دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۴ - سال سيزدهم - شماره ۳۷۲۷ - Jun 20, 2005
حوادث
Front Page

فرود اضطراري هواپيماي آمريكايي در مهرآباد
000222.jpg
گروه حوادث: صبح ديروز يك فروند هواپيماي آمريكايي به خاطر نقص فني در فرودگاه مهرآباد فرود اضطراري داشت و مجدداً  به مقصد آمستردام حركت كرد. به گزارش خبرنگار ما، جعفرزاده، مشاور رسانه اي و مدير روابط عمومي هواپيماي كشوري با اعلام اين خبر گفت: سحرگاه روز يكشنبه ساعت ۱۵ و ۴ دقيقه يك فروند هواپيماي داستون آمريكايي كه از دهلي نو به سوي آمستردام پرواز مي كرد هنگام عبور از فضاي كشورمان دچار نقص فني شد و خلبان آن تقاضاي فرود اضطراري در باند فرودگاه مهرآباد را كرد. او در اين مكالمه اعلام داشت، مشكل هواپيما در قسمت بار آن است. جعفرزاده در ادامه افزود: اقدامات لازم براي فرود هواپيما صورت گرفت و هواپيما ساعت ۲۰ و ۴ دقيقه صبح در باند فرود آمد. مسافران كه با گروه پرواز ۲۲۵ نفر بودند به سالن ترانزيت ترمينال يك منتقل شدند.
مدير روابط عمومي هواپيمايي كشوري ادامه داد: از زمان فرود كليه اقدامات اوليه براي رفع نقص فني هواپيما از سوي متخصصين ايراني آغاز شد و ساعت ۱۱ صبح مسافران به مقصد آمستردام دوباره سوار بر هواپيما شدند.
گفتني است، هواپيما از نوع DS10 بوده است. همچنين خلبان و مسافران هواپيما لحظاتي قبل از پرواز از سرويس دهي متخصصين ايراني تشكر كردند.

قتل خانوادگي توسط جوان ۲۰ ساله
گروه حوادث: پسري كه خواهر و مادر خود را در منطقه پاكدشت خفه كرده بود در انتظار اجراي حكم اعدام به سر مي برد.
به گزارش خبرنگار ما، بيست و دوم آبان ماه سال ۸۲ خبر وقوع دو جنايت در منزلي واقع در منطقه پاكدشت به اطلاع پليس رسيد. مقتولان يك زن ميانسال و دختري جوان بودند كه مرگ آنان در مراحل اوليه تحقيق خفگي تشخيص داده شد. اجساد در حمام منزل كشف شد. شيشه هاي حمام در اثر آتش سوزي كه عامل جنايت به قصد سوزاندن اجساد ايجاد كرده بود شكسته بودند و خورده هاي شيشه تمام صورت قاتل را خون آلود كرده بود. عامل جنايت پسر يكي از مقتولان و برادر مقتوله ديگر بود.
حميدرضا ۲۰ ساله توسط پليس دستگير شد. او درخصوص انگيزه قتل مادر و خواهرش به مأموران گفت: «روز حادثه در منزل در حال استراحت بودم كه خواهر و مادرم با يكديگر درگير شدند. هر چقدر صبر كردم بحث آنان پايان نيافت. صداي درگيري آن دو اعصابم را به هم ريخته بود. از اتاق خارج شده و من نيز وارد دعوا شدم. آنقدر عصبي شده بودم كه به سوي مادرم حمله كردم. مادرم به آشپزخانه رفت و چاقويي را به سمتم گرفت. به سويش رفتم، چاقو را از دستان او خارج كرده و يك دستمال بلند را دور گردنش حلقه كردم، او خفه شد. خواهرم از مرگ مادرم وحشت كرده بود و دائم جيغ مي كشيد او را نيز خفه كردم. سپس اجساد را به داخل حمام كشيدم به قصد سوزاندن آنان از پمپ بنزين كمي بنزين خريداري كردم. شعله آتش كه بلند شد شيشه ها شكست و به صورتم پاشيده شد. سپس با پدرم تماس گرفته و موضوع را به او اطلاع دادم.
پرونده اين جنايت در شعبه ۷۴ دادگاه كيفري استان بررسي شد. حكم دو بار قصاص طبق خواسته پدر متهم و خواهر و مادر بزرگش و شواهد مندرج در پرونده براي حميد رضا صادر شد.
حميدرضا حتي در حبس نيز با منزل تماس مي گرفت و پدر خود را تهديد به مرگ مي كرد.
بر طبق اظهارات قريشي قاضي اجراي احكام حكم مذكور در حال حاضر در مرحله استيذان قرار دارد.

كينه قديمي منجر به قتل شد
گروه حوادث: دو مرد كه بر اثر مسائل مختلفي از مدت ها قبل با يكي از مسوولان اداره منابع طبيعي شهرستان صومعه سرا گيلان اختلاف داشتند، با طراحي نقشه از پيش تعيين شده وي را به قتل رساندند.
۷ ارديبهشت سال جاري، ماموران انتظامي شهرستان صومعه سرا از طريق تماس تلفني از عدم حضور «ناصر- پ» رئيس اداره منابع طبيعي اين شهرستان به محل كار خود مطلع شدند.
رئيس اداره منابع طبيعي صومعه سرا به پليس گفت: ساعت ۶ و ۴۵ دقيقه صبح امروز همسرم خانه را به مقصد محل كار خود ترك كرد. اما ساعاتي بعد همكاران وي طي تماس تلفني از عدم حضور او به محل كار خود خبر دادند. بنابراين براي يافتن همسرم و با تمام دوستان و آشنايان همسرم تماس گرفتم اما با پاسخ منفي آنها مواجه شدم.
لذا طي تماس تلفني با پليس، آنها را در جريان مفقود شدن همسرم قرار دادم.
پليس پس از دريافت اين خبر، جستجوي خود را جهت يافتن فرد مفقود شده آغاز كرده و موفق شد غروب همان روز خودروي رئيس اداره منابع طبيعي را در حاليكه سوئيچ در محل خود قرار داشت و راديوي آن نيز روشن بود در سه راهي شفت پيدا كند.
براساس اين گزارش، ساعت ۹ و ۲۳ دقيقه ۱۹ ارديبهشت ماه يكي از جنگلبانان به هنگام گشت زني جنازه فرد مفقود شده را در يكي از جنگلهاي اطراف شهر يافت.با كشف اين جسد، پليس تحقيقات ويژه خود را در خصوص يافتن قاتل يا قاتلان آغاز كرد.

سرقت براي اثبات عاشقي
000171.jpg
گروه حوادث: جوان شيرازي كه براي اثبات ثروتمند بودن خود به دختر مورد علاقه اش، با قتل راننده سواري، خودرو وي را سرقت كرده بود، شناسايي و دستگير شد.
كاركنان يك بيمارستان در شيراز طي تماسي با ماموران انتظامي، آنها را درجريان يك مورد تيراندازي قرار دادند. ماموران بلافاصله عازم محل سانحه شده و دربررسي هاي اوليه از راننده كه به شدت مجروح شده بود به نكات مهمي در مورد اين حادثه دست يافتند.
راننده لحظاتي قبل از مرگش اطلاعاتي را در مورد يك پسر جوان دانشحو به نام «جلال» در اختيار ماموران قرار داد. در تحقيقات بيشتر ماموران به پسر ۲۲ ساله اي مظنون شده و او را يك عمليات دستگير كردند. او در ابتدا منكر هر گونه جرمي شد، اما در مواجهه با ادله قانوني پليس به جرم خود اعتراف كرد و گفت: از مدت ها پيش با دختري آشنا شدم و براي اينكه به او اثبات كنم پولدار هستم نقشه يك سرقت را كشيدم.
روز حادثه سوار ماشين شدم و با تهديد از راننده خواستم از خودرو پياده شود و وقتي او مقاومت كرد با شليك گلوله او را از سر راهم برداشته و به سرعت فرار كردم.
اكنون متهم به همراه پرونده پاي ميز محاكمه رفته است.

توضيح يك خبر
در پي درج خبري تحت عنوان «سقوط يك كارمند از برج مخابرات» كه در تاريخ شنبه ۲۱ خرداد ماه سال ۸۴ درج شده بود، نمابري از سوي مدير كل روابط عمومي و امور بين الملل شركت ارتباطات سيار ارسال شده است.
در اين نمابر آمده است، برج آفاق (واقع در ميدان آرژانتين) قبلاً  متعلق به شركت ارتباطات سيار بود كه در سال جديد، بعد از انتقال شركت به برج همراه (واقع در تقاطع خيابان ونك و بزرگراه كردستان) در اختيار شركت ارتباطات داده ها قرار گرفته است. لذا حادثه مذكور در ساختمان شركت ارتباطات سيار رخ نداده است.

حادثه در جهان
تلاش براي دستگيري عامل باند فساد
كرايم لايبرري: پليس ايالت كلورادو نام مردي را كه با به راه انداختن شبكه فساد دختران فراري را با مردان متاهل آشنا كرده و به آنها مي فروخت به اتهام تجاوز و ازدواج اجباري دختري نوجوان با مرد متاهل ۲۸ ساله تحت تعقيب قرار داده است .
دادستان پرونده اعلام كرده است كه وارن جف متهم به چندين مورد تلاش براي برقراري رابطه با دختران كم سن و سال است . در صورت اثبات اتهامات وارده قاضي دادگاه مي تواند وي را به حبس ابد محكوم كند .
اين متهم ۴۹ ساله در خصوص اتهام آخر، هيچ گونه رابطه جنسي خاصي با دختر ۱۶ ساله مذكور نداشته و تنها شرايط را براي ازدواج وي فراهم كرده است .
پليس هنوز نتوانسته است وارن را بازداشت كند اما اميدوار است كه با افشاي نام وي و مشخصاتش بتواند هر چه سريع تر وي را بازداشت كند . وي كه از كارمندان يك كليسا است از يك سال پيش توسط هيچ كدام از اعضاي خانواده اش ديده نشده است و پليس تنها اميدوار است كه بتواند او را در كليسايي در تگزاس پيدا كند . نام مردي كه متهم امكان ازدواج وي را با دختر ۱۶ ساله فراهم كرده است به دلايل امنيتي فاش نشده است اما دادستاني در حال حاضر وي را با يك مورد تعرض جنسي و يك مورد ازدواج با دختري زير ۱۸ سال روبه رو كرده است .
زن هندي به جرم نگهداري مردگان محكوم به حبس شد
روزنامه سان دي: يك زن هندي كه جنازه دختر و اسكلت بدن مادر متوفي اش را به مدت چند سال در خانه اش نگاه داشته بود، به دو سال حبس محكوم شد.
يك زن ۴۵ ساله هندي ساكن شهر «ناسيك» به نام «ميناكشي مالاپور» به جرم نگاهداري جسد دختر هفت ساله و اسكلت مادرش در منزل مسكوني اش، به دو سال حبس محكوم شد.
براساس اين گزارش، «مالاپور» پس از فوت مادر ۷۸ ساله اش در سال ۱۹۹۶ به جاي دفن جسدش، او را در خانه نگاهداشت و بعد از مرگ دخترش چنين عملي را دوباره مرتكب شد.به گفته پليس، همسايگان كه دو سال پيش از بوي بد ناشي از خانه اين زن به تنگ آمده بودند، با بررسي موضوع متوجه آن شده و بلافاصله پليس را مطلع كردند.
لازم به ذكر است، «مالاپور» كه خود منشي دفتر پليس است به مدت هفت سال از استخوانهاي مادرش و به مدت چهار سال از جسد تنها دخترش نگاهداري كرده بود.
دختر بازيگوش استراليايي دستگير شد
ديلي تلگراف : يك دختر استراليايي كه با تماس گرفتن با پليس، مراكز آتش نشاني و اورژانس به دروغ وقوع حوادثي را به اطلاع آنان رسانده بود، شناسايي و دستگير شد. يك دختر ۱۷ ساله استراليايي كه از اول ماه مه تا ۱۷ ژوئن با پليس، مراكز آتش نشاني و اورژانس تماس گرفته و به دروغ خبر وقوع حوادثي را داده يا از آنان درخواست كمك كرده بود به وسيله پليس شناسايي و دستگير شد.
پليس در اين باره گفت كه نمي تواند شاهد هدر رفتن وقت و انرژي كاركنان اين مراكز باشد و با افرادي كه به هر گونه باعث مي شوند اين افراد در مكان و محل لازم حضور پيدا نكنند برخورد جدي خواهد كرد.گفتني است، اين دختر در ۱۱ جولاي محاكمه خواهد شد.
سگي در روسيه به دو توله ببر شير مي دهد
روزنامه سان دي: سگي در روسيه مادر خوانده دو توله ببر سيبريائي شد.
يك سگ دورگه در روسيه به نام نايدا با كمال ميل به دو توله ببر سيبريائي در باغ وحش شير مي دهد و از آنها نگهداري مي كند. بنابراين گزارش، اين اتفاق از زماني شروع شد كه مادر توله ببرها به دلائل نامعلومي از شير دادن به فرزندانش منصرف شد و حضانت آنها را به يك سگ سپرد. نايدا كه همزمان با توله توله ببرها، خود نيز صاحب توله اي شده است، از آنها همانند فرزند خودش مراقبت كرده و آنها را خواهر و برادر يكديگر مي داند.
لازم به ذكر است، انتظار مي رود توله ببرها كه حين تولد تنها يك كيلو وزن داشته و شبيه بچه گربه بودند، با عنايت مادر خوانده شان به زودي داراي ۴۵۰ كيلوگرم وزن و سه متر قد شوند.

مقتول به ضرب چاقوي زن صاحب خانه از پا درآمد
گروه حوادث: يك تبعه افغاني كه از ترس طلبكارانش در منزل دوستش مخفي شده بود، در نزاعي ، به ضرب چاقو ي صاحب خانه از پا درآمد.
«اسدالله» تبعه افغانستان ، مدتها بود كه در مهرشهر كرج زندگي مي كردو به خاطرداد و ستدهاي زيادي كه در اين مدت انجام داده بود قادر به پرداخت بدهي هايش نبود .بنابراين هر روز تعدادي از طلبكاران به در منزل او مراجعه و ادعاي طلب خود را مي كردند.
براساس اين گزارش هفته گذشته اسدالله ( مقتول) از ترس طلبكاران تصميم گرفت در جايي مخفي شود تا كم كم آبها از آسياب بيفتد. در اين ميان با يكي از بستگان خود كه «علي» نام دارد مشورت كرد و قرار شد براي مدتي در منزل آنها مخفي بماند و به علي و همسرش سفارش كرد كه اين موضوع را به كسي بخصوص طلبكارانش اطلاع ندهند.
فرداي آن روز يعني ۲۵ خرداد ، ساعت ۳ بعدازظهر تعدادي از طلبكاران اسدالله كه متوجه شدند او در منزل يكي از بستگانش مخفي شده است ، با پرس و جو از اقوام علي، آدرس منزلش را پيدا كردند و به سراغش رفتند. در اين ميان با به صدا درآمدن زنگ منزل ، پسرصاحب خانه ، بدون اينكه از موضوع مطلع باشد در حياط را باز كرد و در مقابل پرسش هاي طلبكاران گفت كه اسدالله در منزل آنهاست .
اسدالله ( مقتول) وقتي متوجه مي شود كه پسر صاحبخانه آدرس او را به طلبكارانش داده شروع به ضرب و شتم اين پسر ۱۰ ساله كرد. با مداخله پدر و مادراين پسر براي ميانجي گري ، درگيري چنان شدت مي گيرد كه علي هم به ضرب و شتم اسدالله مي پردازد.
در اين ميان همسر علي وقتي متوجه درگيري شديد بين آنها شد، كاردي از آشپزخانه آورد و چند بار به اسدالله گفت «اگر شوهر و پسرم را رها نكني تو را با چاقو مي زنم» . اما اسدالله توجهي به حرفش نكرد و زن از فاصله يك متري چاقو را به طرف اسدالله پرتاب كرد و موجب مرگ او شد.
براساس نظريه پزشكي قانوني چاقو به زير سينه چپ مقتول اصابت كرده و باعث خونريزي شديد ودر نتيجه مرگ او شده است.
گفتني است، براساس راي دادگاه در حال حاضر هر دو متهم يعني علي و همسرش فاطمه با قرار صادره بازداشت هستند.

سارقان نقابدار در خاني آباد دستگير شدند
گروه حوادث: دو سارق كه اقدام به سرقت صد ميليون ريال وجه نقد از بانك كرده بود، در خاني آباد شناسايي و دستگير شدند.
رسيدگي به اين پرونده زماني در دستور كار پليس قرار گرفت كه كارمندان يك بانك ماموران را در جريان يك سرقت قرار دادند. در بررسي هاي اوليه از كاركنان بانك مشخص شد، نزديك ظهر فردي كه نقاب به صورت داشت با اسلحه كلت كمري وارد بانك شده و با تهديد كارمندان از آنان مبلغ يك صد ميليون ريال وجه نقد سرقت مي كند. او سپس به سرعت از بانك خارج مي شود و سوار يك موتور كه بيرون منتظرش بود شده و فرار مي كند. ماموران به تعقيب او مي پردازند اما او با انداختن ساكي كه به همراه داشت از آنجا متواري مي شود. در بازرسي از ساك آن ها يك پلاك موتور كشف مي شود.
با حضور پرسنل اداره يكم آگاهي و تحقيق بر روي پرونده مشخص مي شود اين پلاك متعلق به فردي به نام «ناصر » است.
ناصر به ماموران گفت: مدتي پيش موتورم را به فردي به نام «رضا» فروختم او ساكن كرج است اما گاهي اوقات پيش من مي آيد. ماموران منزل او را مدتي تحت نظر قرار دادند تا اينكه «رضا» را شناسايي كردند. با انتقال او به اداره آگاهي و تحقيقات بيشتر سرانجام رضا به جرم خود اعتراف كرد او گفت: من به همراه برادرم اقدام به سرقت از بانك كرده ايم.
برادر او نيز دستگير و به همراه پرونده هايشان تحويل مقامات قضايي شدند.

سحر گاه ديروز
طناب زرد رنگ نفس زندگي را از زن گرفت
گروه حوادث، جسد يك زن مجهول  الهويه كه با فشار يك طناب پلاستيكي به دور گردنش جان سپرده بود، در پارك طالقاني كشف شد.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۹ صبح ديروز مهندس حفاظت محيط زيست پارك طالقاني در حين گشت زني در پارك مذكور واقع در چهارراه جهان كودك ناگهان با جسم بي جان يك زن كه با طنابي پلاستيكي به رنگ زرد به يك درخت بسته شده بود و بدن بي جان او در سراشيبي پارك قرار داشت مواجه شد.
زنگ تلفن بازپرس هنرمند ساعت ۹ و ۲۹ دقيقه ديروز به صدا درآمد. مأموران انتظامي كه از طريق مهندس مذكور از كشف اين جسد مطلع شده بودند مراتب را به اطلاع بازپرس كشيك ويژه قتل رساندند.
يك اكيپ پليسي از دايره ۱۰ آگاهي به همراه بازپرس هنرمند به محل كشف جسد اعزام شدند.
متوفي با موهايي قهوه اي رنگ و چهره اي شبيه به معتادان در برابر ديدگان پليس و بازپرس هنرمند قرار گرفت. مأموران تشخيص هويت بلافاصله وارد عمل شدند. طنابي كه زن با آن بسته شده بود يك طناب پلاستيكي زرد رنگ به طول ۵۰ سانت بود.
در سه متري جسد آثاري كه مشخص كننده حضور فرد ديگر به همراه متوفي بوده است وجود داشت كه آنان بعداز صرف شام با هم درگير شده و اين حادثه رخ داده است.
در داخل كيف دستي كشف شده از وسايل زن مجهول الهويه يك شماره تلفن به دست آمد كه وقتي پليس با آن شماره تماس گرفت يك مرد افغاني پاسخ داد. تحقيقات لازم براي حداقل كشف هويت زن توسط پليس آگاهي از وي آغاز شده است.
جسد اين زن كه حدود ۱۲ ساعت از مرگ آن گذشته بود به پزشكي قانوني انتقال يافت تا با انجام آزمايشات پزشكي و سم شناسي، علت مرگ اين زن مشخص شود.
تحقيقات بيشتر در اين خصوص در دايره ۱۰ آگاهي مركز زير نظر بازپرس هنرمند ادامه خواهد يافت.

شرور منطقه ۱۱ تهران به اتهام مزاحمت دستگير شد
000177.jpg
گروه حوادث: فرد شرور و مزاحم خياباني كه از ۵/۱ سال گذشته به ايجاد مزاحمت و تظاهر به مستي، مرتكب چند مورد ايراد ضرب و جرح در منطقه ۱۱ تهران شده بود، در حالي كه مدتي از ديد ماموران مخفي و متواري بود، توسط عوامل گشت انتظامي قرارگاه چهارم نيروي انتظامي تهران بزرگ دستگير شد.
«بهنام» ۲۱ ساله معروف به «بهنام فيلي» در حين مستي دستگير شد.
وي كه متهم به شرب خمر و ضرب و جرح افراد با چاقو به بهانه هاي مختلف است، اواخر سال گذشته پس از آخرين عمل مجرمانه موفق به فرار شده بود كه به همراه دو تن از همدستانش به نامهاي «علي» ۱۸ و «معين» ۱۷ ساله در روز جمعه گذشته دستگير شدند.
پرونده هاي مختلف قضايي وي هم اكنون در دادسراي ناحيه ۱۱ تهران همچنان مفتوح است.
سرهنگ حسن صادقي رييس كلانتري ۱۱۵ رازي اظهار داشت: دستگيري اين متهم با توجه به سابقه اي كه در حوزه استحفاظي كلانتري ۱۱۵ داشت از سوي فرمانده انتظامي تهران بزرگ مورد تاكيد بود.
وي از خانواده ها خواست با توجه به نزديكي ايام تعطيلات بيش از گذشته مراقب فرزندان و جوانان خود باشند.
سرهنگ صادقي هشدار داد: خانواده ها همواره نوع ارتباط فرزند خود با دوستانش را مد نظر داشته باشند چرا كه در مورد مذكور متهم از طريق ايجاد روابط عاطفي با نوجوانان و جوانان آنها را وادار به همدستي با خود كرده بود.

محكوميت مرد همسركش به قصاص نفس
000174.jpg
گروه حوادث: مردي كه متهم به قتل همسر ۱۵ ساله اش بود از سوي قاضي عزيزمحمدي به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، مرتضي (۲۰ ساله) به همراه برادرش مجتبي متهم هستند كه در تاريخ ۱۱ تيرماه سال ۸۲ همسر ۱۵ ساله خود را كه سميرا نام داشت را به قتل رسانده است. مرتضي كه با برادرش پس از فرار از محل حادثه توسط مأموران در اصفهان دستگير شده بود، صبح روز شنبه در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان محاكمه شد و به قتل همسر ۱۵ ساله اش با همدستي برادرش اعتراف كرد.
مرتضي در اظهاراتش نزد پنج قاضي دادگاه كيفري تنها انگيزه خود از وقوع جنايت را رابطه سميرا با بردار ناتني اش عنوان كرد اين مرد كه صاحب يك فرزند ۶ ماهه بود از اولياي دم درخواست بخشش كرد. اما صبح ديروز قاضي عزيزمحمدي و چهار قاضي مستشار مرتضي را به اتهام يك فقره قتل عمدي به قصاص نفس (اعدام) و برادرش مجتبي را به اتهام معاونت در قتل به تحمل ۱۵ سال زندان محكوم كردند.

تجاوز جنسي به نوجوان ۱۴ ساله پس از مصرف
مشروبات الكلي
گروه حوادث: مصرف مشروبات الكلي منجر به تعرض جنسي به پسر ۱۴ ساله شد.
«فرامرز» نوجوان ساكن يكي از محلات جنوب شهر تهران در تشريح اين حادثه گفت: پس از تعطيل شدن مدارس براي گذران اوقات فراغت، روزها با همسن و سالان خود در پارك محله با حرف زدن و سيگار كشيدن و به نوعي در كنار هم بودن مشغول شديم؛ تا اين كه به پيشنهاد يكي از دوستان براي تجربه  تفريح تازه اي عازم خانه اي شديم كه در آن جا صاحبخانه كه مردي ۲۸ ساله بود انتظار ما را مي كشيد. فرامرز ادامه داد: پس از مراجعه به اين خانه به شرب خمر دعوت شدم. من از خوردن مشروب سر باز زدم، اما دو همراه شانزده  ساله ام و صاحبخانه اقدام به مصرف مشروبات الكلي كرده و در پي آن صاحبخانه كه حالت طبيعي نداشت، درخواست هاي نامشروعي را با من مطرح كرد.
به گفته فرامرز، زماني كه صاحبخانه با مخالفت فرامرز و اقدام وي براي ترك منزل مواجه شد، با تهديد چاقو و ضرب و جرح، اين نوجوان را وادار به انجام خواسته خود كرد و او را مورد تجاوز قرار داد.
بر اساس اين گزارش، در حال حاضر خانواده فرامرز عليه مرد متجاوز شكايت كرده است.

معماي بي جواب در پرونده جنايي
گروه حوادث: پرونده قتل كارگر يك كارخانه در بومهن به خاطر نواقص متعدد با دستور نماينده دادستان مجدداً  به دادسراي بومهن ارجاع شد. به گزارش خبرنگار ما، در تاريخ ۱۲ آذر ماه سال ۸۳ جسد مردي كه در اثر ضربات چاقو به قتل رسيده بود در حوالي بومهن پيدا شد، مأموران در بررسي هاي مقدماتي از محل كشف جسد، متوجه شدند كه جسد متعلق به كارگري است كه در يكي از كارخانه هاي اطراف بومهن مشغول به كار بوده است.
خانواده كارگر شناسايي شدند و آنها در تحقيقات خود مدعي شدند كه مقتول هر شب با فردي كه صاحب يك سوپر ماركت بود و مهدي نام داشت از منطقه سيانگ به بومهن آورده مي  شد. كارآگاهان در ادامه بررسي ها دريافتند كه مقتول به مهدي مبلغ ۵۰ هزار تومان بدهكار بوده است. بنابراين شناسايي مهدي در دستور كار ويژه پليس قرار گرفت و وي دستگير شد.
مهدي در بازجويي ها به قتل اعتراف كرد و پرونده براي صدور كيفر خواست به دادسراي امور جنايي تهران ارجاع شد.
رضوانفر كه مسئول صدور كيفر خواست در خصوص پرونده بود، بعد از مطالعه متوجه يك سري نواقص در پرونده شد.
رضوانفر صبح ديروز اعلام كرد در اين پرونده نواقص متعددي وجود دارد از جمله در پرونده متهم مدعي شده كه داراي چاقوي ضامن دار بوده است در صورتي كه چاقوي كشف شده داراي غلاف نيست و احتياج به غلاف ندارد. همچنين متهم در اظهارات گفته يك ضربه چاقو به شكم و دو ضربه به كمرش وارد كردم در حالي كه پزشكي قانوني اعلام كرده سه ضربه به كمرش وارد شده است.
از طرفي متهم مدعي است مقتول زماني كه موتورش را پارك كرد و آن را روي جك گذاشت با هم درگير شديم در حالي كه ظاهراً موتور به پهلو افتاده و شيشه هايش شكسته است. از طرفي در بازرسي هاي مقدماتي يك كارت شناسايي بسيج از مقتول كشف شده كه احتمال سوء قصد وجود دارد و فرضيه سرقت كاملاً منتفي است چرا كه عامل جنايت به راحتي مي توانست موتورسيكلت را سرقت كند.
بر پايه اين گزارش، با دستور رضوانفر پرونده مجدداً  براي بازپرسي به دادسراي بومهن ارجاع شد تا در صورت رفع ابهامات در پرونده، كيفرخواست صادر شود.

يادداشت حقوقي
به مناسبت درگذشت استاد سپه وند
به ياد استاد
ياسر مرادي
هميشه قبل از همه دانشجويان اولين نفر در كلاس حاضر مي شد و منتظر مي شد بچه ها يكي يكي وارد كلاس شوند. ساعت سه بعدازظهر سعي كردم جزو اولين دانشجويان در كلاس حاضر شوم اما وقتي رسيدم، استاد هنوز نيامده بود هيچ كس باور نمي كرد كه استاد ديرتر از دانشجويان در كلاس حاضر شود. آن روز هر چقدر منتظر شديم استاد نيامد.
ولي آن روز هيچ كس نمي توانست تصور كند كه استاد ديگر هيچ وقت به جمع ما باز نخواهد گشت. آري او دفتر درس را ناتمام گذاشت و رفت اما دفتر عشق را تا آخرين كلمات به ما آموخت. چند روز پيش خبر درگذشت استاد اميرخان سپه وند، چهره مطرح حقوق جزاي كشور و رئيس شعبه تشخيص ديوانعالي، جامعه حقوقي كشور را بهت زده كرد. از اين رو به عنوان شاگرد ايشان بر خود واجب ديدم كه نكاتي را در مورد ايشان بيان كنم.
دكتر سپه وند در سال ۱۳۱۳ در خرم آباد، چشم به جهان گشود و پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه در لرستان، تحصيلات قضايي خود را در دانشكده حقوق دانشگاه تهران ادامه داد. ايشان پس از مدتي دكتراي حقوق جزاء و جرم شناسي را گرفت و مستشار دادگاه جنايي تهران شد. آراء و اظهار نظرهاي دقيق وي موجب ارتقاء درجه وي به سمت مستشار ديوانعالي كشور شد و پس از احياء دادسراها، دكتر سپه وند، به عنوان رئيس شعبه تشخيص ديوانعالي كشور منصوب شدند حضور همزمان ايشان در عرصه هاي قضايي و علمي موجب رشد شخصيتي ايشان شده بود. استاد در كلاس هايش بعد از طرح مباحث حقوقي، در هر زمينه اي چندين پرونده مطرح ديوانعالي را مثال مي زدند و همين امر موجب علاقه مندي تمامي دانشجويان حقوق به كلاس ايشان شده بود. تسلط بيش از حد ايشان به قوانين كشور باعث شده بود آيت الله محمدي گيلاني رئيس سابق ديوان عالي كشور، ايشان را «قانون سيار» بخوانند تواضع بيش از حد در عين قاطعيتشان، موجب احترام تمامي دانشجويان و اساتيد به ايشان شده بود. همواره در ابتدا، نظرات حقوقي مغاير با نظرشان را بيان مي كردند و بعد با استدلال نظريه خودشان را تشريح مي نمودند .
اكثر قضات كشور در دهه اخير، دوران كارآموزي قضايي را تحت نظر ايشان گذرانده اند و با مشي و مرام استاد به خوبي آشنا هستند. دكتر سپه وند تلاش زيادي در راستاي قاعده مند كردن رويه هاي جزايي كشور بويژه در زمينه قتل به عمل آورد.از بارزترين ويژگي هاي استاد، حفظ اسرار پرونده هاي قضايي روز بود كه ايشان در جريان آنها قرار داشت. خوب به ياد دارم وقتي پرونده افسانه نوروزي و يا حتي هاشم آقاجري در ديوان عالي كشور مطرح بود، از ايشان خواستيم تا به عنوان پرونده درسي هم كه شده اين موارد را در كلاس درس مطرح كنند اما ايشان به شدت از اين امر پرهيز كرده و گفتند «من نمي توانم اسرار پرونده هايي كه هنوز مطرح هستند و نزد ما امانت را حتي براي شما دانشجويان مطرح كنم.
روز تشييع جنازه استاد همه آمده بودند دانشجويان، اساتيد، قضات، مسئولين قضايي كشور. فضاي خاصي بر مراسم وداع با استاد حاكم بود. دختر استاد، يك جمله گفت كه همه را به فكر فرو برد او گفت:«پدرم به درد مردم مي خورد.»

|   اجتماعي    |    اقتصادي    |    دانش انفورماتيك    |    بـورس    |    حوادث    |    خارجي    |
|   سياسي    |    داخلي    |    شهري    |    ورزش    |    يادداشت    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |