سه شنبه ۱۲ دي ۱۳۸۵
طرح هاي موضوعي و موضعي يكي از كليدي ترين قسمت هاي طرح جامع تهران
تهران چشم به راه عملگرايي
008541.jpg
عكس: گلناز بهشتي
مرضيه سبزعليان
در روند تهيه طرح جامع، نهاد تهيه طرح جامع و تفصيلي تهران، متولي طرح هاي موضوعي است و معاونت شهرسازي به عنوان متولي طرح هاي موضعي مشخص شده است و در حال حاضر، حدود 250طرح موضوعي- موضعي تعريف شده كه به شوراي طرح رسيده بود و پس از بررسي توسط مهندسان مشاور و كارشناسان، ايراداتي به آنها گرفته شده كه براي بازنگري و رفع ايرادات به كارشناسان و طراحان باز گردانده شده است تا در آينده براي مراحل اجرا آماده شوند.
طرح جامع جديد تهران داراي افقهاي وسيع و بزرگي است كه در صورت تحقق آن تهران به وضعيت شايسته اي خواهد رسيد اما اين شايستگي، مستلزم تكميل طرح هاي تفصيلي مناطق و اجراي طرح هاي موضوعي- موضعي است؛ به عبارت ديگر در يك نگرش سيستمي اعضاي كاركردي طرح جامع بايد در مناطق شهري با رويكردي عمل گرايانه تأمين كننده چشم انداز طرح جامع جديد تهران باشند.
از سوي ديگر عده اي از صاحب نظران معتقدند كه طرح جامع كنوني فاقد همبستگي معنادار بين دستورات طرح جامع و سطوح عملكردي آن در طرح تفصيل است و همين امر موجب مي شود طرح هاي موضوعي- موضعي تعريف شده، نتوانند تبديل به پروژه هايي موفق شوند. دكتر ناصر براتي معاون فني پژوهش در تهيه طرح جامع، از همين دسته افراد است و در زمينه طرح هاي موضوعي و موضعي معتقد است ، طرح هاي موضوعي- موضعي همان پروژه هاي شهري هستند كه از درون طرح جامع و تفصيلي بيرون مي آيند. به بيان ديگر، شهر تهران براي ساماندهي خود با موضوعات مختلفي روبه رو است كه بايد در چارچوب يك پروژه تعريف و در يك موضع يا مكان مشخص اجرا شوند.
به عبارت ديگر در فرآيند طرح جامع، يك سري پروژه ها به نام طرح هاي موضوعي- موضعي تعريف مي شود كه طرح هاي موضوعي ما را ارجاع مي دهند و به موضوعاتي مانند ساماندهي ترافيك شهر تهران، ساماندهي فضاي سبز، گسترش فرهنگ مردم براي استفاده مناسب از وسايل حمل و نقل عمومي، احياي فرهنگ سنتي شهر، احياي هويت شهري و محله گرايي و ساماندهي بافت هاي فرسوده و... در واقع اينها طرح هاي موضوعي هستند كه بايد به پروژه هايي تبديل شوند و توسط بخش ها و متوليان امور مربوط به آن موضوع، اجرا شوند.اما طرح هاي موضعي، اشاره به مكان هايي خاص دارد كه احتياج به ساماندهي دارند؛ مانند ساماندهي فرودگاه ها، مصلي تهران، نمايشگاه بين المللي و كتابخانه ها و... يا مكان ها و موضع هايي خاص و مشخص كه در آنها پروژه هاي موضوعي اجرا مي شوند كه عمدتاً از جنس كاربري زمين، طراحي شهري، پروژه هاي خاص اجرايي، ايجاد شبكه راه ها و ساماندهي ترافيك شهر تهران و يا ساماندهي كاربري مسكوني- آموزشي هستند. به بيان ديگر طرح جامع جديد اولويت هاي تهران را مشخص مي كند؛ پس براي هر كدام از آنها طرح هاي موضوعي-موضعي تعريف مي كند كه بايد هر يك از اين طرح ها به يك پروژه تبديل و اجرا شوند.
اما در تعريف ديگري از طرح هاي موضوعي-موضعي مي توان آنها را به باكس ها و بسته هاي كوچكي تشبيه كرد كه از سند اصلي طرح جامع جدا شده اند و در اختيار مديران اجرايي و متوليان مربوط به هر موضوع قرار گرفته تا به مرحله اجرا درآيند.
دكتر ناصر براتي با اشاره به اين كه در طرح جامع جديد، حدود۴۵۰طرح موضوعي- موضعي تعريف شده كه اجراي اين طرح ها مي تواند ضعف ها و مشكلات طرح هاي جامع قبلي تهران را كمرنگ تر كند، گفت: علي رغم آن كه بسياري از كارشناسان و اعضاي كميسيون، ساعت ها و روزهاي متوالي زمان صرف كردند تا بر اساس معيارهاي از قبل تعيين شده، ليستي از اولويت هاي كاري در شهر تهران ارائه دهند و پروژه هاي موضوعي- موضعي متفاوتي بر حسب نياز و اولويت جامعه تعريف و اجرا شود، هنوز هيچ يك از اين طرح ها وارد مرحله اجرا نشده اند. شايد بتوان بلاتكليف ماندن طرح هاي تفصيلي را يكي از عوامل كندي كار عنوان كرد. در واقع اگر ما در تهيه طرح جامع جديد روند درستي را طي كرده بوديم و آن را با تئوري روز و شرايط تهران تنظيم كرده بوديم، تا به حال بايد به نتيجه مي رسيديم.
همچنين دكتر براتي معتقد است: طرح جامع، طرح تفصيلي و طرح هاي موضوعي- موضعي سه طرح و كار پراكنده هستند كه هنوز آن انسجام لازم از لحاظ مديريتي را پيدا نكرده اند.
وقتي مديريت واحد شهري نداريم...
فقدان مديريت واحد شهري، معضلي نيست كه تنها گريبان طرح جامع را گرفته باشد. تهران براي انجام تمام پروژه ها و طرح هاي شهري با اين مشكل روبه رو است و اين عامل نه تنها به روند اجراي طرح جامع بلكه به طور كلي به اجراي همه طرح هاي شهري آسيب مي زند.
اما دكتر بهزادفرد، دبير اجرايي طرح هاي موضوعي- موضعي با ارائه يك راهكار براي حل اين معضل مي گويد: شايد مناسب ترين كار براي اجراي كامل و موثر طرح هاي موضوعي- موضعي اين باشد كه عمليات اجرايي هر موضوع را به آن بخش و حوزه اي بسپاريم كه متولي اجراي آن موضوع يا موضع خاص است؛ در واقع شهرداري ها، نهادهاي فرهنگي- اجتماعي وابسته به شهرداري ها، وزارت مسكن، وزارت كشور و حتي وزارت نيرو و... عمده اين بخش ها هستند كه بايد با توجه به موضوع و حوزه كاري خودشان متولي اجراي يك موضوع خاص در يك موضع مشخص شوند.
اما دكتر براتي معتقد است: از آنجا كه تهران مديريت واحد شهري ندارد و از طرفي قوانين شهرسازي ما آن قدر ضعيف هستند كه در برخي موارد دست و پاي مديران اجرايي را مي بندند، شايد بتوانيم با تشكيل يك كميته بين بخشي به اجراي موفق طرح ها كمك كنيم. در واقع ما در شوراي طرح هاي موضوعي- موضعي و نهاد تهيه طرح جامع تنها مامور تهيه يك فهرست طبق اولويت هاي شهر تهران بوديم كه بر اساس يك سري معيارهاي از پيش تعيين شده، بايد مشخص مي شدند و پس از تهيه اين ليست، عملاً كار ما تمام شد و به بيان ديگر اين كميته قدرت نظارت بر عملكرد متوليان اجرايي را نداشت، اما تصور مي كنم اگر آقايان مسئول بتوانند دلسوزانه يك كميته نظارت بر اجرا تشكيل دهند كه قدرت و هيبت لازم را داشته باشد و به شكل يك نهاد تعريف شود، مي توانيم به اجراي صحيح و موفق طرح هاي موضوعي- موضعي بر حسب اولويت در مناطق اميدوار باشيم. اما در غير اين صورت ما شاهد عدم اجراي طرح ها يا اعمال سليقه در انتخاب و اجراي اين اولويت هاي تعريف شده خواهيم بود. هرچند كه به عقيده من، هر كدام از اين اولويت هاي تعريف شده و طرح هاي موضوعي- موضعي كه اجرا شوند صحيح هستند و مي توانند مشكلات متنوع باشند، اما نبايد فراموش كنيم بعضي از اين طرح ها در مناطق مختلف، در اولويت اول و اضطراري هستند و بايد فرض را بر اين بگذاريم كه شهرداري هر منطقه، تنها يك واحد پول دارد و در نتيجه يك طرح را مي تواند اجرا كند. سپس تا زماني كه طرح اولويت اول را اجرا نكرده نمي تواند سراغ طرح دوم برود. به بيان ديگر از آنجا كه عمده تصميماتي كه در حوزه شهري گرفته و تدوين مي شود متولي مشخص ندارد و زماني كه اين طرح ها به شهرداري ها يا نهادهاي مرتبط مي رسد متاسفانه دست آنها در اعمال سليقه و حتي عدم اجراي طرح باز است، در اين شرايط شايد تشكيل يك نهاد و كميته بين بخشي بتواند كمك قابل توجهي در اجراي موفقيت آميز طرح جامع كند. اما ايجاد اين كميته نظارتي عزم جدي شهرداري را مي طلبد كه بتواند با تشكيل كميته اي كه يك هسته اوليه دارد و آدم هايي كه از دولت، وزارتخانه ها و بخش خصوصي و... به فراخور تجربه و حوزه كاري شان گرد هم مي آورد به اجراي موفق طرح هاي موضوعي- موضعي و در مجموع طرح جامع كمك كند.
اولويت هاي تهران
دكتر براتي در پاسخ به اين كه اجراي طرح هاي موضوعي- موضعي منوط به تصويب طرح جامع جديد تهران است يا قبل از تصويب طرح جامع هم مي تواند مراحل اجراي آنها آغاز شود؟ گفت: هر دو صورت قضيه امكان دارد. بعضي از طرح هاي موضوعي- موضعي آن قدر اضطراري هستند و اجراي آنها لازم و بديهي به نظر مي رسد كه اجراي آنها نيازمند صرف زمان و تصويب طرح جامع نيست. به عنوان مثال بعد از تحقيق و پژوهش در مورد معضلات تهران، ايجاد يك قبرستان جديد و ساماندهي بافت فرسوده در بعضي مناطق و محله هاي خاص تهران جزو اولويت ها شناخته و تعريف شد.
براي اجراي اين طرح ها نيازي نيست تا طرحي تصويب شود كه ما مسئولان متوجه شويم قبرستان قديمي تهران ديگر ظرفيت ندارد، يا مردم را با معضل رفت و آمد روبه رو كرده است و يا در مورد شمال شهرري كه مملو از كارخانه هاي قديمي و مخروبه اي است كه تبديل به محل متروكه اي شده كه معضلات اجتماعي بسياري در پي دارد، نيازي نيست كه نگران باشيم كه اجراي طرح هاي موضوعي- موضعي در اين مورد مي تواند موجب ريسك شود و يا بازده اقتصادي- اجتماعي مناسب نداشته باشد.
معضلاتي از اين دست كه رسيدگي و به سامان كردن آنها بديهي و ضروري است، نيازي به تصويب طرح جامع ندارد و بايد هر چه سريع تر (البته به شرط تامين بودجه و اعتبار لازم) اجرا شوند.
اما نگاه راهبردي و استراتژي طرح جامع جديد تهران، يكي از ويژگي هاي مورد  تمايز اين طرح با دو طرح جامع قبلي تهران است و همچنين سازوكار تازه طرح جامع جديد كه به تعريف طرح هاي موضوعي- موضعي پرداخته، مي تواند رويكرد طرح جامع را از لحاظ حرفه اي انعطاف پذيرتر كند.

زاويه ديد
حاشيه هاي ويرانگر
008538.jpg
گروه شهري- تهران هم اكنون به عنوان يك ابرشهر چند ميليوني موجي از طبقات مختلف مهاجران را در خود جاي داده است و اين افراد به اقتضاي شغل و درآمدي كه دارند به ناچار سكونت در شهر تهران را فراموش كرده و ناگزير به سكونت در حريم شهر تهران هستند. بر همين اساس و به مرور زمان كه بر تعداد ساكنان حريم شهر افزوده مي شود شاهد پديده بغرنج حاشيه نشيني در تهران هستيم. انسان حاشيه نشين شخصيتي است كه از برخورد يا پيوند دو نظام فرهنگي متفاوت يا متخاصم به وجود مي آيد. چنين موجود دو رگه اي در آن واحد نسبت به دو فرهنگ احساس دلبستگي دارد، اما از طرف ديگر خود را كاملاً به هيچ كدام متعلق نمي داند.
افزايش حاشيه نشيني در ايران به سال هاي 1330 برمي گردد، اما شدت آن در دهه هاي 40 و 50 رقم خورده است. بر اساس مطالعات انجام شده حاشيه نشيني در حاشيه شهرها ابتدا از تهران شروع شده است. پيدايش اولين اجتماعات آلونك نشين در تهران به سال 1311 برمي گردد، اما رشد و گسترش اجتماعات آلونك نشين به بعد از كودتاي 28 مرداد به خصوص از سال 1335 به اين طرف برمي گردد. اولين اجتماعات حاشيه نشين در جنوب شهر تهران تمركز يافتند. تهران تا شهريور سال 1359 نزديك به 10 هزار و 450 خانوار و 4 هزار و 500 آلونك را در خود جاي داده بود. پديده حاشيه نشيني در ايران نيز همانند اكثر كشورهاي در حال توسعه تا حدود زيادي ريشه در مهاجرت و عوامل دافعه و جاذبه روستايي- شهري دارد. فقدان و كمبود امكانات رفاهي و خدماتي در مناطق روستايي و شهرهاي كوچك فرآيند مهاجرت را تشديد كرد و حاشيه نشيني پديدار شد و به اين ترتيب يكي از بارزترين نمودهاي مهاجرت در ايران مانند بسياري از كشورهاي در حال توسعه شكل گرفت.
در فرهنگ شهر و شهرنشيني، حاشيه نشيني تا حدود زيادي مترادف با مفاهيمي چون زاغه نشيني و آلونك نشيني به كار برده شده است. از لحاظ فرهنگي، انزواطلبي، احساس غريبه بودن و بيگانگي، از لحاظ رواني، پريشاني و تقديرگرايي، از لحاظ اقتصادي، فقر، اشتغال در بخش غيررسمي و بي ثباتي شغلي، از لحاظ بهداشتي، فقدان يا نارسايي سيستم خدمات بهداشتي- درماني، آب شرب و از لحاظ اجتماعي، هويت قومي، پايبندي به سنت ها و ارزش ها، خانواده گسترده و فقدان تخصص، بي سوادي و كم سوادي، درآمد پايين و به خصوص فرهنگ مستقل حاشيه نشيني از ويژگي هاي اجتماعات حاشيه نشينان است كه در مناطق مختلف ديده مي شود.

شهرآرا
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |