HAMSHAHRI (Internet Version of Tehran's Persian Daily)
شماره 1549 ،24 May 98 خرداد 1377 ، يكشنبه 3 |
|
|
برترين خرمشهر فتح
...حماسهها
نيروي و ارتش سپاه ، قهرمانانه عمليات و هماهنگي با
و شد آزاد خرمشهر بسيجي ، رزمندگان بهصورت مردمي مقاومت
نهادند هزيمت به روي دشمن متجاوز نيروهاي
:اشاره
تبليغاتي كارزار در دشمن كه روزهايي در خرمشهر آزادي
ميهن مردم براي ميداد ، پياپي ازفتوحات خبر خود ، گسترده
براي و غرورآفرين يكپيروزي و بود بشارت يك ما اسلامي
تكان شگفتانگيزو صحنههاي !هولناك ضربه يك مهاجم ، دشمن
آمده پديد خرمشهر از دشمن نشيني عقب از پس كه دهندهاي
با عراقي نيروهاي.داشت آنها هراسناك هزيمت نشاناز بود ،
شده غافلگير ما سپاه و ارتش سازمانيافته و دقيق عمليات
خرمشهر آزادي.رانداشتند مقاومتي هيچگونه مجال بودندو
شعارسراسري اين هنوز گويي و بود بزرگ شادي يك مردم براي
آزاد خرمشهر:پيچد مي روستا و شهر كوچههاي و خيابانها در
.شد شاد قلبامام شد ،
ارتباط وسايل توسط بزرگ پيروزي يك مثابه به خرمشهر ، آزادي
مخابره دنيا سراسر به جهان معتبر بزرگ خبرگزاريهاي جمعيو
.كرد آزاد خدا را خرمشهر كه خمينيرهفرمودند امام.شد
نظام و مردم براي شادمانيبزرگ يك و پيروزي يك اوج اين
مهاجم فقراتارتش ستون خرمشهر ، آزادي با.بود اسلامي جمهوري
در عراقي ، نيروهاي و شكست هم در عراق مسلح دندان تابن و
.آمدند گرفتار فرسايشي بزرگ جنگ تلهيك
و شجاعت و داد برباد را دشمن بزرگ روياهاي خرمشهر آزادي
پيروزي.گذاشت نمايش به را ايران رزمنده نيروهاي قهرماني
رويداد اين سالروز و آزاديخرمشهر در اسلام رزمندگان بزرگ
تبريك دلاوركشورمان سپاه و قهرمان ارتش به را شكوهمند
.ميگوييم
و ملي اراده و عزم نشانه بهترين عنوان به خرمشهر فتح
والاترين و مسلح نيروهاي همكاريوهماهنگي جلوه بهترين
.است مقدس سالدفاع در 8 بسيج نيروهاي گسترده حضور عرصه
رزمندگانسلحشور شكوهمندي ، روزهاي چنين در پيش سال پانزده
بسيج نيروهاي سپاه ، ارتش ، گانه سه نيروهاي از اسلامي ايران
از پس يكديگر با هماهنگي و اتحاد سايه در مسلح سايرقواي و
دريافت زمانشان امام حق نائببر ازجانب را حمله فرمان آنكه
سومين در وسرانجام خصمفرورفتند دل در شهاب همچون كردند
كه را خون و شهرحماسه خرمشهر ، بيتالمقدس ، عمليات از مرحله
وخونين ساخته آزاد بود دشمن تصرف در ماه به 19 نزديك مدت
.كردند تبديل خرمشهر به را شهر
هدف شلمچه مرز طريق از جنگ روزهاي نخستين در خرمشهر
سال 59 مهرماه اوائل در و گرفت دشمنقرار دوربرد توپهاي
آغاز شلمچه مرز رااز خود سراسري يورش متجاوز نيروهاي
مردمي نيروهاي خرمشهر ، غرب سوي به دشمن پيشروي با.كردند
انتظامي ، نيروهاي -سپاه -ارتش از واحدهائي از متشكل
به تجاوز دفع براي خرمشهر ، دريائي پايگاه و ژاندارمري
غرب از قسمتهائي در تانك با نفر نبرد و پرداختند مقابله
.يافت شدت خرمشهر
انجاميد ، فرزندان طول به روز حدود 40 كه شهر اشغال زمان تا
دندان تابن و مجهز ارتش يك با رودررويي عليرغم خرمشهر
در را ايثار و مقاومت حماسههاي پرشكوهترين از يكي مسلح
در تنها دشمن يورش وهنگام كردند خلق دنيا جنگهاي تاريخ
حركت روز مدت 40 به زدني مثال شجاعتي و مقاومت سايه
به را آنها زرهي نفربرهاي و كردند متوقف را دشمن تانكهاي
.راندند عقب
عراقي متجاوز نيروهاي تبليغاتي بلندگوهاي زمان ، آن در
فرماندهي خيمه هفته يك مدت در كه كردهبودند القاء چنين
درپي پي تصرف و برپاميدارند ايران خاك اعماق در را خود
!است بزرگ فتح اين براي درآمدي پيش ايران مرزي شهرهاي
تعداد ، ارزيابي به توجه با دشمن پيشبينيهاي ظاهرا
و جنوب مرزهاي در ايراني نيروهاي آرايش و تجهيزات ، موقعيت
نگاه و تحليل نظر از و ميرسيد نظر صحيحبه كشور ، غربي جنوب
بتواند تا نميشد ياسديديده و عامل هيچگونه متجاوز ، دشمن
كه بخصوص.كند مقاومت و آنهابايستد سبعانه هجوم مقابل در
تانك ، جمله از جنگافزارها مدرنترين به متجاوز ارتش
نيروهاي اوليه پيشرويبود مجهز...غيره و توپهايدورزن
اين تحميلي ، جنگ نخست روزهاي در اسلاميما ميهن خاك در دشمن
مقاومت بدون استانخوزستان كه بود كرده ايجاد را خوشباوري
درمدت 40 خرمشهر مردم دلاورانه مقاومت اما.شد خواهد تسليم
محاسبات منطقه ، دراين دشمن جنگي ماشين شدن متوقف و روز
برباد را بزرگ فتح روياهاي و زد برهم را عراق حكومتبعثي
.داد
شهر داخل به عراقي متجاوز نيروهاي ماه 1359 ، آبان در وقتي
گستاخانه ، تبليغاتي حركت يك در نفوذكردند ، خرمشهر
اثر بر حالا كه برديوارهايخرمشهر را تابلوهايمحمره
آن از.آويختند بود ، شده سوراخسوراخ خمپاره و توپ گلولههاي
اسلامي ميهن از پارهاي و عزيز شهر اين روز مدت 578 به پس
ملي بزرگ نبرد روز سرانجام اما.بود اسير دشمن درچنگال ما
قهرمانانه و هماهنگ عمليات با و خرمشهرفرارسيد آزادي براي
رانده بيرون خرمشهر از نيروهايمتجاوز مردم ، و سپاه ارتش ،
.شدند
بود دريادل ياران منتظر خرمشهر
آزادي به منجر كه بيتالمقدس عمليات حماسي لحظههاب از
اطلاع به و درآمده تحرير رشته به مطالببسياري شد خرمشهر
حماسه اين از ناگفتههايي هم هنوز ولي.است رسيده همگان
خالي آن خواندن كه است مانده باقي تحميلي جنگ سال بزرگ 8
خاطره صدها از يكي ميخوانيد كه خاطرهاي.نيست لطف از
سپاه جنگ وقايع ثبت دفتر در كه دلاورياست رزمندگان
و شهامت از وسندگويايي است شده ثبت اسلامي انقلاب پاسداران
.ماست بزرگ ملت دليري
عملياتي ، منطقه به تهران پاسداران سپاه از اعزام از بعد
.داشت ادامه همچنان..و شبانه رزم از اعم لازم آموزشهاي
فراگيري كيلومتر حدود 20 تا روي پياده چون سنگين ، ورزشهاي
.سرگذاشتيم پشت را ديگر موارد خيلي و نظامي تاكتيك و اصول
در و بردند خرمشهر ، نزديكيهاي ، كارون رود رابهكنار ما
كه لازم سازماندهيهاي.زديم چادر شط ، كنار نخلها ، ميان
شبجمعه.فرارسيد بيتالمقدس عمليات شب سرانجام.شد انجام
كس هر دميد ، ما كالبد در را تازهاي روح كميل ، دعاي و بود
روي بر را پتوئي يا چفيهاي نخلستان ، گوشهاياز در
.ميكرد نياز و خودراز خداي با سجده ، حال در و سرانداخته
حاكم بچهها بين در بالايي بسيار معنويت و عرفاني حالت
بر سوار خدا ياد با شد ، صاف دلها و شد ريخته كه اشكهابود
.رفتيم كارون رود طرف آن وبر شديم لاستيكي قايقهايي
تمام قوي روحيهاي با بچهها و بود ما كيلومتري در 10 دشمن
كه بود شب ساعت 11 حدود.طيكردند پياده را راه اين
سوي محضبه تاريكي در ما شد پيدا دشمن از نشانههايي
حركت صداي ناگهان حال ، اين در.بوديم حركت در دشمن مواضع
به و كرد ميخكوب خود جاي در را همه.رسيد چندتانك ، بهگوش
بسيار بر نفر چند و حدود 20تانك كرديم نگاه كه تانكها
شايدنيروهاي اينكه خيال به ابتدا.كرديم شناسايي را بزرگ
ما بهكرديم تكليف كسب مركز از بيسيم با باشند ، خودي
هيچگونه حق هم شما نيستند ، خودي اينها كه دادند جواب
لو است ممكن و شروعنشده هنوز عمليات چون نداريد ، درگيري
.نشويد ديده كه كنيد سعي پس.برود
و تانكها.كرديم استتار و كشيده دراز زمين روي بر همگي
عمليات رمز ها بيسيم از باره بهيك گذشتند كه نفربرها
عليبن يا!ابيطالب عليبن يارسيد گوش به بيتالمقدس
سمت به تكبيرگويان عمليات رمز شنيدن با بچهها !ابيطالب
فرو چندان صد حيرتي در را آنها و كردند دشمنحمله خاكريز
آساي برق يورش كه چرا نبود ، سنگين زياد درگيري.بردند
خواب از مجال حتي بود ، كرده غافلگير را آنها ما ، نيروهاي
.بود نداده را آنها به را برخاستن
در كه كرديم تعقيب را عراقي فراريان خاكريز ، تسخير از بعد
باعث كه شد انجام سختي درگيري شدهبودند ، پنهان نيزارها
مشغول طرف آن و طرف اين نيروها بيشتر.شد بچهها پراكندگي
ما ، و بودند دشمن خودروهاي و مواضع انهدام و تيراندازي
را تانكي پيشروي جريان در جلو به كه بوديم نفر سه دو فقط
اول جاي سر به دوباره و ميشد خارج سنگرش دائماز كه ديديم
را ماشه و گرفتم نشانه بهطرفش را جي.پي.آر برميگشت ، خود
زمين به تانك نزديكي در جي.پي.آر آتشين موشك چكاندم ،
از را سفيدي پيراهن رانندهاش.ايستاد ازحركت تانك نشست ،
دخيل:زد فرياد و داد تكان و آورد بيرون به تانك بالاي
.الخميني دخيل الخميني ،
دست از را تيرباري ناگهان آورد ، بيرون تانك از را تاسرش
كدام هر بچههاكرد تيراندازي و ماگرفت طرف به ديگرش
را مهاجم فرد برادران از يكي.انداختند طرفي به را خود
گرفتيم غنيمت را تانك.درآورد پا از را او و گرفت هدف
راه نه چون برويم جلو به آن با امانميتوانستيم
بناچار.بودند ما دركنار خودي نيروهاي نه و راميشناختيم
گردانسازماندهي فرمانده وسيله به همگي و كرديم صبر صبح تا
از گروهي كه يافتيم اطلاع دشمن سوي به پيشروي حين.شديم
مقاوم خاكريزهاي سوي به درآمدهاند ، دشمن بهمحاصره برادران
دشمن هم و بياوريم در ازمحاصره را آنها هم تا رفتيم دشمن
كه هرقدر و شد ما متوجه دشمن.كنيم تخليه منطقه آن از را
ديده كاملا ها بچه و بود روز.ريخت آتش ما روي بر توانست
لقاء به را دوستان از چند تني دشمن ، سنگين وآتش ميشدند
عمليات از قبل شب كه همانهاييبودند آنها و كشاند يار
را اشكهمديگر به غرقه صورت و ميفشردند آغوش در را يكديگر
افتاده گوشهاي در كدام هر مجروحان ميكردند باران بوسه
در را ناله بود ، رفته آنها از زيادي خون بااينكه و بودند
.هيچنميگفتند و ميخوردند فرو خود دهان
آن هر ما و داشت ادامه بيوقفه خمپارهها و تيرها زوزه صداي
تپهاي پشت بود كه طور هر را خودم.شهادتداشتيم انتظار
آوردم رادر سرنيزهام.كشاندم نميشد هم سيسانتيمتر شايد كه
دشمن.گذاشتم آن حفره درون را سرم و كندم را زمين و
امانش تيرها ميآورد بالا را سرش كسي اگر كه ميريخت طوريآتش
.نميدادند
.نداشتيم هم زيادي فشنگ و بود شده تمام جي.پي.آر موشكهاي
دستور منتظر اينكه مگر نميتوانستيمبكنيم كاري هيچ
را خمپارهايآن رفتيم ، كه بيسيم طرف به.بشويم فرماندهي
دست از هم آن و بود بيسيم آن به ما اميد تمام.كرد متلاشي
به نگاهي خدا ياد با كه ميبرديم سر به درنااميدي.رفت
جلويي خاكريز آن به منميخواهم:گفتم و انداختم دوستان
كه كس بياوريمهر گير مهمات ميتوانيم حتما جا آن.بروم
.رفتم من.بيايد من بدنبال ميخواهد
بود انتظار و اميد از پر چشمهايشان كردم نگاه كه بچهها به
تكان آنها طرف به دستي ميكردند مرابدرقه خود نگاه با و
به و كندم زمين از را خودم ناگهان و زدم لبخندي و دادم
پيش فرصتي اين و ميرفتم پيش گلوله باران زير.رفتم جلو
سوي به خيز سينه صورت به رزمنده برادران تا آوردهبود
.درآيند حركت به دشمن مواضع
.كشاندم تيربار سنگر طرف به را خودم و گرفتم بيشتري قوت
عراق تيربارچي مسلم انا فرياد رسيدم ، كه تيربار سنگر به
به را تيربار قراردادم اصابت مورد را او كه وقتي.شد بلند
هم ديگر بچههاي.كردم شليك و گرفتم آنها خود خاكريز طرف
انتقام و كردند تلافي را آنها آتش بود ، جا آن كه بامهماتي
سركه پشت به.گرفتند را شهدايگردان و زخميها آن تمامي
به اكبرگويان كهالله ديدم را سياهيهايي كردم نگاه
كه شد پا به قوتي دلم در.ميآمدند ما نيروهاي پشتيباني
به فرشته هزار صدها گويي بچكانم بهترميتوانستم را ماشه
آزاد يكديگر بهياري را خرمشهر تا بودند آمده ما ياري
دريا ياران منتظر و ميتابيد خرمشهر سمت از خورشيد.كنيم
.بود دلخويش
گراميباد خرمشهر شهيدان ياد
|
© 1998 HAMSHAHRI, All rights reserved.