جمعه ۲۴ مهر ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۲۶
هنر
Friday.htm

به بهانه اكران «پروانه» ساخته عباس رافعي
پروانه اي در كوير
007344.jpg
عكس: مجيد صباغ بهروز
صمد مقدم
عباس رافعي فيلمسازي را با ساخت فيلم هاي هشت ميلي متري در مركز سينماي آماتور آغاز كرده است. او پس از اخذ مدرك ليسانس فيلمنامه نويسي و فوق ليسانس ادبيات نمايشي، به عنوان نويسنده، تهيه كننده و كارگردان در گروه فيلم و سريال شبكه يك سيما مشغول به كار شد. رافعي اولين فيلم بلندش را سال ۷۵ با عنوان «راز مينا» جلوي دوربين برد.
راز مينا يك ويژگي بارز داشت و آن هم اولين حضور سينمايي لعيا زنگنه پس از پخش سريال پرطرفدار «در پناه تو» بود. اين فيلم به همين خاطر با اين كه ضعف هاي فراواني داشت، توانست تا حدودي در جذب مخاطب موفق عمل كند و در زمره فيلم هاي پرفروش قرار گيرد. رافعي پس از راز مينا قصد ساخت دومين فيلم سنمايي اش را به تهيه كنندگي حسن هدايت داشت اما اين امر به دلايلي ميسر نشد. او سپس به تلويزيون روي آورد و چند كار ويديويي و يك مجموعه تلويزيوني را جلوي دوربين برد.
رافعي طي آن سال ها قرار بود يك مجموعه عظيم تلويزيوني با نام «عمليات آژاكس» را نيز كارگرداني كند. اما با اين حال دو هفته قبل از آغاز پروژه، به علت تغيير مديريت در شبكه اول سيما، كار متوقف شد.
رافعي سال ۷۹ دست به يك تجربه متفاوت در تلويزيون زد. او با ساخت «جاده هاي سبز شمالي» يك مجموعه با روايتي فلاش بك در فلاش بك را روي آنتن فرستاد كه چندان با استقبال مواجه نشد. سال ۸۰ بود كه ادامه پروژه نيمه كاره «فيل در تاريكي» به كارگرداني نعمت حقيقي به عباس رافعي پيشنهاد شد. رافعي كه طي زمان ساخت فيل در تاريكي در جريان توليد اين فيلم قرار گرفته بود اين پروژه نيمه تمام را به اتمام رساند و آن  را آماده نمايش كرد ولي اين فيلم هرگز رنگ اكران عمومي به خود نديد و پس از مدتي در يك بعدازظهر جمعه تلويزيوني پخش شد.

عباس رافعي سال ۸۱ به خاطر ساخت يك فيلم ويديويي براي تلويزيون جايزه سفر به مكه را برنده مي شود. او در آن جا با هم اطاقي هايش از فيلم و سينما سخن مي گويد و ايده اوليه طرح فيلم «پروانه اي در باد» مطرح مي شود.
رافعي فروردين سال گذشته طرح اوليه را مي نويسد و پس از يك ماه فيلمنامه اوليه آماده مي شود. او در ارديبهشت ماه تقاضاي دريافت پروانه ساخت مي كند ولي به علت اين كه مي خواسته هم سمت نويسنده، هم كارگردان و هم تهيه كننده را در اين فيلم بر عهده داشته باشد، با تقاضايش مخالفت مي شود ولي سرانجام اواخر مردادماه او پروانه ساخت را دريافت مي كند.
از ۲۵ مرداد تا ۲۹ مهر پيش توليد پروانه اي در باد انجام مي شود و از ۲۹ مهرماه فيلمبرداري در منطقه نخلك در حاشيه كوير مركزي ايران آغاز مي گردد. نخلك منطقه اي كويري است كه هيچ آبادي در اطراف آن ديده نمي شود. كار در نخلك حدود ۲۲ روز طول مي كشد و سپس گروه فيلمبرداري به چابهار مي روند و حدود هشت روز در آن جا كار مي كنند و سپس در تهران مابقي نماها گرفته مي شوند. اولين نمايش پروانه اي در باد در بيست و دومين جشنواره فيلم فجر و در بخش مسابقه است. اين فيلم با اين كه تنها در يك رشته (صداگذاري) نامزد دريافت جايزه مي شود اما برخورد تماشاگران و منتقدان با آن چندان منفي نيست، پروانه اي در باد يك اثر آبرومند ارزيابي مي شود.

پروانه اي در باد ماجراي همراه شدن زن و مردي غريبه در دل كوير براي يافتن گمشده اي است. آيدا (شقايق فراهاني) زن جواني است كه به علت كارهاي خلاف شوهرش (مجيد مشيري) به زندان افتاده. او پس از ده سال از زندان آزاد مي شود و سفري را براي يافتن همسر و دخترش آغاز مي كند. آيدا در مسير جست وجوي همسرش، به مردي كويرنشين (فريبرز عرب نيا) برمي خورد. امير به ظاهر مردي گوشه گير و بريده از اجتماع است كه به تنهايي در كوير زندگي مي كند. او از گوشه گيري و عزلت تنها  ريش و موي بلند را به ارث برده و كارگردان از هيچ نشان ديگري براي باورپذير كردن تنهايي او استفاده نكرده است. امير قبلاً همكار و شريك شوهر آيدا بوده ولي هم اكنون دشمن اوست. او شوهر آيدا را مسبب مرگ همسر و فرزند خود مي داند ولي در طول فيلم هيچ اشاره اي به اين مسئله نمي شود و تماشاگر نمي فهمد چرا شوهر آيدا باعث مرگ فرزند و همسر امير شده است.
امير در ابتداي برخوردش با آيدا او را از خود مي راند ولي با چند اتفاق ساده به نوعي به او دل مي بندد، ريش و موي خود را كوتاه مي كند و براي يافتن همسر و دختر آيدا، با او همراه مي شود. نكته جالب اين كه مشخص نمي شود چرا امير كه به اين راحتي مي توانسته در اين سال ها به نشاني شوهر آيدا دست پيدا كند و انتقام زن و فرزند خود را از او بگيرد، تا به حال اين كار را نكرده است!
به هر حال امير و آيدا سفري را در دل كوير براي رسيدن به هدف خود آغاز مي كنند سفري كه اتفاقات زيادي در پي دارد و باعث نزديكي بيشتر اين دو و رسيدن به معنايي ديگر از زندگي نزد آنها مي شود. يكي از نقاط ضعف فيلم ديالوگ نويسي و حرف هاي رد و بدل شده ميان امير و آيداست. كشمكش هاي امير و آيدا مي توانست بر مبناي ديالوگ هاي ميان آنها شكل بگيرد ولي به علت عدم جذابيت ديالوگ ها رابطه  اين دو نفر چندان تماشاگر را با خود درگير و همراه نمي كند. البته كارگردان براي جبران اين نقيصه، فيلم را بر مبناي اتفاقاتي كه براي امير و آيدا طي مسير مي افتد استوار كرده و سعي كرده به نوعي از تصاوير براي پيشبرد داستان كمك بگيرد كه اتفاقاً در پاره اي موارد اين مسئله جواب داده است.
سكانس توفان شن و مدفون شدن ماشين امير و آيدا زير شن هاي كوير يكي از اين صحنه هاي ديدني و نفس گير فيلم است. پروانه اي در باد يا همان «پروانه» داستان و روايت ساده اي دارد و اگر لوكيشن هاي ديدني و جذاب فيلم (كه در دل كوير واقع شده اند) نبود، فيلم در حد يك ملودرام معمولي تنزل مي يافت.
اما در پروانه نكات قوتي  نيز به چشم مي خورد. فيلم قصه ساده خود را بدون تكلف و لكنت بيان مي كند. تصاوير كوير و صحنه هاي مربوط به آن جذاب از كار درآمده اند و موسيقي متفاوت فردين خلعتبري به فضاي كوير و حال و هواي فيلم كمك شاياني كرده است. پايان فيلم و به زندان افتادن دوباره آيدا كه نشان از حركتي دايره وار از زندان به زندان است نيز از جمله نكات قابل توجه فيلم به شمار مي رود و كارگردان به درستي به پايان خوش براي راضي كردن تماشاگر رضايت نداده است. پروانه فيلمي معمولي در عين حال آبرومند در سينماي ايران و نقطه عطفي در كارنامه عباس رافعي است و اگر كار بيشتري روي فيلمنامه آن انجام مي شد، مي توانست به اثر قابل تامل تري تبديل شود.

پروانه اي در باد چند هفته قبل از اكرانش به پروانه تغيير نام داد. شايد دليل اين تغيير اسم اكران فيلم قبلي گروه سينماي آفريقا يعني شمعي در باد باشد و اين كه رافعي و يا پخش كننده فيلمش نخواسته اند با فيلم تازه به نمايش درآمده اي تشابه اسمي داشته باشند. فيلم از تبليغات تلويزيوني هم برخوردار است ولي آنطور كه بايد نتوانسته مخاطبان را جذب خود كند. پروانه به طور متوسط در هر روز حدود يك ميليون تومان مي فروشد كه چندان راضي كننده به نظر نمي رسد. عدم موفقيت پروانه در اكران عمومي را مي توان در چند دليل عمده بررسي كرد. اول زمان و شرايط اكران است و اين كه فصل كم مخاطب و سرد اكران آغاز شده و تا پايان ماه مبارك رمضان اين وضع ادامه خواهد داشت. دليل اصلي  تر هم اين كه پروانه شاخصه خاصي براي به سينما كشاندن مخاطبان ندارد. به فيلم هاي پرفروش امسال (و حتي چند سال اخير) نگاه كنيد. هركدام از آنها يك شاخص اصلي و يا يك حاشيه قوي براي جذب مخاطب داشته اند. مسئله اي كه فيلم عباس رافعي از آن بي بهره است.

يك هفته با تئاتر
راز سرزمين من
007347.jpg
آرتا پورملك
طي هفته گذشته اتفاق جديدي در زمينه نمايش هاي روي صحنه نيفتاد و كماكان نمايش هاي قبلي اجراي خود را ادامه دادند.
در سالن اصلي تئاترشهر «راز سرزمين من» به كارگرداني نادر رجب پور كماكان به اجراي خود ادامه مي دهد. اين نمايش پس از ۱۴ اجرا در سالن ۵۷۹ نفره اصلي توانسته ۱۳۹۵ تماشاگر داشته باشد كه از اين ميان ۷۲۵ نفر با بليت و ۶۷۰ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
راز سرزمين من با بليت سه هزار توماني حدود دو ميليون و ۲۰۰ هزار تومان فروش كرده است.
«زمستان» كاري از هما روستا نيز تا كنون پنج اجرا را در سالن ۱۲۰ نفره چهارسو پشت سر گذاشته است. اين نمايش ۱۹۸ تماشاگر داشته كه از اين ميان ۷۸ نفر با كارت مهمان و ۱۲۰ نفر با بليت وارد سالن شده اند. زمستان با بليت ۲۵۰۰ توماني حدود ۲۵۰ هزارتومان فروخته است. «شكلك» كيومرث مرادي نيز ۱۴ اجرا در تالار ۱۰۰ نفره قشقايي پشت سر گذاشته است. اين نمايش با ۱۵۵۸ تماشاگر عنوان پربيننده ترين تئاتر روي صحنه را به خود اختصاص داده و با بليت ۲۵۰۰ توماني حدود دو ميليون و ۶۰۰ هزار تومان فروش كرده است.
۱۰۶۴ نفر از تماشاگران شكلك با خريد بليت و ۴۹۴ نفر از آنها با كارت مهمان از آن ديدن كرده اند.
«يك شب كوچك» به كارگرداني سيما تيرانداز نيز در تالار ۱۰۰ نفره سايه به كار خود ادامه مي دهد. اين نمايش با ۱۵ اجرا توانسته ۱۶۹ نفر را جذب خود كند كه از اين ميان تعداد ۱۱۱ نفر با بليت و ۵۸ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
يك شب كوچك با بليت دو هزار توماني حدود ۲۲۰ هزارتومان فروش كرده است.
اما «نجواهاي نانوشته» كاري از نرگس هاشم پور پس از پنج اجرا در تالار سايه توانسته ۱۲۶ تماشاگر داشته باشد و با بليت دوهزار توماني ۱۰۸ هزارتومان فروش كند. ۷۲ نفر از تماشاگران اين نمايش با كارت مهمان و ۵۴ نفر آنها با خريد بليت وارد سالن شده اند.
نجواهاي نانوشته داستان چهار زن است كه بر اساس يك تصميم مشترك دور هم جمع مي شوند و...
متن نمايشنامه اين نمايش را افروز فروزند نوشته و فلامك جنيدي، مريم باقري، نسرين نصرتي و... در آن بازي مي كنند.
اما در تالار كوچك با ظرفيت ۸۰ نفر همچنان نمايش هاي «عروسي شغال» به كارگرداني آروند دشت آراي و «يك دروغ زيبا» كاري از علي شجره به اجراي خود ادامه مي دهند.
عروسي شغال پس از ۱۴ اجرا توانسته ۶۲۵ تماشاگر داشته باشد كه از اين تعداد ۳۲۶ نفر با خريد بليت و ۲۹۹ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند. اين نمايش با بليت دو هزار توماني حدود ۶۵۰ هزارتومان فروش كرده است.
يك دروغ زيبا نيز پس از ۱۲ اجرا ۲۶۵ تماشاگر داشته است كه ۱۵۶ نفر آنها بليت خريده اند و ۱۰۹ نفر از كارت مهمان استفاده كرده اند. اين نمايش نيز با بليت دو هزار هزارتوماني حدود ۳۱۲ هزارتومان فروخته است.
اما «با دهان بندسكوت» كاري از رضا حداد نمايشي است كه اجرايش در تالار نو كماكان ادامه دارد. اين نمايش در سالن ۵۰ نفره نو توانسته پس از پنج اجرا ۱۰۱ تماشاگر داشته باشد و با بليت دو هزار توماني ۱۰۲ هزارتومان فروش كند. ۵۱ نفر از تماشاگران با دهان بند سكوت بليت خريده اند و ۵۰ نفر آنها از كارت مهمان استفاده كرده اند.
آخرين نمايشي كه در تئاترشهر برروي صحنه است، «در انتظار گودو» كاري از همايون غني زاده است كه در تالار ۵۰ نفره خورشيد اجرا مي شود. اين نمايش پس از ۱۱ اجرا توانسته ۲۴۶ نفر را جذب خود كند كه از اين تعداد تماشاگر ۲۳۸ نفر بليت خريده اند و فقط هشت نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
اين نماش با بليت دوهزار توماني حدود ۴۸۰ هزار تومان فروش كرده است.
اما طي هفته هاي اخير و پس از اعلام ستون پذيرفته شده براي شركت در جشنواره تئاترفجر، اعتراض هاي فراواني به روند و چگونگي پذيرش متون و نمايشنامه ها صورت گرفته و تشكل هاي مختلف تئاتري خواستار روشن شدن چگونگي پذيرش متون و نيز افزوده شدن چند نمايشنامه ديگر به جمع پذيرفته شدگان شده اند.
آخرين اعتراض صورت گرفته را كانون كارگردانان تئاتر ايران انجام داد. اين كانون با اعلام اين كه مدافع حقوق كارگردانان تئاتر ايران است خواستار شفاف سازي سياست هاي اجرايي مسئولان تئاتري شد.
اعضاي كانون كارگردانان معتقدند كه نبايد به علت برخي ضعف هاي موجود در متون نمايشي، كارگرداني كه اين قابليت را دارد كه اثر در خورتوجهي را در مرحله تمرين به سرانجام برساند، از ادامه كار محروم شود.
پيش از اين نيز انجمن نمايشنامه نويسان خواستار پذيرفته شدن ۲۰ متن ديگر به جمع متون پذيرفته شده جشنواره شده بود.
اما با اين اوصاف گويا مركز هنرهاي نمايشي قصد انجام تغييرات در اين زمينه را ندارد و همچنان بر مواضع قبلي پافشاري مي كند.
دست آخر هم اين كه آخرين اتفاق مهم تئاتري هفته گذشته، استعفاي ايرج راد از حضور در شوراي مشورتي تئاترشهر بود. با اين كه راد دليل استعفاي خود را مشغله كاري عنوان كرده اما صحبت هاي او پيرامون چگونگي عملكرد اين شورا حاكي از نارضايتي اش از حضور در شورا و كار در آن است.

جمعه بازار
سينماي ايران
فروش فيلم ها در سينماهاي تهران
تا تاريخ ۲۰ مهر
007158.jpg
توضيح: از هفته گذشته سه فيلم جديد در سينماها بر روي پرده رفتند و از اين هفته نيز «شاه خاموش» ساخته همايون شهنواز به جاي «مزرعه پدري» اكران شد.
«سيزده گربه روي شيرواني» همچنان با در اختيارداشتن بيشترين تعداد سينما، عنوان پرفروش ترين فيلم روز را هم از آن خود كرده است.
اين فيلم كه به نظر مي رسد تا پايان ماه رمضان بر روي پرده بماند، به مرز ۲۰۰ ميليون تومان نزديك شده است و به نظر مي رسد طي هفته آينده اين رقم را پشت سر بگذارد. اما فروش ديگر آثار روي پرده چندان راضي كننده به نظر نمي رسد.
«اشك سرما» توانست سرانجام فقط ۵۰ ميليون تومان بفروشد و مزرعه  پدري نيز فروش خود را به حدود ۳۰ ميليون تومان رساند.
«پروانه» و «الهه زيگورات» نيز فروش چندان جالبي ندارند و كمي بيش از يك ميليون تومان در روز مي فروشند. اما وضعيت «لاك پشت ها هم پرواز مي كنند» ساخته بهمن قبادي با توجه به تعداد كم سينماهاي نمايش دهنده اش، كمي اميدواركننده است. اين فيلم در هفته اول اكرانش در چهار سينما حدود پنج ميليون تومان فروخته كه در مقايسه با ديگر آثار روي پرده رقم راضي كننده اي به نظر مي رسد. اكران شمعي در باد هم در چند سينماي محدود ادامه دارد و اين فيلم به مرز ۳۶۰ ميليون تومان فروش نزديك مي شود.

سينماي جهان
فروش فيلم ها در سينماهاي
ايالات متحده تا تاريخ ۱۰ اكتبر

007161.jpg

توضيح: انيميشن «داستان كوسه» با فروش ۳۲ ميليون دلاري خود در هفته دوم اكران توانست براي دومين هفته متوالي درصدر جدول فروش سينماهاي آمريكاي شمالي قرار بگيرد. اين فيلم ۷۰ ميليون دلاري در هفته دوم نمايشش تنها با ۳۳ درصد افت تماشاگر مواجه شد تا مجموع فروشش را به ۷/۸۷ ميليون دلار برساند.
در رده دوم جدول فيلم «روشنايي هاي جمعه شب» با بازي بيلي باب تورنتون قرار گرفت. اين فيلم ورزشي با فروش افتتاحيه ۵/۲۰ ميليون دلار توانست بسيار فراتر از حد انتظار ظاهر شود. «نردبان ۴۹» اين هفته با فروش ۱۳ ميليون دلاري اش در رده سوم ايستاد و بازسازي فيلم معروف «تاكسي» در هفته اول اكرانش حدود ۱۲ ميليون دلار فروش كرد تا در جاي چهارم جدول قرار بگيرد.


تئاتر
فروش نمايش هاي تالارهاي تهران
تا تاريخ ۱۸ مهرماه
007164.jpg


هفت از هفت
جواد قادري
جشنواره فيلم هاي كودك و نوجوان اصفهان هم به پايان رسيد. طي شش روز در اصفهان حاصل يكساله سينماي كودك و نوجوان روي پرده رفت. سينمايي كه طي سال گذشته تلاش زيادي براي رونق دوباره اش (حداقل در زمينه توليد) صورت گرفت. (البته بگذريم كه اين تلاش ها آنگونه كه بايد ثمر نداد و...)
نوزدهمين دوره جشنواره فيلم هاي كودك و نوجوان آرام تر و بدون حاشيه تر از دوره هاي قبل (حداقل در ظاهر) برگزار شد. فيلم ها طبق برنامه از پيش اعلام شده به نمايش درآمدند و استقبال اصفهاني ها هم از آثار راضي كننده بود. به هرحال خداحافظ سينماي كودك تا سال آينده.
با اين كه گفته مي شد در جشنواره امسال صرفاً فيلم ها براي كودكان به نمايش درخواهند آمد و آثار درباره كودكان در جشنواره جايي نخواهند داشت، اما اكثر آثار حاضر در جشنواره را فيلم هايي درباره كودكان تشكيل مي دادند. فيلم هايي با موضوع هاي نامناسب براي كودكان و تا حدودي آزاردهنده براي آنها.
آثاري مانند «لاك پشت ها هم پرواز مي كنند»، «شكوفه هاي سنگي»، «جنگ كودكانه» و... با اين كه بچه ها را در بطن ماجرا قرار داده بودند ولي صحنه هايي نامناسب براي كودكان و حتي نوجوانان داشتند كه تماشاي آنها سنخيتي با روح لطيف كودكان نداشت. به هرحال بايد به نوعي برنامه هاي جشنواره را پر كرد.
جنگ يكي از موضوع هاي اصلي فيلم هاي به نمايش درآمده در جشنواره امسال بود. تعداد زيادي از آثار مسابقه سينماي ايران، بين الملل، آسيا و حتي آثار انيميشن به جنگ مرتبط بودند و كودكان اصفهاني يكي از جنگي ترين دوره هاي جشنواره را به تماشا نشستند.
ساير آثاري هم كه به جنگ ارتباطي نداشتند، آنقدر موضوعات تلخ و گزنده اي را دستمايه خود قرار داده بودند كه حال و هواي آنها تفاوت چنداني با فيلم هاي جنگي نداشت. جاي خالي آثار شاد و سرخوشانه براي كودكان به شدت احساس مي شد. تنها فيلم «دربه درها» ساخته اميرحسين صديق توانست لحظات شادي را براي كودكان به همراه آورد. به حال سينماي كودك بايد فكري جدي كرد. بايد فيلم كودك ساخت تا كودك با سينما رفتن روحيه اي شاد و با نشاط پيدا كند و به زندگي اميدوار شود وگرنه براي پند و اندرز گرفتن مكان هاي بسياري وجود دارد.


دربه درها ساخته اميرحسين صديق ماجراي ورود تعدادي عروسك به يك خانه قديمي به قصد ديدار مادربزرگ مجموعه «قصه خونه مادربزرگه» است. تقريباً گروه عروسكي سابق مرضيه برومند كنار هم جمع شده اند تا اثر ديگري را خلق كنند اما گويا اين بار حوصله و وسواس چنداني براي ساخت به كار نرفته است.
شايد اگر دربه درها از ابتدا به قصد نمايش در سينماها ساخته مي شد، وضعيت ديگري پيدا مي كرد و اينقدر سردستي نبود.
ترانه هاي فيلم تنظيم بسيار بدي دارند و فيلمنامه نواقص بسياري دارد.


جشنواره امسال افتتاحيه و اختتاميه بهتري را در مقايسه با دوره هاي پيشين داشت. اگرچه افتتاحيه تا حدودي كند و خسته كننده پيش مي رفت اما اختتاميه با يك ريتم مناسب و سريع انجام شد و از نظم خوبي هم برخوردار بود. اما با اين حال اين نوع مراسم ها در جشنواره اصفهان با توجه به بين المللي بودن جشنواره، چندان راضي كننده به نظر نمي رسد و فاصله هاي زيادي از افتتاحيه و اختتاميه هاي جشنواره هاي بين المللي دارد.


يكي از نقاط قوت جشنواره امسال برگزاري منظم جلسات نقد و بررسي فيلم ها و نيز جلسات جانبي بررسي وضعيت سينماي كودك و نيز منشور سينماي كودك بود.
با اين كه برخي از اين جلسات با تنگ نظري عده اي مواجه شد اما به هرحال كيفيت جلسات در سطح مطلوبي قرار داشت و داوران كودك و نوجوان گرماي خاصي با پرسش و پاسخ هاي خود به آن مي بخشيدند.
معرفي فيلم ها و عوامل اصلي توليد فيلم قبل از نمايش آثار در برخي سانس هاي سينماهاي جشنواره نيز از جمله اقدامات جالب و جديد برگزاركنندگان در نوزدهمين دوره جشنواره فيلم هاي كودك و نوجوان اصفهان بود.


لاك پشت ها هم پرواز مي كنند، پشت پرده مه، حيات و يكي دو اثر ديگر به عنوان برترين آثار سينماي كودك و نوجوان در سال ۸۳ انتخاب شدند.
پشت پرده مه در مسابقه سينماي ايران، انتخاب هاي انجمن منتقدان و جوايز جنبي موفق نشان داد و لاك پشت هاي بهمن قبادي در بخش مسابقه بين الملل.
تنها شاهكار جشنواره امسال مربوط به ارسال و اعلام برندگان جشنواره بود و اين كه يك ليست نامنظم و ناقص بدون اين كه نامي از بهترين فيلم بخش مسابقه سينماي ايران در آن باشد، به روزنامه ها ارسال شد.
ضمناً امسال نامزدهاي بخش هاي مختلف نيز اعلام نشدند و فقط نام برندگان پروانه زرين اعلام شد.

|  ايران  |   هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |
|  پرونده  |   سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |