چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۵
روسيه با تكيه بر اهرمهاي جديد قدرت به عرصه ديپلماسي بين المللي باز مي گردد
قدرت نمايي ديپلماتيك
010275.jpg
كشورهاي غربي و به خصوص آمريكا اكنون نگران نقش آينده مسكو هستند و اينكه روسيه چگونه از قدرت تازه بازيافته اش استفاده مي كند و غرب چگونه بايد در برابر اين قدرت واكنش نشان دهد
ولاديمير پوتين، رييس جمهور روسيه هفته گذشته را در خاورميانه گذراند. اين سفر كه نوعي قدرت نمايي در منطقه در برابر آمريكا به نظر مي رسيد، فرصت خوبي بود تا از اين طريق نقش و نفوذ مسكو در منطقه ارزيابي شود.
اكنون دو سال است كه روسيه با تهديد استفاده از وتوي خود در شوراي امنيت فهرست تحريم هاي پيشنهادي غرب عليه برنامه هسته اي ايران را معطل نگه داشته است. نتيجه چنين موضع گيري اين شد كه اكنون تحريم هايي كه شوراي امنيت عليه ايران تصويب كرد بسيار كم اثر و كم رنگ بود. روسيه از رابطه خود با ايران به عنوان ابزاري براي اعمال نفوذ در ديپلماسي خاورميانه استفاده مي كند. اين ديپلماسي همان حوزه اي است كه واشنگتن سال ها و از بعد از پايان جنگ سرد تلاش مي كند روسيه را از آن دور نگه دارد. دليل ديگر تلاش روسيه و مقاومت او در برابر تحريم هسته اي ايران حفاظت از منافع خودش است. روسيه مشغول ساخت نيروگاه بوشهر است و محدود شدن فعاليت ايران در اين حوزه به زيان روسيه است. از سوي ديگر روسيه با تحريم مالي ايران مخالفت مي كند، زيرا اين تحريم، زيان زيادي براي مسكو به دنبال خواهد داشت. پوتين بارها گفته است كه ايران برخلاف كره شمالي بازرسان آژانس انرژي هسته اي را اخراج نكرده و از پيمان منع تكثير هسته اي يا همان ان. پي. تي خارج نشده و سلاح هسته اي آزمايش نكرده است. بنابراين بايد با ايران با احترام و به گونه اي ديگر رفتار شود. روابط تجاري روسيه با ايران بسيار نيرومند است. آمريكا اخيراً به بانك هاي خارجي فشار آورده تا معاملات خود را با ايران محدود كنند. ماه گذشته دولت بوش پنج شركت از جمله چهار شركت چيني را به فهرست مغضوبين خود به دليل كمك به ايران و معامله با اين كشور اضافه كرد. اين شركت هاي مغضوب شده از هر گونه معامله با آمريكا منع مي شوند. اكنون اين نگراني در مسكو به وجود آمده كه دولت بوش بعد از شركت هاي چيني به سراغ شركت هاي روسي برود و آنها را به خاطر رابطه با ايران تحريم كند.
سياست روسيه در برابر ايران با محدوديت هاي زيادي روبه روست. وجود يك ايران قدرتمند در نزديكي روسيه اي كه 20 ميليون مسلمان دارد، براي اين كشور گمانه زني هاي ناخوشايندي به همراه مي آورد. ايران از حاميان جدايي طلبان چچن بوده  و هست و اين موضوع كه همواره براي روسيه حياتي بوده براي سياستمداران مسكو قابل چشم پوشي نيست. اما روسيه اكنون در موقعيتي است كه براي دستيابي به پرستيژ قدرت حاضر است منافع بلندمدت امنيتي خود را در منطقه فداي دستاوردهاي آني ديپلماتيك كند. اين سياست جديد روسيه فقط به ايران اختصاص ندارد.
در تركمنستان اكنون اين پرسش به طور جدي وجود دارد كه آيا خلأ ايجاد شده بعد از مرگ صفر مراد نيازاف باعث فعال شدن اسلامگرايان اين كشور و وارد شدن آنها به عرصه قدرت مي شود يا نه. اما براي روسيه موضوعي كه بيشتر از اين اهميت دارد اين است كه آيا رژيم بعدي تركمنستان و جانشين او در برابر كرملين مطيع خواهد بود يا نه. روسيه همواره در تركمنستان قدرت برتر بوده است. سهم عمده اي از گاز تركمنستان از طريق سيستم خط لوله روسيه صادر مي شود. گازپروم، غول انرژي دولتي روسيه گاز را با قيمت ارزان از تركمنستان خريداري مي كند و آن را در روسيه توزيع مي كند و يا به اروپا مي فروشد. اسراييل هم مانند تركيه و آمريكا بايد اميدوار باشد و دعا كند كه حاكمان جديد تركمنستان و جانشين نيازاف درصدد تغيير اين وضعيت و نظام توزيع گاز برآيد و به دنبال ساخت خط لوله گاز در زير بستر درياي خزر باشد. غرب همچنين اميدوار است همين تغيير در نظام سياسي تركمنستان هم ايجاد شود.
روسيه امسال هيأت بلندپايه و مهمي را به اجلاس مجمع جهاني اقتصاد در داووس فرستاد. بعد از دوران حكومت بوريس يلتسين و به قدرت رسيدن پوتين، سطح حضور روسيه در اين مجمع افت كرده بود. امسال اما روس ها گروه درجه يك خود را به داووس فرستادند. در داووس جلسه اي برگزار شد با موضوع سياست خارجي قدرتمند روسيه كه با استقبال بسياري روبه رو شد. با افزايش قيمت انرژي در جهان، روس ها اكنون آسان تر از احياي قدرت خود سخن مي گويند.
همزمان با اين حضور تازه روسيه در عرصه ديپلماسي بين المللي، جهان به ويژه كشورهاي غربي و به خصوص آمريكا اكنون نگران نقش آينده مسكو هستند و اينكه روسيه چگونه از قدرت تازه بازيافته اش استفاده مي كند و غرب چگونه بايد در برابر اين قدرت واكنش نشان دهد.
يك نظريه اين است كه سياست روسيه مانند پاندول است. در زمان يلتسين اين پاندول در منتهااليه آشوب و هرج و مرج بود و اكنون در زمان پوتين در مسير نظم و كنترل دولتي به شيوه افراطي  آن قرار گرفته است. به همين دليل ناظران اوضاع روسيه در انتظار دوره بعدي هستند. نظرات متفاوتي درباره اين دوره بعدي وجود دارد. بعضي مي گويند آينده اوضاع سياسي روسيه به چگونگي شكل گيري طبقه متوسط در اين كشور بستگي دارد. بهبود شرايط اقتصادي مي تواند شكل گيري طبقه متوسط تأثيرگذار در جامعه روسيه را تسريع  كند و اين طبقه سرنوشت و آينده اين كشور را به گونه اي متفاوت از حالا رقم بزند. اما بعضي تحليلگران و ناظران بدبين مي گويند اميدي به آينده اي ليبرال براي روسيه وجود ندارد.
جورج بوش از ابتداي به قدرت رسيدنش رابطه اي گرم و صميمي را با پوتين به نمايش گذاشت. طراح اين رابطه كاندوليزا رايس وزير خارجه فعلي آمريكاست كه در دولت اول مشاور امنيت ملي بوش بود. رايس از متخصصان امور روسيه است و زبان روسي را به خوبي سخن مي گويد. در دولت اول بوش به توصيه رايس سياست نگاه به روسيه و چين به عنوان شريك استراتژيك به جاي رقيب استراتژيك از اركان سياست خارجي واشنگتن شد. اما اين نظريه در دولت دوم تغيير كرد. در سال 2005 رايس در يكي از سخنراني هايش گفت: ويژگي اساسي رژيم ها در دنياي امروز بيشتر از توزيع بين المللي قدرت اهميت دارد.
موضع گيري تند آمريكا در قبال روسيه در ماه هاي اخير تا به آنجا پيش رفت كه سناتور جان مك كين كه از كانديداهاي رياست جمهوري آينده اين كشور است خواستار حذف روسيه از گروه هشت كشور پيشرفته صنعتي شد.
اما غرب همواره نشان داده كه وقتي پاي منافع محسوس پيش مي آيد گاه واقع گرا مي شود. غرب در بسياري از موضوعات از جمله كنترل تكثير هسته اي و مقابله با تروريسم و از آن مهمتر در توليد و امنيت انرژي به روسيه نياز دارد. روسيه نيروي كار مهارت ديده و متخصص، تكنولوژي و منابعي دارد كه به اين كشور و كشورهاي ديگر در مقابله با چالش هاي جديد مانند تغييرات آب و هوايي يا گسترش بيماري هاي فراگير كمك مي كند. از سوي ديگر تحليلگران واقع گرا در غرب مي گويند هزينه و پيامد منزوي كردن روسيه بسيار بيشتر از فوايد آن است. اين تحليلگران به سياستمداران غربي توصيه مي كنند كه در درازمدت از قدرت نرم در برابر روسيه استفاده كنند، آن را جذب كنند، مبادلات خود را با اين كشور گسترش دهند، با نسل جديد روسيه ارتباط برقرار كنند، از ورود آن به سازمان تجارت جهاني و ديگر سازمان هاي تجارت محور حمايت كنند. اين گروه از تحليلگران مي گويند غرب نمي تواند در ايجاد تغيير درون روسيه نقش چندان مهم و پررنگي داشته باشد و بايد به جاي آن از بيرون فقط منتظر بماند.
روسيه نقاط ضعفي دارد كه در صورت عدم تغيير رفتار و تلاش براي رفع اين نقاط ضعف، نمي توان چندان به ابرقدرت شدنش تا سال 2020 اميدوار بود. يكي از مهمترين اين نقاط، ضعف اقتصادي است. روسيه نتوانسته  است با شتاب كافي اقتصادش را چند وجهي كند. روسيه به يمن قيمت بالاي انرژي و صادرات مواد خام در ماه ژانويه سال 2007 در مقام دهمين اقتصاد بزرگ دنيا قرار گرفت. اما صادرات انرژي تنها 30 درصد بودجه دولت را تشكيل مي دهد كه تازه اين رقم بر اساس رقم 61 دلار براي هر بشكه نفت پيش بيني شده است. صادرات صنعتي روسيه بيشتر از تسليحات تشكيل شده، كه هواپيماي پيشرفته نيمي از فروش آن را به خود اختصاص مي دهد. اين باعث آسيب پذيري روسيه شده است. ابزار ديگري كه روسيه در اعمال سياست خارجي از آن استفاده مي كند تكيه بر قدرت انرژي است. روسيه با وسوسه قوي احياي قدرت سابق خود اكنون بيش از اندازه از اين ابزار قدرت يعني انرژي استفاده مي كند و با اين كار خود را به شريكي غير قابل اعتماد براي غرب و حتي همسايگان شرقي خودش تبديل كرده است. بعضي تحليلگران روسي به رهبران كرملين توصيه كرده اند كه براي رسيدن به اهداف كوتاه مدت موقعيت جهاني كشور را به خطر نيندازند.
ديلي استار‎/ 12 فوريه 2007
ترجمه: نيلوفر قديري

نگاه
سخناني متفاوت
حسن بهشتي پور
گروه سياسي - ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه در اجلاس امنيتي مونيخ سخنراني اي كرد كه بسياري از تحليلگران آن را اعلام مواضع جديد سياست خارجي مسكو مي دانند. او در ابتداي سخنراني تأكيد كرد كه سخنانش از جنسي متفاوت با سخناني خواهد بود كه معمولاً در چنين نشست هايي مطرح مي شود. اين سخنراني چند نكته مهم اقتصادي با استفاده سياسي داشت كه آن را به طور خلاصه مي خوانيد.
۱) روسيه سالانه 5/4 ميليارد دلار بابت ترانزيت گاز و نفت خود به اروپا به برخي كشورهاي همسايه پرداخت مي كند و ساخت خط لوله بستر درياي بالتيك به عنوان خط لوله اروپاي شمالي وابستگي ما را به ترانزيت انرژي از خاك كشورها، از بين خواهد برد. علاوه بر خط لوله شمالي از طريق خط لوله موسوم به جريان آبي بستر درياي سياه كه از تركيه، به ايتاليا، اتريش و تركيه به اسرائيل مي رسد، روسيه مي تواند به صورت مستقيم به بازارهاي اروپا و آسيا و خاور دور دست يابد.
غرب روسيه را به استفاده سياسي از اهرم انرژي متهم مي كند. متأسفانه برخي كشورها اين نظريه را به غلط دامن مي زنند در حالي كه روسيه هميشه به تعهدات خود در مورد انرژي پايبند است. وي با اشاره به اختلافات در زمينه صادرات نفت و گاز به برخي كشورهاي همسايه (بلاروس، اوكراين، گرجستان و...) گفت: ما موظف به دادن سوبسيد به اين گونه كشورها نيستيم.
پوتين با اشاره به چهار برابر بودن ميزان ميانگين مصرف گاز در داخل كشور نسبت به كشورهاي اروپايي و نرخ ارزان تر اين فرآورده گفت: اگر اين طور باشد ما هميشه عقب تر خواهيم ماند ولي ناچاريم يارانه ها را براي مردم تا سال 2015 ميلادي حفظ كنيم.
پوتين افزود: همواره به ما گفته مي شود كه روسيه از منابع اقتصادي خود براي رسيدن به اهداف سياسي استفاده مي كند كه اين مساله صحيح نيست. رئيس جمهوري روسيه گفت افزايش قيمت صادراتي منابع انرژي روسيه با توجه به تنظيمات لازمه بازار انجام گرفته است.
او با يادآوري روسيه زمان شوروي گفت: روسيه ديگر قادر نيست مانند زمان اتحاد جماهير شوروي انرژي را با يارانه (با نرخ دولتي پايين تر از بازار آزاد) به كشور هاي همسايه صادر كند. رئيس جمهوري روسيه افزود: ما مجبور نيستيم اقتصاد ساير كشورها را يارانه اي كنيم، هيچ كسي اين كار را نمي كند، پس چرا آنها در حال حاضر چنين چيزي را از ما درخواست مي كنند.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |