دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۵
پند نمي دهم ، نصيحت هم نمي كنم!
007695.jpg
طرح: افشين سبوكي
جليل اوحدي
يك روز چندين مورد مختلف مربوط به روابط اجتماعي، روابط آدم ها با يكديگر، مسايل اقتصادي، احترام به حقوق مردم و مطالب فرهنگي برايم پيش آمد. درست و حسابي روز عبرت انگيزي برايم بود. تصميم گرفتم ثمره چنين روز پرآموزشي را براي فرزندم به ارمغان ببرم. شب صدايش كردم و سعي كردم بر خلاف هميشه كه صداي خشني دارم و احتمالاً دارم او را به خاطر تنبلي هايش دعوا مي كنم، يا براي اثبات برتريم نسبت به تنها كسي كه هميشه مي توانم برتر باشم عقده هايم را خالي مي كنم، اين دفعه صداي مهرباني داشته باشم. طنين پدري كه فرزند دلبندش، پاره جگرش، ثمره عمرش را نصيحت مي كند. شروع كردم: بين پسرم! زندگي... و مي خواستم پس از مقدمه چيني و تعريف زندگي ادامه بدهم: ... آدم بايد... سعي كند... ولي بعد از جمله دوم يا سوم مقدمه زندگي ديگر پسرم من را نگاه نمي كرد، به تلويزيون كه روشن بود نگاه مي كرد و من مطمئنم هيچ توجهي به من نداشت. حرفم را قطع كردم و همان طور كه فكر كرده بودم پسرم هيچ عكس العملي نسبت به سكوت من نشان نداد. راجع به چيزي كه تلويزيون پخش مي كرد هيجان مصنوعي نشان داد. من رفتم بيرون، نمي دانم چه طور شد، شب سختي را گذراندم. چرا بچه ام اين قدر نسبت به من بي تفاوت است؟ پس من چه طور انبوه آموخته هايم را به او انتقال بدهم؟
فردا صبح، طبق معمول، از اولين دقايق بيداري خانواده تلويزيون روشن بود و مجري برنامه صبحگاهي داشت نصيحت مي كرد. خيلي گرم و صميمي و براي اين كه خداي نخواسته جسارت نكرده باشد اول شخص جمع به كار مي برد: بايد سحرخيز باشيم. كسي كه سحرخيز است موفق است .
بعدش يك نفر داشت با مردم مصاحبه مي كرد. مردم هم داشتند خودشون را نصيحت مي كردند: ما بايد در زندگي رعايت حقوق يكديگر را بكنيم. به پيرزن ها و پيرمردها احترام بگذاريم و در اتوبوس بايستيم تا آنها بنشينند .
بعد نوبت رسيد به كسي كه داشت بيننده هاي محترم را تمرين ورزش و نرمش مي داد و نصيحت مي كرد: بايد زندگي را با جنب و جوش آغاز كنيم، ورزش براي سلامتي مفيد است. بايد تغذيه صحيح داشته باشيم .
بلافاصله بعد از ورزش اخبار صبحگاهي شروع شد و گوينده خبر نصيحت مي كرد: سرشماري براي آينده ما مفيد است. ما بايد با مامورين همكاري كنيم. ما بايد محيط زيست را سالم نگه داريم .
ناگهان پسرم يادش آمد كه مدير مدرسه سلام رسانده و گفته كه من بايد حتماً امروز صبح اول وقت بروم مدرسه. با دلواپسي رفتم. بچه ها سر صف ايستاده بودند. ناظم مدرسه داشت پند مي داد: شما بايستي با يكديگر رفتار خوب داشته باشيد. درس بخوانيد. به معلم احترام بگذاريد. در راي گيري ها شركت كنيد تا در سرنوشت خودتان دخيل باشيد. من رفتم توي دفتر و منتظر نشستم. بچه ها رفتند سر كلاس و ناظم هنوز مشغول رتق و فتق امور بيروني بود و به دفتر نيامده بود. در دفتر باز بود و صداي معلم از اولين كلاس بغل دفتر مي آمد: شما نبايد بگذاريد از ثمره تلاشتان ديگران استفاده كنند. شما نبايد بگذاريد از روي دست شما چيزي بنويسند . بالاخره آقاي مدير ديرتر از همه به مدرسه آمد و وقتي وارد دفتر شد با روي بشاش به من سلام و تعارف كرد. كارش زياد مهم نبود مربوط مي شد به مخارجي كه نمي تواند از بودجه مدرسه استفاده كند و صد البته ما بايد تعاون داشته باشيم.
با تاكسي رفتم سركار. راننده تاكسي داشت مسافرين را براي باز و بسته كردن صحيح در پند مي داد و راديوي ماشينش روشن بود. گوينده راديو مي گفت: ما بايد با جديت كار كنيم. در كار كردن صادق باشيم. كم فروشي نكنيم . موقع پخش گزارش ترافيكي رسيد. افسر محترم راهنمايي و رانندگي در راديو مي فرمود: بايد هنگام رانندگي قوانين را مراعات كنيم. كمربند ببنديم و در ترافيك با آرامش بي حركت بمانيم. بوق هم نزنيم. جريمه هايمان را به موقع بپردازيم تا دو برابر نشود اصلاً فكر نمي كردم خودشون هم جريمه بشوند!
درست وقتي رسيدم توي كارخانه سركارگر به كارگر تازه وارد مي گفت: بايد از مواد مخدر حذر كني. خوب كار كن. خوب پول بگير و پولت را خرج خانواده ات كن. با بقيه كارگرها هم مخالفت نكن.
پيش از ظهر يادم آمد زنم دلواپس مدرسه بچه بوده تلفن زدم تا گزارش بدهم. اول گوشي را كنار تلويزيون روشن گذاشت و رفت آتش زير قابلمه را كم كند تا غذايش نسوزد. مجري آشپزي در برنامه خانواده مي گفت كه بايد نمك كم بخوريم چون فشار خونمان بالا مي رود.
بعد از ظهر براي ديدن مسابقه فوتبال زود آمدم خانه. گزارشگر ورزشي نصيحت مي كرد: ورزشكاران بايد مرام پهلواني داشته باشند. تماشاگران بايد مودب باشند. مردم فهيم بايد حامي ورزش باشند. مسئولين بايد به خارجي ها اقتدا كنند .
فوتبال كه تمام شد برنامه كودك با تاخير نسبت به روزهاي عادي شروع شد. مجري برنامه كودك پند مي داد: بچه خوب بايد تميز و مرتب باشد. دندانهايش را مسواك بزند . بعد يك كارتون قشنگ براي بچه هاي قشنگ با اين پيام كه بچه نبايد دزدي كند. بچه خوب پسر شجاع است.
بعد از برنامه كودك يك برنامه اقتصادي راجع به توليد: كارگران بايد ابتكار داشته باشند. مديران بايد از سوني ياد بگيرند و مسئولين از چيني ها، توسعه صادرات بايد هدف نهايي باشد.
همه آگهي هاي ميان برنامه ها نصيحت مي كردند: بچه  خوب بايد حمام برود. شامپو بايد گياهي باشد.
سريال تلويزيوني شروع شد كه يك آدم پولدار بد است و يك آدم فقير او را نصيحت مي كند و او خوب مي شود. ضمناً هر كس اسمش كيومرث است حتماً بد است.
بعد از سريال به مادرم تلفن كردم. هر شب تلفن مي زنم تا احوالش را بپرسم. خودم مي دانم كه آدم بايد به پدر و مادرش احترام بگذارد. او با صداي دلنشين خود مي گفت: پسرم، آرام باش و با زن و بچه ات خوش اخلاقي كن. بگذار اگر زندگي براي تو سخت است براي آنها خوشايند باشد.
بعداً دوباره نشستم پاي تلويزيون. آقاي برقي داشت نصيحت مي كرد كه مصرف بي رويه كار خيلي بديه. آقاي گاز پند مي داد كه شيشه هاي خانه هايمان را دو جداره كنيم و آقاي معمار هم پند مي داد كه آبگرمكن سوپرگلاس لاين بخريم. يك دختربچه هم اندرز مي داد كه پولمان را در بانك پس انداز كنيم تا از دزد در امان باشد، سود هم بگيريم و از همه مهمتر با انگشت اشاره حاليمون مي كرد كه ماليات هم ندارد. بعد فيلم شروع شد. فيلم سينمايي كه يك آدم دزد است ولي پشيمان مي شود، يك آدم قاتل است و حتماً كشته مي شود و يك نفر هم خوب است و عاقبت به خير مي شود. پس بايد انسان هاي خوبي باشيم و بدجنسي نكنيم.
شب قبل از خواب زنم گفت: مرد، اين قدر بي قيد و بند نباش. يك خورده پسرت را نصيحت كن. اصلاً درس نمي خواند. همه اش بازيگوشي مي كند. همه اش تلويزيون تماشا مي كند. اصلاً به فكر آينده اش نيست. تو ناسلامتي پدرش هستي. يك شب كه مي رويم ميهماني نمي بيني از بس شيطاني مي كند، از بس چيز مي خورد آبرويمان را مي برد؟ اصلاً به فكر سلامتي اش نيست. مثل لش ها روي مبل لم مي دهد و تكان نمي خورد. حتي به فكر ورزش كردن هم نيست. فقط از تلويزيون فوتبال تماشا مي كند. چند وقت ديگر يك هيكل قناسي پيدا مي كند. درس كه اصلاً نمي خواند. نمره هايش خراب است. آخر تو پدرش هستي، يك چيزي بهش بگو.
با عصبانيت داد زدم: من پند نمي دهم! و با عصبانيت رفتم بخوابم. زنم غر غر مي كرد. قبل از اين كه بخوابم فكر مي كردم كه دلم مي خواست به مجري برنامه صبحگاهي تلويزيون بگويم: تو فقط به مردم بگو صبح به خير. تو فقط سعي كن مردم شاد از خانه بروند سر كار، نمي خواهد نصيحت كني. به مجري ورزش بگويم: تو فقط حركات نرمشي را ياد بده، كاري به كار خورد و خوراك ما نداشته باش. به مصاحبه گر بگويم: تو فقط سؤالاتي را از مردم بپرس كه جوابش پيش مسئولين باشد. دلم مي خواست از گوينده خبر درخواست كنم فقط خبر بگويد. از معلم بخواهم فقط درس بدهد. بگويم كه آقا معلم اصلاً مهم نيست جواب صحيح از كجا مي آيد. مهم اين است كه جواب صحيح باشد. به سر كارگر بگويم فقط وظايف روزانه كارگر را در كارخانه به او ياد بدهد. به گزارشگر فوتبال بگويم: آقا، تو فقط اسامي بازيكن ها را بگو و براي ما كه دور هستيم بگو چه كسي به چه كسي پاس داد، كي شوت زد، كي گل زد. نمي خواهد فرزند مرا نصيحت كني. صداي  تو به گوش هيچ ورزشكار و هيچ تماشاگري كه داخل ورزشگاه هستند نمي رسد ، دلم خواست يك سريال تماشا كنم كه فقط سرگرمم كند. تا از همه افكار روزانه كار و كاسبي خود بيرون بيايم و استراحت كنم. يك فيلم تماشا كنم كه اصلاً توي يك فضاي ديگر اتفاق بيفتد غير از آنچه هر روزه هستيم. دلم مي خواست مادرم بگويد كه دلش مي خواهد فردايم بهتر از امروز باشد. دلم مي خواست همسرم برايم خواب راحتي را با آرامش كامل آرزو كند. دلم خواست من هم براي پسرم هماني باشم كه پدرم براي من بود. فقط روز مرگ پدرها از گريه فرزندانشان مي توان فهميد كه با همه بداخلاقي ها و خودخواهي ها بهترين پدر براي فرزندانشان بوده اند. آنها فقط همان پدري بوده اند كه مي توانسته اند باشند؛ اگر خوش اخلاق، اگر بد اخلاق.
فرزندم، دلبندم، من تو را پند نمي دهم. تو راه زندگيت را پيدا خواهي كرد. همچنان كه آب مسير خود را مي يابد.

نگاه امروز
تمهيدات قانوني لازم است
در ميان خبرهايي كه هر روز و هر هفته در صدر اخبار قرار مي گيرند، گاهي نيز خبر انتشار فيلم ها و عكس هاي چهره هاي مشهور سينمايي، ورزشي و... صدرنشين مي شود. فيلم عروسي برادر يك مجري معروف، فيلم عروسي فوتباليست سرشناس، ميهماني بازيكنان يك تيم باشگاهي، عكس هاي خصوصي بازيگران سينما و آخرين آن كه نياز به توضيح ندارد. مدتهاست است كه فناوري هاي اطلاع رساني با سرعت فراواني در حال پيشرفت است؛ پيشرفتي كه در نتيجه انقلاب اطلاعات و توسعه روزافزون فناوري اطلاع رساني حاصل شده است. مسأله مهمي كه در كنار ويژگي هاي مثبت و اثرات مفيد آن، معضلات و آفاتي را نيز همراه داشته است كه مهمترين آن تهديد حريم خصوصي اشخاص است.
به همين خاطر كارشناسان به كاربران اينترنت همواره هشدار داده اند كه مراقب سوءاستفاده هاي احتمالي و نفوذ رخنه گران به محل نگهداري اطلاعات شخصي خود باشند. توصيه هايي كه از نحوه استفاده تلفن هاي همراه و دوربين هاي فيلمبرداري شخصي تا كار كردن در محيط اينترنت را دربرمي گيرد. چراكه قابليت هاي فناوري اطلاع رساني چون ساير فناوري هاي نوين داراي نقاط آسيب پذيري است كه مي تواند مزيت هاي اين فناوري تأثيرگذار را تحت تأثير قرار دهد. پس كارشناسان توصيه هاي فراواني دارند كه فيلم هاي خصوصي را در حافظه دوربين هاي تان قرار ندهيد، شماره Pin اوليه براي تلفن همراه در نظر بگيريد. نامه هاي الكترونيكي ناشناس را باز نكنيد، از نرم افزارهايي كه براي ايمن سازي شبكه طراحي شده است، استفاده كنيد، معلومات خود را در حوزه فناوري اطلاع رساني ارتقاء دهيد و دهها توصيه ديگر؛ توصيه هايي كه توجه به آنها مي تواند تا حد زيادي به ايمن سازي اطلاعات شخصي و نگهداري مطمئن اطلاعات خصوصي منجر شود.
با اين وصف گاهي برخي از سودجويان با دلايل مختلف اطلاعات شخصي افراد را در معرض ديد عموم قرار مي دهند. نمونه هاي آن را همه ما مي دانيم، پس شايد لازم باشد در كنار روش هاي تخصصي و توصيه هاي كارشناسي براي نگهداري اطلاعات شخصي، يك فرهنگسازي مناسب نيز در خصوص ناپسند بودن نفوذ به محل اطلاعات شخصي و مذموم بودن انتشار فيلم ها و تصاوير خصوصي افراد صورت پذيرد. آخرين نمونه مشابه چنين اقداماتي حيرت آور است كه چگونه در مدت كوتاهي يك فيلم شخصي در تيراژ وسيع انتشار يافت اما در كنار اين مسأله نيز مي بايست تمهيدات قانوني براي مقابله با سوءاستفاده كنندگان از فضاي وب و توزيع كنندگان فيلم هاي شخصي انديشيده شود،چرا كه اگر شخصي بداند كه نفوذ به اطلاعات محرمانه و انتشار آن جرم است و اين جرم جزاي سنگيني در پي دارد، خطر نمي كند و مجبور به احترام گذاشتن به حريم خصوصي افراد مي شود و صرفاً در چنين شرايطي است كه لذت استفاده از فناوري هاي اطلاع رساني دوچندان مي شود.
ابوالفضل كشاورز

جدول اعداد (سودوكو) 236
007740.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

پنجره
نقش پدران در زندگي فرزندان
007698.jpg
با تأكيد بسيار زياد بر اهميت جايگاه مادر خوب در طي دهه هاي اخير، شايد پدرها احساس كنند نقش آنها چندان اهميتي ندارد.
هيچ چيز نمي تواند بيشتر از اين حقيقت نداشته باشد! كارشناسان در حال حاضر به اين قضيه پي برده اند كه پدرها نسبت به آنچه قبلاً  تصور مي شد، الگوهاي شخصيتي بسيار قوي براي بچه ها محسوب مي شوند. طرز برخورد دختران با مردان و پسران با زنان بيشتر از طريق مشاهده طرز برخورد پدر يا مادر شكل مي  گيرد. توقعات يك دختر مبني بر چگونگي رفتار مردان با او بيشتر بستگي به اين دارد كه او در خانه چه چيز را شاهد بوده است. هشدار: رفتارهاي پدر با مادر تأثير عمده اي بر تمايل دختر به شباهت يا تفاوت با مادرش دارد. اگر پدر، مادر را سرزنش و طرد كند، دختر دوست ندارد شبيه مادرش باشد.
پسران نيز مانند دختران در مورد چگونگي رفتار با زنان از پدرشان الگو مي گيرند. آنها با زناني كه در زندگيشان نقش اصلي را بازي مي  كنند با روشي شبيه به رفتار پدر خود با مادرشان، رفتار مي كنند. حتي اگر پسري از بدرفتاري فيزيكي و عاطفي پدر خود با مادرش بيزار باشد، به احتمال زياد همين الگو را با بدرفتاري با همسر خود، تكرار خواهد كرد. با چنين عملكردي او لذت رضايت از يك ارتباط عاشقانه را از دست مي دهد. از اين بدتر اين كه، ممكن است پدر با انتقال
سوء رفتار به پسران خود، اين سيكل خشونت و بدرفتاري را هميشگي كند. نوجوانان امروزي ممكن است بيش از حد مادي گرا به نظر برسند، اما برخلاف آنچه اكثر افراد تصور مي كنند، آنها به اندازه پدرشان به مبلغ چك ماهيانه حقوق او اهميت نمي دهند. تحقيقي نشان مي دهد، رضايت كلي نوجوانان از زندگي به كيفيت روابط آنها با پدرشان و موقعيت اقتصادي خانوادگي بستگي دارد. نوجواناني كه روابط گرم و صميمانه اي با پدر خود دارند مثبت  گرا و با اعتماد به نفس تر بوده  و مي توانند در اتفاقاتي كه برايشان مي افتد، مؤثرتر عمل كنند. آن دسته از نوجواناني كه در مورد رابطه شان با پدر خود احساس خوبي ندارند بدبين تر بوده و قادر به پذيرش مسئوليت  زندگي خود نيستند.
نكته اساسي: با فرزندان نوجوان خود در مورد اهميت احترام به همسرتان صحبت كنيد، اما اين به تنهايي كافي نيست. نكته بسيار مهم و قابل توجه اين است كه نوجوانان به عملكرد پدرشان بيشتر از گفته هاي او توجه كرده و شبيه به آن عمل مي كنند. اگر مي خواهيد فرزندان شما به همسرتان احترام بگذارند، بايد ابتدا خود شما با طرز برخورد و عملكردتان اين رفتار را به آنها آموزش دهيد. با وجود اين حقيقت كه پدران نقش بسيار مهمي در زندگي نوجوانان بازي مي كنند، متأسفانه آنها حضور چشمگيري در زندگي نداشته و اكثر اوقات غايب هستند.در كتاب تشنه پدر نوشته مارگو مين اشاره شده است: در آمريكا، 20 درصد از نوجوانان در پايان هر هفته پدر خود را مي بينند. 50 درصد از نوجوانان هيچ تماسي با پدر خود ندارند و 30 درصد هر چند وقت يك بار با او تماس دارند. در حقيقت بيش از 12 ميليون از نوجوانان در طول روز هيچ ارتباطي با پدر خود ندارند. دغدغه دختران نوجوان اين است كه علاوه بر جسمشان، افكار و احساسات آنها نيز مورد تحسين قرار گيرد. پدران در اين مرحله نقش مهم و منحصر به فردي را بازي مي كنند. اكثر مردان وقتي به طور ناگهاني متوجه مي شوند دختر كوچكشان به دختري جوان بدل شده است، در ابتدا يكه مي خورند. تحسين جذابيت دختران توسط پدر بسيار مهم است چرا كه به ديد مناسب دختران نسبت به خود كمك مي كند.
بعضي از مردان اعتقاد دارند، آگاهي از وضعيت جنسي دخترشان به نوعي نابهنجار يا اشتباه است اما در حقيقت اين قضيه امري صحيح و عادي است. وقتي پدري همزمان با لذت بردن از شخصيت دخترش، جنسيت او را نيز تصديق كند، مي تواند به او كمك كند تا به خودش افتخار نمايد.بعضي ازمادران در مورد رفتار دختران نوجوان با پدرشان و اين كه در بعضي از اوقات ممكن است خود را لوس كنند و لوس شوند.تفاوت در نوع نگاهي است كه بيننده دارد. مثلاً  وقتي دختر كوچكي روي زانوي پدرش مي نشيند، او را در آغوش گرفته و شروع به قلقلك دادن او مي كند. همه تصور مي كنند كه او دختري بازيگوش و مهربان است. اما اگر همان دختر كوچك كه به دختر جواني تبديل شده است، اين كار را انجام دهد، ممكن است اين عمل از ديد ديگران حركتي ناپسند به حساب آيد. او به هيچ وجه چنين منظوري ندارد! در ذهنش او هنوز همان دختر كوچولوي پدرش است.هشدار: اگر وقتي دختر كوچكتان بر روي زانوي شما مي نشيند، او را از خود برانيد فقط عميقاً گيجش كرده ايد. با توجه به نوع مدي كه در بين جوانان وجود دارد، اگر دختري نوجوان در خانه يا مهماني لباس نامناسب بپوشد و يا در طي گردش هاي خانوادگي غير متعارف راه برود، پدر و مادر او آشفته و ناراحت مي شوند.
ايجاد محدوديت در اين زمينه نه تنها براي راحتي خوددختران نوجوان اهميت دارد بلكه به دختران كمك مي كند تا درك درستي از خودشان پيدا كرده و به اين قضيه كه ديگر بزرگ شده اند توجه كنند. علاوه بر اين، از آنجايي كه ساير مردان به آنها به ديد يك بزرگسال مي نگرند، آگاهي دختران از تأثيري كه بر روي ديگران دارند، بسيار مهم است. اين موضوع به طور بالقوه موضوعي خجالت آور براي نوجوانان و والدينشان است. اگر به دخترتان با لحني تند و عصباني بگوييد بايد لباس مناسب تر بپوشد يا رفتارش را با پدرش تغيير دهد، ممكن است او احساس كند به خاطر جنسيتش بايد خجالت بكشد. بزرگ شدن دختران نبايد به اين معني باشد كه او آغوش پدر يا مهرباني و توجه او را از دست بدهد. با او آرام و مهربان برخورد كنيد.
حقيقت: پدران در جدا كردن دختران از مادرانشان در حين دعوا، نقش بسيار مهمي را ايفا مي كنند. دختران در حين دعواها و اختلاف هايي كه با مادرشان دارند، براي اين كه از پشتيباني پدرشان بهره مند شوند، به سوي او گرايش پيدا مي كنند. پدران مي توانند با همدلي و بدون اين كه طرف هيچ كدام از آنها را بگيرند به از بين رفتن تنش ها كمك كنند تا دوباره ارتباط مناسبي بين دختر و مادر برقرار شود.
اشكالاتي كه در روابط دختر و پدر وجود دارد معمولاً  باعث ايجاد اختلالاتي مانند اختلال در غذا خوردن دختران مي شود. نويسنده كتاب تشنه پدر مي گويد: توجه پدران به غذا خوردن دختران باعث مي شود اعتماد به نفس آنها بالا رود. پدران بايد دختران خود را به روشي متعادل مورد مهر و محبت خود قرار دهند. اين قضيه به دخترها كمك مي كند تا تغييرات جسمي خود را پذيرفته و در مواجهه با پسران اعتماد به نفس بيشتري پيدا كنند. اگر دختران از سوي پدر- كه مهمترين مرد در زندگي آنهاست- مورد تأييد قرار نگرفته و پذيرفته نشوند، به خود شك كرده، به سرزنش خود پرداخته و حتي افسرده مي شوند. از سوي ديگر ممكن است از روابط اجتماعي سرباز زده، گوشه گير شده، بي بند و بار رفتار كرده و يا اين كه در غذا خوردن آنها اختلال ايجاد شود.
هشدار:دختر شما نياز دارد او را به عنوان يك فرد كامل بپذيريد. اگر بگوييم يك پسر به پدر و مادرش هم براي ابراز محبت آنها و هم پذيرش صحيح او- همانطوري كه هست- نياز دارد، بيراهه نگفته ايم. پذيرش پسر همانطور كه او مي خواهد ممكن است براي پدرش سخت باشد. بخصوص اگر از هنگام تولد او براي آينده اش نقشه هايي ريخته باشد.اين واقعيت است كه معمولاً  پدران در رؤياي داشتن پسري هستند كه با رفتن به همان دانشكده اي كه آنها رفته اند، عضويت در انجمن مشابه، وارد شدن به شغل مشابه يا به عهده گرفتن شغل خانوادگي، راه پدرشان را ادامه دهد. بسياري از پدران خود قرباني آرزوهاي خانواده هايشان شده اند. زحمت و رنجي كه خانواده هايشان به آنها تحميل كرده اند تا راهي را بروند كه خود شخصاً  نتوانسته اند آن را دنبال كنند. پدران با كشف اين كه پسرشان براي آينده خود نقشه اي متفاوت با نظر آنها دارد، ضربه روحي مي خورند. بسياري از پدران از طريق مخالفت با خواسته پسرشان مي خواهند او را به سمتي كه خود تمايل دارند هدايت كنند. متأسفانه اين واقعيت كه پسران علاوه بر نپذيرفتن خواسته پدرشان، ممكن است هرگز توجهي جدي نيز به نظرات او نداشته باشند قدري بي رحمانه است. پسرها مي خواهند كاملاً  مستقل عمل كنند. به ندرت فرزند جگر گوشه اي پيدا مي شود كه بخواهد با پيگيري رؤياهاي پدرش، زندگي خود را وقف كرده و نهايتاً  خود را قرباني كند.
حقيقت: جبران خليل جبران (نويسنده و شاعر) در مورد فرزندان چنين مي گويد: شما مي توانيد به آنها عشق بورزيد اما نبايد افكارتان را به آنها منتقل كنيد. آنها بايد افكار خود را داشته باشند. شما مي توانيد جسم آنها را سكني دهيد اما روح آنها را نه!  آنها بايد روحشان را در خانه فرداها سكني دهند، جايي كه شما نمي توانيد آن را ببينيد، حتي نمي توانيد آن را در رؤيايتان تصور كنيد!
ترجمه: سميه صيادي فر
منبع: Everything a parenting a teenager book

۸۴۸ ميليارد ريال هزينه سالانه زندانيان مواد مخدر
ايسنا: درحالي كه تاكيدات كارشناسان درمان اعتياد در زمينه كاهش خسارات اين آسيب جدي اجتماعي، بر حول محور درمان مي چرخد و آن را اساسي ترين روش مقابله با اين پديده شوم مي داند، آمارها نيز مويد اين تاكيدات است.
بر اساس محاسبات انجام گرفته، درآمد از دست رفته ناشي از زنداني شدن 78هزار معتاد در طول يكسال و هزينه به طور متوسط يك ماه اقامت در زندان 272 هزار نفر در كشور مجموعا بالغ بر يكهزار و 848 ميليارد ريال مي شود.
بررسي كنندگان براي محاسبه درآمد از دست رفته زندانيان مواد مخدر، متغيرهايي چون مدت اقامت در زندان، شغل زنداني و تعداد زندانيان بر حسب نوع جرم را بعنوان پارامترهاي مؤثر بر هزينه هاي مواد مخدر در نظر گرفته اند. گفتني است كه بطور معمول در 3 سال اخير، 42 درصد زندانيان مرتبط با جرايم مواد مخدر كشورمان را معتادان و 58 درصد را ساير جرايم مواد مخدري تشكيل داده اند. بعلاوه در سال 83، حدود 350 هزار نفر به علت جرايم مرتبط با مواد مخدر، وارد زندان شده و از اين تعداد 78 هزار و 414 نفر حداقل يكسال در زندان مانده و بقيه يك روز تا 6 ماه در زندان بوده اند.
بررسي هاي جهاني نشان داده است كه مواد مخدر در تمام زندان هاي دنيا مصرف مي شود و در اين ميان، مصرف خوراكي ترياك به علت مصرف آسان، نداشتن بو، ارزان و قابل دسترس بودن و مجازات سبك تر نسبت به ساير مواد مخدر، جايگاه ويژه اي نزد زندانيان مواد مخدر دارد كه اعتياد خود را ترك نكرده اند.
بنا بر نتايج همين تحقيقات زندانياني كه مواد افيوني مصرف مي كنند، 4 تا 6 برابر بيشتر مرتكب جرم مي شوند و از سويي ديگر، به ازاي افزايش هر سال زنداني شدن معتاد،  خطر تزريق مواد 17 درصد و اين خطر در مورد زندانياني كه داراي محكوميت قبلي به علت مواد مخدر بوده اند، به 2 برابر افزايش مي يابد.
تحقيقات مشابه در كشورهاي مختلف نيز حاكيست كه مصرف مواد مخدر در جمعيت زندانيان، قبل و بعد از دستگيري، شايع است و دستگيري وسيع معتادان و ورود آنها به زندان، فقط شرايط زندان را بيش از پيش مستعد مصرف مواد مي كند. بررسي هاي صورت گرفته فوق، همچنين براي محاسبه هزينه هايي كه اعضاي خانواده هاي زنداني جهت ملاقات با زندانيان متحمل مي شوند، به اين نكته توجه كرده است كه طبق قانون، محل تحمل كيفر، محل وقوع جرم است و حدود 6 تا يك سال طول مي كشد تا با دريافت نيابت قضايي براي انتقال زنداني به استان محل زندگي وي اقدام شود ؛ بنابراين زندانياني كه در محل سكونت خود زنداني هستند، هر دو هفته يك بار و زندانيان ساكن در زندان هايي غير از محل سكونت، طبق متوسط ملاقات هاي زندانيان، هر دو ماه يك بار موفق به ديدار خانواده خود مي شوند.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |