گفت و گوي همشهري با
مرتضي نبوي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام؛
مهمترين چالش، كارآمدي اصلاحات
|
|
عكس: عليرضا بني علي
مريم جمشيدي
مرتضي نبوي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ودبير جامعه اسلامي مهندسين در تحليل آسيب شناسي انقلاب، بيش از همه چيز بر لزوم كارآمدي اصلاحات تاكيد مي كند. اصلاحاتي كه بتواند با سرعت، جبران عقب ماندگي تاريخي ايران را كرده و در عين حال پاسخگوي مشخصه اصلي انقلاب ايران يعني هويت اسلامي و ديني اش باشد.
***
* يك اتفاق در سال 57 به وقوع پيوست ماهيت اين حادثه را چه مي دانيد؟
- در حقيقت اتفاقي كه در سال 57 افتاد، به ثمر رسيدن يك انقلاب بزرگ بود كه نطفه اش در پانزده خرداد 42 بسته شد و رشد كرد و سرانجام در بهمن ماه 57 با بازگشت امام به وطن به پيروزي رسيد. پس ماهيت اين اتفاق، يك انقلاب بزرگ است و البته هويت اصلي آن كه نقطه تمايزش با ساير انقلاب هاست، اسلامي بودن اين انقلاب است.
* معمولاً همه انقلاب ها به طور جداگانه داراي يك خصوصيتي هستند كه آنها را از ديگر انقلاب ها مجزا مي كند. مثلاً انقلاب چين، انقلاب كشاورزان بود و انقلاب فرانسه، انقلاب كارگرها. آن ويژگي كه انقلاب اسلامي ايران را از ساير انقلاب ها متمايز مي كند، چيست؟
- اگر بخواهيم به اين سؤال در قالب تحليل گفتماني پاسخ دهيم، مي توان به هويت اسلامي و ديني آن اشاره كرد. در حقيقت گفتمان غير و ديگري نسبت به انقلاب ما، گفتمان مدرنيته است كه در مقام نفي دين به ويژه در صحنه سياسي- اجتماعي بود. اما گفتمان انقلاب ما مي گفت دين از سياست جدا نيست و سياست ما عين ديانت ماست. اين خصوصيت، آن چيزي است كه انقلاب اسلامي ايران با گفتمان مدرنيته يعني ليبراليسم غربي يا سوسياليسم شرقي، مرزبندي داشت.
موضوع تحميل جنگ با عراق هم در همين راستا قابل بررسي است.
* يعني شما عمده ترين و مهمترين مسئله اي را كه تهديد و آسيبي جدي براي انقلاب محسوب مي شد همين موضوع مي دانيد؟ به عبارتي در تحليل خود عواملي ديگر را در بحث آسيب شناسي انقلاب تا زمان حيات امام دخيل نمي دانيد؟
- در واقع غير از تهديدهايي كه در خارج از كشور داشتيم، يكي از چالش هاي مهم آن دوره معارضه سياسي با خط امام بود. ويژگي اصلي خط امام اعتقاد قلبي، فكري و عملي به ولايت فقيه بود. اوايل انقلاب يك سري گروه هايي در انقلاب سهيم بودند كه اين ويژگي را براي رهبر انقلاب قبول نداشتند. ابتداي انقلاب گروه هايي مثل نهضت آزادي و كلاً جبهه ملي كه به نوعي موضوع ولايت فقيه را قبول نداشتند، دولت در اختيارشان بود و اولين چالش داخلي با اين گروه سر تصويب قانون اساسي و بعد مسائل سياست خارجي به وجود آمد.
گروه ديگري كه مدعي بودند گروه منافقين و سازمان مجاهدين خلق بود كه موضوع اسلامي بودن انقلاب و ولايت فقيه را قبول نداشتند.
و سرانجام داستان تعارض با خط امام در نهايت با پايان يافتن درگيري بني صدر با حزب جمهوري اسلامي بر اثر كنار رفتن بني صدر و شهادت بهشتي به پايان رسيد و قضيه خط امام به لحاظ سياسي تثبيت شد.
* چالش هاي انقلاب بعد از رحلت امام در چه زمينه هايي بود؟
- مهمترين چالشي كه بعد از رحلت حضرت امام پديد آمد موضوع تجديدنظرطلبي بين كساني بود كه به طور جدي خود را در زمان حيات امام خميني(ره) به لحاظ سياسي خط امامي مي دانستند.
اين افراد در زمان حيات امام، با نفي ديگران، ولي فقيه بودن را تنها مختص به امام بيان مي كردند. ولي اين گروه در ديدگاه هاي خود تجديدنظر جدي كردند.
* علت اين تجديدنظر چه بود؟
- آنها در تبيين ديدگاه خود مي گفتند كه به لحاظ سياسي خط امامي بوده اند و به لحاظ مسائل ذهني و فكري به گونه ديگر فكر مي كرده اند و همان طور كه رفتارشان نشان داد، با ولي فقيه بعدي در تعارض بودند. اين تعارض تا حدودي در مجلس سوم و بعد به صورت روشن تر در انتخابات رياست جمهوري 76 آشكار شد. البته هسته افراطي گروه هاي مذكور تحت عنوان گفتمان اصلاحات موضوع شكاف جمهوريت و اسلاميت و همچنين نهادهاي انتخابي و انتصابي را مطرح كردند. نگاه آنان حتي به شاخه اي از شعارهاي انقلاب كه استقلال باشد تغيير كرده بود. يادم هست در يكي از نشرياتشان هم گفتند كه ما تا كي بايد در پيست استقلال بايستيم؟
البته لازم به ذكر است كه اين جريان مسبوق به جريان ديگري بود. قبل از گفتمان اصلاحات، گفتمان سازندگي داشتيم كه آنها هم پس از رحلت امام نسبت به برخي ديدگاه هاي خود درباره مسائل اقتصادي تجديدنظر كردند. در واقع آنها هم به لحاظ اقتصادي و هم ديدگاه هاي فرهنگي به سوي الگوهاي غربي رفتند. در سال 76 به اين مجموعه گفتمان سياسي اضافه شد اما بعداً دچار تغييراتي شد و در قالب توسعه سياسي، قائل به جدايي دين از سياست شدند. آنان حتي به دنبال حذف اسلاميت از جمهوريت يا اصلاحات ساختارشكنانه بودند.
* به نظر شما مهم ترين چالشي كه انقلاب اسلامي ايران پس از سه دهه در حال حاضر با آن مواجه است، چيست؟
- واقعيت اين است كه مردم ايران در مقاطع مختلف و در انتخابات گوناگون يك پيام نداشتند و نمي خواستند كه فقط به يك نيازشان پاسخ داده شود. با اين حال يك سري مطالبات اصلي داشته و دارند.
از سوي ديگر انقلاب اسلامي نيز يك گفتمان عالي داشته كه امروز مقام رهبري، آن را تحت عنوان گفتمان اصولگرايي مطرح كرده اند و داراي مؤلفه هايي نظير عدالت، هويت اسلامي، علم و فناوري، امنيت و استقلال كشور و اصلاحاتي كه معطوف به كارآمدي باشد، است. يكي از مشكلاتي كه مردم با دو جريان اصلاح طلبي و سازندگي داشتند، مسأله كارآمدي اصلاحات بود. از اين رو، معتقدم كه يكي از چالش هاي مهم نظام جمهوري اسلامي ايران، موضوع كارآمدي اصلاحات است.
* اصلاحات در چه مواردي؟
- مقصود اصلاحاتي است كه عقب ماندگي هاي تاريخي مان را جبران كرده و پيشرفت كشور را در ابعاد مختلف تأمين كند. اين اصلاحات مي تواند در نظام بوروكراسي و برنامه و بودجه كشور انجام شود. در بيان كلي تر اصلاح در نظام تصميم سازي و تصميم گيري كشور و همچنين تفكيك اين دو مقوله مد نظر است.
* يكي از نكته هايي كه در حال حاضر از سوي برخي فعالان سياسي مطرح شده و درباره آن هشدار داده مي شود، مسأله تحجرگرايي و فاصله افتادن بين جمهوريت و اسلاميت است،لطفا در اين باره هم صحبت كنيد.
- اين موضوع جنبه عمومي ندارد و شايد دغدغه يك عده خاص باشد. در واقع چنين جرياني كه بخواهد منجر به تغيير محتواي انقلاب اسلامي شود، به طور عام وجود ندارد و تهديدي جدي محسوب نمي شود. البته ممكن است يك رگه هاي فكري كه به دنبال جانشين كردن حكومت به جاي جمهوري هستند وجود داشته باشد و من هم آن را نفي نمي كنم اما اين كه يك چالش باشد، به نظر نمي آيد. لذا معتقدم چنين جرياني كه قائل به نقش مردم نباشند وجود نداشته و محلي از اعراب ندارد.
زيرا هر چه جلوتر مي رويم مردم به نقش خود در امر تصميم سازي و تشكيل نهادهاي مؤثر كشور واقف تر مي شوند. بنابراين اين گونه نيست كه مردم از اين دستاورد راحت بگذرند.
* شعار اصلي انقلاب دو مؤلفه استقلال و آزادي داشت. پس از گذشت 28 سال از عمر انقلاب، دستاورد اين مؤلفه ها را چه طور مي بينيد؟
- درباره آزادي دستاوردهاي بسيار خوبي داشته ايم اما همچنان جاي كار باقي است البته معتقدم اگر قرار است حرف از آزادي بزنيم، بايد آزادي مسئولانه و متعهدانه را مطرح كنيم. درباره استقلال هم بايد گفت كه در زمينه سياسي كاملاً به استقلال رسيده ايم. گام بعدي در جهت تثبيت استقلال، استقلال اقتصادي است. در اين مسير داريم حركت مي كنيم و برنامه هاي پنج ساله نوشتيم و سندچشم انداز 20 ساله هم گامي در اين جهت است. به لحاظ استقلال فرهنگي نيز تعارضاتي در جامعه وجود دارد كه بايد با تلاش بيشتر برطرف شود.
|