با پيشنهاد 21 اثر جهاني براي انتخاب عجايب هفتگانه جديد
جاي ايران خالي است
|
|
ايران به واسطه پيشينه باستاني و ارزشمند تاريخي خود واجد آثار و ابنيه معتبر و شناخته شده اي است كه معرف تاريخ و فرهنگ ايران در سطح جهان هستند و در ذهن جهانيان آشنا با ايران نام اين آثار تداعي كننده افتخار و اعتبار سرزمين ارزشمند ماست. در اين زمينه آنچه باعث توجه و معرفي بهتر خواهد بود ثبت جهاني آثار باستاني و تاريخي است تا به واسطه آن بتوان ضمن بهره مندي از امتيازات اعطايي از جانب سازمان يونسكو و كسب اعتبار در اين زمينه به ارتقاي جايگاه آثار در سطح جهان اميدوار بود. صنعت توريسم سومين صنعت درآمدزا در سطح جهان است و كم كاريهاي منجر به عدم ثبت آثار بيشتري از ايران در كنار غفلت از فرصت هاي جهاني در كنار اقدامات غيركارشناسي كه حريم همين تعداد آثار ثبت شده محدود را نيز مورد تعرض قرار مي دهد نكاتي هستند كه نياز به دقت، تأمل و توجه بيشتر و اتخاذ ديپلماسي فعال تري در اين زمينه دارند.هفت اقليم فرهنگ و تمدن ايراني لياقت سهمي بيشتر در عرصه جهان را دارد؛ لياقتي كه با سعي و تلاش به آن خواهيم رسيد.
فرشيد خداداديان
پس از پايان جنگ جهاني اول بود كه ايده حمايت از هر نوع ميراث جهاني مطرح شد و مدتها بعد بود كه در شانزدهم نوامبر 1972 كنوانسيون حمايت از ميراث تاريخي و طبيعي جهان به تصويب سازمان ملل رسيد و سازمان آموزشي و علمي و فرهنگي سازمان ملل، يونسكو، مركزي را تحت عنوان ميراث جهاني داير كرد. مأموريت اين مركز در هشت بند تعريف شده است:
۱ - تشويق كشورهاي جهان به امضاي كنوانسيون ميراث جهاني و اطمينان از حفظ و نگهداري صحيح ميراث طبيعي و فرهنگي آنان
۲ - تشويق بخش هاي مختلف فعال در اين حوزه در كشورها براي نامزد كردن آثار طبيعي و فرهنگي كشورهايشان با توجه به ويژگي هاي ملي آن
۳ - تشويق كارشناسان كشورها به ارائه و تنظيم برنامه مديريتي براي اخبار و وضعيت سايت هاي ميراث جهاني
۴ - كمك به كشورهايي كه اثر خود را به ثبت رسانده اند براي آموزش نيروي متخصص در نگهداري آثار و توسعه مراكز حفاظتي از آثار با توجه به تكنولوژي هاي پيشرفته
۵ - ساخت مراكز امدادرساني سريع براي ميراث جهاني در زمان وقوع حوادث
۶ - حمايت از مراكزي كه فعاليت هاي عمومي در زمينه نگهداري و آموزش نحوه حفاظت از آثار به افراد آموزش مي دهند
۷ - تشويق هر منطقه براي جلب توجه ساكنين آن به حفظ و نگهداري ميراث جهاني
۸ - تشويق كشورهاي بين المللي براي حمايت و حفاظت از ميراث طبيعي و جهاني
يونسكو با تأمين اعتبار مرمت و نگهداري آثار ثبت شده جهاني وظايفي را نيز براي كشورهاي واجد آن آثار تعريف مي كند كه كشورها مؤظف به انجام و رعايت آن وظايف مي كنند. با توجه به محاسن ثبت جهاني آثار از جمله مباحث مربوط به مرمت و نگهداري و تبليغات و معرفي كه طبيعتاً اقبال و توجه جهانگردان و رونق صنعت توريسم را به دنبال خواهد داشت به نظر مي رسد اتخاذ ديپلماسي فعال در اين زمينه مي تواند بسيار تأثيرگذار باشد.
وقتي به سير تاريخي ديپلماسي فعالان و متوليان امر در زمينه تلاش براي ثبت آثار ايراني در فهرست جهاني توجه مي كنيم فترتي بيست و چند ساله را شاهديم كه فارغ از دلايل خواسته و ناخواسته مؤثر در آن بدون شك تأمل و بررسي در آن به منظور برنامه ريزي بهتر براي آينده را ضروري مي كند.
در مقطع نخست سال 1358 خورشيدي شاهديم كه سه اثر ايراني موفق به ثبت جهاني شده اند.
معبد چغازنبيل شوش وزيگورات شكوهمند تمدن ايلام، بناي ارزشمند هخامنشي تخت جمشيد و ديگر، ميدان نقش جهان، يادگار حكمرانان صفوي در پايتخت شان اصفهان نصف جهان، آثار سه گانه ايراني بودند كه اين شانس را يافته بودند تا قبل از ساير آثار ايراني به ثبت جهاني برسند.تا سال 1358 تنها اين سه اثر بودند كه در يونسكو به عنوان ميراث جهاني واجد شناسنامه شده بودند. بروز انقلاب اسلامي و پس از آن جنگ تحميلي و مسائل داخلي و خارجي باعث شد از اين سال شاهد دوران فترتي بيست و چند ساله در زمينه ثبت آثار باشيم.
براساس اعلام مسئولان ايراني از آن مقطع به بعد حداقل هفده اثر براي ثبت به يونسكو معرفي شده اند اما از آن ميان تنها محوطه تخت سليمان توانست در سال 1380 به ثبت جهاني برسد.
عليرغم اقبال دوباره داخلي به مقوله ميراث فرهنگي، اين بار قوانين و مقررات جديد يونسكو بود كه سد راه ثبت بيشتر آثار ايران در فهرست جهاني گرديد. يك سال پس از ثبت جهاني تخت سليمان يونسكو شيوه نامه جديدي تصويب كرد كه براساس آن سالانه تنها سي اثر مي توانستند به ليست جهاني اضافه شوند. تلاشهاي ايران در طي مدت سپري شده پس از صدور اين مقررات جديد منجر به ثبت سه اثر ديگر شد. محوطه پاسارگاد، گنبد سلطانيه زنجان و كتيبه بيستون كرمانشاه سه اثري بودند كه سهم ايران در ليست ميراث جهاني را به عدد هفت رساندند.
همانگونه كه پيشتر آمد ثبت يك اثر در ميراث مشترك تنها يك حركت تبليغاتي نيست و امتيازاتي را براي كشور صاحب اثر به همراه خواهد داشت و البته تعهداتي جهاني را نيز براي آن كشور خواهد آفريد.در اين رابطه همان گونه كه در مسئله ميدان نقش جهان ديديم، حفظ حريم ميدان، برنامه ريزان شهري را مجبور به تعديل برج جهان نما و در مسئله آبگيري سد سيوند نيز بايد مواظب حريم ديگر اثر ثبت شده جهاني خود يعني محوطه پاسارگاد باشيم تا نه تنها چالشي در اين زمينه به وجود نيايد بلكه عملكرد ما نيز باعث نشود ثبت ديگر آثار ايران در فهرست ميراث جهاني با اما و اگر همراه باشد!
فارغ از بعد معنوي و اعتبار تاريخي و فرهنگي حضور آثار ايران در ليست جهاني بدون شك در عرصه صنعت توريسم نيز واجد امتيازاتي است. دنياي امروز تنها نگاه احساسي و نوستالژيك به پيشينه خود ندارد و از مؤلفه هاي مختلف براي كسب درآمد و توسعه اقتصادي و ساختن فرداي بهتر استفاده مي كند. امري كه هيچ منافاتي نيز با افتخار و اعتبار به پيشينه ارزشمند تاريخي و فرهنگي مناطق مختلف ندارد و يكي از اين راهكارهاي درآمدزايي، بهره مندي از مزاياي اقتصادي و درآمدي صنعت توريسم با بهره مندي از معرفي جهاني آثار باستاني و تاريخي هر كشور است و تلاش بيشتر براي بالا بردن شمارگان آثار ارزشمند ايراني در ليست جهاني در اين زمينه مي تواند بسيار مفيد باشد.
رويداد ديگر و البته جديدتري كه در عرصه ميراث فرهنگي و صنعت توريسم جهاني در حال انجام است ارائه طرحي براي انتخاب عجايب هفتگانه جديد جهان است. باغ هاي معلق بابل، مجسمه زئوس، معبد آرتيمس، مقبره ماسولوس در هاليكارناسوس، برج دريايي اسكندريه، مجمسه عظيم رودس و اهرام سه گانه مصر عجايب هفتگانه جهان در عصر باستان بودند و در اقدامي نوين يونسكو با چنين پيش زمينه ذهني در تدارك معرفي عجايب هفتگانه جديد جهان است.
تلاش براي تعيين اين عجايب نوين ابتدا يك طرح تحقيقاتي بود كه در سال 1999 ميلادي توسط برنارد وبر محقق سوئيسي آغاز شد. او حدود دويست اثر تاريخي را براي انتخاب نهايي در اين زمينه كانديدا كرد اما فهرست بلند او نهايتاً توسط يك گروه از باستانشناسان و با نظارت يونسكو به بيست و يك مورد كاهش يافت.
اين آثار عبارتنداز: آكروپوليس در يونان، الحمرا در اسپانيا، نگكور در كامبوج، مجسمه مسيح در برزيل، آمفي تئاتر كولوسوم در ايتاليا، جزيره شرقي شيلي، برج ايفل، ديوار چين، كليساي حاجياي صوفيه تركيه، معبد كيوميزو ژاپن ، كليساي كرملين روسيه، ماچوپيچو در پرو، قلعه نوشيوان اشتاين آلمان، پترا در اردن، اهرام چچن ايتزا در مكزيك، اهرام سه گانه مصر، مجسمه آزادي آمريكا، اپراي سيدني استون هنگ انگليس، تاج محل هند، تيمبوكتو در كشور مالي. نكته جالب در اين ليست اين است كه برخي از آنها همچون ماچوپيچوي پرو هنوز حتي به ثبت جهاني نيز نرسيده اند. بديهي است براي گزينش نهايي اين ليست مؤلفه هاي زيادي مدنظر قرار گرفته است و جاي خالي نام ايران در اين ليست شايد به واسطه عدم معرفي مطلوب آثار آن براي كارشناسان جهاني باشد. تفاوت اساسي هفت گانه جديد جهان با عجايب هفتگانه باستاني فعال بودن صنعتي به نام توريسم در روزگار جديد است كه پويايي آن توسعه اقتصادي را به همراه خواهد داشت و از اين منظر زيان عدم حضور آثار ايراني در بين كانديداهاي اين هفت گانه درآمدزا بيشتر به چشم مي خورد.
|