گروه حوادث: زني كه در پي اختلافات شديد خانوادگي با همسرش او را به قتل رسانده بود بعد از گذشت دو ماه از زمان وقوع جنايت به ارتكاب قتل اعتراف كرد.
به گزارش خبرنگار ما، هفدهم ارديبهشت ماه سال جاري مردي ۵۱ ساله به نام حسين كه بر روي تخت بيمارستان لقمان حكيم به طرز مشكوكي جان سپرد.همسر حسين چند دقيقه قبل از پايان زندگي او، شوهرش را كه وضعيت جسمي بسيار نامناسبي داشت به بيمارستان مذكور انتقال داد ولي اقدامات درماني براي نجات جان حسين بي ثمر ماند.
بر روي بدن متوفي هيچ اثري از ضرب و جرح وجود نداشت. بررسي هاي كالبد شكافي نيز نتوانست علت تامه مرگ حسين را مشخص كند. بررسي ها به دستور بازپرس پرونده ادامه يافت تا آزمايشات سم شناسي راز مرگ حسين را كه مصرف سيانور بود مشخص كرد. با روشن شدن اين مطلب رسيدگي بر روي اين پرونده وارد مرحله جديدي شد و كارآگاهان آگاهي بر روي فرضيه جنايي اين مرگ تحقيقات خود را آغاز كردند.
همسر حسين مورد بازجويي پليس قرار گرفت اين زن جوان در توضيح روز حادثه به افسر پرونده گفت: «بامداد هفدهم ارديبهشت حدود ساعت يك و نيم صبح همسرم كه منزل خواهرش مهمان بود به خانه بازگشت. او كمي استراحت كرد و پس از آن با يكديگر شام صرف كرديم، حسين تازه غذاي خود را تمام كرده بود كه ناگهان تعادلش بر روي صندلي به هم خورد و بر روي زمين افتاد. چهره اش كاملاً رنگ پريده و غير عادي شده بود. سريع او را به بيمارستان رساندم ولي پزشكان نتوانستند او را نجات دهند.»
از دختر ۹ ساله اين خانواده تحقيق به عمل آمد و او در خصوص شب مرگ پدرش گفت: «در زمان حادثه خواب بودم و نمي دانم چه بر سر پدرم آمد» در مرحله بعدي از اهالي محل تحقيق صورت گرفت، همسايه ها به پليس آگاهي گفتند: «اين زوج دچار اختلافات شديدي بودند و هر چند روز يكبار صداي دعوا و درگيري آنان را مي شنيديم.»
همسر حسين بار ديگر مورد بازجويي قرار گرفت. اين زن تمام سعي خود را كرد تا مأموران را از واقعيت دور كرده و خود را داغدار مرگ همسرش نشان دهد. پليس كه به سخنان ضد و نقيض وي شك كرده بود بازجويي از اين زن را تا آنجا ادامه داد كه متهم ديگر چاره اي جز بيان حقيقت نداشت.
متهم به قتل همسرش اعتراف كرد و در خصوص انگيزه خود گفت: «حسين رفتار خشن و بدي داشت. ما بر سر مشكلات مالي با يكديگر درگير بوديم. او مرا مورد ضرب و شتم قرار مي داد و اين مسائل موجب ناراحتي من شده بود.
روز حادثه سيانوري را كه از قبل تهيه كرده بودم در آب آشاميدني حسين ريختم، همسرم شامش را كه تمام كرد آب را نوشيد و در اثر مصرف سيانور بر روي زمين افتاد. براي اينكه مرگ حسين را طبيعي جلوه بدهم و نقش خود را در مرگ شوهرم كاملاً خنثي كنم او را به سرعت به بيمارستان رساندم،اما همسرم جان سپرد.»
با اعتراف اين زن رسيدگي پليس بر روي اين پرونده در دايره ۱۰ آگاهي مركز خاتمه يافت. بررسي هاي قضايي همچنان ادامه خواهد داشت.

گروه حوادث: خواستگار ناكامي كه براي به دست آوردن دختر مورد علاقه اش عموي وي را به قتل رسانده بود، با اعلام نظريه پزشكي قانوني مجدداً به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز ۱۲ بهمن ماه سال ۸۱ از طريق مسئولان بيمارستان سوم شعبان به مأموران تجسس كلانتري ۱۳۲ نبرد اطلاع داده شد كه در درگيري ميان يك مغازه دار و مرد جواني يكي از آنها به شدت از ناحيه ران مجروح شده و در بيمارستان جان باخته است.
بلافاصله مأموران كلانتري به بيمارستان رفتند و پس از بررسي هاي مقدماتي هويت مقتول به نام محمدرضا آشكار شد.
مأموران در ادامه تحقيقات خود دريافتند كه درگيري بين مقتول و فردي به نام حبيب بوده كه وي پس از مجروح كردن محمدرضا از محل متواري شده است. ادامه بررسي ها نشان مي داد كه حبيب خواستگار برادرزاده مقتول بوده و هر دو مرتبه به خواستگاري وي رفته است اما با مخالفت خانواده دختر مورد علاقه اش روبه رو شده است.
به اين ترتيب روز قبل از حادثه براي صحبت كردن به مغازه محمدرضا رفته و پس از مدتي گفتگو با مقتول درگيري لفظي پيدا كرده است. همان لحظه مقتول حبيب را از مغازه اش بيرون كرده است. روز حادثه مجدداً حبيب به مغازه مقتول رفته و به بهانه اينكه مي خواهد مواد مخدر تهيه كند با او درگير شده است. در اين حادثه ناگهان يكي از دوستان حبيب نيز به نام قاسم وارد دعوا شده و محمدرضا را با ضربات چاقو در حالي كه داخل جوي آب افتاده بود، زخمي كرده و از محل متواري شده اند.
برپايه اين گزارش، با دستور قاضي ويژه قتل، پرونده براي دستگيري حبيب به دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران انتقال يافت و متهم به قتل به همراه دوستش توسط پليس جنايي تهران دستگير شد. دو متهم پرونده پس از دستگيري در بازجويي ها به درگيري منجر به قتل اعتراف كردند و قاضي پرونده، آنها را با توجه به درخواست اولياي دم به قصاص نفس (اعدام) محكوم كردند اما حكم صادره از سوي قضات شعبه ۳۱ ديوان عالي كشور مورد تأييد قرار نگرفت.
ديوان عالي كشور با گرفتن نقص در نظريه پزشكي قانوني عنوان كردند كه مي بايستي پزشكي قانوني اينكه كدام ضربه باعث مرگ محمدرضا شده است را تعيين كند.
به اين ترتيب پرونده مجدداً به پزشكي قانوني ارجاع شد و با اعلام نظريه قطعي، حبيب به عنوان عامل اصلي جنايت مشخص شد.
و قاسم از اتهام شركت در قتل تبرئه گرديد. بنابراين پرونده براي رسيدگي مجدد به شعبه هم عرض ۱۱۵۶ مجتمع قضايي بعثت ارجاع شد.
قاضي همتيار چندي قبل با توجه به محتويات پرونده حبيب را محاكمه كرد و وي را به اتهام قتل عمدي به قصاص محكوم كرد. حكم براي تأييد به ديوان عالي كشور فرستاده شد.

آسوشيتدپرس: قاضي پرونده قاتل زنجيره اي كه متهم به ۱۰مورد قتل است، روز گذشته به خانم نويسنده اي كه قصد دارد داستان زندگي وي را بنويسد اين اجازه را داد تا با وي ملاقات هاي متوالي داشته و از جزئيات نحوه به قتل رساندن قربانيانش آگاه شود.
علاوه بر حكم فوق، از اين پس خبرنگاران نيز مي توانند پس از اخذ اجازه قانوني از دادگاه با دنيس مصاحبه داشته باشند. دنيس رادر ۶۰ ساله متهم است كه در فاصله سالهاي ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۱ ده نفر را به قتل رسانده است . قرار است، روز هفدهم ماه آگوست دنيس با يك كشيش ملاقات داشته باشد. دادستان پرونده اميدوار است كه دنيس تحت تأثير اين ملاقات جزئيات قتل هاي خود را فاش سازد. در صورت اثبات اتهامات وارده دنيس به حبس ابد محكوم خواهد شد. نويسنده اي كه پيش از اين چند بار در جلسات دادگاه با دنيس تماس داشته، از قاضي دادگاه خواسته بود كه به وي اجازه ملاقات هاي حضوري با متهم را دهد. دنيس رادر كه عنوان بي تي كي را براي خود انتخاب كرده است، در چند ماه اخير پيش از دستگيري چندين بار به طرز فاحشي با رسانه ها و مراكز پليس تماس گرفته و اطلاعاتي را درخصوص خود به آنها داده بود. بسياري از كارشناسان بر اين باورند كه دنيس در طول چند ماه پيش از دستگيري علاقه فراواني به افشا كردن هويت خود و در نهايت بازداشت داشته است. دنيس در تمامي موارد اتهامي خود، دست و پاي قربانيان خود را با طناب بسته و به آنها تجاوز مي كرده است.

گروه حوادث: دختر ۲۱ ساله اي كه با ادعاي دروغين، دو جوان را راهي زندان كرده بود خود به تحمل ۳ سال زندان محكوم شد.به گزارش خبرنگار ما، ماجراي رسيدگي به اين پرونده با شكايت دختر ۲۱ ساله اي در دادگاه كيفري استان در دستور كار قرار گرفت. اين دختر مدعي بود كه توسط دو مرد كه برادران دوستش بودند ربوده شده و مورد آزار و اذيت قرار گرفته است. به اين ترتيب با دستور قاضي شعبه ،۷۶ دو مرد جوان شناسايي و بازداشت شدند. اما در تحقيقات به عمل آمده و اعلام نظريه پزشكي قانوني مشخص شد كه ادعاهاي دختر جوان دروغ بوده است.
بنابراين برادر بزرگتر از اتهام ربودن دختر ۲۱ ساله و تجاوز به او تبرئه شد و برادر كوچكتر به خاطر داشتن رابطه قبلي با وي به حبس و شلاق محكوم شد. از طرفي قاضي پرونده با توجه به اينكه شاكي به دادگاه دروغ گفته است وي را به اتهامات اغفال دختران و فراري دادن آنها از خانه، هتك حرمت و بر هم زدن نظم اجتماعي و دروغ به دستگاه قضايي وي را به تحمل ۳ سال زندان محكوم كرد.
پرونده اتهامي ديگر اين دختر براي ايجاد رابطه نامشروع به دادگاه عمومي كرج ارجاع شد.

پليس: دادستان كل كشور از ايجاد وب سايت معرفي مجرمان تحت تعقيب، ابلاغ و احضار افراد مجهول المكان، گمشدگان و اموال سرقتي در دادستاني كل كشور خبر داد.
حجت الاسلام قربانعلي دري نجف  آبادي دادستان كل كشور گفت: مجرمان حرفه اي با تغيير مكان و هويت سجلي خود، ضمن گريز از چنگ قانون به فعاليت بزهكارانه خود ادامه مي دهند و از اين رهگذر خسارات مادي و معنوي بسياري بر جامعه وارد مي آورند. به همين دليل با تاكيدات قوه قضاييه براي دستگيري مجرمان و معرفي آنان به جامعه سايت اينترنتي مجرمان از سوي دادستاني كل كشور در دو بخش مجرمان تحت تعقيب و محكومان قطعي فعاليت خود را آغاز خواهد كرد.
وي درباره وب سايت ابلاغ و احضار افراد مجهول المكان توضيح داد: در اين وب سايت آگهي هاي احضار و ابلاغ مجهول المكان درج مي شود تا افسران با مراجعه به اين سايت از آگهي هاي درج شده و سوابق آن به نحو مناسب بهره مند شوند.
دادستان كل كشور با اشاره به جايگاه حقوق عامه و منافع و مصالح ملي در قانون اساسي تاكيد كرد: حضور فعال دادستان كل در هيات هاي وحدت رويه و آراء ديوان عالي كشور و حضور در جهت احياي حقوق عامه بند ۲ اصل ۱۵۶ قانون اساسي در دستگاه ها بيانگراين نظارت قانوني دادستاني هستند.
دري نجف آبادي در آخر درباره راه اندازي وب سايت افراد گمشده و اموال سرقتي نيز يادآور شد: در اين وب سايت با انتشار تصاوير و مشخصات افراد گمشده و اموال منقول سرقتي، با اطلاع رساني، از وقوع كلاه برداري و سوءاستفاده هاي آتي پيشگيري خواهد شد.

زني كه طي يك ماه، ۱۲ طفل ۳ تا ۶ ساله را در بوستان رباط كريم ربوده و اموال زينتي آنها را به سرقت برده بود، پس از دستگيري و محاكمه به ۴ سال حبس محكوم شد.
به گزارش دادگستري كل استان تهران، به دنبال ربوده شدن دوازده طفل سه الي شش ساله در بخش بوستان از توابع شهرستان رباط كريم كه موجبات ايجاد ناامني و رعب و وحشت را در اين بخش فراهم كرده بود، با تلاش همه جانبه دستگاه قضايي نهايتاً رباينده اين كودكان شناسايي و دستگير شد.
بر اساس اين گزارش با مطرح شدن اين موضوع در شوراي تامين بوستان و استفاده از ماموران مجرب و ورزيده و همكاري برادران بسيج بالاخره متهمه «نسرين گل كوهي» شناسايي، دستگير و پس از تفهيم اتهام با قرار وثيقه پانصد ميليون ريالي جهت تكميل تحقيقات به اداره  آگاهي انتقال يافت.
بنا بر اعلام دادگستري تهران، اين متهم در حد فاصل زماني بهمن لغايت اسفند سال هشتاد و سه مبادرت به ربودن دوازده طفل كرده كه بعد از سرقت طلاجات و ساير اشياء زينتي، آنها را در شهرستان شهريار رها مي كرده كه مطابق با دادنامه  صادر شده و قطعيت يافتن آن دائر بر آدم ربايي، نامبرده به تحمل چهار سال حبس تعزيري محكوم شده و مراتب آماده  اجراست.

آسوشيتد پرس: مردي كه پليس جنازه سه فرزند وي را به همراه جسد فرزند ناتني اش در فريزر منزل پيدا كرده و همسر وي را به عنوان قاتل بازداشت كرده است ؛ همچنان بايد تا تكميل مراحل تحقيق پرونده در زندان باقي بماند. پليس اتريش اعتقاد دارد كه وي در قتل اين كودكان نقش داشته است.
مظنون كه پليس اتريش از افشاي نام وي خودداري كرده است؛ سي و شش سال سن داشته و فرش فروش است. وي از اولين لحظه بازداشت همواره اتهامات وارد بر خود را تكذيب كرده است. پليس اتريش مادر ۳۲ ساله اين كودكان را به اتهام قتل عمد آنها و به اعتراف صريح خود در بازداشت نگاه داشته تا زمان دادگاه وي فرا برسد.
براساس آزمايشهاي DNAانجام گرفته سه تن از كودكان فوت شده به اين مرد تعلق داشته اند و يكي از آنها از همسر ديگر متهم بوده است. پليس جنازه دو كودك را در حالي كه در پلاستيكي مشكي  رنگ پيچيده شده بود، در فريزر منزل محل اقامت متهم پيدا كرد. جنازه دو كودك ديگر نيز كه به همين شكل در پلاستيك پيچيده شده بودند، از اين طريق يافت شد.
متهم كه در ابتدا منكر هرگونه قتل عمدي شده بود، ادعا كرده بود كه مادر فرزندان كشته شده است، اما هيچ اطلاعي از نحوه به قتل رسيدن آنها ندارد. مظنون پرونده نيز ادعا كرده است كه به هيچ وجه از به قتل رسيدن كودكانش و پنهان كردن اجساد آنها با خبر نبوده است.
مرد آمريكايي پس از نجات غريق دستگير شد
دنور: يك مرد آمريكايي پس از آنكه غريقي را از رودخانه نجات داد خود به اتهام شنا در جهت خلاف آب و سرپيچي از دستور ماموران دستگير شد.
يك مرد آمريكايي به نام ديونيومن كه ساكن ايالت تگزاس است، ديروز پس از نجات جان يك غريق كه در رودخانه گرفتار شده بود، به دليل سرپيچي از دستور ماموران كه او را به سوي ساحل فرا مي خواندند، دستگير شد. براساس اين گزارش، نيومن بعد از بيرون كشيدن قرباني از آب، تصميم گرفت خودش كمي آن طرف تر شنا كند و به همين دليل، به سوي آبشاري كه در آن منطقه وجود داشت، رفت. اين در حالي است كه امدادگران با مشاهده اين صحنه به او هشدار دادند؛ ولي ظاهراً او دست بردار نبود.
به گفته پليس، نيومن عليرغم اخطارهاي ماموران به شنا كردن ادامه داد و پس از آنكه حسابي آب تني كرد راهي ساحل شد؛ در حالي كه اين بار از سوي پليس دستگير شد.
گفتني است، پليس كه نيومن را به اتهام سرپيچي از دستورات و دخالت در امور امدادگران دستگير كرده بود، در حال حاضر او را تا تشكيل جلسه محاكمه به قيد ضمانت آزاد كرده است.

يكي از مسائل پيچيده و ناراحت كننده فعلي كه توجه بسياري از محققين، جامعه شناسان ، جرم شناسان و روانشناسان و متخصصين امر را بخود معطوف داشته موضوع مجرمين كم سن و سال يا اطفال و نوجوانان بزهكار مي باشد، كه روز به روز هم گسترش بيشتري مي يابد . مخصوصاً بايد افزود كه اين تزايد و گسترش غالباً در كشورهايي به چشم مي خورد كه از لحاظ اقتصادي در سطح كاملاً پيشرفته اي قرار دارند. دكتر هوشنگ شامبياني در اين باره مي گويد: براي پرداختن به موضوع بزهكاري كودكان بايد گفت دوره كودكي در دنياي جامعه شناسي براي خود تعريفي دارد و آن را به عنوان نوجواني مي شناسند.
براي شناخت دوران نوجواني بايد گفت اين دوره پاره خطي است ميان سنين ۱۲ تا ۱۸ سالگي كه مرحله انتقال از دوره طفوليت به دوره جواني مي باشد.
نوجوان از طرفي در حال كنار گذاشتن وابستگي كودكي است و از طرفي ديگر توانايي لازم براي حل بسياري از مشكلات زندگي را ندارد و همين دوگانگي و تزلزل فكري و رواني، حالت پريشاني و ابهام را در او به وجود مي آورد و تعادل روحي او را بر هم مي زند. تغيير ديگري كه در اين دوره مشهود و واضح مي باشد تغيير در حالت جسمي نوجوان است كه عمده آن رشد سريع اعضا  و بيداري بخشي از هوسها و احساسات و روياهاي گوناگون مي باشد.
نوجوان با به  وجود آمدن اولين تغييرات جسمي و رواني متحمل فشارهاي شديد رواني خواهد شد كه اگر اين نوع فشارها بصورت صحيح و منطقي كنترل نشود نوجوان دچار از هم گسستگي رواني خواهد شد. اما براي بررسي وضعيت بزهكاري در اين مقطع سني بايد نظري گذرا به تاريخچه بزهكاري نيز داشت.بررسي بزه و جرم شناسي و بزهكاري از زمان هاي ديرين مورد توجه دانشمندان و محققان علوم اجتماعي قرار گرفته.
تاريخچه  بررسي جرائم نوجوانان باز مي گردد به سال۳۰۶ هجري قمري كه رژيم جزائي خاصي براي كودكان و نوجوانان در روم و مقررات ايران باستان و ضوابط دين زرتشت و قوانين جزائي يونان پيش بيني شده بود.پس از ظهور دين مبين اسلام نيز مي توان گفت كامل ترين و مترقي ترين برخوردها با پديده بزهكاري كودكان و نوجوانان در قوانين اسلامي ظاهر شد.
بزهكاري و عبارت بزه براي اولين بار در انگلستان در سال ۱۸۵۵ ميلادي تحت تأثير جرائم نوجوانان به وجود آمد و بزهكاري از ديرزمان تاكنون بسيار بسيار تحت تحول الفاظ و گونه ها قرار گرفته است.
طبق يك نظامنامه قرن دهم ميلادي كسي كه در حال ارتكاب سرقت در شهر لندن دستگير مي شد بايد فوراً تسليم جلاد مي شد و تنها با تحقق دو شرط امكان داشت، بزهكار از مجازات اعدام معاف گردد.
*- بزهكار كمتر از۱۲ سال داشته باشد.
*- ارزش نسبي كالاي مسروقه از معادل۱۲ شيلينگ كمتر باشد.
در ايالات «برتاني» كه در شمال فرانسه در كنار درياي مانش واقع است، رسم بر اين بود كه حتي كودك ۱۴ ساله را كه مرتكب سرقت شده بود تسليم چوبه دار كنند. در ايالت «بايون سنت» دادگاه محلي اجازه مي داد كه گدايان تا سن ده سالگي را به زندان هاي مزارع بفرستند و اگر طفل با سن كمتر از ۱۶ سال سنگ به ديگري پرتاب مي كرد از مجازات معاف مي گرديد. (رضا علوي).
اما در خصوص بزهكاري نوجوانان بايد اذعان داشت هر عاملي كه مانع رشد سالم كودكان و يا همان نوجوانان چه از نظر جسماني چه از نظر عاطفي گردد ممكن است باعث ايجاد يك طرح و الگوي اختلالات عاطفي شده كه نتيجه آن رشد رفتارهاي ضد اجتماعي يا مجرمانه است.
زماني كه اين ناهنجاري از سوي يك نوجوان صورت پذيرد آن را بزهكاري نوجوانان مي گويند و بزهكاري نوجوان در دوران اخير به عنوان يك تشخيص شناخته نمي شود بلكه امروزه بزهكاري نوجوانان را به عنوان يك تعريف حقوقي از بعد اجتماعي شناخته اند. از خصوصيات يك نوجوان بزهكار اين است كه به تضادهاي دروني خود جامه عمل مي پوشد.
يك نوجوان بزهكار كه از لحاظ عاطفي به رشد كامل نرسيده است قادر به تحمل رنج ها و ناملايمات نيست و نمي تواند ارضاء تمايلات خود را عقب بيندازد.
نوجواني دوره ايست كه در آن شخص از احساس قدرت مشحون است و بايد مخرجي براي نيروي اضافي خود پيدا كند. اما از آنجا كه اكثر بزهكاري ها در مقاطع مختلف و در جوامع مختلف بصورت دسته جمعي و گروهي انجام مي گيرد بايد به بزه و بزهكاري با ديدگاه ديگري نگاه كرد.
اعضاي دسته هاي بزهكار، خشن، عصيانگر و كينه جو هستند و اين دليل ناامني عاطفي، خصومت و وحشت آنان از ديگر افراد غيربزهكار مي باشد. زيرا خصوصيات پرخاشگر آنها در واقع نقش سپري را در مقابل احساس ناايمني دروني آنها بعهده مي گيرد. اما علاوه بر اين مواردي كه ذكر شد يك واحد اجتماعي ديگر كه تقريباً زير ساخت يك اجتماع ميليوني را برعهده دارد تحت عنوان خانواده در اين زمينه نقش مؤثري ايفا مي نمايد.خانواده عبارت است از يك واحد اجتماعي كه از ازدواج زن و مردي بوجود مي آيد و فرزندان و نوادگان آنان كامل كننده آن خواهند بود.خانواده از نخستين نظام نهادي، عمومي و جهاني است كه براي رفع نيازمنديهاي حياتي انسان و بقاي جامعه ضرورت تام دارد.
خانواده در عين حال كه كوچكترين واحد اجتماعي است هسته اصلي جامعه و پايه و مبناي هر اجتماع بزرگ بوده و از مهمترين نهادهاي اجتماعي در جامعه انساني به شمار مي رود.
اصولاً افراد پس از تولد تحت تأثير افكار ، عقايد و رفتار اعضاء خانواده خود قرار مي گيرند، لذا خانواده اولين محلي است كه در رفتار تأثير مي گذارد.
عوامل خانوادگي مؤثر بر بزهكاري نوجوانان را مي توان در موارد ذيل عنوان بندي كرد :
۱- آلودگي هاي خانواده
۱- الف ) بزهكاري يكي از افراد خانواده
۲- ب) اعتياد اعضاء خانواده
۲- ناسازگاري ها و نابساماني هاي موجود در خانواده
۲-الف ) تقليد پذيري
۲- ب) كمبود محبت
۲- ج) اختلاف خانوادگي
۳-نبود والدين
۳- الف) محدوديت و سختگيري شديد
۳- ب) عدم حضورفيزيكي مادر خانواده
۳- ج) عدم حضورفيزيكي پدر خانواده
۴- فقدان والدين
۴- الف) فوت والدين
۴- ب) طلاق و جدائي والدين
۵- محيط فرهنگي
۶- محيط اقتصادي
اما در همين زمينه نيز نوجوانان انتظاراتي از والدين خود دارند كه در زير به بخشي از آنها مي پردازيم :
محرم اسرار بودن : نوجوانان به والديني نياز دارند كه به حرف هاي آنها گوش كنند، آنها را درك كنند و از همه مهمتر رازدار باشند.
مورد اعتماد بودن : نوجوان قبل از رازداري مي خواهد كه در زندگي خود افراد مورد اطمينان و اعتماد باشند و زماني كه نوجواني مرتكب خلافي مي شود بايد به او فرصت توضيح داد . براي يك نوجوان دردمند هيچ چيز آرامش بخش تر از وجود والديني كه بتواند آزادانه دردش را به آنان بگويد نيست.
آزادي و تصميم گيري : نوجوانان مي خواهند مشكلاتشان را خود حل كنند و براساس كمكهاي والدين و يا معلمان در تصميم گيري آزاد باشند، والديني كه اين فرصت را به فرزندان خويش نمي دهند، در حقيقت آنان را، هم از اعتماد به نفس در مواجهه با موقعيت ها باز داشته اند و هم از تجربه مسائل محروم ساخته اند.
توجه و علاقه مداوم :
والدين : كودكان و نوجوانان دوست دارند كه والدين مسئولي داشته باشند. آنها مي توانند روي چنين والديني حساب كنند و اين موضوع به آنان اطمينان و امنيت مي بخشد.
همخواني در رفتار والدين: نوجوانان درحد متعادل انتظار همخواني در رفتار والدين خويش را دارند، ولي رفتار والدين گاه غيرقابل پيش بيني است. هر چند آنان نيز مشكلات و مسائل خود را دارند . مادر گاه خسته و عصباني است و پدر نيز نگراني هاي خاص خود را درباره افزايش هزينه زندگي، تغيير شرايط اقتصادي، اجتماعي و ... دارد.
رضا صالحي پژوه

گروه حوادث: با دخالت اعضاي شوراي حل اختلاف روستاي آكوجان از توابع رودبار شهرستان قزوين، اختلاف ۱۹ ساله اي كه منجر به نزاع دسته جمعي شده بود به سازش انجاميد.
به گزارش اداره شوراهاي حل اختلاف استان قزوين، شروع اين اختلاف به سال ۱۳۶۵ برمي گشت كه ۲۲ نفر از اهالي روستايي بر سر تقسيم ملك با يكديگر درگير شده بودند.
در نهايت پرونده اي در خرداد ماه امسال در شوراي حل اختلاف روستاي آكوجان مورد رسيدگي قرار گرفت و پس از ۸ ساعت مذاكره و گفتگوي اعضاي شورا با طرفين دعوا نهايتا بين آنها سازش برقرار شد.

گروه حوادث: حكم قصاص مردي كه پس از ۱۰ سال، راز قتل دوستش را فاش كرد با تأييد حكم از سوي ديوان عالي كشور، به اجراي احكام فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار ما، رسيدگي به اين پرونده از۱۰ سال پيش آغاز شد، درست زماني كه خانواده يك پسر جوان به نام عباس با مراجعه به دادگاه دماوند مدعي شدند كه پسرشان شب عاشورا به طرز مشكوكي گم شده است.
مأموران اداره آگاهي دماوند بعد از اطلاع از اين موضوع رسيدگي به اين پرونده را در دستور كار خود قرار دادند، اما از آنجايي كه تا سال ۷۵ هيچ سرنخ جديدي در خصوص شناسايي عباس به دست نياوردند آن را مختومه اعلام كردند. تا اين كه اوايل سال ۸۳ زني با مراجعه به اداره آگاهي دماوند، بيان كرد كه راز قتل عباس را مي داند و وي توسط برادر شوهرش به نام مرتضي به قتل رسيده است. او گفت:شب حادثه برادر شوهرم در حالي كه چاقوي خوني در دست داشت به خانه مان آمد و گفت عباس را كه از هم محله اي ها بود به قتل رسانده است.
بعد از افشاي راز اين جنايت كارآگاهان جنايي دماوند مرتضي را در يك عمليات ضربتي دستگير كردند و وي بلافاصله به جنايت اعتراف كرده و ادعا كرد كه جنازه را به آتش كشيده است. مأموران با توجه به اين كه مدت طولاني از مرگ مي گذشت پرونده را براي تحقيقات بيشتر به اداره آگاهي تهران انتقال دادند و مرتضي را وادار به اعتراف جزييات حادثه كردند.
وي در اعترافاتش گفت: حدود۱۰ سال پيش عباس با همسر برادرم رابطه برقرار كرد و زماني كه من متوجه موضوع شدم چون احساس كردم عباس به من خيانت كرده عصباني شدم و به بهانه اين كه گنج پيدا كرده ام او را به بيرون شهر بردم.
در محلي خلوت به او گفتم نقشه گنج اين مكان را نشان مي دهد و با او شروع به كندن زمين كردم. طوري كه به اندازه قبر يك انسان كه كنده شد با چاقو چند ضربه به او وارد كردم و جنازه اش را خاك كردم. سپس به خانه برادرم رفتم و با تهديد همسر برادرم به اين كه در صورت فاش شدن جريان موضوع رابطه پنهان وي را به همه مي گويم چاقو را شستم و از خانه خارج شدم.
كارآگاهان با توجه به اظهارات مرد جنايتكار، به محل حادثه رفتند و پس از كندن زمين با اسكلت مردي روبه رو شدند. سپس اسكلت را به پزشكي قانوني انتقال دادند و با آزمايش DNA مشخص شد كه جنازه متعلق به عباس است.
بر پايه اين گزارش، مرتضي در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان در مقام دفاع از خود، قرارگرفت و از سوي پنج قاضي به قصاص نفس (اعدام) محكوم شد.
صبح ديروز حكم صادره از سوي ديوان عالي كشور تأييد شد و پرونده به اجراي احكام فرستاده شد.

گروه حوادث: كيفرخواست پرونده يك مرد كه متهم به قتل زن  و فرزند سه ساله اش است به دادسراي امور جنايي فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار ما، در تاريخ ۲۰ اسفندماه سال ۸۳ ،  مردي پس از وارد شدن به آپارتمان مسكوني يك زن در شرق تهران، ابتدا وي را با ضربات متعدد چاقو از پاي درآورد و سپس فرزند سه ساله او را نيز خفه كرد.
اين مرد پس از به قتل رساندن اين دو نفر، وسايل خانه را به سرقت برده و خانه را به آتش كشيد.
بعد از اين حادثه با پيگيري هاي مكرر بازپرس پرونده و كارآگاهان دايره ۱۰ آگاهي تهران، اين مرد در فروردين ماه سال ۸۴ دستگير و سپس به قتل اعتراف كرد و پرونده به دادسراي جنايي استان تهران فرستاده شد.
در تحقيقاتي كه صورت گرفت مشخص شد كه اين مرد از مدت ها قبل با مقتوله آشنايي داشته و حتي بعد از ازدواج اين زن نيز با عناوين مختلف با وي تماس مي گرفته است.
ديروز كيفرخواست اين پرونده از سوي دلداري نماينده دادستان مستقر در دادسراي امور جنايي تهران به دادگاه كيفري استان فرستاده و در آن براي قاتل تقاضاي اشد مجازات شد.

در پي درج خبري در تاريخ ۸/۴/۸۴ تحت عنوان «متهم به ۱۴ فقره قتل در چنگال عدالت» معاونت اجتماعي و ارشاد استان تهران با ارسال نمابري عنوان كرده كه در درگيري مأموران با اكبر تعداد ۳۶ گلوله شليك شده و متهم موفق به سرقت خودرو نشده است. همچنين اين متهم از غفلت مأموران زندان سوءاستفاده كرده و با استفاده از تيغ  آهن بر از زندان فرار كرده است.

گروه حوادث: افرادي با استفاده از شيوه جديد اقدام به كلاهبرداري از رانندگان آژانس مي كنند.
به گزارش خبرنگار ما، اين افراد ناشناس كه فعاليت خود را در مركز شهر تهران آغاز كرده اند، با تماس تلفني به مراكز آژانس، خودرويي را كرايه كرده و پس از سوار شدن به عنوان مشتري ثابت آن مركز با راننده رابطه دوستي برقرار مي كنند.
به عنوان نمونه، يكي از اين افراد پس از جلب اطمينان راننده به بهانه اينكه قصد رفتن به بيمارستاني را دارد، از راننده خواهش مي كند تا او را به بيمارستاني انتقال دهد. پس از رسيدن به مقصد، مرد شياد از راننده خواسته تا مدتي مقابل بيمارستان توقف كند. پس از گذشت مدت زمان كوتاه مرد جوان در حالي كه خود را هراسان نشان مي دهد به طرف راننده آژانس آمده و مدعي مي شود براي مرخص كردن بستگانش با كمبود پول مواجه شده است اين مبلغ كه معمولاً كمتر از ۱۰۰ هزار تومان بوده، باعث مي شود تا راننده با خلوص نيت به فرد كمك كند.
دريغ  اينكه اينگونه افراد شياد بوده و بدين طريق، از افراد مختلف كلاهبرداري كرده اند.بر پايه اين گزارش، از آن جايي كه مبلغ بسيار كم بوده است، افرادي كه بدين ترتيب مورد كلاهبرداري قرار گرفته اند، هنوز اقدام به شكايت نكرده اند. اين در حالي است كه سرقت بدين روش در سطح شهر تهران در حال افزايش است.