پنجشنبه ۱۶ تير ۱۳۸۴ - - ۳۷۴۲
سوء استفاده هاي رايج از شرايط موجود
001644.jpg
روزهاي خاكستري سال
عليرضا قهرگي
قتل  هاي خانوادگي در يكي، دو سال اخير، بخش قابل توجهي از قتل  هاي كشور را به خود اختصاص داده بود. اين معضل تا بدانجا پيش رفته بود كه سردار محمد رويانيان، فرمانده سابق پليس 110 در تحليل قتل  هاي پنج ماهه نخست سال 83 اعلام كرد كه قتل  هاي خانوادگي پس از قتل بر اثر نزاع و قتل بر سر مسائل اخلاقي، رتبه سوم را دارا بوده است، اما نكته ديگر اينكه قتل  هايي كه بر اثر اختلافات و مسائل اخلاقي هم روي مي  دهند، كم نيستند و قريب به 11 درصد از قتل  ها با چنين انگيزه  اي به وقوع مي  پيوندند.
حال در چنين شرايطي بسياري از مرتكبان قتل  ها در حين دادرسي مدعي اين مسئله مي  شوند كه مقتول مشكلات اخلاقي داشته و به همين دليل دست به قتل او زده  اند.
خبرگزاري ايسنا دراين باره نتايج يك تحقيق را منتشر كرد كه نشان مي دهد 20 درصد قتل ها در كشور ناموسي و جنسي هستند. نتايج پژوهش دكتر شهلا معظمي حاكي است، قتل هاي ناموسي و جنسي در چند حالت رخ مي دهد؛ يكي از آنها هنگامي است كه دختري با جوان ديگري رابطه نامشروع برقرار مي كند و اين رابطه فاش مي شود، بنابراين نوعي سرشكستگي براي اعضاي خانواده ايجاد مي شود. در اين موارد پدر يا برادر دختر اقدام به قتل او مي كنند، زيرا مي دانند يا شاكي وجود ندارد يا شاكي به سهولت رضايت مي دهد، بنابراين مشكلي از جهت مجازات نخواهند داشت.
در اين نوشتار به دنبال بررسي مختصري از ماده 630 قانون مجازات هستيم.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي بسياري از قوانين و مقررات اصلاح و برپايه فقه غني اماميه پايه ريزي شد.
ماده 179 قانون مجازات عمومي سال 1304 در اين مورد مقرر مي داشت: هرگاه شوهري زن خود را با مرد اجنبي در يك فراش يا در حالي كه به منزله وجود يك فراش است، مشاهده كند و مرتكب قتل يا جرح يا ضرب يكي از آنها يا هر دو شود به يك ماه تا شش ماه حبس جنحه اي محكوم خواهد شد.
ماده 179 قانون مجازات عمومي سابق را مي توان ترجمه اي از قسمتي از ماده 324 قانون جزاي فرانسه دانست كه مقرر مي داشت: در صورتي كه مردي همسر خود را در خانه مشترك زوجيت در حال زنا مشاهده كند و مرتكب قتل همسر خود و مرد اجنبي شود، از معافيت قانوني برخوردار خواهد بود.
با بررسي قانون مجازات سابق مشخص مي شود كه به صرف اينكه شوهر، زن خود را با مرد اجنبي در يك فراش ببيند، مشمول معافيت قانوني مي شود، اين در حالي است كه ماده 630 قانون مجازات اسلامي مصوب سال 1370 بيان داشته: هرگاه مردي همسر خود را درحال زنا با مرد اجنبي مشاهده كند و علم به تمكين زن داشته باشد، مي تواند در همان حال آنها را به قتل برساند و در صورتي كه زن مكره باشد، فقط مرد را مي تواند به قتل برساند، حكم ضرب و جرح در اين موارد نيز مانند قتل است.
همان طور كه ملاحظه مي شود در قانون حاضر، مرد تنها در صورتي كه آنها را در حال زنا ببيند و يقين به تمكين زن داشته باشد، مشمول اين ماده مي شود.
امام خميني (ره) نيز در مسئله 28 كتاب دفاع از تحرير الوسيله امكان چنين عكس العملي را تصريح كرده است. با اندكي تامل متوجه مي شويم كه ماده 630 در واقع ترجمه همين مسئله از كتاب تحرير الوسيله است.
عده اي از حقوقدانان معتقدند تحريك روحي، عصبانيت و برآشفتگي شوهر سبب مي شود تا كنترل اعصاب و اراده خود را از دست داده و با اراده اي معيوب دست به چنين عملي بزند. همچنين قانونگذار نيز چنين معافيتي را براي وي قائل شده است و درواقع چنين استدلال مي شود كه مبناي معافيت شوهر از مجازات را دفاع از عرض و ناموس مي دانند و معتقدند عمل شوهر از باب دفاع بوده و لذا گناهي مرتكب نشده است. در قانون مجازات اسلامي نيز قانونگذار ماده 630 را ذيل موادي كه مربوط به بحث دفاع مشروع است، آورده.
در واقع با اين استدلال و باتوجه به اطلاق عبارت قانوني مي توان چنين حقي را براي شوهر در نظر گرفت كه شوهر، مرد اجنبي را ولو آنكه زن با رضايت، چنين عملي را انجام داده باشد، به قتل برساند و عمل شوهر را براساس مقررات دفاع مشروع، توجيه كرد. در هيچ جاي قانون مجازات مقرر نشده است كه شوهر در صورتي مي تواند از عرض و ناموس خود دفاع كند كه زن ممتنع از عمل زنا بوده و با اكراه و عنف به اين عمل مبادرت كرده باشد. در بند ب ماده 629 در مورد شرايط دفاع مشروع درخصوص دفاع از كسي كه درصدد هتك عرض و ناموس ديگري برآيد، قيد اكراه و عنف ملاحظه مي شود، لكن شوهر براي دفاع از عرض و ناموس خود مقيد به عنف و اكراه نيست و چنانچه گذشت، چه زوجه او با ميل و رضا و چه با عنف و اكراه مبادرت به چنين عملي كند، در هر دو حالت عمل شوهر دفاع مشروع محسوب مي شود، البته پاره اي از حقوقدان ها معتقدند چنانچه زن ممتنع از عمل زنا باشد و مرد اجنبي با عنف و اكراه، زن را مجبور به زنا كرده باشد و در آن حال شوهر مرتكب قتل شود، چنين قتلي با تعريف ضوابط دفاع مشروع منطبق است و چنانچه زن، خود به انجام عمل زنا تمايل داشته باشد و به مرد اجنبي تمكين كند، انطباق اين حكم با بحث دفاع مشروع مشكل به نظر مي رسد.
حال به اين موضوع مي پردازيم كه اگر مرد اجنبي يا زوجه در مقابل حمله شوهر دفاع كند و مرتكب قتل يا ضرب يا جرح شود، آيا مي توان عمل آنها را دفاع مشروع دانست يا خير؟ باتوجه به مباحثي كه بيان عمل شوهر به نوعي مشمول دفاع مشروع بوده و دفاع مشروع در قانون از علل موجه جرم است، در علل موجه جرم با زوال عنصر قانوني، مجرم محقق نمي شود و به عبارتي اساسا عمل ارتكابي جرم نيست، بنابراين عمل مرد اجنبي و زوج در مقام دفاع مشروع محسوب نمي شود، به علاوه پاره اي حقوقدان ها در شرايط دفاع مشروع فقدان تحريك قبل از تجاوز را از شرايط دفاع مشروع ذكر كرده اند و چنين نظر داده اند كه تجاوز نبايد معلول تحريك خود شخص مدافع باشد، چنانچه شخص به ديگري دشنام دهد تا طرف برانگيخته شده و درصدد حمله برآيد، او را مضروب يا مجروح كند يا به قتل رساند، در اين حالت نمي تواند عمل خود را دفاع مشروع بداند و چنين عقيده دارند كه شخص مدافع در صورت تحريك قبلي حق استفاده از دفاع مشروع را ندارد. در اين مقوله مرد اجنبي و زوجه خود باعث ارتكاب چنين عملي شده و تحريكات شوهر را سبب شده اند، بنابراين با وجود تحريك قبلي، دفاع آنها مشروع قلمداد نمي شود.
۱ – حكم اين ماده صرفا ناظر به همسر بوده و مادر، خواهر، دختر و ... را شامل نمي شود. در اين خصوص بين همسر دائمي و همسر موقت فرقي وجود ندارد و حتي بعضي از حقوقدانان معتقدند كه مطلقه رجعيه در ايام عده نيز مشمول حكم فوق مي شود.
۲ - اين حكم اختصاص به شوهر داشته و چنانچه زني، زوج خود را در چنين حالتي با زن اجنبي مشاهده كند، مشمول ماده فوق نخواهد شد.
۳ - مشاهده كه در اين ماده ديده مي شود، از باب مفاعله به معناي ديدن و برخورد ناگهاني است، بنابراين اگر شوهر در كمين زن باشد يا با صحنه سازي و دسيسه چيني، وي را در چنين حالتي قرار دهد، از معافيت اين ماده برخوردار نخواهد بود.
۴ – شوهر بايد در همان حال زوجه و مرد اجنبي را به قتل برساند، بنابراين اگر بعد از خارج شدن از آن حالت، مثلا فرداي آن روز، مبادرت به قتل مرد اجنبي و زوجه كند، عمل وي مشروع قلمداد نشده و نمي تواند از اين حق استفاده كند، زيرا عمل وي جنبه انتقام جويي به خود مي گيرد.

چه جوابي داريم بدهيم؟
001692.jpg
زنگ تلفن روزنامه مرتب به صدا درمي آيد. صدا پشت صدا، ماجرا پشت ماجرا. صداي زنگ تلفن روزنامه ديگر صداي ناقوس به خود گرفته، زيرا هر بار كه به صدا درمي آيد، خبر تلخي از تجربه هاي مردم را نويد مي دهد.
زنگ تلفن روزنامه مرتب به صدا درمي آيد. گوشي را برداريم؟ برنداريم... ما چه جوابي داريم كه به اين تجربه هاي تلخ بدهيم.زنگ تلفن روزنامه بازهم به صدا درآمده است... گوشي را بايد برداشت. حداقل دقايقي سنگ صبور آن پشت خطي مي شويم...
***
الو... آقا الهي پيش مرگتون بشم، خواهش مي كنم حرفاي منو گوش بدين...
چه پاسخي مي توان داد، آخر ما در نهايت ماجرا به جز انعكاس چنين وقايعي كار ديگري نمي توانيم بكنيم. بازهم باهمان لحن ملتمسانه مي گويد: آقا الهي قربونتون برم... شما همينو بنويسين، بگين يه كسي هست كه كمك مي خواد... .زنگ تلفن روزنامه بازهم به صدا درمي آيد. مثل ناقوس كليساها وقتي حادثه اي رخ داده و مي خواهند همه را فرا بخوانند.
الو... آقا تو رو خدا به داد ما برسين. يه طلب كار اومده تمام وسايل ما رو با مامور ريخته تو كوچه.. آقا مادرم داره از غصه دق مي كنه...
گوشي را شخص ديگري دست مي گيرد. گويا همسايه آنهاست، مي گويد: آقا اينا يه خونواده بي سرپناهن، مردشون فوت كرده، مادر مونده و چند تا دختر جوون. تو رو خدا براشون كاري بكنين .
مي پرسيم چي شده كه اسباب و وسايلشان را ريخته اند بيرون و بازهم همان كس كه اول صحبت مي كرد، مي گويد: بابام به يه نفر 3 ميليون تومان بدهكار بود، حالا اون اومده خونه رو بابت طلبش برداشته... حالا ما چه كار بايد بكنيم...؟
حالا آن خانواده بايد چه كاري بكنند؟ قول داديم مي رويم سراغشان. قول داديم، مي رويم خبر و گزارش تهيه مي كنيم، اما آخر كار به كجا ختم مي شود؟
امروز اين خانواده، فردا آن زني كه كمك مي خواست، روزهاي ديگر چه؟ درست است كه با توجه به كاركردها و تعاريف روزنامه، مي توان به انعكاس چنين اخباري پرداخت، اما بايد گفت اين ضعف دستگاه ها و نهادهاي مختلف است كه اين چنين مشكلات مردم روبه روزنامه گذاشته است. زنگ تلفن دوباره به صدا درآمده است... همان دختر جواني است كه اسباب و وسايلش را ريخته اند بيرون؛ آقا... چرا نيامديد... [مي زند زير گريه] آقا چند شبه كه ما كنار وسايل و اسباب خانه مان در كوچه مي خوابيم. يعني اين قدر براتون سخته بياييد شهرك بعثت خزانه ببينيد چه به سر ما اومده... . زنگ تلفن بازهم به صدا درآمده است ... آقا چرا ننوشتين... آقا من چه كار كنم. الهي پيش مرگتون بشم، بنويسين... شايد يكي پيدا بشه به من و بچه هام كمكي بكنه... .
بازهم زنگ تلفن به صدا درآمده است... گوشي را برداريم، برنداريم. چه بگوييم، چه قولي بدهيم؟ شما بوديد چه مي كرديد؟

حركتي نمادين براي مخالفت با نقض حقوق بشر
كميسيون اروپا در اقدامي نمادين خواستار ممنوعيت خريد و فروش تجهيزاتي شده است كه براي آزار و اذيت و شكنجه انسان ها و اعدام آنها به كار گرفته مي شود.
اين حركت كه تمام سطح اروپا را در بر مي گيرد، بيشتر تكرار قوانيني است كه پيش از اين نيز در اروپا جاري بود. بنابر طرح پيشنهادي كميسيون اروپا كه بايد به تصويب تمامي 25كشور عضو اتحاديه اروپا برسد، تمامي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا از خريد و فروش تجهيزات و ابزارهاي چندمنظوره كه مي توانند در شكنجه، اعدام يا هرگونه تنبيه غيرانساني مورد استفاده قرار بگيرند، منع خواهند شد كه از  آن جمله مي توان به تجهيزاتي چون كمربندهاي شوك الكتريكي و صندلي هاي الكتريكي و گيوتين انگشت اشاره كرد. اما آدوين سخنگوي اتحاديه اروپا در گفت وگو با خبرگزاري آسوشيتدپرس در اين خصوص گفت: پيش از اين نيز خريد و فروش اين تجهيزات در بيشتر كشورهاي عضو اتحاديه اروپا در سطحي بسيار پايين قرار داشت و موارد اندك آن پيشتر در برخي كشورهاي اروپاي شرقي به چشم مي خورد. فروش تسليحات و ساير تجهيزات نظامي نيز در زيرمجموعه اين طرح قرار خواهد گرفت و مقام هاي كشورهاي اروپايي را وادار خواهد كرد صدور و فروش اسلحه به مناطق بحران زده را بشدت كنترل كنند. علي نجفي توانا حقوقدان و جرم شناس در گفت وگو با ما، اجراي اين طرح را بيشتر حركتي نمادين براي تاكيد بر مخالفت با هرگونه رفتار غيرانساني و مغاير با حقوق بشر مي داند و معتقد است كه تاريخ حيات شكنجه به لحاظ حقوقي دوران مختلفي را تجربه كرده است، تا جايي كه در يك برهه زماني خاص از تاريخ، اذيت و آزار به عنوان شيوه اي براي كشف حقيقت مطرح بود. پس از رنسانس و بويژه پس از تحولات حقوقي و قضائي كه از آغازين روزهاي قرن بيستم در اروپا به وقوع پيوست، گرايش هاي انسان دوستانه و حقوق بشري تقويت و هرگونه رفتار غيرانساني به هر شيو ه اي مذموم تلقي شد. وي با تقسيم شكنجه به دو صورت مستقيم (جسمي) و غير مستقيم (عاطفي)، از نقش پررنگ سازمان هاي غيردولتي در سطح اروپا براي تفكيك انواع شكنجه و مبارزه با تمام اشكال آن اعم از شكنجه جسمي، بدني و عاطفي مي گويد و معتقد است كه اين امر به عنوان يك هدف مشخص در سالهاي اخير مورد توجه اتحاديه اروپايي قرار گرفته است.
نجفي توانا با اشاره به اينكه كميسيون اروپا خريد و فروش ابزار و تجهيزاتي را ممنوع كرده است كه با هدف شكنجه تهيه مي شود، مي گويد: برخي ابزار و تجهيزات يا حتي برخي مواد، همچون برخي داروها في نفسه به عنوان ابزار و تجهيزات شكنجه محسوب نمي شوند، اما مي توان از آنها استفاده دوگانه كرد. بديهي است كه تعيين مصاديق ابزار شكنجه در اينگونه موارد دچار مشكل مي شود.
بنابراين مي توان چنين نتيجه گرفت كه ممنوعيت خريد و فروش هرگونه ابزار شكنجه بيشتر يك حركت نمادين است تا پيشگيرانه، هرچند كه بر مخالفت جدي با پايمال شدن حقوق انساني تاكيد مي كند. نجفي توانا با بيان اينكه خميردندان هم مي تواند به عنوان وسيله اي براي شكنجه تلقي شود، مي گويد: تعيين مصاديق شكنجه كار غلطي است. شكنجه امري نسبي و نوعي است كه مي تواند در همه حال و با هر ابزاري صورت بگيرد.

در همين حوالي
001614.jpg
ريسك درافتادن با تبهكاران
ريسك پذيري هر عملي حد و حدودي دارد. ريسك دفاع در برابر تبهكاران و مجرمان محدوده اندكي دارد، زيرا با احتساب قدرت بدني مناسب و حتي توان بهره گيري از ورزش هاي رزمي بازهم يك نكته را نبايد فراموش كرد؛ تبهكاران دل نترسي در ارتكاب جرم پيدا كرده اند، در حالي كه عموم مردم ترس از اين را هميشه دارند كه مبادا كاري غيرقانوني و نادرست انجام دهند.
به عبارت ديگر حتي اگر توان دفاع و حمله خوبي داشته باشيم، چون ترس از پايان كار را داريم مراقبيم كار به جاي باريكي نكشد، بنابراين در جدال با يك تبهكار يك قدم عقب تريم و او مي تواند بي ترس، هر عملي را مرتكب شود. همين واقعه روز 13 تيرماه در شيراز حادثه آفريد.جواني 23 ساله به گمان اينكه مي تواند با كيف قاپ ها در افتد، ور افتاد و جانش را از دست داد. اين بدان معنا نيست كه اصلا در برابر تبهكاران مبارزه اي نكنيم، ولي از آنجا كه ريسك چنين كاري بشدت بالاست و احتمالات ناخوشايندي در آن وجود دارد، بهتر است با اندكي تامل راجع به آن فكر كنيم و بعد به فكر مبارزه بيفتيم.اين حادثه چه براي خانم ها و چه براي آقايان تبعاتي دلخراش و جبران ناپذير دارد.
وقايع بسياري در تهران و ديگر شهرستان ها پيش آمده كه در حين كيف قاپي بند كيف در دست زن باقي مانده و تبهكار نيز به خيال آنكه مي تواند كيف را از دست او نجات دهد با فشار و انرژي بيشتري سعي در رهاندن كيف كرده و همين امر سبب شده تا تعادل آن زن بهم بخورد و بر اثر شدت ضربه اصابت او به زمين، ضربه مغزي شود يا واقعه اي تلخ به بار آيد.
براي آقايان هم نظير ماجراي جوان شيرازي بسيار اتفاق افتاده است.اين جوان به گفته سرهنگ علي اخلاقي فرمانده نيروي انتظامي شهر شيراز درپي مقاومت در برابر كيف قاپان با ضربات چاقو به قتل رسيده است. به گفته اين فرمانده انتظامي يك نفر از كيف قاپان همان لحظه و 2 نفر ديگر پس از بازجويي هاي مقدماتي شناسايي و دستگير شده اند.
001632.jpg
سارق مسلح زنداني مرخصي گرفت، جواني را كشت
اميرحسين با مادرش خداحافظي كرد و گفت: تا يك ساعت ديگر برمي گردم مادر ساعت را نگاه كرد، چند دقيقه اي از 12 شب گذشته بود، با صداي بلند گفت:  زود برگرد ، اما پيش از آنكه جمله به پايان برسد، در بسته شده بود. اما، در بسته شده،  تا صبح هم باز نشد و هيچگاه اميرحسين به خانه بازنگشت. پدر و مادر به دنبال فرزند، بيمارستان هاي شيراز را يكي بعد از ديگري جست وجو كردند و سرانجام جسد سرد و خونين فرزند جوان 21 ساله را در سردخانه بيمارستان نمازي پيدا كردند.شكايت به نيروي انتظامي تقديم شد و ماموران نيروي انتظامي جست وجو را آغاز كردند. پسر جوان بر اثر اصابت سه گلوله به مغز كشته شده است، احتمال خصومت شخصي اميرحسين با دوستان از سوي پدر و مادر نقض شد.
پدر به خاطر آورد كه تلفن همراه فرزندش، در كنار وسايل كشف شده از وي نبود، پليس با وجود اين سرنخ، شماره تلفن را رديابي كرد و سرانجام محسن مظنون اصلي كه تلفن را جواب داده بود دستگير شد.
او ابتدا از پيدا كردن اين دستگاه كنار جوي آب بلوار چمران شيراز سخن گفت، اما بعد از بازجويي هاي فني به سرعت قتل اميرحسين را برعهده گرفت و فقط انگيزه مالي را دليل آن دانست. محسن كه از سال 80 به جرم سرقت مسلحانه در زندان وكيل آباد شيراز به سر مي برد، 17 خرداد با اجازه از قاضي، 5 روز به مرخصي آمد. شب 18 خرداد، تصميم گرفت كه با اتومبيل شخصي به خيابان هاي شيراز رفته و از خانواده دور باشد. ابتداي بلوار چمران، اميرحسين مسيري را خطاب به محسن گفت و او هم ترمز كرد. پس از چند دقيقه محسن به بهانه خريد يك بطري آب، توقف كوتاهي كرد و سپس از پشت سر با اسلحه به اميرحسين جوان حمله كرد و پول و تلفن همراه را از او خواست.
محسن وقتي با مقاومت اميرحسين مواجه شد به سمت او شليك كرد و دو گلوله مستقيم در مغز اميرحسين نشست و زندگي را از چشمانش گرفت.
محسن براحتي محل حادثه را ترك كرد، هنوز چند قدمي بيش نرفته بود كه به گمان زنده بودن اميرحسين بار ديگر بازگشت و گلوله اي ديگر به آن شليك كرد. با اينكه پرونده تشكيل شده محسن در حال تكميل شدن و ارسال به مراجع قضائي است، اما هنوز علت اصلي قتل و حمل اسلحه توسط اين جوان مشخص نشده است. ماجراهايي از اين دست نبايد به شوك هايي براي ما مردم عادي تبديل شود بلكه بايد توجه ما را جلب كند كه مي شود در فضاي آرام، سارق يا زورگير را به حال خود رها كرد مبادا باعث تحمل صدمات جبران ناپذير شويم و بعد ولو در مدتي طولاني تر از طريق مراجع قانوني موضوع را پيگيري كنيم. تا به حال هم هيچ تبهكاري نيست كه حتي پس از مدتها به چنگ قانون نيفتاده باشد.

نگاه
بي توجهي قانون به بسترهاي جرمزا
001662.jpg
يكي از بسترهاي وقوع جرم، بيماري ها و اختلالات رواني است، گرچه در بسياري موارد، بيماري هاي رواني رافع مسئوليت كيفري نيستند، اما مشخص است كه چنين بيماري هايي فرد را از شرايط عادي و متعادل خارج مي كند. اينك براساس نتايج يك بررسي درباره سلامت روانشناختي جوانان تهران، مشخص شده است كه شيوع 29 درصدي اختلالات رواني، بسترهاي ناخوشايندي را فراهم كرده است كه هريك در موقع مناسب مي تواند به يك معضل و يك اتفاق تلخ تبديل شود.
متاسفانه در حال حاضر آثار و استرس هاي ناشي از روند مدرن شدن شهرها و جامعه، بدرستي شناسايي و كالبدشكافي نمي شود.
آنقدر ساده عوامل شهرنشيني و زندگي ماشيني بر سلامت رواني شهروندان تاثير مخرب گذاشته است كه پژوهشگران ايراني نسبت به شيوع نگران كننده اختلالات رواني هشدار دادند.
در اين بررسي كه آمار نگران كننده متعلق به شهروندان تهراني است، به مسئولان گوشزد شده كه برخلاف آسيب شناسي رواني، جوانان متاهل تهراني از سلامت رواني كمتري نسبت به مجردها برخوردارند كه اين امر احتمالا ناشي از فشارهاي مضاعف اقتصادي و مالي و افزايش باتكفل است.
نگراني از مسائل مالي در زندگي جوانان متاهل كه از رشد بي رويه جمعيت، مهاجرت از روستاها به شهر و بيكاري سرچشمه گرفته، بخصوص در دنياي ماشيني و شهر شلوغ تهران روز به روز بر آن افزوده شده و بنابراين شيوع بيشتر مشكلات رواني سرعت گرفته است و جالب آنكه باتوجه به اين موضوعات، اختلالات اضطرابي ناشي از ترس ها و نگراني هاي مبهم در متاهلان، يكي از علل پنهاني تاخير در ازدواج جوانان است.
متاسفانه اين پژوهش نشان مي دهد كه شيوع اختلالات رواني در شهر تهران نزديك به 10 درصد بيش از آمارهاي جهاني است. تورم و افزايش فقر، رشد بي رويه جمعيت، مهاجرت و بيكاري كه به عقيده پژوهشگران هريك به تنهايي از عوامل زمينه ساز بروز مشكلات رفتاري و رواني محسوب مي شوند، بيشترين آسيب را به جوانان و نوجوانان وارد مي كند، آنچنان كه برآوردهاي پژوهشگران از شيوع 29 درصدي اختلالات رواني در بين نوجوانان و جوانان خبر مي دهد.
اين موضوعي است كه بايد زنگ خطر بزرگي را براي مسئولان به صدا درآورد. هشداري كه مسئولان بايد باتوجه به آن وضعيت سلامت رواني نوجوانان و جوانان تهراني را مورد توجه قرار دهند. البته اين هشدار فقط نوجوانان و جوانان را به ياد مسئولان نمي آورد، بلكه براساس پژوهش انجام شده، زنان، آسيب پذيرتر از مردان هستند و مشكلات و بيماري هاي رواني، بيشتر آنها را تهديد مي كند.
آنچه كه زنان را نسبت به مردان آسيب پذيرتر كرده است، فعاليت دائم اكثر آنها در خانه و انجام فعاليت خانه داري است كه به عقيده پژوهشگران اين حالت همانند شرايط افراد بيكار جامعه، سلامت رواني انسان ها را مورد هجوم قرار مي دهد.
پژوهشگران دانشكده روانشناسي دانشگاه علامه طباطبايي، اختلال در كاركرد اجتماعي را شايع ترين بيماري ميان جوانان و نوجوانان 15 تا 30 ساله، آزمايش شده در مناطق 20گانه تهران بعد از اختلالات شبه جسماني ، اضطراب و افسردگي اعلام كردند.
تحقيقات هشداردهنده پژوهشگران ايراني بار ديگر بر افزايش جوانان بيكار تاكيد مي كند. اين تحقيقات، نداشتن شغل و بيكاري را از عوامل زمينه ساز بروز اختلالات رواني و عاطفي مي داند كه موجب گسترش ناتواني فرد در موقعيت هاي عادي زندگي، احساس بي ارزشي و عدم رضايت از خويشتن يا نااميدي مي شود.
با اين اوصاف، اگر سازمان ها يا متوليان مسائل اجتماعي بتوانند براساس تحقيق ها و بررسي هاي مختلف، هشدارهاي لازم را از روي نشانه هاي علمي در ميان روابط اجتماعي به خانواده ها و افراد اعلام كنند، شرايط جرمزا به كنترل درمي آيد.
به عبارت ديگر، شرايطي كه براساس علوم جديد نظير روانشناسي و مشاوره قابل استخراج است، بايد بين سازمان ها و تصميم گيري هاي آنان بويژه در زمينه هاي پيشگيري از جرم متداول شود.
مثلا بنابر اصل 156 و بند پنجم آن كه تصريح كرده قوه قضائيه بايد زمينه هاي پيشگيري از جرم را فراهم كند، بايد دستگاه قضائي بتواند با استفاده از تجارب و دستاوردهاي علمي روانشناسان و جرمشناسان از جرمزايي شيوع اختلالات رواني در جوانان تهراني يا كل كشور جلوگيري كند.

آرمانشهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
در شهر
درمانگاه
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |