا فيلم را در قالب تاريخي تبليغ خواهند كرد. همچنين در پاسخ به گزارش سازمان ملل در مورد تدابير امنيتي ضعيف در انتقال الماسهاي غيرقانوني از ساحل عاج به غنا، اين شورا موافقت كرد تا يك گروه نظارتي را به غنا اعزام كند تا آمار دقيقي از محموله هاي الماس مبادله شده در اين كشور داشته باشد. ايژاكوف ادامه مي دهد، صنعت الماس مدتها قبل از آگاهي هاليوود از مشكلات تجارت الماس اقدام به انجام برنامه هاي نظارتي كرده بود ولي فيلم جديد مي تواند تاثيري مثبت بر ساير موسسات براي محافظت هر چه بيشتر از اين صنعت پردرآمد داشته باشد. ما هنوز كشور ساحل عاج را كشوري امن از اين نظر نمي دانيم ولي سعي داريم تا امسال اين مشكل را براي هميشه برطرف كنيم.
با وجود چنين اظهاراتي بعيد به نظر مي رسد كه درگيري بين صنعت الماس و جهان سينما دائمي باشد ولي قطعاً آنچه تعيين كننده خواهد بود، عكس العمل مردم و مطبوعات به فيلم الماس خون پس از اكران آن در جهان و بويژه آفريقا خواهد بود.

مهر: فيلم موزيكال خوش قدم در سومين هفته پياپي مقام نخست را درجدول فروش منطقه شمال آمريكا از آن خود كرد.
اين فيلم كه شرح حال پنگوئن هاي انيميشن است در تعطيلات پايان هفته بالغ بر۱۷ ميليون دلار بليت فروخت ونشان داد كه همچنان يكه تاز گيشه است. بدين ترتيب مجموع فروش محصول جديد برادران وارنر به 121 ميليون دلار در آمريكا رسيد. اين درحالي است كه فيلم جاسوسي كازينو رويال نيز در سومين هفته از استقبال چشمگيري برخوردار بود.
اين اثر كه نام مارتين كمبل را درمقام كارگردان دارد با كسب 15 ميليون و۱۰۰ هزار دلار مقام دوم جدول را از آن خود كرد. استوديو سوني ازمجموع فروش 115.9 ميليون دلاري براي كازينو رويال خبر داد. علاوه براين، دوستداران سينما در سراسر جهان به استقبال مامور دوصفرهفت رفتند وفروش اين اثر در گيشه جهان به 300 ميليون دلار رسيد.
ري بروئر مدير توزيع سوني با اشاره به اينكه كازينورويال به احتمال بسيار ركورد 432 ميليون دلاري روزديگر بمير را پشت سر مي گذارد تصريح كرد اين فيلم عنوان پرفروش ترين فيلم از مجموعه آثار جيمزباندي را از آن خود مي كند.
فروش موفقيت آميز خوش قدم و كازينو رويال باعث شد ديگر فيلمهاي به نمايش درآمده درتعطيلات پايان هفته از اقبال چنداني درگيشه برخوردار نباشند.
فيلم آشنا پنداري با شركت دنزل واشنگتن كه اميد بسياري به كسب جايگاه نخست جدول را داشت با فروش 11 ميليون دلار به جايگاه سوم قناعت كرد . اين در حالي است كه فيلم داستان ميلاد مسيح محصول نيولاين تنها 8 ميليون دلار بليت فروخت و مقام چهارم جدول فروش را بدست آورد. اين فيلم كه از حضور كيشا كستل هيوز درنقش مريم مقدس سود مي جويد با يادداشتهاي متفاوتي ازسوي منتقدان مواجه شد از سوي ديگر ديويد تاكرمن ، مدير توزيع نيولاين علت عدم استقبال از اين فيلم را بارش برف عنوان كرد.
از ديگر فيلمهايي كه درتعطيلات پايان هفته به نمايش درآمدند مي توان به تريلرهراسناك گردشگران محصول فاكس اتوميك اشاره كرد كه شرح حال گروهي از جوانان رادر جنگل هاي برزيل روايت مي كند. اين فيلم درنخستين هفته اكران به فروش 3.5 ميليون دلار دست يافت ومقام هشتم جدول را از آن خود كرد وفيلم هجو ملي ونه وايدر به فروش نااميدكننده 2.3 ميليون دلار دست يافت و در جدول فروش مقام دهم را تصاحب كرد.از ديگر فيلمهاي ناكام درگيشه مي توان به ده فقره يا كمتر مورگان فريمن اشاره كرد كه در۱۵ سالن سينما به نمايش درآمد و۴۰ هزارو۱۵۰ دلار بليت فروخت.

گروه ادب و هنر- سيلوستر استالونه ستاره هاليوود در اواخر دهه 70 و 80، كه سالهاست ستاره اقبالش افول كرده، قصد دارد بازگشتي ديگر را تجربه كند.او با فيلمي به سينما مي آيد كه 30 سال پيش او را به شهرت رساند. باورش كمي سخت است ولي استالونه در 60?سالگي با ششمين فيلم از سري فيلم هاي راكي بازمي گردد.
***
وقتي سيلوستر استالونه تصميم گرفت بعد از 16سال راكي بالبوا را به پرده نقره اي بازگرداند، حتي همسرش نيز او را سرزنش كرد. اما استالونه مصمم بود كه ششمين قسمت از سري فيلم هاي راكي را بسازد. او پيش هر استوديويي كه مي رفت پاسخ يكساني را دريافت مي كرد: تو در شصت سالگي جذابيتي براي سينماروهاي جوان امروزي نداري.
استالونه مي گويد: به نظر مردم، جريان اين فيلم مثل رژه اي بوده كه تمام شده بود و من نمي توانستم دوباره آن را از نو اجرا كنم. احساس مي كردم كه پانزده سال از عمرم را بيهوده گذرانده بودم و بايد خودم را از شر اين احساس تأسف رها مي كردم.
بالاخره استوديوي متروگلدوين مه ير به همراه رولوشن استوديوز تصميم به ساخت راكي بالبوا گرفتند.
در قسمت جديد راكي، او در شرايطي قرار مي گيرد كه مجبور است براي كسب درآمد بيشتر با يك قهرمان جوان مبارزه كند؛ چيزي كه به نوعي استعاره اي از زندگي واقعي خود استالونه است؛استالونه اي كه بايد براي احياي زندگي حرفه اي اش تلاش كند. استالونه مي گويد: يك بازيگر دوبار مي ميرد، كه بار اول خيلي دشوارتر است. او درباره افولش از اوج سينماي هاليوود مي گويد: مرگ هنري خيلي سخت است. اينكه بفهمي ديگر به درد نمي خوري، واقعيتي است كه هضمش خيلي دشوار است.
فيلم راكي بالبوا از 22دسامبر در سينماها به نمايش گذاشته مي شود؛ فيلمي كه كارگرداني و نوشتن فيلمنامه آن بر عهده استالونه بوده است. اين فيلم آخرين بارقه هاي اميد بازيگري است كه بعد از سرزمين پليس در سال 1997، تاكنون نتوانسته فيلم پرفروش داشته باشد.
استالونه همچنين قصد دارد بار ديگر در قالب سرباز قديمي جنگ ويتنام- جان رمبو- حضور پيدا كند كه به احتمال زياد دو سال ديگر به نمايش گذاشته مي شود.
تلاش استالونه براي احياي نقش هايي كه سالها قبل محبوب بوده اند، كاري است كه ساير بازيگراني كه به سرنوشت او دچار شده اند، از آن حمايت مي كنند و بار ديگر نام او و حمايت كنندگانش بر سر زبان ها خواهد افتاد.
اروين وينكلر كه يكي از تهيه كنندگان اولين فيلم از سري فيلم هاي راكي به حساب مي آيد، مي گويد: ما براي راكي برنده اسكار شديم و اين براي ما خيلي خوشايند بود. ما نمي خواستيم كاري ارائه دهيم كه از آن احساس شرمساري كنيم و همواره اين نگراني را داشتيم كه مبادا به كارمان جدي نگاه نشود.
پيتر سيلوي يكي ديگر از تهيه كنندگان نسخه اوليه راكي مي گويد: در فيلم جديد آنها آگاهانه با نگاهي طنز آميز به رويارويي راكي پا به سن گذاشته و يك بوكسور جوان نگاه كرده اند و اين به نظرم جواب مي دهد.
اما بعضي از پيچش هاي داستان كاملاً بي ارتباط با فيلم به نظر مي رسند، مثلاً جايي كه رؤساي كميسيون بوكس از صدور مجوز براي راكي بالبوا سر باز مي زنند. او مي گويد: شما داريد كارتان را انجام مي دهيد، اما چرا قصد داريد جلوي كار من را بگيريد؟
وينكلر ادامه مي دهد: اين فيلم درباره مردي است كه تصور نمي كند كه چون شصت سالش شده، از صحنه به طور كامل حذف شده است. مردي كه فكر مي كند نبايد ناديده گرفته شود، چرا كه هنوز زنده است. حضور سيلوستر استالونه به عنوان يك اسباب بازي ساز، در فيلم بچه هاي جاسوس سه بعدي: پايان بازي و رقيب نشان دهنده اين حقيقت است كه قبل از راكي بالبوا به او پيشنهاد خوبي نشده است.
استالونه اما حاضر نبود اين واقعيت را بپذيرد كه دورانش سپري شده است و با رجوع به شخصيت هاي موفق گذشته، ريسك مسخره شدن را به جان خريد. خود او مي گويد: در هر سني فعاليتم را انجام مي دهد و بعد از آن، راه را براي نسل جديد باز مي كنم، اما هم نسلان من هنوز هستند و تصور مي كنند كه چيزهاي زيادي براي عرضه دارند اما متأسفانه فرصت چنداني براي آنها وجود ندارد. به آنها به چشم كساني نگاه مي شود كه تاريخ مصرفشان گذشته است، اما اين اصلاً درست نيست. اين فيلم مي خواهد بگويد كه ما هنوز چيزهاي زيادي براي گفتن داريم.

جايزه بهترين كارگردان سال اروپا براي فيلم بازگشت به پدرو آلمودوار، فيلمساز 57 ساله اسپانيايي رسيد و پنه لوپه كروز، بازيگر اصلي اين فيلم هم برنده جايزه بهترين بازيگر زن شد. جايزه بهترين موسيقي نيز از آن آلبرتو ايگلسياس، آهنگساز بازگشت شد. جايزه بهترين فيلم به انتخاب تماشاگران را هم بازگشت گرفت. بزرگترين بازنده اين مراسم باد بر مرغزار مي وزد كن لوچ بود كه تنها جايزه بهترين فيلمبرداري را - آن هم به طور مشترك با بازگشت به خود اختصاص داد.

وودي آلن و دومين فيلم لندني
وودي آلن پس از توفيق نسبي امتياز نهايي فيلم بعدي اش را هم در لندن مقابل دوربين برد. اين فيلم كه خبر داغ نام دارد ماجراي ساندرا دانشجوي آمريكايي رشته روزنامه نگاري است كه براي ديدن دوستش به لندن مي رود. مدتي قبل روزنامه نگار مشهور انگليسي جو استرامبل در گذشته است. آخرين خبري كه استرامبل در مورد آن تحقيق مي كرده كشف هويت قاتلي با كارت هاي تاروت بوده كه مرتكب چندين جنايت شده بود. ساندرا تصادفاً كشف مي كند كه شعبده بازي به نام سيد واترمن مي تواند با روح روزنامه نگار مرده ارتباط برقرار كند. حالا ساندرا با مهم ترين خبر طول زندگي اش مواجه شده و با انتشار آن از همكاران خود پيشي خواهد گرفت. تحقيقات او سرنخ ها را به سمت اشراف زاده اي خوش تيپ و جذاب به نام پيتر دايمن راهنمايي مي كند. خبر داغ در ادامه روندي كه آلن با امتياز نهايي آن را آغاز كرد ساخته شده است و به نظر مي رسد كه درست مثل آن فيلم، منبع الهام اصلي آلن، اسكارلت جوهانسن بوده است. گويي استاد فيلمنامه را اصلاً بر اساس جوهانسن نوشته است.فيلم، داستاني سرراست و بدون پيچيدگي دارد و در آن به اندازه ديگر كارهاي آلن، ارجاعات روشنفكرانه وجود ندارد.شايد همين مسأله باعث شده تا تماشاگران از خبر داغ استقبال به عمل آورند. هيو جكمن و اسكارلت جوهانسن در نقش هاي محوري فيلم فوق العاده اند و وودي آلن هم در نقش سيد شعبده باز حضور دلپذيري دارد.
بازگشت ادي مورفي به بورلي هيلز
ادي مورفي كه پيش تر اعلام كرده بود ديگر در پليس بورلي هيلز بازي نمي كند، به زودي براي بازي در قسمت چهارم اين مجموعه مقابل دوربين مي رود. با اعلام موافقت مورفي براي بازي در اين فيلم، فيلمنامه نويسان در حال حاضر به بازنويسي فيلمنامه مي پردازند.ادي مورفي- بازيگر محبوب آمريكايي- بخش عمده اي از شهرت خود را مديون بازي در قسمت اول پليس بورلي هيلز است؛ فيلمي كه با فروش بالاي 315 ميليون دلاري اش، مورفي را به شهرت رسانيد. فروش بالاي اين فيلم، باعث شد تا سري دوم آن هم مقابل دوربين برود.
قسمت دوم پليس بورلي هيلز نيز 300ميليون دلار فروخت. در اواسط دهه۹۰ قسمت سوم اين فيلم نيز مقابل دوربين رفت.
مورفي 15ميليون دلار براي بازي در پليس بورلي هيلز 3 دستمزد گرفت ولي فيلم در گيشه شكست سختي خورد و زير 45ميليون دلار فروخت.همين مسأله باعث شد تا مورفي اعلام كند ديگر در سري فيلم هاي پليس بورلي هيلز بازي نمي كند. او بيش از يك دهه به قولش وفادار ماند ولي گويي فيلمنامه قسمت چهارم آن قدر جالب بوده كه مورفي راضي شده بار ديگر بخت اش را در بورلي هيلز امتحان كند.
ستايش ورايتي از فيلم تازه گيبسون
در حالي كه چند روز به آغاز اكران عمومي  آپوكاليپتو باقي مانده، اين فيلم با واكنش مثبت منتقد ورايتي مواجه شد.ورايتي در يادداشتي آپوكاليپتو را اكشني خونين خواند كه مي تواند تماشاگران را به سالن هاي سينما دعوت كند. در ادامه اين يادداشت آمده است: اين فيلم به سوژه هايي چون نزاع، منافع اجتماعي و... پرداخته كه توسط كارگردان هاي ديگر مورد بررسي قرار نگرفته اند .اين فيلم كه به رويدادهاي تمدن قديمي  مايا مي پردازد، اثري خشونت آميز به شمار مي آيد.
آپوكاليپتو در تاريخ 8دسامبر در آمريكا به نمايش درمي آيد. شخصيت محوري اين فيلم جگوارپاو نام دارد كه وقتي دهكده اش توسط سربازان مايا مورد حمله قرار مي گيرد، زندگي اش دستخوش تغييرات مي شود. گيبسون در 1995 شجاع دل را كارگرداني كرد كه پنج جايزه اسكار را به همراه داشت.
مصائب مسيح ديگر تجربه گيبسون در كارگرداني، سروصداي زيادي به پا كرد و به فروش خوبي هم رسيد.مل گيبسون تابستان گذشته به جرم رانندگي در حالت نامتعادل دستگير شد و اظهارات ضد يهود او جنجال هاي بسياري به وجود آورد.
سوني، سينماي ويتنام را كشف مي كند
شركت سوني براي پخش انحصاري فيلم هاي آسيايي، كارش را با خريدن حق توزيع فيلمي  از سينماي بي نام ونشان ويتنام آغاز كرد. سوني اخيراً حق پخش فيلم زيبايي جاودانه را از استوديو فيلمسازي گادكسي خريده است و اين فيلم را به خريداران برنامه هاي تلويزيون در سراسر آسيا و كشورهايي چون ژاپن، هنگ كنگ، كره، سنگاپور، مالزي، تايلند، چين، فيليپين، تايوان و هند مي فروشد. زيبايي جاودانه فيلمي گفت  وگومحور است كه توسط فيلمساز تازه كاري به نام ووكاك دانگ ساخته شده است. اين فيلم ماجراي دختري جوان است كه قصد دارد سنت هاي قديمي خانواده را زير پا بگذارد و در اين مسير با حقايق تازه اي روبه رو مي شود.راس پولاك- مدير پخش شركت بين المللي سوني- درباره پخش اين فيلم به سايت اسكرين ديلي گفت: بخش توليد برنامه هاي تلويزيوني سوني از نخستين همكاري با استوديو گادكسي بسيار خرسند است. ما از همكاري هاي بعدي با شركت هاي آسيايي استقبال مي كنيم، چرا كه قصد داريم اشكال مختلفي از سينماي ويتنام را به مخاطبان آسيايي بشناسانيم. او ادامه داد: بخش توليد برنامه هاي تلويزيوني سوني مانند استوديو آسيايي هاليوود، فعاليت خود را بر مبناي همكاري با تهيه كنندگان و استوديوهاي محلي گذاشته تا به ساخت داستان هاي منحصربه فرد كمك كند.