گفت وگو با آلفونسو كوارون، كارگردان فيلم فرزندان انسان
آينه زمانه ما
ترجمه:امير رضا نوري زاده
|
|
|
|
|
|
|
|
آلفونسو كوارون از جمله كارگردانان نسل جديد سينماي مكزيك است كه با فيلم جاده اي و همچنين مادرت به شهرت رسيد و توجه استوديوهاي فيلمسازي بزرگ جهان را به خود جلب كرد. كوارون پس از آن فيلم هري پاتر و زنداني آزكابان را براي استوديو وارنر ساخت كه در سري فيلم هاي هري پاتر اثر متمايز و برجسته اي بود و مورد تحسين منتقدان قرار گرفت.اما آخرين فيلم كوارون اثري فوتوريستي براساس رمان مشهور پي در جيمز درباره زماني نامعلوم در آينده است كه طي آن هيچ كودكي براي مدت 18 سال متولد نشده و دنيا در بحران و آشفتگي است. قهرمان اين فيلم كلايو اوون است كه با همكاري يك گروه زيرزميني به نام پروژه انسان قصد دارد به اين وضعيت خاتمه دهد. كوارون در اين گفت وگو دلايل انتخاب اين فيلمنامه و شرايط ساخت فيلم را بازگو مي كند:
***
* ظاهراً شما از مدت ها قبل تصميم به ساخت اين فيلم گرفتيد ولي چرا پس از چندين سال به نتيجه رسيديد؟
- فيلمنامه بلافاصله پس از ساخت و همچنين مادرت با كمك تيم سكستون كامل شد اما پروژه ساخت هري پاتر در كار وقفه انداخت و پس از آن كار روي اين فيلم آغاز شد. من از اينكه در نهايت امكان ساخت فيلم فراهم شد، خوشحال هستم.
* از زمان نگارش فيلمنامه تحولات مهمي در جهان بوجود آمده است. دنيا بيش از پيش به واقعيت هاي مطرح شده در فيلم شما نزديك شده است.
- و البته بايد بگويم كه دنيا به شدت خطرناكتر شده است. در آن زمان همه ما منتظر بوديم تا جورج بوش پس از عراق به كشور ديگري هم حمله كند.
* نگاه فيلم به آينده عجيب است. آيا اين نوع نگاه كاملاً از كتاب الگوبرداري شده بود؟
- ما سعي كرديم تا شرايط كلي جهان در آن زمان را از كتاب بگيريم ولي كل داستان را تغيير داديم و براي اين كار ما بايد از جيمز متشكر باشيم چرا كه اين اجازه را به ما داد كه از خلاقيت مان در نگارش فيلمنامه استفاده كنيم.
* آيا در كتاب در مورد دلايل وقوع چنين مسئله اي بحث مي شود؟
- رويكرد كتاب به اين قضيه كاملاً متفاوت است و هرگز در آن سالها مهاجرت افراد مطرح نمي شود و اصلاً شخصيت كسي در كتاب وجود خارجي ندارد.
* پس تمام اين بخش به علاوه موضوع مهاجرت ساخته و پرداخته ذهن شما بود؟
- بله چرا كه دو موضوع مهم جامعه ما در حال حاضر، محيط زيست و مهاجرت هستند.
* ما در اين فيلم شاهد وقوع حوادث در انگلستان هستيم و نام چند كشور ديگر را مي شنويم. آيا شرايط در ساير كشورها وخيم تر است؟
- بله در فيلمنامه اشاره شده كه بخش اعظم جهان نابود شده. مايكل هانكه فيلمي به نام سال گرگ دارد كه شرايط باقي دنيا شبيه آن فيلم است.
* گرچه داستان اين فيلم در آينده رخ مي دهد، شما سعي كرديد تا عنوان علمي- تخيلي را از آن حذف كنيد و براي اكثر منتقدان اين فيلم شبيه فيلم هاي كوبريك است كه تغيير آن با كلمات مشكل است.
- من هم از علاقه مندان فيلم هاي كوبريك هستم و به نظرم نكته مهم در مورد فيلم هاي او، طرح موضوعي پيچيده با بهره گيري از فرضيات ساده در داستان است.
* از ديگر خصوصيات فيلم، استفاده حداقل از ديالوگ است كه ما را به ياد فيلم اول شما مي اندازد. آيا اين كار عمداً صورت گرفت؟
- بايد اعتراف كنم كه در اين فيلمنامه از چند فيلمنامه نويس در مقاطعي استفاده شد. براي مثال در زماني كه من سرصحنه فيلم هري پاتر و زنداني آزكابان بودم، يك نويسنده صرفاً اصلاحاتي را در فيلمنامه انجام مي داد ولي بعد از پايان آن پروژه، من و تيم سكستون، ويرايش كامل را روي فيلمنامه انجام داديم. البته كلايو اوون هم به نوعي ديگر فيلمنامه را نوشت!
* چه خصوصيتي در كلايو اوون، باعث مي شود كه شما چنين عبارتي را در مورد او به كار ببريد؟
- نقش او يكي از دشوارترين نقش هايي است كه من تا به حال در يك فيلم استوديويي ديده ام چرا كه شخصيت او تحرك فراواني ندارد و اين برخلاف چهره متعارف از يك قهرمان سينمايي است. اندوه و نگراني محور اصلي حركات و افكار شخصيت او در اين فيلم است.
* بازي او به گونه اي است كه تماشاگر احساس مي كند او هم براي نخستين بار شاهد اين مسائل است. آيا او از شرايط كار در اين فيلم آگاه بود؟
- بله، اما نمي دانست كه شرايط كار تا اين حد پيچيده است. ما در اين فيلم از حداقل نماهاي كلوزآپ استفاده كرديم و از اين لحاظ فيلم تا حد زيادي شبيه
و همچنين مادرت است كه فضاي اجتماعي بر تمامي جزئيات و شخصيت ها در فيلم سنگيني مي كرد.
* آيا شانس تمرين هر كدام از سكانس ها را قبل از فيلمبرداري داشتيد؟
- آخرين نماي فيلم در برنامه طوري طراحي شده بود كه ما 14 روز براي آن فرصت داشتيم و در تقسيم متعارف كار، فيلمبرداري طبق برنامه پيش مي رود و همه چيز به تدريج تكميل مي شود، اما در اين فيلم ما مشكلات و تنش هاي زيادي داشتيم.
* در برنامه اوليه قرار بود فيلم در ماه هاي آگوست و سپتامبر اكران شود ولي بعد اين زمان تغيير كرد. اين تغييرات ناشي از چه بود؟
- حتي مسئولان استوديو هم تصور نمي كردند كه اين فيلم بتواند در نهايت به اين شكل باشد، بنابراين آنها پس از اكران آزمايشي فيلم در سان ديگو سياست اكران فيلم را تغيير دادند و تصميم به تبليغات بيشتر براي فيلم گرفتند.
* و البته جالب بود كه فيلم شما با اختلاف زماني اندك نسبت به دو فيلم ديگر از كارگردانان مكزيكي اكران شد!
- اين اتفاق بسيار خوبي بود چون ابتدا فيلم بابل از آلخاندرو گونزالز اكران شد و بعد فيلم من و در نهايت فيلم لابيرنت پس از گيلرمودل تورو و حتي شايد بتوان تشابهاتي را در نگاه اين سه فيلم به جهان پيدا كرد.
* آيا قصد داريد اكران فيلم هاي بعدي تان را هم با آنها هماهنگ كنيد؟
- البته كه نه، چون در دنياي فيلمسازي امروز شما نمي توانيد برنامه اي قطعي براي سه ماه آينده خود داشته باشيد چه برسد به برنامه اكران مشترك فيلم!
* آيا قصد نداريد كه بار ديگر فيلمي با ديگو لونا و گائل گارسيا برنال داشته باشيد؟
- اتفاقاً برادرم كارلوس در حال تكميل فيلمنامه اي است كه گائل و ديگو هر دو در آن حضور خواهند داشت. او نويسنده فيلمنامه و همچنين مادرت بود و اين فيلم هم كار خوبي خواهد بود.
* برنامه كاري خود شما چگونه خواهد بود؟
- بايد منتظر بمانم تا مشخص شود كه شرايط به چه صورت خواهد بود. من دو پروژه مشترك با گيلرمودل تورو خواهم داشت كه يكي از آنها در مكزيك خواهد بود.
* زماني گفته مي شد كه شما قصد ساخت فيلمي درباره درگيري هاي مكزيك در سال 1968 را داريد. آيا هنوز تمايلي به ساخت اين فيلم داريد؟
- در صورتي كه دو امكان براي من فراهم شود ابتدا تحقيقات بيشتر در مورد عوامل درگيري ها و بعد از آن فرصت لازم براي استراحت!
نيويورك تايمز/۱۱ ژانويه
|