|
|
|
|
پاركم را به من برگردان
|
|
مهاجرت و افزايش جمعيت يكي از عوامل از بين رفتن فضاهاي تفريحي
گروه شهري - يكي از تأثيرات مهاجرت بر شهرها، اثر آن روي فضاهاي تفريحي است. از آنجايي كه آدم هايي كه وارد شهر مي شوند نياز به مكاني براي سكونت دارند، در بيشتر مواقع اين فضاها را با تخريب بخش عمده اي از فضاهاي تفريحي و تفرجگاه ها به دست مي آورند.
محسن خراساني زاده مي گويد: جمعيت 10، 12 ميليوني تهران و حومه در تمام طول هفته يا ماه با مشكلات ترافيكي، حمل و نقل و زندگي شهرنشيني درگير هستند و در اين ميان چند ساعت تفريح به عنوان فراغت از اين مشكلات وجود دارد، از اين رو بايد سرانه فضاهاي تفريحي بالاتر برود. با توجه به فشار حاصل از زندگي شهري كه بر مردم وارد است، به مقدار بيشتري فضاي سبز نياز داريم. اين معمار منظر در ادامه اين موضوع مي گويد: با حضور اين فضاهاي سبز در قسمت هاي مختلف تهران مي توان آنها را به وسايل و تجهيزاتي مجهز كرد كه كاركردي بيشتر از يك فضاي سبز يا پارك داشته باشد .جدا از سينماها، رستوران، باغ وحش، شهربازي و مجموعه هاي ورزشي يا فرهنگي، تفريحگاه هايي محسوب مي شوند كه مي توان آنها را درون پارك ها يا در كنار آنها قرار داد تا اين امكان را فراهم كند تا هر يك از افراد به نسبت و نيازهاي روحي و رواني خود از آنها استفاده كند.
خراساني زاده مي گويد: قرار گرفتن تجهيزات در فضاهاي سبز و پارك ها علاوه بر بالا بردن كاركرد آنها مي تواند رفتارهاي گردشي و تفريحي افراد مختلف را تغذيه كند. ايمن نبودن وسايل، بهداشتي نبودن محيط و مناسب نبودن برخي از وسايل نصب در پارك ها از جمله عواملي محسوب مي شود كه پارك ها را تنها به يك فضاي سبز غيرقابل استفاده تبديل كرده است.
اين معمار منظر معتقد است: كاركردها بايد براي سنين متفاوت از خردسالي تا ميانسالي تعريف شود كه اين كار نيز با قرار گرفتن وسايل بازي، كانون جوانان، آبنماها و قفس هاي حيوانات امكان پذير است.
علاوه بر اين، پيش بيني گوشه هايي براي نشستن بزرگ ترها، فضاهاي تفريحي متفاوت براي سليقه هاي گوناگون است. در اين بين شهربازي ها با برخورداري از فضاهاي متفاوت، مكان مناسب تري به حساب مي آيد، اما متأسفانه تهران تنها داراي چند شهربازي است كه يا وسايل آن ناامن يا مسير آنها بسيار دور است كه امكان رفت و آمد به آن به راحتي فراهم نيست.
طبق ماده 84 قانون شهرداري ها در شهرهاي بزرگ كشور از جمله تهران، مشهد و اصفهان، تشكيلاتي تحت عنوان سازمان پارك ها و فضاي سبز به وجود آمده كه ايجاد، نگهداري و اداره امور همه پارك ها، فضاهاي سبز، ميدان ها و وسايل تفريحي، انجام هرگونه پژوهش هاي علمي و كشاورزي درباره مسائل فضاي سبز و طرح و برنامه ريزي براي گسترش اين امور و ارائه خط مشي هاي اساسي و بنيادي بر عهده آنهاست.
استاندارد سرانه فضاي سبز- جدا از استانداردهاي فضاهاي تفريحي- در دنيا براي هر فرد 25 متر مربع است و در ايران براي هر فرد 9 مترمربع؛ در حالي كه در حال حاضر تنها 4/6 متر مربع از اين فضا در تهران تأمين شده است كه پراكندگي اين 4/6 متر نيز از توازن درستي برخوردار نيست.
ممكن است در نگاه اول سرانه در حد استاندارد به نظر برسد، اما در واقع بايد به اين نكته توجه داشت كه بستر تفريحگاه و تفرجگاه ها كه همان پارك ها باشند وجود دارد، اما اين پارك ها، كاركرد تفريحي نداشته و تنها فضاي سبز هستند . پيش از اين نيز رسيدن سرانه فضاي سبز تهران به حد استاندارد چهار سال ديگر عنوان شده بود.
به هر حال تهراني ها با گذشت هر روز يك گام بيشتر به سمت نااميدي و افسردگي ناشي از فشارهاي زندگي شهري پيش مي روند كه برخورداري از فضاهاي تفريحي مناسب مي تواند اين نزول روحي و رواني را تعديل كند.
وضعيت تفريحگاه هاي تهران در 30 سال پيش عكس وضعيت امروز بوده است. سينماهاي شهر در آن سال ها در محلاتي نظير لاله زار، جمهوري، انقلاب و ولي عصر متمركز بود؛ در نقاطي كه به نوعي محلات فرهنگي محسوب مي شدند. از طرفي رفت و آمد به اين محلات به دليل وسعت كمتر شهر و ترافيك سبك تر و راحت تر بود و از طرف ديگر اين نقاط هنوز به طور كامل به بخش هاي تجاري شهر تبديل نشده بودند. سالن هاي تئاتر و موسيقي هم در همين نقاط متمركز بود و در كنار آن كافه ها و رستوران هاي معروف شهر فرصت پركردن اوقات فراغت را تكميل مي كرد. از اينها گذشته نقاط ييلاقي اطراف شهر هم هنوز اسير ساخت و سازهاي گسترده نشده بود و از اين نظر امكان گذراندن اوقات فراغت در آن نقاط بيشتر از امروز فراهم بود.
اما امروز بجز دو سه پارك وسط شهر، ديگر پارك ها چندان براي گذران اوقات فراغت و تفريح به كار نمي آيند. همان پارك ها هم البته از امكانات تفريحي محروم هستند. نقاط ييلاقي به دليل قرار گرفتن در معرض ساخت و ساز و هجوم شهروندان در روزهاي تعطيل جذابيت خود را از دست داده اند. سينماها، به دليل قرار گرفتن در محلات تجاري و نقاطي دور از بافت مسكوني، كمتر مورد توجه اند و سالن هاي موسيقي، مراكز ورزشي و مراكز بازي تقريباً نيازهاي يك دهم جمعيت فعلي را پاسخگو هستند. از مجموعه هاي فرهنگي تفريحي هم اگر نگوييم بهتر است. در تهران كمتر مجموعه اي كه بتوان امكانات فرهنگي (كتابخانه، سالن سينما، تئاتر، مركز موسيقي و گالري)، ورزشي و تفريحي را در كنار هم يافت و ساعاتي را به همراه خانواده در آنجا به خوشي سپري كرد، وجود دارد
كار و گرفتاري هاي آن، انواع آلودگي هاي صوتي، هوا و بصري به همراه دغدغه هاي نيازهاي مادي كه رفع آنها نياز به فعاليت دو چندان دارد، واژه آرامش را هر روز بيشتر از روز قبل از ساكنان شهر تهران دور كرده است و در اين بين تنها يك گردش كوتاه چند ساعته با عنوان تفريح وسيله اي است براي فراغت از اين مشكلات و پرداختن به مسائلي كه اين روزها شهرنشينان به آن كمتر توجه دارند.
ساخت و سازهاي بي شمار و سختي هاي تأمين معيشت، دو عامل مهم و مرتبط با اين موضوع است. در تاريخ شهرسازي، شهرها قبل از انقلاب صنعتي به دليل وسعت كم و ارتباط نزديك با طبيعت و فضاهاي تفريح، نياز به مكان هاي اين چنيني را احساس نمي كردند. در آن زمان ها بيشتر باغ ها به صورت خصوصي در اختيار افراد ثروتمند شهرنشين بود. البته مردم نيز نياز زيادي به مكان هاي تفريحي يا چيزي شبيه به آن نداشتند، اما اين روزها اوضاع فرق كرده است.
دغدغه هاي زندگي شهري به طور نهفته، بيش از آنكه گير افتادن در ترافيك و دست و پنجه نرم كردن با مشكلاتي از اين دست باشد، افزايش حجم اتفاقاتي است كه كاستي هاي روحي و رواني افراد ساكن در شهرها را شدت مي بخشد. تفريح و تفرج مردم ارتباط تنگاتنگي با فرهنگ، اقتصاد و آداب و رسوم آنها دارد . محسن خراساني زاده، معمار و طراح منظر، به اين موضوع تأكيد دارد و مي گويد: افراد ساكن در شهرها يك زمان فراغت دارند كه از آن براي استراحت كردن و دور شدن از محيط كار و دغدغه هاي آن استفاده مي كنند و نبايد نسبت به آن بي تفاوت بود.
هر چند مشكلات و سختي هاي معيشت باعث شده تا مردم در زمان فراغت نيز براي كمك به هزينه هاي زندگي كار كنند، با اين وجود خراساني زاده معتقد است: گرفتاري ها باعث شده تا كمتر به اين موضوع توجه شود، اما طبق اصول شهرنشيني نمي توان به اين ضرورت مهم زندگي بي تفاوت بود و بايد ديد نياز مردم به اين موضوع چقدر است و طبق آن نياز، برخورد كرد.
با افزايش فشارهاي زندگي شهري بايد محيط هاي بيشتري به عنوان تفريحگاه و تفرجگاه در داخل و خارج از شهر در نظر گرفته شود تا مردم زمان محدود خود را بتوانند در اين مكان ها سپري كنند.به گفته خراساني زاده به نظر مي رسد اين مكان ها در داخل و خارج از تهران به وفور يافت مي شود، اما از استانداردهاي لازم برخوردار نيست.
|
|
|
زاويه ديد
تبليغات صحيح را بياموزيم
سيدعليرضا شفيعي مطهر
حق دسترسي مردم به اطلاعات براي نخستين بار در قرن 18 در اسكانديناوي مورد استفاده قرار گرفت و امروز يكي از معيارهاي اصلي سنجش آزادي، دموكراسي و توسعه انساني در كشورهاي جهان محسوب مي شود. اين حق در بسياري از كشورهاي پيشرفته و توسعه يافته به صورت قانون به تصويب مراجع مربوطه رسيده و حكومت ها بر پايه آن قوانين، خود را مالك و صاحب اختيار اطلاعاتي كه به دست مي آورند، نمي دانند، بلكه در حقيقت حكومت ها امانتدار شهروندان هستند و موظف اند هر لحظه كه مردم بخواهند، آن را در اختيار آنان قرار دهند.
محققان آمريكايي بر اساس يك مطالعه جديد تخمين مي زنند كه سالانه به طور ميانگين به ازاي هر انسان ساكن در كره زمين 800 مگابايت اطلاعات در جهان توليد مي شود ( M.B800 معادل 25000 صفحه A4 است). اطلاعات ذخيره شده روي كاغذ، فيلم، ديسك هاي نوري و ديسك هاي مغناطيسي از سال 1999 تا 2004 دو برابر شده است. حجم اطلاعات توليدي هر سال در مقايسه با سال پيش به ميزان 30 درصد افزايش يافته است.
نوآوري چونان خوني تازه در رگ هاي روزگار جاري مي شود و جوامع بشري را حيات مي بخشد. اگر در جامعه اي، نوآوري با مقاومت روبه رو شود، آهنگ توسعه صفر مي شود. نوآوري از يك سو و مقوله هنر از سوي ديگر دو عامل شتاب دهنده و اثربخش در دنياي تبليغات است. هنر شكوهمند ترين كلام براي بيان احساس بشري است.در جامعه ما اين بخش متولي ندارد. عدم ارزش گذاري در عرصه تبليغات، دغدغه اصلي هر ارزش مدار كمال گرا است.
ارزش گذاري و جهت دهي محتواي پيام هاي بازرگاني در همه رسانه ها، از جمله بيلبوردها دغدغه مشترك همه ماست. همه رسانه هاي پرنفوذ از جمله رسانه ملي كه با صرف هزينه هاي بسيار سنگين، صدها آيتم و هزاران ساعت برنامه ارشادي و اطلاع رساني در باب تنوير افكار عمومي و افزايش آگاهي مخاطبان تهيه و پخش مي كنند، اما در كنار آن و در لابه لاي همين برنامه ها، صدها آگهي بازرگاني پخش مي كنند كه گاه نافي و خنثي كننده پيام هاي مفيد بهداشتي خود آن هاست.
متولي اين بيلبوردهاي تبليغاتي كيست؟ و چه نهاد مسئول، نظارت بر اين پيام ها را بر عهده دارد؟ و گزارش فعاليت هاي آنان كي و كجا به مردم عرضه مي شود؟ به هر صورت مردم حق دارند بپرسند عوارض و ماليات هايي كه مي پردازند چگونه و در چه راه هايي هزينه مي گردد. سازمان زيباسازي شهرداري تهران عهده دار اين مسئوليت است. شهروندان قدرشناس تهراني انتظار دارند سازمان زيباسازي گزارشي مفصل از فعاليت هاي فرهنگي در حوزه مسئوليت خود را در مطبوعات كشور منتشر كند، تا شهروندان عزيز با رغبت بيشتري وظايف همكاري و مشاركت خود را با خدمتگزاران خود در شهرداري پذيرا گردند.
|
|
|
از شهر
آلودگي هوا خاك مي خورد
گروه شهري- با وجود افزايش آمار مبتلايان به سرطان و مرگ ناشي از آلودگي هواي تهران، هنوز بندهايي از طرح جامع كاهش آلودگي هواي تهران به تصويب هيات دولت نرسيده است.
۸ سال از تدوين و تصويب نخستين طرح جامع كاهش آلودگي هوا در سال 78 با افق 10 ساله مي گذرد، اما همچون بسياري از طرح ها تاكنون بيشتر در حد نوشتار باقي مانده به گونه اي كه حتي بخش هايي از اصلاحيه اين طرح هنوز به تصويب هيأت دولت نرسيده است.
سهل انگاري مسئولان در حالي ادامه دارد كه آلاينده هاي هوا مخصوصاً مونوكسيدكربن روز به روز هواي شهر را تاريك تر و سمي تر مي كند و ساليانه حداقل 3 تا 7 هزار نفر از تهراني ها جان خود را به واسطه آلودگي هواي تهران از دست مي دهند و عده اي نيز با سرطان دست و پنجه نرم مي كنند. با وجود آن كه برخي از مسئولان معتقدند اجراي اين طرح با موفقيت 50 درصدي به واسطه حذف سرب از بنزين و گوگردزدايي از گازوئيل همراه بوده اما به اعتقاد بسياري ديگر، اين طرح در كليدي ترين بخش خود كه خروج خودروهاي فرسوده است، تاكنون با شكست مواجه بوده است.
همين امر موجب شده كه در حال حاضر بيش از 5/2ميليون خودروي بالاي 10 سال كه بر اساس استانداردهاي جهاني فرسوده محسوب مي شوند در كشور و بيش از همه در تهران تردد كنند و ميزان بنزين مصرفي آنان (بر اساس گزارش سازمان بهينه سازي مصرف سوخت) در هر 100 كيلومتر 17 تا 43 ليتر باشد.
در چنين شرايطي آلودگي 67 روزه هواي تهرن طي 10 ماه گذشته نه تنها امر دور از انتظاري نيست، بلكه افزايش آن هم در صورت تداوم روند كند كنوني امري عادي است.
با وجود آن كه مسئولان شركت كنترل كيفيت هواي تهران كاهش تقريباً 17 روزه آلودگي هواي تهران طي سال جاري در مقايسه با آلودگي تقريباً 84 روزه شهر در سال گذشته را خروج تعدادي از خودروهاي فرسوده مؤثر مي دانند، اما بدون شك وزش باد و سرماي زودهنگام هوا در اين كاهش بيش از خروج خودروهاي فرسوده مؤثر بوده است، چرا كه تعداد خودروهاي فرسوده اي كه امسال از رده خارج شده است از مجموع 250 هزار خودروي فرسوده سهميه سال جاري تنها 25 هزار خودرو بوده است.
بنابراين تا زماني كه توجه مسئولان به طرح جامع كاهش آلودگي هواي تهران به صورت منسجم و جامع نباشد و كليه بندهاي اصلاحيه اين طرح (همچون مديريت ترافيك و توسعه ناوگان حمل و نقل عمومي متناسب با نيازهاي روز نه بر اساس ميزان كمبود بودجه و اختلاف نظرهاي ميان مسئولان) در دستگاه ها و هيأت دولت به تصويب نرسد و اجرايي نشود، نمي توان كاهش خسارت ساليانه كشور را از اين بخش كه بر اساس آمارهاي بانك جهاني 8?ميليارد دلار است و بخش اعظم آن مربوط به تهران است، انتظار داشت.
|
|
|