شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۸۵
همراه با سازندگان جاودانه ترين سرود انقلاب
خود مردم اين سرود را ساختند
010008.jpg
مريم درستاني
سرود الله الله، با صداي رضا رويگري به يك نشانه براي روزهاي دهه فجر تبديل شده است. پخش مكرر آن در 10 روز در طول سال هاي گذشته آن را به چنين نمادي تبديل كرده است و اكنون با شنيدن ايران، ايران، ايران، رگبار مسلسل ها تصاويري در ذهنمان نقش مي بندد كه بازگو كننده برهه اي از تاريخ يك ملتند. اما راز اين ماندگاري چيست؟ براي باز كاوي اين سرود انقلابي به سراغ خواننده و آهنگساز اين اثر رفتيم. نقبي به 28 سال پيش؛ زمستان 57 . در زيرزمين استوديو صبا، جايي كه چند جوان براي خلق اثري انقلابي دور هم جمع شده اند. رضا رويگري و فريدون خشنود از آن روزها مي گويند.
مي دانستيم ماندگار مي شود
رضا رويگري بازيگر است. دليلش هم فيلم ها و سريال هايي است كه در آنها بازي كرده است. به همين خاطر اصلاً خواننده نيست و خودش هم به اين گفته اعتقاد دارد، اما صداي او با بخشي از تاريخ انقلاب با آهنگ الله الله، جاوداني شده است.
او با گذشت 27 سالي كه از خواندن اين سرود مي گذرد در باره آن مي گويد: 27 سال از آن روزها مي گذرد و طبيعي است كه نكات ريز شكل گيري آن از يادم رفته باشد ولي يادم هست آن روزهاي راهپيمايي و شلوغي و تظاهرات داشتيم نمايشي به نام سهراب و عصر سنجاقك را به كارگرداني مرحوم مفيد  تمرين مي كرديم كه به دليل شلوغي آن روزها از قيد تمرين گذشتيم، همان موقع فريدون خشنود آهنگساز و تنظيم كننده اين سرود به من گفت: آهنگي دارم، حاضري آن را بخواني؟ من ابتدا قبول نكردم. چون گفتم حرفه من خوانندگي نيست و از طرفي با خودم فكر كردم چه كسي در اين شلوغي حوصله آهنگ شنيدن دارد. ولي فريدون خشنود اصرار داشت كه چون اين فرياد از دل مردم بيرون مي آيد لاجرم بر دلشان هم مي نشيند. انگار او مي دانست كه اين سرود ماندگار خواهد شد. در هر صورت قبول كردم و براي ضبط آن به استوديو صبا رفتيم اما اين كه چه كساني با ما بودند و چند نفر مي شديم را درست به ياد ندارم. فقط يادم است كه دو بار اين سرود را در منزل آقاي خشنود تمرين كرديم و دو بار هم در زيرزمين در استوديو صبا.
اما اين سرود براي خود رويگري چندان ماندگار نشده، چون مي گويد: ديگر پيش نيامد تا اين سرود را بخوانم. يكي دوبار در تلويزيون و در برنامه هاي زنده قسمت هايي از آن را خواندم ولي به هرحال مربوط به سالها پيش است و لذا الان چيز زيادي به ياد ندارم.
رضا رويگري اخيراً كاستي به نام غوغا به بازار فرستاد كه با وجود فروش نسبتاً خوبش آن طور و مثل اين سرود گل نكرد.
از مردم الهام گرفتيم
فريدون خشنود آهنگساز و تنظيم كننده اين سرود است. او كه چند همكاري با عليرضا افتخاري براي توليد كاست هاي دل را ببين و چلچله انجام داده درباره شكل گيري اين سرود مي گويد: زمستان سال 57 شب هاي سردي داشت و ما زماني كار را شروع كرديم كه تازه حكومت نظامي اعلام شده بود. از 8 شب خاموشي شروع مي شد. تنها صدايي كه در آن شب هاي تاريك، خلوت و سرد شنيده مي شد صداي الله اكبر و رگبار مسلسل بود كه گاهي قطع مي شد و گاهي با هم آوايي چندين نفر ادامه مي يافت.
خشنود كه تحصيلكرده رشته موسيقي است ادامه مي دهد: به عنوان يك آهنگساز تحت تأثير هارموني و هماهنگي صداي الله اكبر از پشت بام خانه ها قرار گرفتم.
او اضافه مي كند: يك سرود به 2 گونه خوانده مي شود: اول اين كه يك آهنگساز مكلف است با شرايط خاص روي يك شعر، ملودي بسازد و دوم آن كه آهنگساز در چارچوب احساس شعر قرار بگيرد، يا گاهي بنابر احساس خودش ملودي تنظيم كند، اما چيزي كه در باره اين سرود جالب است بدانيد اين كه تحت تأثير هيچ كدام نبود، منبع الهام اين موسيقي خود مردم بودند و فرياد الله اكبرشان. ايران ايران بود و رگبار مسلسل ها و در كنارش مرگ و عصيان و طوفان، پس سازنده اين موسيقي و آهنگ آن خود مردم بودند. خشنود در باره اجراي اين سرود مي گويد: ما هيچ استوديويي براي ضبط اين كار نداشتيم، با دوستان هماهنگ كرديم تا پيش از حكومت نظامي وارد استوديو شويم. از طرفي به نوازنده هاي اركستر سمفونيك دسترسي نداشتيم، لذا مجبور شديم با طبل و سنج و بعد مقداري زنجير كه به داخل استوديو برده بوديم موسيقي بسازيم. درها را محكم بستيم و شروع به ضبط آهنگ در اين استوديو كرديم.
آهنگساز سرود الله الله در باره خواندن اين سرود با صداي رضا رويگري هم مي گويد: براي اين كار نياز به صدايي ناآشنا و غيرحرفه اي داشتيم كه تا حالا شنيده نشده باشد، به همين خاطر سراغ رضا رويگري رفتيم كه هم صداي خوبي داشت و هم اين كه يك جوان مبارز انقلابي بود كه بعضي وقت ها تفنگ به دوش حركت مي كرد، ايشان را دعوت كرديم و كار را شروع كرديم.
شعر اين سرود را حسين سرافراز گفته است، خشنود در اين رابطه اضافه مي كند: به حسين سرافراز گفتم ما داريم صحبت از ترانه اي مي كنيم كه براي خود مردم است و راجع به ايران است، راجع به كساني كه شهيد مي شوند و از آنها يتيماني به جاي مي ماند. ما مي خواهيم فرياد بزنيم كه فردا كه بهار مي شود، در اوج خدا هستيم.
010011.jpg
سرافراز با توجه به اين ملودي كه من مي گفتم، ترانه اي تنظيم كرد كه اتفاقاً گرفت. او در رابطه با اين كه چه مدت طول كشيد تا اين ترانه و آهنگ توليد و ضبط شود هم مي گويد: ما يك صبح تا شب يعني يك روز كامل اين ترانه را تكميل و آهنگ آن را ضبط كرديم كار پيچيده اي هم نبود.
خشنود در رابطه با اين كه چند نفر او را براي ضبط آهنگ ياري كردند مي گويد: استوديو صبا آن زمان 16 تراك آورده بود، يعني اين كه خط ملودي كار را من با پيانو مشخص كرده بودم و يك بار از ابتدا تا انتها آن را با پيانو زدم و روي باند ضبط شد، بعد برگشتيم ريتم را اجرا كرديم و بعد سنج و زنجير و طبل را كه همه اش را خودم مي زدم به آن اضافه كرديم. همراه ما يكي از دوستان صدابردار بود كه به ما كمك كرد. او در باره دكلمه ميان سرود هم مي گويد: من سعادت اين را دارم كه قرآن را با صوت بخوانم. آيه اي هست كه وقتي آن را مي خوانم سخت هيجان زده مي شوم و معناي آيه هم گوياي زبان دل مردم در آن زمان بود.
اين آيه 30 سوره سجده است كه مي گويد: آنان كه گفتند خداوند، پروردگار ماست و براين ايمان پايدار ماندند، حاضر نشدند بنده غيرخدا شوند و حكومت غيرخدا را پذيرند، فرشتگان رحمت بر آنها نازل  شوند و مژده دهند كه ديگر هيچ ترسي و حزن و اندوهي نداشته باشيد كه شما را به همان بهشتي كه پيامبران وعده دادند بشارت باد . به همين خاطر از اين آيه در اين سرود استفاده كردم. او ادامه مي دهد: بعد از آن كه اين سرود ضبط شد آن را مخفيانه به صورت كاست در دانشگاه ها، مساجد و مدارس پخش مي كرديم. اما 3 سال پيش اين سرود را با اركستر سمفونيك مركز موسيقي صدا و سيما ضبط كرديم، يكبار با صداي رضا رويگري و بار ديگر با صداي حميد غلامعلي، محسن حسن زاده، چنگيز حبيبيان و فريدون بيگدلي كه هر كدام آن را مجدداً خواندند.
جالب است بدانيد كه آيه قرآن را بشير جزايري كه عرب زبان بود خواند و ترجمه آن با صداي مهران دوستي خوانده شد. صدابرداري آن را هم فريدون مطير انجام داد. خشنود درباره استقبال مردم از اين كار مي گويد: جالب است با اين كه زحمت زيادي براي آن كشيده شد اما مردم همچنان خواستار همان صداي اوليه بدون آهنگ اركستر سمفوني هستند، چون اين آهنگ با خاطرات آنها گره خورده است.

موسيقي
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
ايران
سياست
شهرآرا
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |