خودكشي راننده، راز جنايت را فاش كرد
راننده جنايتكار پس از 14 سال كار با نماينده شركت خودروسازي، او را به قتل رساند
|
|
گروه حوادث- راننده شخصي نماينده يك شركت خودروسازي وقتي صاحبكارش متوجه سرقت او شده و قصد اخراجش را داشت، توطئه مرگباري را طراحي كرد تا وي را به قتل برساند.
شامگاه يكشنبه۲۲ بهمن ماه، وقتي يك كارگر شهرداري اصفهان در تماسي با كلانتري 28 المپيك از كشف جسد مرد ميانسالي در داخل نهر خشك شده خيابان برازنده خبر داد، با حضور كارآگاهان جنايي و محمد رضا قنبري بازپرس شعبه اول دادسراي اصفهان شناسايي هويت مقتول و يافتن علت مرگ او آغاز شد.
در بررسي هاي اوليه مشخص شد مقتول شيك پوش در اثر وارد آ مدن ضربات سنگين با يك جسم سخت به سرش به قتل رسيده و جنايتكاران براي آنكه راز اين قتل فاش نشود، جسدش را به نهر خشك شده منتقل كرده اند.
در حاليكه با انتقال جسد به پزشكي قانوني تحقيقات براي شناسايي هويت قرباني آغاز شده بود، يك روز بعد مردي با مراجعه به پزشكي قانوني، جسد را شناسايي كرده و به ماموران گفت جسد متعلق به برادرش به نام پرويز است كه مدير يكي از نمايندگي هاي خودروسازي در اصفهان است.
با مشخص شدن اين موضوع، كارآگاهان جنايي پليس به بازجويي از دوستان و اقوام مقتول دست زده و در جريان اين تحقيقات بود كه آنها دريافتند مقتول از مدتي قبل با راننده شخصي خود به نام مرتضي اختلافاتي داشته است، به اين ترتيب فرضيه دخالت اين مرد در جنايت مطرح شد.
اين فرضيه پليسي هنگامي كه ماموران در بازرسي خانه قرباني جنايت با برگه دست نويسي كه در آن مرد راننده به صورت كتبي به صاحبكارش تعهد داده بود، روبرو شدند قوت گرفت، اين در حالي بود كه مرد ثروتمند هيچ شكايتي از راننده خود در دادگاه مطرح نكرده بود.
به اين ترتيب مرد راننده به همراه چند مظنون ديگر بازداشت شده و تحت بازجويي قرار گرفت، اما به دليل آنكه مدارك كافي درباره دخالت او در جنايت وجود نداشت آزاد شد.
نمك خوردم، نمكدان شكستم
درحالي كه تحقيقات براي يافتن عامل جنايت ادامه داشت، به كارآگاهان پليس خبر رسيد مرد راننده پس از پايان بازجويي ها، دست به خودكشي زده اما نجات يافته است.
به اين ترتيب، بازپرس پرونده بار ديگر به بازجويي از مرد راننده پرداخت و اين بار وي با اعتراف به جنايت مرگبار، پرده از راز قتل صاحبكارش برداشت. وي به بازپرس قنبري گفت: از 14 سال قبل براي مقتول كار مي كردم، او مدتي بعد از شروع به كار به من اعتماد كرده و مرا بعنوان راننده شخصي اش استخدام كرد. ارتباط كاري ما ادامه داشت تا اينكه 2سال قبل از اطمينان وي سوءاستفاده كرده و از خانه اش مقداري سكه هاي قديمي سرقت كردم. وقتي كه او متوجه موضوع شد، آبرويم را نبرد اما از من تعهد گرفت تا ديگر دست به سرقت نزنم و دوباره به من اجازه داد به كارم ادامه دهم.
چند وقت قبل او دوباره متوجه شد دست به سرقت زده ام و در حاليكه از اين موضوع دلگير شده بود به من گفت: قصد اخراجم را دارد، ولي چون آخر سال است تا وقتي كه كاري پيدا كنم به من مهلت مي دهد.
وقتي كه اين موضوع را شنيدم تصميم گرفتم او را به قتل برسانم، موضوع را به يكي از دوستانم به نام محسن گفتم و او نيز قبول كرد تا مرا در اجراي نقشه شوم همراهي كند.
شب حادثه مثل هميشه به دنبالش رفتم. بعد از طي مسافتي محسن كه عقب نشسته بود با ميله آهني چند ضربه به سرش كوبيد و او را به قتل رسانديم، بعد جسدش را در نهر آب رها كرده و فرار كرديم.
بر پايه اين گزارش، با اظهارات راننده جنايتكار، محسن نيز دستگير و به شركت در اين جنايت اعتراف كرد.
|