چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۵
خريد و فروش كليه،چرا؟
چاره ناچاري درد
010281.jpg
عكس:هادي مختاريان
نازخند صبحي
بليت قطاري كه خريدم زنجان به تهران بود. تأخيرم باعث شد كه سوار قطار ميانه- تهران شوم؛كوپه 8 از سالن 3 ، صندلي هاي كوپه خالي بود، فقط زن جواني بر روي يك صندلي نشسته بود و همسرش در راهرو قطار و كنار پنجره ايستاد و متفكر به مناظر بيرون نگاه مي كرد. قطار با چند صوت ممتد و با حركتي به واگن ها راه افتاد. مرد جوان نيز در كنار همسرش قرار گرفت. چادر زن جوان گل هاي ريزي داشت كه شكل گل هاي بنفشه در مردادماه بود و مرتب نگاهم را به خودش مي كشاند و گاهي هم افكار پريشانم باعث مي شد گل هاي ريز را با دست بر هم بريزم. زن جوان از درون كيف تازه اش دو لقمه نان كه حتماً ميانش پنير بود بيرون آورد، با شرم مخصوصي اول به من و بعد به شوهرش تعارف كرد، با سر و دست تشكر كردم و گفتم كه به خاطر دندان هايم نمي توانم نان بخورم. مرد جوان تسبيح آبي رنگ سي دانه اي را در ميان انگشت هايش مي چرخاند و گاهي هم آن را بالا مي انداخت، شايد هم زير لب چيزي مي گفت كه من نمي شنيدم. در كف دست  هر دوي آنها آثاري از رنگ حنا باقي مانده است، مي پرسم: تازه عروسي كرده ايد؟
با سر مي گويد بله و آه سردي مي كشد و زن جوان با چشمان دريا رنگش نگران همسرش را نگاه مي كند و آه سرد او را به جان مي خرد. و آهي دردناك تر تحويل مي دهد. مي گويم ماه عسل مي رويد؟ به هم نگاه مي كنند و پاسخي نمي دهند. به وضوح مي بينم كه هر دو را غمگين كرده ام. از سؤال كردن پشيمان مي شوم و مي مانم كه چگونه غم شان را بزدايم.
زندگي آدم ها كه با عشق و علاقه شروع بشه هر روزش ماه عسله!!
سكوتي حاكم مي شود كه كنجكاوي را بيشتر برمي انگيزد. تكرار مي كنم: ماه عسل، خرج عروسي هاي تشريفاتي به نظر من زائده؟ مرد جوان به سخن مي آيد و مي گويد چرا كه نه، همه روسومات شيرين و خاطره انگيزه به شرطي كه فراهم باشد، نه اين كه بعد از عروسي و ماه عسل... تازه بدبختي ها شروع مي شه.
خوب غصه نخوريد، جوان هستيد، كار مي كنيد، آينده مال شماست. در همين زمان مرد آراسته كيف به دستي سرش را به كوپه آورد در آستانه در به شماره ها و به شماره بليت  اش نگاه كرد و دور شد. مرد جوان ساكت شده بود و رد نگاهش پي افق هاي دور بود. به آنها شكلات تعارف كردم و صحبت را پي گرفتم: مقصد سفرتان كجاست؟
والله چي بگم حاج خانم، اين راه را يك آدم خيرخواه پيش پاي ما گذاشته مي ريم كه ببينيم ميشه با او مشكل مون را حل بكنيم يا خير؟
كدوم مشكل؟
مشكل بدهي كه بالا آورده ام و مشكل ادامه زندگي مون.
با كنجكاوي پرسيدم: از حالا براي ادامه زندگي تون مشكل داريد؟
نه بابا مشكل مخارج زندگي مون، من روي يه تاكسي كار مي كردم كه بعد از ازدواج صاحب ماشين، ماشينشو داد به پسر خودش، در نتيجه من بيكار شدم، قرض هم كه دارم، اين آدم خيرخواه گفت بهترين راه اين كه بري تهرون. يه آدرسي بهمون داد گفت اگه از هر دوتون قبول كنن كه نونتون توي روغنه وگرنه حتماً از يكي  تون مي گيرن، 2 ميليون تمام مشكلات  رو حل مي كنه، پيش كرايه مي دي، قرض هات رو مي دي، خيالت راحت مي شه، بعد من خودم هم برات يك كار پيدا مي كنم.
غيرقابل باور بود حتي غيرقابل تحمل، آنچه در ذهنم جان مي گرفت. دهانم را تلخ كرده بود. احساس مي كردم زبانم در دهانم بزرگتر شده، آب دهانم را به سختي قورت دادم. زن جوان متوجه حالم شد؛ دستش رو از زير چادرش كه گل هاي ريز بنفشه مردادماه را داشت بيرون آورد و ليواني آب برايم ريخت و تعارف كرد.
تصميمت قطعيه؟
چاره اي ندارم، چه كار مي توانم بكنم؟
تمام برنامه هايي كه در تهران داشتم به يك بار از يادم رفت و مصمم شدم كه با زوج جوان همراه شوم.  
چنارهاي خيابان وليعصر بي اعتنا به حوادث پاي چنار سر به فلك كشيده اند. ازدحامي است باورنكردني و بيشتر جوان ها را مي بيني تا ميانسال ها، جوان هايي كه بارها درباره شان نوشته ام، آينده سازان اند كه اينجا به صف ايستاده اند و هر كدام اوراقي در دست دارند. در اين ميان جواني حالت مبصر سر صف را دارد و مرتب در حركت است، هم سفرهاي من به جمع منتظري پيوسته اند و مرا در بهت جو موجود رها كرده اند. زن و شوهري جوان و شيك پوش را كه به نظر تحصيل كرده مي آيند در جمع مي بينم، تا مي خواهم با آنها صحبت كنم، همان جوان مبصر به طرفشان مي آيد و برايشان مي گويد هيچ ترسي ندارد، ثواب اين دنيا و آن دنيا را به دست مي آوريد تازه مشكلات تون هم حل مي شه، چي از اين بهتر. خود من درمونده بودم، يه خيرخواه اين راه رو بهم نشون داد، با پولش سواري مدل 50 خريدم، تو سفره بچه ها يه لقمه نون گذاشته،  اگه اين كارو نمي كردم به قرآن سينه محمد حالا بچه هام اسفند دود كن بودند، خودم توي زندون. بابا به پير، به پيغمبر شكم گرسنه دين و ايمون سرش نمي شه، وقتي بچه آدم گرسنه است آدم دست به هر كاري مي زنه، اين كه راه شرافتمندانه اي است، يه تكه  از گوشت بدن خود را به يك بنده خدايي مي دهي و به دادش مي رسي.
وسوسه هاي مبصر صف داشت ترديد زوج جوان را برطرف مي كرد، دم گرمش براي آن 200هزار تومني بود كه حق دلالي مي گرفت، از هر دو طرف و براي توجيه خودش كه شغل اش يكي از هزاران فرصت شغلي هزاره سوم است، دنيا و آخرت و ثواب را هم روغن داغ اش مي كرد.
زن جوان سرش را روي شانه هاي پراندوه مرد جوان گذاشته بود، اشكي زلال از گوشه چشمانش بر روي صورت جوانش مي چكيد و در رد نگاهش تصويري از آينده مبهم نقش بسته بود.
زن ميانسالي در جمع ديده مي شود كه از درون كيسه آويخته از گردن نحيفش دفترچه كوچكي بيرون مي آورد مي دهد به من كه اين شماره را برايم بگير.
الو زري امروز نوبت به من نمي  رسه خيلي شلوغه. پاسخ مي دهد دلال ام همين جاست او مي گويد منتظر باش گيرنده خواهد آمد، اما من گرسنه ام نمي توانم طاقت بياورم، پايم گير ندارد كه زري او را تشويق به ماندن مي كند.
زن ميانسال به زمين و زمان فحش مي دهد، به شوهر گور به گورش كه هر چي داشت خورد و رفت چيزي براي او نگذاشت.
***
مدير عامل انجمن بيماران كليوي مي گويد: روزانه 40 تا 50 نفر براي اهداي كليه(فروش) به انجمن حمايت از بيماران كليوي مراجعه مي كنند كه 90 درصدشان جوان هستند. آقاي قاسمي يكي از مسئولان انجمن حمايت از بيماران كليوي ريشه اين پديده تلخ و سياه را در فقر و فلاكت حاكم بر جامعه و بيماران خاص مي   داند. او مي گويد: برخي بنيادها به خريد و فروش كليه دامن زده كه البته در اين ميان خريداران مرفه هم بي تأثير نبوده اند كه نرخ خريد را تعيين و بالا مي برند. آدم هايي كه حاضر به پرداخت هر مبلغي بابت يك كليه هستند به نوعي عرضه و تقاضا را شكل مي دهند. قبلاً انجمن حمايت از بيماران كليوي اين گونه موارد را تحت پيگرد قانوني قرار مي داد، در حالي كه امروزه اين گونه معاملات بسيار عادي شده، معمولاً افرادي كه خود دهنده كليه بوده اند و راه و رسم كار را جزء به جزء آموخته اند تبديل به واسطه مي شوند و از اين راه نيز درآمدي نصيب شان مي شود. خانم افصحي پرستار كلينيك مي گويد: با پول مي شود همه چيز را خريد حتي زندگي را؛ و هر چه اوضاع اقتصادي كشور بحراني تر مي شود مكان هاي اينچنيني شلوغ تر مي شود.
دلايل اصلي اين معامله پرواضح است. عباس مرادي نفر دهم است كه بي صبرانه منتظر مشتري است، واسطه هر از گاهي به طرف او مي آيد و مي گويد كمي صبر داشته باشي مي آيد، او بيشتر از تو محتاجه، براي اون حيات و براي تو حياط و با قهقهه مي خندد و دور مي شود. در حالي كه چهره عباس مرادي را شرمي آكنده از اندوه فراگرفته است و دستهايش را رعشه، بي قرار قدم مي زند.
كارشناس جامعه شناسي تازيانه انتقادش را بر پيكر مسئولين امور قرار مي دهد ولي او نمي داند كه مسئولين در تيررس اين تازيانه ها نيستند و هرگز نبوده اند و نخواهند بود.
فرهاد غلامي مي خواهد از فروش كليه اش مخارج سفر خارج خود را تهيه كند، بزند به آب و نجات پيدا كند، در حالي كه رنگش مثل زردچوبه است و چون بيد مي لرزد.
حسين مي گويد ارزش مدرك تحصيلي  بيشتر از يك كليه است، خيلي تلاش كرده تا دانشگاه  دولتي قبول شود ولي موفق نشده است، حالا براي تأمين مخارج دانشگاه آزاد از خير يك كليه اش مي گذرد.
عباس مرادي نبود اشتغال و دربه دري خود را در پي كسب شغلي آبرومند دليل حضورش در آن محل عنوان مي كند و سابقه 7 ساله اش را در كارهاي مختلف كه تجربه كرده و موفق نشده و افسوس از آن مي خورد كه چرا كار كشاورزي در روستا را رها كرده است، حال حتي نمي تواند سرپناهي براي خود تهيه كند به همين خاطر آمده است كليه اش را بدهد و پول رهن يك سرپناه را به دست آورد.كارشناس مسائل اجتماعي در مقابل سؤالم از پيام هاي اجتماعي چنين معاملاتي در كشور مي گويد: در هزاره سوم و با توجه به روند رو به رشد فقر و نبود عدالت اجتماعي ظهور چنين پديده هايي دور از انتظار نيست.شاهين عبدي پزشك متخصص كليه هرگز نتوانسته حالت انساني را كه حاضر است عضوي از بدن خود را بفروشد در ذهن خود مجسم كند و آنچه به عينه مي بيند نيز در باور او نمي گنجد و معتقد است براي مشكلات و كمبودهاي قشر آبرومند جامعه بايد تدبيرسازي شود وگرنه از انسان هاي مستمند و نيازمند چه توقعي مي توان داشت؟ شايد اين هم يك فرصت شغلي جديد است. چون افرادي هستند كه با واسطه شدن ميان دهنده كليه و گيرنده كليه ممر درآمدي دارند كه با آن زندگي خود و خانواده شان را مي چرخانند و جالب است كه آنها در شهرستان ها هم عواملي دارند، بعيد نيست به علت گسترش كارشان دفتر كار نيز داير كنند.

مبارزه با مواد مخدر در كتاب هاي درسي
گروه اجتماعي- براساس تفاهم نامه بين ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت آموزش و پرورش مضرات مواد مخدر از سال آينده در كتاب هاي درسي مدارس گنجانده خواهد شد.
به گزارش روابط عمومي ستاد مبارزه با مواد مخدر، فداحسين مالكي دبير كل اين ستاد افزود: آگاهي مردم و خانواده ها از مضرات اعتياد در پيشگيري از اعتياد مؤثر است و نفوذ كلام روحانيت در بين مردم مي تواند آگاهي مردم و خانواده ها را در اين زمينه افزايش دهد.دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: در تحقيقات علمي ثابت شده است كه باورهاي ديني در پيشگيري از اعتياد مؤثر است و خانواده ها و محيط هاي مذهبي كمتر در معرض اعتياد و مواد مخدر هستند.مالكي گفت: درمان معتادان امكان پذير است و جامعه بايد پذيرش افراد درمان شده را داشته باشد.
وي افزود: روحانيت و ائمه جماعات مي توانند اين پذيرش را در جامعه ايجاد كنند.
دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر در بخشي از سخنان خود از افزايش مواد اعتيادآور شيميايي ابراز نگراني كرد و گفت: در پيشگيري و درمان مواد مخدر سنتي اقدامات خوبي انجام شده است اما افزايش مواد صنعتي، شيميايي نگران كننده است.
بازار سياه داروي ترك اعتياد
از سوي ديگر معاون فرهنگي و پيشگيري سازمان بهزيستي اعلام كرد: داروي متادون در بازار آزاد 100 برابر قيمت معمولي به فروش مي  رسد.
به گزارش ايلنا محمد ميرزماني، معاون فرهنگي و پيشگيري سازمان بهزيستي، در همايش بررسي دستاوردهاي يك دهه تلاش سازمان بهزيستي در امر پيشگيري و درمان اعتياد گفت: مافياي متادون، كم  خطرتر از مافياي مواد مخدر نيست و اين مافيا با اقدامات خود، باعث فروش متادون در بازار آزاد با قيمت بسيار بالايي شده است. وي يادآور شد: والدين بايد بسيار هوشيار باشند و اجازه ندهند جوانان و نوجوانان آنها در هر مراسمي شركت كنند، زيرا در اين گونه جشن  ها دام  هاي اعتياد پهن است. در چارچوب اين همايش، مسئول دفتر پيشگيري از اعتياد بهزيستي استان فارس اعلام كرد 60 درصد مصرف كنندگان مواد مخدر صنعتي زير 19 سال سن دارند كه اگر به وضعيت آنها رسيدگي نشود، 5 سال ديگر اين افراد اقدام به قتل مي  كنند. رابرت فرنام گفت در گذشته مصرف ماده صنعتي اكستازي در كشور بسيار زياد بوده و در حال حاضر ماده صنعتي كريستال بسيار زياد شده است. وي افزود يكي از مهم  ترين عوارض مصرف مخدر كريستال رفتارهاي پرخطر جنسي است و متاسفانه اين موضوع در بين نوجوانان و جوانان زياد شده است. به گفته وي، تعداد معتادان به مواد افيوني در حال افزايش است و مواد مخدر قديمي مانند اشك  خدا، ترياك و هروئين، كمتر شده و بيشتر افراد تمايل به استعمال اكستازي، كريستال، نورجيزك، ترجيزك و كراك ايراني دارند.

پنجره
خدمات رايگان پزشكي براي
۱۴۰ هزار روستايي
گروه اجتماعي- حدود 140هزار نفر از ساكنان روستاهاي مناطق محروم كشور طي 9 ماه از سال جاري خدمات رايگان پزشكي دريافت كردند. خسرو جديدي رئيس سازمان بسيج جامعه پزشكي گفت: اين افراد از 114 ميليون ريال دارو و ويزيت عمومي و تخصصي رايگان بهره مند شدند. به  گزارش روابط عمومي سازمان بسيج سازندگي نيروي مقاومت بسيج جديدي، اعلام  كرد: اين  اقدام در قالب طرح اردوهاي هجرت بسيج سازندگي و با هدف توسعه بهداشت و درمان ساكنان مناطق محروم و كمك به محرومين صورت گرفت. وي همچنين گفت: گروه هاي پزشكي و اضطراري سازمان بسيج جامعه پزشكي در سال جاري در قالب اردوهاي هجرت بسيج به روستاها و مناطق صعب العبور اعزام شدند و خدمات بهداشتي، پزشكي و پيراپزشكي انجام دادند. رئيس سازمان بسيج جامعه پزشكي، توزيع 83 هزار بسته آموزشي با محوريت اصول بهداشت و درمان، برگزاري كلاس هاي آموزش بهداشت، تغذيه  و خدمات مشاوره اي رايگان به تعداد 18 هزار و 630 نفر از اهالي روستاها را از ديگر فعاليت هاي بسيج پزشكي عنوان كرد. رئيس سازمان بسيج جامعه پزشكي، فعاليت پزشكان و پيراپزشكان جوان در عرصه هاي بهداشت و درمان مناطق روستايي محروم را باعث بهبود وضعيت بهداشت در اين مناطق دانست و افزود: احداث خانه هاي بهداشت و تجهيز آنها به وسايل استاندارد، نقش بسزايي در سلامت جامعه و جلوگيري از رشد بيماري ها دارد.

دريچه
65 ميليون ايراني شماره ملي دارند
گروه اجتماعي - بيش از 65 ميليون نفر از جمعيت كشور شماره ملي خود را دريافت كرده اند كه از اين تعداد 35 ميليون نفر شماره ملي خود را از طريق كارت ملي دريافت كرده اند.به گزارش روابط عمومي سازمان ثبت احوال، سعيد عبودي معاون حقوقي و سجلي سازمان ثبت احوال ضمن اعلام اين مطلب گفت: 23 ميليون از ايرانيان كه متولدين 1368  به بعد هستند در شناسنامه هايشان به جاي شماره شناسنامه، شماره ملي درج شده است و بيش از 10 ميليون نفر از مردم از طريق كارت هاي ابلاغي كه سازمان ثبت احوال براي آنها ارسال كرده است، شماره ملي خود را دريافت كرده اند. معاون حقوقي و سجلي سازمان ثبت احوال گفت: افرادي كه هنوز شماره ملي خود را دريافت نكرده اند مي توانند با مراجعه حضورِي به اداره ثبت احوال كشور شماره ملي خود را دريافت كنند. همچنين براي تسهيل امور شهروندان برخي از مناطق پستي تهران هم شماره ملي افراد را ابلاغ مي كنند. وي در خصوص آخرين وضعيت صدور كارت شناسايي ملي گفت: تاكنون سازمان ثبت احوال كشور  35 ميليون و 500 هزار تقاضاي كارت شناسايي ملي دريافت كرده است كه براي 35 ميليون نفر كارت شناسايي ملي صادر و در حال صدور كارت ملي براي  500 هزار نفر ديگر است.

جدول اعداد (سودوكو) 293
010299.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار نوشته شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |