جمعه ۲۴ مهر ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۲۶
هفته
Friday.htm

فشارهاي رواني عصر حاضر
درد مشترك
007152.jpg
مينا شهني
دوران ما دوران استرس است. چه بخواهيم چه نخواهيم بايد اين واقعيت را بپذيريم كه استرس عصر ما را به تصاحب درآورده است. ما هر روز از اين واژه ـ استرس ـ در مكالمات روزانه مان استفاده مي كنيم. در حرف زدن هاي روزانه اين حس آنچنان غلبه دارد كه معمولاً قبل از آن كه فكر كنيم جمله هايي با موضوع استرس را برزبان مي آوريم. جمله هايي مانند: «استرس كارم زياد شده»، «امروز خيلي استرس دارم.» يا «از شدت استرس كنترل اعصابم را از دست مي دهم.» جمله هايي هستند كه ما گاه و بيگاه بر زبان مي آوريم و همين جمله ها حضور استرس را در تمام زندگي مان گوشزد مي كند تا آن جا كه برخي معتقدند زندگي امروزي بدون استرس ممكن نيست و بسياري بر اين عقيده پافشاري مي كنند كه استرس يكي از ويژگي هاي بارز زندگي بشر امروز است.
در واقع به نظر اين گروه شرايط زندگي ما را هر روز وادار به تحمل استرس زيادي مي كند. هنوز معلوم نيست كه همه كساني كه از واژه استرس در كلامشان استفاده مي كنند تعريف درست و دقيقي از آن داشته باشند. واكنش هاي گوناگوني كه از افراد سر مي زند مي تواند بيانگر فشار رواني ناشي  از اضطرابي باشد كه تحمل مي كنند. واكنش هايي مانند عصبانيت، بوق زدن هاي پي درپي در خيابان و يا دعوا مرافعه كردن با ديگران در جامعه مي تواند ناشي از يك فشار رواني باشد كه فرد ـ حداقل به تنهايي ـ قادر به حل كردن آن نيست.
عوامل گوناگون محيطي چه در فضاي خانواده و يا در محيط كار و حتي خيابان هاي شهر مي تواند بر فزوني حجم استرس روزانه ما تاثير بگذارد و ما همواره بدون ريشه يابي و كنكاش در اين باره با فشار زيادي روبه رو مي شويم. عدم رعايت حقوق شهروندي از سوي برخي شهروندان نيز حتي مي تواند سبب بروز استرس در ميان گروه ديگر باشد.
استرس چيست
تعريف دقيق و واضح حالات و كلمات سبب مي شود تا ما به روشني به روحياتمان مسلط باشيم. «استرس به شرايطي گفته مي شود كه در آن ظرفيت ها و امكانات فرد با موقعيت وي هماهنگ نبوده و او را دچار تعارض و كشمكش كند. »
آنچه ميان ما و امكانات موجود ناهماهنگي به وجود مي آورد در واقع بروز استرس را برايمان در پي دارد. اين حالت به ويژه در سال هاي نوجواني و جواني بيشتر مي شود. بيشتر جوانان در برخورد با ناهماهنگي هاي موجود دچار حالتي ناشي از سردرگمي، ناتواني و عصبانيت مي شوند كه صدمات جبران ناپذيري را در پي خواهد داشت.
كلافگي، سردرد و بي خوابي يا اختلال در خواب از اولين نشانه هاي بروز استرس به ويژه در جوانان به شمار مي روند. آشفتگي هاي رفتاري ديگر مانند عصبانيت، پرخاشگري، ناتواني در كنار آمدن با ديگران يا عدم پذيرش واقعيت نيز مي تواند از علايم استرس باشد.
در هر صورت با توجه به اعتقاد برخي جامعه شناسان و روان شناسان كه استرس را جزيي از زندگي در عصر ما مي دانند، اين تصور به وجود مي آيد كه ما درباره موجودي همزاد ـ استرس ـ حرف مي زنيم. موجودي كه با پيشرفت تكنولوژي در زندگي روزانه ما رخنه مي كند.
عادت به استرس
در بيشتر موارد، ما فشارهاي زيادي را در محيط پيرامونمان احساس مي كنيم، حضور اين فشارها ما را لحظه اي تنها نمي گذارد. تا آن جا كه به تحمل فشار عادت مي كنيم يا اصلاً تحمل فشارهاي رواني به نوعي عادت براي ما تبديل مي شود. در اين صورت رويارويي و پرداختن به چگونگي برطرف كردن اين فشارهاي رواني در وجود ما، خواه ناخواه به دست فراموشي سپرده مي شود هرچند روان شناسان معتقدند كه با تحمل همواره فشارها و استرس فرد روز به روز دچار مشكلات پيچيده تر مي شود.
كارشناسان تاكيد دارند كه همواره مشكلات بايد بيان  شوند و در صدد جست وجوي راه حلي مناسب براي آنها برآييم. اين در حالي است كه بسياري از جوانان تنها به طرح مشكلات بسنده كرده و از پي جويي براي حل آنها خودداري مي كنند. اين خودداري مي تواند دلايل گوناگوني داشته باشد، دلايلي مانند عدم همكاري خانواده يا ناهماهنگي ساز و كارهاي اجتماعي كه خود سبب ساز بحران و استرس براي جوانان است.
هنجارهاي اجتماعي
يك متخصص علوم رفتاري تعريف ديگري براي استرس دارد. دكتر مجيد ابهري مي گويد: «استرس يك تنش عصبي و روحي است كه به طور كاذب در افراد ايجاد مي شود و به صورت يك عادت در مي آيد. اين تنش عصبي هرگاه به طور مستمر ادامه پيدا كند به يك صفت براي فرد تبديل خواهد شد.»
اين آسيب شناس اجتماعي معتقد است كه گسسته شدن تعادل اجتماعي به عنوان زيرساخت هاي رفتار طبيعي انسان مهم ترين عامل بروز تنش هايي است كه منجر به شايع  شدن استرس در ميان افراد جامعه مي شود. در واقع هرگاه تعادل اجتماعي در يك جامعه از بين برود رفتارهاي طبيعي مردم دچار تنش هاي عصبي مي شود و در اين حالت فرد تحمل رفتارهاي خود را از دست مي دهد و در يك مدت زمان طولاني افراد دچار استرس مي شوند.
دليل اصلي بروز استرس به نظر دكتر ابهري نگراني هايي است كه افراد جامعه نسبت به وضعيت معيشتي دارند و نگراني نسبت به وضعيت حال و آينده خود و افراد خانواده شان. او در توضيح اين مطلب دلايلي مي گويد: «وقتي انسان ها احساس امنيت نسبت به شرايط موجود و يا به دست آوردن شرايط بهتر در آينده ندارند نمي توانند بدون دغدغه زندگي كنند از همين رو نگراني  هايشان روز به روز بيشتر مي شود، استمرار اين حالت سبب ماندگاري استرس در افراد جامعه خواهد شد.»
007149.jpg
مهم ترين پيامد استرس جامعه اين است كه افراد در تنظيم رفتارشان نسبت به يكديگر دچار مشكل مي شوند. در اين حالت معمولاً فرد روابط و رفتار خود را به شكل طبيعي نمي تواند كنترل كند و معمولاً عصبي است. در واقع استرس تاثير مستقيمي بر تنظيم رفتار انسان ها دارد به همين دليل در جامعه اي كه افراد رفتار مناسبي نسبت به يكديگر ندارند مي توان ريشه هاي استرس را جست وجو كرد. هرچند دكتر ابهري استرس را يكي از ارمغان هاي زندگي امروز مي داند و معتقد است: «يكي از دستاوردهاي زندگي امروزي استرس است، چون زندگي ماشيني انسان را به يك سرعت عملي وادار مي كند كه اين سرعت با روحيه لطيف انساني مغاير است. همين موضوع سبب مي شود كه انسان با محروم شدن از زندگي طبيعي به دليل فشردگي وقت در يك تلاش پرتنش غوطه ور شود.»
راه حل ماجرا
عصر ما عصر استرس است، چه بخواهيم، چه نخواهيم و ما در همين عصر به دنيا آمده ايم و ناگزير در همين عصر نيز زندگي مان را با استرس ادامه مي دهيم. اما راههايي براي مبارزه با استرس يا كاهش آن وجود دارد. نظريه هاي متفاوتي درباره راههاي كاهش استرس وجود دارد. تامين رفاه و امنيت اجتماعي مردم مهم ترين گامي است كه دولت ها با همكاري مردم مي توانند بردارند. هرگاه افراد جامعه بدانند از رفاه كافي برخوردار خواهند بود و يا خانواده شان در برابر حوادث و مشكلات از پشتيباني دولت بهره مي برد، سطح رفاه اجتماعي در جامعه رشد مي كند و همين سبب از بين رفتن بسياري از كشمكش هايي است كه افراد در خود و با خود دارند. جالب است بدانيد «ايمان» در از بين بردن ريشه هاي استرس نقش مهمي دارد تا آن جا كه در صورت تقويت ايمان در افراد استرس كمتري مشاهده شده است.
دكتر ابهري با تاكيد بر توكل مي گويد: «توكل يعني اين كه من به يك مبدا قدرتمند متكي باشم.»
او مي افزايد: «با ايجاد فرهنگ توكل مي توان در بسياري از موارد جلوي استرس انسان ها را گرفت و جامعه اي به دور از تنش و استرس پديد آورد.»
اين جامعه شناس معتقد است توكل را بايد به نحوي مثبت و شايسته در ميان مردم رواج داد. اين كه گروهي به اسم توكل همه چيز را به گردن خداوند مي اندازند از تعاريف و نتايج منفي آن به شمار مي رود. از ديگر موارد مهمي كه مي تواند مانع از بروز استرس هاي بيش از حد در ميان مردم باشد ساده زيستي است.
ساده زيستي و دوري از تجمل گرايي مي تواند اعتماد به نفس بيشتري در ميان مردم به وجود آورد و همين اعتماد به نفس سبب دوري از تنش ها و استرس مي شود. در واقع بخش زيادي از استرس وارد شده به ويژه به خانوده ها برگرفته از انتظارات بيش از حدي است كه از زندگي دارند. حركت به سوي زندگي اشرافي و تجملاتي نيز همراه با استرس از ارمغان هايي است كه دنياي امروز به همراه آورده است.
دستاورد اين ارمغان بروز بيماري هاي عصبي، بيماري هاي جسمي و پريشان خاطري است كه ما در خود داريم.
نشانه هاي استرس
اگر با شرايط واقعي پيرامونتان كنار نمي آييد، در صورتي كه به نظرتان امور خانواده  نامنظم است، اگرسازگاري شما با ديگر افراد جامعه در سطح پاييني قرار گرفته است. نشانه هاي بروز استرس را در خود داريد. عصبانيت ناگهاني، تغيير سريع خلق و خو و گرايش به افسردگي مهم ترين دلايل استرس است. پس مراقبت باشيد ،عصر ما عصر استرس است.

گپ هفته
حلقه گمشده
شاد باشيد تا عمرتان طولاني شود. اگر مايليد عمري طولاني و سرشار از خوشي داشته باشيد، شادي را تجربه كنيد. دانشمندان دانشگاه هاروارد مي گويند كه مواردي مانند شادي و اعتبار اجتماعي مي تواند سبب افزايش طول عمر در انسان ها شود. هرچند عوامل ديگري نيز مانند وزن، تحصيلات، پايداري در ازدواج نيز بر افزايش طول عمر انسان ها تاثير دارد.
اما الگوهاي ناقص يا هدف دار در پوشش مدل هاي فراغت كاذب سبب مي شود تا نسل جوان از شادي واقعي فاصله بگيرد. جوانان كه به اقتضاي سن و شرايط روحي شان از پتانسيل هاي مهم شادي در كشور به شمار مي روند امروز درك دقيقي از شادي ندارند و همين يكي از دلايل كمبود شادي در ميان قشر جوان است. شادي نسل جوان سبب مي شود تا اميد به ساختن آينده اي بهتر تقويت شود. به همين دليل كاهش شادي در ميان نسل جوان امروز داراي اهميت ويژه اي است. چندي پيش جانشين رئيس جمهور در ستاد مبارزه با مواد مخدر خبر از «فقر نشاط جامعه» داد. دكتر علي هاشمي با بيان اين خبر فقط نشاط را عامل گرايش اقشار مختلف جامعه به آسيب هاي متعدد دانست. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، هاشمي معتقد است: «اسلام و ائمه در احاديث و روايات خود تاكيد دارند كه «شيعيان بايد در شادي ها و غم آنها شريك باشند» اما متاسفانه پخش  مداحي به شيوه نادرست از ابهت آن كاسته و حتي برخي معتقدند كه در طول سال شادي ايام مذهبي را كمتر لمس كرده اند.»
هرچند هاشمي اين امر را نتيجه افراط و تفريط هاي موجود در جامعه مي داند. از سويي گروهي از جوانان با تلاش براي دستيابي به شادي كاذب جو جامعه را متشنج مي كنند و از سوي ديگر عده اي به دليل عدم شناخت صحيح شادي خود را از معافيت هاي پرجنب و جوش و گروهي جامعه جدا مي كنند. ادامه منطقي اين افراط و تفريط سبب مي شود تا جامعه دستخوش يك دوگانگي باشد حال آن كه جامعه شاد مي تواند تاثيرات مثبتي براي افراد داشته باشد.
دوري از شادي به همان اندازه مي تواند براي جامعه ضرر داشته باشد كه دستيابي به شادي كاذب براي افراد خطرناك به نظر مي رسد. در غيبت شادي واقعي فشارهاي روحي فراواني بر پيكر جامعه وارد مي شود فشارهاي عصبي كه روز به روز حلقه محاصره را تنگ تر مي كنند.
براي تعريف شادي ناگزير از بازشناسي عوامل عاطفي ـ ارزشي هستيم. ارزش هايي كه جامعه به عنوان پاداش به اعمال ما مي دهد و يا فرصت هايي كه پس از دستيابي به برخي اهداف از سوي جامعه در اختيار ما قرار مي گيرد ميزان شادي را تا حدود زيادي تعيين مي كند. عدم دسترسي به آمال و آروزهايي كه جوانان براي خود تعريف كرده اند سبب مي شود تا ميزان شادي روزبه روز در آنها رو به كاهش برود و همين عامل سبب مي شود تا ما در تعريف موقعيت واقعي موجود براي جوانان كوشش كنيم.
برخي معتقدند كه هرگاه افراد نتوانند به درستي از پس درك شرايط واقعي كنوني برآيند نمي توانند ارتباط منطقي با محيط پيرامونشان برقرار كنند به اين معنا كه جوانان ما در تعريف آينده اي مبتني برحال دچار تضاد خواهند شد. درك دقيق شرايط امروز به جوانان كمك مي كند تا فردا را براساس واقعيت و نه بر پايه خيال بنا كنند. بسياري معتقدند كه مسايل اقتصادي يكي از دلايل عدم رشد شادي در جامعه است. اين اظهار نظرها در حالي صورت مي گيرد كه كشورمان رشد اقتصادي مناسبي را پشت سر مي گذارد و براساس گزارش سالانه صندوق بين المللي پول رشد اقتصادي كشورمان از شرايط مطلوبي برخوردار است. كاهش نرخ بيكاري در كشور و كاهش ميزان بدهي هاي خارجي از دلايلي است كه در گزارش صندوق بين المللي پول براي رشد اقتصادي ايران آمده است. اما همچنان گروهي از صاحبنظران مسايل مالي را مهم ترين عامل فقر شادي در ميان جوانان كشورمان برمي شمرند.
در اين ميان خانواده ها نيز از چرخه تقصير دور نمي مانند. خانواده اي كه مشكلات حل نشده اي را در برابر دارد فشار روحي زيادي بر جوانان وارد مي كند. در واقع خانواده به عنوان مهم ترين بخش جامعه بيشترين تاثير را بر جوانان دارد، به همين سبب اگر زمينه هاي تخليه مناسب انرژي و بروز شادي جوانان از سوي خانواده  فراهم نشود جوانان دستخوش مشكلات فراواني خواهند شد. همين موضوع سبب مي شود تا گروه زيادي از جوانان ما به دليل نابساماني هاي خانواده و كمبود شادي زمينه اي مستعد براي انحراف داشته باشند.در واقع با پيچيده تر شدن زندگي شهري، ما مشكلاتي مدرن را رو در روي خود احساس مي كنيم، ارايه و راه حل مناسب براي اين مشكلات از مهم ترين دغدغه هاي دنياي امروز است.
تاكيد بر به روز كردن سنت ها و حفظ خانواده در شرايط متعادل يكي از راه  حل هايي است كه از سوي كارشناسان مورد تاكيد قرار مي گيرد. در هر حال جامعه جوان مي تواند با اندكي دقت فقر شادي و نشاط را از خود براند و براي ساختن آينده اي بهتر، اميد بيشتري داشته باشد.

يادداشت
حقوق مولف
اولين كتاب براساس كنوانسيون كپي رايت در حالي منتشر شد كه هنوز بحث بر سر مخالفت و موافقت آن باقي است.
اين كتاب با عنوان «قصه ديگچه و ملاقه» نوشته «ميشائيل انده» اولين محصولي است كه با پذيرش قانون كپي رايت از سوي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان منتشر شده است.
در اين ميان هنوز برخي صاحبنظران با پذيرش قانون كپي رايت از سوي كشور مخالفند. عبدالمحمد آيتي يكي از مخالفان است. او معتقد است: «ما در كشورمان كتابهاي بسياري را ترجمه مي كنيم اما كتابهاي ما در كشورهاي ديگر كمتر ترجمه مي شود و به لحاظ اقتصادي پذيرفتن قانون جهاني كپي رايت به نفع ما نيست.»
هرچند اين مترجم درباره ترجمه مي گويد: «ترجمه همواره فرهنگساز بوده و به همين دليل ترجمه آثار فرهنگ هاي ديگر يك امر ضروري به شمار مي آيد.»
سيمين دانشور ـ نويسنده سرشناس كشورمان ـ نيز يكي ديگر از مخالفان سرسخت پذيرش كپي رايت از سوي كشور است. او مي گويد: «اين كه كشور ما به قانون جهاني كپي رايت ملحق نشده، براي ايران يك امتياز است. من گفته ام كه پذيرش قانون «كپي رايت» براي ايران خطرناك است چرا كه اگر بخواهيم بابت همه كتابهاي علمي و فرهنگي موجود حق التاليف به مولفان خارجي بدهيم، ناگزيريم هزينه زيادي بپردازيم از سويي ديگر مجبوريم قيمت كتابها را بالا ببريم كه در نتيجه از توان اقتصادي مردم كاسته مي شود.»
دانشور معتقد است: «ما همچنان محتاج كتب علمي خارجي هستيم، در عين اين كه فعلاً چيزي نداريم كه خارجي ها بابت انتشار يا ترجمه آن به ما حق التاليف بدهند.»
گراني كتاب
به نظر مي رسد قسمت اعظم نگراني ها درباره پذيرش كپي رايت تاثير منفي بر بهاي كتاب باشد. چرا كه بسياري معتقدند در صورت پذيرش قانون كپي رايت، ناشران موظفند بهاي زيادي به نويسنده اثر بپردازند همين جريان سبب بالارفتن قيمت كتاب مي شود. در حالي كه متوسط تيراژ كتاب در كشورمان سه تا پنج هزار جلد در هر نوبت است و فروش همين تيراژ نيز معمولاً دو سال طول مي كشد  و تنها برخي كتابهاي پرفروش مي توانند ركورد بازار كتاب را بشكنند. گران شدن بهاي كتاب خريد آن را توسط مردم با كندي بيشتري رو به رو مي كند و يا شايد منجر به حذف كتاب از سبد خريد خانوارها شود.
تاثير پرداخت كپي رايت بر بهاي كتاب در حالي به مسئله بزرگي براي برخي نويسندگان و ناشران تبديل شد كه كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كتاب «قصه ديگچه و ملاقه» را با قيمت ۱۱۰۰ تومان روانه بازار كرده است. اما براي ناشران خصوصي هنوز اين نگراني وجود دارد كه بدون حمايت دولت نمي توانند كتابهايي با توجه به قانون كپي رايت منتشر و روانه بازار كنند.
در كنار صف مخالفان البته گروه زيادي از دست اندركاران كتاب بر پذيرش قانون كپي رايت از سوي دولت اصرار دارند.
تجارت جهاني
ايران سال هاست كه خواهان پيوستن به سازمان تجارت جهاني است. در واقع كشورمان از سال ۱۹۹۵ درخواست عضويت در سازمان تجارت جهاني را ارايه كرده است اما شرط لازم براي پذيرفته شدن از سوي سازمان تجارت جهاني رعايت حداقل هايي در زمينه كپي رايت است.
سيد حسن حسيني معاون امور اسناد سازمان ثبت اسناد و املاك كشور مي گويد: «كميته اي متشكل از كارشناسان وزارتخانه هاي فرهنگ و ارشاد اسلامي و بازرگاني ماموريت پيدا كرده اند ابعاد مختلف عضويت ايران در كنوانسيون هاي جهاني كپي رايت (مالكيت معنوي) را بررسي كنند.»
او در گفت و گو با خبرگزاري فارس مي افزايد: «براي مالكيت صنعتي با برنامه ريزي مالي انجام شده هيچ مشكلي نداريم و اگر حتي سال آينده موانع پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني رفع شود مشكلي در اين بعد وجود ندارد اما در خصوص مالكيت معنوي كپي رايت يا به عبارتي حقوق مولف مشكلاتي داريم و بايد وزارتخانه هاي مربوطه اقدام لازم را انجام دهند.»
حسيني با اشاره به زمان طولاني سپردن تعهدات مي افزايد: «كارشناسان بايد منافع و مضرات پيوستن به كنوانسيون هاي مالكيت معنوي را به خوبي مورد بررسي قرار دهند و با توجه به طولاني بودن تعهداتي كه سپرده مي شود، با چشم باز الحاق به موافقت نامه هاي بين المللي را بپذيريم.»
در هرحال پذيرش كپي رايت از سوي مسئولان كشور سبب مي شود تا كشور وارد بازار معاملات بين المللي شود اما از  آن جا كه هنوز اين نتيجه قطعي به دست نيامده است تلاش از سوي سازمان هاي نيمه دولتي يا خصوصي ادامه دارد.
هرچند براي رعايت كنوانسيون كپي رايت بسياري از مترجمان و ناشران موظف به جلب رضايت پديدآورنده اثر باتوجه به قوانين بين المللي مي شوند اما رعايت استانداردهاي ملي يا بين المللي سبب مي شود تا در صورت نشر آثار ايرانيان در خارج از كشور نيز نويسندگان و پديدآورندگان از حق و حقوق شايسته اي برخوردار باشند و همين سبب تلاش بيشتر ناشران خارجي براي برقراري ارتباط با پديدآورندگان ايراني خواهد شد. شايد يكي از بهترين راه حل ها در اين زمينه پرداخت بخشي از هزينه  كپي رايت از سوي دولت به شكل يارانه فرهنگي باشد. از اين طريق دولت نيز به پيمان هاي بين المللي در زمينه نشر احترام گذارده است.

شهر در رمضان
007146.jpg
پروردگارا، ما نداي منادي را كه به ايمان و ايمانيان فرا مي خواند شنيديم و ايمان آورديم. تو نيز ما را تسليم فرمانت قرار ده و فرزندان و نوادگان ما را نيز چونان خودمان تسليم و فرمانبردار.
كريما، آنچه به رسولانت و خوبان درگاهت وعده كردي براي ما محقق كن و در دو دنيا خير و نيكي ات را روزيمان گردان و ما را از عذاب آتشت برهان.
كردگارا، قلب هاي شكسته ما را از راهت منحرف مگردان پس از آني كه هدايتمان كردي و از جانبت رحمت و شفقتي به ما هديه كن كه تو بهترين بخشندگاني!
بي همانندا، ما را به گناهانمان مگير و به خطاهامان بازخواست مكن آنچنان كه بر پيشينيان سخت گرفتي و تكاليف گران بر گرده شان نهادي. ما را به رحمت و رافتت مواخذه كن، نه به سخط و غضبت. پروردگارا گناهانمان ببخشاي و از ما درگذر و باران رحمتت را بر سر و رويمان بريز كه تو تنها، مولاي ما هستي.
آمين
ماه رمضان از راه رسيد، انتظار به سرآمد. همه ما يك ماه تمام مهمان خداونديم و در اين مهماني سر سفره مهرش مي نشينيم. هانيه مي گويد: «امسال روزه كله گنجشكي نمي گيرم» اما داوود هنوز بايد روزه هايش را كله گنجشكي بگيرد و پدر براي اين كه داوود نرنجد توضيح مي دهد: «روزه كله گنجشكي به اندازه روزه كامل براي بچه ها ثواب داره».
اما داوود قانع نمي شود پاهاش را به ديوار روبه رو فشار مي دهد و بغضش را فرو مي دهد. مادر خودش را وسط مي اندازد و به داوود مي گويد: «ان شاءا... تو هم به زودي روزه كامل مي گيري» هانيه مي رود تا وضو بگيرد و بيايد سجاده اش را پهن كند. داوود با حسرت به هانيه نگاه مي كند. هانيه دستش را به دعا برمي دارد و براي داوود دعا مي كند و براي خودش كه بتواند روزه اش را كامل بگيرد.
مادر همه چادرنمازها را شسته. خانه را تميز و براق كرده و آشپزخانه را پر از خوراكي هاي ماه رمضان مي كند؛ خودش معتقد است: «ماه رمضان بركت زيادي دارد، ماه عزيزي است، بايد خانه را براي ورودش آماده كرد.» هانيه خرماها را هسته مي كند و در ظرف مي چيند مادر قول داده امسال پختن «فرني» را به او ياد بدهد و هانيه دوست دارد همه روزهاي ماه رمضان فرني بپزد و براي همسايه ها هم ببرد.
داوود هنوز دلخور است از دو روز پيش تا حالا غر مي زند و مي پرسد «من كي بزرگ مي شم؟»
اما هانيه با شوق براي همه دوستانش توضيح مي دهد كه امسال براي ماه رمضان چه برنامه هايي تدارك ديده و چقدر دلش مي خواهد زودتر ماه رمضان از راه برسد. جنب و جوش اهل محل كم كم رنگ و بوي تازه اي مي گيرد بسته اي خرما دست به دست مي شود، كدبانوها فهرست خريد را به دست دارند و مغازه  به مغازه خريد مي كنند تا در ماه رمضان در خانه كم و كسري نباشد. بقال هاي محل از همه زودتر كارشان را شروع كردند از ۲۰ روز قبل جنس مغازه را جور كردند. كار شيريني فروش ها را اما نمي شود جلو انداخت. زولبيا، باميه و گوش فيل را بايد از غروب اول ماه رمضان به دست مردم داد. صف هاي طولاني خريد نان هم نانواها را وادار مي كند تا وقت افطار به فكر افطار اعضاي محل باشند و تند و تند نان از تنور بيرون بياورند.
رمضان آغازي است براي شستن تن از عادت هاي ملال آور از تكرار هميشه، آغازي به نو شدن، انگار از آستانه ظلمت دري به روي بندگان گشوده مي شود و هديه اي به ارمغان مي آورد و ما ـ همه مومنان ـ لبيك گويان به دنبالش مي رويم. رمضان ماه رحمتي است كه همه خاكيان و افلاكيان را در بر مي گيرد.
دستگيري از نيازمندان را فراموش نكنيم كه مهم ترين بهانه براي پرباري عبادتمان دستگيري ضعيفان است. حالا پس از ماهها دوري، در رحمت تمام و كمال به رويمان گشوده شده است و سر سفره خداوند مهمانيم تا عادت هاي هر روز مان را ترك كنيم و در آفرينشي نو همگام با بندگان سهيم باشيم. ماه مهماني خدا بر تمام روزه داران مبارك باد.

|  ايران  |   هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |
|  پرونده  |   سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |