نگاه
جعل تاريخ با تطميع در موزه لوور
|
|
باربد دهقاني
موزه لوور پاريس در آخرين شماره راهنماي خود كلمه فارس را از عبارت خليج فارس حذف كرده و به جاي آن واژه مجعول خليج را به كار برده است.
سناريوي جعل تحريف تاريخي نام خليج فارس تازگي نداشته و البته به نظر مي رسد كه تمام شدني هم نباشد.
جعل تاريخ، اسامي و نام ها براي كشورهايي كه سابقه پيدايش آنها در نقشه جغرافياي حداكثر به بعد از جنگ جهاني دوم برمي گردد و بحران هويت در كنار بحران مشروعيت سياسي و مشكلات متعدد داخلي براي حكام آنها مسأله ساز شده است، شايد چندان عجيب نباشد، اما اقدام مسئولان موزه لوور فرانسه كه رونق و كسب كار آنها با استفاده از اشياء تاريخي كشورهاي متمدني همچون ايران شكل گرفته است در جعل عناوين تاريخي كه سازمان ملل متحد هم بر آن صحه گذاشته عجيب به نظر مي رسد. البته وقتي خبرگزاري فرانسه فاش كرد شيخ صباح الاحمد الصباح امير كويت در سفر اخيرش به فرانسه، هفت ميليون و پانصد هزار دلار به موزه لوور فرانسه كمك كرده است، به ميزاني از تعجب ما كاسته شد.
همچنين به گزارش روزنامه گاردين اين اقدام موزه لوور در حالي صورت مي پذيرد كه مسئولين اين موزه از مدت ها پيش طرح گشايش يك شعبه از موزه لوور را در امارات متحده عربي در دست بررسي دارند. براساس اين گزارش پاريس براي گشايش اين شعبه در ابوظبي مبلغي نزديك به يك ميليارد دلار از امارات دريافت مي كند. خليج فارس همواره نام رسمي براي اين منطقه بوده، اما همزمان با اوج گيري پان عربيسم در كشورهاي عربي، در دهه 1960، نام جعلي خليج عرب براي خليج فارس اختراع شد. اصطلاح خليج عربي براي نخستين بار از طرف يكي از نمايندگان سياسي انگليس در خليج فارس به نام سرچارلز بلگريو عنوان شد و در واقع او بود كه به قصد تفرقه بين ايران و كشورهاي عرب، اين تخم لق را در دهان اعراب شكسته است تا خليج فارس را تبديل به يك درياي انگليسي كند.
اين در حالي بود كه ايران همواره در مجامع و كنفرانس هاي بين المللي نيز در صورت به كار بردن اين اصطلاح ساختگي از سوي نمايندگان كشورهاي عرب عكس العمل نشان مي داد. در اين زمان بعضي از كشورهاي عربي اعتبار هنگفتي از محل درآمدهاي كلان نفتي خود را در اختيار بعضي از مأموران سياسي در خارج قرار مي دادند، تا با تطميع مطبوعات خارجي، نام مجعول خليج عربي را به جاي خليج فارس رواج بدهند يا حتي تلاش مي كنند با پرداخت مبالغ هنگفتي به چاپ نقشه هايي كه خليج فارس را خليج عربي نشان مي دهد مبادرت ورزند.
به دنبال بالا گرفتن مجادلات، سرانجام سازمان ملل متحد با انتشار دو رهنمود نگارشي در سال هاي 1994 و 1999 بر لزوم به كارگيري نام خليج فارس صحه نهاد، سازماني كه 22 كشور عربي و حاشيه خليج فارس نيز عضو آن هستند. كنفرانس سالانه سازمان ملل متحد درباره هماهنگي در مورد نام هاي جغرافيايي نيز هر سال به نام خليج فارس تأكيد كرده است. به نظر مي رسد دولت ايران در اين زمينه پتانسيل بسيار بيشتري دارد تا جلوي يكي از تحريف هاي تاريخي را بگيرد. اعراب منطقه خليج فارس همواره در پي ايران زدايي از منطقه بوده اند و اينك در شرايطي كه تهران سرگرم موضوعاتي چون پرونده هسته اي است، فرصت را براي تحريف تاريخي مناسب ديده اند. اما واقعيت مطلب اين است كه خليج فارس يك نام كهن تاريخي است كه از بدو تاريخ بر روي اين منطقه گذاشته شده است و اقدامات حساب شده اي كه براي تغيير اين نام به عمل مي آيد، جز ايجاد فتنه و اختلاف بين كشورهاي اين منطقه نيست.
همچنانكه ژان ژاك پريني نويسنده كتاب خليج فارس اعتراف مي كند: ملل و طوايف بسياري بر كرانه هاي خليج فارس استيلا يافته و فرمانروايي كرده اند ولي روزگارشان سپري شده و منقرض شده اند. تنها قوم پارس است كه با هوش و درايت خود همچنان پابرجا زيسته و ميراث حاكميت خود را تاكنون نگهداري كرده است.
|